۲۱٬۲۱۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
== تحصیل == | == تحصیل == | ||
سیدجعفر شبیری در چنین خانوادهای به دنیا آمد و خواندن و نوشتن را در قم فراگرفت. سپس وارد حوزه علمیه قم شد و مقدمات و دروس سطح را در آنجا و نزد استادان آن حوزه ازجمله پدرش خواند. در منابع منشور، درباره استادان او اطلاعاتی در دست نیست و تنها نام احمد آذری قمی بهعنوان یکی از استادان او آمده که آذری قمی در بازجوییهایش به آن اشاره کرده است.<ref>بهبودی، ص۲۲۹.</ref> وی سپس به مشهد رفت و در حوزه علمیه آنجا به تحصیل پرداخت. در آن زمان با سیدعلی حسینی خامنهای هممباحثه بود. او به تحصیل درس خارج فقه و اصول پرداخت و ازجمله در درس امامخمینی در مسجد سلماسی قم شرکت کرد. با استناد به سالهای تدریس امامخمینی در مسجد سلماسی (از اوایل دهه ۱۳۳۰ تا سال ۱۳۴۰ش)، میتوان گفت که سیدجعفر شبیری در آن سالها در درسهای خارج فقه و اصول امامخمینی شرکت میکرده است. مدتی هم در درس خارج فقه و اصول شیخ مرتضی حائری یزدی شرکت کرد. علاوه بر آن، در تابستانها به مشهد میرفت و در حوزه علمیه آنجا مقیم میشد و احتمالاً از درسهای استادان آن حوزه بهره میبرده است. سیدعلی خامنهای، یکی از دوستان او در آن دوران بود.<ref>«مشهد در قبضه دو نفر بود: آیتالله میلانی و سیدعلی آقای خامنهای جوان»، ص۱۱-۱۶.</ref> سیدجعفر شبیری در کنار تحصیل دروس حوزوی، در دانشگاه الهیات (دانشکده معقول و منقول) تهران به تحصیلات خود ادامه داد.<ref>جلال آل احمد به روایت اسناد ساواک، ص۲۶.</ref> وی مدتی هم در دارالتبلیغ اسلامی، همراه با چند تن از طلاب دیگر، تکثیر اوراق درسی برخی از استادان آنجا را بر عهده داشت.<ref>دوانی، ج ۲، ص۶۱ | سیدجعفر شبیری در چنین خانوادهای به دنیا آمد و خواندن و نوشتن را در قم فراگرفت. سپس وارد حوزه علمیه قم شد و مقدمات و دروس سطح را در آنجا و نزد استادان آن حوزه ازجمله پدرش خواند. در منابع منشور، درباره استادان او اطلاعاتی در دست نیست و تنها نام احمد آذری قمی بهعنوان یکی از استادان او آمده که آذری قمی در بازجوییهایش به آن اشاره کرده است.<ref>بهبودی، ص۲۲۹.</ref> وی سپس به مشهد رفت و در حوزه علمیه آنجا به تحصیل پرداخت. در آن زمان با سیدعلی حسینی خامنهای هممباحثه بود. او به تحصیل درس خارج فقه و اصول پرداخت و ازجمله در درس امامخمینی در مسجد سلماسی قم شرکت کرد. با استناد به سالهای تدریس امامخمینی در مسجد سلماسی (از اوایل دهه ۱۳۳۰ تا سال ۱۳۴۰ش)، میتوان گفت که سیدجعفر شبیری در آن سالها در درسهای خارج فقه و اصول امامخمینی شرکت میکرده است. مدتی هم در درس خارج فقه و اصول شیخ مرتضی حائری یزدی شرکت کرد. علاوه بر آن، در تابستانها به مشهد میرفت و در حوزه علمیه آنجا مقیم میشد و احتمالاً از درسهای استادان آن حوزه بهره میبرده است. سیدعلی خامنهای، یکی از دوستان او در آن دوران بود.<ref>«مشهد در قبضه دو نفر بود: آیتالله میلانی و سیدعلی آقای خامنهای جوان»، ص۱۱-۱۶.</ref> سیدجعفر شبیری در کنار تحصیل دروس حوزوی، در دانشگاه الهیات (دانشکده معقول و منقول) تهران به تحصیلات خود ادامه داد.<ref>جلال آل احمد به روایت اسناد ساواک، ص۲۶.</ref> وی مدتی هم در دارالتبلیغ اسلامی، همراه با چند تن از طلاب دیگر، تکثیر اوراق درسی برخی از استادان آنجا را بر عهده داشت.<ref>دوانی، ج ۲، ص۶۱.</ref> | ||
== فعالیت مبارزاتی == | == فعالیت مبارزاتی == | ||
شبیری زنجانی در دوران تحصیل حوزوی در قم، به همکاری با جمعیت فدائیان اسلام به رهبری سیدمجتبی نواب صفوی میپرداخت. ازجمله در تجمعات و نشستهای آن جمعیت حضور مییافت و در یکی از این تجمعات بود که براثر حمله مأموران حکومت پهلوی و انفجار نارنجک، از ناحیه چشم.<ref>جلال آل احمد به روایت اسناد ساواک، ص۲۰۶.</ref> و پیشانی زخمی شد.<ref>خاطرات حجتالاسلام جعفر شجونی، ص۴۲.</ref> در یکی از گزارشهای ساواک درباره جمعیت فدائیان اسلام، از سیدجعفر شبیری بهعنوان یکی از اعضای افراطی آن جمعیت نام برده شده است.<ref>جلال آل احمد به روایت...، ص۲۰۶.</ref> وی پس از شهادت اعضای جمعیت فدائیان اسلام ازجمله سیدمجتبی نواب صفوی (۱۳۳۴ش)، به مشهد رفت و همراه با جمعی از طلاب علوم حوزوی ازجمله سیدعلی خامنهای، درصدد تداوم راه و روش آنان مبنی بر جلوگیری از باز بودن سینماها در ماه محرم برآمد. در آن زمینه نامههایی را تهیه و به برخی افراد ذینفوذ ازجمله استاندار وقت خراسان ارسال کردند و به او نسبت به عواقب عدم رعایت حرمت ماه محرم هشدار دادند.<ref>«مشهد در قبضه دو نفر بود: آیتالله میلانی و سیدعلی آقای خامنهای جوان»، ص۱۱-۱۶.</ref> وی سپس به تهران رفت و به اقامه نماز جماعت در خیابان قزوین تهران پرداخت.<ref>جلال آل احمد به روایت...، ص۲۰۶ | شبیری زنجانی در دوران تحصیل حوزوی در قم، به همکاری با جمعیت فدائیان اسلام به رهبری سیدمجتبی نواب صفوی میپرداخت. ازجمله در تجمعات و نشستهای آن جمعیت حضور مییافت و در یکی از این تجمعات بود که براثر حمله مأموران حکومت پهلوی و انفجار نارنجک، از ناحیه چشم.<ref>جلال آل احمد به روایت اسناد ساواک، ص۲۰۶.</ref> و پیشانی زخمی شد.<ref>خاطرات حجتالاسلام جعفر شجونی، ص۴۲.</ref> در یکی از گزارشهای ساواک درباره جمعیت فدائیان اسلام، از سیدجعفر شبیری بهعنوان یکی از اعضای افراطی آن جمعیت نام برده شده است.<ref>جلال آل احمد به روایت...، ص۲۰۶.</ref> وی پس از شهادت اعضای جمعیت فدائیان اسلام ازجمله سیدمجتبی نواب صفوی (۱۳۳۴ش)، به مشهد رفت و همراه با جمعی از طلاب علوم حوزوی ازجمله سیدعلی خامنهای، درصدد تداوم راه و روش آنان مبنی بر جلوگیری از باز بودن سینماها در ماه محرم برآمد. در آن زمینه نامههایی را تهیه و به برخی افراد ذینفوذ ازجمله استاندار وقت خراسان ارسال کردند و به او نسبت به عواقب عدم رعایت حرمت ماه محرم هشدار دادند.<ref>«مشهد در قبضه دو نفر بود: آیتالله میلانی و سیدعلی آقای خامنهای جوان»، ص۱۱-۱۶.</ref> وی سپس به تهران رفت و به اقامه نماز جماعت در خیابان قزوین تهران پرداخت.<ref>جلال آل احمد به روایت...، ص۲۰۶.</ref> | ||
او با آغاز نهضت اسلامی به رهبری امامخمینی، به فعالیت علیه حکومت پهلوی پرداخت و همراه با طلاب علوم حوزوی، اعلامیهها و بیانیههایی را علیه حکومت پهلوی یا در پشتیبانی از امامخمینی امضا میکرد. ازجمله در مهر ۱۳۴۲ و در آستانه آغاز به کار حوزههای علمیه، همراه با جمعی از علما و روحانیان و مدرسان حوزه علمیه قم، با ارسال نامهای سرگشاده به هیئت دولت و اشاره به آغاز سال تحصیلی جدید و در حصر بودن امامخمینی در تهران، ضمن تأکید بر غیرقانونی بودن این حصر، خواستار آزادی ایشان و آیات شیخ بهاءالدین محلاتی و سیدحسن طباطبایی قمی شدند و در پایان از حوزه علمیه نجف اشرف، علمای مهاجر به تهران در اعتراض به دستگیری امامخمینی و سایر روحانیان مبارز که «در این نهضت مقدس از هر گونه فداکاری و ازخودگذشتگی مضایقه نداشتهاند» تشکر کردند.<ref>سیر مبارزات یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۲، ص۸۱-۸۳.</ref> در اسفند ۱۳۴۳ هم همراه با جمعی از فضلای زنجانی حوزه علمیه قم در نامهای به امیرعباس هویدا که تازه به سمت نخستوزیری منصوب شده بود، با محکوم کردن تبعید امامخمینی به خارج از کشور، خواستار آزادی و بازگرداندن ایشان به کشور شدند. آنان همچنین در آن نامه خواستار آزادی دیگر زندانیان سیاسی و لغو مصوبههای غیرقانونی و غیرشرعی شده بودند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۴۰.</ref> پس از انتقال امامخمینی به نجف اشرف هم نامهای را همراه با دیگر روحانیان مبارز به ایشان ارسال کردند و با تأکید مجدد بر غیرقانونی بودن تبعید ایشان به خارج از کشور، خرسندی خود را از حضور امامخمینی در نجف اشرف ابراز کردند و خواستار رفع محدودیتها برای بازگشت ایشان به کشور شدند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۷۳-۱۷۸؛ خسروشاهی، ج ۳، ص۹۴-۱۰۰؛ سیر مبارزات امام در آیینه اسناد ساواک، ج ۵، ص۳۷۲-۳۶۹ | او با آغاز نهضت اسلامی به رهبری امامخمینی، به فعالیت علیه حکومت پهلوی پرداخت و همراه با طلاب علوم حوزوی، اعلامیهها و بیانیههایی را علیه حکومت پهلوی یا در پشتیبانی از امامخمینی امضا میکرد. ازجمله در مهر ۱۳۴۲ و در آستانه آغاز به کار حوزههای علمیه، همراه با جمعی از علما و روحانیان و مدرسان حوزه علمیه قم، با ارسال نامهای سرگشاده به هیئت دولت و اشاره به آغاز سال تحصیلی جدید و در حصر بودن امامخمینی در تهران، ضمن تأکید بر غیرقانونی بودن این حصر، خواستار آزادی ایشان و آیات شیخ بهاءالدین محلاتی و سیدحسن طباطبایی قمی شدند و در پایان از حوزه علمیه نجف اشرف، علمای مهاجر به تهران در اعتراض به دستگیری امامخمینی و سایر روحانیان مبارز که «در این نهضت مقدس از هر گونه فداکاری و ازخودگذشتگی مضایقه نداشتهاند» تشکر کردند.<ref>سیر مبارزات یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۲، ص۸۱-۸۳.</ref> در اسفند ۱۳۴۳ هم همراه با جمعی از فضلای زنجانی حوزه علمیه قم در نامهای به امیرعباس هویدا که تازه به سمت نخستوزیری منصوب شده بود، با محکوم کردن تبعید امامخمینی به خارج از کشور، خواستار آزادی و بازگرداندن ایشان به کشور شدند. آنان همچنین در آن نامه خواستار آزادی دیگر زندانیان سیاسی و لغو مصوبههای غیرقانونی و غیرشرعی شده بودند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۴۰.</ref> پس از انتقال امامخمینی به نجف اشرف هم نامهای را همراه با دیگر روحانیان مبارز به ایشان ارسال کردند و با تأکید مجدد بر غیرقانونی بودن تبعید ایشان به خارج از کشور، خرسندی خود را از حضور امامخمینی در نجف اشرف ابراز کردند و خواستار رفع محدودیتها برای بازگشت ایشان به کشور شدند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۷۳-۱۷۸؛ خسروشاهی، ج ۳، ص۹۴-۱۰۰؛ سیر مبارزات امام در آیینه اسناد ساواک، ج ۵، ص۳۷۲-۳۶۹.</ref> | ||
سیدجعفر شبیری در اواسط دهه ۱۳۴۰ ش به تهران رفت و به اقامه نماز جماعت در مسجد اردبیلیها در خیابان قزوین آن شهر پرداخت. او آن مسجد را به صورت پایگاهی برای فعالیتهای سیاسی در آورده بود و با برخی از دانشجویان رشتههای اقتصاد و علوم سیاسی، جلساتی را در آن مسجد برگزار میکرد. همچنین او در سال ۱۳۴۷ش، درصدد تهیه نسخههایی از مقاله جلال آل احمد درباره وضعیت اقتصادی حکومت پهلوی (چاپشده در یکی از روزنامههای تهران) و ارسال به قم بود. به سبب این فعالیتها، ساواک خواستار مراقبت از رفتار او شد. در آن گزارش از شبیری زنجانی بهعنوان یک از روحانیان افراطی نام برده شده است. همچنین در آن گزارش سیدمحمدمهدی عبدخدایی، از اعضای جمعیت فدائیان اسلام که در ترور حسین فاطمی نقش داشت، یکی از دوستان او معرفی شده است. علاوه بر آن با یکی از دوستانش در آلمان مکاتباتی داشت که حساسیت ساواک را برانگیخته بود.<ref>جلال آل احمد به روایت اسناد ساواک، ص۲۰۶-۲۰۷ | سیدجعفر شبیری در اواسط دهه ۱۳۴۰ ش به تهران رفت و به اقامه نماز جماعت در مسجد اردبیلیها در خیابان قزوین آن شهر پرداخت. او آن مسجد را به صورت پایگاهی برای فعالیتهای سیاسی در آورده بود و با برخی از دانشجویان رشتههای اقتصاد و علوم سیاسی، جلساتی را در آن مسجد برگزار میکرد. همچنین او در سال ۱۳۴۷ش، درصدد تهیه نسخههایی از مقاله جلال آل احمد درباره وضعیت اقتصادی حکومت پهلوی (چاپشده در یکی از روزنامههای تهران) و ارسال به قم بود. به سبب این فعالیتها، ساواک خواستار مراقبت از رفتار او شد. در آن گزارش از شبیری زنجانی بهعنوان یک از روحانیان افراطی نام برده شده است. همچنین در آن گزارش سیدمحمدمهدی عبدخدایی، از اعضای جمعیت فدائیان اسلام که در ترور حسین فاطمی نقش داشت، یکی از دوستان او معرفی شده است. علاوه بر آن با یکی از دوستانش در آلمان مکاتباتی داشت که حساسیت ساواک را برانگیخته بود.<ref>جلال آل احمد به روایت اسناد ساواک، ص۲۰۶-۲۰۷.</ref> | ||
شبیری زنجانی در سال ۱۳۵۶-۱۳۵۷ ش، همراه با روحانیان مبارز تهران اعلامیههایی را علیه حکومت پهلوی یا در دفاع از امامخمینی امضا میکرد و با نگاهی به اعلامیهها، بیانیهها، نامهها و تلگرافهای تهیهشده توسط روحانیان مبارز تهران میتوان امضا و نام او را هم دید.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۸۱-۲۸۳، ۳۰۸-۳۰۹، ۳۶۸-۳۷۱، ۳۹۰-۳۹۱، ۳۹۶-۳۹۷، ۴۱۲-۴۱۱، ۴۱۶-۴۱۷،۴۱۸-۴۲۰، ۴۲۱-۴۲۲، ۴۳۰- ۴۲۸، ۴۵۳-۴۵۶، ۴۶۷-۴۷۰،۴۸۳-۴۸۷ و ۵۱۳-۵۱۷.</ref> او پس از پیروزی انقلاب اسلامی به فعالیت در دستگاه قضایی پرداخت و سالها مشاور عالی رئیس قوه قضائیه بود.<ref>«به مناسبت سالگرد درگذشت آیتالله آقا مجتبی تهرانی: سیدجعفر شبیری زنجانی: تقریرات امامخمینی زیر نظر ایشان چاپ میشد»، ص۱۳.</ref> همچنین امامت مسجد کانون توحید را در تهران بر عهده داشت.<ref>شریفرازی، ج۹، ص۱۹۶ | شبیری زنجانی در سال ۱۳۵۶-۱۳۵۷ ش، همراه با روحانیان مبارز تهران اعلامیههایی را علیه حکومت پهلوی یا در دفاع از امامخمینی امضا میکرد و با نگاهی به اعلامیهها، بیانیهها، نامهها و تلگرافهای تهیهشده توسط روحانیان مبارز تهران میتوان امضا و نام او را هم دید.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۸۱-۲۸۳، ۳۰۸-۳۰۹، ۳۶۸-۳۷۱، ۳۹۰-۳۹۱، ۳۹۶-۳۹۷، ۴۱۲-۴۱۱، ۴۱۶-۴۱۷،۴۱۸-۴۲۰، ۴۲۱-۴۲۲، ۴۳۰- ۴۲۸، ۴۵۳-۴۵۶، ۴۶۷-۴۷۰،۴۸۳-۴۸۷ و ۵۱۳-۵۱۷.</ref> او پس از پیروزی انقلاب اسلامی به فعالیت در دستگاه قضایی پرداخت و سالها مشاور عالی رئیس قوه قضائیه بود.<ref>«به مناسبت سالگرد درگذشت آیتالله آقا مجتبی تهرانی: سیدجعفر شبیری زنجانی: تقریرات امامخمینی زیر نظر ایشان چاپ میشد»، ص۱۳.</ref> همچنین امامت مسجد کانون توحید را در تهران بر عهده داشت.<ref>شریفرازی، ج۹، ص۱۹۶.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |