۲۴٬۹۱۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(اصلاح ارقام) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات عالمان شیعه | {{جعبه اطلاعات عالمان شیعه | ||
| عنوان = صدرالدین حائری شیرازی | | عنوان = صدرالدین حائری شیرازی | ||
| تصویر = | | تصویر = صدرالدین حائری شیرازی.jpg | ||
| توضیح تصویر = | | توضیح تصویر = | ||
| اندازه تصویر = | | اندازه تصویر = | ||
| سرشناسی = | | سرشناسی = | ||
| نام کامل = صدرالدین حائری شیرازی | | نام کامل = صدرالدین حائری شیرازی | ||
| لقب = | | لقب = | ||
| نسب = | | نسب = شیخ صفیالدین اردبیلی | ||
| تاریخ تولد = | | تاریخ تولد = ۲ مهر ۱۳۰۹ | ||
| زادگاه = شیراز، ایران | | زادگاه = شیراز، ایران | ||
| تاریخ وفات = ۱۸ خرداد ۱۳۸۳ | | تاریخ وفات = ۱۸ خرداد ۱۳۸۳ | ||
| شهر وفات = قم، ایران | | شهر وفات = قم، ایران | ||
| تاریخ شهادت = | | تاریخ شهادت = | ||
| محل شهادت = | | محل شهادت = | ||
| محل دفن = حرم حضرت | | محل دفن = حرم حضرت معصومه(س)، قم، ایران | ||
| خویشاوندان سرشناس = | | خویشاوندان سرشناس = عبدالحسین حائری (پدر) | ||
| استادان = | | استادان = امامخمینی، سیدحسین بروجردی، میرزا هاشم آملی | ||
| شاگردان = | | شاگردان = | ||
| محل تحصیل = شیراز، قم | | محل تحصیل = شیراز، قم | ||
| اجازه روایت از = | | اجازه روایت از = امامخمینی | ||
| اجازه اجتهاد از = | | اجازه اجتهاد از = امامخمینی | ||
| اجازه روایت به = | | اجازه روایت به = | ||
| اجازه اجتهاد به = | | اجازه اجتهاد به = | ||
| تالیفات = | | تالیفات = | ||
| سایر = | | سایر = | ||
| سیاسی = مبارز با رژیم پهلوی، | | سیاسی = مبارز با رژیم پهلوی، حمایت از نهضت امامخمینی | ||
| اجتماعی = تأسیس مدارس علمیه در شیراز، مسئول تقسیم شهریه طلاب | | اجتماعی = تأسیس مدارس علمیه در شیراز، مسئول تقسیم شهریه طلاب | ||
| امضا = | | امضا = | ||
| وبگاه رسمی = | | وبگاه رسمی = | ||
}} | }} | ||
صدرالدین حائری | '''صدرالدین حائری شیرازی'''، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امامخمینی. | ||
صدرالدین حائری شیرازی در دوم مهر ۱۳۰۹ ش در خانوادهای روحانی در شیراز متولد شد. پدرش شیخ عبدالحسین حائری از روحانیان برجسته شیراز و از شاگردان میرزا محمدتقی شیرازی (میرزای دوم) بود که از سوی او به شیراز اعزام گردید و بهعنوان پیشوای دینی آن خطه مشغول به تبلیغ شد. جدش آقا شیخ محمد طاهر هم از شاگردان و ارادتمندان میرزای بزرگ شیرازی بود. مادر شیخ صدرالدین حائری هم از خاندانی برجسته بود؛ او دختر آقا میرزا حسن فخرالدوله شیرازی بود که نسبش با چندین واسطه، به شیخ صفیالدین اردبیلی میرسید<ref>سلمانی آرانی، | صدرالدین حائری شیرازی در دوم مهر ۱۳۰۹ ش در خانوادهای روحانی در شیراز متولد شد. پدرش شیخ عبدالحسین حائری از روحانیان برجسته شیراز و از شاگردان میرزا محمدتقی شیرازی (میرزای دوم) بود که از سوی او به شیراز اعزام گردید و بهعنوان پیشوای دینی آن خطه مشغول به تبلیغ شد. جدش آقا شیخ محمد طاهر هم از شاگردان و ارادتمندان میرزای بزرگ شیرازی بود. مادر شیخ صدرالدین حائری هم از خاندانی برجسته بود؛ او دختر آقا میرزا حسن فخرالدوله شیرازی بود که نسبش با چندین واسطه، به شیخ صفیالدین اردبیلی میرسید<ref>سلمانی آرانی، «صدرالدین حائری، دردمند غیور»، ص۵۷-۵۸.</ref> صدرالدین حائری دوران ابتدایی را در شیراز گذراند. همزمان با تحصیل در دبستان، تحت آموزشهای پدرش قرار داشت و سپس مقدمات دروس حوزوی را در همان شهر و نزد شیخ حسین مؤمن شیرازی خواند. آنگاه راهی قم شد و در مدرسه ملا صادق مقیم شد و تحصیلات حوزوی را در حوزه علمیه قم پی گرفت. او دوره سطح را نزد آقایان شیخ محمد فکور یزدی، سیدمهدی روحانی، حسین نوری همدانی و سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی تکمیل کرد. سپس به فراگیری دروس خارج فقه و اصول پرداخت و از درس آیات سیدحسین طباطبایی بروجردی، امامخمینی و میرزا هاشم آملی بهرهمند شد<ref>سلمانی آرانی، «صدرالدین حائری، دردمند غیور»، ص۵۹.</ref> درباره سالهای حضور او در درس امامخمینی گزارش دقیقی وجود ندارد؛ حائری شیرازی در سال ۱۳۲۹ ش پس از درگذشت پدرش به شیراز بازگشت<ref>سلمانی آرانی، «صدرالدین حائری، دردمند غیور»، ص۶۲.</ref> بنابراین میتوان احتمال داد که پیش از آن تاریخ در درس خارج فقه و اصول ایشان که در مسجد محمدیه یا سلماسی برگزار میشد، شرکت میکرده است و از نخستین شاگردان درس خارج فقه و اصول ایشان محسوب میشود. او در کنار تحصیل دروس خارج فقه و اصول، از درس فلسفه و همچنین تفسیر قرآن علامه سیدمحمدحسین طباطبایی استفاده میکرد<ref>سلمانی آرانی، «صدرالدین حائری، دردمند غیور»، ص۶۲.</ref> در مسائل سیر و سلوک هم با علامه طباطبایی، آیات محمدتقی بهجت و سیدرضا بهاءالدینی مرتبط بود و پس از آشنایی با محمدجواد انصاری همدانی، در سلک شاگردان ایشان درآمد و یک سال از بحثهای عرفانی ایشان بهرهمند شد<ref>سلمانی آرانی، «صدرالدین حائری، دردمند غیور»، ص۶۲.</ref> چنانکه گفته شد، حائری شیرازی در سال ۱۳۲۹ش به شیراز بازگشت و بهجای پدرش به اقامه نماز جماعت در مسجد سپهسالار آن شهر پرداخت. | ||
حائری | ورود او به شیراز همزمان با فعالیتهای بهاییان در آن شهر بود و او در سالهای ۱۳۳۰-۱۳۴۰ش تحت نظر آیات سیدنورالدین حسینی شیرازی و شیخ بهاءالدین محلاتی به مبارزه با بهاییان پرداخت و در خنثی کردن تبلیغات آنان فعال بود. براثر تلاشهای او برخی از افرادی که مفتون تبلیغات بهاییان شده بودند، به اسلام برگشتند<ref>سلمانی آرانی، «صدرالدین حائری، دردمند غیور»، ص۶۲.</ref> حائری شیرازی با آغاز نهضت اسلامی به رهبری امامخمینی در سال ۱۳۴۱ش و علیه تصویبنامه انجمنهای ایالتی و ولایتی، همراه با جمعی از علما و مجتهدان فارس در قالب «جامعه روحانیت فارس» با صدور اعلامیهای، پشتیبانی کامل و بدون شرط خود را از آقایان مراجع تقلید خصوصاً «حضرت آیتاللهالعظمی آقای خمینی» اعلام کردند و متذکر شدند که «حکم و فرمایش ایشان عین آراء و منویات ماست و اهانت به ایشان اهانت به همه ماست» و ما «به هیچ نحو از مساعدت مالی و جانی در حق آقایان خودداری نخواهیم کرد و اگر خدای نخواسته کوچکترین جسارت نسبت به ساحت مقدس آقایان گردد، با عکسالعمل شدید ما روبرو خواهد شد» و وی در همان زمان در انتشار نشریه بعثت نقش داشت<ref>سیر مبارزات یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۶-۷.</ref> در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ش وقتی خبر دستگیری امامخمینی به شیراز رسید، روحانیان بزرگ شهر ازجمله آیتالله بهاءالدین محلاتی و شیخ صدرالدین حائری تشکیل جلسه دادند تا به رایزنی درباره نحوه واکنش به این عمل بپردازند. سرانجام به دستور آیتالله محلاتی تعطیل عمومی اعلام شد، اما مأموران حکمت پهلوی همان شب آیتالله محلاتی و فرزندش را دستگیر و به تهران اعزام کردند. دستگیری آیتالله بهاءالدین محلاتی و فرزندش اعتراض روحانیون شیراز ازجمله شیخ صدرالدین را در پی داشت، لذا تظاهرات وسیعی در شیراز به راه افتاد که تا پاسی از شب ادامه داشت و در جریان آن عده زیادی دستگیر و بازداشت شدند<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ج۳، ص۷۸؛ حیدری، «حائری شیرازی، صدرالدین»، ص۱۱۰.</ref> در جریان مهاجرت علمای سراسر کشور به تهران در اعتراض به دستگیری امامخمینی، او هم راهی تهران شد و در تحصن روحانیان شرکت کرد. او به گفته علیاکبر مسعودی خمینی، تلاش زیادی دراینباره به کار بست و در اقناع برخی از مراجع نقش مستقیمی داشت<ref>خاطرات آیتالله مسعودی خمینی، ص۲۶۸-۲۷۴.</ref> همچنین همراه با جمعی از علمای متحصن اعلامیههایی را امضا میکرد، ازجمله در دوم مرداد و همراه با دیگر روحانیان متحصن با صدور اعلامیهای، تصویبنامههای خلاف شرع و قانون اساسی را محکوم کردند و مرجعیت امامخمینی را تأیید و بر آن تأکید کردند و از ایشان و آیات شیخ بهاءالدین محلاتی و سیدحسن طباطبایی قمی با عنوان باتقواترین فقها نام بردند که «فقط به جرم حقگویی و انجام وظیفه روحانی و دینی» دستگیر و زندانی شدهاند. آنان در پایان آن اعلامیه از تهدید حکومت پهلوی علیه روحانیان متحصن سخن گفتند و تأکید کردند علیرغم این تهدیدها «جامعه روحانیت در همه شرایط وظیفه خود را انجام داده در این مورد نیز به حول و قوه الهی تا سرحد قدرت و توانایی وظیفه خود را در دفاع از حریم قرآن و اسلام انجام خواهد داد»<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۸۸-۸۹.</ref> وی در آستانه برگزاری انتخابات مجلسین شورای ملی و سنا نیز همراه با روحانیان متحصن در تهران، با صدور اعلامیهای با عنوان «جامعه روحانیت ایران شرکت در انتخابات فرمایشی را جایز نمیداند»، برگزاری آن انتخابات را با توجه به فرایند تصویب آییننامه انتخابات و غیرقانونی بودن آن فرایند، محکوم و شرکت در انتخابات فوق را تحریم کردند<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ج۴، ص۴۷۶-۴۷۸.</ref> حائری شیرازی در اردیبهشت ۱۳۴۳ و پس از دستگیری و انتقال سیدعبدالحسین دستغیب به تهران، با هدف تلاش برای آزادی او، همراه با دو تن دیگر از روحانیان شیراز به قم رفت<ref>سیر مبارزات یاران...، ج۲، ص۳۱۱.</ref> پس از عزیمت امامخمینی از ترکیه به عراق، در تلگرافی ورود ایشان را به آستان قدس علوی التیامبخش دلها دانست و برای ایشان آرزوی توفیق کرد<ref>حیدری، «حائری شیرازی، صدرالدین»، ص۱۱۰.</ref> ساواک در گزارشی در سال ۱۳۴۵ش از صدرالدین حائری بهعنوان عامل اصلی نشر اعلامیه و توزیع نوارهای سخنرانی امامخمینی در شیراز نام برد<ref>سیر مبارزات یاران...، ج۳، ص۴۳۳.</ref> به همین سبب به خانه او یورش برد و اسناد و مدارک موجود و ازجمله نوارهای سخنرانی امامخمینی را ضبط کرد و آنگاه او را دستگیر و مدتی در زندان ارگ کریمخانی محبوس کرد<ref>سلمانی آرانی، «صدرالدین حائری، دردمند غیور»، ص۷۲.</ref> که در نهایت با وساطت عدهای از روحانیان با ضمانت آزاد گردید<ref>سلمانی آرانی، «صدرالدین حائری، دردمند غیور»، ص۴۶۴.</ref> وی در فروردین ۱۳۴۶ و در جریان تصویب قانون حمایت از خانواده، همراه با روحانیان شیراز تصمیم گرفتند با ارسال نامهای به نخستوزیر وقت، موارد خلاف شرع آن را تذکر دهند<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۴، ج۱، ص۲۹۴.</ref> در سال ۱۳۴۷ش به نجف رفت و با امامخمینی دیدار کرد<ref>سلمانی آرانی، «صدرالدین حائری، دردمند غیور»، ص۶۵.</ref> در همان سال بهعنوان یکی از نمایندگان امامخمینی، به توزیع شهریه ایشان در میان طلاب شیراز میپرداخت<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۴، ج۱، ص۳۵۲.</ref> و ساواک در سال ۱۳۴۷ش او را نماینده امامخمینی در شیراز معرفی کرد<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۳۶، ۸۷.</ref> احتمالاً به این سبب و فعالیتهای دیگر بود که ساواک درصدد سختگیری علیه او برآمد. مرکز فعالیتهای مبارزاتی شیخ صدرالدین حائری در مسجد امامخمینی (سپهسالار قدیم) بود و او در آن مسجد در سخنرانیهایی حکومت پهلوی را مورد انتقاد قرار میداد. ساواک برای کنترل بیشتر این مرکز مبارزاتی، هیئتامنای مسجد را خود تعیین کرد تا امور مسجد را این هیئتامنای انتصابی بر عهده گیرند. شیخ صدرالدین به این عمل رژیم اعتراض کرد و به نشانه اعتراض مسجد را ترک گفت و در نماز جماعت حاضر نشد، سپس اطلاعیهای را علیه رژیم صادر و در آن به اقدامات دولت در تبعید غیرقانونی امامخمینی اعتراض کرد. در پی همین عکسالعمل، حکومت پهلوی شتابزده او را در تیر ۱۳۴۷ دستگیر و به گنبدکاووس تبعید کرد. او پس از تحمل بیش از یک سال تبعید، به شیراز بازگشت و دوباره مبارزات خود را ادامه داد و به خاطر همین مبارزات در ماههای محرم و صفر سال ۱۳۴۹ ممنوعالمنبر<ref>حیدری، «حائری شیرازی، صدرالدین»، ص۱۱۰.</ref> و ممنوع الخروج شد<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ج۲، ص۵۱۹-۵۲۰.</ref> وی که در سال ۱۳۴۸ از امامخمینی اجازهای در حسبیات دریافت کرده بود<ref>صحیفه امام، ج۱، ص۴۷۸.</ref> به فعالیتهای سیاسی در شیراز ادامه میداد و پس از فوت آیتالله سیدمحسن طباطبایی حکیم در سال ۱۳۴۹ش، همراه با جمعی دیگر از روحانیان شیراز پیام تسلیتی به امامخمینی ارسال کردند<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۲۵.</ref> ساواک در گزارشی در خرداد ۱۳۴۹ ش از وی بهعنوان یکی از افرادی که «در هر فرصت به نفع [امام] خمینی تبلیغ مینماید» نام برد<ref>سیر مبارزات یاران...، ج۵، ص۲۲۲-۲۲۳.</ref> همچنین در گزارشی دیگر، او و شیخ محمدصادق حائری شیرازی را بهعنوان عوامل اصلی تبلیغات به نفع امامخمینی نامید<ref>سیر مبارزات یاران...، ج۵، ص۳۳۱.</ref> و در گزارشی دیگر از او بهعنوان نماینده امامخمینی در شیراز نام برد<ref>سیر مبارزات یاران...، ج۸، ص۱۸۸.</ref> او در سال ۱۳۵۰ش و در پی سختگیری حکومت پهلوی علیه محمدتقی فلسفی، همراه با روحانیان شیراز در نامهای به آن خطیب، تأثر شدید خود را از اقدام حکومت پهلوی علیه او ابراز کرد<ref>سیر مبارزات یاران...، ج۸، ص۱۳۲؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۲۶.</ref> در همان سال و در پی محکومیت جمعی از فعالان سیاسی به اعدام، تلاشهایی دراینباره انجام داد و اعلامیهای صادر کرد.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۲۷.</ref> همچنین همکاری نزدیک با ربانی شیرازی در کمک رساندن به خانوادههای زندانیان سیاسی و انقلابی داشت.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۱۶، ۳۳۰.</ref> علاوه بر آن، در آن سالها با برخی از روحانیان مبارز ازجمله شهید اندرزگو ارتباط داشت.<ref>سلمانی آرانی، «صدرالدین حائری، دردمند غیور»، ص۶۳.</ref> او در سالهای ۱۳۵۳-۱۳۵۴ ش در زندان عادلآباد شیراز زندانی بود و در آن زندان با گروههای مارکسیستی مبارزه میکرد.<ref>سلمانی آرانی، «صدرالدین حائری، دردمند غیور»، ص۷۳.</ref> در سال ۱۳۵۴ ش نیز از سوی ساواک ممنوعالخروج شد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۴، ج۲، ص۲۵۱.</ref> | ||
شیخ صدرالدین تا روزهای نزدیک به پیروزی انقلاب دست از فعالیت مبارزاتی خود برنداشت و در جریان تحصن روحانیان مبارز سراسر کشور در مسجد دانشگاه تهران در اعتراض به دولت شاپور بختیار شرکت داشت و در روز بازگشت | حائری پس از درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی، در مجلس بزرگداشت او در شیراز شرکت داشت.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۴، ج۲، ص۳۲۳؛ سیر مبارزات یاران...، ج۸، ص۹۸.</ref> پس از سرکوب مبارزات مردم شیراز بر ضد حکومت پهلوی و فاجعه خونین و کشتار مردم در مسجد جامع نو شیراز در ۱۹ مرداد ۱۳۵۷، همراه با برخی از روحانیان مبارز شیراز، با صدور اعلامیهای با عنوان «استیضاح رژیم غیرقانونی ایران»، دولت را استیضاح کردند: «به چه مجوزی و با چه ضابطه اسلامی، مرتکب این اعمال وحشیانه شده و مردم بیگناه و بیدفاع ما را به خاک خون کشیدهاید؟» آنان در پایان مراتب نفرت خود را از آن اقدام اعلام کردند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۳۵۹-۳۵۸.</ref> امامخمینی هم در ۱۴ شهریور ۱۳۵۷ ضمن ارسال نامهای به روحانیان شیراز ازجمله خطاب به شیخ صدرالدین از او خواستند تا مردم را علیه حکومت شاه و فجایع این خاندان بسیج کنند و از طریق وعظ و خطابه مردم را به تظاهرات خیابانی، نشر اعلامیه و در اختیار گرفتن جراید و تماس با سازمانهای بیطرف خارجی تشویق کنند و هر اقدامی که برای رسیدن به این هدف لازم است انجام دهند، لذا روحانیان شیراز پس از دریافت این پیام بیشتر به مبارزه دلگرم شدند و شیخ صدرالدین ضمن توسل به روحانیان سرشناس، از آنان خواست فهرست اسامی افراد مضروب و شهید شده در تظاهرات را تهیه کنند تا به خارج از کشور ارسال شود.<ref>حیدری، «حائری شیرازی، صدرالدین»، ص۱۱۰-۱۱۱.</ref> پس از آتشسوزی سینما رکس آبادان نیز آشکارا بر نقش دولت در آن فاجعه تأکید میکرد و به همین منظور رفتار و اقدامات او تحت کنترل ساواک قرار گرفت.<ref>همان، ج۱۰، ص۳۸۰.</ref> براثر تداوم اینگونه فعالیتها در ۱۹ شهریور آن سال به اتهام تحریک مردم به انجام تظاهرات و تشویق مردم به فعالیت به نفع امامخمینی در شیراز دستگیر و زندانی شد.<ref>همان، ج۱۴، ص۲۶۳.</ref> | ||
شیخ صدرالدین تا روزهای نزدیک به پیروزی انقلاب دست از فعالیت مبارزاتی خود برنداشت و در جریان تحصن روحانیان مبارز سراسر کشور در مسجد دانشگاه تهران در اعتراض به دولت شاپور بختیار شرکت داشت و در روز بازگشت امامخمینی، در مراسم استقبال از ایشان حاضر بود.<ref>سلمانی آرانی، «صدرالدین حائری، دردمند غیور»، ص۷۴.</ref> پس از ورود امامخمینی به ایران همراه با سایر روحانیان مردم را برای مبارزه با مأموران حکومت پهلوی به خیابانها فراخواند.<ref>حیدری، «حائری شیرازی، صدرالدین»، ص۱۱۱.</ref> او پس از پیروزی انقلاب اسلامی نمایندگی امامخمینی در بنیاد مسکن استان فارس را بر عهده گرفت، ولی عمده وقت خود را صرف تدریس در حوزه علمیه شیراز و ارائه خدمات علمی به طلاب شیرازی نمود. همزمان دو مدرسه علمیه محمدیه و قائمیه را در شیراز بنیان نهاد. در دوره جنگ تحمیلی، بارها در جبهههای جنگ حاضر شد و سپس نمایندگی امامخمینی در یگانهای نظامی در شیراز را بر عهده گرفت و دفتر مشاوره در آنجا بنیان نهاد.<ref>حیدری، «حائری شیرازی، صدرالدین»، ص۷۵.</ref> او همچنین مدتها نماینده مرکز مدیریت حوزه علمیه قم در شیراز و مسئول تقسیم شهریه طلاب بود.<ref>حیدری، «حائری شیرازی، صدرالدین»، ص۱۱۱.</ref> او در ۱۸ خرداد ۱۳۸۳ در قم درگذشت و پیکرش پس از اقامه نماز توسط آیتالله محمدتقی بهجت در یکی از حجرههای صحن کوچک حرم حضرت فاطمه معصومه (س) و جنب مرقد حاج اسماعیل دولابی به خاک سپرده شد.<ref>سلمانی آرانی، «صدرالدین حائری، دردمند غیور»، ص۷۸.</ref> | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، | * اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی. | ||
* حیدری، علی (۱۳۸۹)، «حائری شیرازی، صدرالدین»، فرهنگنامه رجال روحانی عصر | * حیدری، علی (۱۳۸۹)، «حائری شیرازی، صدرالدین»، فرهنگنامه رجال روحانی عصر امامخمینی، تألیف: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ج۱، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی. | ||
* دوانی، علی (۱۳۷۷)، نهضت روحانیون ایران، | * دوانی، علی (۱۳۷۷)، نهضت روحانیون ایران، ج۳ و ۴، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی. | ||
* روحانی، | * روحانی، سیدحمید (۱۳۷۴)، نهضت امامخمینی، ج۲، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی. | ||
* سلمانی آرانی، حبیب (۱۳۸۹)، «صدرالدین حائری، دردمند غیور»، ستارگان حرم، ۲۶ و ۲۷، قم، زائر. | * سلمانی آرانی، حبیب (۱۳۸۹)، «صدرالدین حائری، دردمند غیور»، ستارگان حرم، ۲۶ و ۲۷، قم، زائر. | ||
* سیر مبارزات یاران | * سیر مبارزات یاران امامخمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج۱، ۲، ۳، ۴، ۶، ۸، ۹، ۱۱، ۱۲، ۱۴، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی. | ||
* صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج۱، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار | * صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج۱، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی. | ||
* یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب | * یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ج۱۶: شرح پایداری آیتالله شیخ عبدالرحیم ربانی شیرازی (۱۳۷۹)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات. | ||
* یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۳۶: آیتالله شیخ محمدصادق صادقی گیوی (صادق خلخالی) (۱۳۸۴)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی. | * یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۳۶: آیتالله شیخ محمدصادق صادقی گیوی (صادق خلخالی) (۱۳۸۴)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی. | ||
* یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۴۴: آیتالله حاج شیخ بهاءالدین محلاتی (۱۳۹۰)، ج ۱ و ۲، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی. | * یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۴۴: آیتالله حاج شیخ بهاءالدین محلاتی (۱۳۹۰)، ج ۱ و ۲، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
[[رده:پروژه | [[رده:پروژه شاگردان۲]] |