۲۱٬۱۸۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(اصلاح ارقام، اصلاح نویسههای عربی) |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
امامخمینی بر اساس مبانی فقهی خود، همه [[ولایت جائر|حکومتهای سلطنتی]] را در ایران در طول تاریخ نامشروع شمرده و از نظر تاریخی، از شاهنشاهی۲۵۰۰ساله ایران با عنوان شاهنشاهی سیاه یاد کردهاست. ایشان حتی افرادی مانند شاهعباس را که در کتابهای تاریخی از آنان به خوبی یاد شده، به سبب کورکردن فرزندان خود قبول ندارد و وی را فردی جاهطلب معرفی کردهاست؛ اما در عین حال همکاری علمای شیعه با دربار صفوی را مثبت ارزیابی کردهاست. | امامخمینی بر اساس مبانی فقهی خود، همه [[ولایت جائر|حکومتهای سلطنتی]] را در ایران در طول تاریخ نامشروع شمرده و از نظر تاریخی، از شاهنشاهی۲۵۰۰ساله ایران با عنوان شاهنشاهی سیاه یاد کردهاست. ایشان حتی افرادی مانند شاهعباس را که در کتابهای تاریخی از آنان به خوبی یاد شده، به سبب کورکردن فرزندان خود قبول ندارد و وی را فردی جاهطلب معرفی کردهاست؛ اما در عین حال همکاری علمای شیعه با دربار صفوی را مثبت ارزیابی کردهاست. | ||
امامخمینی همکاری علما با صفویان را معلول عوامل فرهنگی و اجتماعی و شرایط خاص حاکم بر جامعه آنروز شمردهاست. ایشان با بیان پیشتازی [[روحانیت]] در نهضتهای مردمی، از روشنفکرانی که نقش روحانیت را نادیده میگیرند، انتقاد کرده و دوری و نزدیکی عالمان بزرگ به حکومتها و مبارزات مثبت و منفی آنان را شیوههای مختلف برای حراست از کیان اسلام و [[فقه]] و تشیع دانسته | امامخمینی همکاری علما با صفویان را معلول عوامل فرهنگی و اجتماعی و شرایط خاص حاکم بر جامعه آنروز شمردهاست. ایشان با بیان پیشتازی [[روحانیت]] در نهضتهای مردمی، از روشنفکرانی که نقش روحانیت را نادیده میگیرند، انتقاد کرده و دوری و نزدیکی عالمان بزرگ به حکومتها و مبارزات مثبت و منفی آنان را شیوههای مختلف برای حراست از کیان اسلام و [[فقه]] و تشیع دانسته است. | ||
== معرفی == | == معرفی == | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
امامخمینی مصالح اسلام را بالاتر از همه مسائل دانسته و تعامل مسالمتآمیز ائمه (ع) با حکومتها در برخی از مواقع یا همکاری کسانی مانند [[علیبنیقطین]] (با عباسیان) را برای مصالح اسلام برشمرده است و خاطرنشان کردهاست که همکاری با سلاطین به این هدف به معنای درباریشدن نبوده، بلکه نوعی آدمسازی است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۲۴۰–۲۴۱.</ref> در نگاه ایشان پیش از صفویان [[مکتب اهل بیت(ع)]] در ایران قدرتی نداشت و شرایط چنان بود که امویان [[علی (ع)]] را دشنام میدادند و مردم را بر این روش تربیت میکردند و علما با مجاهدتهای خود شرایط را دگرگون کردند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۲۴۰.</ref> | امامخمینی مصالح اسلام را بالاتر از همه مسائل دانسته و تعامل مسالمتآمیز ائمه (ع) با حکومتها در برخی از مواقع یا همکاری کسانی مانند [[علیبنیقطین]] (با عباسیان) را برای مصالح اسلام برشمرده است و خاطرنشان کردهاست که همکاری با سلاطین به این هدف به معنای درباریشدن نبوده، بلکه نوعی آدمسازی است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۲۴۰–۲۴۱.</ref> در نگاه ایشان پیش از صفویان [[مکتب اهل بیت(ع)]] در ایران قدرتی نداشت و شرایط چنان بود که امویان [[علی (ع)]] را دشنام میدادند و مردم را بر این روش تربیت میکردند و علما با مجاهدتهای خود شرایط را دگرگون کردند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۲۴۰.</ref> | ||
[[امامخمینی]] در جایی دیگر ضمن دفاع از [[ | [[امامخمینی]] در جایی دیگر ضمن دفاع از [[خواجهنصیرالدین طوسی|خواجهنصیرالدین طوسی]]، [[محقق ثانی]] و [[شیخ بهایی]]، به انتقادهای مطرح دربارهٔ همکاری علما با شاهان صفوی پاسخ داده و منشأ ایرادها را اطلاعنداشتن از واقعیات تاریخی دانسته و یادآور شدهاست ورود خواجهنصیر و امثال او در دستگاه دولتی، برای مقام و وزارت و اطاعت از شاهان نبود، بلکه هدف علما مهار شاهان به اندازه توان بود و مجلسی نیز با همه توان تلاش کرد شاه و درباریان را به سوی آموزههای دینی بکشاند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۴۳۶–۴۳۷.</ref> {{ببینید|خواجهنصیرالدین طوسی}}. | ||
برخی از نویسندگان در یک جمعبندی، عمل به تکلیف، بیان معارف و حقایق اصیل اسلامی، نشاندادن ظرفیت [[شیعه|مذهب تشیع]] و جلوگیری از [[انحراف|انحرافات]] گروهی با تفکراتی صوفیانه را از اساسیترین دلایل همکاری علمای شیعه با دولت صفویه دانستهاند.<ref>فتاحی اردکانی، علل همکاری علمای شیعه با دولت صوفی شیعه، ۱۰۵–۱۰۶.</ref> | برخی از نویسندگان در یک جمعبندی، عمل به تکلیف، بیان معارف و حقایق اصیل اسلامی، نشاندادن ظرفیت [[شیعه|مذهب تشیع]] و جلوگیری از [[انحراف|انحرافات]] گروهی با تفکراتی صوفیانه را از اساسیترین دلایل همکاری علمای شیعه با دولت صفویه دانستهاند.<ref>فتاحی اردکانی، علل همکاری علمای شیعه با دولت صوفی شیعه، ۱۰۵–۱۰۶.</ref> |