confirmed، emailconfirmed، templateeditor
۱٬۵۵۴
ویرایش
(+ 3 categories; ±رده:مقالههای آماده ارزیابی←رده:مقالههای تأییدشده using HotCat) |
|||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
=== نفی ترکیب === | === نفی ترکیب === | ||
بساطت ذات و نفی ترکیب از خداوند (توحید احدی): امامخمینی بساطت ذات را همان نفی مطلق ترکیب از خداوند میداند<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۳۱۲</ref> و بر این باور است که اقسام ترکیب در ذات خداوند راه ندارد؛ چه ترکیب عقلی، مانند ترکیب شیء از وجود و عدم یا ترکیب از جنس و فصل و چه ترکیب خارجی، مانند ترکیب جسم از ماده و صورت و چه ترکیب مقداری مانند ترکیب جسم از اجزای بالقوه مقداری<ref>امامخمینی، تقریرات، ۲/۱۰۰–۱۰۷</ref>؛ زیرا واجبتعالی [[ماهیت]] ندارد<ref>امامخمینی، تقریرات، ۱/۱۴۴–۲۵۷، ۲۷۶ و ۳۸۱</ref> و ممکن نیست به حمل شایع، مصداق مفهومی ماهوی باشد؛ یعنی خداوند مرکب از [[وجود]] و ماهیت نیست<ref>امامخمینی، تقریرات، ۲/۳۷۴–۳۷۵</ref> و نفی ماهیت از خداوند مستلزم نفی جنس و فصل از اوست<ref>امامخمینی، تقریرات، ۲/۱۰۴</ref> و نفی جنس و فصل نیز مستلزم نفی ماده و صورت خارجی است<ref>امامخمینی، تقریرات، ۲/۱۰۰–۱۰۲؛ امامخمینی، آداب الصلاة، ۳۱۲</ref>؛ همچنین تمام اجزای مقداری و خارجی و فرضی در مورد ذات حق باطل است.<ref>امامخمینی، تقریرات، ۲/۱۰۰–۱۰۷</ref> از طرفی خداوند از وجود و عدم ترکیب نیافته است، بلکه ذات خداوند از هر جهت بسیط است و هیچگونه ترکیبی در آن راه ندارد.<ref>امامخمینی، تقریرات، ۲/۲۱۰، ۲۲۰ و ۳۷۵؛ امامخمینی، چهل حدیث، ۵۹۸ و ۶۰۷</ref> | بساطت ذات و نفی ترکیب از خداوند (توحید احدی): امامخمینی بساطت ذات را همان نفی مطلق ترکیب از خداوند میداند<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۳۱۲</ref> و بر این باور است که اقسام ترکیب در ذات خداوند راه ندارد؛ چه ترکیب عقلی، مانند ترکیب شیء از [[وجود]] و [[عدم]] یا ترکیب از جنس و فصل و چه ترکیب خارجی، مانند ترکیب جسم از ماده و صورت و چه ترکیب مقداری مانند ترکیب جسم از اجزای بالقوه مقداری<ref>امامخمینی، تقریرات، ۲/۱۰۰–۱۰۷</ref>؛ زیرا واجبتعالی [[ماهیت]] ندارد<ref>امامخمینی، تقریرات، ۱/۱۴۴–۲۵۷، ۲۷۶ و ۳۸۱</ref> و ممکن نیست به حمل شایع، مصداق مفهومی ماهوی باشد؛ یعنی خداوند مرکب از [[وجود]] و ماهیت نیست<ref>امامخمینی، تقریرات، ۲/۳۷۴–۳۷۵</ref> و نفی ماهیت از خداوند مستلزم نفی جنس و فصل از اوست<ref>امامخمینی، تقریرات، ۲/۱۰۴</ref> و نفی جنس و فصل نیز مستلزم نفی ماده و صورت خارجی است<ref>امامخمینی، تقریرات، ۲/۱۰۰–۱۰۲؛ امامخمینی، آداب الصلاة، ۳۱۲</ref>؛ همچنین تمام اجزای مقداری و خارجی و فرضی در مورد ذات حق باطل است.<ref>امامخمینی، تقریرات، ۲/۱۰۰–۱۰۷</ref> از طرفی خداوند از وجود و عدم ترکیب نیافته است، بلکه ذات خداوند از هر جهت بسیط است و هیچگونه ترکیبی در آن راه ندارد.<ref>امامخمینی، تقریرات، ۲/۲۱۰، ۲۲۰ و ۳۷۵؛ امامخمینی، چهل حدیث، ۵۹۸ و ۶۰۷</ref> | ||
{{سخ}} | {{سخ}} | ||
[[امامخمینی]] در تأکید بساطت ذات حقتعالی با استناد به [[سوره اخلاص]]، واژه احد ([[احدیت و واحدیت|مقام احدیت]]) را وصف چیزی میداند که در ذهن و خارج کثرت نمیپذیرد؛ از اینرو مراد از احدیت خداوند آن است که ذات الهی از هر گونه ترکیبی مبراست و برهان بر این مطلب همان صرف الوجود و هویت مطلقه است؛ زیرا اگر صرفالوجود، احدیالذات نباشد، لازم میآید که از صرافت خود بیرون رود و از ذاتیت خود جدا شود.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۳۱۲</ref> بنابر نظر ایشان بساطت ذات با «صمدیت» نیز تأمین میشود؛ به این معنا که میانتهینبودن، اشاره به نداشتن ماهیت و نقص امکانی است؛ زیرا حقتعالی از حدّ و تعین منزه است<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۳۱۲–۳۱۳</ref>؛ بنابراین «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» اثبات ذات خداوند و نفی هر گونه ترکیب و «لَمْیکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ» اثبات یگانگی خدا و نفی شبیه و نظیر از اوست<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۳۱۲–۳۱۳</ref>؛ از اینرو صدر [[سوره توحید]] اشاره به بساطت و یکتایی و ذیل آن اشاره به یگانگی و بینظیری اوست. | [[امامخمینی]] در تأکید بساطت ذات حقتعالی با استناد به [[سوره اخلاص]]، واژه احد ([[احدیت و واحدیت|مقام احدیت]]) را وصف چیزی میداند که در ذهن و خارج کثرت نمیپذیرد؛ از اینرو مراد از احدیت خداوند آن است که ذات الهی از هر گونه ترکیبی مبراست و برهان بر این مطلب همان صرف الوجود و هویت مطلقه است؛ زیرا اگر صرفالوجود، احدیالذات نباشد، لازم میآید که از صرافت خود بیرون رود و از ذاتیت خود جدا شود.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۳۱۲</ref> بنابر نظر ایشان بساطت ذات با «صمدیت» نیز تأمین میشود؛ به این معنا که میانتهینبودن، اشاره به نداشتن ماهیت و نقص امکانی است؛ زیرا حقتعالی از حدّ و تعین منزه است<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۳۱۲–۳۱۳</ref>؛ بنابراین «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» اثبات ذات خداوند و نفی هر گونه ترکیب و «لَمْیکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ» اثبات یگانگی خدا و نفی شبیه و نظیر از اوست<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۳۱۲–۳۱۳</ref>؛ از اینرو صدر [[سوره توحید]] اشاره به بساطت و یکتایی و ذیل آن اشاره به یگانگی و بینظیری اوست. |