Image-reviewer، emailconfirmed، مدیران
۴٬۵۲۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: برگرداندهشده ویرایشگر دیداری |
برچسبها: برگرداندهشده ویرایشگر دیداری |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
==اهمیت و جایگاه== | ==اهمیت و جایگاه== | ||
نیاز به روحانیت به معنای رهبری دینی و کارشناس الهی ضرورتی است عقلی. این ضرورت همهجایی و جاودانه است و منشأ آن حیات انسانی و ماهیت دین و اهداف و مأموریتهای آن است.<ref>معصومی، تعامل روحانیت و دولت اسلامی، ۳۸ ـ ۳۹.</ref> قرآن کریم دعوت به دین را بهترین کار دانسته<ref>فصلت، ۳۳.</ref> و گروهی از مسلمانها را مکلف به فهم و فراگیری دین و انتقال و تبلیغ آن به دیگران کرده است.<ref>توبه، ۱۲۲؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۹/۴۰۴.</ref> پیامبر خدا(ص) فقها را به منزله پیامبران دانسته<ref>فقه الرضا(ع)، المنسوب الی الامامالرضا(ع)، ۳۳۸.</ref> و علما را وارث پیامبران معرفی کرده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱/۳۲.</ref> | نیاز به روحانیت به معنای رهبری دینی و کارشناس الهی ضرورتی است عقلی. این ضرورت همهجایی و جاودانه است و منشأ آن حیات انسانی و ماهیت دین و اهداف و مأموریتهای آن است.<ref>معصومی، تعامل روحانیت و دولت اسلامی، ۳۸ ـ ۳۹.</ref> [[قرآن کریم]] دعوت به دین را بهترین کار دانسته<ref>فصلت، ۳۳.</ref> و گروهی از مسلمانها را مکلف به فهم و فراگیری دین و انتقال و تبلیغ آن به دیگران کرده است.<ref>توبه، ۱۲۲؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۹/۴۰۴.</ref> [[پیامبر خدا(ص)]] فقها را به منزله [[پیامبران]] دانسته<ref>فقه الرضا(ع)، المنسوب الی الامامالرضا(ع)، ۳۳۸.</ref> و علما را وارث پیامبران معرفی کرده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱/۳۲.</ref> | ||
امامخمینی به استناد روایتی،<ref>مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، ۱/۱۶۴.</ref> شغل علما را شغل انبیا(ع) شمرده که فرشتگان برای آنان استغفار میکنند و بالهای خود را در زیر پای آنان میگسترانند.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۴۱۰.</ref> ایشان سرشت معنوی روحانیت را به شأن انبیا و اولیای الهی منتسب میداند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۴۲.</ref> و معتقد است هویت بنیادین روحانیت را دفاع از آموزههای دینی و حیثیت اسلام شکل میدهد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۵۸.</ref> و عالمان دینی در امتداد خط امامت و | [[امامخمینی]] به استناد روایتی،<ref>مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، ۱/۱۶۴.</ref> شغل علما را شغل انبیا(ع) شمرده که [[فرشتگان]] برای آنان [[استغفار]] میکنند و بالهای خود را در زیر پای آنان میگسترانند.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۴۱۰.</ref> ایشان سرشت معنوی روحانیت را به شأن انبیا و اولیای الهی منتسب میداند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۴۲.</ref> و معتقد است هویت بنیادین روحانیت را [[جهاد و دفاع|دفاع]] از آموزههای دینی و حیثیت اسلام شکل میدهد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۵۸.</ref> و عالمان دینی در امتداد خط [[امامت]] و [[رسالت]]، مرجع امور مردماند.<ref>امامخمینی، ولایت فقیه، ۹۱، ۹۳، ۹۵ و ۱۰۴.</ref> ایشان روحانیت را مظهر اسلام، مبیّن قرآن، مظهر نبی اکرم(ص)،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۲۷۹.</ref> جانشین و خلیفه پیامبر(ص) و به منزله انبیا(ع)،<ref>امامخمینی، تنقیح الاصول، ۴/۶۰۱ ـ ۶۰۲.</ref> امین بر حلال و حرام، افضل از پیامبران [[بنیاسرائیل]]،<ref>امامخمینی، تنقیح الاصول، ۴/۶۰۲.</ref> طبیب روحانی،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۴۲۳.</ref> مدافع و مبلغ دین و مذهب،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۵۹.</ref> ذخیره و پشتوانه ملت<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۴۰.</ref> شمرده است. به نظر ایشان مقام<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۴۳.</ref> و لباس روحانیان<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۴۹۲.</ref> به لحاظ شغل آنان مقدس است و جایگاه احترامآمیز روحانیت در میان مسلمانان مرهون نمایندگی و مظهربودن آنان از [[نبوت]] و امامت است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۴۱، ۲۷۸، ۲۸۲، ۴۱۲ و ۹/۵۲۴، ۵۳۳ ـ ۵۳۴.</ref> در نگاه ایشان آخوند و روحانی با اسلام ادغام شده و در پیوند است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۴۶۱.</ref> و روحانیان ناصح و دلسوز مردماند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۹۰.</ref> ایشان به شهادت منابع تاریخی معتبر یادآور شده پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) تا امروز علما و روحانیان دین را نگه داشتهاند؛<ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۸ ـ ۹.</ref> چنانکه احترام فوقالعاده مردم به روحانی مبارز [[سیدمحمود طالقانی]]، امامجمعه [[تهران]] و بوسیدن وسایل دفن ایشان در هنگام خاکسپاری را به این سبب شمرد که مردم طالقانی را نایب پیامبر(ص) میدانند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۵۳۴.</ref> | ||
امامخمینی میان اسلام و روحانیت اصیل، نوعی تلازم قائل بود و ادعای پذیرش اسلام منهای روحانیت را که پیش از انقلاب از سوی برخی با سوء استفاده از سخنان برخی از روشنفکران که در تحلیل مسائل تاریخی دچار اشتباه شده بود،<ref>حوزه، مجله، ۲۱/۹۹؛ مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲۴/۵۰۹.</ref> یک نگاه باطل و برخلاف عقل و سیاست میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۲۴۷ و ۵/۲۷۹ ـ ۲۸۰.</ref> و معتقد بود اساس روحانیت چیزی نیست که یک نفر مسلمان با آن مخالف باشد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۹۲.</ref> ایشان اسلام بدون روحانیت را مانند کشور بدون پزشک،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۳۷۶ و ۱۴/۱۹۰.</ref> اسلام منهای محتوا<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۱۲.</ref> و اسلام منهای اسلام<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۴۴ و ۵۷.</ref> میدانست و بر آن بود که علما، روحانیان، روشنفکران و دانشگاهیان در مبارزه با این فکر، مسئولاند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۲۸۰ ـ ۲۸۱.</ref> | امامخمینی میان اسلام و روحانیت اصیل، نوعی تلازم قائل بود و ادعای پذیرش اسلام منهای روحانیت را که پیش از انقلاب از سوی برخی با سوء استفاده از سخنان برخی از [[روشنفکری|روشنفکران]] که در تحلیل مسائل تاریخی دچار اشتباه شده بود،<ref>حوزه، مجله، ۲۱/۹۹؛ مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲۴/۵۰۹.</ref> یک نگاه باطل و برخلاف [[عقل (قوه ادراک)|عقل]] و [[سیاست]] میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۲۴۷ و ۵/۲۷۹ ـ ۲۸۰.</ref> و معتقد بود اساس روحانیت چیزی نیست که یک نفر مسلمان با آن مخالف باشد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۹۲.</ref> ایشان اسلام بدون روحانیت را مانند کشور بدون پزشک،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۳۷۶ و ۱۴/۱۹۰.</ref> اسلام منهای محتوا<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۱۲.</ref> و اسلام منهای اسلام<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۴۴ و ۵۷.</ref> میدانست و بر آن بود که علما، روحانیان، روشنفکران و دانشگاهیان در مبارزه با این فکر، مسئولاند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۲۸۰ ـ ۲۸۱.</ref> | ||
امامخمینی همواره بر حفظ حریم روحانیت تأکید میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۲۰۵ و ۹/۵۱۰؛ امامخمینی، کشف اسرار، ۲۱۲.</ref> و جایگاه روحانیت را در استقلال و حفظ کشور بیرقیب میدانست و معتقد بود بدون جلوداریِ روحانیت، کشور به سوی وابستگی و نابودی پیش میرود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۴۱۷.</ref> ایشان در دوران مبارزه با رژیم پهلوی نیز همواره از جایگاه روحانیان دفاع میکرد؛ چنانکه در جریان اهانت مأموران رژیم پهلوی به طلاب حوزه و نیز محاصره بیت سیداحمد خوانساری از مراجع تقلید در تهران، از مردم خواست از جایگاه علما دفاع کنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۴۱.</ref> پس از انقلاب اسلامی برخی از گروهها برای کاهش اعتبار روحانیت در میان مردم سعی کردند در مساجد برای پیشنمازی از افراد غیر روحانی و به تعبیر امامخمینی «عدهای از اشرار» و کسانی که از اسلام هیچ اطلاعی ندارند، استفاده کنند؛<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۵۹.</ref> اما امامخمینی بر آن بود که مردم افراد روحانیِ ملبس را پیشنماز قرار دهند و با وجود روحانی از اقتداکردن به افراد غیر روحانی خودداری کنند.<ref>امامخمینی، استفتائات، ۱/۲۹۴.</ref> به نظر ایشان روحانیان پرچمدار انحرافستیزی در جامعهاند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۲۱۷.</ref> و مخدوش کردن وجهه روحانیت از مصادیق انحراف است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۹۳ ـ ۳۹۴.</ref> | امامخمینی همواره بر حفظ حریم روحانیت تأکید میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۲۰۵ و ۹/۵۱۰؛ امامخمینی، کشف اسرار، ۲۱۲.</ref> و جایگاه روحانیت را در [[استقلال]] و حفظ کشور بیرقیب میدانست و معتقد بود بدون جلوداریِ روحانیت، کشور به سوی وابستگی و نابودی پیش میرود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۴۱۷.</ref> ایشان در دوران مبارزه با [[رژیم پهلوی]] نیز همواره از جایگاه روحانیان دفاع میکرد؛ چنانکه در جریان اهانت مأموران رژیم پهلوی به طلاب حوزه و نیز محاصره بیت [[سیداحمد خوانساری]] از مراجع تقلید در تهران، از مردم خواست از جایگاه علما دفاع کنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۴۱.</ref> پس از [[انقلاب اسلامی]] برخی از گروهها برای کاهش اعتبار روحانیت در میان مردم سعی کردند در [[مساجد]] برای پیشنمازی از افراد غیر روحانی و به تعبیر امامخمینی «عدهای از اشرار» و کسانی که از اسلام هیچ اطلاعی ندارند، استفاده کنند؛<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۵۹.</ref> اما امامخمینی بر آن بود که مردم افراد روحانیِ ملبس را پیشنماز قرار دهند و با وجود روحانی از اقتداکردن به افراد غیر روحانی خودداری کنند.<ref>امامخمینی، استفتائات، ۱/۲۹۴.</ref> به نظر ایشان روحانیان پرچمدار انحرافستیزی در جامعهاند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۲۱۷.</ref> و مخدوش کردن وجهه روحانیت از مصادیق انحراف است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۹۳ ـ ۳۹۴.</ref> | ||
==شاخصها و ویژگیها== | ==شاخصها و ویژگیها== |