۲۱٬۲۱۷
ویرایش
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''شهدا'''، کشتهشدگان در راه | '''شهدا'''، کشتهشدگان در راه [[خدا]]، در دوره نهضت و [[انقلاب اسلامی ایران]] و [[جنگ تحمیلی]]. | ||
== معنی == | == معنی == | ||
شهدا جمع | شهدا جمع شهید از ریشه «شهد» است و در اصل دلالت بر حضور و آگاهی میکند و این معنا در همه کاربردهای آن وجود دارد.<ref>ابنفارس، معجم مقاییس اللغه، ۳/۲۲۱.</ref> شهید در [[زبان فارسی]]، به معنای گواه، امین و کسی که علمش پنهان و پوشیدهاست<ref>عمید، فرهنگ فارسی، ۲/۱۳۳۵.</ref> و در معنای کشتهشده در راه خدا بهکار رفتهاست.<ref>دهخدا، لغتنامه، ۹/۱۲۸۹۶.</ref> شهدا، در [[منابع اسلامی]] به کشتهشدگان در راه خدا<ref>نساء، ۶۹؛ طبرسی، مجمع البیان ۳/۱۱۱؛ طریحی، مجمع البحرین، ۳/۸۱.</ref> و کسانی که در رکاب [[امام معصوم(ع)]] یا نائب او در [[جنگ]] کشته شوند<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۴/۸۶.</ref> گویند. وجوهی برای کاربرد واژه شهید برای کشتهشده در راه حق گفته شده که ازجمله عبارتاند از: قیام شهید تا سر حد جانباختن و گواهی مخلصانهاش بر [[حق]]، دعوت دیگران به سوی حق، گواهی بر مردم در [[آخرت]]،<ref>طبرسی، مجمع البیان ۳/۱۱۱؛ فیروزآبادی، القاموس المحیط، ۱/۴۲۳–۴۲۴.</ref> حاضربودن در پیشگاه پروردگار، شهادت خدا و [[فرشتگان]] به بهشتیبودن شهید، دیدن فرشتگان و [[مشاهده ملک]] و [[مشاهده ملکوت الهی|ملکوت الهی]].<ref>صاحببنعباد، المحیط فی اللغه، ۳/۳۸۸؛ طریحی، مجمع البحرین، ۳/۸۱.</ref> | ||
== پیشینه == | == پیشینه == | ||
[[یهودیان]] از سده دوم پیش از میلاد با فرهنگ شهادت آشنا شدند و کشتهشدگان در راه مبارزه با [[ظلم]] را شهید میخواندند و معتقد بودند شهیدان پس از مرگ به زندگی جاوید میرسند<ref>← خیراندیش، عشق و شهادت در عرفان، ۳۰.</ref>؛ نیز [[مسیحیان]] در [[جنگهای صلیبی]]، علت جنگ را دینی و آن را [[جهاد]] در راه خدا میدانستند و کشتگان خود را شهید مینامیدند.<ref>بینش، نگاهی نو به جنگهای صلیبی، ۱۶–۱۷.</ref> | [[یهودیان]] از سده دوم پیش از میلاد با فرهنگ شهادت آشنا شدند و کشتهشدگان در راه مبارزه با [[ظلم]] را شهید میخواندند و معتقد بودند شهیدان پس از مرگ به زندگی جاوید میرسند<ref>← خیراندیش، عشق و شهادت در عرفان، ۳۰.</ref>؛ نیز [[مسیحیان]] در [[جنگهای صلیبی]]، علت جنگ را دینی و آن را [[جهاد]] در راه خدا میدانستند و کشتگان خود را شهید مینامیدند.<ref>بینش، نگاهی نو به جنگهای صلیبی، ۱۶–۱۷.</ref> | ||
[[دین اسلام]] از نخستین روزهای اعلان عمومی، با جانفشانی و شهادت همراه بود. در فرهنگ اسلامی، شهادت به دلیل جایگاه خاصی که در این فرهنگ دارد، به عنوان معیار ارزشگذاری در برخی اعمال نیز بهکار رفتهاست؛ چنانکه این اعمال را با شهادت قیاس میکنند؛ ازجمله گفته شده نیکی در حق خویشاوندان یا کسی که به حال دوستی و حب آلمحمد (ص) از دنیا برود، اجر شهید دارد<ref>حرعاملی، وسائل الشیعة، ۱۵/۵۶؛ مازندرانی، شرح الکافی، ۷/۵۲.</ref> ({{ببینید|متن=ببینید|شهادت}}). مجموع [[شهدای اسلام]] در زمان [[پیامبر(ص)]]، ۱۹۶ تن ذکر شدهاست که دو تن از آنان در [[مکه]] و پیش از [[هجرت پیامبر|هجرت]] و بقیه پس از هجرت [[پیامبر(ص)]] شهید شدند. دو شهید مکه، [[یاسر]] و [[سمیه]] بودند که در شمار نخستین شهدای اسلاماند.<ref>قرشی، شهدای صدر اسلام و شهدای کربلا، ۳–۴.</ref> برخی دیگر از شهدای صدر اسلام که در [[جنگ بدر]] کشته شدند، عبارتاند از: حارثةبنسراقه، رافعبنمعلی، سعدبنخیثمه، صفوانبنبیضاء، عمیربنابیوقاص و افرادی دیگر.<ref>قرشی، شهدای صدر اسلام و شهدای کربلا، ۵–۹.</ref> [[حمزةبنعبدالمطلب]]، عموی پیامبر (ص) نیز که رسول خدا (ص)، او را سیدالشهدا نامید،<ref>نهج البلاغه، ن۲۸، ۴۰۴.</ref> ازجمله شهدای [[جنگ احد]] است. حارثبنحاطب، مسعودبنربیعه، ابوضیاحبنثابت و فضیلبننعمان به همراه تعداد دیگری از افراد ازجمله شهدای جنگ خیبرند.<ref>قرشی، شهدای صدر اسلام و شهدای کربلا، ۱۳ و ۳۱.</ref> | [[دین اسلام]] از نخستین روزهای اعلان عمومی، با جانفشانی و شهادت همراه بود. در فرهنگ اسلامی، شهادت به دلیل جایگاه خاصی که در این فرهنگ دارد، به عنوان معیار ارزشگذاری در برخی اعمال نیز بهکار رفتهاست؛ چنانکه این اعمال را با شهادت قیاس میکنند؛ ازجمله گفته شده نیکی در حق خویشاوندان یا کسی که به حال دوستی و حب [[آلمحمد (ص)]] از دنیا برود، اجر شهید دارد<ref>حرعاملی، وسائل الشیعة، ۱۵/۵۶؛ مازندرانی، شرح الکافی، ۷/۵۲.</ref> ({{ببینید|متن=ببینید|شهادت}}). مجموع [[شهدای اسلام]] در زمان [[پیامبر(ص)]]، ۱۹۶ تن ذکر شدهاست که دو تن از آنان در [[مکه]] و پیش از [[هجرت پیامبر|هجرت]] و بقیه پس از هجرت [[پیامبر(ص)]] شهید شدند. دو شهید مکه، [[یاسر]] و [[سمیه]] بودند که در شمار نخستین شهدای اسلاماند.<ref>قرشی، شهدای صدر اسلام و شهدای کربلا، ۳–۴.</ref> برخی دیگر از شهدای صدر اسلام که در [[جنگ بدر]] کشته شدند، عبارتاند از: حارثةبنسراقه، رافعبنمعلی، سعدبنخیثمه، صفوانبنبیضاء، عمیربنابیوقاص و افرادی دیگر.<ref>قرشی، شهدای صدر اسلام و شهدای کربلا، ۵–۹.</ref> [[حمزةبنعبدالمطلب]]، عموی پیامبر(ص) نیز که رسول خدا(ص)، او را سیدالشهدا نامید،<ref>نهج البلاغه، ن۲۸، ۴۰۴.</ref> ازجمله شهدای [[جنگ احد]] است. حارثبنحاطب، مسعودبنربیعه، ابوضیاحبنثابت و فضیلبننعمان به همراه تعداد دیگری از افراد ازجمله شهدای جنگ خیبرند.<ref>قرشی، شهدای صدر اسلام و شهدای کربلا، ۱۳ و ۳۱.</ref> | ||
بنابر روایات اسلامی، فاطمه (س) دختر رسول خدا (ص) ({{ببینید|متن=ببینید|فاطمه زهرا (ع)، حضرت}}) و همه [[امامان شیعه(ع)]] به جز آخرین امام که زنده و در [[غیبت]] به سر میبرد ({{ببینید|متن=ببینید|اهل بیت (ع)}})، به شهادت رسیدهاند. شهادت امیرالمؤمنین علی (ع) در [[محراب]] ({{ببینید|متن=ببینید|علیبنابیطالب، امیرالمؤمنین (ع)}}) و شهادت امامحسین (ع) و یارانش در کربلا ({{ببینید|متن=ببینید|حسینبنعلی، سیدالشهدا (ع)}}) زبانزد تاریخ است. واقعه عاشورا تا آنجا بر تفکر شیعه تأثیر گذاشته که شیعیان همواره با الگوگرفتن از شیوه آن حضرت (ع)، قیام در برابر ستم و بیعدالتی و شهادت در راه خدا را بر پذیرش [[ظلم]] ترجیح میدهند<ref>رضوی اردکانی، قیام شهید فخ، ۱۶۴.</ref> ({{ببینید|متن=ببینید|عاشورا}}). | بنابر روایات اسلامی، فاطمه(س) دختر رسول خدا(ص) ({{ببینید|متن=ببینید|فاطمه زهرا (ع)، حضرت}}) و همه [[امامان شیعه(ع)]] به جز آخرین امام که زنده و در [[غیبت]] به سر میبرد ({{ببینید|متن=ببینید|اهل بیت (ع)}})، به شهادت رسیدهاند. شهادت امیرالمؤمنین علی(ع) در [[محراب]] ({{ببینید|متن=ببینید|علیبنابیطالب، امیرالمؤمنین (ع)}}) و شهادت امامحسین (ع) و یارانش در کربلا ({{ببینید|متن=ببینید|حسینبنعلی، سیدالشهدا (ع)}}) زبانزد تاریخ است. واقعه عاشورا تا آنجا بر تفکر شیعه تأثیر گذاشته که شیعیان همواره با الگوگرفتن از شیوه آن حضرت (ع)، قیام در برابر ستم و بیعدالتی و شهادت در راه خدا را بر پذیرش [[ظلم]] ترجیح میدهند<ref>رضوی اردکانی، قیام شهید فخ، ۱۶۴.</ref> ({{ببینید|متن=ببینید|عاشورا}}). | ||
مفهوم شهید و شهادت در [[ایران]] بهویژه ایران پس از [[اسلام]] هم، اغلب در حوادث تاریخی و ایستادگی و کشته شدن مردم در برابر مهاجمان وجود داشتهاست.<ref>← خلخالی، شهدای روحانیت شیعه در یکصد سال اخیر، ۱/۸۰–۵۷۹؛ نامور، یادنامه شهیدان، ۴–۶۴.</ref> در سالهای [[جنگ جهانی اول]]، جنوب ایران عرصه جدال خونین میان ایرانیان و اشغالگران انگلیسی بود که در این میان، مردم بوشهر، تنگستان، دشتی و دشتستان نقش خاصی داشتند و افرادی چون [[رئیسعلی دلواری]] و [[شیخحسینخان]] چاهکوتاهی ازجمله شهدای این جنگ بودند.<ref>کنگره بزرگداشت، مجموعه مقالات کنگره، ۷.</ref> در زمان [[مشروطه]] نیز شهدای زیادی از عالمان برجسته و روحانیان مانند سیدجمالالدین واعظ اصفهانی، ملکالمتکلمین، سیدعبدالله بهبهانی، ثقةالاسلام تبریزی، میرزاابراهیم آقاتبریزی، میرزامحمدباقر شیرازی، میرزامحمدحسین مقدس مراغهای و بسیاری دیگر از علما، روحانیان و مردم عادی کوچه و بازار به صورت [[ترور]]، اعدام و برخی نیز در میدان جنگ شهید شدند.<ref>← ملکی، شهدای روحانی مشروطه، ۱۳–۱۷۵.</ref> در دوران پهلوی اول و دوم، حکومت استبدادی بسیاری از مبارزین را به شهادت رساند. سیدحسن مدرس از مهمترین شهدای دوره [[رضاشاه]] است که در ۱۰ آذر ۱۳۱۶ به دست مأموران او شهید شد<ref>مکی، تاریخ بیستساله ایران، ۵/۱۶۱–۱۶۲؛ ← نامور، یادنامه شهیدان، ۱۰–۱۱.</ref> ({{ببینید|متن=ببینید|مدرس، سیدحسن}}). همچنین در سرکوب [[قیام مسجد گوهرشاد]]، مردم زیادی به شهادت رسیدند.<ref>← کوهستانینژاد، واقعه خراسان، ۲۲؛ قاسمپور، قیام مسجد گوهرشاد به روایت اسناد، ۶۰.</ref> | مفهوم شهید و شهادت در [[ایران]] بهویژه ایران پس از [[اسلام]] هم، اغلب در حوادث تاریخی و ایستادگی و کشته شدن مردم در برابر مهاجمان وجود داشتهاست.<ref>← خلخالی، شهدای روحانیت شیعه در یکصد سال اخیر، ۱/۸۰–۵۷۹؛ نامور، یادنامه شهیدان، ۴–۶۴.</ref> در سالهای [[جنگ جهانی اول]]، جنوب ایران عرصه جدال خونین میان ایرانیان و اشغالگران انگلیسی بود که در این میان، مردم بوشهر، تنگستان، دشتی و دشتستان نقش خاصی داشتند و افرادی چون [[رئیسعلی دلواری]] و [[شیخحسینخان]] چاهکوتاهی ازجمله شهدای این جنگ بودند.<ref>کنگره بزرگداشت، مجموعه مقالات کنگره، ۷.</ref> در زمان [[مشروطه]] نیز شهدای زیادی از عالمان برجسته و روحانیان مانند سیدجمالالدین واعظ اصفهانی، ملکالمتکلمین، سیدعبدالله بهبهانی، ثقةالاسلام تبریزی، میرزاابراهیم آقاتبریزی، میرزامحمدباقر شیرازی، میرزامحمدحسین مقدس مراغهای و بسیاری دیگر از علما، روحانیان و مردم عادی کوچه و بازار به صورت [[ترور]]، [[اعدام]] و برخی نیز در میدان جنگ شهید شدند.<ref>← ملکی، شهدای روحانی مشروطه، ۱۳–۱۷۵.</ref> در دوران پهلوی اول و دوم، حکومت استبدادی بسیاری از مبارزین را به شهادت رساند. سیدحسن مدرس از مهمترین شهدای دوره [[رضاشاه]] است که در ۱۰ آذر ۱۳۱۶ به دست مأموران او شهید شد<ref>مکی، تاریخ بیستساله ایران، ۵/۱۶۱–۱۶۲؛ ← نامور، یادنامه شهیدان، ۱۰–۱۱.</ref> ({{ببینید|متن=ببینید|مدرس، سیدحسن}}). همچنین در سرکوب [[قیام مسجد گوهرشاد]]، مردم زیادی به شهادت رسیدند.<ref>← کوهستانینژاد، واقعه خراسان، ۲۲؛ قاسمپور، قیام مسجد گوهرشاد به روایت اسناد، ۶۰.</ref> | ||
[[حکومت محمدرضا پهلوی]] نیز در قیام سی | [[حکومت محمدرضا پهلوی]] نیز در [[قیام سی تیر ۱۳۳۰]]<ref>عاقلی، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، ۱/۴۶۹.</ref> و حوادث دهه ۱۳۴۰، مانند [[حادثه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲]]، تعداد زیادی از مردم را به شهادت رساند؛ ازجمله همتالله ادیبی طالقانی به همراه دوازده تن دیگر از مبارزان در قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ شهید شدند ({{ببینید|متن=ببینید|پانزده خرداد}}). ازجمله شهدای این دوره میتوان به: [[سیدمحمدرضا سعیدی]]، [[حسین غفاری]]، [[محمدعلی موحدی قمی]]، محمدرضا انصاری، مرتضی شریفی، ستار کاشانی، [[سیدعلی اندرزگو]]، علی اوسطی، غلامحسین نامآور تهرانی، ابوتراب عاشوری، سیدمحمد روحبخش، محمد بهبودی و حسین شمس فریدونی اشاره کرد.<ref>← دفتر تبلیغات اسلامی، شهدای روحانیت، ۱/۱–۷۸؛ نامور، یادنامه شهیدان، ۲۷–۶۴.</ref> با این حال، اغلب شهدای این دوره بهویژه دهه پنجاه، به سالهای ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ و اوجگیری نهضت اسلامی مردم ایران مربوط است. در حوادثی چون [[قیام نوزده دی|قیام مردم قم در نوزده دی ۱۳۵۶]]، [[قیام هفده شهریور ۱۳۵۷|قیام مردم تبریز و یزد، هفده شهریور ۱۳۵۷]] و [[سیزده آبان]] ۱۳۵۷، شمار زیادی از مردم شهید شدند. | ||
پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]] و با تعابیر امامخمینی، واژه شهید نمود بیشتری یافت و در سطح جامعه دوباره احیا شد.<ref>مرکز اسناد، یادنامه شهدای سال اول دفاع مقدس، ۷–۸.</ref> ایشان از کسانی چون سیدحسن مدرس نماینده مردم تهران در [[مجلس شورای ملی]]<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۱۳۴ و ۱۹/۷۳.</ref> و سیدمحمدرضا سعیدی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۴۹۴.</ref> با عنوان شهید یاد کرد. نیز در [[جنگ تحمیلی]] حدود ۱۸۸۰۰۰ نفر<ref>سالمینژاد، دانستنیهای دفاع مقدس، ۱۲۹.</ref> یا ۲۱۴۶۵۱ نفر که بخشی از آن مربوط به بمباران شهرها بودند، به شهادت رسیدند | پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]] و با تعابیر امامخمینی، واژه شهید نمود بیشتری یافت و در سطح جامعه دوباره احیا شد.<ref>مرکز اسناد، یادنامه شهدای سال اول دفاع مقدس، ۷–۸.</ref> ایشان از کسانی چون [[سیدحسن مدرس]] نماینده مردم تهران در [[مجلس شورای ملی]]<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۱۳۴ و ۱۹/۷۳.</ref> و سیدمحمدرضا سعیدی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۴۹۴.</ref> با عنوان شهید یاد کرد. نیز در [[جنگ تحمیلی]] حدود ۱۸۸۰۰۰ نفر<ref>سالمینژاد، دانستنیهای دفاع مقدس، ۱۲۹.</ref> یا ۲۱۴۶۵۱ نفر که بخشی از آن مربوط به بمباران شهرها بودند، به شهادت رسیدند. ({{ببینید|متن=ببینید|شهادت}}). | ||
== جایگاه و آرمان شهدا == | == جایگاه و آرمان شهدا == | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
ایشان خود را در برابر وصیتنامههای انسانساز، که سند ایمان و تعهد شهیدان به [[اسلام]] است، کوچک میشمرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۷.</ref> شهدا نیز در وصیتنامههای خود، عمق ارادت قلبی خود را نسبت به امامخمینی نشان میدادند.<ref>عباسی ولدی، امام در آینه شهیدان، دیباچه.</ref> آغاز بسیاری از این نوشتهها با سلام و درود بر امامخمینی آغاز شدهاست<ref>علیایی مقدم، وصیتنامه کامل شهدای کهگیلویه و بویر احمد، ۱۴۴، ۱۴۷ و ۵۲۹؛ اکبری، وصیتنامه کامل شهدا، ۶۱، ۸۴، ۹۰، ۱۰۸و…</ref> و بسیاری از آنها سرشار از اظهار ارادت و وفاداری به ایشان است<ref>جهانگشته، قلمهای بهشتی، ۶۸.</ref>؛ چنانکه شهیدی در وصیتنامه خود آرزو کردهاست کاش هزاران جان در بدن داشت و تا روز قیام، برای اینکه تار مویی از سر امامخمینی کم نشود فدا میکرد.<ref>عباسی ولدی، امام در آینه شهیدان، ۱۱۸.</ref> در بسیاری از نوشتههای شهدا، جمله «امام را تنها نگذارید» دیده میشود،<ref>عباسی ولدی، امام در آینه شهیدان، ۱۲۳؛ جهانگشته، قلمهای بهشتی، ۷۵.</ref> برخی نیز خواستهاند کسانی که پیرو راه امامخمینی نیستند برای آنان نگریند و بر جنازهشان حاضر نشوند.<ref>اکبری، وصیتنامه کامل شهدا، ۱۰۳.</ref> | ایشان خود را در برابر وصیتنامههای انسانساز، که سند ایمان و تعهد شهیدان به [[اسلام]] است، کوچک میشمرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۷.</ref> شهدا نیز در وصیتنامههای خود، عمق ارادت قلبی خود را نسبت به امامخمینی نشان میدادند.<ref>عباسی ولدی، امام در آینه شهیدان، دیباچه.</ref> آغاز بسیاری از این نوشتهها با سلام و درود بر امامخمینی آغاز شدهاست<ref>علیایی مقدم، وصیتنامه کامل شهدای کهگیلویه و بویر احمد، ۱۴۴، ۱۴۷ و ۵۲۹؛ اکبری، وصیتنامه کامل شهدا، ۶۱، ۸۴، ۹۰، ۱۰۸و…</ref> و بسیاری از آنها سرشار از اظهار ارادت و وفاداری به ایشان است<ref>جهانگشته، قلمهای بهشتی، ۶۸.</ref>؛ چنانکه شهیدی در وصیتنامه خود آرزو کردهاست کاش هزاران جان در بدن داشت و تا روز قیام، برای اینکه تار مویی از سر امامخمینی کم نشود فدا میکرد.<ref>عباسی ولدی، امام در آینه شهیدان، ۱۱۸.</ref> در بسیاری از نوشتههای شهدا، جمله «امام را تنها نگذارید» دیده میشود،<ref>عباسی ولدی، امام در آینه شهیدان، ۱۲۳؛ جهانگشته، قلمهای بهشتی، ۷۵.</ref> برخی نیز خواستهاند کسانی که پیرو راه امامخمینی نیستند برای آنان نگریند و بر جنازهشان حاضر نشوند.<ref>اکبری، وصیتنامه کامل شهدا، ۱۰۳.</ref> | ||
بعضی از شهیدان، امامخمینی را [[مرجع تقلید]] تشیع معرفی کردهاند که با [[رهبری]] ایشان پرچم اسلام به اهتزاز درآمد<ref>اکبری، وصیتنامه کامل شهدا، ۳۰۰.</ref> و برخی ایشان را نائب بر حق [[امام زمان(ع)]] و بنیانگذار [[جمهوری اسلامی]] خواندهاند<ref>اکبری، وصیتنامه کامل شهدا، ۲۵۸ و ۲۶۶.</ref> و ایشان را با القابی چون ناخدای کشتی حقیقت،<ref>اکبری، وصیتنامه کامل شهدا، ۲۵۰.</ref> رهبر سازشناپذیر،<ref>اکبری، وصیتنامه کامل شهدا، ۳۰۰.</ref> قلب تپنده ملت و ماه جماران،<ref>اکبری، وصیتنامه کامل شهدا، ۳۳۸.</ref> جان جانان، مراد مریدان، عصاره رسالت پیامبران از [[آدم(ع)]] تا خاتم (ص)، همرزم [[ابراهیم(ع)]]، همراه [[موسی(ع)]]، دوست [[عیسی(ع)]]، همکیش [[محمد(ص)]]، همسنگر [[علی(ع)]]، همفکر [[حسین(ع)]]، همگام [[مهدی(ع)]] و ماه جماران و حامی مستضعفان،<ref>اکبری، وصیتنامه کامل شهدا، ۱۸۶.</ref> اُسوه و الگوگرفته از رسول خدا (ع) ستودهاند که باید برای پایداری اسلام، از ایشان سرمشق گرفت.<ref>علیایی مقدم، وصیتنامه کامل شهدای کهگیلویه و بویر احمد، ۴۴۷.</ref> | بعضی از شهیدان، امامخمینی را [[مرجع تقلید]] تشیع معرفی کردهاند که با [[رهبری]] ایشان پرچم اسلام به اهتزاز درآمد<ref>اکبری، وصیتنامه کامل شهدا، ۳۰۰.</ref> و برخی ایشان را نائب بر حق [[امام زمان(ع)]] و بنیانگذار [[جمهوری اسلامی]] خواندهاند<ref>اکبری، وصیتنامه کامل شهدا، ۲۵۸ و ۲۶۶.</ref> و ایشان را با القابی چون ناخدای کشتی حقیقت،<ref>اکبری، وصیتنامه کامل شهدا، ۲۵۰.</ref> رهبر سازشناپذیر،<ref>اکبری، وصیتنامه کامل شهدا، ۳۰۰.</ref> قلب تپنده ملت و ماه جماران،<ref>اکبری، وصیتنامه کامل شهدا، ۳۳۸.</ref> جان جانان، مراد مریدان، عصاره رسالت [[پیامبران]] از [[آدم(ع)]] تا خاتم (ص)، همرزم [[ابراهیم(ع)]]، همراه [[موسی(ع)]]، دوست [[عیسی(ع)]]، همکیش [[محمد(ص)]]، همسنگر [[علی(ع)]]، همفکر [[حسین(ع)]]، همگام [[مهدی(ع)]] و ماه جماران و حامی مستضعفان،<ref>اکبری، وصیتنامه کامل شهدا، ۱۸۶.</ref> اُسوه و الگوگرفته از رسول خدا (ع) ستودهاند که باید برای پایداری اسلام، از ایشان سرمشق گرفت.<ref>علیایی مقدم، وصیتنامه کامل شهدای کهگیلویه و بویر احمد، ۴۴۷.</ref> | ||
== جایگاه و منزلت خانواده شهدا == | == جایگاه و منزلت خانواده شهدا == | ||
پیامبر اکرم (ص) علاوه بر شهدا، برای خانواده شهدا احترام زیادی قائل بود و در سوگ عزیزانشان با آنان میگریست.<ref>سبحانی، فروغ ابدیت، ۶۰۰ و ۷۷۸.</ref> امامخمینی هم با ستایش از روحیه بالای خانواده شهدا در مفتخربودن به شهادت عزیزانشان در راه خدا، آنان را در صف شهدا قرار میداد که از بالاترین مقامهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۱۶.</ref> ایشان در دوران [[جنگ تحمیلی]]، از مادران شهیدی یاد میکرد که پس از شهادت فرزندانشان، اجازه عزیمت به جبهه یا [[دعا]] برای اینکه در شمار شهدا باشند را تقاضا میکردند. از نگاه ایشان چنین تحول بزرگی تنها با تحول مسلمانان صدر اسلام قابل مقایسه است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۱۹۹ و ۱۲/۲۴۲.</ref> ایشان شهیددادن خانوادهها و افتخارشان به این شهادت را موجب دلگرمی خود و [[پیروزی انقلاب اسلامی]] میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۸–۹.</ref> و خدمت به خانواده شهدا را که عزیزان خود را در راه دفاع از کشور و اسلام فدا میکنند، خدمت به خدا میشمرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۵۱۷؛ ۱۴/۸۰ و ۱۷/۹۵.</ref>؛ همچنین همواره از پدران و مادران و بازماندگان شهدا دلجویی میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۱۶؛ ۷/۱۰ و ۱۳/۴۱۰.</ref> و خود را شریک مصیبت آنان میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۱۶۲.</ref> و گاه از غمهای خانواده شهدا به اندازهای متأثر میشد که توان سخنگفتن را از دست میداد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۱۰–۱۱.</ref> | پیامبر اکرم (ص) علاوه بر شهدا، برای خانواده شهدا احترام زیادی قائل بود و در سوگ عزیزانشان با آنان میگریست.<ref>سبحانی، فروغ ابدیت، ۶۰۰ و ۷۷۸.</ref> امامخمینی هم با ستایش از روحیه بالای خانواده شهدا در مفتخربودن به شهادت عزیزانشان در راه خدا، آنان را در صف شهدا قرار میداد که از بالاترین مقامهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۱۶.</ref> ایشان در دوران [[جنگ تحمیلی]]، از مادران شهیدی یاد میکرد که پس از شهادت فرزندانشان، اجازه عزیمت به [[جبهه]] یا [[دعا]] برای اینکه در شمار شهدا باشند را تقاضا میکردند. از نگاه ایشان چنین تحول بزرگی تنها با تحول مسلمانان صدر اسلام قابل مقایسه است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۱۹۹ و ۱۲/۲۴۲.</ref> ایشان شهیددادن خانوادهها و افتخارشان به این شهادت را موجب دلگرمی خود و [[پیروزی انقلاب اسلامی]] میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۸–۹.</ref> و خدمت به خانواده شهدا را که عزیزان خود را در راه دفاع از کشور و اسلام فدا میکنند، خدمت به خدا میشمرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۵۱۷؛ ۱۴/۸۰ و ۱۷/۹۵.</ref>؛ همچنین همواره از پدران و مادران و بازماندگان شهدا دلجویی میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۱۶؛ ۷/۱۰ و ۱۳/۴۱۰.</ref> و خود را شریک مصیبت آنان میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۱۶۲.</ref> و گاه از غمهای خانواده شهدا به اندازهای متأثر میشد که توان سخنگفتن را از دست میداد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۱۰–۱۱.</ref> | ||
حضور در جمع خانواده شهدا، برنامه همیشگی و منظم امامخمینی بود و حتی زمانی که به دلیل | حضور در جمع خانواده شهدا، برنامه همیشگی و منظم امامخمینی بود و حتی زمانی که به دلیل [[بیماری امامخمینی|بیماری]]، همه دیدارهای عمومی ایشان تعطیل میشد، دیدار با خانواده شهدا برقرار بود<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۱۷۱.</ref> و معمولاً در این دیدارها شور و حال خاصی در حالات ایشان مشاهده میشد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۰۷.</ref>؛ بهگونهای که علاقهمند بود دستان آنان را ببوسد.<ref>موسوی اردبیلی، مصاحبه، ۵/۲۵۴.</ref> ایشان با توجه ویژه نسبت به [[خانوادههای شهدا]]،<ref>توسلی، خاطره، ۱/۱۹۸.</ref> از مردم میخواست مراقب رفتارشان با خانوادههای شهدا باشند، سخنی نگویند که موجب ناراحتی آنها شود، خدمتگزار آنان باشند و برای خدماتی که انجام میدهند منتی بر آنان نگذارند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۵۱۷.</ref>؛ همچنین دربارهٔ رسیدگی به وضع خانواده شهدا، به مسئولان [[بنیاد شهید]] سفارش اکید میکرد<ref>کروبی، مصاحبه، ۵/۱۶۲.</ref> ({{ببینید|متن=ببینید|اخلاق و سیره امامخمینی}}). | ||
امامخمینی در اندرزدادن به همسران شهدا، زندگی شرافتمندانه برای جلب رضای الهی و توجه به سنت حسنه [[ازدواج]] را توصیه میکرد تا با ازدواج خود یادگارهایی چون خود، مقاوم و ارزنده به جای گذارند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۱۹۵.</ref> ایشان که با نصیحتهای مشفقانه و پدرانه، فرزندان شاهد را مورد لطف و عنایت خود قرار میداد، آنان را فرزندان اسلام و پیامبر عظیمالشأن اسلام (ص) میدانست که باید بار امانت پدران شهیدشان که همان میراث عزت و رسم زندگی آنان است، به دوش کشند و با مادران داغدیده خود رفتاری نیکو داشته باشند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۲۹۳ و ۲۰/۳۸.</ref> | امامخمینی در اندرزدادن به همسران شهدا، زندگی شرافتمندانه برای جلب [[رضا|رضای الهی]] و توجه به سنت حسنه [[ازدواج]] را توصیه میکرد تا با ازدواج خود یادگارهایی چون خود، مقاوم و ارزنده به جای گذارند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۱۹۵.</ref> ایشان که با نصیحتهای مشفقانه و پدرانه، فرزندان شاهد را مورد لطف و عنایت خود قرار میداد، آنان را فرزندان اسلام و پیامبر عظیمالشأن اسلام (ص) میدانست که باید بار امانت پدران شهیدشان که همان میراث عزت و رسم زندگی آنان است، به دوش کشند و با مادران داغدیده خود رفتاری نیکو داشته باشند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۲۹۳ و ۲۰/۳۸.</ref> | ||
از سوی دیگر، ایشان همه ملت را وارثان خونهای ازدسترفته و بازماندگان شهدای بهخونخفته میشمرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۴۴۶.</ref> و خدمتگزاری به خانواده شهدا و [[ایثارگران]] و [[جانبازان]] را مجاهده در راه خدا میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۵۱۶.</ref>؛ از همینرو پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و پس از آن، در مواقع مختلف رسیدگی به خانوادههای شهدا و رفع نیازهای آنان را به مردم، علما و دولت توصیه میکرد؛ اجازه به برخی وکلای خود برای صرف [[سهم امام زمان(ع)]] در راه کمک به خانوادههای شهدا، تشکیل هیئتهایی برای رسیدگی به نیاز این خانوادهها،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۴۰۸ و ۶/۲۱۴.</ref> تعیین پاداش و کمک مالی دایمی از سوی [[دولت]]،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۳۲۵.</ref> دستور تأسیس بنیاد شهید انقلاب اسلامی با در نظر گرفتن اولویتهای فرهنگی، اقتصادی، استخدامی، بیمه درمانی و مانند آن برای خانواده شهدا و آسیبدیدگان [[انقلاب اسلامی]] و جنگ تحمیلی،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۱۸۵–۱۸۶.</ref> همچنین دستور به عموم دستگاههایی اجرایی کشور برای سرعت عمل در رسیدگی به امور خانوادههای شهدا و پرهیز از کارشکنی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۴۴۴ و ۲۰/۳۹–۴۰.</ref> ازجمله این سفارشها بود. | از سوی دیگر، ایشان همه ملت را وارثان خونهای ازدسترفته و بازماندگان شهدای بهخونخفته میشمرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۴۴۶.</ref> و خدمتگزاری به خانواده شهدا و [[ایثارگران]] و [[جانبازان]] را مجاهده در راه خدا میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۵۱۶.</ref>؛ از همینرو پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و پس از آن، در مواقع مختلف رسیدگی به خانوادههای شهدا و رفع نیازهای آنان را به مردم، علما و دولت توصیه میکرد؛ اجازه به برخی وکلای خود برای صرف [[سهم امام زمان(ع)]] در راه کمک به خانوادههای شهدا، تشکیل هیئتهایی برای رسیدگی به نیاز این خانوادهها،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۴۰۸ و ۶/۲۱۴.</ref> تعیین پاداش و کمک مالی دایمی از سوی [[دولت]]،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۳۲۵.</ref> دستور تأسیس بنیاد شهید انقلاب اسلامی با در نظر گرفتن اولویتهای فرهنگی، اقتصادی، استخدامی، بیمه درمانی و مانند آن برای خانواده شهدا و آسیبدیدگان [[انقلاب اسلامی]] و جنگ تحمیلی،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۱۸۵–۱۸۶.</ref> همچنین دستور به عموم دستگاههایی اجرایی کشور برای سرعت عمل در رسیدگی به امور خانوادههای شهدا و پرهیز از کارشکنی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۴۴۴ و ۲۰/۳۹–۴۰.</ref> ازجمله این سفارشها بود. | ||
دولت و [[ | دولت و مسئولان [[نظام جمهوری اسلامی]] نیز برای ایجاد [[رفاه]] بیشتر خانواده شهدا، اقدامات مختلفی نظیر ایجاد تسهیلات برای ارتقای علمی در تمام مراحل تحصیلی، تأمین مسکن برای همسر و [[فرزندان شهد]]ا، تأمین خدمات درمانی، خدمات و تسهیلات ازدواج و مانند آن در نظر گرفتند.<ref>روابط عمومی، بنیاد شهید حسنه جاریه امام، ۹.</ref> امامخمینی که شخصاً رؤسای نهادهای مربوط به امور خانوادههای شهدا، از قبیل [[بنیاد شهید انقلاب اسلامی]]، [[بنیاد مستضعفان]] و [[بنیاد پانزده خرداد]] را از میان نزدیکترین یاران خود که از رهنمودهای ایشان بهره میبردند، منصوب میکرد،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۲۹۹، ۴۲۹–۴۳۰ و ۲۰/۲۹۰.</ref> خدمت در بنیاد شهید را در رأس همه خدمتها میدانست و به مسئولان این بنیاد توصیه میکرد قدر این خدمت ارزشمند را بدانند و از آن بالاترین بهره معنوی را ببرند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۵۱۵–۵۱۶.</ref> همچنین توجه و دقت در امور فرهنگی و تربیتی یادگاران شهیدان، [[جانبازان]]، مفقودان و [[اسیران]] را از کودکستان تا [[دانشگاه]]، به بهترین وجه توصیه میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۲۸.</ref> ({{ببینید|متن=ببینید|بنیاد شهید انقلاب اسلامی}}). | ||
== احکام فقهی شهدا == | == احکام فقهی شهدا == | ||
در اسلام غسلدادن و کفنکردن مرده مسلمان واجب است؛ اما شهیدِ میدان جنگ از این حکم استثنا شدهاست.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۴/۹۱.</ref> گروه زیادی از فقها گفتهاند مس بدن شهید نیز موجب غسل مس میت نیست.<ref>عاملی، وسائل الشیعة، ۴/۳۲۸.</ref> بنابر گفته فقها،<ref>مفید، المقنعه، ۸۴؛ مجلسی، محمدتقی، لوامع صاحبقرانی، ۲/۲۹۶–۳۰۰؛ عاملی، وسائل الشیعة، ۳/۴۶۵–۴۶۶.</ref> ازجمله | در اسلام غسلدادن و کفنکردن مرده مسلمان واجب است؛ اما شهیدِ میدان جنگ از این حکم استثنا شدهاست.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۴/۹۱.</ref> گروه زیادی از فقها گفتهاند مس بدن شهید نیز موجب [[غسل مس میت]] نیست.<ref>عاملی، وسائل الشیعة، ۴/۳۲۸.</ref> بنابر گفته فقها،<ref>مفید، المقنعه، ۸۴؛ مجلسی، محمدتقی، لوامع صاحبقرانی، ۲/۲۹۶–۳۰۰؛ عاملی، وسائل الشیعة، ۳/۴۶۵–۴۶۶.</ref> ازجمله [[امامخمینی]]، شهیدِ میدان جنگ نه [[غسل]] دارد، نه [[کفن]]؛ بلکه باید با همان لباسی که بر تن دارد، دفن شود. ایشان دربارهٔ شهدای خارج از میدان جنگ، معتقد بود اگر در حالیکه جنگ برپاست، شهید در خارج از معرکه افتاده و پیش از آنکه مسلمانان او را بیابند، جان خود را از دست بدهد، غسل و کفن ندارد؛ اما اگر خارج از معرکه جنگ، جان باخته باشد، هرچند شهید بهشمار میرود، اما بنابر احتیاط واجب باید غسل و کفن شود.<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۶۶؛ امامخمینی، استفتائات، ۱/۷۸–۷۹ و ۳/۴۶–۴۷.</ref> | ||
ایشان همچنین معتقد بود اگر رزمندهای در حال استراحت در سنگر به شهادت برسد غسل و کفن نیاز ندارد<ref>امامخمینی، استفتائات، ۱/۸۱.</ref> و حکم افرادی که برای [[تبلیغ]] یا کمک به [[رزمندگان]] در [[جبهه]] کشته شدند نیز همانند شهدا است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۸۲.</ref>؛ چنانکه دفن شهید در جبهه در صورتیکه هتک حرمتی به او نشود، مانعی ندارد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۸۷.</ref> و در صورتی که به شهر خود منتقل و در آنجا دفن میشود نیز نیازی به غسل و کفن ندارد و لازم است با لباسی که بر تن دارد، دفن شود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۸۰.</ref> | ایشان همچنین معتقد بود اگر رزمندهای در حال استراحت در سنگر به شهادت برسد غسل و کفن نیاز ندارد<ref>امامخمینی، استفتائات، ۱/۸۱.</ref> و حکم افرادی که برای [[تبلیغ]] یا کمک به [[رزمندگان]] در [[جبهه]] کشته شدند نیز همانند شهدا است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۸۲.</ref>؛ چنانکه دفن شهید در جبهه در صورتیکه هتک حرمتی به او نشود، مانعی ندارد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۸۷.</ref> و در صورتی که به شهر خود منتقل و در آنجا دفن میشود نیز نیازی به غسل و کفن ندارد و لازم است با لباسی که بر تن دارد، دفن شود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۸۰.</ref> |