۲۱٬۱۸۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''تکفیر'''، نسبتدادن نابجای [[کفر]] به [[مسلمان]]. | '''تکفیر'''، نسبتدادن نابجای [[کفر]] به [[مسلمان]]. | ||
در [[اسلام]]، شهادت به وحدانیت خداوند و رسالت پیامبر(ص) معیار مسلمانی است. [[قرآن]] و [[سنت]]، مسلمانان را از تکفیر یکدیگر منع کردهاند. | در [[اسلام]]، شهادت به وحدانیت خداوند و رسالت پیامبر(ص) معیار مسلمانی است. [[قرآن]] و [[سنت]]، مسلمانان را از تکفیر یکدیگر منع کردهاند. | ||
[[امامخمینی]]، یادآورشده اگر کسی ادعای مسلمانی کند، باید ادعایش را پذیرفت. از نظر ایشان اسلام، شهادت به وحدانیت خدا و رسالت پیامبر(ص) و اعتقاد به [[معاد]] بهطور اجمال است. براین اساس در معیار مسلمانی، اعتقاد به ولایت [[اهل بیت(ع)]] دخالت ندارد و [[امامت]] از اصول مذهب است نه از اصول دین و در سایه شهادت به وحدانیت خدا و رسالت پیامبر(ص)، خون شخص حفظ میشود و احکام اسلام در حق او اجرا میگردد. | |||
امامخمینی، تکفیر را از مصادیق [[گناه|گناهان کبیره]] شمرده و تأکید کردهاست تکفیر روحانیان نسبت به یکدیگر، موجب تضعیف اسلام و روحانیت و نابودی این امانت بزرگ خواهد بود. در نگاه ایشان تکفیر مؤمن گرچه موجب بالارفتن حسنات او خواهد بود، اما تکفیرکننده به خسران دچار میشود و چه بسا توفیق از او سلب میشود و خواری برای وی به بار خواهد آورد. | امامخمینی، تکفیر را از مصادیق [[گناه|گناهان کبیره]] شمرده و تأکید کردهاست تکفیر روحانیان نسبت به یکدیگر، موجب تضعیف اسلام و [[روحانیت]] و نابودی این امانت بزرگ خواهد بود. در نگاه ایشان تکفیر مؤمن گرچه موجب بالارفتن حسنات او خواهد بود، اما تکفیرکننده به خسران دچار میشود و چه بسا توفیق از او سلب میشود و خواری برای وی به بار خواهد آورد. | ||
امامخمینی، برای تکفیر ریشههای برشمرده چون: هواهای نفسانی، ناآگاهی، [[تعصب]] و تنگنظری نابجا و [[دیکتاتوری|استبداد]] و [[استعمار و استثمار|استعمار]]. ایشان در برابر این ریشهها به راهحلهایی اشاره کردهاست، چون: [[تهذیب نفس]]، | امامخمینی، برای تکفیر ریشههای برشمرده چون: هواهای نفسانی، ناآگاهی، [[تعصب]] و تنگنظری نابجا و [[دیکتاتوری|استبداد]] و [[استعمار و استثمار|استعمار]]. ایشان در برابر این ریشهها به راهحلهایی اشاره کردهاست، چون: [[تهذیب نفس]]، کسب علم و دانش و گفتگوی عقلانی و منطقی. | ||
امامخمینی از حیثیت کسانی که به ناحق تکفیر شده بودند، دفاع میکرد؛ و توصیه میکرد افراد مقامات عارفان و صالحان را انکار نکنند و دشمنی با آنان را از وظایف دینی نشمرند. | امامخمینی از حیثیت کسانی که به ناحق تکفیر شده بودند، دفاع میکرد؛ و توصیه میکرد افراد مقامات عارفان و صالحان را انکار نکنند و دشمنی با آنان را از وظایف دینی نشمرند. | ||
امامخمینی، در ماجرای اختلاف حوزویان بر سر نظریات برخی از دانشگاهیان و علمای بزرگ از روشنفکران به جهت ابراز نظرهای تند به روحانیت گله کرد و از روحانیان نیز خواست دیگران را [[کافر]] و [[ارتداد|مرتد]] و وهابی نخوانند و به جای طرد روشنفکران، خطاهای آنان را اصلاح کنند. | امامخمینی، در ماجرای اختلاف حوزویان بر سر نظریات برخی از دانشگاهیان و علمای بزرگ از [[روشنفکری|روشنفکران]] به جهت ابراز نظرهای تند به روحانیت گله کرد و از روحانیان نیز خواست دیگران را [[کافر]] و [[ارتداد|مرتد]] و [[وهابیت|وهابی]] نخوانند و به جای طرد روشنفکران، خطاهای آنان را اصلاح کنند. | ||
== مفهومشناسی == | == مفهومشناسی == |