confirmed، templateeditor
۶۲۹
ویرایش
جز (added Category:ادیان و مذاهب using HotCat) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
دین یهود بر پایه اصول و اعتقاداتی بنا شده است که مهمترین آنها اصول سیزدهگانه است که طبیب و فیلسوف یهودی، ابنمیمون (م۶۰۳ ق) آنها را جمعآوری کرده است. پنج اعتقاد اصلی اولیه راجع به خداوند است که عبارتاند از: | دین یهود بر پایه اصول و اعتقاداتی بنا شده است که مهمترین آنها اصول سیزدهگانه است که طبیب و فیلسوف یهودی، ابنمیمون (م۶۰۳ ق) آنها را جمعآوری کرده است. پنج اعتقاد اصلی اولیه راجع به خداوند است که عبارتاند از: | ||
# خداوند خالق همه موجودات است؛ | # خداوند خالق همه موجودات است؛ | ||
# خداوند یکتا است؛ | |||
# خداوند غیر جسمانی است؛ | |||
# خداوند ازلی است؛ | |||
# تنها خداوند را باید پرستید. | |||
چهار اعتقاد بنیادین دیگر دربارهٔ [[وحی]] میباشند که عبارتنداند از: | چهار اعتقاد بنیادین دیگر دربارهٔ [[وحی]] میباشند که عبارتنداند از: | ||
# خداوند از طریق نبوتِ پیامبران با انسانها ارتباط برقرار میکند؛ | |||
# موسی(ع)، بزرگترین پیامبر بود که خداوند به مستقیمترین صورت با وی ارتباط برقرار کرد؛ | |||
# تمام تورات از سوی خداوند به موسی(ع)، وحی شد؛ | |||
# تورات از ناحیه پیام وحیانی دیگری از جانب خداوند جایگزین نخواهد شد. | |||
و چهار اعتقاد دیگر این است که: | و چهار اعتقاد دیگر این است که: | ||
# خداوند به اعمال بندگان علم دارد و دربارهٔ این اعمال نگران است؛ | # خداوند به اعمال بندگان علم دارد و دربارهٔ این اعمال نگران است؛ | ||
# خداوند مردم را بر پایه اعمال خوب یا بد آنها جزا میدهد؛ | |||
# مسیحای دیگری از نسل داوود(ع)، ظهور خواهد کرد؛ | |||
# رستاخیز اخروی مردگان اتفاق میافتد. | |||
تجزیه و تحلیل ابنمیمون از سیزده اصل بنیادین یهود هرچند بعدها به قلم و سخن علمای یهود نقد شدید شدند، ولی بهتدریج به عنوان اعتقادنامه یهود پذیرفته شدند.<ref>هینلز، راهنمای ادیان زنده، ۱/۸۳–۸۷.</ref> | تجزیه و تحلیل ابنمیمون از سیزده اصل بنیادین یهود هرچند بعدها به قلم و سخن علمای یهود نقد شدید شدند، ولی بهتدریج به عنوان اعتقادنامه یهود پذیرفته شدند.<ref>هینلز، راهنمای ادیان زنده، ۱/۸۳–۸۷.</ref> | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
از مهمترین این اعتقادات [[توحید (فلسفه و کلام)|توحید]] و [[نبوت]] هستند: | از مهمترین این اعتقادات [[توحید (فلسفه و کلام)|توحید]] و [[نبوت]] هستند: | ||
# توحید: دین یهودیت در اصل بر توحید استوار است. نام خاص خدا در دین یهود، یهوَه به معنای باشنده (موجود) است و گاه از خدا به إهیه و أَشیر اهیه (هستم آنچه هستم) نام برده شده است<ref>کتاب مقدس، خروج، ب۳، ۱۴–۱۵؛ ابنمیمون، دلالة الحائرین، ۱۵۶–۱۵۷؛ هندی، إظهار الحق، ۴۱۶.</ref> با این حال، در کتاب مقدس خداوند دارای جسم معرفی شده است<ref>پیدایش، ب۳۲، ۲۴ و ۳۲.</ref> و دارای فرزندانی (پسرانی) است.<ref>تثنیه، ب۱۴، ۱.</ref> به باور یهودیان قوم اسرائیل تنها برگزیده خداوند است.<ref>تثنیه، ب۱۴، ۱–۲ و ب۲۶، ۱۸.</ref> [[قرآن|قرآن کریم]] بعضی از سخنان یهود را مانند اینکه دست خداوند بسته است<ref>مائده، ۶۴.</ref> یا اینکه آنان فرزندان و دوستان خدا هستند<ref>مائده، ۱۸.</ref> نکوهش کرده و دشمنی یهود را با مؤمنان شدیدتر دانسته است.<ref>مائده، ۸۲.</ref> | # توحید: دین یهودیت در اصل بر توحید استوار است. نام خاص خدا در دین یهود، یهوَه به معنای باشنده (موجود) است و گاه از خدا به إهیه و أَشیر اهیه (هستم آنچه هستم) نام برده شده است<ref>کتاب مقدس، خروج، ب۳، ۱۴–۱۵؛ ابنمیمون، دلالة الحائرین، ۱۵۶–۱۵۷؛ هندی، إظهار الحق، ۴۱۶.</ref> با این حال، در کتاب مقدس خداوند دارای جسم معرفی شده است<ref>پیدایش، ب۳۲، ۲۴ و ۳۲.</ref> و دارای فرزندانی (پسرانی) است.<ref>تثنیه، ب۱۴، ۱.</ref> به باور یهودیان قوم اسرائیل تنها برگزیده خداوند است.<ref>تثنیه، ب۱۴، ۱–۲ و ب۲۶، ۱۸.</ref> [[قرآن|قرآن کریم]] بعضی از سخنان یهود را مانند اینکه دست خداوند بسته است<ref>مائده، ۶۴.</ref> یا اینکه آنان فرزندان و دوستان خدا هستند<ref>مائده، ۱۸.</ref> نکوهش کرده و دشمنی یهود را با مؤمنان شدیدتر دانسته است.<ref>مائده، ۸۲.</ref> | ||
# [[امامخمینی]] با مقایسه توحید در اسلام و ادیان دیگر، معتقد است حقیقت توحید در اسلام نسبت به ادیان دیگر مشتمل بر دقتها و لطایفی است که در ادیان دیگر یافت نمیشود و کسی که به عرفان اسلام و قرآن آشنا باشد و میان معارف آن با آثار علمای دیگر ادیان مقایسه کند، درمییابد که معارف قرآن کریم اساس دیانت و نهایت بعثت [[پیامبران(ع)|پیامبران]] است.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۶۴.</ref> ایشان سخن یهود را در انقطاع فیض و بستهبودن دست خداوند رد کرده و آن را موجب قول به حدوث خداوند و راهیافتن جهات امکانی در او میداند.<ref>امامخمینی، تقریرات، ۱/۱۰۷.</ref> | |||
# [[نبوت]]: به باور یهود، خداوند از طریق نبوت پیامبران(ع)، با بندگان ارتباط برقرار میکند و موسی(ع)، بزرگترین پیامبر بود که خداوند به صورت مستقیم با او سخن گفت و تمام تورات (اسفار پنجگانه) از سوی خداوند به موسی(ع)، وحی شد و این وحی نسخ و جایگزین نخواهد شد.<ref>هینلز، راهنمای ادیان زنده، ۱/۸۴.</ref> در [[عهد عتیق]] از ظهور عیسی(ع)، و محل ظهور و وقت ظهور آن حضرت سخن گفته شده است، اما یهودیان هنگام ظهور عیسی(ع)، از پذیرش او اجتناب کردند.<ref>پطرس، قاموس الکتاب المقدس، ۸۶۱.</ref> | |||
به باور امامخمینی در آیین یهود مبارزه با ظلم فرعون و توجه به مصالح [[مستضعفان]] در مقابل مستکبران وجود داشته است، چنانکه موسی(ع)، مردم بنیاسرائیل را علیه فرعون تجهیز کرد و حکومت او را ساقط ساخت در حالیکه مدعیان یهودیت و صهیونیسم بر خلاف تعالیم موسی(ع)، عمل میکنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۲۸۹–۲۹۰ و ۸/۴۵۶–۴۵۷.</ref> | به باور امامخمینی در آیین یهود مبارزه با ظلم فرعون و توجه به مصالح [[مستضعفان]] در مقابل مستکبران وجود داشته است، چنانکه موسی(ع)، مردم بنیاسرائیل را علیه فرعون تجهیز کرد و حکومت او را ساقط ساخت در حالیکه مدعیان یهودیت و صهیونیسم بر خلاف تعالیم موسی(ع)، عمل میکنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۲۸۹–۲۹۰ و ۸/۴۵۶–۴۵۷.</ref> | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
مسیحیت دارای فرقههای متعددی است. مسیحیت در غالب فرقههای مختلف رشد کرد و اختلافات از ناحیه اختلاف جغرافیایی و محلی تشدید شد و این سبب شد تا کلیساهای مسیحی نیز به دستههای مختلفی تقسیم شوند که مذاهب آنها عبارتاند از: | مسیحیت دارای فرقههای متعددی است. مسیحیت در غالب فرقههای مختلف رشد کرد و اختلافات از ناحیه اختلاف جغرافیایی و محلی تشدید شد و این سبب شد تا کلیساهای مسیحی نیز به دستههای مختلفی تقسیم شوند که مذاهب آنها عبارتاند از: | ||
# کاتولیک: این فرقه مهمترین و پرجمعیتترین فرقه مسیحیت است که مرکز آن در واتیکان است و در رأس آن پاپ قرار دارد. آنان خود را نماینده حقیقی کلیسای مقدس میدانند و به تعمید، قربانی، اعتراف، عشای ربانی و مسح بیماران معتقدند.<ref>آریا، آشنایی با تاریخ ادیان، ۱۵۸–۱۵۹.</ref> | # کاتولیک: این فرقه مهمترین و پرجمعیتترین فرقه مسیحیت است که مرکز آن در واتیکان است و در رأس آن پاپ قرار دارد. آنان خود را نماینده حقیقی کلیسای مقدس میدانند و به تعمید، قربانی، اعتراف، عشای ربانی و مسح بیماران معتقدند.<ref>آریا، آشنایی با تاریخ ادیان، ۱۵۸–۱۵۹.</ref> | ||
# ارتدکس: بر اثر اختلاف میان کلیسای روم شرقی و مسیحیان آن، مردم روم شرقی از کلیسای کاتولیک جدا شدند و تحت اندیشههای فلسفی روم باستان قرار گرفتند. این گروه از نظر عقیدتی چندان اختلافی با کاتولیکها ندارند و بزرگترین اختلاف آنان این است که ارتدکسها، روحالقدس را تنها منبعث از پدر میدانند؛ اما به باور کاتولیکها روحالقدس منبعث از پسر نیز است.<ref>آریا، آشنایی با تاریخ ادیان، ۱۵۹–۱۶۰؛ توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ جهان، ۱۶۹–۱۷۰.</ref> | |||
# پروتستان: از قرن شانزدهم میلادی به بعد در اروپای غربی فشارهای بیاندازه و قوانین سخت کلیسای کاتولیک سبب شد گروهی از روشنفکران از کلیسای روم فاصله بگیرند و نهضت پروتستان را بهوجود آورند.<ref>فروغی، سیر حکمت در اروپا، ۹۸؛ توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ جهان، ۱۷۰.</ref> از رهبران این نهضت مارتین لوتر بود که علیه فروش آمرزشنامه و ادعای برتری کلیسای رم بر جهان مسیحیت قیام کرد.<ref>آریا، آشنایی با تاریخ ادیان، ۱۶۰؛ توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ جهان، ۱۶۴–۱۶۵.</ref> آنان برخی آموزهها و تشریفات کلیسای کاتولیک را کنار زدند.<ref>زینر، دانشنامه فشرده ادیان زنده، ۱۶۸–۱۷۳.</ref> از میان آیینهای هفتگانه مقدس، غسل تعمید و عشای ربانی تقریباً میان همه مسیحیان مورد اتفاق است؛ اما مسیحیان کاتولیک و ارتدوکس پنج آیین دیگر بر آن میافزایند.<ref>توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ جهان، ۱۵۲.</ref> | |||
از نگاه دیگر نیز مسیحیت دارای فرقههایی است؛ چنانکه امامخمینی نیز به بعضی از فرقههای مسیحیت اشاره کرده و قائل است مسیحیان ۷۲ فرقه شدهاند و عمده آنها سه فرقه است: | از نگاه دیگر نیز مسیحیت دارای فرقههایی است؛ چنانکه امامخمینی نیز به بعضی از فرقههای مسیحیت اشاره کرده و قائل است مسیحیان ۷۲ فرقه شدهاند و عمده آنها سه فرقه است: | ||
# ملکائیه: آنان عقیده داشتند مسیح ناسوت کلی و قدیم و ازلی است و [[حضرت مریم|مریم]] خدای ازلی را زایید. آنان مسیح(ع)، را پسر خدا و غیر مخلوق و از جنس پدرش میدانستند. | # ملکائیه: آنان عقیده داشتند مسیح ناسوت کلی و قدیم و ازلی است و [[حضرت مریم|مریم]] خدای ازلی را زایید. آنان مسیح(ع)، را پسر خدا و غیر مخلوق و از جنس پدرش میدانستند. | ||
# نسطوریه: این فرقه اقانیم ثلاثه را نه زاید بر ذات و نه متّحد با آن میدانستند. بعضی از آنان اقانیم سهگانه را خدا میدانستند و بعضی عیسی(ع)، را اله و انسان، و لاهوت را با ناسوت متحد میدانستند. | |||
# یعقوبیه: آنان در اقانیم سهگانه اختلافی با فرقه نسطوریه نداشتند؛ ولی میگفتند لاهوت به ناسوت منقلب شد؛ پس خدا مسیح(ع)، شد و مسیح(ع)، همان خداست که متجسد شده است. امامخمینی این عقاید مسیحیان را عقاید باطل و غریب میداند که [[شرک]] است و حقتعالی از آن منزه است.<ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۱۶–۱۷؛ امامخمینی، الطهاره، ۳/۴۰۳.</ref> | |||
== مجوس (زرتشت) == | == مجوس (زرتشت) == | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
ازجمله مهمترین عقاید زرتشتیان عبارت است از: | ازجمله مهمترین عقاید زرتشتیان عبارت است از: | ||
# [[توحید (فلسفه و کلام)|توحید]]: اصل عقیده زرتشت بر یگانهپرستی بوده است و معلوم نیست که گرایش زرتشتیان بر دوگانهپرستی از چه عصری آغاز شد. در اعتقاد آنان اهورامزدا در عرض جلال خود هیچ ضد و مثلی ندارد.<ref>ناس، تاریخ جامع ادیان، ۴۶۰.</ref> | # [[توحید (فلسفه و کلام)|توحید]]: اصل عقیده زرتشت بر یگانهپرستی بوده است و معلوم نیست که گرایش زرتشتیان بر دوگانهپرستی از چه عصری آغاز شد. در اعتقاد آنان اهورامزدا در عرض جلال خود هیچ ضد و مثلی ندارد.<ref>ناس، تاریخ جامع ادیان، ۴۶۰.</ref> | ||
# [[معاد]] و بقای روح: در آیین زرتشت مرگ به مفهوم «نیستی» حقیقت ندارد. آنان قائل به جاودانگی روحاند؛ همچنین آنان به صراط، میزان اعمال، [[بهشت]] و [[برزخ]] معتقدند.<ref>توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ جهان، ۶۶.</ref> | |||
# اندیشه، گفتار و کردار نیک: در آئین زرتشت، سه رکن اندیشه نیک (هَومَتَه)، گفتار نیک (هوخْته) و کردار نیک (هورشته) بیش از هر چیز قابل توجه است.<ref>اوستا، وندیداد، فرگرد ۱۸: ۱۷.</ref> | |||
مجوس فرقههای متعددی دارد؛ ازجمله: | مجوس فرقههای متعددی دارد؛ ازجمله: | ||
# کیومرثیه: این فرقه قائل بودند کیومرث همان [[حضرت آدم(ع)]]، است و اهرمن مخلوق است و از فکر بد یزدان در اینکه اگر منازعی برای او وجود داشته باشد چگونه خواهد بود، حادث شده است؛ در حالیکه این فکر مناسب طبیعت نور نیست.<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ۱/۲۷۸؛ امامخمینی، کشف اسرار، ۱۱–۱۲.</ref> | # کیومرثیه: این فرقه قائل بودند کیومرث همان [[حضرت آدم(ع)]]، است و اهرمن مخلوق است و از فکر بد یزدان در اینکه اگر منازعی برای او وجود داشته باشد چگونه خواهد بود، حادث شده است؛ در حالیکه این فکر مناسب طبیعت نور نیست.<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ۱/۲۷۸؛ امامخمینی، کشف اسرار، ۱۱–۱۲.</ref> | ||
# زروانیه: این فرقه قائل بودند نور اصل همه موجودات و مبدع اشخاصی از نور است که همه روحانی، نورانی و ربانیاند؛ اما شخص اعظمی که نام او زوران است در چیزی از اشیا شک کرد که از آن شک اهریمن حادث شد.<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ۱/۲۷۹؛ آمدی، آبکار الافکار فی اصول الدین، ۲/۲۷۹.</ref> | |||
# حرنانیون: امامخمینی بر خلاف برخی اندیشمندان که حرنانیون را فرقهای از صابئه میدانند.<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ۲/۳۶۵.</ref> آنان را طایفهای از مجوس میداند که میان تثلیث مسیحیان و شرک ثنویه جمع کردهاند و پنج اصل قائل شدهاند: دو اصل حی و فاعل که باری و نفس است و یک اصل منفعل که هیولاست و دو اصل غیر فاعل و غیر منفعل که دهر و خلأ هستند.<ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۱۳.</ref> | |||
# زرتشتیه: اصحاب زردشت که در زمان گشتاسب ظاهر شد، برای خود [[انبیا]] و ملوکی قائل بودند که نخستین آنها کیومرث بود.<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ۱/۲۸۱–۲۸۲.</ref> | |||
== صابئیان == | == صابئیان == |