۱٬۸۱۱
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «'''سیدنورالدین هندی:''' برادر امامخمینی # سیدنورالدین هندی، چهارمین فرزند سیدمصطفی در ۲۷ رمضان ۱۳۱۵ق/ ۱۲۷۶ش در خمین زاده شد<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص ۵۸۷؛ مرادینیا، خاندان امامخمینی، ص۹۷.</ref> پس از شهادت پدر تحت سرپرستی مادر و...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''سیدنورالدین هندی:''' برادر امامخمینی | '''سیدنورالدین هندی:''' برادر امامخمینی | ||
سیدنورالدین هندی، چهارمین فرزند سیدمصطفی در ۲۷ رمضان ۱۳۱۵ق/ ۱۲۷۶ش در خمین زاده شد<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص ۵۸۷؛ مرادینیا، خاندان امامخمینی، ص۹۷.</ref> پس از شهادت پدر تحت سرپرستی مادر و عمهاش قرار گرفت<ref>رجائینژاد، یادی از سیدنورالله، ۱۸.</ref> پیش از بلوغ به [[لباس روحانیت]] درآمد<ref>ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص ۵۸۷.</ref> پس از تحصیلات اولیه در زادگاه خود، در سال ۱۳۲۶ش/ ۱۳۶۷ق در مدرسه ملاعبدالله اصفهان به درس ادامه داد<ref>پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص ۱۰۴ و ۱۲۳.</ref> در سال ۱۳۴۰ق ازدواج کرد و دستاورد آن پسری به نام محمد و دو دختر به نامهای اقدس و منظر بود. اقدس با سیدناصر هندی (پسندیده) پسرعموی خود ازدواج کرد و دستاورد این پیوند دو پسر به نامهای سیدحمید و سیدسعید و یک دختر است. سیدنورالدین با زنی دیگر از خانواده مستوفی خمین نیز ازدواج کرد که از وی چهار پسر به نامهای سیدمنصور، سیدمسعود، سیدمحسن و سیدمهدی و یک دختر به نام زینت بر جا ماند<ref>پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص۱۲۴–۱۲۵.</ref> وی با [[کشاورزی]] زندگی میگذراند و در دورهای نیز ریاست دادگستری خمین را بر عهده داشت. [[رضاخان پهلوی]]، سیدنورالدین را به دلیل ارتباط نزدیک با بختیاریها ـ از ایلات قدرتمند مخالف پهلوی ـ پیگرد کرد و در سال ۱۳۰۳ مدتی در تهران بازداشت شد<ref>رجائینژاد، یادی از سیدنورالله، ص۱۸.</ref> بعدها بهناگزیر دادگستری را ترک کرد و به عنوان وکیل دادگستری در تهران مشغول به کار شد و تا آخر عمر در این شغل ماند. وی به سبب دشمنی و کینه یکی از موکلان خود، در دهه چهل مورد حمله او قرار گرفت و بهشدت زخمی شد.<ref>رجائینژاد، یادی از سیدنورالله، ص۱۸.</ref> سیدنورالدین سفارش کرد ضارب پشیمان و تحریکشده را ببخشند<ref>پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص ۱۳۲.</ref> او به خوشخلقی و خوشبرخوردی و دیانت مشهور و خانه وی پناهگاه و مهمانخانهای برای اهالی و دیگر مردم بود.<ref>پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ص ۱۳۲؛ ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص ۵۸۸.</ref> | |||
# امامخمینی به سیدنورالدین بسیار علاقهمند بود و دو برادر با یکدیگر در ارتباط بودند. ایشان در نامهای از بورسا، در پاسخ نامه سیدنورالدین، وی را از سلامتی خود آگاه کرد و از وی خواست با نامه خبر سلامتی خود و خویشاوندان را به وی برساند. پس از اعزام او برای درمان به خارج از کشور نیز طی نامهای، از [[سیداحمد خمینی]] خواست وی را از مسافرت عمویش آگاه کند<ref>(رجائینژاد، یادی از سیدنورالله، ص۱۸.</ref> سیدنورالدین در تیر ۱۳۵۵ در بیمارستانی در لندن از دنیا رفت و پیکر وی به ایران منتقل و در قبرستان باغبهشت قم دفن شد. مأموران ساواک از ترس مطرحشدن نام امامخمینی به بازماندگان اجازه نوشتن آگهی تسلیت و مجلس ختم مناسب وی ندادند و تنها مجلسی مختصر در قم و خمین برگزار شد. امامخمینی نیز در [[مسجد شیخ انصاری نجف]] برای وی مراسم ختم برگزار کرد.<ref>(رجائینژاد، یادی از سیدنورالله، ص۱۸.</ref> | # امامخمینی به سیدنورالدین بسیار علاقهمند بود و دو برادر با یکدیگر در ارتباط بودند. ایشان در نامهای از بورسا، در پاسخ نامه سیدنورالدین، وی را از سلامتی خود آگاه کرد و از وی خواست با نامه خبر سلامتی خود و خویشاوندان را به وی برساند. پس از اعزام او برای درمان به خارج از کشور نیز طی نامهای، از [[سیداحمد خمینی]] خواست وی را از مسافرت عمویش آگاه کند<ref>(رجائینژاد، یادی از سیدنورالله، ص۱۸.</ref> سیدنورالدین در تیر ۱۳۵۵ در بیمارستانی در لندن از دنیا رفت و پیکر وی به ایران منتقل و در قبرستان باغبهشت قم دفن شد. مأموران ساواک از ترس مطرحشدن نام امامخمینی به بازماندگان اجازه نوشتن آگهی تسلیت و مجلس ختم مناسب وی ندادند و تنها مجلسی مختصر در قم و خمین برگزار شد. امامخمینی نیز در [[مسجد شیخ انصاری نجف]] برای وی مراسم ختم برگزار کرد.<ref>(رجائینژاد، یادی از سیدنورالله، ص۱۸.</ref> | ||
# نکته درخور توجه اینکه از سال ۱۳۰۴ که گزینش نام خانوادگی برای هر ایرانی اجباری شد، سیدمرتضی پسندیده عنوان «مصطفوی» (برگرفته از سیدمصطفی) را برای برادر خود، امامخمینی برگزید و ـ گفته شده ـ خواست او این بود که این نام برای خود وی و برادرش سیدنورالدین نیز باشد که پذیرفته نشد؛ از اینرو نام خانوادگی «هندی» را برای سیدنورالدین و نام پسندیده را برای خود برگزید.<ref>(ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص ۵۹۳–۵۹۴.</ref> | # نکته درخور توجه اینکه از سال ۱۳۰۴ که گزینش نام خانوادگی برای هر ایرانی اجباری شد، سیدمرتضی پسندیده عنوان «مصطفوی» (برگرفته از سیدمصطفی) را برای برادر خود، امامخمینی برگزید و ـ گفته شده ـ خواست او این بود که این نام برای خود وی و برادرش سیدنورالدین نیز باشد که پذیرفته نشد؛ از اینرو نام خانوادگی «هندی» را برای سیدنورالدین و نام پسندیده را برای خود برگزید.<ref>(ثقفی، بانوی انقلاب خدیجهای دیگر، ص ۵۹۳–۵۹۴.</ref> |