۲۱٬۱۶۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''فطرت'''، سرشت انسان شامل آگاهیها و گرایشها. | '''فطرت'''، سرشت انسان شامل آگاهیها و گرایشها. | ||
بحث از فطرت از مباحث مهمی است که تأثیرات بسیاری بر حوزههای مختلف علوم انسانی دارد، بهگونهای که میتوان نظریه فطرت را از اصول معارف اسلامی خواند. | بحث از فطرت از مباحث مهمی است که تأثیرات بسیاری بر حوزههای مختلف علوم انسانی دارد، بهگونهای که میتوان نظریه فطرت را از اصول معارف اسلامی خواند. | ||
خط ۶: | خط ۵: | ||
در [[قرآن کریم]] بر این نکته تأکید شده است که انسان براساس فطرت الهی خلق شده است. اندیشمندان اسلامی نیز بر اساس بعضی احادیث، اموری چون: [[توحید (فلسفه و کلام)|توحید]]، ولایت و [[اسلام]] را از امور فطری دانستهاند. | در [[قرآن کریم]] بر این نکته تأکید شده است که انسان براساس فطرت الهی خلق شده است. اندیشمندان اسلامی نیز بر اساس بعضی احادیث، اموری چون: [[توحید (فلسفه و کلام)|توحید]]، ولایت و [[اسلام]] را از امور فطری دانستهاند. | ||
[[امامخمینی]] با الهام گرفتن از سخنان [[محمدعلی شاهآبادی|شاهآبادی]]، در آثار خود از حقیقت فطرت، نشانههای فطریات، احکام فطرت بحث کرده و از طریق برهان فطرت به اثبات توحید حق پرداخته و کوشیده جنود [[عقل (قوه ادراک)|عقل]] را لازمه فطرت مخمور و جنود جهل را لازمه فطرت محجوبه، معرفی کند. ایشان با ارائه تحلیلهایی از رابطه فطرت و فضایل اخلاقی و رابطه [[دین]] و فطرت، نوآوریهایی در اینباره داشته است. | |||
امام برای فطرت، آثاری را برمیشمارد و معتقدند فطرت مخمور راه چراغ هدایت و نور راه رسیدن به مقصد است و تا زمانی که فطرت اصلی و مخمور انسان باقی است، از دست تصرفات [[شیطان]] در امان است. | امام برای فطرت، آثاری را برمیشمارد و معتقدند فطرت مخمور راه چراغ هدایت و نور راه رسیدن به مقصد است و تا زمانی که فطرت اصلی و مخمور انسان باقی است، از دست تصرفات [[شیطان]] در امان است. |