۲۳٬۶۸۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
== زادگاه و تحصیل == | == زادگاه و تحصیل == | ||
او در سال ۱۳۱۸ش در شهرستان داراب به دنیا آمد. پس از طی دوران ابتدایی، وارد حوزه علمیه داراب شد و مقدمات را در آن حوزه علمیه فراگرفت.<ref> | او در سال ۱۳۱۸ش در شهرستان داراب به دنیا آمد. پس از طی دوران ابتدایی، وارد حوزه علمیه داراب شد و مقدمات را در آن حوزه علمیه فراگرفت.<ref>شریفرازی، گنجینه دانشمندان، ج۹، ص۲۶۸.</ref> آنگاه به شیراز رفت و در مدرسه خان آن شهر به تحصیل پرداخت.<ref>«درگذشت آیتالله...»، ص۲.</ref> پس از مدتی به [[عراق]] رفت و در حوزه علمیه کربلا دروس سطح را نزد شیخ جعفر رشتى و حاج شیخ یوسف بیارجمندى (شاهرودى) فراگرفت. پس از پنج سال راهی [[نجف اشرف]] شد و در حوزه علمیه آن شهر دروس سطح را نزد [[سیداسدالله مدنی|سیداسداللَّه مدنى]]، شیخ محمدعلى سرابى و سیدابوالقاسم كوكبى تبریزی تکمیل کرد. آنگاه به تحصیل دروس خارج فقه و اصول پرداخت و از محضر درس آیات [[سیدابوالقاسم خویی|سیدابوالقاسم موسوی خویی]] و سیدمحمد روحانی بهرهبرد.<ref>شریفرازی، گنجینه دانشمندان، ج۹، ص۲۶۸-۲۶۹.</ref> او در کنار تحصیل، به فعالیتهای علمی ـ فرهنگی پرداخت و در فروردین ۱۳۴۳ همراه با جمعی از روحانیان ایرانی [[حوزه علمیه نجف|حوزه علمیه نجف اشرف]] نشریه پرتوهایی از اسلام را منتشر كرد و ۱۲ شماره از آن را انتشار داد.<ref>شریفرازی، گنجینه دانشمندان، ج۹، ص۲۶۹.</ref> یحیی فلسفی با ورود [[امامخمینی]] به نجف اشرف و تشکیل درس خارج فقه ایشان در [[مسجد شیخ انصاری]]، در درس ایشان حضور یافت. وی در سال ۱۳۴۵ش بهمنظور تبلیغ و آموزش احکام دین، از سوی آیتالله سیدمحسن طباطبایی حکیم به بغداد اعزام شد.<ref>«درگذشت آیتالله...»، ص۲.</ref> بنابراین میتوان گفت که مدت یک سال در درس خارج فقه امامخمینی حضور مییافته است. | ||
== فعالیت سیاسی و اجتماعی == | == فعالیت سیاسی و اجتماعی == | ||
یحیی فلسفی پس از استقرار در بغداد، به اقامه [[نماز جماعت]] و تدریس دروس حوزوی در آن شهر پرداخت و سپس مدرسه علمیه سلومیه را در آن شهر تأسیس کرد و به تربیت طلاب علوم حوزوی و اعزام آنان به نجف اشرف پرداخت. | یحیی فلسفی پس از استقرار در بغداد، به اقامه [[نماز جماعت]] و تدریس دروس حوزوی در آن شهر پرداخت و سپس مدرسه علمیه سلومیه را در آن شهر تأسیس کرد و به تربیت طلاب علوم حوزوی و اعزام آنان به نجف اشرف پرداخت. | ||
وی در سال ۱۳۵۰ش و در جریان اخراج ایرانیان از عراق، از آن کشور اخراج شد و در شیراز اقامت گزید و مورد استقبال مردم و علمای شهر شیراز بهویژه [[بهاءالدین محلاتی|آیتالله بهاءالدین محلاتی]] قرار گرفت. آیتالله محلاتی محل نماز جماعت خود را به او واگذار کرد.<ref> | وی در سال ۱۳۵۰ش و در جریان اخراج ایرانیان از عراق، از آن کشور اخراج شد و در شیراز اقامت گزید و مورد استقبال مردم و علمای شهر شیراز بهویژه [[بهاءالدین محلاتی|آیتالله بهاءالدین محلاتی]] قرار گرفت. آیتالله محلاتی محل نماز جماعت خود را به او واگذار کرد.<ref>شریفرازی، گنجینه دانشمندان، ج۹، ص۲۶۹.</ref> وی از رمضان/آبان ۱۳۵۰ش به سخنرانی در مسجد مولا در شیراز پرداخت<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۴، ج۲، ص۱۱۵.</ref> و در سالهای ۱۳۵۰-۱۳۵۷ش همراه با روحانیان مبارز شیراز به مبارزه با حکومت پهلوی پرداخت. ازجمله در سال ۱۳۵۰ش و در پی سختگیری [[حکومت پهلوی]] علیه واعظ شهیر محمدتقی فلسفی، همراه با روحانیان شیراز در نامهای به آن خطیب، تأثر شدید خود را از اقدام حکومت پهلوی علیه او ابراز کردند.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۴، ج۲، ص۱۳۲؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۲۶.</ref> در سال ۱۳۵۱ش در جلسات روحانیان شیراز حضور مییافت و به انتقاد از وضعیت شهر شیراز میپرداخت.<ref>یاران امام به...، ج۲، ص۱۶۴-۱۶۵.</ref> ساواک در گزارشی از فعالیتهای روحانیان شیراز، از وی با عنوان یکی از متعصبان مذهبی آن شهر نام برد.<ref>یاران امام به...، ج۲، ص۳۷۷.</ref> | ||
بر اساس گزارش ساواک، وی در تیر ۱۳۵۷ همراه با جمعی از روحانیان شیراز چون [[سیدعبدالحسین دستغیب]]، شیخ بهاءالدین محلاتی و... درصدد تشکیل «اتحادیه روحانیون شیراز» برآمد که وی همراه با یکی دیگر از روحانیان، کار دعوت از روحانیان برای این منظور را بر عهده داشت.<ref>سیر مبارزات یاران امامخمینی در آینه اسناد، ج۹، ص۳۰۴-۳۰۵.</ref> وی در ۱۳۵۷ و در آستانه برگزاری [[جشن هنر شیراز]]، همراه با روحانیان مبارز شیراز در نامهای به جمشید آموزگار، نخستوزیر وقت، با عنوان «تذکر علمای فارس به دولت»، با اشاره به جشن مزبور و اجرای برنامههای مخالف موازین شرعی، خواستار تعطیلی آن شد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۰، ص۵۵۵-۵۵۶؛ | بر اساس گزارش ساواک، وی در تیر ۱۳۵۷ همراه با جمعی از روحانیان شیراز چون [[سیدعبدالحسین دستغیب]]، شیخ بهاءالدین محلاتی و... درصدد تشکیل «اتحادیه روحانیون شیراز» برآمد که وی همراه با یکی دیگر از روحانیان، کار دعوت از روحانیان برای این منظور را بر عهده داشت.<ref>سیر مبارزات یاران امامخمینی در آینه اسناد، ج۹، ص۳۰۴-۳۰۵.</ref> وی در ۱۳۵۷ و در آستانه برگزاری [[جشن هنر شیراز]]، همراه با روحانیان مبارز شیراز در نامهای به جمشید آموزگار، نخستوزیر وقت، با عنوان «تذکر علمای فارس به دولت»، با اشاره به جشن مزبور و اجرای برنامههای مخالف موازین شرعی، خواستار تعطیلی آن شد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۰، ص۵۵۵-۵۵۶؛ کتاب ۴۴، ج۲، ص۳۸۰.</ref> | ||
او در مرداد آن سال نیز همراه با روحانیت مبارز شیراز با صدور اعلامیهای در قالب جامعه روحانیت شیراز، ادامه تبعید آیات [[عبدالرحیم ربانی شیرازی|عبدالرحیم ربانی]]، سیدمحمدرضا اصفهانی جهرمی، [[سیدعلیمحمد دستغیب|سیدعلیمحمد]] و [[سیدعلیاصغر دستغیب]] و سایر زندانیان را محکوم کردند و خواستار آزادی آنان از تبعید و زندان شدند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۳۱۸.</ref> در ۲۰ مرداد ۱۳۵۷ و پس از سرکوبی تظاهرات مردم شیراز در ۵ رمضان/ ۱۹ مرداد ۱۳۵۷ در مسجد جامع نو آن شهر نیز همراه با روحانیان مبارز شیراز با صدور اعلامیهای، آن واقعه را به مراجع تقلید و خانوادههای داغدار تسلیت گفتند و روز هفتم رمضان/ ۲۱ مرداد را در اعتراض به آن اقدام، عزای ملی و تعطیل اعلام کردند.<ref> | او در مرداد آن سال نیز همراه با روحانیت مبارز شیراز با صدور اعلامیهای در قالب جامعه روحانیت شیراز، ادامه تبعید آیات [[عبدالرحیم ربانی شیرازی|عبدالرحیم ربانی]]، سیدمحمدرضا اصفهانی جهرمی، [[سیدعلیمحمد دستغیب|سیدعلیمحمد]] و [[سیدعلیاصغر دستغیب]] و سایر زندانیان را محکوم کردند و خواستار آزادی آنان از تبعید و زندان شدند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۳۱۸.</ref> در ۲۰ مرداد ۱۳۵۷ و پس از سرکوبی تظاهرات مردم شیراز در ۵ رمضان/ ۱۹ مرداد ۱۳۵۷ در مسجد جامع نو آن شهر نیز همراه با روحانیان مبارز شیراز با صدور اعلامیهای، آن واقعه را به مراجع تقلید و خانوادههای داغدار تسلیت گفتند و روز هفتم رمضان/ ۲۱ مرداد را در اعتراض به آن اقدام، عزای ملی و تعطیل اعلام کردند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۳۵۸؛ دوانی، نهضت روحانیون ایران، ج۷، ص۲۰۷-۲۰۸.</ref> سپس همراه با روحانیان مبارز شیراز، با صدور اعلامیهای با عنوان «استیضاح رژیم غیرقانونی ایران»، ضمن افشاگری درباره حمله مأموران رژیم پهلوی به مردم در ۵ رمضان/ ۱۹ مرداد در مسجد نو شیراز، مراتب نفرت خود را از آن اقدام اعلام کردند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۳۵۹.</ref> | ||
یحیی فلسفی پس از [[انقلاب اسلامی ایران|پیروزی انقلاب اسلامی]] به تدریس در حوزههای علمیه شیراز ادامه داد.<ref> | یحیی فلسفی پس از [[انقلاب اسلامی ایران|پیروزی انقلاب اسلامی]] به تدریس در حوزههای علمیه شیراز ادامه داد.<ref>شریفرازی، گنجینه دانشمندان، ج۹، ص۲۷۱.</ref> | ||
== تألیفات == | == تألیفات == | ||
تألیفات فلسفی عبارت است از: ۱- دائرهالمعارف القرآنیه در پنجاه جلد (این کتاب در جریان اخراج اجباری از بغداد، در آن شهر ماند و وی موفق به نشر آن نشد). ۲- قصه موجود (داستان وجود و فلسفه که آن را به سبک رمان نوشت و در «سلسله منابع الثقافه الاسلام» در بغداد منتشر کرد). ۳- جزوههایی در فلسفه نماز (چاپ بغداد). ۴- فلسفه روزه. ۵- الامام الحسین و الحركه الفكریه (چاپ بغداد). ۶- مستند الرسول الاعظم صلى اللَّه علیه و آله، بالغ بر سی جلد. ۷- القرآن مع علی. ۸- داستانهای شگفتانگیزی از بهشت و جهنم. ۹- پیامبران الهی از دیدگاه قرآن و امام علی. ۱۰- معاد یا زنده شدن مردگان از دیدگاه قرآن و امام علی. ۱۱- زندگی پیامبر اسلام در مکه مکرمه از دیدگاه قرآن و امام علی.<ref> | تألیفات فلسفی عبارت است از: ۱- دائرهالمعارف القرآنیه در پنجاه جلد (این کتاب در جریان اخراج اجباری از بغداد، در آن شهر ماند و وی موفق به نشر آن نشد). ۲- قصه موجود (داستان وجود و فلسفه که آن را به سبک رمان نوشت و در «سلسله منابع الثقافه الاسلام» در بغداد منتشر کرد). ۳- جزوههایی در فلسفه نماز (چاپ بغداد). ۴- فلسفه روزه. ۵- الامام الحسین و الحركه الفكریه (چاپ بغداد). ۶- مستند الرسول الاعظم صلى اللَّه علیه و آله، بالغ بر سی جلد. ۷- القرآن مع علی. ۸- داستانهای شگفتانگیزی از بهشت و جهنم. ۹- پیامبران الهی از دیدگاه قرآن و امام علی. ۱۰- معاد یا زنده شدن مردگان از دیدگاه قرآن و امام علی. ۱۱- زندگی پیامبر اسلام در مکه مکرمه از دیدگاه قرآن و امام علی.<ref>شریفرازی، گنجینه دانشمندان، ج۹، ص۲۷۰.</ref> | ||
== درگذشت == | == درگذشت == | ||
فلسفی در ۱۶ فروردین ۱۳۹۱ در مشهد درگذشت و پیکرش پس از انتقال به شیراز، در مدرسه علمیه حضرت مهدی(عج) آن شهر به خاک سپرده شد.<ref>«درگذشت آیتالله...»، ص۲.</ref> | فلسفی در ۱۶ فروردین ۱۳۹۱ در مشهد درگذشت و پیکرش پس از انتقال به شیراز، در مدرسه علمیه حضرت مهدی(عج) آن شهر به خاک سپرده شد.<ref>«درگذشت آیتالله...»، ص۲.</ref> | ||
==پانویس== | |||
{{پانویس}} | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی. | * اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی. | ||
* «درگذشت آیتالله فلسفی دارابی» (۱۳۹۱)، هفتهنامه افق حوزه، سال دهم، شماره ۳۳۶، ۳۰ فروردین. | * «درگذشت آیتالله فلسفی دارابی» (۱۳۹۱)، هفتهنامه افق حوزه، سال دهم، شماره ۳۳۶، ۳۰ فروردین. | ||
* دوانی، علی (۱۳۷۷)، نهضت روحانیون ایران، | * دوانی، علی (۱۳۷۷)، نهضت روحانیون ایران، ج۷، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی. | ||
* شریفرازی، محمد (۱۳۷۰)، گنجینه دانشمندان، تهران، مؤلف. | * شریفرازی، محمد (۱۳۷۰)، گنجینه دانشمندان، تهران، مؤلف. | ||
* سیر مبارزات یاران امامخمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج ۲، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی. | * سیر مبارزات یاران امامخمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج ۲، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی. |