۲۱٬۲۹۰
ویرایش
A.sharefat (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «'''تجسس'''، حکم شرعی کاوش در امور پنهانی اشخاص. ==مفهومشناسی== تجسس از ریشه «جسس» و در اصل به معنای با دست لمسکردن <ref>ابنمنظور، لسان العرب، ۶/۳۸</ref> یا لمسکردن رگ دست برای بررسی ضربان نبض <ref>راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۱۹۶</ref> و به معنای شناخ...» ایجاد کرد) |
(ابرابزار) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''تجسس'''، [[حکم شرعی]] کاوش در امور پنهانی اشخاص. | '''تجسس'''، [[حکم شرعی]] کاوش در امور پنهانی اشخاص. | ||
==مفهومشناسی== | |||
تجسس از ریشه «جسس» و در اصل به معنای با دست لمسکردن <ref>ابنمنظور، لسان العرب، ۶/۳۸</ref> یا لمسکردن رگ دست برای بررسی ضربان نبض <ref>راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۱۹۶</ref> و به معنای شناخت بدون سر و صدا و پنهانی یک چیز <ref>ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ۱/۴۱۴</ref> است. این واژه به معنای جستجوکردن | == مفهومشناسی == | ||
==پیشینه== | تجسس از ریشه «جسس» و در اصل به معنای با دست لمسکردن<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ۶/۳۸</ref> یا لمسکردن رگ دست برای بررسی ضربان نبض<ref>راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۱۹۶</ref> و به معنای شناخت بدون سر و صدا و پنهانی یک چیز<ref>ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ۱/۴۱۴</ref> است. این واژه به معنای جستجوکردن دربارهٔ چیزی<ref>فیومی، المصباح المنیر، ۱۰۱</ref> و جستجوی امور پنهانی<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ۶/۳۸</ref> به کار رفته است. تجسس در [[قرآن]]،<ref>حجرات، ۱۲</ref> [[روایات]]<ref>نعمانی، الغیبه، ۱۴۵؛ طوسی، الامالی، ۱۳۰</ref> و [[فقه]]<ref>← نجفی، جواهر الکلام، ۱۳/۲۹۸؛ شهید ثانی، رسائل، ۲۹۴</ref> در همان معنای لغوی جستجوکردن در امور بهکار رفته است. [[امامخمینی]] نیز به همین معنا به کار برده است.<ref>← امامخمینی، سرّ الصلاة، ۵۳؛ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۱۱۶ و ۱۷/۱۴۰، ۱۶۱</ref> | ||
قرآن کریم از تجسس در احوال و امور شخصی مؤمنان [[نهی]] کرده است <ref>حجرات، ۱۲؛ طباطبایی، المیزان، ۱۸/۳۲۳</ref> و دلیل نهی الهی، حفظ آبروی مؤمنان است <ref>فاضل مقداد، کنز العرفان، ۲/۳۴۷</ref> | |||
== پیشینه == | |||
بنای [[حکومت اسلامی]] تفتیش در احوال شخصی افراد نبوده و نیست؛ چنانکه [[امیرالمؤمنین علی(ع)]] در دوران حکومت خویش در سخنرانیها و موعظهها مردم را از تجسس و تفتیش در امور یکدیگر | قرآن کریم از تجسس در احوال و امور شخصی مؤمنان [[نهی]] کرده است<ref>حجرات، ۱۲؛ طباطبایی، المیزان، ۱۸/۳۲۳</ref> و دلیل نهی الهی، حفظ آبروی مؤمنان است.<ref>فاضل مقداد، کنز العرفان، ۲/۳۴۷</ref> واژه «لاتَجَسَّسُوا» در آیه یادشده «لاتَحَسَّسُوا» نیز قرائت شده است و مفسران و لغویان، میان این دو فرقهایی ذکر کردهاند<ref>طبرسی، ۵/۳۹۲؛ ابنمنظور، لسان العرب، ۶/۵۰</ref> و «تحسس» را مربوط به جستجو دربارهٔ امور آشکارِ شناختهشده دانستهاند.<ref>قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۶/۳۳۲–۳۳۳</ref> در روایات نیز از تجسس در امور شخصی دیگران نهی شده است.<ref>← صدوق، الخصال، ۱/۱۰۸–۱۰۹؛ صدوق، من لایحضر، ۳/۳۸؛ کلینی، الکافی، ۲/۳۵۵؛ مجلسی، روضة المتقین، ۹/۲۸۵</ref> | ||
{{سخ}} | |||
در [[فقه امامیه]]، تجسس از احوال خصوصی <ref>شهید ثانی، رسائل، ۲۹۴؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳/۲۹۸</ref> و تفتیش از عقاید <ref>قزوینی، ینابیع الأحکام، ۱/۴۷۸</ref> منع شده است؛ اما حرمت تجسس به معنای فحص و جستجو از حال دیگران در بحثهایی مانند [[عدالت امام جماعت]] <ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳/۲۹۸؛ سبزواری، ذخیرة المعاد، ۲/۳۰۵</ref> | بنای [[حکومت اسلامی]] تفتیش در احوال شخصی افراد نبوده و نیست؛ چنانکه [[امیرالمؤمنین علی(ع)]] در دوران حکومت خویش در سخنرانیها و موعظهها مردم را از تجسس و تفتیش در امور یکدیگر بازمیداشت<ref>صدوق، الخصال، ۱/۴۹</ref> و کسانی را که صفت تفحص از احوال شخصی مردم را داشتند از خود دور میکرد و کارگزارانی را بر مردم میگماشت که چنین صفتی نداشته باشند.<ref>ابنشعبه، تحف العقول، ۱۲۸</ref> برخی خلفا این امر را رعایت نمیکردند و پارهای صحابیان به آن اعتراض کردند.<ref>بیهقی، السنن الکبری، ۸/۳۳۳–۳۳۴؛ بکری، من حیاة الخلیفة عمر بن الخطاب، ۳۶۵–۳۶۶</ref> | ||
{{سخ}} | |||
[[امامخمینی]] در برخی از فروع فقهی در باب [[تقلید از مجتهد]] و [[اعلمیت|اعلمبودن]] <ref>امامخمینی، وسیلة النجاه، ۱۰ و ۱۱</ref> | در [[فقه امامیه]]، تجسس از احوال خصوصی<ref>شهید ثانی، رسائل، ۲۹۴؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳/۲۹۸</ref> و تفتیش از عقاید<ref>قزوینی، ینابیع الأحکام، ۱/۴۷۸</ref> منع شده است؛ اما حرمت تجسس به معنای فحص و جستجو از حال دیگران در بحثهایی مانند [[عدالت امام جماعت]]،<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳/۲۹۸؛ سبزواری، ذخیرة المعاد، ۲/۳۰۵</ref> [[اجتهاد]] و [[اعلمبودن]]،<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۸–۹</ref> [[ازدواج]] با زنی که همسر داشته، تصدیق زن در نداشتن همسر و در عدّهنبودن<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۲/۲۶۹</ref> و [[عدالت شاهد]]<ref>اردبیلی، مجمع الفائدة، ۱۲/۵۷؛ سبزواری، ذخیرة المعاد، ۲/۳۰۵</ref> استثنا شده است. در میان [[اهل سنت]] نیز بحث تجسس در ابواب مختلف فقهی و حدیثی ذکر شده است.<ref>نووی، شرح صحیح مسلم، ۱۶/۱۱۸؛ شربینی، مغنی المحتاج، ۴/۲۱۱</ref> | ||
==اقسام تجسس== | {{سخ}} | ||
[[امامخمینی]] در برخی از فروع فقهی در باب [[تقلید از مجتهد]] و [[اعلمیت|اعلمبودن]]،<ref>امامخمینی، وسیلة النجاه، ۱۰ و ۱۱</ref> اشتراط [[عدالت]] در [[ولایت پدر و جد]]،<ref>امامخمینی، وسیلة النجاه، ۴۸۴</ref> [[طلاق]]،<ref>امامخمینی، وسیلة النجاه، ۷۸۲</ref> و [[ودیعه]]،<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۵۷۱</ref> حکم تجسس را بیان کرده است. ایشان به لحاظ تصدی حکومت و پرداختن به مبانی [[حکومت اسلامی]]، به حکم مسائل مختلفِ تجسس از سوی حکومت توجه کرده است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۱۴۰–۱۴۱</ref> | |||
== اقسام تجسس == | |||
فقها در مباحث و ابواب مختلفِ فقه حکمِ صورتهای مختلف را بررسی و برای آن اقسامی ذکر کردهاند. تجسس را یا اشخاص عادی انجام میدهند یا دولتها و این تجسس گاهی در احوال شخصیه افراد جامعه است و گاه در احوال ارکان و دستگاههای دولتی و گاه به غرض جاسوسی که در مجموع چهار صورت قابل فرض خواهد بود: | فقها در مباحث و ابواب مختلفِ فقه حکمِ صورتهای مختلف را بررسی و برای آن اقسامی ذکر کردهاند. تجسس را یا اشخاص عادی انجام میدهند یا دولتها و این تجسس گاهی در احوال شخصیه افراد جامعه است و گاه در احوال ارکان و دستگاههای دولتی و گاه به غرض جاسوسی که در مجموع چهار صورت قابل فرض خواهد بود: | ||
===تجسس اشخاص در حریم خصوصی=== | |||
در [[اسلام]] پرهیز از تجسس در [[حریم خصوصی]] افراد و زندگی آنان، بهعنوان [[قاعده اولی]] پذیرفته شده است و همگان باید آن را رعایت کنند؛ بنابراین جواز تجسس در موارد خاص، استثنا تلقی شده و آن هم با حفظ حدود و شرایطی به صورت وظیفهای الهی دنبال میگردد <ref>مکارم شیرازی، پیام قرآن، ۱۰/ | === تجسس اشخاص در حریم خصوصی === | ||
در [[اسلام]] پرهیز از تجسس در [[حریم خصوصی]] افراد و زندگی آنان، بهعنوان [[قاعده اولی]] پذیرفته شده است و همگان باید آن را رعایت کنند؛ بنابراین جواز تجسس در موارد خاص، استثنا تلقی شده و آن هم با حفظ حدود و شرایطی به صورت وظیفهای الهی دنبال میگردد.<ref>مکارم شیرازی، پیام قرآن، ۱۰/۳۶۴–۳۶۵؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۲۲/۱۹۶–۱۹۷</ref> گروهی از فقها با استناد به آیه نهی از تجسس «وَ لاتَجَسَّسوُا»<ref>حجرات، ۱۲</ref> کوشش برای اطلاع از عیوب و اسرار مردم را [[حرام]] دانستهاند.<ref>شهید ثانی، رسائل، ۲۹۴؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳/۲۹۸</ref> همچنین به برخی از [[روایات]]<ref>کلینی، الکافی، ۲/۳۵۵؛ صدوق، من لایحضر، ۳/۳۸</ref> استناد کردهاند و آن را از [[گناهان کبیره]] دانستهاند<ref>اردبیلی، مجمع الفائدة، ۱۲/۳۵۶، مجلسی، روضة المتقین، ۹/۲۸۵</ref>؛ ازجمله آنها روایتی است که از پیجویی از لغزشهای مسلمانان نهی کرده و یادآور شده است کسی که از لغزشهای مسلمانان پیجویی کند، خدا از لغزش او پیجویی و او را رسوا میکند.<ref>کلینی، الکافی، ۲/۳۵۵؛ ← اردبیلی، مجمع الفائدة، ۱۲/۳۵۶</ref> [[شیخ انصاری]] نیز تفتیش و تجسس دربارهٔ کسی که عیبهایش را پنهان میکند، [[حرام]] شمرده است.<ref>انصاری، انصاری، کتاب المکاسب، ۱/۳۴۴</ref> | |||
امامخمینی تجسس در امور شخصی دیگران را حرام شمرده <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/ | {{سخ}} | ||
امامخمینی تجسس در امور شخصی دیگران را حرام شمرده<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۱۴۰–۱۴۱</ref> و کشف سرّ مؤمن را جایز ندانسته است<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۲/۵۹۹</ref>؛ از اینرو تجسس که لازمه آن کشف سرّ مؤمن است، حرام میباشد. اگر کسی گناهانی را که مطلع شده برای دیگران گرچه یک نفر باشد، بازگو کند، اینکار او از مصادیق [[اشاعه فحشا]] و [[هتک حرمت مسلمان]] و حرام است.<ref>← امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۱۴۰–۱۴۱؛ امامخمینی، مکاسب، ۱/۴۴۴–۴۴۵</ref> | |||
در برخی موارد، تجسس دارای مصلحت و غرض صحیح است؛ مانند تجسس در امر [[ازدواج]]، [[وکالت]]، [[وصایت]]، [[عدالت شاهد]]، تربیت فرزندان و انتخاب محل زندگی که بیشتر این موارد داخل در عنوان «نُصح المستشیر» ـ خیرخواهی در حق کسی که [[مشورت]] میطلبد ـ خواهد بود <ref>شهید ثانی، رسائل، | {{سخ}} | ||
در برخی موارد، تجسس دارای مصلحت و غرض صحیح است؛ مانند تجسس در امر [[ازدواج]]، [[وکالت]]، [[وصایت]]، [[عدالت شاهد]]، تربیت فرزندان و انتخاب محل زندگی که بیشتر این موارد داخل در عنوان «نُصح المستشیر» ـ خیرخواهی در حق کسی که [[مشورت]] میطلبد ـ خواهد بود.<ref>شهید ثانی، رسائل، ۳۰۰–۳۰۲</ref> در اینگونه امور به سبب اهمیت آن، شخص مجاز به تحقیق و تجسس است و طرف مشورت نیز مجاز به پاسخگویی است و عمل او از حرمت [[غیبت]] استثنا میشود.<ref>شهید ثانی، رسائل، ۳۰۰–۳۰۲؛ خویی، منهاج الصالحین، ۱/۱۱؛ تبریزی، صراط النجاة، ۷/۲۰۱–۲۰۲</ref> تجسس از همسر و فرزندان و اهل خانه نیز از حرمت تجسس استثنا شده است<ref>حمیری، قرب الاسناد، ۳۳۱؛ کلینی، الکافی، ۵/۳۵۱</ref>؛ زیرا بر پایه لزوم تقدیم اهم بر مهم یا با وجود غرضِ صحیح است.<ref>کرکی، جامع المقاصد، ۴/۲۷؛ انصاری، کتاب المکاسب، ۱/۳۴۲</ref> | |||
[[امامخمینی]]، این ضابطه را با این گستره قبول ندارد، و معتقد است باید مورد به مورد بررسی شود و اهمبودن ارائه مشورت، از ملاک حرمت [[غیبت]] سنجیده شود. اگر اهمیت آن مورد، احراز یا احتمال داده شود، لازمه آن جواز تجسس خواهد بود <ref>امامخمینی، مکاسب، ۱/۴۴۱</ref> | {{سخ}} | ||
===تجسس حکومت در احوال شخصی=== | [[امامخمینی]]، این ضابطه را با این گستره قبول ندارد، و معتقد است باید مورد به مورد بررسی شود و اهمبودن ارائه مشورت، از ملاک حرمت [[غیبت]] سنجیده شود. اگر اهمیت آن مورد، احراز یا احتمال داده شود، لازمه آن جواز تجسس خواهد بود.<ref>امامخمینی، مکاسب، ۱/۴۴۱</ref> | ||
برای اثبات ممنوعیت تجسسِ حکومت در حریم خصوصی افراد، علاوه بر ادله ممنوعیت تجسس اشخاص در حریم خصوصی یکدیگر، به برخی از روایات نیز استناد شده است که | |||
=== تجسس حکومت در احوال شخصی === | |||
امامخمینی در [[فرمان هشتمادهای]] که در ۲۴ آذر ۱۳۶۱ خطاب به [[قوه قضاییه]] و دیگر ارگانهای اجرایی، | برای اثبات ممنوعیت تجسسِ حکومت در حریم خصوصی افراد، علاوه بر ادله ممنوعیت تجسس اشخاص در حریم خصوصی یکدیگر، به برخی از روایات نیز استناد شده است که دربارهٔ وظیفه حکومت در برابر مردم سخن میگویند<ref>منتظری، دراسات فی ولایة الفقیه، ۲/۵۴۳</ref>؛ مانند حدیثی از [[پیامبر اکرم(ص)]] که تجسس در امور مردم را، موجب فاسدشدن آنها دانسته است.<ref>بیهقی، السنن الکبری، ۸/۳۳۳</ref> همچنین [[امیرالمؤمنین علی(ع)]] به [[مالک اشتر]] دستور داد در عیوب مردم که بر آنها پوشیده است، کنجکاوی نکند و تا حد ممکن آنها را پنهان نگه دارد.<ref>نهج البلاغه، ترجمه سیدجمالالدین دینپرور، ن۵۳، ۴۵۶؛ ← منتظری، دراسات فی ولایة الفقیه، ۲/۵۴۳</ref> | ||
{{سخ}} | |||
امامخمینی در [[فرمان هشتمادهای]] که در ۲۴ آذر ۱۳۶۱ خطاب به [[قوه قضاییه]] و دیگر ارگانهای اجرایی، دربارهٔ اسلامیشدن قوانین و عملکردها صادر کرد، دربارهٔ عدم دخالت در حوزه خصوصی و [[امنیت]] شهروندان و آزادیهای شخصی و فردی آنان، بهویژه امنیت قضایی به مواردی تصریح کرد که گویای دیدگاه و اندیشه ایشان در زمینه تجسس در احوال شخصی افراد است. پارهای از بندهای این نامه عبارتاند از: | |||
# ورود بدون اجازه به محل کار شخصی و منازل افراد برای جلب یا به نام کشف [[جرم]] و ارتکاب [[گناه]]، ممنوع است و کسی برای این امور، حق تعقیب و مراقبت ندارد. | # ورود بدون اجازه به محل کار شخصی و منازل افراد برای جلب یا به نام کشف [[جرم]] و ارتکاب [[گناه]]، ممنوع است و کسی برای این امور، حق تعقیب و مراقبت ندارد. | ||
# شنود تلفنها و نصب دستگاه شنود برای کشف گناه و جرم، هرچند بزرگ باشد، ممنوع است. | # شنود تلفنها و نصب دستگاه شنود برای کشف گناه و جرم، هرچند بزرگ باشد، ممنوع است. | ||
# تجسس | # تجسس دربارهٔ گناهان دیگران و دنبالکردن اسرار مردم ممنوع و فاشساختن اسرار آنان جرم بوده و گناه است. | ||
# [[قضات]] حق ندارند حکمی صادر کنند که مأموران اجازه ورود به خانه یا محل کار افراد داشته باشند که خانه امن و تیمی نیست و در آنجا توطئه علیه نظام صورت نمیگیرد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/ | # [[قضات]] حق ندارند حکمی صادر کنند که مأموران اجازه ورود به خانه یا محل کار افراد داشته باشند که خانه امن و تیمی نیست و در آنجا توطئه علیه نظام صورت نمیگیرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۱۴۰–۱۴۱</ref> {{ببینید|متن=ببینید| فرمان هشتمادهای}}. | ||
البته تجسس در اموری که حفظ نظام جامعه، متوقف بر آن باشد، جایز است، مانند گزینش افراد برای مناصب مهم دولتی و کشوری که نیاز به افرادی متعهد و متخصص دارد <ref>منتظری، دراسات فی ولایة الفقیه، ۲/ | البته تجسس در اموری که حفظ نظام جامعه، متوقف بر آن باشد، جایز است، مانند گزینش افراد برای مناصب مهم دولتی و کشوری که نیاز به افرادی متعهد و متخصص دارد<ref>منتظری، دراسات فی ولایة الفقیه، ۲/۵۴۶–۵۴۷</ref> و نظارت بر کار مأموران و [[کارگزارن حکومت]] تا اطمینان حاصل شود وظایف خود را به خوبی انجام میدهند و به مسلمانان اجحاف و تعدی روا نمیدارند یا از مقام خود سوء استفاده نمیکنند.<ref>منتظری، دراسات فی ولایة الفقیه، ۲/۵۴۶؛ مکارم شیرازی، پیام قرآن، ۱۰/۳۶۶</ref> سفارشهایی که امیرالمؤمنین(ع) برای انتخاب مسئولان به مالک اشتر میکند، حاکی از آن است که حاکم باید گزینش کارگزاران خود تجسس کند و افراد شایسته را برای مناصب اجتماعی انتخاب کند.<ref>نهج البلاغه، ترجمه سیدجمالالدین دینپرور، ن۵۳، ۴۵۶</ref> از [[امامرضا(ع)]] نقلشده [[پیامبر(ص)]] هرگاه لشکری را گسیل میداشت، به همراه فرمانده، افراد مطمئنی نیز میفرستاد تا در کارهای او تجسس کنند.<ref>حمیری، قرب الاسناد، ۳۴۲</ref> | ||
{{سخ}} | |||
[[امامخمینی]] نیز در ماده هفتم از فرمان یادشده، برخی امور را که تجسسنکردن در آنها ممکن است موجب [[اختلال در نظام]] یا ریختن خون مردم بیگناه شود از موارد حرمت استثنا میکند. ایشان تجسس از مکانهایی را که احتمال توطئه گروههای مخالف اسلام و نظام داده شود، خواه در داخل خانههای تیمی باشند یا در ارگانهای دولتی و غیر آن <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/ | [[امامخمینی]] نیز در ماده هفتم از فرمان یادشده، برخی امور را که تجسسنکردن در آنها ممکن است موجب [[اختلال در نظام]] یا ریختن خون مردم بیگناه شود از موارد حرمت استثنا میکند. ایشان تجسس از مکانهایی را که احتمال توطئه گروههای مخالف اسلام و نظام داده شود، خواه در داخل خانههای تیمی باشند یا در ارگانهای دولتی و غیر آن<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۱۴۰–۱۴۱</ref> و همچنین تجسس از مکانهایی را که مرکز فحشا و فساد و مراکز توطئه شدهاند، مجاز میداند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۲۶۸</ref> ایشان با توجه به لزوم حفظ اسلام و حکومت اسلامی، تجسس را برای افشای توطئهای که علیه اسلام و نظام اسلامی شکل گرفته، بدون اشکال، بلکه لازم دانسته است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۱۱۶ و ۱۷/۲۶۸</ref> | ||
===تجسس به نفع دشمنان=== | |||
خبرگیری و تجسس در پیمانها و قراردادهای جنگی، تجاری، سیاسی و آمار و ارقام مربوط به تجهیزات و تأسیسات نظامی در راستای جلب رضایت دشمن که جاسوسی | === تجسس به نفع دشمنان === | ||
===تجسس و نظارت بر نهادهای دولتی=== | خبرگیری و تجسس در پیمانها و قراردادهای جنگی، تجاری، سیاسی و آمار و ارقام مربوط به تجهیزات و تأسیسات نظامی در راستای جلب رضایت دشمن که جاسوسی بهشمار آمده و به حکم آیه ۲۷ [[سوره انفال]] و نخستین آیه [[سوره ممتحنه]] حرام است<ref>طباطبایی، المیزان، ۹/۵۵ و ۱۹/۲۲۷؛ خرازی، البحوث الهامة، ۲/۲۰۵</ref> و [[جاسوس]] مجازات میشود {{ببینید|متن=ببینید| جاسوسی}}. امامخمینی جاسوس را چه [[مسلمان]] باشد و چه [[کافر ذمی]] مستحق [[مجازات]] میداند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۳۰۴</ref> و معتقد است [[عقل]] و اسلام اجازه نمیدهند حکومت اسلامی در برابر جاسوسان ساکت بنشیند و اقدامات پیشگیرانه انجام ندهد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۶۷۵</ref> | ||
نظارت بر دستگاههای دولتی از حیاتیترین ارکان یک نظام سالم و کارآمد است و ابزاری مهم برای مهار قدرت و شیوهای موفق در مدیریت سیاسی | |||
==کیفر تجسس== | === تجسس و نظارت بر نهادهای دولتی === | ||
با توجه به اینکه تجسسِ نامشروع از [[گناهان کبیره]] است <ref>اردبیلی، مجمع الفائدة، ۱۲/۳۵۶؛ مجلسی، روضة المتقین، ۹/۲۸۵</ref> و مرتکب کار [[حرام]] مستحق [[تعزیر]] | نظارت بر دستگاههای دولتی از حیاتیترین ارکان یک نظام سالم و کارآمد است و ابزاری مهم برای مهار قدرت و شیوهای موفق در مدیریت سیاسی بهشمار میآید {{ببینید|متن=ببینید| نظارت}}. اینگونه تجسس یکی از ارکان مهم نظام مدیریتی و سیاسی است که با هدف کنترل فعالیتها و حصول اطمینان از انطباق آن با اهدافِ از پیش تعیینشده صورت میگیرد و از آن با عنوان «[[نظارت]]» یاد میشود و در منابع دینی بر آن تأکید شده است. در اثر نظارت علاوه بر کشف کاستیها به درک نقاط مثبت و تقویت آن و کارایی بهتر سازمانها کمک میشود. [[امامخمینی]] نیز نظارت را بسیار مهم و بیتوجهی به آن را موجب تباهی و فساد میدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۱۷</ref> به باور ایشان نظارت از راهکارهای اساسی برای کنترل قدرت است و همگان باید به این [[فریضه]] عمل کنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۴۸۷–۴۸۸؛ ۱۰/۱۱۲ و ۱۳/۴۷۰</ref> | ||
==پانویس== | |||
{{پانویس}} | == کیفر تجسس == | ||
==منابع== | با توجه به اینکه تجسسِ نامشروع از [[گناهان کبیره]] است<ref>اردبیلی، مجمع الفائدة، ۱۲/۳۵۶؛ مجلسی، روضة المتقین، ۹/۲۸۵</ref> و مرتکب کار [[حرام]] مستحق [[تعزیر]] است،<ref>حلی، شرائع الاسلام، ۴/۱۵۵؛ فاضل آبی، کشف الرموز، ۲/۵۶۸</ref> فرد تجسسکننده مستحق تعزیر خواهد بود. امامخمینی نیز [[ترک واجب]] و انجام گناهان کبیره را مستحق تعزیر دانسته است.<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۲/۴۵۳</ref> ایشان در [[پیام هشتمادهای]] نیز تجسس از احوال شخصی، گناهان و اسرار مردم و افشای آن را جرم و گناه دانسته و مرتکبان هر یک از این امور را مستحق تعزیر شرعی و بعضی از این امور را موجب [[حد شرعی]] دانسته است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۱۴۰–۱۴۱</ref> | ||
== پانویس == | |||
{{پانویس|۲}} | |||
== منابع == | |||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* قرآن کریم. | * قرآن کریم. | ||
* ابنشعبه حرانی، حسنبنعلی، تحف العقول فیما جاء من الحکم و المواعظ عن آلالرسول(ص)، تصحیح علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق. | * ابنشعبه حرانی، حسنبنعلی، تحف العقول فیما جاء من الحکم و المواعظ عن آلالرسول(ص)، تصحیح علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق. | ||
* ابنفارس، احمد، معجم مقاییس اللغة، قم، دفتر تبلیغات | * ابنفارس، احمد، معجم مقاییس اللغة، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چاپ اول، ۱۴۰۴ق. | ||
* ابنمنظور، محمدبنمکرم، لسان العرب، تحقیق جمالالدین میردامادی، بیروت، دارالفکر ـ دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق. | * ابنمنظور، محمدبنمکرم، لسان العرب، تحقیق جمالالدین میردامادی، بیروت، دارالفکر ـ دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق. | ||
* اردبیلی، احمدبنمحمد، مجمع الفائدة و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان، تحقیق مجتبی عراقی و دیگران، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۳ق. | * اردبیلی، احمدبنمحمد، مجمع الفائدة و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان، تحقیق مجتبی عراقی و دیگران، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۳ق. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، تحریر الوسیله، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. | * امامخمینی، سیدروحالله، تحریر الوسیله، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، سرّ الصلاة (معراج السالکین و صلاة العارفین)، تهران، | * امامخمینی، سیدروحالله، سرّ الصلاة (معراج السالکین و صلاة العارفین)، تهران، مؤسسه…، چاپ سیزدهم، ۱۳۸۸ش. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم | * امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، المکاسب المحرمه، تهران، مؤسسه تنظیم | * امامخمینی، سیدروحالله، المکاسب المحرمه، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، وسیلة النجاة مع تعالیق الامامالخمینی، تهران، مؤسسه | * امامخمینی، سیدروحالله، وسیلة النجاة مع تعالیق الامامالخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ اول، ۱۳۸۰ش. | ||
* انصاری، مرتضی، کتاب المکاسب، قم، کنگره جهانی بزرگداشت شیخ اعظم انصاری، چاپ اول، ۱۴۱۵ق. | * انصاری، مرتضی، کتاب المکاسب، قم، کنگره جهانی بزرگداشت شیخ اعظم انصاری، چاپ اول، ۱۴۱۵ق. | ||
* بکری، عبد الرحمن، احمد، من حیاة الخلیفة عمر بن الخطاب، بیروت، الارشاد للطباعة و النشر، چاپ هفتم، ۲۰۰۲م. | * بکری، عبد الرحمن، احمد، من حیاة الخلیفة عمر بن الخطاب، بیروت، الارشاد للطباعة و النشر، چاپ هفتم، ۲۰۰۲م. | ||
* بیهقی، أحمدبنحسین، السنن | * بیهقی، أحمدبنحسین، السنن الکبری، بیروت، دارالفکر، بی تا. | ||
* تبریزی، میرزاجواد، صراط النجاة، قم، دارالصدیقة الشهیده(س)، چاپ اول، ۱۴۲۷ق. | * تبریزی، میرزاجواد، صراط النجاة، قم، دارالصدیقة الشهیده(س)، چاپ اول، ۱۴۲۷ق. | ||
* حر عاملی، محمدبنحسن، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق. | * حر عاملی، محمدبنحسن، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق. | ||
خط ۶۱: | خط ۷۱: | ||
* خویی، سیدابوالقاسم، منهاج الصالحین، قم، مدینة العلم، چاپ بیست و هشتم، ۱۴۱۰ق. | * خویی، سیدابوالقاسم، منهاج الصالحین، قم، مدینة العلم، چاپ بیست و هشتم، ۱۴۱۰ق. | ||
* راغب اصفهانی، حسینبنمحمد، مفردات الفاظ القرآن، تحقیق صفوان عدنان، بیروت ـ دمشق، دارالقلم ـ دارالشامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق. | * راغب اصفهانی، حسینبنمحمد، مفردات الفاظ القرآن، تحقیق صفوان عدنان، بیروت ـ دمشق، دارالقلم ـ دارالشامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق. | ||
* سبزواری، محمدباقر، ذخیرة المعاد فی شرح الإرشاد، قم، مؤسسه | * سبزواری، محمدباقر، ذخیرة المعاد فی شرح الإرشاد، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، ۱۲۴۷ق. | ||
* شربینی، محمدبناحمد، مغنی المحتاج الی معرفة معانی الفاظ المنهاج، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۷ق. | * شربینی، محمدبناحمد، مغنی المحتاج الی معرفة معانی الفاظ المنهاج، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۷ق. | ||
* شهید ثانی، | * شهید ثانی، زینالدینبنعلی، رسائل الشهید الثانی، قم، بصیرتی، چاپ اول، بیتا. | ||
* صدوق، | * صدوق، محمدبنعلی، الخصال، تصحیح علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۲ش. | ||
* صدوق، | * صدوق، محمدبنعلی، من لایحضره الفقیه، تحقیق علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق. | ||
* طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق. | * طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق. | ||
* طبرسی، فضلبنحسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق سیدهاشم رسولی محلاتی و سیدفضلالله یزدی، تهران، ناصرخسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش. | * طبرسی، فضلبنحسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق سیدهاشم رسولی محلاتی و سیدفضلالله یزدی، تهران، ناصرخسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش. | ||
خط ۸۱: | خط ۹۱: | ||
* منتظری، حسینعلی، دراسات فی ولایة الفقیه و فقه الدولة الإسلامیه، قم، تفکر، چاپ دوم، ۱۴۹۰ق. | * منتظری، حسینعلی، دراسات فی ولایة الفقیه و فقه الدولة الإسلامیه، قم، تفکر، چاپ دوم، ۱۴۹۰ق. | ||
* نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، تحقیق عباس قوچانی و علی آخوندی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ هفتم، ۱۴۰۴ق. | * نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، تحقیق عباس قوچانی و علی آخوندی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ هفتم، ۱۴۰۴ق. | ||
* نعمانی، ابنأبیزینب، محمدبنابراهیم، الغیبه، تحقیق علیاکبر | * نعمانی، ابنأبیزینب، محمدبنابراهیم، الغیبه، تحقیق علیاکبر غفاری، تهران، نشر صدوق، چاپ اول، ۱۳۹۷ق. | ||
* نووی، | * نووی، محییالدین، شرح صحیح مسلم، بیروت، دارالکتاب العربی، چاپ اول، ۱۴۰۷ق. | ||
* نهج البلاغه، ترجمه سیدجمالالدین دینپرور، تهران، بنیاد نهج البلاغه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. | * نهج البلاغه، ترجمه سیدجمالالدین دینپرور، تهران، بنیاد نهج البلاغه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
==پیوند به بیرون== | |||
حمید ستوده، [https://books.khomeini.ir/books/10003/251/ تجسس]، دانشنامه امام | == پیوند به بیرون == | ||
* حمید ستوده، [https://books.khomeini.ir/books/10003/251/ تجسس]، [[دانشنامه امام خمینی]]، ج۳، ص ۲۵۱–۲۵۵. | |||
[[رده:مقالههای آماده ارزیابی]] | [[رده:مقالههای آماده ارزیابی]] |