پرش به محتوا

جعفر اشراقی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۲۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۶ آذر ۱۴۰۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۷: خط ۳۷:
او خواندن و نوشتن را در تبریز و در مکتب‌خانه میرزا ابوالقاسم گرگری در مسجد مدینه تبریز فراگرفت و سپس به تحصیل دروس حوزوی در مدرسه طالبیه تبریز پرداخت. مقدمات را در آن مدرسه و نزد سیداسماعیل شنب‌غازانی و میرزا علی اهری خواند و در سال ۱۳۱۳ ش به [[قم]] رفت.<ref>افروغ، یک قطره از دریا، ص۱۵-۱۶.</ref> در [[حوزه علمیه قم]] ابتدا دروس سطح را نزد میرزا محمدعلی ادیب تهرانی، سیداحمد لواسانی، [[سیدمحمدرضا گلپایگانی|سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی]]، [[امام‌خمینی]]،<ref>رازی، آثارالحجه، ج۲، ص۸۷.</ref> میرزا محمد همدانی و میرزا عسگر همدانی آموخت.<ref>الوانساز خویی، گلشن ابرار آذربایجان، ص۷۲.</ref> هم‌زمان به تحصیل علوم عقلی نیز می‌پرداخت و در سال ۱۳۲۰ ش همراه با عده‌ای معدود، در درس اسفار اربعه امام‌خمینی شرکت می‌کرد.<ref>افروغ، یک قطره از دریا، ص۱۶-۱۷.</ref> وی به احتمال زیاد، در سال‌های پایانی دهه ۱۳۲۰ در آن درس حضور می‌یافت. مدتی هم در درس فلسفه میرزا خلیل کمره‌ای شرکت کرد.<ref>«خاطراتی از روزهای...»، ص۴۱.</ref> آنگاه در درس خارج فقه و اصول آیات سیدمحمد حجت کوه‌کمری، سیدصدرالدین صدر، [[سیدمحمدتقی خوانساری]] و میرزا آقا رضی تبریزی حاضر شد. سپس به [[نجف اشرف]] رفت و در دوره حضور کوتاه‌مدتش در آن شهر، از درس خارج آیت‌الله شیخ محمدحسین کاشف‌الغطا بهره‌مند شد.<ref>رازی، آثارالحجه، ج۲، ص۸۷.</ref> و سپس به کشور بازگشت. با ورود [[سیدحسین بروجردی|آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی]] به قم، در محضر درس ایشان حاضر شد و مدت ده سال از درس خارج فقه و اصول ایشان استفاده کرد.<ref>خاطرات پانزده خرداد، ص۹.</ref>
او خواندن و نوشتن را در تبریز و در مکتب‌خانه میرزا ابوالقاسم گرگری در مسجد مدینه تبریز فراگرفت و سپس به تحصیل دروس حوزوی در مدرسه طالبیه تبریز پرداخت. مقدمات را در آن مدرسه و نزد سیداسماعیل شنب‌غازانی و میرزا علی اهری خواند و در سال ۱۳۱۳ ش به [[قم]] رفت.<ref>افروغ، یک قطره از دریا، ص۱۵-۱۶.</ref> در [[حوزه علمیه قم]] ابتدا دروس سطح را نزد میرزا محمدعلی ادیب تهرانی، سیداحمد لواسانی، [[سیدمحمدرضا گلپایگانی|سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی]]، [[امام‌خمینی]]،<ref>رازی، آثارالحجه، ج۲، ص۸۷.</ref> میرزا محمد همدانی و میرزا عسگر همدانی آموخت.<ref>الوانساز خویی، گلشن ابرار آذربایجان، ص۷۲.</ref> هم‌زمان به تحصیل علوم عقلی نیز می‌پرداخت و در سال ۱۳۲۰ ش همراه با عده‌ای معدود، در درس اسفار اربعه امام‌خمینی شرکت می‌کرد.<ref>افروغ، یک قطره از دریا، ص۱۶-۱۷.</ref> وی به احتمال زیاد، در سال‌های پایانی دهه ۱۳۲۰ در آن درس حضور می‌یافت. مدتی هم در درس فلسفه میرزا خلیل کمره‌ای شرکت کرد.<ref>«خاطراتی از روزهای...»، ص۴۱.</ref> آنگاه در درس خارج فقه و اصول آیات سیدمحمد حجت کوه‌کمری، سیدصدرالدین صدر، [[سیدمحمدتقی خوانساری]] و میرزا آقا رضی تبریزی حاضر شد. سپس به [[نجف اشرف]] رفت و در دوره حضور کوتاه‌مدتش در آن شهر، از درس خارج آیت‌الله شیخ محمدحسین کاشف‌الغطا بهره‌مند شد.<ref>رازی، آثارالحجه، ج۲، ص۸۷.</ref> و سپس به کشور بازگشت. با ورود [[سیدحسین بروجردی|آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی]] به قم، در محضر درس ایشان حاضر شد و مدت ده سال از درس خارج فقه و اصول ایشان استفاده کرد.<ref>خاطرات پانزده خرداد، ص۹.</ref>


جعفر اشراقی که از آیت‌الله شیخ محمدحسین کاشف‌الغطا اجازه اجتهاد و از آیات هبه‌الدین شهرستانی، سیدعبدالحسین شرف‌الدین، [[سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی]]، شیخ فضل‌الله زنجانی، سیداحمد حسینی زنجانی، [[سیدابوالقاسم خویی]]، سیدحسین طباطبایی بروجردی، میرزا ابوعبدالله زنجانی، سیدابوالحسن اصفهانی، [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]]، شیخ آقابزرگ تهرانی و سیدمحمد حجت کوه‌کمری اجازاتی در امور شرعی دریافت کرده بود.<ref>افروغ، یک قطره از دریا، ص۲۵-۳۶؛ الوانساز خویی، گلشن ابرار آذربایجان، ج۱، ص۷۲.</ref> در سال ۱۳۳۲ش به تبریز بازگشت و به اقامه [[نماز جماعت]] و تدریس در مسجد آقا ـ از مساجد قدیمی و بزرگ تبریز ـ پرداخت.<ref>«درگذشتگان»، ص۱۳۵.</ref> او از روحانیانی بود که به مباحث جدید اهمیت زیادی می‌داد و در زمان تحصیل در قم، همراه با آیات [[سیدرضا صدر]]، سیدمحمود علایی طالقانی و [[سیدعزالدین زنجانی|سیدعزالدین حسینی زنجانی]]، درس جامعه‌شناسی را از کتاب علم‌الاجتماع، ترجمه و با هم مباحثه می‌کردند. پس از بازگشت به تبریز این رویه را ادامه داد و همراه با شیخ نصرالله شبستری و عبدالله مجتهدی، محفلی علمی، ادبی، تاریخی و حدیثی تشکیل داد و به تعمق در آیات قرآن و آموزش صحیح آن می‌پرداخت.<ref>«درگذشتگان»، ص۱۳۴.</ref>
جعفر اشراقی که از آیت‌الله شیخ محمدحسین کاشف‌الغطا اجازه اجتهاد و از آیات هبه‌الدین شهرستانی، سیدعبدالحسین شرف‌الدین، [[سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی]]، شیخ فضل‌الله زنجانی، سیداحمد حسینی زنجانی، [[سیدابوالقاسم خویی]]، سیدحسین طباطبایی بروجردی، میرزا ابوعبدالله زنجانی، سیدابوالحسن اصفهانی، [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]]، شیخ آقابزرگ تهرانی و سیدمحمد حجت کوه‌کمری اجازاتی در امور شرعی دریافت کرده بود.<ref>افروغ، یک قطره از دریا، ص۲۵-۳۶؛ الوانساز خویی، گلشن ابرار آذربایجان، ج۱، ص۷۲.</ref>  


جعفر اشراقی از سال ۱۳۴۱ ش و در جریان مصوبه دولت پیرامون [[انجمن‌های ایالتی و ولایتی]]، همگام با روحانیان دیگر به مبارزه با [[حکومت پهلوی]] پرداخت و همراه با جمعی از علمای تبریز، اعلامیه‌هایی را در انتقاد از آن صادر می‌کرد.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۴، ص۴۷.</ref> در دوم مهر ۱۳۴۲ ش همراه با روحانیان برجسته و مبارز آذربایجان و تبریز، با صدور اعلامیه‌ای علیه حکومت پهلوی، سیاست‌های دولت را در حوزه‌های مذهبی، اقتصادی، فرهنگی و دانشگاهی، سیاست خارجی و سیاست داخلی ازجمله برگزاری انتخابات [[مجلس شورای ملی|مجلسین شورای ملی]] و [[مجلس سنا|سنا]] مورد انتقاد قرار داد.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۰۰ ـ ۱۰۳؛ سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد، ج ۲، ص۴۳.</ref> به همین علت رئیس ساواک استان آذربایجان شرقی در ۱۳ آبان ۱۳۴۲ در نامه‌ای به اداره کل سوم [[ساواک]]، خواستار دستگیری و اعزام او به تهران شد و پیشنهاد داد از بازگشت او به تبریز به مدت یک سال جلوگیری شود .<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۴، ص۱۳۱-۱۳۲.</ref>
== فعالیت سیاسی و اجتماعی ==
در سال ۱۳۳۲ش به تبریز بازگشت و به اقامه [[نماز جماعت]] و تدریس در مسجد آقا ـ از مساجد قدیمی و بزرگ تبریز ـ پرداخت.<ref>«درگذشتگان»، ص۱۳۵.</ref> او از روحانیانی بود که به مباحث جدید اهمیت زیادی می‌داد و در زمان تحصیل در قم، همراه با آیات [[سیدرضا صدر]]، سیدمحمود علایی طالقانی و [[سیدعزالدین زنجانی|سیدعزالدین حسینی زنجانی]]، درس جامعه‌شناسی را از کتاب علم‌الاجتماع، ترجمه و با هم مباحثه می‌کردند. پس از بازگشت به تبریز این رویه را ادامه داد و همراه با شیخ نصرالله شبستری و عبدالله مجتهدی، محفلی علمی، ادبی، تاریخی و حدیثی تشکیل داد و به تعمق در آیات قرآن و آموزش صحیح آن می‌پرداخت.<ref>«درگذشتگان»، ص۱۳۴.</ref>
 
جعفر اشراقی از سال ۱۳۴۱ش و در جریان مصوبه دولت پیرامون [[انجمن‌های ایالتی و ولایتی]]، همگام با روحانیان دیگر به مبارزه با [[حکومت پهلوی]] پرداخت و همراه با جمعی از علمای تبریز، اعلامیه‌هایی را در انتقاد از آن صادر می‌کرد.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۴، ص۴۷.</ref> در دوم مهر ۱۳۴۲ ش همراه با روحانیان برجسته و مبارز آذربایجان و تبریز، با صدور اعلامیه‌ای علیه حکومت پهلوی، سیاست‌های دولت را در حوزه‌های مذهبی، اقتصادی، فرهنگی و دانشگاهی، سیاست خارجی و سیاست داخلی ازجمله برگزاری انتخابات [[مجلس شورای ملی|مجلسین شورای ملی]] و [[مجلس سنا|سنا]] مورد انتقاد قرار داد.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۰۰ ـ ۱۰۳؛ سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد، ج ۲، ص۴۳.</ref> به همین علت رئیس ساواک استان آذربایجان شرقی در ۱۳ آبان ۱۳۴۲ در نامه‌ای به اداره کل سوم [[ساواک]]، خواستار دستگیری و اعزام او به تهران شد و پیشنهاد داد از بازگشت او به تبریز به مدت یک سال جلوگیری شود.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۴، ص۱۳۱-۱۳۲.</ref>


جعفر اشراقی در سال‌های [[تبعید امام‌خمینی|تبعید امام خمینی]] به تدریس دروس دینی در تبریز ادامه می‌داد. او مبارزات سیاسی خود را از سال ۱۳۵۶ش شدت بخشید. پس از سرکوب [[قیام ۲۹ بهمن ۱۳۵۶]] و اعزام هیئتی از طرف دولت برای بررسی وقایع تبریز، همراه با روحانیان مبارز با ارسال نامه‌ای به ارتشبد جعفر شفقت، استاندار وقت آذربایجان شرقی، نظر روحانیت تبریز را درباره جریانات فوق ابراز و حمله به مردم را محکوم کردند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۴۶ ـ ۲۴۷.</ref> در اردیبهشت ۱۳۵۷ پس از حمله مأموران حکومت پهلوی به خانه‌های مراجع تقلید در قم، همراه با روحانیون مبارز با ارسال نامه‌ای به [[سیدکاظم شریعتمداری|آیت‌الله شریعتمداری]]، آن اقدام را محکوم کرد.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۸۴ـ۲۸۵.</ref> همچنین پس از حمله کماندوها به مدرسه علوم دینی ششگلان تبریز در ۲۵ خرداد ۱۳۵۷ همراه با جمعی از روحانیان با صدور اعلامیه‌ای به افشاگری در این زمینه پرداخت و آن را تقبیح کرد.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۷ـ۳۱۶.</ref>
جعفر اشراقی در سال‌های [[تبعید امام‌خمینی|تبعید امام خمینی]] به تدریس دروس دینی در تبریز ادامه می‌داد. او مبارزات سیاسی خود را از سال ۱۳۵۶ش شدت بخشید. پس از سرکوب [[قیام ۲۹ بهمن ۱۳۵۶]] و اعزام هیئتی از طرف دولت برای بررسی وقایع تبریز، همراه با روحانیان مبارز با ارسال نامه‌ای به ارتشبد جعفر شفقت، استاندار وقت آذربایجان شرقی، نظر روحانیت تبریز را درباره جریانات فوق ابراز و حمله به مردم را محکوم کردند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۴۶ ـ ۲۴۷.</ref> در اردیبهشت ۱۳۵۷ پس از حمله مأموران حکومت پهلوی به خانه‌های مراجع تقلید در قم، همراه با روحانیون مبارز با ارسال نامه‌ای به [[سیدکاظم شریعتمداری|آیت‌الله شریعتمداری]]، آن اقدام را محکوم کرد.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۸۴ـ۲۸۵.</ref> همچنین پس از حمله کماندوها به مدرسه علوم دینی ششگلان تبریز در ۲۵ خرداد ۱۳۵۷ همراه با جمعی از روحانیان با صدور اعلامیه‌ای به افشاگری در این زمینه پرداخت و آن را تقبیح کرد.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۷ـ۳۱۶.</ref>


== فعالیت‌ها پس از پیروزی انقلاب اسلامی ==
اشراقی در ۱۳۵۸ش در انتخابات [[مجلس خبرگان قانون اساسی]]، با رأی مردم استان آذربایجان شرقی به نمایندگی برگزیده شد.<ref>راهنمای استفاده از مشروح...، ج۴، ص۳۳۵.</ref> پس از پایان کار مجلس خبرگان قانون اساسی، به تبریز بازگشت و در مسجد آقا به تدریس و تبلیغ مشغول شد. او همچنین حافظ قرآن بود و جوانان و طلاب را به حفظ قرآن تشویق می‌کرد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۵۴، ص۱۳۴.</ref> تقریرات درس فقه آیت‌الله سیدمحمد حجت کوه‌کمری، کشکول، دیوان اشعار فارسی و دیوان اشعار عربی از آثار علمی اوست.  
اشراقی در ۱۳۵۸ش در انتخابات [[مجلس خبرگان قانون اساسی]]، با رأی مردم استان آذربایجان شرقی به نمایندگی برگزیده شد.<ref>راهنمای استفاده از مشروح...، ج۴، ص۳۳۵.</ref> پس از پایان کار مجلس خبرگان قانون اساسی، به تبریز بازگشت و در مسجد آقا به تدریس و تبلیغ مشغول شد. او همچنین حافظ قرآن بود و جوانان و طلاب را به حفظ قرآن تشویق می‌کرد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۵۴، ص۱۳۴.</ref> تقریرات درس فقه آیت‌الله سیدمحمد حجت کوه‌کمری، کشکول، دیوان اشعار فارسی و دیوان اشعار عربی از آثار علمی اوست.  
==درگذشت==
==درگذشت==
۲۳٬۱۱۲

ویرایش