پرش به محتوا

عجب: تفاوت میان نسخه‌ها

۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۰ بهمن ۱۴۰۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:


== پیشینه ==
== پیشینه ==
عجب از صفات نکوهیده‌ای است که در [[قرآن کریم]] به آن توجه شده‌است و در آیات، از [[شیطان]] و خود برتربینی او در برابر [[حضرت آدم(ع)]]،<ref>ص، ۷۶؛ اعراف، ۱۲.</ref> عجب [[کفار]] به اموال و اولاد<ref>سبأ، ۳۵.</ref> و عجب مؤمنان در اعمال خود،<ref>توبه، ۳۵.</ref> سخن به میان آمده‌است. در روایات نیز عجب سبب هلاکت و سرچشمه گناهان و زمینه بسیاری از صفات نکوهیده شمرده شده‌است<ref>کلینی، الکافی، ۲/۳۱۳؛ آمدی، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ۳۰۸.</ref> که راه تسلط شیطان را بر [[فرزندان آدم(ع)]] می‌گشاید.<ref>کلینی، الکافی، ۲/۳۱۴؛ ← امام‌خمینی، چهل حدیث، ۶۸.</ref> در بعضی روایات، این صفت به‌خصوص برای اهل طاعت و بندگی خطر بزرگی شمرده شده‌است؛ زیرا آنها بیشتر در معرض افتادن در دام عجب هستند<ref>حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، ۱/۹۸–۱۰۰.</ref>؛ چنان‌که در روایتی از [[امام‌صادق(ع)]] نقل شده‌است اگر عجب نبود، [[مؤمن]] به [[گناه]] مبتلا نمی‌گشت.<ref>کلینی، الکافی، ۲/۳۱۳؛ ← امام‌خمینی، چهل حدیث، ۶۸.</ref>
عجب از صفات نکوهیده‌ای است که در [[قرآن کریم]] به آن توجه شده‌است و در آیات، از [[شیطان]] و خود برتربینی او در برابر [[حضرت آدم(ع)]]،<ref>ص، ۷۶؛ اعراف، ۱۲.</ref> عجب [[کفار]] به اموال و اولاد<ref>سبأ، ۳۵.</ref> و عجب مؤمنان در اعمال خود،<ref>توبه، ۳۵.</ref> سخن به میان آمده‌است. در روایات نیز عجب سبب هلاکت و سرچشمه گناهان و زمینه بسیاری از صفات نکوهیده شمرده شده‌است<ref>کلینی، الکافی، ۲/۳۱۳؛ آمدی، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ۳۰۸.</ref> که راه تسلط شیطان را بر فرزندان آدم(ع) می‌گشاید.<ref>کلینی، الکافی، ۲/۳۱۴؛ ← امام‌خمینی، چهل حدیث، ۶۸.</ref> در بعضی روایات، این صفت به‌خصوص برای اهل طاعت و بندگی خطر بزرگی شمرده شده‌است؛ زیرا آنها بیشتر در معرض افتادن در دام عجب هستند<ref>حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، ۱/۹۸–۱۰۰.</ref>؛ چنان‌که در روایتی از [[امام‌صادق(ع)]] نقل شده‌است اگر عجب نبود، [[مؤمن]] به [[گناه]] مبتلا نمی‌گشت.<ref>کلینی، الکافی، ۲/۳۱۳؛ ← امام‌خمینی، چهل حدیث، ۶۸.</ref>


علمای اخلاق، عجب را در جایگاه یکی از رذایل اخلاقی مورد بحث قرار داده‌اند.<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۶/۲۷۲؛ نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۱/۳۵۷؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۲۶۲.</ref> کتاب تهذیب الاخلاق [[ابن‌مسکویه]] از علمای قرن پنجم را می‌توان از نخستین کتاب‌هایی دانست که بابی به این موضوع اختصاص داده‌است.<ref>ابن‌مسکویه، تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق، ۲۸۶.</ref> مباحث این کتاب، متأثّر از مباحث اخلاقی [[ارسطو]] و الهام‌گرفته از نظریه اعتدال در قوای او است<ref>ارسطو، علم الاخلاق الی نیقوماخوس، ۱/۲۶۴.</ref> که بر اساس آن، علمای اخلاق، عجب را یکی از رذایل برخاسته از افراط در قوه غضبیه شمرده‌اند.<ref>غزالی، مجموعه رسائل، ۱۴۶.</ref> امام‌خمینی نیز به این مسئله توجه داشته، عجب را از صفات رذیله‌ای می‌داند که مؤمنان و غیر مؤمنان به آن مبتلا می‌شوند.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۶۶.</ref> ایشان در عموم آثار اخلاقی و عرفانی خود به‌خصوص در کتاب‌هایی چون [[آداب الصلاة]]،<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۲، ۸۹ و ۹۸.</ref> [[سر الصلاة|سرّ الصلاة]]،<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۵۲ و ۷۵.</ref> [[شرح حدیث جنود عقل و جهل (کتاب)|شرح حدیث جنود عقل و جهل]]<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۵۰، ۸۳ و ۳۴۱–۳۴۲.</ref> و [[شرح چهل حدیث (کتاب)|شرح چهل حدیث]]<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۶۳–۷۶.</ref> به این موضوع پرداخته‌است. ایشان به موضوعاتی چون درجات عجب،<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۶۳–۶۵.</ref> منشأ حصول عجب<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۷۰–۷۱.</ref> و مفاسد آن<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۶۷–۶۹.</ref> و فساد یا عدم فساد عمل به واسطه عجب<ref>امام‌خمینی، الطهاره، ۳۹۳.</ref> پرداخته‌است.
علمای اخلاق، عجب را در جایگاه یکی از رذایل اخلاقی مورد بحث قرار داده‌اند.<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۶/۲۷۲؛ نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۱/۳۵۷؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۲۶۲.</ref> کتاب تهذیب الاخلاق [[ابن‌مسکویه]] از علمای قرن پنجم را می‌توان از نخستین کتاب‌هایی دانست که بابی به این موضوع اختصاص داده‌است.<ref>ابن‌مسکویه، تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق، ۲۸۶.</ref> مباحث این کتاب، متأثّر از مباحث اخلاقی [[ارسطو]] و الهام‌گرفته از نظریه اعتدال در قوای او است<ref>ارسطو، علم الاخلاق الی نیقوماخوس، ۱/۲۶۴.</ref> که بر اساس آن، علمای اخلاق، عجب را یکی از رذایل برخاسته از افراط در قوه غضبیه شمرده‌اند.<ref>غزالی، مجموعه رسائل، ۱۴۶.</ref> امام‌خمینی نیز به این مسئله توجه داشته، عجب را از صفات رذیله‌ای می‌داند که مؤمنان و غیر مؤمنان به آن مبتلا می‌شوند.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۶۶.</ref> ایشان در عموم آثار اخلاقی و عرفانی خود به‌خصوص در کتاب‌هایی چون [[آداب الصلاة]]،<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۲، ۸۹ و ۹۸.</ref> [[سر الصلاة|سرّ الصلاة]]،<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۵۲ و ۷۵.</ref> [[شرح حدیث جنود عقل و جهل (کتاب)|شرح حدیث جنود عقل و جهل]]<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۵۰، ۸۳ و ۳۴۱–۳۴۲.</ref> و [[شرح چهل حدیث (کتاب)|شرح چهل حدیث]]<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۶۳–۷۶.</ref> به این موضوع پرداخته‌است. ایشان به موضوعاتی چون درجات عجب،<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۶۳–۶۵.</ref> منشأ حصول عجب<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۷۰–۷۱.</ref> و مفاسد آن<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۶۷–۶۹.</ref> و فساد یا عدم فساد عمل به واسطه عجب<ref>امام‌خمینی، الطهاره، ۳۹۳.</ref> پرداخته‌است.
۲۱٬۱۶۱

ویرایش