۲۱٬۱۴۹
ویرایش
جز (کپی از رده:مقالههای تأییدشده به رده:مقالههای جلد ششم دانشنامه ردهانبوه) |
جز (removed Category:مقاله های نیازمند ارزیابی; added Category:مقالههای دارای شناسه using HotCat) |
||
(۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:سادهزیستی.jpg|بندانگشتی]] | |||
'''سادهزیستی'''، برگزیدن زندگی ساده و دور از [[تجملگرایی|تجملات]] و [[اسراف]]. | '''سادهزیستی'''، برگزیدن زندگی ساده و دور از [[تجملگرایی|تجملات]] و [[اسراف]]. | ||
سادهزیستی | سادهزیستی به معنای زندگی ساده و به دور از تجملات است که در کلام [[امامخمینی]]، به عنوان فضیلت اخلاقی فردی و نیز ناظر به زندگی [[مسئولان و کارگزاران|مسئولان]] بهکار رفته است. | ||
امامخمینی اگرچه استفاده از مظاهر دنیوی را برای رشد معنوی لازم میدانست، اما با تفکر مادی که کسب مادیات را از هر راهی و با هر وسیلهای توجیه میکند، سخت مخالف بود. در نظر ایشان سادهزیستی یک [[فرهنگ]] در اسلام است که آسایش دو دنیا را در پی دارد. | |||
به باور امامخمینی سادگی یکی از ویژگیهای مهم [[حکومت اسلامی]] است؛ چنانکه مبنای بسیاری از [[انحراف|انحرافات]] و کجرویها در حکومت، پرهیز از سادهزیستی است که مسئولان را از مردم و [[مستضعفان|محرومان]] جامعه دور میکند. در این میان سادهزیستی [[روحانیت|روحانیان]] و اهل علم اهمیت فراوانی دارد؛ زیرا در غیر این صورت مشروعیت و نفوذ اجتماعی خود را از دست میدهند. ایشان خود در تمام مراحل زندگی، همواره زندگی ساده و بیآلایشی داشت. | |||
== معنی == | |||
زندگی ساده یا سادهزیستی تمایل به زندگی ساده در عرصههای مختلف لباس، خوراک و وسایل زندگی و پذیرش زندگی بدون آرایش و زینت و فاقد تکلفات مصنوعی است.<ref>دهخدا، لغتنامه، ۸/۱۱۶۵۰ و ۱۱۶۵۴.</ref> سادهزیستی در اصطلاح وارستگی و عدم تعلق قلبی به مال و مقام [[دنیا]] در عین توانایی است.<ref>اسلامی، امام، ۲۶۴–۲۶۶.</ref> سادهزیست به کسی گفته میشود که زندگی، خانه و لباس ساده و بدون ظاهرسازی و در عین حال تمیز و مرتب داشته باشد.<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۵/۳۹۶۶–۳۹۶۷.</ref> | |||
سادهزیستی با [[زهد]] و [[عزلت]] متفاوت است. زهد دل برداشتن از دنیا و بسندهکردن به مواهب دنیوی به قدر ضرورت است<ref>نراقی، معراج السعاده، ۳۶۲.</ref> و عزلت گوشهگیری و دوری از امور دنیوی.<ref>سجادی، فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات عرفانی، ۵۷۹.</ref> در کلام [[امامخمینی]] سادهزیستی دارای دو مرحله است که یکی ناظر به مقام و مراحل [[عرفان|عرفانی]] است و دیگری ناظر به مسئولان و قدرت است که در اینجا موضوع اصلی سخن است. | |||
== پیشینه == | |||
نگاهی دوبعدی به انسان و جهان هستی ([[دنیا]] ـ [[آخرت]]) یا جسمی و روحیبودن انسان و جهان پیرامون او، فلسفه سادهزیستی و زهد را در [[اسلام]] مشخص کرده و فرق آن را با [[رهبانیت]] در [[ادیان]] دیگر که تنها نگاهی یکسویه به انسان دارند روشن کرده است.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۶/۵۱۴–۵۱۵.</ref> در نگاه اسلامی سادهزیستی از امور نیکویی است که راه رسیدن به خالق را برای انسان سالک هموار میکند<ref>جوادی آملی، تفسیر موضوعی قرآن کریم، ۱۱/۱۷۳.</ref>؛ زیرا انسان سادهزیست در عین وابستگی به دنیا به مظاهر مادی زندگی احساس و تعلق قلبی ندارد<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۶/۵۱۴.</ref> و در مرحله تعلق قلبی نداشتن به امور دنیایی است که شخص میتواند به خالق جاودانه نزدیک گردد<ref>جوادی آملی، تفسیر موضوعی قرآن کریم، ۱۱/۱۷۶.</ref> و به زهد راستین و سادهزیستی بدون تعلق قلبی به دنیا که گسستن از غیر خدا و رسیدن به خداست برسد<ref>جوادی آملی، تفسیر موضوعی قرآن کریم، ۱۱/۱۷۵.</ref> {{ببینید|زهد}}. | |||
در [[قرآن کریم]] همراه با سفارش به بهرهمندی از نعمتها و روزیهای پاک و [[حلال]]، بر سادهزیستی و دوری از [[دنیاپرستی]] تأکید<ref>اعراف، ۳۲.</ref> و در بهرهگیری از نعمتهای حلال به [[میانهروی]] و دوری از [[اسراف]] توصیه<ref>اسراء، ۲۷.</ref> شده است و زهد و سادگی مورد رضای خداوند معرفی شدهاند.<ref>حشر، ۹.</ref> این سادهنگریستن به زندگی اجتماعی و بیعلاقهبودن به زندگی دنیایی که با آمدن دنیا خوشحال نشود و با رفتنش غمگین نگردد<ref>حدید، ۲۳.</ref> با رهبانیتی که در [[مسیحیت]] وجود دارد متفاوت است. رهبانیتی که شخص در آن پشت به دنیا کرده، تنها به [[عبادت]] بپردازد، مقبول [[اسلام]] نیست و [[پیامبر اکرم(ص)]] آن را نکوهش کرده است.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۶۵/۳۱۹.</ref> همچنین پشتکردن به دنیا و استفادهنکردن از نعمتهای آن با جهانبینی و [[فلسفه]] نگاه مثبت اسلام به هستی و خلقت سازگار نیست.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۶/۵۱۵.</ref> | |||
سادهزیستبودن از صفات خوب اخلاقی است و نمونههای فراوانی از سادهزیستی پیشوایان بزرگ اسلام را در سیره آنان میتوان مشاهده کرد<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۶/۲۲۹.</ref> و زندگی پیامبر اکرم(ص) دراینباره الگویی شاخص است. آن حضرت با حفظ سادگی در تمام ابعاد حتی در معاشرت و چگونگی برخورد با مردم، سادهزیستی و [[قناعتورزی]] را یکی از اصول سیاست الهی خویش قرار داده بود.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۶/۸۵–۹۰.</ref> حضرت زندگی کمخرج و سادهای داشت<ref>نهج البلاغه، خ۱۵۹، ۲۲۶–۲۲۸.</ref> و پیام ایشان، زندگی با فقرا و هممسکنشدن با مردم فقیر بود.<ref>نهج البلاغه، خ۱۵۹، ۲۲۷.</ref> [[امیرالمؤمنین علی(ع)]] نیز سادهزیستی را مایه بینیازی و غنای انسان میدانست و کفایتِ بهاندازه را مایه آرامش میخواند.<ref>نهج البلاغه، ح۳۶۳، ۵۸۷.</ref> ایشان سادهزیستی را مقدمه آرامش قلبی و باطنی میدانست.<ref>آمدی، تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ۲۶۶ و ۳۶۶.</ref> | |||
بعد مادی دنیا جذاب و لذتبخش است و انسانها را به سوی خود میکشد و تنها افراد خاص میتوانند از این دام رهایی یابند. بسیاری از افراد به دلیل محدودیتهایی که دارند به زندگی ساده روی میآورند؛ در حالیکه [[هنر]] در آن است که افراد در عین داشتن امکانات رفاهی به دنبال ساده زندگیکردن باشند.<ref>بهرامی، امامخمینی از دیدگاه مقام معظم رهبری، ۱۹.</ref> به باور امامخمینی باید ضمن دورشدن از تفکر مادی به معنای کسب مادیات از هر راهی و با هر وسیلهای، با تعقل به سمتی رفت که مادیات در خدمت معنویت انسان باشد؛ به باور ایشان استفاده از مظاهر دنیوی برای رشد معنوی لازم است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۳۶۰.</ref> | |||
== الگوها و قالبهای سادهزیستی == | |||
امامخمینی، [[انبیا(ع)]] را افرادی معرفی میکرد که با وجود اینکه حاکم جوامع خود بودند، هیچگاه به فکر مالاندوزی و بهرهگیری از مقام و موقعیت خویش نبودند و تشکیل حکومت، آنان را از [[قناعت]] و سادگی دور نکرد.<ref>امامخمینی، ولایت فقیه، ۱۰۳–۱۰۴.</ref> به اعتقاد ایشان در اسلام الگوهای مناسبی برای سادهزیستی وجود دارد که مردم میتوانند با تأسی به آنان به اهداف عالی برسند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۳۷۳–۳۷۴.</ref> ایشان معنویت عالم را از وجود انسانهای کوخنشین و سادهزیستی چون پیامبر اکرم(ص) و [[حضرت فاطمه(ع)]] میدانست و سادهزیستی آنان را الگو معرفی میکرد؛ زیرا آنان در عین سادهزیستی منشأ خدمات و خیرات فراوانی در جهان اسلام شدند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۳۷۳–۳۷۴.</ref> پیامبر اکرم(ص) چنان با فقرا زندگی میکرد و نشست و برخاست داشت که کسی اگر بر آنان وارد میشد نمیفهمید کدام یک حاکم است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۲۲۰.</ref> | |||
امامخمینی | در [[سیره امامان(ع)]] موارد زیادی وجود دارد که آن بزرگواران بهطور سادهای از زندگی دنیا بهره بردهاند.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۸/۳۰۳.</ref> [[امامخمینی]] حضرت علی(ع) را نیز نمونه کامل [[انسان کامل|انسان]] سادهزیست معرفی میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۱۰۱–۱۰۲ و ۶/۳۲۷.</ref> و همه مسئولان [[جامعه اسلامی]] را به پیروی از این الگوهای کامل دعوت میکرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۱۰۱–۱۰۲ و ۳۹۶.</ref> از آنجاکه امامخمینی سادهبودن و ساده زندگیکردن را یک [[فرهنگ]] در اسلام میدانست، ضمن بیان توجه اسلام به سادگی در همه زمینهها، [[حج]] را با توجه به سادهبودن [[خانه کعبه]] و گردهمایی به دور از هر گونه تشریفات مسلمانان، ترویج سادهزیستی میشمرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۲۴–۲۵.</ref> و با انتقاد از رفتارهای حکام بیدرد در کشورهای اسلامی، یادآور میشد پیامبر اکرم(ص) به دنبال مجد و عظمت پیروان خود بود. ایشان ساخت [[مساجد]] و منارههای اشرافی را برخلاف سیره و سادهزیستی پیامبر(ص) میدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۸۰.</ref> | ||
ایشان | == آثار سادهزیستن == | ||
امامخمینی تأکید میکرد که سادهزیستی، آسایش در دو دنیا را در پی دارد.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۸۳–۸۴.</ref> ایشان سعادت حقیقی در دنیا و آخرت را در گرو زندگی ساده ارزیابی میکرد و باور نادرست دربارهٔ رابطه ثروت و [[سرمایهداری]] با سعادت انسان را به چالش میکشید.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۳۷۳.</ref> امامخمینی، چنانکه در روایات آمده است،<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۶۷/۲۳۹.</ref> یکی از آثار زندگی زاهدانه و ساده را دلکندن از دنیا و آمادهبودن برای [[آخرت]] میدانست.<ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۳۷.</ref> ایشان با بیان اهمیت ویژه سادهزیستی در اسلام، اساس هر چیزی بهخصوص سادگی و قناعت را بر پایه معنویت استوار میدانست و معتقد بود مادیگراها به سبب اینکه در مادیت خود غرق شدهاند، از این معنویت غافلاند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۳۶۱.</ref> به باور ایشان تحمل سختیهایی که افراد موفقی مانند محمدحسن نجفی معروف به «[[صاحب جواهر]]» برای رسیدن به اهدافشان متحمل شدند، از افرادی که به دنبال مال و منال و جاه باشند برنمیآید.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۳۷۵.</ref> ایشان ایستادگی در برابر باطل و توطئههای آنان را از آثار سادهزیستی میدانست و باور داشت انسان با زندگی اشرافی و مصرفی هرگز نمیتواند ارزشهای انسانی و اسلامی را حفظ کند و با قدرتهای طاغوتی مقابله کند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۴۷۱.</ref> {{ببینید|اشرافیت}}. | |||
== سادهزیستی مسئولان جمهوری اسلامی == | |||
از دیرباز اغلب حکومتها بهخصوص حکومتهای پادشاهی به ایجاد تشکیلات تجملی و رفاه و استفاده از امکانات پر زرق و برق تمایل داشتهاند. بسیاری از رهبران حکومتشان را با شعار سادهزیستی آغاز میکنند؛ ولی پس از تثبیت، به [[تجملگرایی]] رو میآورند و این امر تعصب و دلیری حاکمان و سربازان یک حکومت را در دفع دشمنان کاهش میدهد.<ref>ابنخلدون، تاریخ، ۱/۱۷۶–۱۷۷ و ۲۰۹.</ref> سادهزیستی صرفاً یک فضیلت اخلاقی نیست، بلکه میتواند یک ضرورت سیاسی باشد. شخصی میتواند با پایبندی به اخلاق سیاسی وارد عرصه [[سیاست]] شود که به مال و جاه و مقام دلبستگی نداشته باشد؛ زیرا به همان مقدار که انسان به این امور وابسته میشود، به همان میزان امکان تحرک و پیشرفت او کاهش مییابد.<ref>اسلامی، امام، ۲۷۷.</ref> | |||
زندگی بیپیرایه امامخمینی برای فرهیختگان | امامخمینی بر اهمیت سادهزیستی در [[حکومت اسلامی]] تأکید میکرد؛ از همینرو در توضیح و شرح شیوه و شرایط حکومت اسلامی و فرق آن با دیگر حکومتها ازجمله [[نظام سلطنتی|رژیمهای سلطنتی]] و پادشاهی، سادگی را یکی از ویژگیهای مهم حکومت اسلامی میدانست و معتقد بود در حکومت اسلامی کاخهای تجملی، خدم و حشم و لوازم سلطنت جایگاهی ندارد.<ref>امامخمینی، ولایت فقیه، ۴۶.</ref> ایشان به حاکمانی که بر خلاف موازین اسلامی رفتار کنند و از اموال عمومی برای ساختن عمارتها و کاخها و برگزاری جشنها بهره ببرند و [[سیره ائمه معصومان(ع)]] را در سادهزیستی نادیده بگیرند، مؤاخذه الهی در [[روز قیامت]] را گوشزد میکرد.<ref>امامخمینی، ولایت فقیه، ۸۱–۸۲.</ref> ایشان در رهنمودهای خود اندکی پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]]، دولت را به لزوم سادهزیستی و پرهیز از ساخت وزارتخانهها به شکل کاخ و دوری از [[اسراف]] در هزینهها توصیه میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۲۶۶، ۳۲۹ و ۳۳۱.</ref> زیرا از نظر ایشان یکی از پایههای نظری اخلاق [[کارگزاران]] در [[نظام اسلامی]] توجه به سادهزیستی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۳۷۶.</ref> و خدمت به مردم<ref>ثواقب، جلوههایی از اندیشه سیاسی امامخمینی، ۱۳۱.</ref> است؛ چنانکه پس از دوران [[انقلاب اسلامی]] کاخها نوعاً تبدیل به موزههای هنری و فرهنگی شدند و درِ آنها به روی عموم مردم گشوده شد.<ref>هنر، مجله، حرکتی مثبت در راه عرضه تاریخ نقاشی ـ دیداری از مجموعه سعدآباد، ۲۰۱.</ref> | ||
==پانویس== | |||
میان سادهزیستی و تواضع سیاسی تناسب وجود دارد. یکی از فواید سادهزیستی در عرصه سیاست حشر و نشر مسئولان نظام با مستمندان و ارتباط نزدیک با مردم است؛ زیرا مبنای بسیاری از انحرافات و کجرویها در [[حکومت اسلامی]] دوری مردم خصوصاً رهبران جامعه از سادهزیستی است.<ref>افتخاری، انتظام ملی، ۸۴–۸۵؛ امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۳۱۷–۳۱۸، ۴۱۲، ۴۸۳ و ۲۰/۳۴۰–۳۴۱.</ref> امامخمینی با توجه به نقش مردم در حکومت اسلامی به مسئولان خاطرنشان میکرد بزرگان صدر [[اسلام]] از میان مردم برخاستند و مسئولان جمهوری اسلامی نیز باید به گونهای رفتار کنند که مردم آنان را از خودشان بدانند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۳۸۱–۳۸۲.</ref> ایشان بر این باور بود تا وقتی پیوند میان مسئولان نظام جمهوری اسلامی و مردم حفظ شود، این نظام خللناپذیر میماند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۳۸۳–۳۸۴.</ref> ایشان یکی از عنایات بزرگ خداوند به [[جمهوری اسلامی]] را این میدانست که متصدیان امور از قشر مرفه نیستند و تا وضع به این گونه است، حکومت اسلامی برقرار خواهد بود؛ از اینرو لازم است به شکرانه این نعمت، به مردم خدمت شود<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۴۲۲.</ref> و بزرگی کارگزاران در جمهوری اسلامی نه به دنیا و تجملات که به مردمداری و آبرومندی در پیشگاه خداوند است و این مسئله مهمی است؛ زیرا این مردماند که در حفظ اسلام و جمهوری اسلامی دخالت دارند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۳۱۸.</ref> | |||
امامخمینی در توصیههایی به مسئولان نظام همواره گوشزد میکرد مهمانیهای اداری باید ساده و ارزشهای دینی در آن رعایت شود<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۱۰۳.</ref> و سیره امامان معصوم(ع) بهویژه امیرالمؤمنین(ع) سرلوحه کار باشد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۴۴۰–۴۴۱؛ ۷/۲۵۶–۲۵۹ و ۱۶/۴۵۱.</ref> ایشان با مقایسه میان زندگی رهبران اسلامی و رهبران ناصالح معتقد بود یکی از ارزشهای اصیلی که پس از پیروزی انقلاب در جامعه زنده شد، روحیه سادگی و دوری از تجمل در میان ملت بود که در دوره [[جنگ تحمیلی]] نیز شدت گرفت.<ref>← اداره کل، درآمدی براندیشههای اجتماعی امام، ۳۱–۳۴.</ref> | |||
== اهمیت سادهزیستی روحانیان == | |||
[[امامخمینی]] ساده زیستی و [[قناعت]] در میان روحانیان را برای بقای [[روحانیت]]، بسیار بااهمیت میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۳۲۵ و ۱۹/۴۲.</ref> و معتقد بود روحانیانی که منشأ آثار بزرگ بودند و حرفشان میان مردم خریدار داشت، ساده زندگی میکردند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۲۵۱.</ref> ایشان با تأکید بر مجاهدتهای علمای شیعه در برابر سلاطین، از [[سیدحسن مدرس]] به عنوان عالمی نمونه یاد میکرد که در نهایت سادگی و بیآلایشی در مجلس شورای دوران [[رضا پهلوی|رضاشاه پهلوی]] حاضر میشد و در برابر [[استبداد]] ایستادگی میکرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۳۰۵.</ref> | |||
امامخمینی روحانیان واقعی را کسانی میدانست که با مطالعه در زندگی [[امیرالمؤمنین(ع)]] از سادهزیستی و زندگی زاهدانه آن حضرت درس میگیرند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۲۱.</ref> و در زندگی خویش بهکار میبندند. به باور ایشان آن چیزی که روحانیت را در طول تاریخ حفظ کرده، ساده زندگیکردن این قشر است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۲۵۱.</ref> و روحانیت باید بداند هر چه از سادهزیستی دور شود، از [[علم]]، [[معنویت]] و ارزشاش به همان مقدار کاسته میشود<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۲۵۲.</ref> و در این خصوص به روحانیان هشدار میداد مراقب باشند اگر روزی زندگیشان از مردم عادی بالاتر رفت خیلی زود از جامعه طرد خواهند شد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۴۵۳.</ref> از نظر ایشان چیزی که مردم همواره از روحانیان توقع دارند وضع متناسب زندگی اهل علم است؛ زیرا اگر مردم ببینند رفتار و اعمال آنان مناسب شأن روحانیت نیست، دیدگاهشان به روحانیت تغییر پیدا میکند که در این صورت هم اسلام و هم جمهوری اسلامی ضربه میبیند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۳۱۷.</ref> {{ببینید|روحانیت}}. | |||
در حقیقت تأکیدهای بسیار امامخمینی در این زمینه به این سبب بود که روحانیان و اهل علم به عنوان پیروان [[مکتب اهل بیت(ع)]] و الگو در میان مردم مشروعیت و نفوذ اجتماعی خاصی دارند و در صورت دوری از سادهزیستی و گرایش به تجملات، نفوذ اجتماعی خود را از دست میدهند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۴۵۳ و ۱۹/۳۱۷–۳۱۸.</ref> ایشان به [[امامان جمعه]] در شهرهای مختلف سفارش میکرد ضمن رعایت موارد حفاظتی از افراط در این خصوص پرهیز کنند؛ زیرا افراط در این امر موجب دوری از مردم میشود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۳۱۸.</ref> | |||
== سادهزیستی در زندگی امامخمینی == | |||
نگاهی گذرا به زندگی امامخمینی چه در دوران جوانی و چه در اوج مبارزه و تبعید و چه پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]]، نشاندهنده زندگی ساده و بیآلایش ایشان است.<ref>فردوسیپور، خاطرات، ۲۰۰–۲۰۳.</ref> ایشان در دوران طلبگی با وجود توانایی مالی حاضر به اجاره خانه نشد و در کنار دیگر طلاب در یکی از حجرههای [[مدرسه فیضیه]] اقامت گزید.<ref>رجائینژاد و حاضری، هفت اقلیم، ۶۷–۷۳.</ref> ایشان پس از [[ازدواج]] نیز همچنان خوی سادگی و سادهزیستی را حفظ کرد، با اینکه [[خدیجه ثقفی|همسر ایشان]] از خانوادههای مرفه و دارای تمکن مالی بود<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۶.</ref> {{ببینید|خدیجه ثقفی}} و این امر مانع از ادامه قناعتپیشگی و گرایش به سوی رفاهطلبی در زندگی ایشان نشد<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۶؛ میرشکاری، ۱۹۸.</ref>؛ به این ترتیب امامخمینی به مدت هفدهسال در هفت خانه اجارهای در شهر [[قم]] مستأجر بود<ref>رجائینژاد و حاضری، هفت اقلیم، ۸۱–۸۸.</ref> {{ببینید|خانه امامخمینی|اقامتگاهها}}. | |||
امامخمینی تلاش میکرد زندگی ایشان مانند زندگی معمولی طلبهها باشد و به قدر ضرورت از امکانات استفاده میکرد<ref>قرهی، مصاحبه، ۶/۱۴۴.</ref>؛ حتی وقتی در نجف ساکن بود، چون بیشتر طلبهها قادر به خرید یخچال نبودند، ایشان هم تا مدتی که وضعیت شهریه طلبهها بهتر شود و بتوانند یخچال تهیه کنند، برای خانه یخچال تهیه نکرد<ref>رجایی، برداشتهایی از سیره امامخمینی، ۲/۴۴.</ref> و در مدت اقامت طولانی خود در [[نجف اشرف]] بهرغم اصرار آشنایان به جای خرید خانه از خانه استیجاری استفاده میکرد.<ref>رجایی، برداشتهایی از سیره امامخمینی، ۲/۴۵–۴۶.</ref> ایشان در [[فرانسه]] نیز خانهای داشت کوچک با دو اتاق که یکی از اتاقها برای خواب و دیگری برای دیدارها بود که در آنها از فرش و اشیای گرانقیمت خبری نبود<ref>رجایی، برداشتهایی از سیره امامخمینی، ۲/۵۰.</ref> {{ببینید|نوفل لوشاتو}}. | |||
ایشان با اینکه همیشه مرتب و آراسته بود و به ظاهرِ خوب و زیبایی لباس اهمیت میداد و همیشه از [[عطر]] استفاده میکرد،<ref>رجایی، برداشتهایی از سیره امامخمینی، ۲/۱۶۳.</ref> برای لباس و قبا از پارچههای ارزانقیمت استفاده میکرد تا کمتر هزینه شود<ref>رجایی، برداشتهایی از سیره امامخمینی، ۲/۶۳.</ref> {{ببینید|اخلاق و سیره امامخمینی}}. | |||
وقتی [[انقلاب اسلامی]] در حال پیروزشدن بود، یاران امامخمینی در صدد تهیه منزلی برای ایشان در [[تهران]] بودند که ایشان پیغام داد محل اسکان جای پر زرق و برق نباشد.<ref>رفیقدوست، خاطرات، ۲۸۰.</ref> [[زهد]] و التزام به سادهزیستیِ ایشان اجازه نمیداد تا پس از پیروزی انقلاب نیز زندگی در یک کاخ مجلل را به جای یک خانه محقر برگزیند.<ref>اکبری، سیمای امامخمینی، ۴۹.</ref> در اوایل ورود به قم، امامخمینی به یکی از یارانش سفارش کرد برای ایشان خانه سادهای تهیه شود.<ref>یزدی، مصاحبه، ۶/۱۷۷–۱۷۸.</ref> ایشان پس از آنکه به علت عارضه قلبی به تهران منتقل شد، برای ماندن در تهران شرط گذاشت خانهای ساده و به دور از تجملات برای ایشان تهیه شود. بهرغم تلاش فراوان حدود چهار ماه طول کشید تا خانه جماران تهیه شود. ایشان تأکید کرده بود اگر خانه سادهای پیدا نشود، به قم باز خواهد گشت.<ref>رجایی، برداشتهایی از سیره امامخمینی، ۲/۴۲–۴۴.</ref> پس از سکونت در جماران، [[دیدارهای امامخمینی|دیدار امامخمینی با مردم]] سالها در [[حسینیه جماران]] بود که حتی گچکاری مناسبی نداشت که خود نشان از سادهزیستی ایشان داشت. | |||
زندگی بیپیرایه امامخمینی برای فرهیختگان کشورهای مسلمان شگفتآور بود و اینگونه زیستن را باعث عزتبخشیدن به مسلمانان میدانستند؛ زیرا ایشان بر خلاف دیگر رهبران جهان زندگی ساده را بر زندگی در قصر ترجیح میداد.<ref>داستانی بیرکی، امامخمینی از نگاه نخبگان جهان، ۴۰، ۵۰ و ۸۸.</ref> برخی رؤسای جمهور کشورها نیز که به دیدار ایشان میآمدند، ایشان را رهبری سادهزیست میدیدند که پیوسته در کنار [[مردم]] محروم قرار داشت.<ref>داستانی بیرکی، امامخمینی از نگاه نخبگان جهان، ۱۲–۱۴.</ref> | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} | ||
==منابع== | |||
== منابع == | |||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* قرآن کریم. | * قرآن کریم. | ||
* آمدی، عبدالواحد، تصنیف غررالحکم و دررالکلم، تحقیق مصطفی درایتی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۶ش. | * آمدی، عبدالواحد، تصنیف غررالحکم و دررالکلم، تحقیق مصطفی درایتی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۶ش. | ||
* ابنخلدون، عبدالرحمنبنمحمد، تاریخ ابنخلدون، تحقیق خلیل شحاده، بیروت، دارالفکر، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق. | * ابنخلدون، عبدالرحمنبنمحمد، تاریخ ابنخلدون، تحقیق خلیل شحاده، بیروت، دارالفکر، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق. | ||
* اداره کل تحقیق و توسعه صدا، درآمدی | * اداره کل تحقیق و توسعه صدا، درآمدی براندیشههای اجتماعی امام، تهران، ۱۳۷۸ش. | ||
* اسلامی، سیدحسن، امام، اخلاق و سیاست، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۱ش. | * اسلامی، سیدحسن، امام، اخلاق و سیاست، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۱ش. | ||
* افتخاری، اصغر، انتظام ملی، جامعهشناسی سیاسی نظم از دیدگاه امامخمینی، تهران، سازمان عقیدتی سیاسی نیروی انتظامی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. | * افتخاری، اصغر، انتظام ملی، جامعهشناسی سیاسی نظم از دیدگاه امامخمینی، تهران، سازمان عقیدتی سیاسی نیروی انتظامی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. | ||
* اکبری، محمدرضا، سیمای امامخمینی، تهران، پیام عترت، چاپ اول، ۱۳۷۸ش. | * اکبری، محمدرضا، سیمای امامخمینی، تهران، پیام عترت، چاپ اول، ۱۳۷۸ش. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ شانزدهم، ۱۳۸۸ش. | * امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ شانزدهم، ۱۳۸۸ش. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، سرّ الصلاة (معراج السالکین و صلاة العارفین)، تهران، مؤسسه | * امامخمینی، سیدروحالله، سرّ الصلاة (معراج السالکین و صلاة العارفین)، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ سیزدهم، ۱۳۸۸ش. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه | * امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، ولایت فقیه، حکومت اسلامی، تهران، مؤسسه | * امامخمینی، سیدروحالله، ولایت فقیه، حکومت اسلامی، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ بیستم، ۱۳۸۸ش. | ||
* انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش. | * انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش. | ||
* بهرامی، قدرتالله، امامخمینی از دیدگاه مقام معظم رهبری، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، بی تا. | * بهرامی، قدرتالله، امامخمینی از دیدگاه مقام معظم رهبری، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، بی تا. | ||
* ثواقب، جهانبخش، جلوههایی از | * ثواقب، جهانبخش، جلوههایی از اندیشه سیاسی امامخمینی، قم، حبیب، چاپ اول، ۱۳۸۹ش. | ||
* جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی قرآن کریم، مراحل اخلاق در قرآن، قم، اسراء، چاپ هفتم، ۱۳۸۶ش. | * جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی قرآن کریم، مراحل اخلاق در قرآن، قم، اسراء، چاپ هفتم، ۱۳۸۶ش. | ||
* داستانی بیرکی، علی، امامخمینی از نگاه نخبگان جهان، تهران، مؤسسه | * داستانی بیرکی، علی، امامخمینی از نگاه نخبگان جهان، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ اول، ۱۳۸۴ش. | ||
* دهخدا، علی اکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش. | * دهخدا، علی اکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش. | ||
* رجایی، غلامعلی، برداشتهایی از سیره امامخمینی، تهران، عروج، چاپ سوم، ۱۳۸۲ش. | * رجایی، غلامعلی، برداشتهایی از سیره امامخمینی، تهران، عروج، چاپ سوم، ۱۳۸۲ش. | ||
* رجائینژاد، محمد و مهدی حاضری، هفت اقلیم گذری بر اماکن منتسب به امامخمینی از ولادت تارحلت، تهران، مؤسسه | * رجائینژاد، محمد و مهدی حاضری، هفت اقلیم گذری بر اماکن منتسب به امامخمینی از ولادت تارحلت، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ اول، ۱۳۹۴ش. | ||
* رفیقدوست، محسن، خاطرات، مجله حضور، شماره ۳، ۱۳۷۰ش. | * رفیقدوست، محسن، خاطرات، مجله حضور، شماره ۳، ۱۳۷۰ش. | ||
* سجادی، سیدجعفر، فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات عرفانی، تهران، طهوری، چاپ هشتم، ۱۳۸۶ش. | * سجادی، سیدجعفر، فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات عرفانی، تهران، طهوری، چاپ هشتم، ۱۳۸۶ش. | ||
* فردوسیپور، اسماعیل، خاطرات، مجله مشکوة، شماره | * فردوسیپور، اسماعیل، خاطرات، مجله مشکوة، شماره ۲۳–۲۴، ۱۳۶۸ش. | ||
* قرهی، عبدالعلی، مصاحبه، چاپشده در سرگذشتهای ویژه از امامخمینی، تهران، پیام آزادی، چاپ اول، ۱۳۶۷ش. | * قرهی، عبدالعلی، مصاحبه، چاپشده در سرگذشتهای ویژه از امامخمینی، تهران، پیام آزادی، چاپ اول، ۱۳۶۷ش. | ||
* مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق. | * مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق. | ||
خط ۷۸: | خط ۹۴: | ||
* یزدی، محمد، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش. | * یزدی، محمد، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
==پیوند به بیرون== | |||
منیره طبرسی، [https://books.khomeini.ir/10006/95/ سادهزیستی]، دانشنامه | == پیوند به بیرون == | ||
منیره طبرسی، [https://books.khomeini.ir/books/10006/95/ سادهزیستی]، [[دانشنامه امامخمینی]]، ج۶، ص۹۵–۹۹. | |||
[[رده:اخلاق]] | |||
[[رده:سبک زندگی امامخمینی]] | |||
[[رده:مقالههای بینیاز از جعبه اطلاعات]] | |||
[[رده:مقالههای تأییدشده]] | [[رده:مقالههای تأییدشده]] | ||
[[رده:مقالههای جلد ششم دانشنامه]] | [[رده:مقالههای جلد ششم دانشنامه امامخمینی]] | ||
[[رده:مقالههای دارای لینک دانشنامه]] | |||
[[رده:مقالههای دارای تصویر]] | |||
[[رده:مقالههای دارای شناسه]] |