۲۱٬۲۱۷
ویرایش
جز (added Category:پروژه شاگردان using HotCat) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
سید علی غیوری در بعضی مواقع برای سفرهای تبلیغی به حسین آباد ملایر میرفت و به همین علت نزد ملایری-های از شهرت خوبی برخوردار بود. در عید غدیر ۱۳۴۰ ش، با دعوت هیئت ملایریها مقیم شهرری به آنجا رفت و با درخواست آنان برای اقامت در شهرری مواجه شد و آن دعوت را پذیرفت و از همان زمان در شهرری اقامت گزید. او مسجد امام حسن العسکری (ع) را در مدت کوتاهی تجدید بنا کرد و انجا به پایگاهی برای فعالیتهای سیاسی علیه حکومت پهلوی تبدیل کرد (آئینه دار مهر: خاطرات آیتالله غیوری، ۷۶-۷۳). او در همان زمان همراه با برخی دیگر از شاگردان امام خمینی ایشان را مجاب کرد شهریه بپردازد و غیوری اولین فردی بود که وجوهات شرعیه را به امام خمینی تقدیم کرد (همان، ۶۲-۶۳) و بر اساس خاطرات علیاکبر مسعودی خمینی، اولین شهریهای که امام خمینی در قم توزیع کرد، توسط او تقدیم شده بود (خاطرات آیتالله مسعودی خمینی، ۲۰۲-۲۰۳). براثر تلاشهای او در ترویج مرجعیت امام خمینی، بخش زیادی از مردم شهرری به تقلید از امام خمینی بهعنوان مرجع تقلید تامه روی آوردند و این استقبال همهجانبه از شدت سختگیری ساواک نسبت به مقلدان امام خمینی در محل کاست. غیوری در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ بهمحض شنیدن خبر دستگیری امام خمینی، مردم شهرری را برای راهپیمایی اعتراضآمیز به سمت تهران دعوت کرد. هنگامی که علمای بلاد در اعتراض به دستگیری امام خمینی رو به جانب حضرت عبدالعظیم آورده و در آنجا متحصن شدند، منزل غیوری مرکز فعالیت روحانیان انقلابی شد و حسینعلی منتظری و بسیاری از علما، برای گفتگو درباره حوادث روز به خانه وی میآمدند (حاجی بیگی کندری، ۲۷۵). همچنین به جرم صدور قبضهایی به نام امام خمینی توسط ساواک دستگیر و در زندان قزل قلعه زندانی شد (آئینه دار مهر: خاطرات آیتالله غیوری، ۶۳). پس از آن هم به خاطر فعالیتهای سیاسی بارها دستگیر شد و مورد تهدید ساواک قرار گرفت. او در سال ۱۳۴۶ ش در زندان انفرادی زندانی بود (آیتاللهالعظمی حسین نوری همدانی، ۱۵۴). | سید علی غیوری در بعضی مواقع برای سفرهای تبلیغی به حسین آباد ملایر میرفت و به همین علت نزد ملایری-های از شهرت خوبی برخوردار بود. در عید غدیر ۱۳۴۰ ش، با دعوت هیئت ملایریها مقیم شهرری به آنجا رفت و با درخواست آنان برای اقامت در شهرری مواجه شد و آن دعوت را پذیرفت و از همان زمان در شهرری اقامت گزید. او مسجد امام حسن العسکری (ع) را در مدت کوتاهی تجدید بنا کرد و انجا به پایگاهی برای فعالیتهای سیاسی علیه حکومت پهلوی تبدیل کرد (آئینه دار مهر: خاطرات آیتالله غیوری، ۷۶-۷۳). او در همان زمان همراه با برخی دیگر از شاگردان امام خمینی ایشان را مجاب کرد شهریه بپردازد و غیوری اولین فردی بود که وجوهات شرعیه را به امام خمینی تقدیم کرد (همان، ۶۲-۶۳) و بر اساس خاطرات علیاکبر مسعودی خمینی، اولین شهریهای که امام خمینی در قم توزیع کرد، توسط او تقدیم شده بود (خاطرات آیتالله مسعودی خمینی، ۲۰۲-۲۰۳). براثر تلاشهای او در ترویج مرجعیت امام خمینی، بخش زیادی از مردم شهرری به تقلید از امام خمینی بهعنوان مرجع تقلید تامه روی آوردند و این استقبال همهجانبه از شدت سختگیری ساواک نسبت به مقلدان امام خمینی در محل کاست. غیوری در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ بهمحض شنیدن خبر دستگیری امام خمینی، مردم شهرری را برای راهپیمایی اعتراضآمیز به سمت تهران دعوت کرد. هنگامی که علمای بلاد در اعتراض به دستگیری امام خمینی رو به جانب حضرت عبدالعظیم آورده و در آنجا متحصن شدند، منزل غیوری مرکز فعالیت روحانیان انقلابی شد و حسینعلی منتظری و بسیاری از علما، برای گفتگو درباره حوادث روز به خانه وی میآمدند (حاجی بیگی کندری، ۲۷۵). همچنین به جرم صدور قبضهایی به نام امام خمینی توسط ساواک دستگیر و در زندان قزل قلعه زندانی شد (آئینه دار مهر: خاطرات آیتالله غیوری، ۶۳). پس از آن هم به خاطر فعالیتهای سیاسی بارها دستگیر شد و مورد تهدید ساواک قرار گرفت. او در سال ۱۳۴۶ ش در زندان انفرادی زندانی بود (آیتاللهالعظمی حسین نوری همدانی، ۱۵۴). | ||
غیوری همزمان با شهرری، همراه با روحانیان تهران نیز به فعالیتهای سیاسی ادامه میداد و اعلامیههایی را علیه حکومت پهلوی صادر میکرد؛ فعالیتی که تشکل «جامعه روحانیت مبارز» از دل آن سر برآورد (خاطرات آیتالله غیوری، ۹۰-۹۱). در سال ۱۳۴۹ ش و پس از رحلت آیتالله سید محسن طباطبایی حکیم، همراه با جمعی از روحانیان تهران، با ارسال تلگرافی به امام خمینی، آن واقعه را به آن «پیشوای عظیمالشأن» تسلیت گفتند (روحانی، ج ۲، ۵۷۷-۵۷۸؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۲۲۳ ـ ۲۲۴). او در کنار مبارزه با حکومت پهلوی در امور اجتماعی هم فعال بود. دو دبستان به نامهای «سجادیه» و «رضویه» برای دختران و پسران منطقه ساخت و مکانی را نیز برای سرپرستی ایتام ایجاد کرد و صندوق قرضالحسنهای را هم به همین منظور بنیان نهاد (آئینه دار مهر: خاطرات آیتالله غیوری، ۷۴-۷۶). به همت او خیابان «سیمان» شهرری که از لحاظ مفاسد شهره بود، محیطی فرهنگی و مذهبی شد؛ چنانکه او با پول گزافی، قهوهخانه مجاور مسجد را که محل فساد بود، خراب و تبدیل به کتابخانه کرد. همچنین برخی از جلسات روحانیان مبارز تهران در خانه او برگزار میشد. غیوری در سال ۱۳۵۰ ش به سبب مشارکت در انتشار اعلامیه امام خمینی در تقبیح تاجگذاری شاه، دستگیر و به زندان قزلقلعه منتقل شد و تحت شکنجه قرار گرفت و پس از یک سال آزاد گردید (همان، ۹۶-۱۰۵؛ حاجی بیگی کندری، ۲۷۵). پس از آزادی به فعالیتهای سیاسی ادامه داد؛ بهویژه در برگزاری جلسات روحانیان مبارز فعال بود. تداوم این فعالیتها باعث شد تا ساواک درصدد تبعید او از تهران برآید. ساواک ابتدا تصمیم گرفت تا او را به بندر دیلم در جنوب کشور تبعید کند، ولی با مخالفت رئیس دادگستری شهرری که از دوستان او بود در نهایت در سال ۱۳۵۲ ش به سه سال اقامت اجباری در شهرستان سیرجان محکوم شد (آئینه دار مهر: خاطرات آیتالله غیوری، ۱۱۳-۱۱۴؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۳، ۷۵). غیوری در سیرجان به فعالیتهای سیاسی ـ مذهبی ادامه داد و ازجمله به اقامه نماز جماعت در مسجد حاج غلامحسین خان آن شهر پرداخت که با ممانعت ساواک مواجه شد. پس از آن، جلساتی را در منزل خود برگزار میکرد و در دعوت از روحانیان برای سخنرانی در سیرجان فعال بود. همچنین در سوق دادن جمعی از جوانان آن شهر به تحصیل دروس حوزوی نقش داشت. یکی دیگر از اقدامات او در سیرجان، راهنمایی روحانیان غیر بومی درباره نحوه مواجهه با مأموران ساواک بود و با این راهنماییها، از شکنجه شدن آنان جلوگیری میکرد. او در همان زمان نگارش تفسیر قرآن را آغاز کرد و سیزده جزء قرآن را تفسیر نمود که آن تفسیر پس از پیروزی انقلاب اسلامی با عنوان تفسیر مبین در دو جلد منتشر شد (افاضاتی، ۱۸۱-۱۸۵). در گزارشی از ساواک از حضور او در کرمان سخن رفته است. او در همان سال ممنوعالمنبر شد (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۳، ۷۹). در سال ۱۳۵۴ ش نیز از سوی ساواک ممنوعالمنبر گردید (همان، ۱۹۷-۱۹۹). غیوری پس از آزادی و بازگشت به شهرری، همراه با روحانیان مبارز تهران با صدور اعلامیههای انتقادی، به مبارزه با آن حکومت ادامه داد و امضای او در اغلب اعلامیههای فوق دیده میشود (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۲۳۱، ۲۳۳، ۲۳۷، ۲۴۳، ۲۵۵، ۲۶۵، ۲۸۳، ۲۸۹، ۳۰۹، ۳۱۴، ۳۲۴، ۳۷۰، ۳۸۸، ۳۹۱، ۳۹۷، ۴۱۰، ۴۱۶، ۴۱۷، ۴۳۰، ۴۳۷، ۴۵۵، ۴۷۰، ۴۸۶، ۵۰۴، ۵۱۱، ۵۱۶، ۵۳۶). | غیوری همزمان با شهرری، همراه با روحانیان تهران نیز به فعالیتهای سیاسی ادامه میداد و اعلامیههایی را علیه حکومت پهلوی صادر میکرد؛ فعالیتی که تشکل «جامعه روحانیت مبارز» از دل آن سر برآورد (خاطرات آیتالله غیوری، ۹۰-۹۱). در سال ۱۳۴۹ ش و پس از رحلت آیتالله سید محسن طباطبایی حکیم، همراه با جمعی از روحانیان تهران، با ارسال تلگرافی به امام خمینی، آن واقعه را به آن «پیشوای عظیمالشأن» تسلیت گفتند (روحانی، ج ۲، ۵۷۷-۵۷۸؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۲۲۳ ـ ۲۲۴). او در کنار مبارزه با حکومت پهلوی در امور اجتماعی هم فعال بود. دو دبستان به نامهای «سجادیه» و «رضویه» برای دختران و پسران منطقه ساخت و مکانی را نیز برای سرپرستی ایتام ایجاد کرد و صندوق قرضالحسنهای را هم به همین منظور بنیان نهاد (آئینه دار مهر: خاطرات آیتالله غیوری، ۷۴-۷۶). به همت او خیابان «سیمان» شهرری که از لحاظ مفاسد شهره بود، محیطی فرهنگی و مذهبی شد؛ چنانکه او با پول گزافی، قهوهخانه مجاور مسجد را که محل فساد بود، خراب و تبدیل به کتابخانه کرد. همچنین برخی از جلسات روحانیان مبارز تهران در خانه او برگزار میشد. غیوری در سال ۱۳۵۰ ش به سبب مشارکت در انتشار اعلامیه امام خمینی در تقبیح تاجگذاری شاه، دستگیر و به زندان قزلقلعه منتقل شد و تحت شکنجه قرار گرفت و پس از یک سال آزاد گردید (همان، ۹۶-۱۰۵؛ حاجی بیگی کندری، ۲۷۵). پس از آزادی به فعالیتهای سیاسی ادامه داد؛ بهویژه در برگزاری جلسات روحانیان مبارز فعال بود. تداوم این فعالیتها باعث شد تا ساواک درصدد تبعید او از تهران برآید. ساواک ابتدا تصمیم گرفت تا او را به بندر دیلم در جنوب کشور تبعید کند، ولی با مخالفت رئیس دادگستری شهرری که از دوستان او بود در نهایت در سال ۱۳۵۲ ش به سه سال اقامت اجباری در شهرستان سیرجان محکوم شد (آئینه دار مهر: خاطرات آیتالله غیوری، ۱۱۳-۱۱۴؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۳، ۷۵). غیوری در سیرجان به فعالیتهای سیاسی ـ مذهبی ادامه داد و ازجمله به اقامه نماز جماعت در مسجد حاج غلامحسین خان آن شهر پرداخت که با ممانعت ساواک مواجه شد. پس از آن، جلساتی را در منزل خود برگزار میکرد و در دعوت از روحانیان برای سخنرانی در سیرجان فعال بود. همچنین در سوق دادن جمعی از جوانان آن شهر به تحصیل دروس حوزوی نقش داشت. یکی دیگر از اقدامات او در سیرجان، راهنمایی روحانیان غیر بومی درباره نحوه مواجهه با مأموران ساواک بود و با این راهنماییها، از شکنجه شدن آنان جلوگیری میکرد. او در همان زمان نگارش تفسیر قرآن را آغاز کرد و سیزده جزء قرآن را تفسیر نمود که آن تفسیر پس از پیروزی انقلاب اسلامی با عنوان تفسیر مبین در دو جلد منتشر شد (افاضاتی، ۱۸۱-۱۸۵). در گزارشی از ساواک از حضور او در کرمان سخن رفته است. او در همان سال ممنوعالمنبر شد (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۳، ۷۹). در سال ۱۳۵۴ ش نیز از سوی ساواک ممنوعالمنبر گردید (همان، ۱۹۷-۱۹۹). غیوری پس از آزادی و بازگشت به شهرری، همراه با روحانیان مبارز تهران با صدور اعلامیههای انتقادی، به مبارزه با آن حکومت ادامه داد و امضای او در اغلب اعلامیههای فوق دیده میشود (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۲۳۱، ۲۳۳، ۲۳۷، ۲۴۳، ۲۵۵، ۲۶۵، ۲۸۳، ۲۸۹، ۳۰۹، ۳۱۴، ۳۲۴، ۳۷۰، ۳۸۸، ۳۹۱، ۳۹۷، ۴۱۰، ۴۱۶، ۴۱۷، ۴۳۰، ۴۳۷، ۴۵۵، ۴۷۰، ۴۸۶، ۵۰۴، ۵۱۱، ۵۱۶، ۵۳۶). | ||
غیوری پس از پیروزی انقلاب اسلامی در تشکیل کمیته انقلاب اسلامی شهرری نقش داشت و مسئولیت آن کمیته را برعهده گرفت. در آن زمان همراه با برخی دیگر از روحانیان جمعیت تعاون اسلامی را با هدف ارسال کمک به مناطق محروم بنیان نهاد و از جمله در راهاندازی کارگاههای قالیبافی در مناطق محروم استان سیستان و بلوچستان نقش داشت. در سال ۱۳۵۸-۱۳۵۹ هم در راس هیاتی برای معرفی انقلاب اسلامی به کشورهای مالی، کنیا، غنا و تانزانیا سفر کرد و حوزه علمیه را در کشور مالی بنیان نهاد(آئینه دار مهر: خاطرات آیتالله غیوری، ۱۳۳-۱۳۷). با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، در مناطق جنگی ازجمله کردستان و آذربایجان غربی حضور مییافت و از سال ۱۳۶۰ ش به فعالیت در جمعیت هلال احمر پرداخت (کاظمینی، ج ۲٬۶۱۹) و در اردیبهشت ۱۳۶۱ با حکم امام خمینی به نمایندگی ایشان در آن جمعیت منصوب گردید (صحیفه امام، ج ۱۶، ۲۴۳). همزمان به فعالیت در جامعه روحانیت مبارز تهران ادامه داد. سپس به سمت امام جمعه شهرری منصوب گردید (کاظمینی، ج ۲، ۶۱۸). در چهارمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی با رأی مردم تهران و شهرری به نمایندگی برگزیده شد (معرفی نمایندگان مجلس شورای اسلامی...، ۴۵۳). او همچنین مدتی نماینده ولیفقیه در انجمن اسلامی مهندسان، عضو دفتر مقام معظم رهبری، رئیس و عضو هیئتمدیره جمعیت تعاون اسلامی، جامعه تعلیمات اسلامی، بنیاد حضرت خدیجه (س)، عضو شورای مرکزی رسیدگی به امور مساجد، و عضو هیئتامنای آستانه مقدس حضرت عبدالعظیم (ع) (کاظمینی، ج ۲، ۶۱۹) نماینده رهبری در انجمن فارغ التحصیلات اروپا و آمریکا و تولیت ابن بابویه نیز بود (آئینه دار مهر: خاطرات آیتالله غیوری، ۱۶۳). غیوری در سال ۱۳۷۹ ش پس از رحلت شیخ مهدی حائری تهرانی امام جماعت مسجد ارک تهران، امامت جماعت آن مسجد را بر عهده گرفت و سالها به اقامه نماز جماعت و سخنرانی در آنجا میپرداخت. | |||
غیوری در کنار فعالیتهای فوق، به تألیف و تدریس دروس حوزوی نیز میپرداخت و از تألیفات او میتوان به موارد زیر اشاره کرد: تفسیر مبین در ۶ جلد و تعالیم دین اسلام در ۴ جلد. او در سال ۱۳۸۵ ش و در اولین همایش ائمه جماعت اهلقلم، به سبب نگارش تفسیر مبین مورد تقدیر قرار گرفت. غیوری در امور اجتماعی از روحانیان فعال بود و دهها مؤسسه، مدرسه و مسجد را بنیان نهاد؛ ازجمله میتوان به احداث مدارس سجادیه و رضویه، احداث مدرسه علمیه عترت در قم، چندین صندوق قرضالحسنه و دارالایتام و... اشاره کرد. سید علی غیوری در ۲۷ آذر ۱۳۹۷ درگذشت و پیکرش پس از اقامه نماز توسط محمد امامی کاشانی، در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) به خاک سپرده شد (انصاری، ۱۷۵-۱۷۶). | غیوری در کنار فعالیتهای فوق، به تألیف و تدریس دروس حوزوی نیز میپرداخت و از تألیفات او میتوان به موارد زیر اشاره کرد: تفسیر مبین در ۶ جلد و تعالیم دین اسلام در ۴ جلد. او در سال ۱۳۸۵ ش و در اولین همایش ائمه جماعت اهلقلم، به سبب نگارش تفسیر مبین مورد تقدیر قرار گرفت. غیوری در امور اجتماعی از روحانیان فعال بود و دهها مؤسسه، مدرسه و مسجد را بنیان نهاد؛ ازجمله میتوان به احداث مدارس سجادیه و رضویه، احداث مدرسه علمیه عترت در قم، چندین صندوق قرضالحسنه و دارالایتام و... اشاره کرد. سید علی غیوری در ۲۷ آذر ۱۳۹۷ درگذشت و پیکرش پس از اقامه نماز توسط محمد امامی کاشانی، در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) به خاک سپرده شد (انصاری، ۱۷۵-۱۷۶). | ||
منابع: آئینه دار مهر: خاطرات آیتالله غیوری (۱۳۸۶)، به کوشش محمدرضا سرابندی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ آیتاللهالعظمی حسین نوری همدانی به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۶)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات؛ اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج ۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ افاضاتی، علی (۱۳۸۵)، انقلاب اسلامی در سیرجان، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ انصاری، ناصرالدین (۱۳۹۳)، «درگذشتگان: آیتالله غیوری»، دوماهنامه آینه پژوهش، شماره ۱۴۹-۱۵۰، آذر- اسفند؛ حاجی بیگی کندری، محمدعلی (۱۳۸۹)، «غیوری، سید علی»، فرهنگنامه رجال روحانی عصر امام خمینی، تألیف: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ج ۱، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ خاطرات ۱۵ خرداد (۱۳۷۸)، به کوشش علی باقری، دفتر هشتم، تهران، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی؛ خاطرات آیتالله سید علی غیوری (۱۳۸۶)، تدوین: محمدرضا سرابندی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ خاطرات آیتالله مسعودی خمینی (۱۳۸۱)، تدوین: جواد امامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ سلسله موی دوست: خاطرات دوران تدریس امام خمینی (س) به نقل از شاگردان، دوستان و منسوبین (۱۳۸۳)، به کوشش مجتبی فراهانی با مقدمه عباسعلی عمید زنجانی، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)؛ صحیفه دل، مطالب و خاطراتی از شاگردان حضرت امام خمینی (س) (۱۳۷۸)، ج ۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)؛ کاظمینی، میرزا محمد (۱۳۸۴)، دانشنامه ائمه جمعه سراسر کشور، ج ۲، تهران، برگ رضوان؛ معرفی نمایندگان مجلس شورای اسلامی از آغاز انقلاب شکوهمند اسلامی تا پایان دوره پنجم قانونگذاری (۱۳۷۸)، تهران، اداره کل امور فرهنگی و روابط عمومی مجلس شورای اسلامی. | منابع: آئینه دار مهر: خاطرات آیتالله غیوری (۱۳۸۶)، به کوشش محمدرضا سرابندی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ آیتاللهالعظمی حسین نوری همدانی به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۶)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات؛ اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج ۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ افاضاتی، علی (۱۳۸۵)، انقلاب اسلامی در سیرجان، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ انصاری، ناصرالدین (۱۳۹۳)، «درگذشتگان: آیتالله غیوری»، دوماهنامه آینه پژوهش، شماره ۱۴۹-۱۵۰، آذر- اسفند؛ حاجی بیگی کندری، محمدعلی (۱۳۸۹)، «غیوری، سید علی»، فرهنگنامه رجال روحانی عصر امام خمینی، تألیف: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ج ۱، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ خاطرات ۱۵ خرداد (۱۳۷۸)، به کوشش علی باقری، دفتر هشتم، تهران، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی؛ خاطرات آیتالله سید علی غیوری (۱۳۸۶)، تدوین: محمدرضا سرابندی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ خاطرات آیتالله مسعودی خمینی (۱۳۸۱)، تدوین: جواد امامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ سلسله موی دوست: خاطرات دوران تدریس امام خمینی (س) به نقل از شاگردان، دوستان و منسوبین (۱۳۸۳)، به کوشش مجتبی فراهانی با مقدمه عباسعلی عمید زنجانی، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)؛ صحیفه دل، مطالب و خاطراتی از شاگردان حضرت امام خمینی (س) (۱۳۷۸)، ج ۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)؛ کاظمینی، میرزا محمد (۱۳۸۴)، دانشنامه ائمه جمعه سراسر کشور، ج ۲، تهران، برگ رضوان؛ معرفی نمایندگان مجلس شورای اسلامی از آغاز انقلاب شکوهمند اسلامی تا پایان دوره پنجم قانونگذاری (۱۳۷۸)، تهران، اداره کل امور فرهنگی و روابط عمومی مجلس شورای اسلامی. | ||
[[رده:پروژه شاگردان]] | [[رده:پروژه شاگردان]] |