۱٬۶۲۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''ابرقدرتها'''، کشورهای دارای قدرت سیاسی، اقتصادی و نظامی برتر در جهان. | '''ابرقدرتها'''، کشورهای دارای قدرت سیاسی، اقتصادی و نظامی برتر در جهان. | ||
ابرقدرت، قدرت مسلط و برتر در جهان است که به دلیل ویژگیهایی چون تسلط بر منابع جهان و سازمانهای تصمیمساز بینالمللی، خطوط کلی نظام بینالملل را ترسیم میکند. این قدرت برتر، اغلب موجب رابطهای سلطهآمیز با سایر کشورها، بهویژه کشورهایی با منابع بیشتر مانند کشورهای خاورمیانه میشود. | |||
اصطلاح «ابرقدرت» نخستینبار در سال ۱۹۴۴م/ ۱۳۲۳ش در کتابی به همین نام، برای اشاره به دو ابرقدرت بزرگ نظامی و سیاسی جهان، [[آمریکا]] و اتحاد جماهیر [[شوروی]] سابق بهکار رفت. | |||
مقالۀ پیش رو ضمن شرح رابطۀ سلطهآمیز ابرقدرتها با [[جهان اسلام]]، ارتباط ابرقدرتها با ایران را در دو [[دوره پهلوی|دورۀ پهلوی]] و [[جمهوری اسلامی ایران|جمهوری اسلامی]] مقایسه میکند. پهلوی به دلیل ترس از [[کمونیسم]] و ابرقدرت شرق، به ابرقدرت غرب متمایل بود؛ اما در اندیشه [[امامخمینی]] و [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]]، تقابل و تضاد با نظام حاکم بر روابط بینالملل و قطع وابستگیها، سیاستی آشکار بود که با شعار «[[نه شرقی، نه غربی]]» تجلی یافت. | |||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
خط ۹: | خط ۱۵: | ||
== رابطه سلطهآمیز ابرقدرتها با جهان اسلام == | == رابطه سلطهآمیز ابرقدرتها با جهان اسلام == | ||
[[امامخمینی]] با توجه به برنامه ابرقدرتها برای گسترش سلطه خود بر تمام جهان<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۳۷۶؛ ۱۲/۳۱۸ و ۱۸/۲۰۶.</ref> تمام برنامهها و [[شعار|شعارهای]] آنان همچون [[حقوق بشر]] و [[امنیت]] را در راستای سلطه بر ملتهای ضعیف میدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۵۱۸.</ref> ایشان معتقد بود | [[امامخمینی]] با توجه به برنامه ابرقدرتها برای گسترش سلطه خود بر تمام جهان<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۳۷۶؛ ۱۲/۳۱۸ و ۱۸/۲۰۶.</ref> تمام برنامهها و [[شعار|شعارهای]] آنان همچون [[حقوق بشر]] و [[امنیت]] را در راستای سلطه بر ملتهای ضعیف میدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۵۱۸.</ref> ایشان معتقد بود ابرقدرتها بهویژه [[امریکا]] و [[شوروی]]، جهان را به دو بخش آزاد تقسیم کردهاند که هیچ حد و مرز و قانونی نمیشناسد و یک قرنطینه سیاسی پدیدآوردهاند که ملتها در آن حق حیات و اظهار نظر ندارند. آنان به وسیله عوامل اجرایی و حاکمان تحمیلشده، منافعشان را دنبال میکنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۷۹.</ref> ایشان با توجه به برنامه [[اسلام]] برای هدایت فکری و عملی انسانها<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۳۱.</ref> و دستور [[قرآن کریم]] بر نپذیرفتن سلطه [[کافران]] بر [[مؤمنان]]،<ref>نساء، ۱۴۱.</ref> سلطهجویی ابرقدرتها بر جهان و بهویژه کشورهای اسلامی و مسلمانان را خلاف آموزههای الهی و حرکت [[پیامبران(ع)]] قلمداد میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۴۰۷.</ref> و معتقد بود اگر سلطهجویی و چیرگی آنان موجب ناتوانی امت اسلام شود، بر مسلمانان واجب است از این روابط پرهیز کنند و ایشان این رابطه را [[حرام]] میدانست.<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۶۱–۴۶۳.</ref> | ||
امامخمینی گرفتاری کشورهای اسلامی را از ابرقدرتها میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۷۹–۸۰.</ref> و به مسلمانان سفارش میکرد برای بازپسگرفتن حق خود با قیام و ایستادگی در برابر ابرقدرتها، دست آنان را از کشورهای اسلامی کوتاه کنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۴۴۴؛ ۱۲/۱۳۶، ۱۴۷ و ۲۱/۱۲۰–۱۲۱.</ref> ایشان مهمترین راهکار برای قطع سلطه ابرقدرتهای مستکبر را [[وحدت]] میان مسلمانان میدید<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۹۴.</ref> و معتقد بود با توجه بهاندوختههای مادی و معنوی جهان اسلام، اگر مسلمانان با کنار نهادن اختلافات، متحد شوند، به ابرقدرتی تبدیل خواهند شد که مانع سلطه ابرقدرتها بر [[جهان اسلام]] میشود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۸۲.</ref> ایشان با تأکید بر اینکه ابرقدرتها با تأکید بر [[ملیگرایی]]<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۴۴۳–۴۴۴.</ref> و شکاف میان [[شیعه]] و [[اهل سنت|سنی]]<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۳۸۱–۳۸۲.</ref> در پی اختلافافکنی میان مسلمانان هستند،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۴۹–۳۵۰ و ۱۸/۴۲۴.</ref> جامعیت اسلام را راه رهایی افراد گرفتار از چنگال ابرقدرتها معرفی میکرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۲۱۹.</ref> | امامخمینی گرفتاری کشورهای اسلامی را از ابرقدرتها میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۷۹–۸۰.</ref> و به مسلمانان سفارش میکرد برای بازپسگرفتن حق خود با قیام و ایستادگی در برابر ابرقدرتها، دست آنان را از کشورهای اسلامی کوتاه کنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۴۴۴؛ ۱۲/۱۳۶، ۱۴۷ و ۲۱/۱۲۰–۱۲۱.</ref> ایشان مهمترین راهکار برای قطع سلطه ابرقدرتهای مستکبر را [[وحدت]] میان مسلمانان میدید<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۹۴.</ref> و معتقد بود با توجه بهاندوختههای مادی و معنوی جهان اسلام، اگر مسلمانان با کنار نهادن اختلافات، متحد شوند، به ابرقدرتی تبدیل خواهند شد که مانع سلطه ابرقدرتها بر [[جهان اسلام]] میشود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۸۲.</ref> ایشان با تأکید بر اینکه ابرقدرتها با تأکید بر [[ملیگرایی]]<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۴۴۳–۴۴۴.</ref> و شکاف میان [[شیعه]] و [[اهل سنت|سنی]]<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۳۸۱–۳۸۲.</ref> در پی اختلافافکنی میان مسلمانان هستند،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۴۹–۳۵۰ و ۱۸/۴۲۴.</ref> جامعیت اسلام را راه رهایی افراد گرفتار از چنگال ابرقدرتها معرفی میکرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۲۱۹.</ref> | ||
خط ۸۵: | خط ۹۱: | ||
[[رده:مقالههای بینیاز از جعبه اطلاعات]] | [[رده:مقالههای بینیاز از جعبه اطلاعات]] | ||
[[رده:مقالههای جلد اول دانشنامه امامخمینی]] | [[رده:مقالههای جلد اول دانشنامه امامخمینی]] | ||
[[رده:اندیشههای | [[رده:اندیشههای امامخمینی]] | ||
[[رده:مقالههای دارای شناسه]] |