۲۱٬۹۱۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(اصلاح ارقام، اصلاح نویسههای عربی) |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
مصطفی چمران در سال | مصطفی چمران در سال ۱۳۱۱ش در شهر [[قم]] به دنیا آمد و با مهاجرت خانوده به تهران، او دروه تحصیلات ابتدائی و متوسطه و دبیرستان را در تهران گذراند. وی از پانزده سالگی در درسهای تفسیر قرآن [[سیدمحمود طالقانی]] و درس فلسفه [[مرتضی مطهری]] شرکت میکرد و در سال ۱۳۳۲ وارد دانشکده فنی دانشگاه تهران شد. او از نخستین اعضای انجمن اسلامی دانشجویان بوده است. در سال ۱۳۳۷ با استفاده از بورس شاگرد اولی راهی [[امریکا|آمریکا]] شد و دکترای خود را با عالیترین نمرات گرفت و با همکاری دوستانش در سال ۱۳۴۰ [[انجمنهای اسلامی دانشجویان امریکا و کانادا|انجمن اسلامی دانشجویان را در آمریکا]] تشکیل داد. | ||
چمران از سال | چمران از سال ۱۳۴۶ با سپری کردن آموزشهای چریکی در [[مصر]]، برای اداره مدرسه فنی در جنوب لبنان و با دعوت امام موسی صدر در سال ۱۳۴۹ به [[لبنان]] رفت و تا سال ۱۳۵۷ در کنار اداره مدرسه فنی، در مبارزات سخت و دشوار شیعیان نقش برجستهای داشت و پس از ربودن امام موسی صدر، چمران به ایران برگشت و در جنگ گروههای ضد انقلاب در کردستان، به ویژه در نبرد پاوه، و در ادامه در برابر هجوم ارتش بعث عراق در خوزستان نقش برجستهای از خود برجای گذاشته است. | ||
چمران در [[دولت موقت]] با حکم [[امامخمینی]] سمت وزارت دفاع را برعهده داشت و پس از استعفای دولت موقت به عنوان وزیر دفاع ملی منصوب شد. او نمایندگی امامخمینی در شورای عالی دفاع را نیز برعهده داشت. چمران که در کنار تحصیلات عالی علمی و روحیه و توان نظامی بالا، روحی عرفانی و لطیف داشت در | چمران در [[دولت موقت]] با حکم [[امامخمینی]] سمت وزارت دفاع را برعهده داشت و پس از استعفای دولت موقت به عنوان وزیر دفاع ملی منصوب شد. او نمایندگی امامخمینی در شورای عالی دفاع را نیز برعهده داشت. چمران که در کنار تحصیلات عالی علمی و روحیه و توان نظامی بالا، روحی عرفانی و لطیف داشت در ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ در ۴۹ سالگی در دهلاویه سوسنگرد به شهادت رسید و در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد. | ||
== زندگینامه == | == زندگینامه == | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
== ارتباط با امامخمینی == | == ارتباط با امامخمینی == | ||
[[پرونده:تصویری از چمران در کنار | [[پرونده:تصویری از چمران در کنار امامخمینی.jpg|بندانگشتی|چپ|تصویری از چمران در کنار امامخمینی]] | ||
چمران در آذر نامهای مبسوط برای امامخمینی نوشت و در آن از پیشرفت [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت اسلامی]] به رهبری ایشان ابراز خوشحالی کرد و گزارشی از وضع لبنان پس از مفقودشدن امامموسی صدر به ایشان ارائه کرد؛ اما همچنان از [[شایعات]] و تهمتها علیه خود سخنی نگفت<ref>یزدی، شصت سال صبوری و شکوری، ۳/۵۸۰–۵۸۴.</ref>{{سخ}} | چمران در آذر نامهای مبسوط برای امامخمینی نوشت و در آن از پیشرفت [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت اسلامی]] به رهبری ایشان ابراز خوشحالی کرد و گزارشی از وضع لبنان پس از مفقودشدن امامموسی صدر به ایشان ارائه کرد؛ اما همچنان از [[شایعات]] و تهمتها علیه خود سخنی نگفت<ref>یزدی، شصت سال صبوری و شکوری، ۳/۵۸۰–۵۸۴.</ref>{{سخ}} | ||
یزدی خود در دیدار با امامخمینی از تخریب و تهمتها به چمران گزارش داد و امامخمینی وی و [[سیداحمد خمینی]] را موظف کرده بود تا چمران را برای دیدار با ایشان به تهران دعوت کنند؛ ولی این دیدار انجام نشد.<ref>علیمردانی، مردی برای تمام فصول، ۲۰۷–۲۰۸.</ref> چمران پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز در ایران مورد تهمت قرار گرفت<ref>یزدی، شصت سال صبوری و شکوری، ۳/ ۲۰۱.</ref> و سیداحمد خمینی در [[غائله کردستان]] ضمن تأیید اعزام وی از سوی امامخمینی، به تهمتها علیه او اشاره کرده است.<ref>جمهوری اسلامی، روزنامه؛ علیمردانی، مردی برای تمام فصول، ۲۰۴.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|کردستان}}{{سخ}} | یزدی خود در دیدار با امامخمینی از تخریب و تهمتها به چمران گزارش داد و امامخمینی وی و [[سیداحمد خمینی]] را موظف کرده بود تا چمران را برای دیدار با ایشان به تهران دعوت کنند؛ ولی این دیدار انجام نشد.<ref>علیمردانی، مردی برای تمام فصول، ۲۰۷–۲۰۸.</ref> چمران پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز در ایران مورد تهمت قرار گرفت<ref>یزدی، شصت سال صبوری و شکوری، ۳/ ۲۰۱.</ref> و سیداحمد خمینی در [[غائله کردستان]] ضمن تأیید اعزام وی از سوی امامخمینی، به تهمتها علیه او اشاره کرده است.<ref>جمهوری اسلامی، روزنامه؛ علیمردانی، مردی برای تمام فصول، ۲۰۴.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|کردستان}}{{سخ}} |