۲۱٬۲۰۹
ویرایش
(اصلاح ارقام، اصلاح نویسههای عربی) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
مصباح بلخابی که وکالتنامههایی از آیات سیدمحسن طباطبایی حکیم، سیدمحمود حسینی شاهرودی، امامخمینی و شیخ محمدعلی اراکی در امور حسبیه داشت (صادقی بلخابی، ۳۵)، در سال ۱۳۴۲ ش به افغانستان بازگشت و در حالی که تحت تأثیر آغاز نهضت امامخمینی در ایران بود، ابتدا در شهر مزار شریف به ایراد سخنرانیهای مذهبی پرداخت و بسیاری از علما و شخصیتهای سیاسی اهل سنت پای سخنرانی ایشان حاضر میشدند. توانمندی او در سخنوری باعث شد تا مردم او را با حسینعلی راشد، از سخنوران نامی ایران مقایسه کنند. بهتدریج دامنه آن مقایسه به شایعه تبدیل شد و مأموران دولتی افغانستان متأثر از این شایعه، درصدد تحقیق برآمدند و در نهایت اعلام کردند که مصباح بلخابی، از اهالی بلخاب است نه حسینعلی راشد ایرانی. شیعیانی نیز که در شهر مزار شریف و حومه آن در اقلیت بودند، با آن سخنرانیها هویت یافتند و از آن پس مورد احترام قرار گرفتند. او بر اساس گزارش صادقی بلخی، اولین کسی بود که رساله عملیه امامخمینی را به آن منطقه برد و ایشان را بهعنوان مرجع تقلید شیعیان معرفی کرد. او در همان منطقه، برخلاف سنت رایج در افغانستان که نماز اعیاد رسمی به شیوه اهل سنت اقامه میشد، نماز عیدین (فطر و قربان) را در بلخاب و با حضور مقامات دولتی، بر اساس فقه جعفری اقامه کرد. سپس حوزه علمیه «تی خوج» را که توسط پدرش سیدمیرزا حسین کربلایی تأسیس شده بود و پس از مدتی از فعالیت بازمانده بود، احیا کرد و با وقف املاک پدری به آن مدرسه، نیازهای اقتصادی آنجا را تأمین نمود. آنگاه حسینیهای در همانجا تأسیس کرد و خود در ایام عزاداری در آن مکان به تبلیغ میپرداخت. گذشته از آن، مساجدی را در مناطقی چون «تی خوج»، «خوال سیاهگگ» و «ایل ترکک» افغانستان بنا نمود. همچنین او در پارهای امور اجتماعی ازجمله راهسازی و... فعال بود (صادقی بلخابی، ۲۰-۲۳) و احداث جاده سرک بلخاب به مزار شریف، شبرغان و سرپل حاصل تلاشهای او بود (رحمانی ولوی، ج ۲، ۳۵۵). یکی دیگر از اقدامات سیدمحمد مصباح بلخابی، تأسیس دبیرستان سیدجمالالدین (لیسه) در سال ۱۳۴۷ ش در بلخاب بود. این مدرسه از جایگاه مهمی در تأمین کادرهای اداری شیعی برای سمتهای مهم برخوردار است و ده ها نفر کارشناس در رشتههای مختلف علوم جدید، در آن مرکز آموزشی تربیت و در سازمانهای اداری، سیاسی و آموزشی افغانستان جذب شدند (صادقی بلخابی، ۲۰-۲۳). | مصباح بلخابی که وکالتنامههایی از آیات سیدمحسن طباطبایی حکیم، سیدمحمود حسینی شاهرودی، امامخمینی و شیخ محمدعلی اراکی در امور حسبیه داشت (صادقی بلخابی، ۳۵)، در سال ۱۳۴۲ ش به افغانستان بازگشت و در حالی که تحت تأثیر آغاز نهضت امامخمینی در ایران بود، ابتدا در شهر مزار شریف به ایراد سخنرانیهای مذهبی پرداخت و بسیاری از علما و شخصیتهای سیاسی اهل سنت پای سخنرانی ایشان حاضر میشدند. توانمندی او در سخنوری باعث شد تا مردم او را با حسینعلی راشد، از سخنوران نامی ایران مقایسه کنند. بهتدریج دامنه آن مقایسه به شایعه تبدیل شد و مأموران دولتی افغانستان متأثر از این شایعه، درصدد تحقیق برآمدند و در نهایت اعلام کردند که مصباح بلخابی، از اهالی بلخاب است نه حسینعلی راشد ایرانی. شیعیانی نیز که در شهر مزار شریف و حومه آن در اقلیت بودند، با آن سخنرانیها هویت یافتند و از آن پس مورد احترام قرار گرفتند. او بر اساس گزارش صادقی بلخی، اولین کسی بود که رساله عملیه امامخمینی را به آن منطقه برد و ایشان را بهعنوان مرجع تقلید شیعیان معرفی کرد. او در همان منطقه، برخلاف سنت رایج در افغانستان که نماز اعیاد رسمی به شیوه اهل سنت اقامه میشد، نماز عیدین (فطر و قربان) را در بلخاب و با حضور مقامات دولتی، بر اساس فقه جعفری اقامه کرد. سپس حوزه علمیه «تی خوج» را که توسط پدرش سیدمیرزا حسین کربلایی تأسیس شده بود و پس از مدتی از فعالیت بازمانده بود، احیا کرد و با وقف املاک پدری به آن مدرسه، نیازهای اقتصادی آنجا را تأمین نمود. آنگاه حسینیهای در همانجا تأسیس کرد و خود در ایام عزاداری در آن مکان به تبلیغ میپرداخت. گذشته از آن، مساجدی را در مناطقی چون «تی خوج»، «خوال سیاهگگ» و «ایل ترکک» افغانستان بنا نمود. همچنین او در پارهای امور اجتماعی ازجمله راهسازی و... فعال بود (صادقی بلخابی، ۲۰-۲۳) و احداث جاده سرک بلخاب به مزار شریف، شبرغان و سرپل حاصل تلاشهای او بود (رحمانی ولوی، ج ۲، ۳۵۵). یکی دیگر از اقدامات سیدمحمد مصباح بلخابی، تأسیس دبیرستان سیدجمالالدین (لیسه) در سال ۱۳۴۷ ش در بلخاب بود. این مدرسه از جایگاه مهمی در تأمین کادرهای اداری شیعی برای سمتهای مهم برخوردار است و ده ها نفر کارشناس در رشتههای مختلف علوم جدید، در آن مرکز آموزشی تربیت و در سازمانهای اداری، سیاسی و آموزشی افغانستان جذب شدند (صادقی بلخابی، ۲۰-۲۳). | ||
سیدمحمد مصباح که پس از انتخاب سیدعلی حسینی خامنهای به رهبری در خرداد ۱۳۶۸، از او اجازهای در امور حسبیه دریافت کرده بود (همان، ۳۵)، برای اولین بار با اجازه ایشان نماز جمعه را در مرکز شهر بلخاب و در «مسجد جامع» آن شهر اقامه کرد (همان، ۲۳-۲۴). او پس از چهل سال حضور در بلخاب و تبلیغ دین در آن سامان، در پاییز سال ۱۳۸۲ ش برای دیدار با بزرگان حوزه علمیه مشهد و قم، عازم ایران اسلامی شد و در دیدارهای متعدد با بزرگان مذهبی در ایران، گزارشی از وضعیت فرهنگی، سیاسی و خلأهای موجود جامعه تشیع در افغانستان ارائه داد. سپس به عراق رفت و پس از زیارت عتبات عالیات، در مسیر بازگشت دچار عارضه قلبی گردید و در بیمارستان شهید بهشتی کاشان بستری شد. تلاش پزشکان به نتیجهای نرسیدو سرانجام در هشت اسفند ۱۳۸۲ در همان شهر درگذشت. پیکرش به قم منتقل و در مقبره علما در گلزار شهدای قم به خاک سپرده شد (رحمانی ولوی، ج ۲، ۳۵۶-۳۵۷؛ صادقی بلخابی، ۳۵-۳۶). | |||
منابع: رحمانی ولوی، مهدی و منصور جغتایی (۱۳۸۶)، تاریخ علمای بلخ، ج ۲، مشهد، مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی؛ صادقی بلخابی، سیدغلامحسین (۱۳۸۷)، «سیدمحمد مصباح، ستاره بلخاب»، ستارگان حرم، ج ۲۵، قم، زائر؛ مروج بلخایی، سیدطالب (۱۳۸۹)، ورود سادات در افغانستان، قم، نیلوفرانه. | منابع: رحمانی ولوی، مهدی و منصور جغتایی (۱۳۸۶)، تاریخ علمای بلخ، ج ۲، مشهد، مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی؛ صادقی بلخابی، سیدغلامحسین (۱۳۸۷)، «سیدمحمد مصباح، ستاره بلخاب»، ستارگان حرم، ج ۲۵، قم، زائر؛ مروج بلخایی، سیدطالب (۱۳۸۹)، ورود سادات در افغانستان، قم، نیلوفرانه. |