پرش به محتوا

خلیل سروش محلاتی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات عالمان شیعه
{{جعبه اطلاعات عالمان شیعه
| عنوان            =
| عنوان            =خلیل سروش محلاتی
| تصویر            =
| تصویر            =خلیل سروش محلاتی.jpg
| توضیح تصویر      =
| توضیح تصویر      =
| اندازه تصویر      =
| اندازه تصویر      =
خط ۸: خط ۸:
| لقب              =
| لقب              =
| نسب              =
| نسب              =
| تاریخ تولد        =
| تاریخ تولد        =۱۳۰۹ش
| زادگاه            =
| زادگاه            =محلات
| تاریخ وفات        =
| تاریخ وفات        =
| شهر وفات          =
| شهر وفات          =
خط ۳۱: خط ۳۱:
}}'''خلیل سروش محلاتی'''، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام‌خمینی.  
}}'''خلیل سروش محلاتی'''، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام‌خمینی.  


خلیل سروش معروف به سروش محلاتی در سال ۱۳۰۹ ش در محلات به دنیا آمد.<ref>رفیعی‌پور علویجه، ص۲۸۵.</ref> او خواندن و نوشتن را در مکتب‌خانه‌های محلات آموخت. سپس به تحصیل دروس حوزوی روی آورد و بخشی از مقدمات را در دو سال و در محلات نزد شیخ جواد ناظری خواند.<ref>رفیعی‌پور علویجه، ص۲۸۵.</ref> در همان سال‌ها امام‌خمینی در فصل‌های تابستان در محلات مقیم می‌شد و به درخواست جمعی از بزرگان آن شهر، جلسات درس اخلاق برگزار می‌کرد. سروش محلاتی همراه با برخی دیگر از طلاب جوان در این درس‌ها شرکت می‌کردند. او درباره این درس می‌گوید: «در جلسه درس اخلاق حضرت امام در محلات در ایام تابستان ـ به‌رسم عادت بعضی‎ ‏از اهالی هنگامی‌که امام جماعت یا یک روحانی وارد می‌شود صلوات می‌فرستند ـ با‎ ‏فرستادن صلوات توسط یکی از اهالی در وقت ورود امام به جلسه، ایشان آن فرد را‎ ‏خواستند و فرمودند: اگر دستور صلوات را برای عظمت رسول اکرم می‌دهی، پس آن‎ ‏را در وقت دیگری از مردم بخواهید و اگر برای ورود من می‌فرستید، راضی نیستم و‎ ‏اجازه نمی‌دهم».<ref>سلسله موی دوست، ص۱۳۳.</ref>
خلیل سروش معروف به سروش محلاتی در سال ۱۳۰۹ش در محلات به دنیا آمد.<ref>رفیعی‌پور علویجه، ص۲۸۵.</ref> او خواندن و نوشتن را در مکتب‌خانه‌های محلات آموخت. سپس به تحصیل دروس حوزوی روی آورد و بخشی از مقدمات را در دو سال و در محلات نزد شیخ جواد ناظری خواند.<ref>رفیعی‌پور علویجه، ص۲۸۵.</ref> در همان سال‌ها امام‌خمینی در فصل‌های تابستان در محلات مقیم می‌شد و به درخواست جمعی از بزرگان آن شهر، جلسات درس اخلاق برگزار می‌کرد. سروش محلاتی همراه با برخی دیگر از طلاب جوان در این درس‌ها شرکت می‌کردند. او درباره این درس می‌گوید: «در جلسه درس اخلاق حضرت امام در محلات در ایام تابستان ـ به‌رسم عادت بعضی‎ ‏از اهالی هنگامی‌که امام جماعت یا یک روحانی وارد می‌شود صلوات می‌فرستند ـ با‎ ‏فرستادن صلوات توسط یکی از اهالی در وقت ورود امام به جلسه، ایشان آن فرد را‎ ‏خواستند و فرمودند: اگر دستور صلوات را برای عظمت رسول اکرم می‌دهی، پس آن‎ ‏را در وقت دیگری از مردم بخواهید و اگر برای ورود من می‌فرستید، راضی نیستم و‎ ‏اجازه نمی‌دهم».<ref>سلسله موی دوست، ص۱۳۳.</ref>


سروش محلاتی آنگاه برای تکمیل تحصیلات حوزوی راهی قم شد و چند ماه در آنجا به ادامه داد ولی درباره درس‌ها و استادان او در این مقطع گزارشی در دست نیست. او در ادامه به اراک رفت و شش ماه در درس حاشیه ملا عبدالله و سیوطی شیخ محمد صلواتی شرکت کرد و قسمتی از معالم‌الاصول را نزد سیدحسین رسولی محلاتی (پدر سیدهاشم رسولی محلاتی) خواند.<ref>رفیعی‌پور علویجه، ص۲۸۷-۲۸۸.</ref> آنگاه به حوزه علمیه قم بازگشت و این بار در آنجا ماندگار شد، معالم‌الاصول را نزد شیخ حسین نوری همدانی تکمیل کرد، لمعتین را نزد آقایان شیخ محمد صدوقی یزدی و میرزا علی مشکینی فراگرفت و در درس رسایل از شاگردان شیخ عبدالجواد جبل عاملی اصفهانی بود. مکاسب را هم پیش سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی به پایان رساند. او پس از قبولی در امتحان درس خارج، از سال ۱۳۳۵ ش وارد درس خارج فقه و اصول شد و ابتدا به مدت یک سال از محضر درس آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی بهره برد و سپس در درس‌های خارج فقه و اصول امام‌خمینی حضور یافت و هفت سال از درس‌های ایشان بهره‌مند شد.<ref>رفیعی‌پور علویجه، ص۲۸۹.</ref> او درباره ویژگی‌های درس امام‌خمینی می‌گوید: «حضرت امام مایل بودند طلاب و شاگردانشان اهل درایت باشند نه اهل روایت؛‎ ‏تأکید می‌کردند که شاگردان تحقیق کنند، اهل نقد و بررسی بشوند؛ از این رو‎ ‏شاگردان امام در این کار ورزیده شده بودند. من شنیدم فرموده بودند که: من آن‎ ‏شاگردانی را که در قم دیده بودم در نجف کمتر دیدم». ایشان «شناخت فوق‌العاده، دقیق و لطیفی از شاگردان خود داشتند. بر اساس آن شناخت،‎ ‏هر کسی را که می‌دانستند برای فهمیدن مطلب سخن می‌گوید وجود ایشان به تمام‎ ‏معنا گوش بود و توجه می‌کردند، سپس جواب او را هم کافی و شافی می‌دادند». او درباره برخورد ایشان با شاگردان می‌گوید: «گاهی شاگردی سخنی را مطرح کرده بود و حضرت امام هم پاسخ داده بودند، اما‎ ‏فردا صبح وقتی امام به درس تشریف می‌آوردند می‌فرمودند: من از فلانی تشکر‎ ‏می‌کنم زیرا دیشب وقتی به آن اشکال فکر می‌کردم پی بردم حق به جانب ایشان‎ ‏است. این جملات همراه با نوعی عذرخواهی هم بود... چنانچه حضرت امام درک می‌کردند که سخن شاگردی از روی مجادله یا برای‎ ‏خودنمایی می‌باشد یا شلوغ می‌کند، توجهی به گفته‌های او نداشتند، زیرا شناخت‎ ‏دقیق از شاگردان خود داشتند».<ref>سلسله موی دوست، ص۱۳۴-۱۳۵.</ref>
سروش محلاتی آنگاه برای تکمیل تحصیلات حوزوی راهی قم شد و چند ماه در آنجا به ادامه داد ولی درباره درس‌ها و استادان او در این مقطع گزارشی در دست نیست. او در ادامه به اراک رفت و شش ماه در درس حاشیه ملا عبدالله و سیوطی شیخ محمد صلواتی شرکت کرد و قسمتی از معالم‌الاصول را نزد سیدحسین رسولی محلاتی (پدر سیدهاشم رسولی محلاتی) خواند.<ref>رفیعی‌پور علویجه، ص۲۸۷-۲۸۸.</ref> آنگاه به حوزه علمیه قم بازگشت و این بار در آنجا ماندگار شد، معالم‌الاصول را نزد شیخ حسین نوری همدانی تکمیل کرد، لمعتین را نزد آقایان شیخ محمد صدوقی یزدی و میرزا علی مشکینی فراگرفت و در درس رسایل از شاگردان شیخ عبدالجواد جبل عاملی اصفهانی بود. مکاسب را هم پیش سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی به پایان رساند. او پس از قبولی در امتحان درس خارج، از سال ۱۳۳۵ ش وارد درس خارج فقه و اصول شد و ابتدا به مدت یک سال از محضر درس آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی بهره برد و سپس در درس‌های خارج فقه و اصول امام‌خمینی حضور یافت و هفت سال از درس‌های ایشان بهره‌مند شد.<ref>رفیعی‌پور علویجه، ص۲۸۹.</ref> او درباره ویژگی‌های درس امام‌خمینی می‌گوید: «حضرت امام مایل بودند طلاب و شاگردانشان اهل درایت باشند نه اهل روایت؛‎ ‏تأکید می‌کردند که شاگردان تحقیق کنند، اهل نقد و بررسی بشوند؛ از این رو‎ ‏شاگردان امام در این کار ورزیده شده بودند. من شنیدم فرموده بودند که: من آن‎ ‏شاگردانی را که در قم دیده بودم در نجف کمتر دیدم». ایشان «شناخت فوق‌العاده، دقیق و لطیفی از شاگردان خود داشتند. بر اساس آن شناخت،‎ ‏هر کسی را که می‌دانستند برای فهمیدن مطلب سخن می‌گوید وجود ایشان به تمام‎ ‏معنا گوش بود و توجه می‌کردند، سپس جواب او را هم کافی و شافی می‌دادند». او درباره برخورد ایشان با شاگردان می‌گوید: «گاهی شاگردی سخنی را مطرح کرده بود و حضرت امام هم پاسخ داده بودند، اما‎ ‏فردا صبح وقتی امام به درس تشریف می‌آوردند می‌فرمودند: من از فلانی تشکر‎ ‏می‌کنم زیرا دیشب وقتی به آن اشکال فکر می‌کردم پی بردم حق به جانب ایشان‎ ‏است. این جملات همراه با نوعی عذرخواهی هم بود... چنانچه حضرت امام درک می‌کردند که سخن شاگردی از روی مجادله یا برای‎ ‏خودنمایی می‌باشد یا شلوغ می‌کند، توجهی به گفته‌های او نداشتند، زیرا شناخت‎ ‏دقیق از شاگردان خود داشتند».<ref>سلسله موی دوست، ص۱۳۴-۱۳۵.</ref>
۲۱٬۳۲۴

ویرایش