پرش به محتوا

تواضع: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۴ بهمن ۱۴۰۱
بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


== مفهوم‌شناسی ==
== مفهوم‌شناسی ==
تواضع از ریشه «وضع» برابر «رفع»<ref>‌ابن‌منظور، لسان العرب، ۸/۳۹۶</ref> و به معنای [[ادراک]] کوچکی و اظهار آن است.<ref>‌فراهیدی، کتاب العین، ۲/۱۹۶؛ ابن‌منظور، لسان العرب، ۸/۳۹۷</ref> ضد آن نیز کبر و [[تکبر]] است که برتردانستن خود از دیگران و اظهار آن است. در اصطلاح [[علم اخلاق]]، [[خضوع]] و تذلل در برابر [[خداوند]]<ref>‌مدنی، ریاض السالکین، ۴/۱۶۸</ref> و نوعی شکسته نفسی است که مانع می‌شود [[انسان]] خود را از دیگران که در جاه و مال از او کمترند، بالاتر ببیند.<ref>‌نراقی، جامع السعادات، ۱/۳۹۴</ref>
تواضع از ریشه «وضع» برابر «رفع»<ref>‌ابن‌منظور، لسان العرب، ۸/۳۹۶</ref> و به معنای ادراک کوچکی و اظهار آن است.<ref>‌فراهیدی، کتاب العین، ۲/۱۹۶؛ ابن‌منظور، لسان العرب، ۸/۳۹۷</ref> ضد آن نیز کبر و [[تکبر]] است که برتردانستن خود از دیگران و اظهار آن است. در اصطلاح [[علم اخلاق]]، [[خضوع]] و تذلل در برابر [[خداوند]]<ref>‌مدنی، ریاض السالکین، ۴/۱۶۸</ref> و نوعی شکسته نفسی است که مانع می‌شود انسان خود را از دیگران که در جاه و مال از او کمترند، بالاتر ببیند.<ref>‌نراقی، جامع السعادات، ۱/۳۹۴</ref>
{{سخ}}
{{سخ}}
[[امام‌خمینی]] تواضع را در اصطلاح اخلاق، صفتی نفسانی به معنای کوچک شمردن خود می‌داند که ضد آن کبر است.<ref>‌امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۳۳–۳۳۴</ref> در اصطلاح [[عرفان]]، تواضع به معنای فروتنی در برابر هیبت حق،<ref>‌انصاری، منازل السائرین، ۷۷</ref> [[عبودیت]] در برابر او و [[انصاف]] در برابر خلق<ref>‌کاشانی، عزالدین، مصباح الهدایة، ۳۵۱</ref> است. امام‌خمینی نیز در اصطلاح عرفانی، تواضع را هیبت حاصل از تجلیات انوار عظمت بر [[قلب سالک]] می‌داند.<ref>‌امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۹۸–۹۹</ref> تواضع، با واژگانی چون خضوع، خشوع، تذلّل، [[تملق]] و [[اخبات|اِخبات]] مرتبط است. تواضع به اعتبار خلقیات و افعال ظاهر و باطن، و خشوع تنها به اعتبار جوارح است<ref>‌راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۲۸۳</ref>؛ چنان‌که خضوع، فروتنی به همراه [[حب|حبّ]] یا [[خوف]] است<ref>‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۳</ref> و إِخبات خضوع مستمر است.<ref>‌عسکری، الفروق فی اللغة، ۲۴۵</ref> به اعتقاد [[امام‌خمینی]] تملق نوعی تواضع مذموم است که در مبادی، غایات و ثمرات با تواضع ممدوح، متفاوت است<ref>‌امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۳۶</ref>؛ چنان‌که تواضع در برابر اغنیا به سبب طلب شرف و منزلت، امری نکوهیده بوده، نوعی تملق و چاپلوسی است.<ref>‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۰۰</ref>
[[امام‌خمینی]] تواضع را در اصطلاح اخلاق، صفتی نفسانی به معنای کوچک شمردن خود می‌داند که ضد آن کبر است.<ref>‌امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۳۳–۳۳۴</ref> در اصطلاح [[عرفان]]، تواضع به معنای فروتنی در برابر هیبت حق،<ref>‌انصاری، منازل السائرین، ۷۷</ref> [[عبودیت]] در برابر او و [[انصاف]] در برابر خلق<ref>‌کاشانی، عزالدین، مصباح الهدایة، ۳۵۱</ref> است. امام‌خمینی نیز در اصطلاح عرفانی، تواضع را هیبت حاصل از تجلیات انوار عظمت بر [[قلب]] سالک می‌داند.<ref>‌امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۹۸–۹۹</ref> تواضع، با واژگانی چون خضوع، خشوع، تذلّل، [[تملق]] و [[اخبات|اِخبات]] مرتبط است. تواضع به اعتبار خلقیات و افعال ظاهر و باطن، و خشوع تنها به اعتبار جوارح است<ref>‌راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۲۸۳</ref>؛ چنان‌که خضوع، فروتنی به همراه حبّ یا [[خوف]] است<ref>‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۳</ref> و إِخبات خضوع مستمر است.<ref>‌عسکری، الفروق فی اللغة، ۲۴۵</ref> به اعتقاد [[امام‌خمینی]] تملق نوعی تواضع مذموم است که در مبادی، غایات و ثمرات با تواضع ممدوح، متفاوت است<ref>‌امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۳۶</ref>؛ چنان‌که تواضع در برابر اغنیا به سبب طلب شرف و منزلت، امری نکوهیده بوده، نوعی [[تملق|تملق و چاپلوسی]] است.<ref>‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۰۰</ref>


== پیشینه ==
== پیشینه ==
تواضع و فروتنی در برابر شخص عظیم و بزرگ، از صفات فطری [[انسان]] است؛ از این‌رو انسان از آغاز در برابر پروردگار و معبود خود احساس تواضع داشته است. این [[گرایش فطری]] و درونی در ادیان غیر الهی در قالب پرستش معبودهای ساختگی ظهور یافت،<ref>‌طباطبایی، المیزان، ۷/۱۶۸–۱۶۹</ref> امّا در [[ادیان آسمانی]]، این امر در مسیر تواضع و پرستش در برابر معبودی یگانه قرار گرفت.<ref>کتاب مقدس، تورات، خروج، ب ۱۰، ۱–۱۰؛ ← اعراف، ۲۰۶؛ انبیاء، ۱۹</ref>
تواضع و فروتنی در برابر شخص عظیم و بزرگ، از صفات فطری انسان است؛ از این‌رو انسان از آغاز در برابر پروردگار و معبود خود احساس تواضع داشته است. این گرایش فطری و درونی در ادیان غیر الهی در قالب پرستش معبودهای ساختگی ظهور یافت،<ref>‌طباطبایی، المیزان، ۷/۱۶۸–۱۶۹</ref> امّا در [[ادیان آسمانی]]، این امر در مسیر تواضع و پرستش در برابر معبودی یگانه قرار گرفت.<ref>کتاب مقدس، تورات، خروج، ب ۱۰، ۱–۱۰؛ ← اعراف، ۲۰۶؛ انبیاء، ۱۹</ref>
{{سخ}}
{{سخ}}
در [[اسلام]] به این صفت توجه شده است و [[خداوند]] در [[قرآن]]، پیامبرش را به تواضع در برابر مؤمنان فرمان داده است.<ref>‌حجر، ۸۸؛ شعراء، ۲۱۵</ref> در مقابل، تکبر را که از [[صفات رذیله]] است، نکوهش کرده است.<ref>‌غافر، ۳۵ و ۶۰؛ فرقان، ۲۱</ref> در منابع روایی نیز بابی به آن اختصاص یافته<ref>‌برقی، المحاسن، ۲/۴۰۹؛ کلینی، الکافی، ۲/۱۲۱؛ مجلسی، بحار الانوار، ۷۲/۱۱۷</ref> و به تواضع در برابر حق و خلق سفارش شده است<ref>‌کلینی، الکافی، ۲/۱۲۲؛ ورام، تنبیه الخواطر، ۲/۱۲۱</ref>؛ در [[روایات]]، تواضع، سبب رفعت و بزرگی،<ref>‌کلینی، الکافی، ۲/۱۲۱</ref> به دست آوردن مقامات بلند<ref>‌ورام، تنبیه الخواطر، ۱/۲۰۰</ref> و برترین شرافت و بزرگی<ref>‌آمدی، تصنیف غرر الحکم، ۲۴۸</ref> شمرده شده است و متواضعان، از [[صدیقین]] معرفی شده‌اند.<ref>‌نوری، مستدرک الوسائل، ۱۱/۲۹۵</ref> [[سیره عملی]] [[انبیای الهی(ع)]] به‌ویژه [[پیامبر اسلام(ص)]] نیز بر همین گونه بود؛ چنان‌که ایشان مانند بندگان غذا می‌خورد و بر زمین می‌نشست.<ref>‌کلینی، الکافی، ۶/۲۷۰–۲۷۱</ref> در برابر، تکبر در روایات، از زشت‌ترین اخلاق انسانی و مانع [[سعادت]] ابدی و ورود به [[بهشت]]، دانسته شده است<ref>کلینی، الکافی، ۲/۳۱۰</ref> {{ببینید|متن=ببینید| تکبر}}.
در [[اسلام]] به این صفت توجه شده است و [[خداوند]] در [[قرآن]]، پیامبرش را به تواضع در برابر مؤمنان فرمان داده است.<ref>‌حجر، ۸۸؛ شعراء، ۲۱۵</ref> در مقابل، تکبر را که از صفات رذیله است، نکوهش کرده است.<ref>‌غافر، ۳۵ و ۶۰؛ فرقان، ۲۱</ref> در منابع روایی نیز بابی به آن اختصاص یافته<ref>‌برقی، المحاسن، ۲/۴۰۹؛ کلینی، الکافی، ۲/۱۲۱؛ مجلسی، بحار الانوار، ۷۲/۱۱۷</ref> و به تواضع در برابر حق و خلق سفارش شده است<ref>‌کلینی، الکافی، ۲/۱۲۲؛ ورام، تنبیه الخواطر، ۲/۱۲۱</ref>؛ در [[روایات]]، تواضع، سبب رفعت و بزرگی،<ref>‌کلینی، الکافی، ۲/۱۲۱</ref> به دست آوردن مقامات بلند<ref>‌ورام، تنبیه الخواطر، ۱/۲۰۰</ref> و برترین شرافت و بزرگی<ref>‌آمدی، تصنیف غرر الحکم، ۲۴۸</ref> شمرده شده است و متواضعان، از صدیقین معرفی شده‌اند.<ref>‌نوری، مستدرک الوسائل، ۱۱/۲۹۵</ref> سیره عملی [[انبیای الهی(ع)]] به‌ویژه [[پیامبر اسلام(ص)]] نیز بر همین گونه بود؛ چنان‌که ایشان مانند بندگان غذا می‌خورد و بر زمین می‌نشست.<ref>‌کلینی، الکافی، ۶/۲۷۰–۲۷۱</ref> در برابر، [[تکبر]] در روایات، از زشت‌ترین اخلاق انسانی و مانع [[سعادت]] ابدی و ورود به [[بهشت]]، دانسته شده است<ref>کلینی، الکافی، ۲/۳۱۰</ref> {{ببینید|متن=ببینید| تکبر}}.
{{سخ}}
{{سخ}}
علمای اخلاق و عرفان، تواضع را افضل [[مقام|مقامات]] شمرده‌اند<ref>‌فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۴/۳۲</ref> و معتقدند خداوند بندگان را به قدر تواضع‌شان در برابر عظمتش، بالا می‌برد.<ref>‌نراقی، جامع السعادات، ۳/۳۵۳</ref> به اعتقاد آنان تواضع صفتی است که از رعایت اعتدال میان برتربینی نفس (کبر) و تضییع حق نفس و کوچک شمردن آن از مرتبه‌ای که مستحق اوست، حاصل می‌شود.<ref>‌کاشانی، عبدالرزاق، شرح منازل السائرین، ۴۰۳</ref>
علمای اخلاق و عرفان، تواضع را افضل [[مقامات (عرفان)|مقامات]] شمرده‌اند<ref>‌فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۴/۳۲</ref> و معتقدند خداوند بندگان را به قدر تواضع‌شان در برابر عظمتش، بالا می‌برد.<ref>‌نراقی، جامع السعادات، ۳/۳۵۳</ref> به اعتقاد آنان تواضع صفتی است که از رعایت اعتدال میان برتربینی نفس (کبر) و تضییع حق نفس و کوچک شمردن آن از مرتبه‌ای که مستحق اوست، حاصل می‌شود.<ref>‌کاشانی، عبدالرزاق، شرح منازل السائرین، ۴۰۳</ref>
{{سخ}}
{{سخ}}
از نخستین کتاب‌هایی که به بحث تواضع پرداخته است، [[التمحیص]] تألیف [[محمدبن‌هشام اسکافی]]، از علمای قرن چهارم است. [[غزالی]] نیز در کتاب [[احیاء علوم الدین]] بابی به بیان این صفت اختصاص داده است.<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۱/۳۵</ref> این بحث در کتاب‌های اخلاقی دیگر، چون [[المحجة البیضاء]]<ref>‌فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۶/۲۱۹</ref> و [[جامع السعادات]]<ref>‌نراقی، جامع السعادات، ۱/۳۹۴</ref> ادامه یافت. از این مفهوم در بعضی از کتاب‌های اخلاقی، به عنوان شکسته‌نفسی نیز بحث شده است.<ref>‌نراقی، جامع السعادات، ۱/۳۹۴</ref> اهل معرفت نیز از تواضع در برابر خداوند، با عنوان یکی از [[منازل سلوک]] یاد کرده، به بررسی زوایای مختلف آن پرداخته‌اند. [[کلاباذی]] از عرفای قرن چهارم را می‌توان از نخستین کسانی دانست که بابی به این مسئله اختصاص داده است.<ref>کلاباذی، التعرف لمذهب التصوف، ۹۷</ref> [[خواجه‌عبدالله انصاری]] در [[منازل السائرین]]،<ref>انصاری، منازل السائرین، ۷۷–۷۸</ref> منازل سلوک را ده قسم کرده، تواضع را در قسم اخلاق، قرار داده است و درجاتی برای آن بیان کرده است. به پیروی از وی، شارحان منازل السائرین به توضیح آن پرداخته‌اند.<ref>‌کاشانی، عبدالرزاق، شرح منازل السائرین، ۴۰۲؛ تلمسانی، شرح منازل السائرین، ۱/۲۶۳–۲۶۸</ref>
از نخستین کتاب‌هایی که به بحث تواضع پرداخته است، التمحیص تألیف محمدبن‌هشام اسکافی، از علمای قرن چهارم است. [[غزالی]] نیز در کتاب احیاء علوم الدین بابی به بیان این صفت اختصاص داده است.<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۱/۳۵</ref> این بحث در کتاب‌های اخلاقی دیگر، چون [[المحجة البیضاء]]<ref>‌فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۶/۲۱۹</ref> و جامع السعادات<ref>‌نراقی، جامع السعادات، ۱/۳۹۴</ref> ادامه یافت. از این مفهوم در بعضی از کتاب‌های اخلاقی، به عنوان شکسته‌نفسی نیز بحث شده است.<ref>‌نراقی، جامع السعادات، ۱/۳۹۴</ref> اهل معرفت نیز از تواضع در برابر خداوند، با عنوان یکی از [[مقامات (عرفان)|منازل سلوک]] یاد کرده، به بررسی زوایای مختلف آن پرداخته‌اند. کلاباذی از عرفای قرن چهارم را می‌توان از نخستین کسانی دانست که بابی به این مسئله اختصاص داده است.<ref>کلاباذی، التعرف لمذهب التصوف، ۹۷</ref> [[خواجه‌عبدالله انصاری]] در [[منازل السائرین]]،<ref>انصاری، منازل السائرین، ۷۷–۷۸</ref> منازل سلوک را ده قسم کرده، تواضع را در قسم اخلاق، قرار داده است و درجاتی برای آن بیان کرده است. به پیروی از وی، شارحان منازل السائرین به توضیح آن پرداخته‌اند.<ref>‌کاشانی، عبدالرزاق، شرح منازل السائرین، ۴۰۲؛ تلمسانی، شرح منازل السائرین، ۱/۲۶۳–۲۶۸</ref>
{{سخ}}
{{سخ}}
[[امام‌خمینی]] در آثار خود به مسئله تواضع پرداخته، مطالب مربوط به این صفت را ذیل بحث کبر<ref>‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۸۱–۸۶</ref> یا به صورت مستقل<ref>‌امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۳۳–۳۳۵</ref> بیان کرده است. ایشان به موضوعاتی چون معنای تواضع<ref>‌امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۳۳</ref> و درجات آن<ref>‌امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۳۴–۳۳۶</ref> پرداخته، به مناسبت آن، «[[سعه صدر]]» را مطرح کرده است. ایشان تواضع را با توجه به [[روایت جنود عقل و جهل]]،<ref>‌کلینی، الکافی، ۱/۲۰–۲۱</ref> از لشکریان [[عقل]] و تکبّر را از لشکریان [[جهل]] معرفی می‌کند<ref>‌امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۵۳</ref> {{ببینید|متن=ببینید| تکبر}}.
[[امام‌خمینی]] در آثار خود به مسئله تواضع پرداخته، مطالب مربوط به این صفت را ذیل بحث کبر<ref>‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۸۱–۸۶</ref> یا به صورت مستقل<ref>‌امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۳۳–۳۳۵</ref> بیان کرده است. ایشان به موضوعاتی چون معنای تواضع<ref>‌امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۳۳</ref> و درجات آن<ref>‌امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۳۴–۳۳۶</ref> پرداخته، به مناسبت آن، «[[سعه صدر]]» را مطرح کرده است. ایشان تواضع را با توجه به [[روایت جنود عقل و جهل]]،<ref>‌کلینی، الکافی، ۱/۲۰–۲۱</ref> از لشکریان [[عقل]] و تکبّر را از لشکریان [[جهل]] معرفی می‌کند<ref>‌امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۵۳</ref> {{ببینید|متن=ببینید| تکبر}}.


== اسباب و زمینه‌ها ==
== اسباب و زمینه‌ها ==
در برخی روایات، تواضع، نتیجه [[علم]] و عقل شمرده شده است<ref>‌آمدی، تصنیف غرر الحکم، ۲۴۸</ref> و اصل تواضع در برابر خداوند، در سخنی منسوب به [[امام‌صادق(ع)]] ناشی از ادراک و مشاهده [[جلال]]، عظمت و هیبت حق شمرده شده است.<ref>‌مصباح الشریعه، منسوب به امام‌صادق(ع)، ۷۳</ref> امام‌خمینی مانند دیگر علمای اخلاق،<ref>‌فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۶/۲۳۷؛ نراقی، جامع السعادات، ۱/۳۸۹</ref> منشأ تواضع را علم و معرفت و بزرگی روح می‌داند؛ چنان‌که تکبر ناشی از جهل است<ref>‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۹۶</ref> {{ببینید|متن=ببینید| تکبر}}. ایشان از منظر عرفانی، منشأ تواضع در برابر خداوند را تجلیات انوار عظمت حق بر [[قلب سالک]] می‌داند که هرچه این تجلیات فزونی یابد، بر تواضع و خضوع سالک افزوده می‌شود.<ref>‌امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۹۸–۹۹</ref>
در برخی روایات، تواضع، نتیجه [[علم]] و عقل شمرده شده است<ref>‌آمدی، تصنیف غرر الحکم، ۲۴۸</ref> و اصل تواضع در برابر خداوند، در سخنی منسوب به [[امام‌صادق(ع)]] ناشی از ادراک و مشاهده جلال، عظمت و هیبت حق شمرده شده است.<ref>‌مصباح الشریعه، منسوب به امام‌صادق(ع)، ۷۳</ref> امام‌خمینی مانند دیگر علمای اخلاق،<ref>‌فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۶/۲۳۷؛ نراقی، جامع السعادات، ۱/۳۸۹</ref> منشأ تواضع را علم و معرفت و بزرگی روح می‌داند؛ چنان‌که تکبر ناشی از جهل است<ref>‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۹۶</ref> {{ببینید|متن=ببینید| تکبر}}. ایشان از منظر عرفانی، منشأ تواضع در برابر خداوند را تجلیات انوار عظمت حق بر قلب سالک می‌داند که هرچه این تجلیات فزونی یابد، بر تواضع و [[خضوع]] سالک افزوده می‌شود.<ref>‌امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۹۸–۹۹</ref>
{{سخ}}
{{سخ}}
امام‌خمینی یکی دیگر از اسباب تواضع را «شرح صدر» می‌داند که از معرفت حق‌تعالی حاصل می‌شود. به اعتقاد ایشان شرح صدر و سعه وجودی انسان، ویژگی‌هایی برای [[نفس]] ایجاد می‌کند که در نهایت، سبب به دست آمدن تواضع می‌شود. این ویژگی‌ها عبارتند از:
امام‌خمینی یکی دیگر از اسباب تواضع را «شرح صدر» می‌داند که از معرفت حق‌تعالی حاصل می‌شود. به اعتقاد ایشان شرح صدر و سعه وجودی انسان، ویژگی‌هایی برای [[نفس]] ایجاد می‌کند که در نهایت، سبب به دست آمدن تواضع می‌شود. این ویژگی‌ها عبارتند از:
# بی‌اعتنایی به مواهب الهی که به انسان داده شده است؛ مانند مال، جمال و مقام، تا این امور ظرف وجودی او را پر نکنند؛
# بی‌اعتنایی به مواهب الهی که به انسان داده شده است؛ مانند مال، جمال و مقام، تا این امور ظرف وجودی او را پر نکنند؛
# روی‌گردانی از یاد غیر حق‌تعالی با ذکر او و دل خوش نکردن به غیر حق؛
# روی‌گردانی از یاد غیر حق‌تعالی با ذکر او و دل خوش نکردن به غیر حق؛
# کوچک شمردن هرچه غیر حق و آثار جلال و جمال اوست. در این صورت انسان هرچه [[واردات قلبی]] پیدا کند، دامنگیر او نمی‌شود. این امور سبب می‌شود در نفس وی تواضع و عزت ایجاد شود.<ref>‌امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۳۶–۳۳۷</ref> به اعتقاد ایشان هر چه نور عظمت و کبریای الهی در قلب بیشتر تجلی کند، تواضع، تذلل و [[خضوع]] عبد بیشتر می‌شود.<ref>‌امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۹۸–۹۹</ref>
# کوچک شمردن هرچه غیر حق و آثار جلال و جمال اوست. در این صورت انسان هرچه واردات قلبی پیدا کند، دامنگیر او نمی‌شود. این امور سبب می‌شود در نفس وی تواضع و عزت ایجاد شود.<ref>‌امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۳۶–۳۳۷</ref> به اعتقاد ایشان هر چه نور عظمت و کبریای الهی در قلب بیشتر تجلی کند، تواضع، تذلل و خضوع عبد بیشتر می‌شود.<ref>‌امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۹۸–۹۹</ref>{{سخ}} در روایات، [[عبادت]] به همراه تواضع آورده شده است<ref>‌نوری، مستدرک الوسائل، ۱۱/۲۹۹–۳۰۰</ref> که نشان می‌دهد [[عبادت]] باید همراه با تواضع باشد. ارتباط این دو چنان است که علمای اخلاق و عرفان، تواضع را شیرینی عبادت<ref>‌غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۱/۱۴</ref> و از بهترین [[عبادات]]<ref>‌مکی، قوت القلوب، ۲/۲۳۲</ref> معرفی کرده‌اند. [[امام‌خمینی]] تواضع را کمال عبادت، بلکه خود تواضع را از برترین عبادات دانسته است؛ زیرا هدف عبادات، ایجاد ملکه تواضع است. ایشان عباداتی مانند [[نماز]] را بدون تواضع بی‌ثمر دانسته است.<ref>‌امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۴۴–۳۴۵</ref> در نظر ایشان، در همه عبادات به‌ویژه در نماز، [[خضوع و خشوع]] لازم است<ref>‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۳</ref>؛ بلکه تواضع و خشوع حقیقت نماز است<ref>‌امام‌خمینی، حدیث جنود، ۷۰</ref> و نمازی که در انسان تواضع نیافریند، بلکه سبب [[غرور]] شود، نه تنها انسان را از [[گناه]] بازنمی‌دارد، عملی شیطانی و برخاسته از [[هوای نفس]] است که نتیجه‌ای جز دوری از خدا ندارد.<ref>‌امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۴۴</ref> در مقابل، [[خودخواهی]] و خودبینی در نفس، مبدأ [[تکبر]]،<ref>‌امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۳۶</ref> [[حب دنیا]]، طمع، جاه و شرف است و مبدأ [[تملق|تملق و چاپلوسی]] می‌شود.<ref>‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۰۰</ref> ایشان مبدأ تواضع را [[علم]] به خداوند و علم به نفس و غایتش را خداوند یا کرامت او و ثمره‌اش را کمال نفسانی می‌داند؛ اما مبدأ تملق را [[شرک]] و [[جهل]]،<ref>‌امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۳۶</ref> فقر قلبی، ذلت روحی و [[غفلت]] از خداوند<ref>‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۲۵۷</ref> می‌شمارد و ثمره تملق را خفت و عار<ref>‌امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۳۶</ref> و ازدست‌دادن ایمان<ref>‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۷۸</ref> می‌داند {{ببینید|متن=ببینید| تملق}}.
{{سخ}}
در روایات، [[عبادت]] به همراه تواضع آورده شده است<ref>‌نوری، مستدرک الوسائل، ۱۱/۲۹۹–۳۰۰</ref> که نشان می‌دهد عبادت باید همراه با تواضع باشد. ارتباط این دو چنان است که علمای اخلاق و عرفان، تواضع را شیرینی عبادت<ref>‌غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۱/۱۴</ref> و از بهترین عبادات<ref>‌مکی، قوت القلوب، ۲/۲۳۲</ref> معرفی کرده‌اند. [[امام‌خمینی]] تواضع را کمال عبادت، بلکه خود تواضع را از برترین عبادات دانسته است؛ زیرا هدف عبادات، ایجاد [[ملکه]] تواضع است. ایشان عباداتی مانند [[نماز]] را بدون تواضع بی‌ثمر دانسته است.<ref>‌امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۴۴–۳۴۵</ref> در نظر ایشان، در همه عبادات به‌ویژه در نماز، خضوع و خشوع لازم است<ref>‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۳</ref>؛ بلکه تواضع و خشوع حقیقت نماز است<ref>‌امام‌خمینی، حدیث جنود، ۷۰</ref> و نمازی که در انسان تواضع نیافریند، بلکه سبب [[غرور]] شود، نه تنها انسان را از [[گناه]] بازنمی‌دارد، عملی شیطانی و برخاسته از [[هوای نفس]] است که نتیجه‌ای جز دوری از خدا ندارد.<ref>‌امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۴۴</ref> در مقابل، [[خودخواهی]] و خودبینی در نفس، مبدأ [[تکبر]]،<ref>‌امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۳۶</ref> [[حب دنیا]]، طمع، جاه و شرف است و مبدأ تملق و [[چاپلوسی]] می‌شود.<ref>‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۰۰</ref> ایشان مبدأ تواضع را [[علم]] به خداوند و علم به نفس و غایتش را خداوند یا کرامت او و ثمره‌اش را کمال نفسانی می‌داند؛ اما مبدأ تملق را [[شرک]] و [[جهل]]،<ref>‌امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۳۶</ref> فقر قلبی، ذلت روحی و غفلت از خداوند<ref>‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۲۵۷</ref> می‌شمارد و ثمره تملق را خفت و عار<ref>‌امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۳۶</ref> و ازدست‌دادن ایمان<ref>‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۷۸</ref> می‌داند {{ببینید|متن=ببینید| تملق}}.
 
== تواضع ممدوح و مذموم ==
== تواضع ممدوح و مذموم ==
در [[قرآن]] و [[روایات]] به دو قسمِ تواضع مذموم و ممدوح اشاره شده است. از موارد تواضع ممدوح، تواضع برای [[خداوند]]،<ref>‌صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱/۲۶۱</ref> تواضع در برابر [[پدر]] و [[مادر]]،<ref>‌اسراء، ۲۳–۲۴</ref> تواضع در برابر [[برادر ایمانی]]<ref>‌طبرسی، الاحتجاج، ۲/۴۶۰</ref> و تواضع معلم و شاگرد نسبت به یکدیگر<ref>‌کلینی، الکافی، ۱/۳۶</ref> است. در مقابل، از تواضع در برابر کافران،<ref>‌مائده، ۵۴</ref> متکبران<ref>‌ورام، تنبیه الخواطر، ۱/۲۰۱</ref> و اغنیا<ref>‌نهج البلاغه، ترجمه سیدجمال‌الدین دین‌پرور، ح۲۱۹، ۵۵۰</ref> به تواضع مذموم یادشده است.
در [[قرآن]] و [[روایات]] به دو قسمِ تواضع مذموم و ممدوح اشاره شده است. از موارد تواضع ممدوح، تواضع برای [[خداوند]]،<ref>‌صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱/۲۶۱</ref> تواضع در برابر پدر و [[مادر]]،<ref>‌اسراء، ۲۳–۲۴</ref> تواضع در برابر برادر ایمانی<ref>‌طبرسی، الاحتجاج، ۲/۴۶۰</ref> و تواضع معلم و شاگرد نسبت به یکدیگر<ref>‌کلینی، الکافی، ۱/۳۶</ref> است. در مقابل، از تواضع در برابر [[کافران]]،<ref>‌مائده، ۵۴</ref> متکبران<ref>‌ورام، تنبیه الخواطر، ۱/۲۰۱</ref> و اغنیا<ref>‌نهج البلاغه، ترجمه سیدجمال‌الدین دین‌پرور، ح۲۱۹، ۵۵۰</ref> به تواضع مذموم یادشده است.
{{سخ}}
{{سخ}}
علمای اخلاق و عرفان نیز تواضع را در مواردی مذموم می‌دانند؛ چنان‌که تواضع در برابر متکبران،<ref>‌غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۱/۱۴</ref> [[فاسق|فاسقان]]<ref>‌مازندرانی، شرح فروع الکافی، ۸/۳۳۶</ref> و [[کافر|کافران]]<ref>‌کاشانی، عبدالرزاق، شرح منازل السائرین، ۴۰۵</ref> را جایز ندانسته، تکبر در برابر توانگران متکبر را عین تواضع شمرده‌اند.<ref>‌قشیری، رساله قشیریه، ۲۸۳</ref> همچنین تواضع در صورتی که از حالت اعتدال خارج گردد و به افراط متمایل شود، به سستی و مهانت تبدیل می‌شود که از صفات مذموم است.<ref>‌مدنی، ریاض السالکین، ۵/۴۸۱</ref>
علمای اخلاق و عرفان نیز تواضع را در مواردی مذموم می‌دانند؛ چنان‌که تواضع در برابر متکبران،<ref>‌غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۱/۱۴</ref> [[فاسق|فاسقان]]<ref>‌مازندرانی، شرح فروع الکافی، ۸/۳۳۶</ref> و [[کافر|کافران]]<ref>‌کاشانی، عبدالرزاق، شرح منازل السائرین، ۴۰۵</ref> را جایز ندانسته، تکبر در برابر توانگران متکبر را عین تواضع شمرده‌اند.<ref>‌قشیری، رساله قشیریه، ۲۸۳</ref> همچنین تواضع در صورتی که از حالت اعتدال خارج گردد و به افراط متمایل شود، به سستی و مهانت تبدیل می‌شود که از صفات مذموم است.<ref>‌مدنی، ریاض السالکین، ۵/۴۸۱</ref>
[[امام‌خمینی]] نیز به تواضع ممدوح و مذموم اشاره کرده است. ایشان در مواردی، تواضع مذموم، مانند تواضع در برابر اغنیا برای حب دنیا و حب جاه را، تملق می‌شمارد. ایشان تواضع ممدوح در برابر بندگان را تواضعی می‌داند که بدون طمع و چشمداشت انجام شود، و در این تواضع که بی‌آلایش است، فرقی میان [[فقیر]] و غنی نیست.<ref>‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۰۰</ref> به اعتقاد ایشان تواضع و تملق در مبادی، غایات و ثمرات، فرق‌هایی با هم دارند<ref>‌امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۳۶</ref> و گاهی تشخیص آنها از یکدیگر بسیار مشکل است.<ref>‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۸۲</ref>
[[امام‌خمینی]] نیز به تواضع ممدوح و مذموم اشاره کرده است. ایشان در مواردی، تواضع مذموم، مانند تواضع در برابر اغنیا برای [[حب دنیا]] و حب جاه را، تملق می‌شمارد. ایشان تواضع ممدوح در برابر بندگان را تواضعی می‌داند که بدون طمع و چشمداشت انجام شود، و در این تواضع که بی‌آلایش است، فرقی میان [[فقیر]] و غنی نیست.<ref>‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۰۰</ref> به اعتقاد ایشان تواضع و تملق در مبادی، غایات و ثمرات، فرق‌هایی با هم دارند<ref>‌امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۳۶</ref> و گاهی تشخیص آنها از یکدیگر بسیار مشکل است.<ref>‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۸۲</ref>


== اقسام و درجات ==
== اقسام و درجات ==
خط ۳۸: خط ۳۵:
# [[انصاف]] با دیگران و یکسان‌دیدن خود و دیگران به اینکه آنچه را برای خود می‌پسندد، برای دیگران نیز بپسندد<ref>‌صدوق، الامالی، ۲۴۰</ref>؛
# [[انصاف]] با دیگران و یکسان‌دیدن خود و دیگران به اینکه آنچه را برای خود می‌پسندد، برای دیگران نیز بپسندد<ref>‌صدوق، الامالی، ۲۴۰</ref>؛
# پاسخ بدی را به نیکی دادن.<ref>‌کلینی، الکافی، ۲/۱۲۴</ref>
# پاسخ بدی را به نیکی دادن.<ref>‌کلینی، الکافی، ۲/۱۲۴</ref>
عارفان نیز درجاتی برای تواضع بیان کرده‌اند. [[خواجه‌عبدالله انصاری]] برای تواضع سه درجه ذکر کرده است:
[[عارفان]] نیز درجاتی برای تواضع بیان کرده‌اند. [[خواجه‌عبدالله انصاری]] برای تواضع سه درجه ذکر کرده است:
# تواضع در برابر [[دین]] به اینکه نسبت به [[حکم شرع]]، خضوع محض داشته باشد و تلاش نکند تا حتماً برای حکم شرع حکمتی عقلی بجوید و نیز با [[عقل]] به ستیز حکم شرعی نرود.
# تواضع در برابر [[دین]] به اینکه نسبت به [[حکم شرع]]، خضوع محض داشته باشد و تلاش نکند تا حتماً برای حکم شرع حکمتی عقلی بجوید و نیز با [[عقل]] به ستیز حکم شرعی نرود.
# تواضع در برابر بندگان و آن، برادری با دیگران و برتردانستن دیگران از خود است.
# تواضع در برابر بندگان و آن، برادری با دیگران و برتردانستن دیگران از خود است.
خط ۴۵: خط ۴۲:
# تواضع [[پیامبران(ع)]] و اولیای کامل الهی که به سبب تجلیات اسمایی، صفاتی و افعالی حق‌تعالی بر قلبشان و مشاهده کمال ربوبیّت و ذلت عبودیّت حاصل می‌شود و این، نهایت مراتب تواضع قلبی برای حق است. این طایفه همان‌طور در برابر حق متواضع‌اند که در برابر مظاهر جلال و جمال حق (مردم)؛ زیرا تواضع در برابر مظاهر حق، تواضع در برابر حق است؛ چنان‌که محبت به مظاهر حق، محبت به حق است. این تواضع که با محبت همراه است، کامل‌ترین مرتبه تواضع است.<ref>‌امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۳۵</ref>
# تواضع [[پیامبران(ع)]] و اولیای کامل الهی که به سبب تجلیات اسمایی، صفاتی و افعالی حق‌تعالی بر قلبشان و مشاهده کمال ربوبیّت و ذلت عبودیّت حاصل می‌شود و این، نهایت مراتب تواضع قلبی برای حق است. این طایفه همان‌طور در برابر حق متواضع‌اند که در برابر مظاهر جلال و جمال حق (مردم)؛ زیرا تواضع در برابر مظاهر حق، تواضع در برابر حق است؛ چنان‌که محبت به مظاهر حق، محبت به حق است. این تواضع که با محبت همراه است، کامل‌ترین مرتبه تواضع است.<ref>‌امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۳۵</ref>
# تواضع اهل معرفت که بر پایه مشاهده نیست و بر پایه معرفت است.
# تواضع اهل معرفت که بر پایه مشاهده نیست و بر پایه معرفت است.
# تواضع حکمایی که به مقام حکمت الهی رسیده‌اند و [[قلب]] آنان به نور [[حکمت]] روشن شده، در برابر حق و خلق متواضع می‌شوند.
# تواضع حکمایی که به مقام حکمت الهی رسیده‌اند و [[قلب]] آنان به نور حکمت روشن شده، در برابر حق و خلق متواضع می‌شوند.
# تواضع مؤمنان که با نور [[ایمان]]، به حق [[علم]] یافته‌اند و در برابر او و خلق متواضع گشته‌اند.<ref>‌امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۳۴–۳۳۵</ref>
# تواضع مؤمنان که با نور [[ایمان]]، به حق [[علم]] یافته‌اند و در برابر او و خلق متواضع گشته‌اند.<ref>‌امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۳۴–۳۳۵</ref>


== راه‌های تحصیل ==
== راه‌های تحصیل ==
بعضی علمای اخلاق، راه تحصیل تواضع را توجه به آثار [[تکبر]] و دوری از آن می‌دانند که از دو راه علمی و عملی امکان‌پذیر است. راه علمی، شناخت ذلت [[نفس]] و ضعف آن، شناخت عظمت رب و تفکر در احوال و سختی‌های [[روز قیامت]] و [[عذاب آخرت]] است، و راه عملی، مواظبت بر اعمال متواضعان، مانند نشستن بر زمین و غذاخوردن با زیردستان است.<ref>‌فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۶/۲۵۲–۲۵۶؛ نراقی، جامع السعادات، ۱/۳۸۹–۳۹۰</ref>
بعضی علمای اخلاق، راه تحصیل تواضع را توجه به آثار [[تکبر]] و دوری از آن می‌دانند که از دو راه علمی و عملی امکان‌پذیر است. راه علمی، شناخت ذلت [[نفس]] و ضعف آن، شناخت عظمت رب و تفکر در احوال و سختی‌های [[روز قیامت]] و عذاب آخرت است، و راه عملی، مواظبت بر اعمال متواضعان، مانند نشستن بر زمین و غذاخوردن با زیردستان است.<ref>‌فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۶/۲۵۲–۲۵۶؛ نراقی، جامع السعادات، ۱/۳۸۹–۳۹۰</ref>
{{سخ}}
{{سخ}}
[[امام‌خمینی]] نیز به دو راه در تحصیل تواضع اشاره کرده است:
[[امام‌خمینی]] نیز به دو راه در تحصیل تواضع اشاره کرده است:
# راه علمی، [[تفکر]] در کمالاتی است که سبب تکبر انسان می‌شود؛ مانند [[علم]] و عمل؛ زیرا این علوم در [[قلب]] تأثیر ندارد و جز پاره‌ای اصطلاحات نیست و در رشد انسان تأثیری ندارد؛ همچنان‌که توجه به عباداتی که سبب [[عجب]] و [[کبر]] است، عملی شیطانی و از تصرفات [[شیطان]] است.
# راه علمی، [[تفکر]] در کمالاتی است که سبب [[تکبر]] انسان می‌شود؛ مانند [[علم]] و عمل؛ زیرا این علوم در [[قلب]] تأثیر ندارد و جز پاره‌ای اصطلاحات نیست و در رشد انسان تأثیری ندارد؛ همچنان‌که توجه به عباداتی که سبب [[عجب]] و کبر است، عملی شیطانی و از تصرفات [[شیطان]] است.
# راه عملی و آن انجام اعمالی است که سبب تذلّل و عدم [[خودبینی]] است؛ چنان‌که [[رسول خدا(ص)]] روی زمین می‌نشست و غذا می‌خورد و با فقرا و تهیدستان هم‌نشینی می‌کرد و با دست مبارک خود، گوسفندان را می‌دوشید<ref>‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۹۶</ref>؛ [[حضرت عیسی(ع)]] نیز برای تواضع، پای [[حواریون]] را شستشو می‌داد. این شیوه بزرگان با زیردستان بوده تا به تواضع و تذلل متصف شوند.<ref>‌امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۴۷–۳۴۸</ref> به اعتقاد ایشان اگر انسان از حجاب [[خودبینی]] خارج شود، خود را آن‌گونه که هست مشاهده کند و به نفس خود با [[سوء ظن]] و در مقابل، به دیگران با [[حسن ظن]] و بزرگداشت بنگرد، در نفس یک حالت ذلت و سرافکندگی حاصل می‌شود که همان تواضع است.<ref>‌امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۳۴</ref>
# راه عملی و آن انجام اعمالی است که سبب تذلّل و عدم [[خودبینی]] است؛ چنان‌که [[رسول خدا(ص)]] روی زمین می‌نشست و غذا می‌خورد و با فقرا و تهیدستان هم‌نشینی می‌کرد و با دست مبارک خود، گوسفندان را می‌دوشید<ref>‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۹۶</ref>؛ [[حضرت عیسی(ع)]] نیز برای تواضع، پای حواریون را شستشو می‌داد. این شیوه بزرگان با زیردستان بوده تا به تواضع و تذلل متصف شوند.<ref>‌امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۴۷–۳۴۸</ref> به اعتقاد ایشان اگر انسان از حجاب [[خودبینی]] خارج شود، خود را آن‌گونه که هست مشاهده کند و به نفس خود با [[سوء ظن]] و در مقابل، به دیگران با [[حسن ظن]] و بزرگداشت بنگرد، در نفس یک حالت ذلت و سرافکندگی حاصل می‌شود که همان تواضع است.<ref>‌امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۳۴</ref>


== آثار تواضع ==
== آثار تواضع ==
در بعضی از روایات، تواضع در برابر بندگان، سبب جلب محبت دیگران<ref>‌آمدی، تصنیف غرر الحکم، ۲۴۹</ref> و تواضع در برابر خداوند سبب افزونی [[نعمت]]<ref>‌نهج البلاغه، ترجمه سیدجمال‌الدین دین‌پرور، ح۲۱۵، ۵۴۹</ref> و مزرعه [[خشوع]]، خضوع، [[خشیت]] و [[حیا]]،<ref>‌مجلسی، بحار الانوار، ۷۲/۱۲۱</ref> همچنین رسیدن به مقام [[صدیقین]]<ref>‌نوری، مستدرک الوسائل، ۱۱/۲۹۵</ref> دانسته شده است. [[امام‌خمینی]] در بیان آثار در حوزه فردی، تواضع در برابر خداوند را راه [[هدایت]] و [[سلوک]] دانسته است. اگر بنده پیوسته ذلت خود را در نظر داشته باشد و با جان و دل در برابر خداوند تواضع کند و خود و عبودیتش را ناچیز و بی‌ارزش بداند، حق‌تعالی با لطف خود با او معامله می‌کند و [[کرامات]] خود را به او عطا می‌نماید<ref>‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۱۴</ref> و چه بسا اهل عبادت ظاهری که از صفت تواضع بی‌بهره‌اند، گرفتار [[وسوسه‌های شیطان]] شوند و صاحبان معارف حقه، در نظر آنان کوچک به نظر آیند و به آنان بدبین شوند.<ref>‌امام‌خمینی، حدیث جنود، ۶۹</ref> ایشان به آثار تواضع در [[جامعه]] نیز اشاره کرده است و تواضع در برابر مردم را موجب احترام و بزرگی نزد آنان و در مقابل، تکبر را سبب ذلت و خواری نزد آنان می‌داند<ref>‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۸۶</ref>؛ همچنین با استناد به بعضی [[روایات]]<ref>‌کلینی، الکافی، ۱/۳۷</ref> تواضع را سبب رشد [[حکمت]] در [[قلب]] خود و قلب‌های دیگران شمرده است؛ زیرا با تواضع دل‌های سخت نرم می‌شود و سخنان در آنها تأثیر می‌کند.<ref>‌امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۴۸–۳۴۹</ref>
در بعضی از روایات، تواضع در برابر بندگان، سبب جلب محبت دیگران<ref>‌آمدی، تصنیف غرر الحکم، ۲۴۹</ref> و تواضع در برابر خداوند سبب افزونی [[نعمت]]<ref>‌نهج البلاغه، ترجمه سیدجمال‌الدین دین‌پرور، ح۲۱۵، ۵۴۹</ref> و مزرعه [[خضوع و خشوع|خشوع، خضوع]]، خشیت و حیا،<ref>‌مجلسی، بحار الانوار، ۷۲/۱۲۱</ref> همچنین رسیدن به مقام صدیقین<ref>‌نوری، مستدرک الوسائل، ۱۱/۲۹۵</ref> دانسته شده است. [[امام‌خمینی]] در بیان آثار در حوزه فردی، تواضع در برابر خداوند را راه [[هدایت]] و [[سلوک]] دانسته است. اگر بنده پیوسته ذلت خود را در نظر داشته باشد و با جان و دل در برابر خداوند تواضع کند و خود و عبودیتش را ناچیز و بی‌ارزش بداند، حق‌تعالی با لطف خود با او معامله می‌کند و [[کرامت|کرامات]] خود را به او عطا می‌نماید<ref>‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۱۴</ref> و چه بسا اهل عبادت ظاهری که از صفت تواضع بی‌بهره‌اند، گرفتار وسوسه‌های [[شیطان]] شوند و صاحبان معارف حقه، در نظر آنان کوچک به نظر آیند و به آنان بدبین شوند.<ref>‌امام‌خمینی، حدیث جنود، ۶۹</ref> ایشان به آثار تواضع در [[جامعه]] نیز اشاره کرده است و تواضع در برابر مردم را موجب احترام و بزرگی نزد آنان و در مقابل، تکبر را سبب ذلت و خواری نزد آنان می‌داند<ref>‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۸۶</ref>؛ همچنین با استناد به بعضی [[روایات]]<ref>‌کلینی، الکافی، ۱/۳۷</ref> تواضع را سبب رشد حکمت در [[قلب]] خود و قلب‌های دیگران شمرده است؛ زیرا با تواضع دل‌های سخت نرم می‌شود و سخنان در آنها تأثیر می‌کند.<ref>‌امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۴۸–۳۴۹</ref>


== تواضع در سیره امام‌خمینی ==
== تواضع در سیره امام‌خمینی ==
۲۱٬۱۵۰

ویرایش