۲۱٬۱۶۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←پیشینه) |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
==پیشینه== | ==پیشینه== | ||
در [[فلسفه یونان باستان]] درباره نظام فیض بحث شده و [[حکما|فلوطین]] نخستین کسی است که به این مسئله پرداخته است.<ref>رحیمیان، آفرینش از منظر عرفان، ۲۴.</ref> بعدها [[فیلسوفان مسلمان]] همچون [[فارابی]] در تبیین پیدایش کثرت در جهان هستی از نظام فیض بهره میگیرند و پیدایش کثرت را بر مبنای نظام ثنایی ([[وجود]] ـ [[ماهیت]]) تبیین میکنند.<ref>فارابی، کتاب السیاسه، ۲۲ ـ ۲۵؛ فارابی، آراء اهل المدینة الفاضله، ۵۲ ـ ۵۴.</ref> [[ابنسینا]] نیز به پیروی از فارابی در تبیین کثرات در جهان هستی از نظام فیض مدد میگیرد و بر مبنای نظام ثلاثی (وجود ـ ماهیت ـ امکان) پیدایش کثرت را تبیین میکند.<ref>ابنسینا، الشفاء، الالهیات، ۴۰۲ ـ ۴۰۷.</ref> [[شیخ اشراق]] در کتابها و رسالههای خود نظام فیض را به شکلهای مختلفی بیان کرده است. او در برخی از آثارش [[شیوه مشائی]] را تقریر کرده،<ref>شیخ اشراق، مجموعه مصنفات، ۱/۶۱.</ref> اما در برخی دیگر، نظر نهایی و مورد قبول خویش را بیان کرده است.<ref>شیخ اشراق، مجموعه مصنفات، ۲/۱۲۶ ـ ۱۲۹؛ شیخ اشراق، هیاکل النور، ۸۸.</ref> [[متکلمان مسلمان]] درباره نظام فیض، دو گروهاند: گروهی بر اساس [[قاعده الواحد]]، نظام فیض را پذیرفتهاند<ref>خواجهنصیر، مصارع المصارع، ۸۵ ـ ۱۰۱؛ لاهیجی، شوارق الالهام فی شرح تجرید الکلام، ۲/۲۹۵ ـ ۳۰۸.</ref> و گروهی مخالف با | در [[فلسفه یونان باستان]] درباره نظام فیض بحث شده و [[حکما|فلوطین]] نخستین کسی است که به این مسئله پرداخته است.<ref>رحیمیان، آفرینش از منظر عرفان، ۲۴.</ref> بعدها [[فیلسوفان مسلمان]] همچون [[فارابی]] در تبیین پیدایش کثرت در جهان هستی از نظام فیض بهره میگیرند و پیدایش کثرت را بر مبنای نظام ثنایی ([[وجود]] ـ [[ماهیت]]) تبیین میکنند.<ref>فارابی، کتاب السیاسه، ۲۲ ـ ۲۵؛ فارابی، آراء اهل المدینة الفاضله، ۵۲ ـ ۵۴.</ref> [[ابنسینا]] نیز به پیروی از فارابی در تبیین کثرات در جهان هستی از نظام فیض مدد میگیرد و بر مبنای نظام ثلاثی (وجود ـ ماهیت ـ امکان) پیدایش کثرت را تبیین میکند.<ref>ابنسینا، الشفاء، الالهیات، ۴۰۲ ـ ۴۰۷.</ref> [[شیخ اشراق]] در کتابها و رسالههای خود نظام فیض را به شکلهای مختلفی بیان کرده است. او در برخی از آثارش [[شیوه مشائی]] را تقریر کرده،<ref>شیخ اشراق، مجموعه مصنفات، ۱/۶۱.</ref> اما در برخی دیگر، نظر نهایی و مورد قبول خویش را بیان کرده است.<ref>شیخ اشراق، مجموعه مصنفات، ۲/۱۲۶ ـ ۱۲۹؛ شیخ اشراق، هیاکل النور، ۸۸.</ref> [[متکلمان مسلمان]] درباره نظام فیض، دو گروهاند: گروهی بر اساس [[قاعده الواحد]]، نظام فیض را پذیرفتهاند<ref>خواجهنصیر، مصارع المصارع، ۸۵ ـ ۱۰۱؛ لاهیجی، شوارق الالهام فی شرح تجرید الکلام، ۲/۲۹۵ ـ ۳۰۸.</ref> و گروهی مخالف با قاعده الواحدند و نظام فیض را نمیپذیرند.<ref>فخر رازی، المطالب العالیة من العلم الالهی، ۴/۳۹۳ ـ ۳۹۷؛ تفتازانی، شرح المقاصد، ۲/۹۲ ـ ۱۰۳.</ref> | ||
{{ببینید| | {{ببینید|قاعده الواحد}} | ||
[[عرفا]] نیز درباره نظام فیض به صورت مفصل بحث کردهاند و معتقدند نخستین فیض و صادر، [[وجود عام منبسط]] است که جامع جمیع [[مراتب عوالم امکانی]] است و به صورت جمعی بر همه مراتب امکانی احاطه دارد،<ref>فناری، مصباح الانس بین المعقول و المشهود، ۹۲.</ref> و ذیل مباحثی چون [[تعینات حقی|تعیّنات حقی]] و چگونگی تجلی حق و [[حضرات خمس]]، درباره چگونگی جریان آفرینش و مراتب آن بحث کردهاند.<ref>قونوی، النصوص، ۳۷؛ ابنترکه، تمهید القواعد، ۱۴۱.</ref> | [[عرفا]] نیز درباره نظام فیض به صورت مفصل بحث کردهاند و معتقدند نخستین فیض و صادر، [[وجود عام منبسط]] است که جامع جمیع [[مراتب عوالم امکانی]] است و به صورت جمعی بر همه مراتب امکانی احاطه دارد،<ref>فناری، مصباح الانس بین المعقول و المشهود، ۹۲.</ref> و ذیل مباحثی چون [[تعینات حقی|تعیّنات حقی]] و چگونگی تجلی حق و [[حضرات خمس]]، درباره چگونگی جریان آفرینش و مراتب آن بحث کردهاند.<ref>قونوی، النصوص، ۳۷؛ ابنترکه، تمهید القواعد، ۱۴۱.</ref> | ||
امامخمینی نیز در آثار خود، به قدیمبودن فیض، چگونگی سریان آن، تناسب فیض با قوابل و استعدادها پرداخته است<ref>امامخمینی، دعاء السحر، ۱۴۳؛ امامخمینی، تقریرات، ۱/۱۲۹؛ امامخمینی، تعلیقه فوائد، ۸۷؛ امامخمینی، الطلب و الإراده، ۸۰.</ref> و با پیروی از [[اهل معرفت]]، دو اصطلاح فیض اقدس و مقدس را بررسی کرده و درباره حقیقت و رابطه آنها با [[اسما و صفات الهی]] و ویژگیهای این دو اصطلاح سخن گفته است.<ref>امامخمینی، مصباح الهدایه، ۱۸ ـ ۱۹ و ۴۵ ـ ۶۶؛ امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۴۳؛ امامخمینی، دعاء السحر، ۱۱۱.</ref> ازجمله ابتکارهای امامخمینی در این مقام، تحلیل و بررسی رابطه تنگاتنگ [[خلافت]] و [[ولایت]] با فیض اقدس است<ref>امامخمینی، مصباح الهدایه، ۱۲ ـ ۵۲.</ref> که در دیگر کتابهای عرفانی کمتر به آن توجه شده است و نگاه ایشان در این مسئله در جای خود بینظیر است؛ چنانکه کسی از عرفا مانند ایشان مفصل به فیض اقدس و مقدس نپرداخته است | امامخمینی نیز در آثار خود، به قدیمبودن فیض، چگونگی سریان آن، تناسب فیض با قوابل و استعدادها پرداخته است<ref>امامخمینی، دعاء السحر، ۱۴۳؛ امامخمینی، تقریرات، ۱/۱۲۹؛ امامخمینی، تعلیقه فوائد، ۸۷؛ امامخمینی، الطلب و الإراده، ۸۰.</ref> و با پیروی از [[اهل معرفت]]، دو اصطلاح فیض اقدس و مقدس را بررسی کرده و درباره حقیقت و رابطه آنها با [[اسما و صفات الهی]] و ویژگیهای این دو اصطلاح سخن گفته است.<ref>امامخمینی، مصباح الهدایه، ۱۸ ـ ۱۹ و ۴۵ ـ ۶۶؛ امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۴۳؛ امامخمینی، دعاء السحر، ۱۱۱.</ref> ازجمله ابتکارهای امامخمینی در این مقام، تحلیل و بررسی رابطه تنگاتنگ [[خلافت]] و [[ولایت]] با فیض اقدس است<ref>امامخمینی، مصباح الهدایه، ۱۲ ـ ۵۲.</ref> که در دیگر کتابهای عرفانی کمتر به آن توجه شده است و نگاه ایشان در این مسئله در جای خود بینظیر است؛ چنانکه کسی از عرفا مانند ایشان مفصل به فیض اقدس و مقدس نپرداخته است | ||
==حقیقت فیض اقدس== | ==حقیقت فیض اقدس== |