۲۱٬۱۶۶
ویرایش
جز (added Category:مقالههای جلد پنجم دانشنامه using HotCat) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''خط امام'''، اصول و خط مشی سیاسی برخاسته از دیدگاههای نظری و عملی امامخمینی. | '''خط امام'''، اصول و خط مشی سیاسی برخاسته از دیدگاههای نظری و عملی [[امامخمینی]]. | ||
== مفهوم خط== | == مفهوم خط== | ||
«خط» در معانی مختلف ازجمله نشانه، راه، علامتگذاشتن روی اشیا، تعیین مسیر برای خود و پیروی از روش و مشی کسی بهکار رفته است<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۴/۲۷۷۴ ـ ۲۷۷۵؛ معین، فرهنگ فارسی، ۱/۱۴۲۷.</ref> و در اصطلاح سیاسی «خط» خلاصهشده «خط مشی» و معادل واژه لاتین «Policy» است که به معنای طرح کلی و رئوس مطالب برای اقدام یا برنامه، نظر و عمل سیاسی تعریف شده است<ref>آقابخشی و افشاریراد، فرهنگ علوم سیاسی، ۵۱۴.</ref> «خط امام»، مخفف خط مشی امامخمینی است و به مجموعه موضعگیریهای ایشان در مسائل مهم انقلاب یا امور و موضوعات حیاتی حاکمیت اسلامی گفته میشود<ref>فارسی، فرهنگ واژههای انقلاب اسلامی، ۳۵۶.</ref> | «خط» در معانی مختلف ازجمله نشانه، راه، علامتگذاشتن روی اشیا، تعیین مسیر برای خود و پیروی از روش و مشی کسی بهکار رفته است<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۴/۲۷۷۴ ـ ۲۷۷۵؛ معین، فرهنگ فارسی، ۱/۱۴۲۷.</ref> و در اصطلاح سیاسی «خط» خلاصهشده «خط مشی» و معادل واژه لاتین «Policy» است که به معنای طرح کلی و رئوس مطالب برای اقدام یا برنامه، نظر و عمل سیاسی تعریف شده است<ref>آقابخشی و افشاریراد، فرهنگ علوم سیاسی، ۵۱۴.</ref> «خط امام»، مخفف خط مشی امامخمینی است و به مجموعه موضعگیریهای ایشان در مسائل مهم [[انقلاب اسلامی|انقلاب]] یا امور و موضوعات حیاتی [[حاکمیت اسلامی]] گفته میشود.<ref>فارسی، فرهنگ واژههای انقلاب اسلامی، ۳۵۶.</ref> | ||
== تاریخچه کاربرد خط امام == | == تاریخچه کاربرد خط امام == | ||
تعبیر «خط امامخمینی» با تعبیرهای مختلف پیش از پیروزی انقلاب در برخی سخنرانیها و بیان مواضع شخصیتهای انقلابی ازجمله محمد منتظری بهکار رفته است<ref>صادقی اردستانی، ۱۳۷ ـ ۱۴۶.</ref>؛ هرچند رواج همگانی آن در جریان تصرف سفارت امریکا در سیزدهم آبان ۱۳۵۸ بود<ref>حسینی بهشتی، او به تنهایی یک امت بود، ۲۵۴؛ تقوی، خط امام، ۱۱.</ref> تسخیرکنندگان سفارت که به پیروی از امامخمینی و بهرغم سیاست دولتِ موقت، امریکا را دشمن اصلی کشور و انقلاب میدانستند، خود را «دانشجویان مسلمان پیرو خط امام» نامیدند<ref>دلدم، اسرار جاسوسی آمریکا در ایران ، ۵۷ ـ ۵۸؛ نوازنی، درسهایی از وصیت نامه امامخمینی، ۱۱۳ ـ ۱۱۴.</ref> (← مقاله تسخیر لانه جاسوسی امریکا). | تعبیر «خط امامخمینی» با تعبیرهای مختلف پیش از [[پیروزی انقلاب اسلامی|پیروزی انقلاب]] در برخی سخنرانیها و بیان مواضع شخصیتهای انقلابی ازجمله [[محمد منتظری]] بهکار رفته است<ref>صادقی اردستانی، ۱۳۷ ـ ۱۴۶.</ref>؛ هرچند رواج همگانی آن در جریان تصرف [[سفارت امریکا در سیزدهم آبان ۱۳۵۸]] بود<ref>حسینی بهشتی، او به تنهایی یک امت بود، ۲۵۴؛ تقوی، خط امام، ۱۱.</ref> تسخیرکنندگان سفارت که به پیروی از [[امامخمینی]] و بهرغم سیاست دولتِ موقت، امریکا را دشمن اصلی کشور و انقلاب میدانستند، خود را «دانشجویان مسلمان پیرو خط امام» نامیدند.<ref>دلدم، اسرار جاسوسی آمریکا در ایران ، ۵۷ ـ ۵۸؛ نوازنی، درسهایی از وصیت نامه امامخمینی، ۱۱۳ ـ ۱۱۴.</ref> (← مقاله تسخیر لانه جاسوسی امریکا). | ||
خط امامخمینی دارای ویژگیهایی است که در بخشهای مختلف اجتماعی، فکری، راهبردی و هر نوع راهکاری که به کار میرود، باید آن را شناخت<ref>حسینی بهشتی، او به تنهایی یک امت بود، ۲۵۴.</ref> شناخت دقیق ویژگیهای اندیشه و عمل امامخمینی، در جایگاه رهبر انقلاب و بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی | خط امامخمینی دارای ویژگیهایی است که در بخشهای مختلف اجتماعی، فکری، راهبردی و هر نوع راهکاری که به کار میرود، باید آن را شناخت<ref>حسینی بهشتی، او به تنهایی یک امت بود، ۲۵۴.</ref> شناخت دقیق ویژگیهای اندیشه و عمل امامخمینی، در جایگاه رهبر انقلاب و بنیانگذار [[نظام جمهوری اسلامی ایران]]، مهمترین عامل تداوم حرکت در مسیر دستیابی به اهداف انقلاب اسلامی است. از اینرو باید تلاش کرد تا خط امامخمینی بهدرستی شناخته شود و راه ایشان همواره زنده بماند و انعکاس فریاد ایشان در [[جهان اسلام]] حفظ شود تا مسلمانان و مستضعفان جهان بتوانند مسیر حرکت خود را بر اساس آن تنطیم کنند<ref>خامنهای، حدیث ولایت، ۱۲/۳/۱۳۷۲.</ref> خط امامخمینی، خط اسلام راستین در همه ابعاد مختلف فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی است<ref>تقوی، خط امام، ۴۵.</ref> و ویژگیهای این خط تنها مربوط به گذشته نیست، بلکه از این به بعد هم مردم باید به این ویژگیها توجه کنند<ref>بهشتی حسینی، او به تنهایی یک امت بود، ۲۴۵.</ref> نوع نگرش و نگاه امامخمینی به مسائل مختلف برخاسته از [[جهانبینی توحیدی]] بود که حوادث سیاسی را جزئی از نظام هستی و عرصه تقابل حق و باطل میدانست و خداوند تعالی را حاضر و ناظر و دست قدرتش را یاریگر اهل حق و ایمان در همه جبهههای حق علیه باطل میدید<ref>فارسی، فرهنگ واژههای انقلاب اسلامی، ۳۵۶ ـ ۳۵۹.</ref> ایشان برای انجام وظیفه، [[امر به معروف و نهی از منکر]] را قیام به قسط، اقامه [[عدل]] و داد و دفاع از [[اسلام]] و مسلمین میدانست و تلاش میکرد آرمانهای حاکمیت اسلامی در زمان حیاتش تحقق یابد. ایشان همواره بر اساس تکلیف الهی عمل میکرد و موفقیت خود را تابعی از عملکرد و تدابیر خویش یا مردمی که از او پیروی میکنند، نمیدانست و معتقد بود که همه این امور بسته به مشیت و [[تقدیر الهی]] است.<ref>(فارسی، فرهنگ واژههای انقلاب اسلامی، ۳۵۶ ـ ۳۵۹.</ref> | ||
==شاخصههای فکری خط امام== | ==شاخصههای فکری خط امام== | ||
خط امامخمینی در همه زمینهها و ابعاد، ویژگیها و برجستگیهایی داشت که بهروشنی خط مشی ایشان را از دیگر مسئولان و رهبران متمایز میساخت، ولی توجه اصلی در اینجا بر جنبههای سیاسی و اجتماعی است که به برخی از مهمترین آنها اشاره میشود: | خط امامخمینی در همه زمینهها و ابعاد، ویژگیها و برجستگیهایی داشت که بهروشنی خط مشی ایشان را از دیگر مسئولان و رهبران متمایز میساخت، ولی توجه اصلی در اینجا بر جنبههای سیاسی و اجتماعی است که به برخی از مهمترین آنها اشاره میشود: | ||
===محوریت ارزشهای اسلامی=== | ===محوریت ارزشهای اسلامی=== | ||
خط امامخمینی نفی هر گونه نظام غیر از نظام اسلام است؛ زیرا در پرتو اسلام و نظام اسلامی است که هم استقلال و نفی استعمار و استثمار حاصل میشود و هم آزادی و نفی استبداد<ref>حسینی بهشتی، او به تنهایی یک امت بود، ۲۵۸.</ref> امامخمینی اسلام را ضامن استقلال و آزادی کشور و راه رسیدن به سعادت دنیا و آخرت میداند و حفاظت از آن را بر تکتک ملت واجب و لازم میشمارد<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۳۵۱ ـ ۳۵۲ و ۵۲۳.</ref> ایشان با تأکید بر اسلام ناب محمدی در برابر اسلام امریکایی که اسلام سکولار و اسلام متحجر است<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۱۱، ۸۷، ۱۲۰ و ۱۴۳.</ref>، معتقد است باید اسلام را در تمام شئون حکومت وارد کرد و حکومتی با محوریت اسلام و ارزشهای اسلامی تشکیل داد<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۷/۵۳۳ و ۵۴۳ و ۸/۱۲۰، ۲۵۷، ۲۸۱، ۴۲۱.</ref>؛ از همینرو به استقرار کامل نظام جمهوری اسلامی<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۸/۱۴، ۱۶، ۱۸، ۲۲، ۷۷، ۱۲۴، ۲۰۸ و ۲۱۸.</ref> و الگوقراردادن آن برای مسلمانان جهان<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۷/۱۴۵ و ۸/۳۶۲.</ref>، اعتقاد کامل داشت و در این راه تلاش کرد<ref>خامنهای، مقدمه صحیفه امام، ۱/نه ـ ده.</ref> ( | خط امامخمینی نفی هر گونه نظام غیر از نظام اسلام است؛ زیرا در پرتو اسلام و نظام اسلامی است که هم استقلال و نفی استعمار و استثمار حاصل میشود و هم [[آزادی]] و نفی استبداد<ref>حسینی بهشتی، او به تنهایی یک امت بود، ۲۵۸.</ref> امامخمینی اسلام را ضامن استقلال و آزادی کشور و راه رسیدن به [[سعادت]] دنیا و [[آخرت]] میداند و حفاظت از آن را بر تکتک ملت واجب و لازم میشمارد<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۳۵۱ ـ ۳۵۲ و ۵۲۳.</ref> ایشان با تأکید بر [[اسلام ناب محمدی]] در برابر [[اسلام امریکایی]] که اسلام سکولار و اسلام متحجر است<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۱۱، ۸۷، ۱۲۰ و ۱۴۳.</ref>، معتقد است باید اسلام را در تمام شئون حکومت وارد کرد و حکومتی با محوریت اسلام و ارزشهای اسلامی تشکیل داد<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۷/۵۳۳ و ۵۴۳ و ۸/۱۲۰، ۲۵۷، ۲۸۱، ۴۲۱.</ref>؛ از همینرو به استقرار کامل [[نظام جمهوری اسلامی]]<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۸/۱۴، ۱۶، ۱۸، ۲۲، ۷۷، ۱۲۴، ۲۰۸ و ۲۱۸.</ref> و الگوقراردادن آن برای مسلمانان جهان<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۷/۱۴۵ و ۸/۳۶۲.</ref>، اعتقاد کامل داشت و در این راه تلاش کرد.<ref>خامنهای، مقدمه صحیفه امام، ۱/نه ـ ده.</ref> (اسلام ناب محمدی). | ||
===جداییناپذیری دین از سیاست=== | ===جداییناپذیری دین از سیاست=== | ||
امامخمینی که سیاست را عبارت از روابط حکومت با ملت، روابط میان حاکم با دیگر حکومتها و جلوگیری از مفاسد تعریف میکرد | امامخمینی که سیاست را عبارت از روابط حکومت با ملت، روابط میان حاکم با دیگر حکومتها و جلوگیری از مفاسد تعریف میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۳/۲۲۷.</ref>، براین باور است که دین اسلام، در همه ابعاد، حتی احکام عبادیاش، سیاسی است<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۰/۱۵ و ۱۱/۴۶۳.</ref> و [[قرآن]]، [[جامعه]] را در همه شئون تربیت میکند؛ دستورهای پیغمبر اکرم(ص) در جنگها و نامه امیرالمؤمنین علی(ع) به مالک اشتر<ref>نهج البلاغه، ترجمه دینپرور، ن۵۳، ۴۵۲ ـ ۴۷۴.</ref>، حکم جهاد و قتال با کفار و مشرکان و ستمگران، اجتماع بزرگ حج در [[مکه]]، [[منا]]، [[مشعر]] و [[عرفات]] و نیز برپایی اجتماع برای [[نماز جماعت]] و جمعه و لزوم خواندن خطبه در [[نماز جمعه]]، همه امور سیاسی است<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۳/۲۲۷؛ ۶/۴۱ ـ ۴۳ و ۱۰/۱۶.</ref> از نظر ایشان به تعدادی که در بخش سیاست، آیه و روایت وارد شده، در بخش [[عبادات]] وارد نشده است. از پنجاه و چند کتاب که در فقه وجود دارد، تنها حدود هفت یا هشت کتاب آن درباره عبادات است و بقیه مربوط به مسائل سیاسی، اجتماعی، معاشرتی و امور دیگر است<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۳/۲۲۷ و ۶/۴۳.</ref> از سویی، حکومت که به تمام معنا سیاست است، به امر خداوند و به دست [[پیامبر اکرم(ص)]]، به [[امیرالمؤمنین علی(ع)]] واگذار شد تا [[نماز]] و [[روزه]] و [[حج]] و همه معارف اسلام را اقامه کند<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۰/۱۱۳ ـ ۱۱۵.</ref> از همینرو، تربیت سیاسی در جامعه، در کنار تربیت علمی و عبادی ضروری است و همه قشرهای مردم باید در سیاست دخالت کنند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۲۰۳ و ۱۰/۱۵.</ref> | ||
امامخمینی معتقد است کسی که دین را از سیاست جدا بداند، به حکم عقل موافق با قرآن و احادیثِ «مجاری الامور بید العلماء بالله»<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۹۷/۸۰.</ref> و «اما الحوادث الواقعة فارجعوا فیها الی رواة احادیثنا»<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۲/۹۰.</ref> و مانند آنها توجه نکرده یا با تأویل نادرست، در عمل، خدا، پیامبر(ص) و امامان(ع) را تکذیب کرده است<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۸/۴ و ۲۰/۱۱۳ ـ ۱۱۵.</ref> ایشان جدایی دین از سیاست را توطئه غرب و بزرگترین جرمی میداند که استعمارگران و حکومتهای طاغوتی مرتکب شدند و با همه توان در صدد القای آن به مردم و روحانیون برآمدند و تلاش کردند از دخالت روحانیان در سیاست جلوگیری کنند<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۲۰۲؛ ۸/۱۸۷ و ۱۰/۱۵.</ref> آنان با تزویر و نیرنگ به گونهای این مسئله را در محیطهای دینی تبلیغ کردند که در حوزهها «آخوند سیاسی» یک فحش بود و باور برخی از علما هم بر جدایی دین از سیاست قرار گرفت<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۴۱ و ۸/۱۸۷.</ref> ( | [[امامخمینی]] معتقد است کسی که دین را از سیاست جدا بداند، به حکم عقل موافق با قرآن و احادیثِ «مجاری الامور بید العلماء بالله»<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۹۷/۸۰.</ref> و «اما الحوادث الواقعة فارجعوا فیها الی رواة احادیثنا»<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۲/۹۰.</ref> و مانند آنها توجه نکرده یا با تأویل نادرست، در عمل، خدا، پیامبر(ص) و [[امامان(ع)]] را تکذیب کرده است<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۸/۴ و ۲۰/۱۱۳ ـ ۱۱۵.</ref> ایشان جدایی دین از سیاست را توطئه غرب و بزرگترین جرمی میداند که استعمارگران و حکومتهای طاغوتی مرتکب شدند و با همه توان در صدد القای آن به [[مردم]] و روحانیون برآمدند و تلاش کردند از دخالت روحانیان در سیاست جلوگیری کنند<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۲۰۲؛ ۸/۱۸۷ و ۱۰/۱۵.</ref> آنان با تزویر و نیرنگ به گونهای این مسئله را در محیطهای دینی تبلیغ کردند که در [[حوزههای علمیه|حوزهها]] «آخوند سیاسی» یک فحش بود و باور برخی از علما هم بر [[جدایی دین از سیاست]] قرار گرفت.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۴۱ و ۸/۱۸۷.</ref> (دین و سیاست|حکومت اسلامی). | ||
=== محوریت ولایت فقیه=== | === محوریت ولایت فقیه=== | ||
تأکید بر حاکمیت ولایت فقیه یکی دیگر از اصول بنیادی خط مشی امامخمینی است<ref>منظمة الاعلام الاسلامی، خط الامامالخمینی، ۱۱۱.</ref> ایشان ولایت فقیه را ازجمله احکام اولیه اسلام و تکذیب و مخالفت با آن را تکذیب ائمه(ع) و تکذیب اسلام میداند<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۰/۴۵۱ ـ ۴۵۲.</ref> و معتقد است با وجود ولایت فقیه آسیبی به کشور وارد نمیشود و حضور ولی فقیه در رأس حکومت، از دیکتاتوری جلوگیری میکند<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۰/۵۸، ۷۲، ۳۵۲، ۴۱۰ و ۴۱۱.</ref> در نگاه ایشان ولایت فقیه از جایگاه بسیار مهمی برخوردار است و از جهت اختیارات حکومتی، با ولایت رسول خدا(ص) برابر است<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۰/۳۰۸.</ref>؛ بنابراین اختیارات ولی فقیه فراتر از آن چیزی است که در قانون اساسی آمده است <ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۱/۴۶۴.</ref> به عقیده ایشان اگر حکومت بر مبنای ولایت فقیه شکل نگیرد، حکومت طاغوتی است و رئیسجمهور نیز اگر با نصب فقیه نباشد، غیر مشروع و طاغوتی است و اطاعت از وی حرام است<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۰/۲۲۱.</ref> ( | تأکید بر حاکمیت ولایت فقیه یکی دیگر از اصول بنیادی خط مشی امامخمینی است<ref>منظمة الاعلام الاسلامی، خط الامامالخمینی، ۱۱۱.</ref> ایشان [[ولایت فقیه]] را ازجمله [[احکام اولیه اسلام]] و تکذیب و مخالفت با آن را تکذیب ائمه(ع) و تکذیب اسلام میداند<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۰/۴۵۱ ـ ۴۵۲.</ref> و معتقد است با وجود ولایت فقیه آسیبی به کشور وارد نمیشود و حضور [[ولی فقیه]] در رأس حکومت، از [[دیکتاتوری]] جلوگیری میکند<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۰/۵۸، ۷۲، ۳۵۲، ۴۱۰ و ۴۱۱.</ref> در نگاه ایشان ولایت فقیه از جایگاه بسیار مهمی برخوردار است و از جهت اختیارات حکومتی، با ولایت رسول خدا(ص) برابر است<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۰/۳۰۸.</ref>؛ بنابراین اختیارات ولی فقیه فراتر از آن چیزی است که در [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران|قانون اساسی]] آمده است <ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۱/۴۶۴.</ref> به عقیده ایشان اگر حکومت بر مبنای ولایت فقیه شکل نگیرد، حکومت طاغوتی است و رئیسجمهور نیز اگر با نصب فقیه نباشد، غیر مشروع و طاغوتی است و اطاعت از وی حرام است<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۰/۲۲۱.</ref> (ولایت فقیه|مشروعیت). | ||
=== تفکر و مشی انقلابی=== | === تفکر و مشی انقلابی=== | ||
امامخمینی انقلابی بود و انقلابی عمل میکرد و با نشاندادن معیارها و شاخصها، هدف را مشخص میکرد<ref>خامنهای، پایگاه اطلاعرسانی، ۱۴/۳/۱۳۹۵.</ref> ایشان در رابطه با کشورهای بیگانه و قدرتهای پرتوان استعمارگر، مخالف هر نوع سازش با دشمن بود و معتقد بود انتظار خیر و کمک داشتن از دشمن سادهاندیشی و سادهلوحی است<ref>حسینی بهشتی، او به تنهایی یک امت بود، ۲۵۴ ـ ۲۵۶.</ref> رویارویی ایشان با قدرت استبدادی رژیم پهلوی و حامی قدرتمند آن، امریکا، که با هدف نجات امت اسلامی و مردم مسلمان ایران انجام شد، در تاریخ مبارزات سیاسیِ منهای | امامخمینی انقلابی بود و انقلابی عمل میکرد و با نشاندادن معیارها و شاخصها، هدف را مشخص میکرد<ref>خامنهای، پایگاه اطلاعرسانی، ۱۴/۳/۱۳۹۵.</ref> ایشان در رابطه با کشورهای بیگانه و قدرتهای پرتوان استعمارگر، مخالف هر نوع سازش با دشمن بود و معتقد بود انتظار خیر و کمک داشتن از دشمن سادهاندیشی و سادهلوحی است<ref>حسینی بهشتی، او به تنهایی یک امت بود، ۲۵۴ ـ ۲۵۶.</ref> رویارویی ایشان با قدرت استبدادی [[رژیم پهلوی]] و حامی قدرتمند آن، امریکا، که با هدف نجات امت اسلامی و مردم مسلمان ایران انجام شد، در تاریخ مبارزات سیاسیِ منهای [[پیامبران]]، کاری کمسابقه بود.<ref>خامنهای، مقدمه صحیفه امام، ۱/نه؛ فارسی، فرهنگ واژههای انقلاب اسلامی، ۳۵۷.</ref> | ||
امامخمینی برنامهها و اقدامات رژیم پهلوی را خطری برای اسلام و کیان اسلام میدید؛ بنابراین ساکتنشستن و | امامخمینی برنامهها و اقدامات رژیم پهلوی را خطری برای اسلام و [[کیان اسلام]] میدید؛ بنابراین ساکتنشستن و «[[تقیه]]»کردن در برابر آن را [[حرام]] میدانست و همه علما و روحانیان را به مبارزه با رژیم پهلوی فرامیخواند؛ هرچند هزینه سنگینی داشته باشد<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱/۱۷۸.</ref>؛ زیرا معتقد بود در مبارزه فکری و مخالفت با ظلم و ستم، تقیه جایگاهی ندارد و باید با روشنگری و شرح اصول انقلابی دین و افشای نقشههای دشمن تلاش کرد تا بدعتها ریشهکن شود<ref>فارسی، فرهنگ واژههای انقلاب اسلامی، ۳۵۸.</ref>؛ بر همین اساس ایشان ترک مبارزه با رژیم پهلوی را به این بهانه که او شیعه است، ناشی از [[تحجر]] و واپسگرایی مقدسمآبان میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۲۷۸.</ref> و معتقد بود لازم است همه اقشار ملت با اتحاد کلمه و بدون هراس از قدرتها و ابرقدرتها، هدف اسلامی خود را تعقیب و با قاطعیت و جدیت به سوی هدف پیش روند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۴/۳۵۱.</ref> | ||
===باور به فرهنگ ایثار و شهادت=== | ===باور به فرهنگ ایثار و شهادت=== | ||
امامخمینی ایثار در راه خدا را موجب سرفرازی و شهادت و کشتهشدن در راه حق و اهداف الهی را افتخاری بزرگ و جاودانه میداند<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۴/۳۵۱ ـ ۳۵۲ و ۵/۷۸.</ref> و چنانکه قرآن، شهادت را برای انسان رستگاری بزرگ میداند<ref>نساء، ۷۳.</ref>، شهادت را موجب حیات جاویدان و عامل پیروزی میشمرد<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۷/۱۹۱ و ۸/۴۴.</ref> ایشان افتخار شهادت و رستگاری عظیم را مخصوص مؤمنانی میداند که از روی اعتقاد و ایمان، جان محبوس در کالبد مادی را فدا میکنند و جانی الهی، آزاد و محیط بر همهچیز دریافت میکنند و چنین خواستنی، تنها با مبادی معنوی امکانپذیر است | امامخمینی ایثار در راه خدا را موجب سرفرازی و [[شهادت]] و کشتهشدن در راه حق و اهداف الهی را افتخاری بزرگ و جاودانه میداند<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۴/۳۵۱ ـ ۳۵۲ و ۵/۷۸.</ref> و چنانکه قرآن، شهادت را برای انسان رستگاری بزرگ میداند<ref>نساء، ۷۳.</ref>، شهادت را موجب حیات جاویدان و عامل پیروزی میشمرد<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۷/۱۹۱ و ۸/۴۴.</ref> ایشان افتخار شهادت و رستگاری عظیم را مخصوص مؤمنانی میداند که از روی اعتقاد و ایمان، جان محبوس در کالبد مادی را فدا میکنند و جانی الهی، آزاد و محیط بر همهچیز دریافت میکنند و چنین خواستنی، تنها با مبادی معنوی امکانپذیر است<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۵/۵۱۰.</ref>؛ از همینرو شهادت و [[سعادت و شقاوت|سعادت ابدی]] را از خدا طلب میکرد و از مردم نیز میخواست تا برای توفیق دستیابی ایشان به این سعادت [[دعا]] کنند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۳۱۱ ـ ۳۱۲.</ref> (شهادت). | ||
==شاخصههای عملی خط امام== | ==شاخصههای عملی خط امام== | ||
از نگاه عملی نیز خط امام دارای شاخصههای چندی است؛ ازجمله: | از نگاه عملی نیز خط امام دارای شاخصههای چندی است؛ ازجمله: | ||
===محوریت مردم=== | ===محوریت مردم=== | ||
امامخمینی به توانایی مردم ایمان داشت و از همان آغاز، مبارزه خود را با اعتماد و تکیه بر کمک و حمایت قشرهای گسترده مردم آغاز کرد<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۳/۴۶۸ و ۴/۳.</ref> ایشان که تکیه بر مردم را از مبانی و محورهای اصلی در نظام جمهوری اسلامی میدانست و در همه بخشها به اراده و نیروی مردم اعتماد داشت<ref>منظمة الاعلام الاسلامی، ۶۹.</ref>، از بندوبستهای سیاسی رویگردان بود، هرگز به سراغ احزاب و گروههای مختلف سیاسی نرفت و به انگیزههای آنان در مبارزه، با چشم تردید مینگریست<ref>خامنهای، مقدمه صحیفه امام، ۱/نه.</ref>؛ بر همین اساس، تکیه بر حمایت و مشارکت همه تودههای مردم را از اصول انقلابی میدانست و همواره در طول دوران مبارزه و نیز در سالهای پس از پیروزی بر آن تأکید میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۴/۳۱۰.</ref> ایشان معتقد بود در مسائل و مشکلات کشور باید از مردم کمک گرفت و صادقانه مسائل و مشکلات را با مردم در میان گذاشت و از آنان کمک خواست<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱/۳۱۱ و ۸/۱۷۹.</ref> | امامخمینی به توانایی مردم ایمان داشت و از همان آغاز، مبارزه خود را با اعتماد و تکیه بر کمک و حمایت قشرهای گسترده مردم آغاز کرد<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۳/۴۶۸ و ۴/۳.</ref> ایشان که تکیه بر [[مردم]] را از مبانی و محورهای اصلی در [[نظام جمهوری اسلامی]] میدانست و در همه بخشها به اراده و نیروی مردم اعتماد داشت<ref>منظمة الاعلام الاسلامی، ۶۹.</ref>، از بندوبستهای سیاسی رویگردان بود، هرگز به سراغ احزاب و گروههای مختلف سیاسی نرفت و به انگیزههای آنان در مبارزه، با چشم تردید مینگریست<ref>خامنهای، مقدمه صحیفه امام، ۱/نه.</ref>؛ بر همین اساس، تکیه بر حمایت و مشارکت همه تودههای مردم را از اصول انقلابی میدانست و همواره در طول دوران مبارزه و نیز در سالهای پس از پیروزی بر آن تأکید میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۴/۳۱۰.</ref> ایشان معتقد بود در مسائل و مشکلات کشور باید از مردم کمک گرفت و صادقانه مسائل و مشکلات را با مردم در میان گذاشت و از آنان کمک خواست.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱/۳۱۱ و ۸/۱۷۹.</ref> | ||
امامخمینی بر این باور بود که اگر نظام و حکومتی مردمی باشد، مخالفت تمام قدرتهای جهان نیز نمیتواند آن را سرنگون کند<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۶/۴۴۴ ـ ۴۴۷.</ref> و اساساً اگر تحولی هم صورت بگیرد، به دست مردم خواهد بود | امامخمینی بر این باور بود که اگر نظام و حکومتی مردمی باشد، مخالفت تمام قدرتهای جهان نیز نمیتواند آن را سرنگون کند<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۶/۴۴۴ ـ ۴۴۷.</ref> و اساساً اگر تحولی هم صورت بگیرد، به دست مردم خواهد بود<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱/۱۲۲، ۲۳۸ و ۲۷۴.</ref> و تغییراتی که به دست مردم ایجاد شود، غیر قابل شکست خواهد بود<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱/۱۵۵ و ۱۲۰.</ref>؛ از همینرو در انتخابات مختلف و نیز در جریان تدوین و تصویب قانون اساسی، میزان را رأی ملت میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۸/۱۷۲ ـ ۱۷۳.</ref> (← مقاله انتخابات) و به مسئولان سفارش میکرد همواره با مردم و به فکر آنان باشند و از آنان جدا نشوند<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۴/۳۲۰ ـ ۳۲۱ و ۱۵/۲۷۳.</ref> (← مقالههای جمهوری اسلامی؛ مردم؛ حکومت اسلامی). پیشنهاد نظام جمهوری اسلامی برای ایران نیز برهمین اساس بود<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۴/۴۴۰؛ ۵/۳۸۵، ۳۹۱، ۳۹۶ و ۶/۵۸.</ref>؛ زیرا از نظر ایشان، «جمهوریت» و رأی و نظر مردم، متضمن [[آزادی]] و [[استقلال]]<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۵/۱۵۵.</ref> و زمینهساز اتکای حکومت بر مردم<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۴/۴۴۴ و ۵/۱۴۴، ۱۵۵.</ref> است. ایشان با تأکید بر «جمهوری اسلامی، نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد»<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۲۶۵ ـ ۲۶۶ و ۳۵۳.</ref>، گرایش به نظامهایی مانند جمهوری، جمهوری دموکراتیک و جمهوری دموکراتیک اسلامی را رد میکرد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۲۷۶.</ref> (جمهوری اسلامی|دموکراسی). | ||
===تأکید بر وحدت اسلامی و ملی=== | ===تأکید بر وحدت اسلامی و ملی=== | ||
حفظ وحدت و اتحاد اسلامی از خصوصیات و شاخصههای مهم خط امامخمینی است؛ از اینرو ایشان بارها بر ضرورت حفظ وحدت در میان ملت و مسئولان کشور و دعوت همه مسلمانان جهان به اتحاد تأکید میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۱۸۸؛ ۷/۶۴ و ۸/۳۰۷، ۱۴.</ref> و از سوی دیگر، مبارزه با تفرقه و اختلافافکنی از سوی دشمنان و بدخواهان را ضروری میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۸/۱۴۶، ۳۴۵ و ۱۹/۲۸، ۲۳۸.</ref> ایشان وحدت کلمه را رمز پیروزی انقلاب اسلامی میداند و تداوم آن را برای دستیابی به اهداف عالی نظام جمهوری اسلامی لازم میشمارد<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۱۹۰، ۲۵۶؛ ۷/۱۹۱، ۳۴۲؛ ۸/۴۴۶ و ۱۵/۳۹۹.</ref>؛ همچنین حفظ وحدت را وظیفهای شرعی میداند | حفظ [[وحدت اسلامی|وحدت و اتحاد اسلامی]] از خصوصیات و شاخصههای مهم خط امامخمینی است؛ از اینرو ایشان بارها بر ضرورت حفظ وحدت در میان ملت و مسئولان کشور و دعوت همه مسلمانان جهان به اتحاد تأکید میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۱۸۸؛ ۷/۶۴ و ۸/۳۰۷، ۱۴.</ref> و از سوی دیگر، مبارزه با [[تفرقه]] و اختلافافکنی از سوی دشمنان و بدخواهان را ضروری میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۸/۱۴۶، ۳۴۵ و ۱۹/۲۸، ۲۳۸.</ref> ایشان وحدت کلمه را رمز [[پیروزی انقلاب اسلامی]] میداند و تداوم آن را برای دستیابی به اهداف عالی نظام جمهوری اسلامی لازم میشمارد<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۱۹۰، ۲۵۶؛ ۷/۱۹۱، ۳۴۲؛ ۸/۴۴۶ و ۱۵/۳۹۹.</ref>؛ همچنین حفظ وحدت را وظیفهای شرعی میداند<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۷/۳۵۰.</ref> و همواره بر لزوم وحدت همه ملت، [[وحدت حوزه و دانشگاه]]<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۲۱؛ ۸/۳۱۱؛ ۱۳/۴۱۲ و ۱۴/۱۸۶.</ref>، [[ارتش]] و [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|سپاه]]<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۳۰۳؛ ۱۳/۴۰۰، ۵۴۳ و ۱۸/۳۴۸.</ref>، دولت و ملت، مسئولان و مدیران کشور و نیز وحدت میان همه اقشار ملت و گرایشهای سیاسی با یکدیگر<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۳/۲۱۱، ۲۴۳، ۳۹۱، ۵۴۳ و ۱۴/۷۳، ۹۰.</ref> و نیز وحدت میان همه مسلمانان و مستضعفان عالم<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۹/۲۷۳؛ ۱۵/۴۵۵؛ ۱۸/۹۱ و ۲۰/۳۲۲.</ref> تأکید میکرد.(وحدت). | ||
=== تأکید بر عدالت اجتماعی و حقوق مردم=== | === تأکید بر عدالت اجتماعی و حقوق مردم=== | ||
با پیروزی انقلاب اسلامی، حمایت از فقرا و نیازمندان در صدر برنامههای نظام جمهوری اسلامی قرار گرفت<ref>فارسی، فرهنگ واژههای انقلاب اسلامی، ۶۸۱.</ref> امامخمینی براساس اهداف انبیا(ع) و اولیای الهی که همان برقرارساختن عدالت اجتماعی در جامعه، اقامه قسط و عدل و رعایت حقوق مردم است، بهمعنای واقعی کلمه، طرفدار عدالت اجتماعی و مخالف اشرافیت و نابرابری اقتصادی بود<ref>خامنهای، ۱۴/۳/۱۳۷۸.</ref> ایشان بهصراحت کسانی را که از حمایت محرومان، دوری | با پیروزی انقلاب اسلامی، حمایت از فقرا و نیازمندان در صدر برنامههای نظام جمهوری اسلامی قرار گرفت<ref>فارسی، فرهنگ واژههای انقلاب اسلامی، ۶۸۱.</ref> امامخمینی براساس اهداف [[انبیا(ع)]] و اولیای الهی که همان برقرارساختن عدالت اجتماعی در جامعه، اقامه قسط و عدل و رعایت حقوق مردم است، بهمعنای واقعی کلمه، طرفدار عدالت اجتماعی و مخالف اشرافیت و نابرابری اقتصادی بود<ref>خامنهای، ۱۴/۳/۱۳۷۸.</ref> ایشان بهصراحت کسانی را که از حمایت محرومان، دوری میکردند، رویگردان از [[عدالت اجتماعی]] اسلام معرفی میکند و معتقد است مسئولان در هر شرایطی باید خود را عهدهدار مسئولیت بزرگ حمایت از حقوق محرومان بدانند و در صورت کوتاهی، خیانتکار به اسلام و مسلماناناند<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۹۹ ـ ۱۰۰.</ref> به عقیده ایشان آنچه [[پیامبر اسلام(ص)|پیامبر عظیمالشأن اسلام(ص)]] و همه پیامبران(ع) برای آن کوشش میکردند، تشکیل حکومت برای بسط عدالت اجتماعی در جهت حمایت از محرومان و مستضعفان و جلوگیری از ظلم و ستم به آنان بود.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۴۰۶ ـ ۴۰۷.</ref> (عدالت اجتماعی). | ||
==حمایت از محرومان و مستضعفان | ==حمایت از محرومان و مستضعفان== | ||
اصل ۱۵۴ قانون اساسی جمهوری اسلامی | اصل ۱۵۴ [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران]]، نظام جمهوری اسلامی ایران را مؤظف میداند تا از مبارزه حقطلبانه مستضعفان در برابر مستکبران در هر نقطه از جهان حمایت کند. امامخمینی حمایت از طبقات فقیر و محروم [[جامعه]] و کمک به اقشار مستضعف و محروم را سرلوحه مبارزات خود قرار داد<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۳/۲۲۲ و ۲۲۸؛ شفیعی، ۶۳.</ref> ایشان مستضعفان و محرومان را صاحبان انقلاب و کشور<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۰/۴۰۲ ـ ۴۰۳ و ۱۸/۱۵۲.</ref> و حمایت از پابرهنگان را مهمترین عنصر در پیروزیهای ملت<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۷/۲۹۲ ـ ۲۹۳.</ref> میدانست و با تأکید بر اینکه محرومان و مستضعفان ولی نعمت همه مسئولاناند<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۴/۷۳؛ ۱۶/۲۵؛ ۱۷/۴۲۷ و ۱۸/۳۸.</ref>، همواره به مناسبتهای مختلف به دولتمردان و مسئولان کشور و نمایندگان [[مجلس شورای اسلامی]] سفارش میکرد که به فکر محرومان و مستضعفان باشند و از آنان حمایت کنند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۶/۲۴ ـ ۲۵؛ ۱۸/۲۸۰ و ۲۱/۴۱۲.</ref> | ||
به نظر امامخمینی، تاریخ ۱۴۰۰ساله اسلام، تأییدکننده حمایت و پیروی همیشگی محرومان و مستضعفان از انبیا و اولیای الهی است و در طول تاریخ، مستضعفان به کمک انبیا(ع) برخاستهاند و مستکبران را به جای خود نشاندهاند. پیامبر اکرم(ص) نیز از میان محرومان و مستضعفان برخاست و به کمک آنان مستکبران زمان خودش را شکست داد؛ از اینرو آنان به گردن اسلام و بلکه همه ادیان حق دارند و نهضت اسلامی ایران نیز به همت همین طبقات مستضعف و فقیر پیش رفت و به پیروزی رسید<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۷/۳۲۷.</ref> پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تشکیل نهادها و سازمانهایی مانند کمیته امداد امامخمینی<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۳۶۷.</ref> | به نظر امامخمینی، تاریخ ۱۴۰۰ساله اسلام، تأییدکننده حمایت و پیروی همیشگی محرومان و مستضعفان از انبیا و اولیای الهی است و در طول تاریخ، مستضعفان به کمک انبیا(ع) برخاستهاند و مستکبران را به جای خود نشاندهاند. پیامبر اکرم(ص) نیز از میان محرومان و مستضعفان برخاست و به کمک آنان مستکبران زمان خودش را شکست داد؛ از اینرو آنان به گردن اسلام و بلکه همه ادیان حق دارند و [[نهضت اسلامی ایران]] نیز به همت همین طبقات مستضعف و فقیر پیش رفت و به پیروزی رسید<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۷/۳۲۷.</ref> پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تشکیل نهادها و سازمانهایی مانند [[کمیته امداد امامخمینی]]<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۳۶۷.</ref>، [[جهاد سازندگی]]<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۸/۱۷۹.</ref>، [[بنیاد مستضعفان]]<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۸/۴۷۴.</ref>، [[بنیاد پانزده خرداد]]<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۶/۲۹۵.</ref> و [[بنیاد مسکن]]<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۵۱۸.</ref> به دستور امامخمینی و برای خدمترسانی بهتر به همین طبقه بود. | ||
===سیاست نه شرقی نه غربی=== | ===سیاست نه شرقی نه غربی=== | ||
اصل احترام متقابل و دخالتنکردن در امور داخلی یکدیگر، یکی از مبانی و اصول خط امامخمینی است. ایشان معتقد است در این نوع رابطه، دولت اسلامی نه تسلیم زورگویی حکومتهای مستکبر میشود و نه به کسی یا دولتی ظلم میکند و در تمام زمینهها و قراردادها تنها بر اساس مصالح سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی اسلام و ملت مسلمان عمل میکند<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۴/۲۴۸.</ref> هر گونه سلطهگری و سلطهپذیری ممنوع است و ایستادگی در برابر استکبار و سلطهگری وظیفهای همگانی است<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲/۱۳۹؛ ۴/۹۱؛ ۸/۱۰۳ و ۹/۵۱.</ref> در حقیقت خط امامخمینی در سیاست خارجی را میتوان در اصل معروف «نه شرقی و نه غربی» و طرفداری از ملتها و مقابله با ابرقدرتها تعریف کرد<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۵/۱۰۹.</ref> | اصل احترام متقابل و دخالتنکردن در امور داخلی یکدیگر، یکی از مبانی و اصول خط امامخمینی است. ایشان معتقد است در این نوع رابطه، دولت اسلامی نه تسلیم زورگویی حکومتهای مستکبر میشود و نه به کسی یا دولتی ظلم میکند و در تمام زمینهها و قراردادها تنها بر اساس مصالح سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی اسلام و ملت مسلمان عمل میکند<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۴/۲۴۸.</ref> هر گونه سلطهگری و سلطهپذیری ممنوع است و ایستادگی در برابر استکبار و سلطهگری وظیفهای همگانی است<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲/۱۳۹؛ ۴/۹۱؛ ۸/۱۰۳ و ۹/۵۱.</ref> در حقیقت خط امامخمینی در سیاست خارجی را میتوان در اصل معروف «نه شرقی و نه غربی» و طرفداری از ملتها و مقابله با ابرقدرتها تعریف کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۵/۱۰۹.</ref> | ||
بر اساس خط مشی امامخمینی دولت جمهوری اسلامی ایران به سود هیچ ابرقدرتی، با ابرقدرت دیگر متحد نمیشود، با هر قدرت و حکومتی که بخواهد ملتها را اسیر کند و به زنجیر بکشد، مبارزه و مقابله خواهد کرد و در سیاست خارجی، حامی همه جنبشهایی که علیه ظلم و بیداد مجاهدت و فداکاری میکنند، خواهد بود<ref>مظفری، اندیشه سیاسی مقام معظم رهبری، ۳۰۱.</ref>؛ بنابراین برقراری روابط جمهوری اسلامی ایران با دیگر کشورها، بر اساس مبانی اسلامی و انسانی است<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۲۲۰.</ref> تا ملتهای غیر مسلمان نیز از آموزههای سیاسی اسلام آگاهی یابند<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۷/۱۶۴ و ۸/۲۴۷.</ref> امامخمینی خود را برادر ایمانی تمام ملتهای مسلمان و کشورهای مختلف از حیث فرهنگ و روابط انسانی میدانست و خواهان صلح و زندگانی مسالمتآمیز با تمام دولتها و ملتها بود<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۶/۴۷ ـ ۴۸.</ref> ( | بر اساس خط مشی امامخمینی [[دولت جمهوری اسلامی ایران]] به سود هیچ ابرقدرتی، با [[ابرقدرت]] دیگر متحد نمیشود، با هر قدرت و حکومتی که بخواهد ملتها را اسیر کند و به زنجیر بکشد، مبارزه و مقابله خواهد کرد و در سیاست خارجی، حامی همه جنبشهایی که علیه ظلم و بیداد مجاهدت و فداکاری میکنند، خواهد بود<ref>مظفری، اندیشه سیاسی مقام معظم رهبری، ۳۰۱.</ref>؛ بنابراین برقراری روابط جمهوری اسلامی ایران با دیگر کشورها، بر اساس مبانی اسلامی و انسانی است<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۲۲۰.</ref> تا ملتهای غیر مسلمان نیز از آموزههای سیاسی اسلام آگاهی یابند<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۷/۱۶۴ و ۸/۲۴۷.</ref> امامخمینی خود را برادر ایمانی تمام ملتهای مسلمان و کشورهای مختلف از حیث [[فرهنگ]] و روابط انسانی میدانست و خواهان صلح و زندگانی مسالمتآمیز با تمام دولتها و ملتها بود.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۶/۴۷ ـ ۴۸.</ref> (استقلال) | ||
=== ایستادگی در برابر استکبار=== | === ایستادگی در برابر استکبار=== | ||
امامخمینی دشمنشناسی را یکی از ویژگیهای نیروهای مومن و انقلابی میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱/۳۴۶ و ۲/۱۴، ۳۳.</ref> و خود با تبیین درست روشهای سیاسی و تبلیغاتی دشمنان، ایستادگی در برابر آنان را ضروری میشمرد<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۷/۳۵۷ و ۱۲/۲۳۳، ۲۳۷.</ref> ایشان امریکا را دولتی ظالم، استکباری و متجاوز میدانست که با تبلیغات گسترده به کمک صهیونیسم بینالملل، مردم مظلوم جهان را استثمار میکند و با نیروهای مرموز و خیانتکارش، خون مردم بیپناه را میمکد؛ چنانکه گویی در جهان هیچکس جز امریکا و اقمارش حق حیات ندارند<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۳/۲۱۲.</ref> ( | امامخمینی دشمنشناسی را یکی از ویژگیهای نیروهای مومن و انقلابی میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱/۳۴۶ و ۲/۱۴، ۳۳.</ref> و خود با تبیین درست روشهای سیاسی و تبلیغاتی دشمنان، ایستادگی در برابر آنان را ضروری میشمرد<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۷/۳۵۷ و ۱۲/۲۳۳، ۲۳۷.</ref> ایشان امریکا را دولتی ظالم، استکباری و متجاوز میدانست که با تبلیغات گسترده به کمک صهیونیسم بینالملل، مردم مظلوم جهان را استثمار میکند و با نیروهای مرموز و خیانتکارش، خون مردم بیپناه را میمکد؛ چنانکه گویی در جهان هیچکس جز امریکا و اقمارش حق حیات ندارند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۳/۲۱۲.</ref> (امریکا|استکبار). | ||
امامخمینی معتقد بود استقلال کشور و بیداری ملت، برای استکبار و در رأس آن امریکا قابل قبول نیست<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۷/۴۱۰ و ۱۰/۵۱۹.</ref> و آنان به هر شیوهای که بتوانند با انقلاب اسلامی دشمنی میکنند ( | امامخمینی معتقد بود استقلال کشور و بیداری ملت، برای استکبار و در رأس آن [[امریکا]] قابل قبول نیست<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۷/۴۱۰ و ۱۰/۵۱۹.</ref> و آنان به هر شیوهای که بتوانند با [[انقلاب اسلامی]] دشمنی میکنند (ابرقدرتها | دشمن)؛ از اینرو به گویندگان، روشنفکران، متفکران، دانشگاهیان و دانشمندان تأکید میکرد همه توان خود را صرف قطع امید دشمن کنند؛ زیرا با وجود سلطه دشمنِ قدرتمندی مثل امریکا برای [[جامعه|جامعه اسلامی]] چیزی باقی نخواهد ماند<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۲۲۱.</ref> (امریکا)؛ همچنین ایشان از گذشته دور به مبارزه با [[رژیم اشغالگر اسرائیل]] توجه ویژه داشت<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱/۱۹۸ و ۲۳۰.</ref> (← مقاله رژیم اشغالگر قدس) و پیوسته خطر آن رژیم برای کشورهای اسلامی و عربی را گوشزد میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۴۱۰ و ۷/۶۶.</ref>؛ اعلام [[روز جهانی قدس]] نیز برای اعلام انزجار از رژیم اسرائیل و تلاش برای آزادسازی قدس شریف و ملت فلسطین، با همین هدف بود<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۹/۲۷۹ و ۱۳/۷۸ ـ ۸۰.</ref> (روز جهانی قدس). ایشان یکی از اصول غیر قابل گذشت برای ملتهای مسلمان را مسئله مبارزه با [[صهیونیستها]] میدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۹/۲۷۹ و ۱۳/۷۸ ـ ۸۰.</ref> | ||
===زندهکردن هویت اسلامی=== | ===زندهکردن هویت اسلامی=== | ||
امامخمینی زندهکردن هویت اسلامی را برای همه کشورهای اسلامی لازم میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۷/۳۹۲؛ ۸/۴۱؛ ۹/۲۷۵ و ۱۳/۲۱۲.</ref> و امیدوار بود با الگوگیری از انقلاب اسلامی ایران، مسلمانان در بسیاری از کشورها بیدار شوند و برای مبارزه با استبداد و استعمار بهپا خیزند تا شر حکومتهای خودکامه را از سر مسلمانان کوتاه کنند<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۸/۸۵، ۳۰۷، ۳۴۹؛ ۹/۴۲ و ۲۱/۹۱.</ref> ( | امامخمینی زندهکردن هویت اسلامی را برای همه کشورهای اسلامی لازم میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۷/۳۹۲؛ ۸/۴۱؛ ۹/۲۷۵ و ۱۳/۲۱۲.</ref> و امیدوار بود با الگوگیری از انقلاب اسلامی ایران، مسلمانان در بسیاری از کشورها بیدار شوند و برای مبارزه با استبداد و استعمار بهپا خیزند تا شر حکومتهای خودکامه را از سر مسلمانان کوتاه کنند<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۸/۸۵، ۳۰۷، ۳۴۹؛ ۹/۴۲ و ۲۱/۹۱.</ref> (صدور انقلاب)؛ در این صورت با اتحاد همه مسلمانان جهان<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۸/۸۸، ۳۰۷ و ۳۵۸.</ref>، پیروزی بر دشمنان اسلام به دست خواهد آمد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۰/۳۳۹ و ۱۹/۳۰.</ref> (استعمار و استثمار). | ||
امامخمینی که کنگره عظیم حج را از جهت احیای هویت اسلامی مسلمانان مهم میداند، بهرهگیری نادرست از این کنگره را برای رفع مشکلات مسلمانان و مقابله با دشمنان اسلام، تأسفبار میشمارد<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۰/۱۵۸ و ۱۳/۳۲۴.</ref> و معتقد است اعلان «برائت از مشرکان» لازمه حج ابراهیمی است و لازم است حاجیان در مراسم حج ندای برائت از مشرکان که در قرآن کریم آمده است، سر دهند و با اعلام برائت به آیه شریف «وَ أَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَی النَّاسِ یوْمَ الْحَجِّ الْأَکْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَریءٌ مِنَ الْمُشْرِکینَ وَ رَسُولُهُ»<ref>توبه، ۳.</ref> عمل کنند ( | امامخمینی که کنگره عظیم حج را از جهت احیای هویت اسلامی مسلمانان مهم میداند، بهرهگیری نادرست از این کنگره را برای رفع مشکلات مسلمانان و مقابله با دشمنان اسلام، تأسفبار میشمارد<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۰/۱۵۸ و ۱۳/۳۲۴.</ref> و معتقد است اعلان «برائت از مشرکان» لازمه حج ابراهیمی است و لازم است حاجیان در مراسم حج ندای [[برائت از مشرکان]] که در قرآن کریم آمده است، سر دهند و با اعلام برائت به آیه شریف «وَ أَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَی النَّاسِ یوْمَ الْحَجِّ الْأَکْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَریءٌ مِنَ الْمُشْرِکینَ وَ رَسُولُهُ»<ref>توبه، ۳.</ref> عمل کنند. (حج ابراهیمی) | ||
== پانویس== | == پانویس== | ||
{{پانویس|2}} | {{پانویس|2}} |