۲۱٬۱۶۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''تحجر'''، برداشت سطحی از [[دین]] و مقاومت در برابر [[عقلگرایی]] و پویایی [[اجتهاد]]. | '''تحجر'''، برداشت سطحی از [[دین]] و مقاومت در برابر [[عقلگرایی]] و پویایی [[اجتهاد]]. | ||
تحجّر تنگنظری و داشتن اندیشه راکد است که مانع کمال [[عقل (قوه ادراک)|عقل]] میگردد. جمود و تحجر نمودهای ثابتی ندارد؛ گاه در چهره اخباریگری، دورهای با فلسفهستیزی و مجالی با تمدنستیزی نمود مییابد. | تحجّر تنگنظری و داشتن اندیشه راکد است که مانع کمال [[عقل (قوه ادراک)|عقل]] میگردد. جمود و تحجر نمودهای ثابتی ندارد؛ گاه در چهره اخباریگری، دورهای با فلسفهستیزی و مجالی با تمدنستیزی نمود مییابد. | ||
خط ۶: | خط ۵: | ||
این واژه در ادبیات اجتماعی ایران کاربردهای متفاوتی یافته است: برخی اصل [[دین]] را تحجر دانستهاند، گروهی مردم مذهبی و روحانیان را متحجر خواندند و دستۀ سوم -که [[امامخمینی]] از آن جمله است- برداشتهای جامد از دین و خشکهمقدسهای ظاهربین را با این تعبیر نقد کردند. | این واژه در ادبیات اجتماعی ایران کاربردهای متفاوتی یافته است: برخی اصل [[دین]] را تحجر دانستهاند، گروهی مردم مذهبی و روحانیان را متحجر خواندند و دستۀ سوم -که [[امامخمینی]] از آن جمله است- برداشتهای جامد از دین و خشکهمقدسهای ظاهربین را با این تعبیر نقد کردند. | ||
امامخمینی ناآگاهی و سادهلوحی را عامل درونی و القائات دشمنان اسلام را عامل بیرونی گسترش قشریگری میدانست. ایشان با دفاع عقلانی از | امامخمینی ناآگاهی و سادهلوحی را عامل درونی و القائات دشمنان اسلام را عامل بیرونی گسترش قشریگری میدانست. ایشان با دفاع عقلانی از [[اسلام]]، در دو دورۀ مبارزه و [[رهبری]] نظام، با عقاید انحرافی ازجمله [[دین و سیاست|جدایی دین از سیاست]] مقابله کرد و پیامدهای مخرب تحجر را برای تعالی روح و نیز انقلاب و اسلام گوشزد نمود. | ||
به دلیل پیچیدهبودن رویارویی با متحجران، توصیۀ امامخمینی به حوزویان، هوشیاری جدی در برابر آنان بود. | به دلیل پیچیدهبودن رویارویی با متحجران، توصیۀ امامخمینی به حوزویان، هوشیاری جدی در برابر آنان بود. |