confirmed، templateeditor
۳۰۶
ویرایش
Hasaninasab (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hasaninasab (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
|نسب = | |نسب = | ||
|زادروز = ۱۲۹۰ ش | |زادروز = ۱۲۹۰ ش | ||
|شهر تولد = دزفول | |شهر تولد = [[دزفول]] | ||
|کشور تولد = ایران | |کشور تولد = [[ایران]] | ||
|تاریخ درگذشت = ۱۳۸۳ ش | |تاریخ درگذشت = ۱۳۸۳ ش | ||
|شهر درگذشت = دزفول | |شهر درگذشت = دزفول | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
|نام همسر = | |نام همسر = | ||
|فرزندان = | |فرزندان = | ||
|خویشاوند سرشناس= سیدحسین ظهیرالاسلام(جدش) | |خویشاوند سرشناس= [[سیدحسین ظهیرالاسلام]](جدش) | ||
|دین = [[اسلام]] | |دین = [[اسلام]] | ||
|مذهب = [[شیعه]] | |مذهب = [[شیعه]] | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
|پس از = | |پس از = | ||
|پیش از = | |پیش از = | ||
|اساتید = [[امامخمینی]] • [[]] • [[]] • [[]] | |اساتید = [[امامخمینی]] • [[سیدمحمدعلی مدرس]] • [[سیدمحمد قاضی]] • [[میرزا هادی]] • [[میرزا محمدعلی معزی]] • [[سیداسدالله نبوی]] | ||
|شاگردان = | |شاگردان = | ||
|تالیفات = | |تالیفات = | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
|امضا = | |امضا = | ||
}} | }} | ||
'''سیدعلی کمالی'''، از شاگردان درس | '''سیدعلی کمالی'''، از شاگردان درس فلسفه [[امامخمینی]]. | ||
سیدعلی کمالی معروف به کمالی دزفولی در سال ۱۲۹۰ ش در شهر دزفول دیده به جهان گشود. پدرش سیدرضیالدین، از شاگردان [[سیدمحمد فیروزآبادی]] بود و از او اجازه اجتهاد داشت و جدش سیدحسین ظهیرالاسلام، از عارفان نامور وقت بود که مدت بیست سال در تهران محل رجوع عامه بود و برخی از اشعار او در [[نفخه الانوار]] و [[صحیفه الاوصیا]] چاپ شده است <ref>کمالی، ۱۳۷۷، ۱۸۹۸؛ کمالی دزفولی، ۱۳۸۴، ۵.</ref>. | |||
سیدعلی کمالی همزمان به تحصیلات کلاسیک خود نیز ادامه داد و پس از اخذ دیپلم متوسطه، وارد دانشکده معقول و منقول دانشگاه تهران شد و تحصیلات خود را در رشته علوم منقول در آنجا ادامه داد و موفق به دریافت مدرک کارشناسی گردید | |||
سیدعلی کمالی در چنین خانوادهای زاده شد و دوران ابتدایی را در مدرسه محمودیه دزفول گذراند. آنگاه به [[اهواز]] رفت و سال اول و دوم دبیرستان را در آن شهر طی کرد. سپس به دستور عمویش سیدصدرالدین به دزفول بازگشت و به تحصیل دروس حوزوی در زادگاهش پرداخت. او امثله، صرف میر، تصریف و... را نزد آقا سیدمحمدعلی مدرس، شرایع را پیش سیدمحمد قاضی و شرح لمعه را در محضر آقا میرزا هادی خواند. در درس مطول هم از شاگردان میرزا محمدعلی معزی بود و بخشهایی از ریاض المسائل و جواهر الکلام را هم پیش سیداسدالله نبوی آموخت <ref>کمالی، ۱۸۹۸-۱۸۹۹.</ref>. | |||
سیدعلی کمالی همزمان به تحصیلات کلاسیک خود نیز ادامه داد و پس از اخذ دیپلم متوسطه، وارد دانشکده معقول و منقول [[دانشگاه تهران]] شد و تحصیلات خود را در رشته علوم منقول در آنجا ادامه داد و موفق به دریافت مدرک کارشناسی گردید <ref>برقعی قمی، ج ۵، ۲۹۶۴.</ref>. او در سال ۱۳۱۸ ش راهی [[قم]] شد و مدت دوازده روز در درس اسفار امامخمینی در مدرس زیر کتابخانه [[مدرسه فیضیه قم|مدرسه فیضیه]] حضور یافت <ref>کمالی، ۱۹۰۰.</ref>. | |||
او درباره ویژگی درس امامخمینی میگوید: «تفرد امام را در التزام بر روش و سنن اسلامی از یاد نمیبرم. در سن جوانی بود... به محض ورود، مشغول درس اسفار میشد... چنان هیبتی داشت که کسی نمیتوانست به عبث سخن بگوید. به محض آنکه درس تمام میشد برمیخاست و میرفت» <ref>کمالی، ۱۹۰۰؛ کمالی دزفولی، ۶.</ref>. | |||
کمالی دزفولی در ۱۳۲۲ ش در تأسیس انجمن نهضت جوانان دزفول نقش داشت و همراه با شیخ مصطفی عاملی، آن تشکل مذهبی را اداره میکرد (درکتانیان، ۶۳-۶۴). او یکی از واعظان نامور خوزستان بود و مدت دوازده سال به سخنرانی در اهواز و دزفول میپرداخت (کمالی، ۱۸۹۹). جایگاه و اشتهار او در دزفول بهاندازهای بود که در انتخابات دوره چهاردهم مجلس شورای ملی، توسط علمای دزفول نامزد نمایندگی شد و رأی اکثریت مردم دزفول را کسب کرد، ولی به گفته خودش، با نفوذ عوامل اجرایی و دولتی از راهیابی به مجلس شورای ملی بازماند. کمالی سپس به حزب زحمتکشان ملت ایران پیوست و در دفتر آن حزب در دزفول فعال بود، ولی پس از مدتی به سبب انتقاداتی که متوجه رهبر آن حزب بود، از آن کناره گرفت. وی در جریان ملی شدن صنعت نفت، به حمایت از آن پرداخت و به سبب مناسبات خانوادگی که با محمد مصدق داشت، در پشتیبانی از او، تظاهراتی را در دزفول سازماندهی کرد و به همین سبب مورد ضرب و شتم مخالفان محمد مصدق قرار گرفت و مصدوم شد (کمالی، ۱۹۰۰-۱۹۰۱). سیدعلی کمالی که مدتی ریاست انجمن شیر و خورشید و همچنین ریاست انجمن معتمدان دزفول را بر عهده داشت، در ۱۳۲۹ ش در تهران مقیم شد (برقعی قمی، ج ۵، ۲۹۶۴) و در آن شهر بارها با محمد مصدق و آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی دیدار کرد. او پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به اعدام محکوم گردید (درکتانیان، ۷۱). پس از آن مخفیانه راهی اهواز شد و آنگاه در همانجا دستگیر و زندانی گردید. او در آن دوره چهار بار دستگیر شد و در مجموع هفت ماه در زندان بود (کمالی، ۱۹۰۰-۱۹۰۱). | کمالی دزفولی در ۱۳۲۲ ش در تأسیس انجمن نهضت جوانان دزفول نقش داشت و همراه با شیخ مصطفی عاملی، آن تشکل مذهبی را اداره میکرد (درکتانیان، ۶۳-۶۴). او یکی از واعظان نامور خوزستان بود و مدت دوازده سال به سخنرانی در اهواز و دزفول میپرداخت (کمالی، ۱۸۹۹). جایگاه و اشتهار او در دزفول بهاندازهای بود که در انتخابات دوره چهاردهم مجلس شورای ملی، توسط علمای دزفول نامزد نمایندگی شد و رأی اکثریت مردم دزفول را کسب کرد، ولی به گفته خودش، با نفوذ عوامل اجرایی و دولتی از راهیابی به مجلس شورای ملی بازماند. کمالی سپس به حزب زحمتکشان ملت ایران پیوست و در دفتر آن حزب در دزفول فعال بود، ولی پس از مدتی به سبب انتقاداتی که متوجه رهبر آن حزب بود، از آن کناره گرفت. وی در جریان ملی شدن صنعت نفت، به حمایت از آن پرداخت و به سبب مناسبات خانوادگی که با محمد مصدق داشت، در پشتیبانی از او، تظاهراتی را در دزفول سازماندهی کرد و به همین سبب مورد ضرب و شتم مخالفان محمد مصدق قرار گرفت و مصدوم شد (کمالی، ۱۹۰۰-۱۹۰۱). سیدعلی کمالی که مدتی ریاست انجمن شیر و خورشید و همچنین ریاست انجمن معتمدان دزفول را بر عهده داشت، در ۱۳۲۹ ش در تهران مقیم شد (برقعی قمی، ج ۵، ۲۹۶۴) و در آن شهر بارها با محمد مصدق و آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی دیدار کرد. او پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به اعدام محکوم گردید (درکتانیان، ۷۱). پس از آن مخفیانه راهی اهواز شد و آنگاه در همانجا دستگیر و زندانی گردید. او در آن دوره چهار بار دستگیر شد و در مجموع هفت ماه در زندان بود (کمالی، ۱۹۰۰-۱۹۰۱). | ||
کمالی از دهه پنجاه عمرش به مطالعات قرآنی روی آورد و آثار فراوانی را در حوزه علوم و معارف قرآنی نگاشت که برخی از آنها عبارت است از: ۱- قرآن و جامعه؛ شامل سه محور قرآن و مبارزات (ترجمه و تفسیر مختصر آیات مربوط به احکام مبارزات به دشمن داخلی و خارجی و جهاد)، قرآن و جامعهشناسی (تفسیر و ترجمه برخی از آیات مربوط به امور اجتماعی، علل فتح و شکست اجتماعات)، قرآن و دستورات اجتماعی (مسائل متفرقه اجتماعی و سیاستهای تهذیب اخلاقی و تدبیر منزل و سیاست مدن). ۲- قرآن و شعارها. ۳- قانون تفسیر. ۴- تاریخ تفسیر. ۵- قرآن ثقل اکبر. ۶- شناخت قرآن. ۷- قبسات القرآن. ۸- مقدمه تفسیر قرآن (همان، ۱۹۰۲-۱۹۰۴؛ جوانمهر، ۳۵-۳۳). ۹- خاتم النبیین (درباره سیرت و سیرهنویسی). ۱۰- عترت ثقل کبیر. ۱۱- جاءالحق (در ردّ شبهات کتاب بیستوسه سال علی دشتی). ۱۲- عرفان و سلوک اسلامی. ۱۳- تاریخ صدر اسلام. ۱۴- ارمغان ربیع. ۱۵- قرآن و مقام زن. ۱۶- هر که میخواهد بخواند (در جواب به کتاب ملایان شوشتر بخوانند اثر سید محمدعلی امام شوشتری). ۱۷- گلستان منظوم عزیز و نگار (مثنوی به وزن خسرو و شیرین نظامی گنجوی). ۱۸- گلستان امثال دزفولی (شامل سیصد مثل دزفولی و شرح آنها به نظم و نثر و به سبک گلستان سعدی). ۱۹- جنایات دوساله دکتر بقایی در دزفول (وقایع حزب زحمتکشان). ۲۰- تحقیق، تصحیح و تقدیم ذکر المجرّب فی صحفٍ مطهره. ۲۱- همزیستی و معاشرت در اسلام. ۲۲- تحقیق در ادعیه قرآن. ۲۳- مقدمه مفصّل بر الترجمان عن المرزبان. ۲۴- مقاصد قرآن یا جمهوریت محمد. ۲۵- محسّنات بدیعیه. ۲۶- معارف اسلامی. ۲۷- جزوه علوم القرآن. ۲۸- الثقافه الاسلامی. ۲۹- ترجمه احادیث غیرمکرر از طرق امامیه. ۳۰- ترجمه احادیث غیرمکرر از طرق عامه (بهجز احادیث تفسیری و فقهی). ۳۱- سیمای دزفول. (۱۰ جلد، در تاریخ ۲۰۰ ساله اخیر). ۳۲- مستدرک الفاظ معرب. ۳۳- چهره مولوی در آئینه مثنوی. ۳۴- تکبیتهای مثنوی. ۳۵- ابیات تفسیری مثنوی. ۳۶- منتخب مثنوی. ۳۷- مجموعه مقالات. ۳۸- دفتر خاطرات و اشعار. ۳۹- چند دفتر در مواعظ. ۴۰- مصادر المطالب. ۴۱- فهرست تفصیلی وافی (تا جلد پانزدهم). ۴۲- نامههایی به فرزاندانم. ۴۳-.شرح فارسی بر کفایه الا صول (در ۵ جلد). ۴۴- حافظ در آینه سخنش. ۴۵- هزار سخن. او در کنار تألیف آثار فوق به تدریس در مراکز آموزش عالی چون دانشکده شهید مطهری و دانشکده حسابداری دزفول میپرداخت (کمالی، ۱۹۰۰-۱۰۹۵، کمالی دزفولی، ۷-۹). | کمالی از دهه پنجاه عمرش به مطالعات قرآنی روی آورد و آثار فراوانی را در حوزه علوم و معارف قرآنی نگاشت که برخی از آنها عبارت است از: ۱- قرآن و جامعه؛ شامل سه محور قرآن و مبارزات (ترجمه و تفسیر مختصر آیات مربوط به احکام مبارزات به دشمن داخلی و خارجی و جهاد)، قرآن و جامعهشناسی (تفسیر و ترجمه برخی از آیات مربوط به امور اجتماعی، علل فتح و شکست اجتماعات)، قرآن و دستورات اجتماعی (مسائل متفرقه اجتماعی و سیاستهای تهذیب اخلاقی و تدبیر منزل و سیاست مدن). ۲- قرآن و شعارها. ۳- قانون تفسیر. ۴- تاریخ تفسیر. ۵- قرآن ثقل اکبر. ۶- شناخت قرآن. ۷- قبسات القرآن. ۸- مقدمه تفسیر قرآن (همان، ۱۹۰۲-۱۹۰۴؛ جوانمهر، ۳۵-۳۳). ۹- خاتم النبیین (درباره سیرت و سیرهنویسی). ۱۰- عترت ثقل کبیر. ۱۱- جاءالحق (در ردّ شبهات کتاب بیستوسه سال علی دشتی). ۱۲- عرفان و سلوک اسلامی. ۱۳- تاریخ صدر اسلام. ۱۴- ارمغان ربیع. ۱۵- قرآن و مقام زن. ۱۶- هر که میخواهد بخواند (در جواب به کتاب ملایان شوشتر بخوانند اثر سید محمدعلی امام شوشتری). ۱۷- گلستان منظوم عزیز و نگار (مثنوی به وزن خسرو و شیرین نظامی گنجوی). ۱۸- گلستان امثال دزفولی (شامل سیصد مثل دزفولی و شرح آنها به نظم و نثر و به سبک گلستان سعدی). ۱۹- جنایات دوساله دکتر بقایی در دزفول (وقایع حزب زحمتکشان). ۲۰- تحقیق، تصحیح و تقدیم ذکر المجرّب فی صحفٍ مطهره. ۲۱- همزیستی و معاشرت در اسلام. ۲۲- تحقیق در ادعیه قرآن. ۲۳- مقدمه مفصّل بر الترجمان عن المرزبان. ۲۴- مقاصد قرآن یا جمهوریت محمد. ۲۵- محسّنات بدیعیه. ۲۶- معارف اسلامی. ۲۷- جزوه علوم القرآن. ۲۸- الثقافه الاسلامی. ۲۹- ترجمه احادیث غیرمکرر از طرق امامیه. ۳۰- ترجمه احادیث غیرمکرر از طرق عامه (بهجز احادیث تفسیری و فقهی). ۳۱- سیمای دزفول. (۱۰ جلد، در تاریخ ۲۰۰ ساله اخیر). ۳۲- مستدرک الفاظ معرب. ۳۳- چهره مولوی در آئینه مثنوی. ۳۴- تکبیتهای مثنوی. ۳۵- ابیات تفسیری مثنوی. ۳۶- منتخب مثنوی. ۳۷- مجموعه مقالات. ۳۸- دفتر خاطرات و اشعار. ۳۹- چند دفتر در مواعظ. ۴۰- مصادر المطالب. ۴۱- فهرست تفصیلی وافی (تا جلد پانزدهم). ۴۲- نامههایی به فرزاندانم. ۴۳-.شرح فارسی بر کفایه الا صول (در ۵ جلد). ۴۴- حافظ در آینه سخنش. ۴۵- هزار سخن. او در کنار تألیف آثار فوق به تدریس در مراکز آموزش عالی چون دانشکده شهید مطهری و دانشکده حسابداری دزفول میپرداخت (کمالی، ۱۹۰۰-۱۰۹۵، کمالی دزفولی، ۷-۹). |