پرش به محتوا

عبدالعظیم محصلی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۰۲۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ آبان ۱۴۰۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات عالمان شیعه
| عنوان            =عبدالعظیم محصلی
| تصویر            =عبدالعظیم محصلی.jpg
| توضیح تصویر      =
| اندازه تصویر      =
| سرشناسی          =
| نام کامل          =
| لقب              =
| نسب              =
| تاریخ تولد        = ۱۳۰۸ش
| زادگاه            =شهرستان نیشابور
| تاریخ وفات        =
| شهر وفات          =
| تاریخ شهادت      =
| محل شهادت        =
| محل دفن          =
| خویشاوندان سرشناس =
| استادان          =
| شاگردان          =
| محل تحصیل        =
| اجازه روایت از    =
| اجازه اجتهاد از  =
| اجازه روایت به    =
| اجازه اجتهاد به  =
| تالیفات          =
| سایر              =
| سیاسی            =
| اجتماعی          =
| امضا              =
| وبگاه رسمی        =
}}
'''عبدالعظیم محصلی'''، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام‌خمینی.  
'''عبدالعظیم محصلی'''، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام‌خمینی.  


عبدالعظیم محصلی در سال ۱۳۰۸ ش در شهرستان نیشابور به دنیا آمد (تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی، ۲۰۲). درباره تحصیلات او در نیشابور گزارشی در دست نیست. وی در سال ۱۳۲۴ ش راهی قم شد و در حوزه علمیه آنجا به تحصیل پرداخت (همان). درباره استادان او در دوره مقدمات و سطوح دینی هم گزارشی وجود ندارد. سپس به فراگیری دروس خارج فقه و اصول پرداخت و از درس خارج فقه آیت‌الله سیدحسن طباطبایی بروجردی و خارج اصول امام‌خمینی بهره‌مند شد (همان، ۱۰). وی از شاگردان نزدیک امام‌خمینی به شمار می‌رفت (باقری بیدهندی،۱۳۲) و وقتی کلاس درس خارج اصول امام‌خمینی پایان می‌یافت، همراه با استادش (امام‌خمینی) در درس خارج فقه آیت‌الله بروجردی شرکت می‌کرد (همان). این گزارش نشان می‌دهد که محصلی از اواخر دهه ۱۳۲۰ ش که امام‌خمینی علی‌رغم عدم نیاز به درس آیت‌الله بروجردی، صرفاً برای ترویج مرجعیت آیت‌الله بروجردی در درس ایشان شرکت می‌کرد، در حلقه درس خارج اصول فقه امام‌خمینی شرکت می‌جسته است. او در سال ۱۳۴۰ ش هم از شاگردان امام‌خمینی بود و وقتی امام‌خمینی پس از رحلت آیت‌الله بروجردی، از برگزاری مجلس فاتحه برای آن مرجع خودداری کرد، همراه با صادق خلخالی در کسب رضایت ایشان برای برگزاری مجلس فاتحه به نام آیت‌الله بروجردی نقش داشت (صادقی گیوی، ۵۷). او درباره درس امام‌خمینی می‌گوید: «در آن اوان، من به کلاس خارج اصول فقه امام‌خمینی می‌رفتم و از محضرشان تلمذ می‌کردم؛ امام به شخصیت علمی آیت‌الله بروجردی اعتقاد والایی داشت و به همین دلیل نیز برخی از مبانی اصولی‌اش را از او می‌گرفت، مثلاً در اصول، بحثی است درباره اینکه مفاد نهی چیست؟ امام همانند آیت‌الله بروجردی آن را زجر طرف یا مخاطب می‌دانست. پس از پایان درس ما به همراه امام مستقیماً به کلاس خارج فقه آیت‌الله بروجردی می‌رفتیم و جمعاً از ایشان استفاده می‌کردیم، البته امام بنا به همان احترامی که به ایشان داشتند در این درس شرکت می‌کردند» (تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی، ۱۰؛ دانشنامه امام‌خمینی، ج ۱، ۷۹۱۵).
عبدالعظیم محصلی در سال ۱۳۰۸ش در شهرستان نیشابور به دنیا آمد (تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی، ص۲۰۲). درباره تحصیلات او در نیشابور گزارشی در دست نیست. وی در سال ۱۳۲۴ ش راهی قم شد و در حوزه علمیه آنجا به تحصیل پرداخت (همان). درباره استادان او در دوره مقدمات و سطوح دینی هم گزارشی وجود ندارد. سپس به فراگیری دروس خارج فقه و اصول پرداخت و از درس خارج فقه آیت‌الله سیدحسن طباطبایی بروجردی و خارج اصول امام‌خمینی بهره‌مند شد (همان، ۱۰). وی از شاگردان نزدیک امام‌خمینی به شمار می‌رفت (باقری بیدهندی،۱۳۲) و وقتی کلاس درس خارج اصول امام‌خمینی پایان می‌یافت، همراه با استادش (امام‌خمینی) در درس خارج فقه آیت‌الله بروجردی شرکت می‌کرد (همان). این گزارش نشان می‌دهد که محصلی از اواخر دهه ۱۳۲۰ ش که امام‌خمینی علی‌رغم عدم نیاز به درس آیت‌الله بروجردی، صرفاً برای ترویج مرجعیت آیت‌الله بروجردی در درس ایشان شرکت می‌کرد، در حلقه درس خارج اصول فقه امام‌خمینی شرکت می‌جسته است. او در سال ۱۳۴۰ ش هم از شاگردان امام‌خمینی بود و وقتی امام‌خمینی پس از رحلت آیت‌الله بروجردی، از برگزاری مجلس فاتحه برای آن مرجع خودداری کرد، همراه با صادق خلخالی در کسب رضایت ایشان برای برگزاری مجلس فاتحه به نام آیت‌الله بروجردی نقش داشت (صادقی گیوی، ۵۷). او درباره درس امام‌خمینی می‌گوید: «در آن اوان، من به کلاس خارج اصول فقه امام‌خمینی می‌رفتم و از محضرشان تلمذ می‌کردم؛ امام به شخصیت علمی آیت‌الله بروجردی اعتقاد والایی داشت و به همین دلیل نیز برخی از مبانی اصولی‌اش را از او می‌گرفت، مثلاً در اصول، بحثی است درباره اینکه مفاد نهی چیست؟ امام همانند آیت‌الله بروجردی آن را زجر طرف یا مخاطب می‌دانست. پس از پایان درس ما به همراه امام مستقیماً به کلاس خارج فقه آیت‌الله بروجردی می‌رفتیم و جمعاً از ایشان استفاده می‌کردیم، البته امام بنا به همان احترامی که به ایشان داشتند در این درس شرکت می‌کردند» (تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی، ۱۰؛ دانشنامه امام‌خمینی، ج ۱، ۷۹۱۵).
محصلی علاوه بر حضور در درس امام‌خمینی، از درس‌های خارج فقه و اصول آیت‌الله سیدمحمد محقق داماد هم بهره می‌برد (همان، ۲۰۲). می‌توان احتمال داد که او پس از تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور، در درس‌های آیت‌الله محقق داماد حضور می‌یافته است. او ازجمله افرادی بود که در ترویج مرجعیت امام‌خمینی می‌کوشید و چنانچه پیش‌تر گفته شد، ازجمله افرادی بود که امام‌خمینی را برای برگزاری مجلس ختم به نام آیت‌الله بروجردی که به‌نوعی نشانه مرجعیت بود، تشویق کرد (صادقی گیوی، ۵۷). علاوه بر آن، همراه با جمعی از شاگردان امام‌خمینی ازجمله سیدمحمدرضا سعیدی، جلساتی را برای چاپ رساله عملیه امام‌خمینی تشکیل دادند و تصمیم گرفتند که اگر امام‌خمینی اجازه چاپ آن را ندهد، خودشان به چاپ آن اقدام کنند. این درخواست البته با پاسخ مثبت امام‌خمینی مواجه شد و رساله عملیه ایشان منتشر شد (خاطرات آیت‌الله مسعودی خمینی، ۱۹۸). او خاطره‌ای را از دستگیری امام‌خمینی در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ از زبان امام‌خمینی نقل کرده است (تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی، ۱۱۴-۱۱۶) که همین خاطره نشان از نزدیکی او با امام‌خمینی دارد.
محصلی علاوه بر حضور در درس امام‌خمینی، از درس‌های خارج فقه و اصول آیت‌الله سیدمحمد محقق داماد هم بهره می‌برد (همان، ۲۰۲). می‌توان احتمال داد که او پس از تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور، در درس‌های آیت‌الله محقق داماد حضور می‌یافته است. او ازجمله افرادی بود که در ترویج مرجعیت امام‌خمینی می‌کوشید و چنانچه پیش‌تر گفته شد، ازجمله افرادی بود که امام‌خمینی را برای برگزاری مجلس ختم به نام آیت‌الله بروجردی که به‌نوعی نشانه مرجعیت بود، تشویق کرد (صادقی گیوی، ۵۷). علاوه بر آن، همراه با جمعی از شاگردان امام‌خمینی ازجمله سیدمحمدرضا سعیدی، جلساتی را برای چاپ رساله عملیه امام‌خمینی تشکیل دادند و تصمیم گرفتند که اگر امام‌خمینی اجازه چاپ آن را ندهد، خودشان به چاپ آن اقدام کنند. این درخواست البته با پاسخ مثبت امام‌خمینی مواجه شد و رساله عملیه ایشان منتشر شد (خاطرات آیت‌الله مسعودی خمینی، ۱۹۸). او خاطره‌ای را از دستگیری امام‌خمینی در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ از زبان امام‌خمینی نقل کرده است (تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی، ۱۱۴-۱۱۶) که همین خاطره نشان از نزدیکی او با امام‌خمینی دارد.
وی از سال ۱۳۴۲ ش، همراه با جمعی از شاگردان امام‌خمینی، به حمایت از ایشان پرداخت و وارد مبارزه با حکومت پهلوی شد. در اسفند ۱۳۴۲ و پس از انتصاب حسنعلی منصور به نخست‌وزیری، همراه با جمعی از مدرسان حوزه علمیه قم در نامه‌ای به او که رونوشت آن را به امام‌خمینی و آیت‌الله سیدحسن قمی نیز ارسال کردند، با اشاره به تجاوزهای دولت سابق [دولت اسدالله علم] به حریم دین و قانون اساسی، خواستار آزادی امام‌خمینی و آیات سیدحسن قمی و سیدمحمود طالقانی و الغای تصویب‌نامه‌های ضددینی شدند (آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی به روایت اسناد ساواک، ۲۷-۲۸؛ روحانی، ج ۱، ۶۴۲؛ سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد، ج ۲، ۲۱۴-۲۱۵؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۱۰۹-۱۱۰). در مهر ۱۳۴۲ و در آستانه آغاز سال تحصیلی جدید در حوزه‌های علمیه سراسر کشور، همراه با جمعی از طلاب علوم حوزوی در حوزه علمیه قم با ارسال نامه‌ای به هیئت دولت وقت، با اشاره به جایگاه امام‌خمینی به‌عنوان یکی از مدرسان برجسته حوزه علمیه قم، خواستار آزادی ایشان و دیگر روحانیان زندانی شدند (سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد ساواک، ج ۲، ۸۰-۸۳). وی همچنین در اسفند ۱۳۴۲ و پس از انتصاب حسنعلی منصور به نخست‌وزیری، درحالی‌که امام‌خمینی در تهران در حصر بود، همراه با جمعی از مدرسان حوزه علمیه قم، در نامه‌ای خطاب به دولت و ارسال رونوشت آن به امام‌خمینی و آیت‌الله سیدحسن طباطبایی قمی، با اشاره به تجاوزهای دولت اسدالله علم به حریم دین و قانون اساسی، خواستار آزادی امام‌خمینی و آیات سیدحسن قمی و سیدمحمود طالقانی و الغای تصویب‌نامه‌های ضددینی شدند (روحانی، ج ۱، ۶۴۲؛ سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد، ج ۲، ۲۱۴-۲۱۵؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۱۰۹-۱۱۰).
وی از سال ۱۳۴۲ ش، همراه با جمعی از شاگردان امام‌خمینی، به حمایت از ایشان پرداخت و وارد مبارزه با حکومت پهلوی شد. در اسفند ۱۳۴۲ و پس از انتصاب حسنعلی منصور به نخست‌وزیری، همراه با جمعی از مدرسان حوزه علمیه قم در نامه‌ای به او که رونوشت آن را به امام‌خمینی و آیت‌الله سیدحسن قمی نیز ارسال کردند، با اشاره به تجاوزهای دولت سابق [دولت اسدالله علم] به حریم دین و قانون اساسی، خواستار آزادی امام‌خمینی و آیات سیدحسن قمی و سیدمحمود طالقانی و الغای تصویب‌نامه‌های ضددینی شدند (آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی به روایت اسناد ساواک، ۲۷-۲۸؛ روحانی، ج ۱، ۶۴۲؛ سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد، ج ۲، ۲۱۴-۲۱۵؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۱۰۹-۱۱۰). در مهر ۱۳۴۲ و در آستانه آغاز سال تحصیلی جدید در حوزه‌های علمیه سراسر کشور، همراه با جمعی از طلاب علوم حوزوی در حوزه علمیه قم با ارسال نامه‌ای به هیئت دولت وقت، با اشاره به جایگاه امام‌خمینی به‌عنوان یکی از مدرسان برجسته حوزه علمیه قم، خواستار آزادی ایشان و دیگر روحانیان زندانی شدند (سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد ساواک، ج ۲، ۸۰-۸۳). وی همچنین در اسفند ۱۳۴۲ و پس از انتصاب حسنعلی منصور به نخست‌وزیری، درحالی‌که امام‌خمینی در تهران در حصر بود، همراه با جمعی از مدرسان حوزه علمیه قم، در نامه‌ای خطاب به دولت و ارسال رونوشت آن به امام‌خمینی و آیت‌الله سیدحسن طباطبایی قمی، با اشاره به تجاوزهای دولت اسدالله علم به حریم دین و قانون اساسی، خواستار آزادی امام‌خمینی و آیات سیدحسن قمی و سیدمحمود طالقانی و الغای تصویب‌نامه‌های ضددینی شدند (روحانی، ج ۱، ۶۴۲؛ سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد، ج ۲، ۲۱۴-۲۱۵؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۱۰۹-۱۱۰).
۲۱٬۲۱۷

ویرایش