۲۱٬۱۸۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
'''مَلکحسن''' شاه [[مراکش]]، دوست، حامی و میزبان [[محمدرضا پهلوی]]. | '''مَلکحسن''' شاه [[مراکش]]، دوست، حامی و میزبان [[محمدرضا پهلوی]]. | ||
==معرفی اجمالی== | ==معرفی اجمالی== | ||
ملکحسن دوم در ۹ ژوئیه سال ۱۹۲۹م/ ۱۳۰۸ش در رباط، پایتخت مراکش متولد شد. پدرش ملکمحمد پنجم از خاندان علویان مراکش بود که از سال ۱۶۳۱م/ ۱۰۰۹ش بر منطقه مغرب عربی حکومت میکردند. ملکحسن پس از تحصیلات ابتدایی و دانشگاهی در مراکش به [[فرانسه]] رفت و در نیروی دریایی دوره آموزش ناو جنگی را فرا گرفت و سپس در دانشگاه بوردگن فرانسه در رشته حقوق به تحصیل پرداخت.<ref>واتربوری، امیرالمؤمنین: الملکیة و النخبة السیاسیة المغربیه، ۲۰۷؛ گازیروسکی، سیاست و حکومت در خاورمیانه و شمال آفریقا، ۵۸۲.</ref> او پس از فوت پدرش در ۲۶ فوریه ۱۹۶۱م/ ۱۳۴۰ش در ۳۲سالگی به پادشاهی رسید.<ref>بالتا، مغرب بزرگ، ۱۲۱ ـ ۱۲۲.</ref> وی در دسامبر ۱۹۶۲م/ ۱۳۴۱ش با تغییر قانون اساسی و کاهش نقش سیاسی احزاب بهسرعت قدرت خود را تثبیت کرد.<ref>همان؛ گازیروسکی، سیاست و حکومت در خاورمیانه و شمال آفریقا، ۵۸۲.</ref> او از انتساب خود به خاندان [[پیامبر اکرم(ص)]] و نیز بر عهدهداشتن رهبری مبارزه علیه [[استعمار]] فرانسه، برای بهدستآوردن محبوبیت در میان مردم استفاده میکرد<ref>دکمجیان، اسلام و انقلاب، جنبشهای اسلامی معاصر در جهان عرب، بررسی پدیده بنیادگرایی اسلامی، ۳۷۵ ـ ۳۷۶.</ref> و با اطلاعاتی که از [[فقه]] و | ملکحسن دوم در ۹ ژوئیه سال ۱۹۲۹م/ ۱۳۰۸ش در رباط، پایتخت مراکش متولد شد. پدرش ملکمحمد پنجم از خاندان علویان مراکش بود که از سال ۱۶۳۱م/ ۱۰۰۹ش بر منطقه مغرب عربی حکومت میکردند. ملکحسن پس از تحصیلات ابتدایی و دانشگاهی در مراکش به [[فرانسه]] رفت و در نیروی دریایی دوره آموزش ناو جنگی را فرا گرفت و سپس در دانشگاه بوردگن فرانسه در رشته حقوق به تحصیل پرداخت.<ref>واتربوری، امیرالمؤمنین: الملکیة و النخبة السیاسیة المغربیه، ۲۰۷؛ گازیروسکی، سیاست و حکومت در خاورمیانه و شمال آفریقا، ۵۸۲.</ref> او پس از فوت پدرش در ۲۶ فوریه ۱۹۶۱م/ ۱۳۴۰ش در ۳۲سالگی به پادشاهی رسید.<ref>بالتا، مغرب بزرگ، ۱۲۱ ـ ۱۲۲.</ref> وی در دسامبر ۱۹۶۲م/ ۱۳۴۱ش با تغییر قانون اساسی و کاهش نقش سیاسی احزاب بهسرعت قدرت خود را تثبیت کرد.<ref>همان؛ گازیروسکی، سیاست و حکومت در خاورمیانه و شمال آفریقا، ۵۸۲.</ref> او از انتساب خود به خاندان [[پیامبر اکرم(ص)]] و نیز بر عهدهداشتن رهبری مبارزه علیه [[استعمار]] فرانسه، برای بهدستآوردن محبوبیت در میان مردم استفاده میکرد<ref>دکمجیان، اسلام و انقلاب، جنبشهای اسلامی معاصر در جهان عرب، بررسی پدیده بنیادگرایی اسلامی، ۳۷۵ ـ ۳۷۶.</ref> و با اطلاعاتی که از [[فقه]] و تمدن اسلامی داشت، خود را «امیرالمؤمنین» میخواند و در برخی از سمینارها به عنوان یک صاحب نظر اسلامی سخنرانی میکرد.<ref>کمالیان و رنجبر، عزّت شیعه، ۲/۶۱۳ ـ ۶۱۴.</ref> | ||
ملکحسن با رژیم صهیونیستی اسرائیل رابطهای نزدیک و دوستانه داشت و در همین راستا زمینه آشنایی و ارتباط [[محمد انور سادات]]، رئیسجمهور پیشین [[مصر]] با صهیونیستها و امضای قرارداد معروف [[کمپدیوید]] در سال ۱۹۷۸م/ ۱۳۵۷ش را فراهم کرد <ref>بالتا، ۱۳۰؛ گازیروسکی، سیاست و حکومت در خاورمیانه و شمال آفریقا، ۶۰۷ ـ ۶۰۸.</ref> او در سال ۱۹۸۶م/ ۱۳۶۵ش با شیمون پرز، نخستوزیر وقت | ملکحسن با [[رژیم صهیونیستی]] اسرائیل رابطهای نزدیک و دوستانه داشت و در همین راستا زمینه آشنایی و ارتباط [[محمد انور سادات]]، رئیسجمهور پیشین [[مصر]] با صهیونیستها و امضای قرارداد معروف [[کمپدیوید]] در سال ۱۹۷۸م/ ۱۳۵۷ش را فراهم کرد <ref>بالتا، ۱۳۰؛ گازیروسکی، سیاست و حکومت در خاورمیانه و شمال آفریقا، ۶۰۷ ـ ۶۰۸.</ref> او در سال ۱۹۸۶م/ ۱۳۶۵ش با شیمون پرز، نخستوزیر وقت رژیم اسرائیل در شهر «افران» مراکش دیدار و تلاش کرد پس از [[ترور]] انور سادات، در سال ۱۹۸۱م/ ۱۳۶۰ش، دوباره نشست عربها و اسرائیل برگزار شود و زمینه برقراری و توسعه روابط عربها با رژیم صهیونیستی فراهم گردد.<ref>گازیروسکی، سیاست و حکومت در خاورمیانه و شمال آفریقا، ۶۰۷.</ref> رابطه ملکحسن با [[رژیم پهلوی]] بسیار نزدیک و صمیمانه بود. وی در جریان مبارزات اسلامی به رهبری [[امامخمینی]] همواره از رژیم پهلوی حمایت میکرد؛ حتی در آستانه پیروزی و در هنگامی که امامخمینی در [[پاریس]] اقامت داشت، تلاش کرد با میانجیگری، برای نجات [[محمدرضا پهلوی]] راهی پیدا کند؛<ref>طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۳/۱۰۹ ـ ۱۱۰؛ کمالیان و رنجبر، عزّت شیعه، ۲/۶۱۳.</ref> در حالیکه امامخمینی وساطت امثال ملکحسن را بیفایده میدانست و اینگونه واسطهگریها را اقدامی در جهت تحکیم قدرت پهلوی و ادامه خیانت و جنایت رژیم پهلوی بر ملت ایران میشمرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۱۲۵.</ref> | ||
به دنبال اوجگیری انقلاب | به دنبال اوجگیری [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]]، محمدرضا پهلوی که ناچار شده بود از [[ایران]] خارج شود، در ۲۶ دی ۱۳۵۷ به مصر رفت و پس از یک هفته اقامت در آنجا به توصیه مقامات [[امریکا]] برای اقامت به مراکش سفر کرد.<ref>مهدوی، انقلاب ایران به روایت رادیو بی بی سی، ۳۴۱ ـ ۳۴۳؛ میلانی، نگاهی به شاه، ۵۱۸ و ۵۲۳.</ref> ملکحسن به گرمی از او استقبال کرد و یکی از کاخهای خود را در اختیار او قرار داد.<ref>پهلوی، پاسخ به تاریخ، ۳۷۰.</ref>{{ببینید|فرار شاه}} | ||
ایران و مراکش قرارداد بازگرداندن مجرمان را داشتند؛ بنابراین با درخواست رسمی دولت ایران درباره بازگرداندن پهلوی، طبق قانون و به موجب قرارداد، ملکحسن باید او را تحویل میداد یا از وی میخواست تا کشور مراکش را ترک کند.<ref>نوازنی، گاهشمار سیاست خارجی ایران از دیماه ۱۳۵۶ تا مرداد ۱۳۶۷، ۱۰۹ ـ ۱۱۰ و ۱۳۴.</ref> امامخمینی نیز به طور غیر رسمی از دولت مراکش خواسته بود که پهلوی را به دولت انقلابی ایران تحویل دهد تا در [[دادگاههای انقلاب اسلامی|دادگاه انقلاب]] محاکمه شود؛ ولی ملکحسن حاضر به این کار نبود.<ref>نوازنی، گاهشمار سیاست خارجی ایران از دیماه ۱۳۵۶ تا مرداد ۱۳۶۷، ۱۰۹.</ref> از سوی دیگر، ملکحسن که احساس میکرد از اقامت پهلوی در مراکش به درد سر افتاده، مایل نبود وی به مدت نامحدودی در مراکش بماند؛<ref>نوازنی، گاهشمار سیاست خارجی ایران از دیماه ۱۳۵۶ تا مرداد ۱۳۶۷، ۹۳ ـ ۹۴.</ref> از اینرو از وی خواست تا بنا به برخی ملاحظات سیاسی از هر گونه فعالیت و موضعگیری سیاسی خودداری کند و این مسئله مایه افسردگی پهلوی شد.<ref>نوازنی، گاهشمار سیاست خارجی ایران از دیماه ۱۳۵۶ تا مرداد ۱۳۶۷، ۱۱۳.</ref> همچنین وی برای اینکه اقدام خود در پناهدادن به پهلوی را توجیه کند، اعلام کرد قصد مداخله در امور ایران را ندارد، پهلوی در مراکش مهمان اوست و مقامات ایران نباید این مهماننوازی را با مداخله در امور ایران اشتباه کنند.<ref>نوازنی، گاهشمار سیاست خارجی ایران از دیماه ۱۳۵۶ تا مرداد ۱۳۶۷، ۱۴۷.</ref> امامخمینی با اشاره به درماندگی [[محمدرضا پهلوی]] در خارج از ایران، اظهار داشت کار وی به جایی رسیده است که رفیق شفیق او ملکحسن هم اعلام کرده که او را به شاهی نمیشناسد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۲۳۲.</ref> و او را تنها به عنوان یک آدم عادی میپذیرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۴۱.</ref> با این حال، با تثبیت پیروزی انقلاب اسلامی، ملکحسن به سبب نگرانی از پیامدهای احتمالی حضور پهلوی در مراکش از وی خواست مراکش را ترک کند و هواپیمای خود را نیز در اختیار او قرار داد تا به پاناما برود.<ref>پهلوی، پاسخ به تاریخ، ۳۷۰؛ طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۳/۱۸۷.</ref> | |||
ایران | پس از آغاز [[جنگ عراق علیه ایران]] در ۳۱ شهریور سال ۱۳۵۹، ملکحسن به حمایت از [[صدام حسین]] پرداخت. وی پس از [[عملیات «کربلای ۵»]] در منطقه [[شلمچه]] و احتمال سقوط [[بصره]] در جنوب [[عراق]]، حمایت خود از رژیم عراق را بیشتر کرد و در اجلاس سران عرب در «فاس» مراکش تلاش زیادی کرد تا [[سوریه]] و [[لیبی]] را که در جنگ بیطرف بودند، به حمایت از این رژیم متقاعد کند؛ ولی موفق نشد؛ با این حال، وی در آن اجلاس میلیاردها دلار از کشورهای عرب برای کمک به رژیم عراق جمعآوری کرد و در اختیار آن قرار داد.<ref>جنابی، مصاحبه، تابناک، پایگاه اطلاعرسانی.</ref> او افزون بر حمایتهای گسترده سیاسی و تسلیحاتی، ۳۲۰ افسر از نیروهای زمینی و هوایی خود را به عراق فرستاد تا در کنار عراق با ایران بجنگند. وی در طول سالهای جنگ نقش دلالی [[ابزار جنگی|اسلحه]] از کشورهای اسرائیل، فرانسه، ایتالیا و اسپانیا را برای صدام حسین انجام میداد.<ref>جنابی، مصاحبه، تابناک، پایگاه اطلاعرسانی.</ref> امامخمینی با اشاره به ادعای صلحطلبی صدام در جنگ تحمیلی و توسل به سران کشورهای منطقه از قبیل ملکحسن و [[ملکحسین]]، آنان را جنایتکاران تاریخ و ورشکستگانی دانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۳۱۷.</ref> که صلحطلبی آنان نیز باطنش جنگ است و با صلحطلبی ایران که انسانی، الهی و واقعی است، متفاوت میباشد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۲۶.</ref> | ||
مسلمانان مراکش با الهامگرفتن از [[انقلاب اسلامی ایران]] در اعتراض به رژیم وابسته ملکحسن در سال ۱۹۸۴م/ ۱۳۶۳ش دست به [[تظاهرات]] و راهپیمایی زدند که وی بهشدت آنان را سرکوب و عده زیادی را بازداشت و زندانی کرد. جریان اسلامگرای «عبدالسلام یاسین» که از شاخههای «جمعیة الشباب الاسلامیه» بود، از طرفداران انقلاب اسلامی و علاقهمندان به امامخمینی بود و بر ضد [[امپریالیسم غرب]]، انحطاط اخلاقی و بیعدالتی اجتماعی مبارزه میکرد. در فوریه ۱۹۸۴م/ ۱۳۶۳ش رژیم مراکش وی را بازداشت و به مدت چهار سال زندانی و [[شکنجه]] کرد.<ref>دکمجیان، اسلام و انقلاب، جنبشهای اسلامی معاصر در جهان عرب، بررسی پدیده بنیادگرایی اسلامی، ۳۷۶ ـ ۳۷۸.</ref> این رژیم همچنین شورشها و اعتصابهای گسترده مردمی را سرکوب کرد که در جریان آن، دستکم ۱۵۰ نفر کشته و هزاران نفر بازداشت و زندانی شدند.<ref>گازیروسکی، سیاست و حکومت در خاورمیانه و شمال آفریقا، ۵۸۵ ـ ۵۸۶.</ref> ملکحسن با نشاندادن عکس امامخمینی در تلویزیون مغرب که مأموران وی از تظاهرکنندگان گرفته بودند، تظاهرکنندگان را طرفداران امامخمینی نامید. وی همراه داشتن عکس ایشان را جرمی نابخشودنی و دلیل سرکوب مردم دانست و ایران را به مداخله در امور مراکش متهم کرد.<ref>هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۲، آرامش و چالش، ۴۶۰.</ref> به دنبال اظهارات اهانتآمیز ملکحسن به امامخمینی، وزارت امور خارجه ایران بهشدت اعتراض کرد و از وی خواست از اظهارات خود پوزش بخواهد.<ref>اطلاعات، روزنامه، ۱/۷/۱۳۵۸؛ نوازنی، گاهشمار سیاست خارجی ایران از دیماه ۱۳۵۶ تا مرداد ۱۳۶۷، ۱۷۸ و ۲۱۲.</ref> پس از اعتراض ایران ملکحسن سفیر خود را از تهران فرا خواند.<ref>اطلاعات، روزنامه، ۴/۷/۱۳۵۸، ۱؛ نوازنی، گاهشمار سیاست خارجی ایران از دیماه ۱۳۵۶ تا مرداد ۱۳۶۷، ۱۷۹.</ref> و روابط ایران و مراکش که از آغاز پیروزی انقلاب بهشدت کاهش یافته بود، به طور کامل قطع شد <ref>اطلاعات، روزنامه، ۱۲/۱۱/۱۳۵۹؛ نوازنی، گاهشمار سیاست خارجی ایران از دیماه ۱۳۵۶ تا مرداد ۱۳۶۷، ۲۷۳.</ref> | |||
امامخمینی، ملکحسن را وابسته به قدرتهای خارجی میدانست و همواره از عملکرد وی [[انتقاد]] میکرد. ایشان در ۲۲ اسفند ۱۳۶۱ با اشاره به سابقه کنفرانس سران کشورهای غیر متعهد، به وضعیت و ترکیب جدید آن انتقاد کرد و ملکحسن، ملکحسین [[حسنی مبارک]] و امثال آنان را اشخاص وابسته به قدرتهای شرق و غرب خواند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۳۶۲ ـ ۳۶۳.</ref> ایشان معتقد بود ستایش [[امریکا]] از این کنفرانس، دلیل وابستگی آن به غرب است و لازم است برای نتیجهبخش و مفیدبودن چنین کنفرانسهایی، نخست افراد متعهد از غیر متعهد جدا شوند؛ زیرا امثال ملکحسن به جهت وابستگی آشکار به قدرتهای خارجی، لایق عضویت در چنین مجموعهای نیستند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۳۶۲ ـ ۳۶۳.</ref>{{ببینید|ملکحسین}} | |||
امامخمینی با اشاره به توطئه برگرداندن مصر به [[سازمان کنفرانس اسلامی]] توسط ملکحسن و [[ملکحسین]] پس از پیمان کمپ دیوید، این اقدام را برای حل عقدههایی که از بیداری ملتها و پرخاشگری آنها برای اینان حاصل شده است، غیر کافی دانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۳۳۰.</ref> ایشان در پیام خود به مناسبت پنجمین سالگرد [[انقلاب اسلامی ایران|پیروزی انقلاب اسلامی]]، با اشاره به بیمورد بودن ترس حکومتهای منطقه ازجمله مراکش از پیامدهای انقلاب اسلامی ایران، تبلیغات آنان علیه [[نظام جمهوری اسلامی ایران|جمهوری اسلامی ایران]] را نکوهش و اعلام کرد [[مستضعفان]] جهان اسلام از برخی اعمال دولتمردان منطقه ناراضیاند و رفتار حاکمان خود را خلاف شئون اسلامی میدانند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۳۴۰ ـ ۳۴۱.</ref> ایشان برگزاری کنفرانس سران کشورهای اسلامی در مراکش را هم به سبب محل برگزاری و هم از نظر محتوا بهشدت محکوم و تأکید کرد در این شرایط تلاش سران کشورها برای برگزاری چنین کنفرانسهایی جز بهرسمیتشناختن اسرائیل ثمره دیگری ندارد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۳۴۱ ـ ۳۴۲.</ref> ایشان در این پیام با اشاره به اینکه دست ملکحسن، میزبان اجلاس سران کشورهای اسلامی، به خون مسلمانان مظلوم آغشته است، خاطرنشان کرد سران اسلامی شخصی را رئیس کنفرانس کردهاند که اعتراضهای گسترده ملت خود را که به قبول طرح «کمپ دیوید» و «فهد» معترض بودند، بهشدت سرکوب کرد و مسلمانان را در همه شهرهای آن کشور به خاک و خون کشید.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۳۴۱ ـ ۳۴۲.</ref> | |||
{{ببینید| | [[امامخمینی]] همچنین در ۱۶ مرداد ۱۳۶۵ در پیام به زائران خانه خدا، به سران کشورهای اسلامی ازجمله ملکحسن سفارش کرد مراقب چپاولگریهای [[استعمار]] باشند و برای مردم [[مستضعفان|مستضعف]] و فقیر خود، بیش از این ننگ وابستگی به بار نیاورند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۹۷ ـ ۹۸.</ref> ایشان با اشاره به اینکه امثال ملکحسن ابزار دست استعمارند که شکستخوردگانِ از [[وحدت|وحدت مسلمانان]]، آنان را وارد صحنه کردهاند، وی را به سبب ملاقات و دست دوستی دادن به شیمون پرز، نخستوزیر وقت رژیم صهیونیستی، خائن به [[اسلام]] و ملتهای مسلمان بهخصوص ملتهای عربی و [[فلسطین]] دانست و خیانت وی را نابخشودنی شمرد و از ملتها و دولتهای اسلامی و عربی خواست که با برخورد قاطع دست او را قطع کنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۹۷ ـ ۹۸.</ref> ایشان در ۱۲ مرداد ۱۳۶۶ نیز در پیام دیگری درباره [[کشتار حجاج ایرانی|کشتار زائران ایرانی]] در مراسم «برائت از مشرکین» به دست مأموران [[رژیم آلسعود]] حمایت ملکحسن، [[ملکحسین]] و [[صدام حسین]] از جنایت آلسعود در قتل عام زائران خانه خدا را محکوم<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۵۰ ـ ۳۵۱.</ref> و اعلام کرد گویا آلسعود در کشتن صدها [[زن]] و مرد بیدفاع مسلمان و عبور از روی اجساد مطهر آنان، به پیروزی بزرگی رسیده و سنگر بزرگی را فتح کرده است که آنان اعلام همبستگی با آلسعود کردهاند و در حالیکه [[جهان اسلام]] به ماتم نشسته و دل [[پیامبر اکرم(ص)|پیامبر خاتم(ص)]] از این جنایت شکسته است، به همدیگر تبریک میگویند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۵۰ ـ ۳۵۱.</ref> ایشان همچنین با اشاره به اینکه مسئله [[اعلام برائت از مشرکان در مراسم حج]]، فرمان الهی است، آلسعود و ملکحسین، ملکحسن، حسنی مبارک و صدام حسین را ظالم و ستمگر شمرد و اقدام آنان را بهشدت نکوهش کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۵۳.</ref>{{ببینید|کشتار حجاج ایرانی}} | ||
امامخمینی | امامخمینی در ۱۳ تیر ۱۳۶۷ در پاسخ به نامه تسلیت [[حسینعلی منتظری]] به ایشان درباره [[حمله آمریکا به هواپیمای مسافربری ایران|حمله امریکا به هواپیمای مسافربری]] با اشاره به اینکه مقابله ایران تنها با عراق و رژیمهای [[اردن]]، [[مصر]] و مراکش نبود، بلکه جنگ با [[ابرقدرتها|ابرقدرتهای شرق و غرب]] بود، بار دیگر از پشتیبانی ملکحسن و دیگر سران دولتهای همسو با رژیم عراق بهشدت انتقاد کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۶۸ ـ ۶۹.</ref> ایشان در [[وصیتنامه امامخمینی|وصیتنامه]] خود نیز برای مسلمانان و [[مستضعفان]] جهان، دشمنی با امثال ملکحسن، ملکحسین، حسنی مبارک و صدام حسین را که خادم امریکا و اسرائیلاند و در این راه از هیچ جنایتی به ملتهای خود رویگردان نیستند، موجب افتخار دانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۳۹۸.</ref> | ||
ملکحسن در ۲۲ جولای ۱۹۹۹م/ ۱۳۷۸ش در هفتادسالگی و پس از ۳۸ سال سلطنت درگذشت و محمد ششم پسر وی در ۳۶سالگی جانشین او شد.<ref>گازیروسکی، سیاست و حکومت در خاورمیانه و شمال آفریقا، ۵۸۸؛ راسخون، پایگاه اطلاعرسانی.</ref>{{ببینید|حمله امریکا به هواپیمای مسافربری}} | |||
ملکحسن در ۲۲ جولای ۱۹۹۹م/ ۱۳۷۸ش در هفتادسالگی و پس از ۳۸ سال سلطنت درگذشت و محمد ششم پسر وی در ۳۶سالگی جانشین او شد.<ref>گازیروسکی، سیاست و حکومت در خاورمیانه و شمال آفریقا، ۵۸۸؛ راسخون، پایگاه اطلاعرسانی.</ref> | |||
{{ببینید|حمله امریکا به هواپیمای مسافربری}} | |||
==پانویس== | ==پانویس== |