۲۱٬۲۱۷
ویرایش
جز (added Category:پروژه شاگردان using HotCat) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
سید رضا صدر دوران ابتدایی را در مشهد گذراند. آنگاه وارد حوزه علمیه مشهد شد و ادبیات ازجمله مطول و شمسیه را در آن حوزه و نزد استادان آنجا ازجمله میرزا محمدتقی ادیب نیشابوری آموخت (کمالی، ۴۳۱). در آن دوره با مرتضی مطهری هممباحثه بود و درسهایی چون مغنی و مطول را با او مباحثه میکرد (خسروشاهی و میرصفی، ۲۱۶). به باور برخی پژوهشگران، مرتضی مطهری بخشی از دروس ریاضی را در همان حوزه نزد او خواند (کمالی، ۴۳۲). آیتالله صدر آنگاه راهی قم شد و در حوزه علمیه آن شهر بخش دیگری از دروس ادبیات را نزد میرزا محمدعلی ادیب تهرانی آموخت. سپس در درس میرزا عبدالحسین فقیهی رشتی شرکت کرد (طباطبایی، ۲۲۶). او درس مکاسب را با سید اسدالله مدنی تبریزی مباحثه کرد. سپس از درس پدرش آیتالله سید صدرالدین صدر، آیتالله سید شهابالدین مرعشی نجفی و آیتالله سید محمد محقق داماد بهره برد (کمالی، ۴۳۲). سپس در درس خارج فقه و اصول آیتالله سید محمد حجت کوهکمری حضور یافت. پس از ورود آیتالله سید حسین طباطبایی بروجردی به قم در درس خارج فقه و اصول ایشان حضور یافت و مدتی هم از درس آیتالله سید محمد محقق داماد بهرهمند شد (همان؛ طباطبایی، ۲۲۶). او همزمان با تحصیل دروس خارج فقه و اصول، در درس فلسفه و عرفان امام خمینی هم حضور یافت (زریاب خویی، ۱۳۸۷، ۶۱-۶۳؛ امام به روایت دانشوران، ۱۶۷-۱۷۰؛ جواهرکلام، ج ۴، ۲۱۶۲) و از شاگردان درس معقول امام خمینی به شمار میرفت (شریف رازی، ج ۴، ۵۰۴) و دروسی چون شرح منظومه ملاهادی سبزواری و اسفار اربعه ملاصدرا را هم نزد امام خمینی فراگرفت. سید رضا صدر درباره حضور در درس اسفار امام خمینی میگوید: «آقای خمینی در تدریس اسفار بسیار توانمند بود اما... بر شفای ابنسینا مثل اسفار تسلط ندارد. او شاگرد ملاصدرا بود». از همدورههای او میتوان به محمد فکور یزدی، مهدی حائری یزدی، شیخ عبدالجواد جبل عاملی، سید عزالدین حسینی زنجانی، میرزا صادق سرابی و یحیی عبادی اشاره کرد (کمالی، ۴۳۶). صدر در مصاحبهای از حضور در درس عرفان امام خمینی نیز سخن گفته است: «پنج یا شش نفر بودیم که تقریباً پنج سال نزد حضرت امام (ره) عرفان خواندیم و این درس از روی متن خاصی نبود؛ بلکه از مطالبی بود که سینه به سینه از دیگر اساتید عرفان به وی رسیده بود» (خسروشاهی و میرصفی، ۲۱۴-۲۱۷). کتابهای درسی که امام خمینی در درس عرفان تدریس میکرد شرح قیصری بر فصوص الحکم ابن عربی بود (کمالی، ۴۳۶). | سید رضا صدر دوران ابتدایی را در مشهد گذراند. آنگاه وارد حوزه علمیه مشهد شد و ادبیات ازجمله مطول و شمسیه را در آن حوزه و نزد استادان آنجا ازجمله میرزا محمدتقی ادیب نیشابوری آموخت (کمالی، ۴۳۱). در آن دوره با مرتضی مطهری هممباحثه بود و درسهایی چون مغنی و مطول را با او مباحثه میکرد (خسروشاهی و میرصفی، ۲۱۶). به باور برخی پژوهشگران، مرتضی مطهری بخشی از دروس ریاضی را در همان حوزه نزد او خواند (کمالی، ۴۳۲). آیتالله صدر آنگاه راهی قم شد و در حوزه علمیه آن شهر بخش دیگری از دروس ادبیات را نزد میرزا محمدعلی ادیب تهرانی آموخت. سپس در درس میرزا عبدالحسین فقیهی رشتی شرکت کرد (طباطبایی، ۲۲۶). او درس مکاسب را با سید اسدالله مدنی تبریزی مباحثه کرد. سپس از درس پدرش آیتالله سید صدرالدین صدر، آیتالله سید شهابالدین مرعشی نجفی و آیتالله سید محمد محقق داماد بهره برد (کمالی، ۴۳۲). سپس در درس خارج فقه و اصول آیتالله سید محمد حجت کوهکمری حضور یافت. پس از ورود آیتالله سید حسین طباطبایی بروجردی به قم در درس خارج فقه و اصول ایشان حضور یافت و مدتی هم از درس آیتالله سید محمد محقق داماد بهرهمند شد (همان؛ طباطبایی، ۲۲۶). او همزمان با تحصیل دروس خارج فقه و اصول، در درس فلسفه و عرفان امام خمینی هم حضور یافت (زریاب خویی، ۱۳۸۷، ۶۱-۶۳؛ امام به روایت دانشوران، ۱۶۷-۱۷۰؛ جواهرکلام، ج ۴، ۲۱۶۲) و از شاگردان درس معقول امام خمینی به شمار میرفت (شریف رازی، ج ۴، ۵۰۴) و دروسی چون شرح منظومه ملاهادی سبزواری و اسفار اربعه ملاصدرا را هم نزد امام خمینی فراگرفت. سید رضا صدر درباره حضور در درس اسفار امام خمینی میگوید: «آقای خمینی در تدریس اسفار بسیار توانمند بود اما... بر شفای ابنسینا مثل اسفار تسلط ندارد. او شاگرد ملاصدرا بود». از همدورههای او میتوان به محمد فکور یزدی، مهدی حائری یزدی، شیخ عبدالجواد جبل عاملی، سید عزالدین حسینی زنجانی، میرزا صادق سرابی و یحیی عبادی اشاره کرد (کمالی، ۴۳۶). صدر در مصاحبهای از حضور در درس عرفان امام خمینی نیز سخن گفته است: «پنج یا شش نفر بودیم که تقریباً پنج سال نزد حضرت امام (ره) عرفان خواندیم و این درس از روی متن خاصی نبود؛ بلکه از مطالبی بود که سینه به سینه از دیگر اساتید عرفان به وی رسیده بود» (خسروشاهی و میرصفی، ۲۱۴-۲۱۷). کتابهای درسی که امام خمینی در درس عرفان تدریس میکرد شرح قیصری بر فصوص الحکم ابن عربی بود (کمالی، ۴۳۶). | ||
سید رضا صدر در سنین جوانی به درجه اجتهاد رسید و علامه عبدالحسین شرفالدین پس از آزمودن توان او در علوم حوزوی، وی را نور چشم خود و موجب افتخار خاندان شرفالدین نامید (کمالی، ۴۳۷). او همچنین به تدریس فلسفه در حوزه علمیه قم میپرداخت و سید مصطفی خمینی به دستور امام خمینی، فلسفه را نزد او خواند (انقلاب و دیپلماسی...، ۲۹). او آنگاه به تدریس درس خارج فقه و اصول پرداخت (همان). همچنین از سال ۱۳۲۸ ش درس اخلاق را در شبهای پنجشنبه در قم و در منزل پدری خود آغاز کرد و این درس تا سال ۱۳۴۶ ش که به تهران عزیمت کرد تداوم یافت و نتیجه آن جلسات، سهگانه دروغ، حسد و استقامت بود (خسروشاهی و میرصفی، ۲۱۷). در کنار تدریس درس اخلاق، برخی از دروس متداول حوزوی را هم تدریس میکرد؛ ازجمله ابتدا درسهایی چون مطول و مغنی را تدریس کرد و سپس به تدریس دروس عالی سطح چون رسایل، مکاسب و کفایه روی آورد و شاگردان زیادی را تربیت کرد و به نوشته محمد رازی در آثار الحجه که در سال ۱۳۳۲ ش انتشار یافت، از افاضل مدرسین و دانشمندان حوزه علمیه قم به شمار میرفت (همان، ۴۳۸). ساواک در گزارشی درباره مدرسان حوزه علمیه قم، او را از جوانترین مدرسان آن حوزه نامید (مدرسه فیضیه به روایت اسناد ساواک، ۶). سید رضا صدر از سال ۱۳۲۸ ش نماز جماعت را در مسجد صحن موزه در حرم حضرت معصومه (س) اقامه میکرد و همزمان و پس از درگذشت پدرش آیتالله صدر، در مسجد عبداللهی (امام موسی بن جعفر (ع) فعلی) به اقامه نماز جماعت نیز میپرداخت. پس از رحلت آیتالله بروجردی هم در صحن حرم حضرت معصومه (س) نماز جماعت را اقامه میکرد. در تابستانها هم که به مشهد مقدس میرفت، نماز جماعت را در مسجد گوهرشاد آن شهر اقامه میکرد (کمالی، ۴۴۰-۴۴۱). سید رضا صدر همچنین از مدرسان فلسفه در حوزه علمیه قم به شمار میرفت و زمانی که امام خمینی به خارج از کشور تبعید شد از او خواست که اسفار اربعه و دیگر کتب فلسفی را در قم تدریس کند و او پس از آن تدریس آن درسها را هم ادامه داد (خسروشاهی و میرصفی، ۲۱۷). | سید رضا صدر در سنین جوانی به درجه اجتهاد رسید و علامه عبدالحسین شرفالدین پس از آزمودن توان او در علوم حوزوی، وی را نور چشم خود و موجب افتخار خاندان شرفالدین نامید (کمالی، ۴۳۷). او همچنین به تدریس فلسفه در حوزه علمیه قم میپرداخت و سید مصطفی خمینی به دستور امام خمینی، فلسفه را نزد او خواند (انقلاب و دیپلماسی...، ۲۹). او آنگاه به تدریس درس خارج فقه و اصول پرداخت (همان). همچنین از سال ۱۳۲۸ ش درس اخلاق را در شبهای پنجشنبه در قم و در منزل پدری خود آغاز کرد و این درس تا سال ۱۳۴۶ ش که به تهران عزیمت کرد تداوم یافت و نتیجه آن جلسات، سهگانه دروغ، حسد و استقامت بود (خسروشاهی و میرصفی، ۲۱۷). در کنار تدریس درس اخلاق، برخی از دروس متداول حوزوی را هم تدریس میکرد؛ ازجمله ابتدا درسهایی چون مطول و مغنی را تدریس کرد و سپس به تدریس دروس عالی سطح چون رسایل، مکاسب و کفایه روی آورد و شاگردان زیادی را تربیت کرد و به نوشته محمد رازی در آثار الحجه که در سال ۱۳۳۲ ش انتشار یافت، از افاضل مدرسین و دانشمندان حوزه علمیه قم به شمار میرفت (همان، ۴۳۸). ساواک در گزارشی درباره مدرسان حوزه علمیه قم، او را از جوانترین مدرسان آن حوزه نامید (مدرسه فیضیه به روایت اسناد ساواک، ۶). سید رضا صدر از سال ۱۳۲۸ ش نماز جماعت را در مسجد صحن موزه در حرم حضرت معصومه (س) اقامه میکرد و همزمان و پس از درگذشت پدرش آیتالله صدر، در مسجد عبداللهی (امام موسی بن جعفر (ع) فعلی) به اقامه نماز جماعت نیز میپرداخت. پس از رحلت آیتالله بروجردی هم در صحن حرم حضرت معصومه (س) نماز جماعت را اقامه میکرد. در تابستانها هم که به مشهد مقدس میرفت، نماز جماعت را در مسجد گوهرشاد آن شهر اقامه میکرد (کمالی، ۴۴۰-۴۴۱). سید رضا صدر همچنین از مدرسان فلسفه در حوزه علمیه قم به شمار میرفت و زمانی که امام خمینی به خارج از کشور تبعید شد از او خواست که اسفار اربعه و دیگر کتب فلسفی را در قم تدریس کند و او پس از آن تدریس آن درسها را هم ادامه داد (خسروشاهی و میرصفی، ۲۱۷). | ||
سید رضا صدر که در مسجد موزه (طباطبایی) قم نماز میخواند، در سال ۱۳۴۵ ش به درخواست آیتالله سید کاظم شریعتمداری، به تهران عزیمت کرد و در مسجد امام حسین در شرق تهران به اقامه نماز جماعت و ایراد سخنرانیهای مذهبی پرداخت (آیتاللهالعظمی سید شهابالدین مرعشی نجفی به روایت اسناد ساواک، ج ۱، ۵۸۶؛ کمالی، ۴۴۲). سخنرانیهای او با استقبال مردم مواجه شد و تأثیر زیادی در مردم داشت. به این خاطر ساواک با ارسال نامهای به آیتالله سید کاظم شریعتمداری، خواستار تعیین امام جماعتی دیگر برای مسجد امام حسین تهران شد که آیتالله شریعتمداری از این کار خودداری کرد (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۰، ۲۰۳). پس از آن وی به ساواک احضار شد، ولی از مراجعه به آن نهاد امنیتی خودداری کرد. او همزمان با تبلیغ دین در آن مسجد، به تدریس فلسفه و خارج فقه و اصول نیز میپرداخت. در کنار فعالیتهای علمی به فعالیت علیه حکومت پهلوی نیز ادامه میداد. پس از رحلت آیتالله سید محسن طباطبایی حکیم همراه با جمعی از علمای تهران با ارسال نامهای به امام خمینی، آن واقعه را به ایشان تسلیت گفت (روحانی، ج ۲، ۵۷۷-۵۷۸؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۲۲۳). همچنین در تهران در جلسات روحانیان مبارز که با حضور افرادی چون سید محمود علایی طالقانی، شیخ محمد امامی کاشانی و... برگزار میشد شرکت میکرد و به هماندیشی درباره مسائل روز میپرداخت (سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد ساواک، ج ۵، ۲۸-۲۹). برخی از جلسات هم در خانه او تشکیل میشد (همان، ۴۲۲). با استناد به یکی از گزارشهای ساواک، میتوان احتمال داد که او از مروجان مرجعیت امام خمینی در تهران بوده است؛ بر اساس آن گزارش، امام خمینی یکی از افراد را برای مصرف سهم امام خمینی به او ارجاع داده بود (همان، ۵۰۷). او از افراد مورد اعتماد مرتضی مطهری نیز بود و مطهری در نامهای به هیئت مؤسس حسینیه ارشاد برای تشکیل شورای عالی روحانی برای آن حسینیه بهعنوان یک مرکز اجتهادی و فتوایی، ۱۲ نفر بزرگان و علما را معرفی کرد که سید رضا صدر یکی از آنان بود (خسروشاهی و میرصفی، ۲۲۰). در جریان جنگهای اعراب و اسرائیل، آیتالله سید احمد موسوی خوانساری مجلسی را برای حمایت از مسلمانان در مسجد سید عزیزالله تهران تشکیل داد و سفرای برخی از کشورهای مسلمان هم در آن حضور یافتند که سید رضا صدر در آن اجتماع سخنرانی کرد (خسروشاهی و میرصفی، ۲۲۲). | |||
در ۱۳۵۱ ش وقتی میرزا علی مشکینی به سبب نوشتن تقریظی به کتاب شهید جاوید تحت فشار قرار گرفت، برخی از روحانیان تهران در خانه صدر جلسهای تشکیل دادند و پیشنهاد کردند مشکینی برای سخنرانی به اردبیل عزیمت کند (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۰، ۲۲۰). این پیشنهاد بهنوعی حمایت از مشکینی بود. صدر در جریان برگزاری جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی به موضعگیری علیه آن پرداخت و متعاقب آن از طرف ساواک ممنوعالمنبر شد. پس از آن ساواک تصمیم گرفت او را از تهران تبعید کند. در پی این تصمیم، وی بر اساس رأی کمیسیون امنیت اجتماعی تهران، به تبعید در ماسوله محکوم شد. صدر مدت سه ماه در ماسوله در تبعید بود و سپس به قم بازگشت و به تدریس دروس دینی در آن شهر ادامه داد (یاران امام به...، ۲۰۲ ـ ۲۰۳). وی پس از درگذشت مشکوک سید مصطفی خمینی، مجلس ختمی را در مسجد وفا در میدان شوش تهران برگزار کرد (شهید آیتالله سید مصطفی...، ۴۷۰). | در ۱۳۵۱ ش وقتی میرزا علی مشکینی به سبب نوشتن تقریظی به کتاب شهید جاوید تحت فشار قرار گرفت، برخی از روحانیان تهران در خانه صدر جلسهای تشکیل دادند و پیشنهاد کردند مشکینی برای سخنرانی به اردبیل عزیمت کند (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۰، ۲۲۰). این پیشنهاد بهنوعی حمایت از مشکینی بود. صدر در جریان برگزاری جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی به موضعگیری علیه آن پرداخت و متعاقب آن از طرف ساواک ممنوعالمنبر شد. پس از آن ساواک تصمیم گرفت او را از تهران تبعید کند. در پی این تصمیم، وی بر اساس رأی کمیسیون امنیت اجتماعی تهران، به تبعید در ماسوله محکوم شد. صدر مدت سه ماه در ماسوله در تبعید بود و سپس به قم بازگشت و به تدریس دروس دینی در آن شهر ادامه داد (یاران امام به...، ۲۰۲ ـ ۲۰۳). وی پس از درگذشت مشکوک سید مصطفی خمینی، مجلس ختمی را در مسجد وفا در میدان شوش تهران برگزار کرد (شهید آیتالله سید مصطفی...، ۴۷۰). | ||
سید رضا صدر در سال ۱۳۵۶ ش به قم بازگشت و پس از پیروزی انقلاب اسلامی هم به تدریس در آنجا ادامه داد. آیتالله شریعتمداری در وصیتنامهاش خواسته بود تا نماز میتشان توسط سید رضا صدر خوانده شود، ولی از این امر جلوگیری شد (محمدی ریشهری، ج ۱، ۳۳۴-۳۳۵). این موضوع اعتراض سید رضا صدر را در پی داشت و پس از آن وی به اداره اطلاعات قم احضار شد و مورد بازجویی قرار گرفت و شرح این بازجویی را در جزوهای موسوم به در زندان ولایتفقیه نوشت. او شانزده سال در یکی از شبستانهای مسجد امام حسن عسکری (ع) به اقامه نماز جماعت و سخنرانی و تدریس میپرداخت. در کنار آن به تألیف آثار دینی میپرداخت و تألیفات او عبارت است از: ۱- الاجتهاد و التقلید (فقه استدلالی). ۲- الفلسفه العلیا (حکمت متعالیه). ۳- المسیح فی القرآن. ۴- محمدٌ فی القرآن. ۵- العداله فی الفقه. ۶- ارث الزوجه عند الامامیه (فقه استدلالی). ۷- یوم الانسانیه (حدیث غدیر). ۸- مقدمۀ نهج الحق. ۹- مقدمۀ غایه المرام علامه بحرانی. ۱۰- نگاهی به آثار فقهی شیخ طوسی. ۱۱- قرآنشناسی. ۱۲- راه محمد (ص) (دو جلد). ۱۳- راه علی (ع). ۱۴- تفسیر سوره حجرات. ۱۵- حسن یوسف (این کتاب به عربی ترجمه و در بیروت چاپ شده است). ۱۶- برهان صدیقین. ۱۷- راه قرآن. ۱۸- پیشوای شهیدان. ۱۹- بانوی کربلا. ۲۰- فلسفۀ آزاد. ۲۱- استقامت. ۲۲- دروغ. ۲۳- حسد. ۲۴- زن و آزادی. ۲۵- زیارتنامه حضرت رضا (ع). ۲۶- سخنان سران کمونیسم درباره خدا! ۲۷- مرد وفا. ۲۸- زیر درختان سِدر. ۲۹- مقدمه نامه دانشوران. ۳۰_ اربعون و مأته مسئله (۲۴۰ تمرین فقهی که در تاریخ فقه بینظیر است و در مقدمه آن مرقوم داشتهاند: اگر شخصی حتی اندکی از این مسائل را حل کند، بهطور قطع مجتهد است). ۳۱- التعلیقه علی عروة الوثقی. ۳۲- صحائف فی الفلسفه (حاشیه بر منظومه ملاهادی سبزواری). ۳۳- حاشیه بر اسفار صدرالمتالهین. ۳۴- الجهاد والثورة. ۳۵- الفقه علی مذهب اهلالبیت (ع) (کتاب الصلوة). ۳۶- نفائس الاصول. ۳۷- القواعد الثلاث (قاعده تجاوز، قاعده فراغ و قاعده حیلوله). ۳۸- رساله فی الاجزاء. ۳۹- رساله فی مقدمه الواجب. ۴۰- رساله فی حکم نجاسه الباطن. ۴۱- رساله فی شبهه العبائیّه. ۴۲- رساله فی ملاقی لاحد اطراف الشبهه المحصوره. ۴۳- المتفق والمفترق. ۴۴- خواجه نصیرالدین طوسی. ۴۵- درست و نادرست. ۴۶- راه مهدی. ۴۷- خلیفۀ رسولالله (ص). ۴۸- دیوان شعر (انقلاب و دیپلماسی...، ۳۱-۳۳). | سید رضا صدر در سال ۱۳۵۶ ش به قم بازگشت و پس از پیروزی انقلاب اسلامی هم به تدریس در آنجا ادامه داد. آیتالله شریعتمداری در وصیتنامهاش خواسته بود تا نماز میتشان توسط سید رضا صدر خوانده شود، ولی از این امر جلوگیری شد (محمدی ریشهری، ج ۱، ۳۳۴-۳۳۵). این موضوع اعتراض سید رضا صدر را در پی داشت و پس از آن وی به اداره اطلاعات قم احضار شد و مورد بازجویی قرار گرفت و شرح این بازجویی را در جزوهای موسوم به در زندان ولایتفقیه نوشت. او شانزده سال در یکی از شبستانهای مسجد امام حسن عسکری (ع) به اقامه نماز جماعت و سخنرانی و تدریس میپرداخت. در کنار آن به تألیف آثار دینی میپرداخت و تألیفات او عبارت است از: ۱- الاجتهاد و التقلید (فقه استدلالی). ۲- الفلسفه العلیا (حکمت متعالیه). ۳- المسیح فی القرآن. ۴- محمدٌ فی القرآن. ۵- العداله فی الفقه. ۶- ارث الزوجه عند الامامیه (فقه استدلالی). ۷- یوم الانسانیه (حدیث غدیر). ۸- مقدمۀ نهج الحق. ۹- مقدمۀ غایه المرام علامه بحرانی. ۱۰- نگاهی به آثار فقهی شیخ طوسی. ۱۱- قرآنشناسی. ۱۲- راه محمد (ص) (دو جلد). ۱۳- راه علی (ع). ۱۴- تفسیر سوره حجرات. ۱۵- حسن یوسف (این کتاب به عربی ترجمه و در بیروت چاپ شده است). ۱۶- برهان صدیقین. ۱۷- راه قرآن. ۱۸- پیشوای شهیدان. ۱۹- بانوی کربلا. ۲۰- فلسفۀ آزاد. ۲۱- استقامت. ۲۲- دروغ. ۲۳- حسد. ۲۴- زن و آزادی. ۲۵- زیارتنامه حضرت رضا (ع). ۲۶- سخنان سران کمونیسم درباره خدا! ۲۷- مرد وفا. ۲۸- زیر درختان سِدر. ۲۹- مقدمه نامه دانشوران. ۳۰_ اربعون و مأته مسئله (۲۴۰ تمرین فقهی که در تاریخ فقه بینظیر است و در مقدمه آن مرقوم داشتهاند: اگر شخصی حتی اندکی از این مسائل را حل کند، بهطور قطع مجتهد است). ۳۱- التعلیقه علی عروة الوثقی. ۳۲- صحائف فی الفلسفه (حاشیه بر منظومه ملاهادی سبزواری). ۳۳- حاشیه بر اسفار صدرالمتالهین. ۳۴- الجهاد والثورة. ۳۵- الفقه علی مذهب اهلالبیت (ع) (کتاب الصلوة). ۳۶- نفائس الاصول. ۳۷- القواعد الثلاث (قاعده تجاوز، قاعده فراغ و قاعده حیلوله). ۳۸- رساله فی الاجزاء. ۳۹- رساله فی مقدمه الواجب. ۴۰- رساله فی حکم نجاسه الباطن. ۴۱- رساله فی شبهه العبائیّه. ۴۲- رساله فی ملاقی لاحد اطراف الشبهه المحصوره. ۴۳- المتفق والمفترق. ۴۴- خواجه نصیرالدین طوسی. ۴۵- درست و نادرست. ۴۶- راه مهدی. ۴۷- خلیفۀ رسولالله (ص). ۴۸- دیوان شعر (انقلاب و دیپلماسی...، ۳۱-۳۳). |