۲۱٬۱۹۶
ویرایش
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
== معرفی اجمالی == | == معرفی اجمالی == | ||
شمس یا آقاشمس<ref>دانایی، خاطرات محمدحسین دانایی، ۴۱۹.</ref> آلاحمد فرزند [[سیداحمد حسینی طالقانی]] از روحانیان با نفوذ [[تهران]] و مرتبط با امامخمینی و برادر کوچکتر جلال آلاحمد است. | شمس یا آقاشمس<ref>دانایی، خاطرات محمدحسین دانایی، ۴۱۹.</ref> آلاحمد فرزند [[سیداحمد حسینی طالقانی]] از روحانیان با نفوذ [[تهران]] و مرتبط با امامخمینی و برادر کوچکتر [[جلال آلاحمد]] است. وی در سال ۱۳۰۸ در محله پاچنار تهران به دنیا آمد<ref>آلاحمد، کیهان فرهنگی، ۶.</ref> و دوره دبستان را در مدرسه ثریا و مقطع متوسطه را در دبیرستان مروی و دارالفنون به پایان برد و یک سال پس از عضویت برادرش جلال در [[حزب توده]] (۱۳۲۳)، وی نیز در سال ۱۳۲۴ به عضویت سازمان جوانان حزب توده درآمد و با انشعاب جلال از حزب توده، او نیز از آن فاصله گرفت و بیشتر به تحصیل و امور فرهنگی ـ آموزشی پرداخت.<ref>پروینزاد، مقدمه گفت و گو با شمس آلاحمد، ۶؛ دانایی، خاطرات محمدحسین دانایی، ۴۹۵.</ref> شمس آلاحمد، فارغالتحصیل دو رشته [[ادبیات فارسی]] و علوم تربیتی از [[دانشگاه تهران]] بود و مدتی به قصد ادامه تحصیل در مقطع دکترای فلسفه به آلمان رفت؛ اما به دلایلی ادامه نداد و پس از بازگشت از سال ۱۳۳۶ به استخدام وزارت فرهنگ درآمد و دبیر [[آموزش و پرورش]] شد و به تدریس ادبیات، [[فلسفه]] و [[علوم تربیتی]] در مدارس و [[دانشگاه|دانشگاهها]] پرداخت.<ref>پروینزاد، مقدمه گفت و گو با شمس آلاحمد، ۶.</ref> | ||
== فعالیتهای سیاسی و مبارزاتی == | == فعالیتهای سیاسی و مبارزاتی == | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
شمس آلاحمد پس از پیروزی انقلاب، سخنرانیهای متعدد و مصاحبههای گوناگون دربارهٔ [[فرهنگ]] و [[جامعه]] داشت. در سال ۱۳۵۹ به خواست [[امامخمینی]] به همکاری با دو [[روزنامه اطلاعات]] و [[روزنامه کیهان|کیهان]] پرداخت<ref>دانایی، خاطرات محمدحسین دانایی، ۵۰۵–۵۰۶.</ref> و مدتی سردبیری روزنامه اطلاعات را بر عهده داشت.<ref>دانایی، خاطرات محمدحسین دانایی، ۵۰۵–۵۰؛ پروینزاد، مقدمه گفت و گو با شمس آلاحمد، ۶.</ref> وی در مجلس ختم پدر خود که امامخمینی و علمای قم در سال ۱۳۴۱ برگزار کرده بودند، با ایشان آشنا شده بود<ref>← امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۲۹۸؛ دانایی، خاطرات محمدحسین دانایی، ۵۳.</ref> و پیشبینی کرده بود که با توجه به اینکه امامخمینی توانسته جوانان با افکار و اعتقادات مختلف را جذب کند، موفق خواهد شد.<ref>← دانایی، خاطرات محمدحسین دانایی، ۸۲۰.</ref> | شمس آلاحمد پس از پیروزی انقلاب، سخنرانیهای متعدد و مصاحبههای گوناگون دربارهٔ [[فرهنگ]] و [[جامعه]] داشت. در سال ۱۳۵۹ به خواست [[امامخمینی]] به همکاری با دو [[روزنامه اطلاعات]] و [[روزنامه کیهان|کیهان]] پرداخت<ref>دانایی، خاطرات محمدحسین دانایی، ۵۰۵–۵۰۶.</ref> و مدتی سردبیری روزنامه اطلاعات را بر عهده داشت.<ref>دانایی، خاطرات محمدحسین دانایی، ۵۰۵–۵۰؛ پروینزاد، مقدمه گفت و گو با شمس آلاحمد، ۶.</ref> وی در مجلس ختم پدر خود که امامخمینی و علمای قم در سال ۱۳۴۱ برگزار کرده بودند، با ایشان آشنا شده بود<ref>← امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۲۹۸؛ دانایی، خاطرات محمدحسین دانایی، ۵۳.</ref> و پیشبینی کرده بود که با توجه به اینکه امامخمینی توانسته جوانان با افکار و اعتقادات مختلف را جذب کند، موفق خواهد شد.<ref>← دانایی، خاطرات محمدحسین دانایی، ۸۲۰.</ref> | ||
وی بار دیگر در [[اردیبهشت]] ۱۳۵۹ که سردبیر روزنامه اطلاعات بود با ایشان دیدار کرد. امامخمینی در این دیدار با اشاره به اینکه او را گاه در تلویزیون میبیند، خاطرنشان کرد جامعه با طیفی از روشنفکران غربزده روبهرو است که به بهانه آزادی بیان، مانع اصلاحات کشور میشوند و موازین آزادی را در نظر نمیگیرند و توجه ندارند که روزنامههای زیادی پس از انقلاب آغاز به فعالیت کردهاند. از اینرو ایشان از شمس آلاحمد خواست اشخاصی مانند وی که بر اساس میزان حرف میزنند، با کمال قدرت و پشتکار وارد شوند و میزان آزادی را تعیین کنند و عناصری را که بر ضد نهضت و ملت و مصالح کشورند از مراکز مهم مانند مؤسسه اطلاعات تصفیه کنند و نشریات را در خدمت ملت قرار دهند و کسی نیز نمیتواند شمس آلاحمد را مرتجع بشمارد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۲۹۸ ۲۹۹؛ دانایی، خاطرات محمدحسین دانایی، ۵۰۵–۵۰۶.</ref> | وی بار دیگر در [[اردیبهشت]] ۱۳۵۹ که سردبیر روزنامه اطلاعات بود با ایشان دیدار کرد. امامخمینی در این دیدار با اشاره به اینکه او را گاه در [[تلویزیون]] میبیند، خاطرنشان کرد جامعه با طیفی از روشنفکران غربزده روبهرو است که به بهانه آزادی بیان، مانع اصلاحات کشور میشوند و موازین آزادی را در نظر نمیگیرند و توجه ندارند که روزنامههای زیادی پس از انقلاب آغاز به فعالیت کردهاند. از اینرو ایشان از شمس آلاحمد خواست اشخاصی مانند وی که بر اساس میزان حرف میزنند، با کمال قدرت و پشتکار وارد شوند و میزان آزادی را تعیین کنند و عناصری را که بر ضد نهضت و ملت و مصالح کشورند از مراکز مهم مانند مؤسسه اطلاعات تصفیه کنند و نشریات را در خدمت ملت قرار دهند و کسی نیز نمیتواند شمس آلاحمد را مرتجع بشمارد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۲۹۸ ۲۹۹؛ دانایی، خاطرات محمدحسین دانایی، ۵۰۵–۵۰۶.</ref> | ||
از سوی دیگر، امامخمینی در | از سوی دیگر، امامخمینی در خرداد ۱۳۵۹ شمس آلاحمد را همراه [[محمدجواد باهنر]]، [[مهدی ربانی املشی]]، [[حسن حبیبی]]، [[جلالالدین فارسی]]، [[عبدالکریم سروش]] و [[علی شریعتمداری]] به عضویت [[ستاد انقلاب فرهنگی]] منصوب ساخت تا آنان افراد صاحبنظر را از میان استادان، کارکنان و دانشجویان متعهد انتخاب کنند و با تشکیل شورایی، برنامهریزی رشتههای مختلف آموزشی و خط مشی فرهنگی دانشگاهها را بر اساس [[فرهنگ اسلامی]] تبیین کنند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۴۳۱–۴۳۲.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|شورای عالی انقلاب فرهنگی}} | ||
== وفات == | == وفات == | ||
شمس آلاحمد در سالهای آخر عمر، پس از برخی سرخوردگیهای اجتماعی و یک بیماری طولانی و شکستگی هر دو پا خانهنشین شد.<ref>دانایی، خاطرات محمدحسین دانایی، ۵۸۴–۵۹۱.</ref> او در آن روزها بیشتر وقتش را به مطالعه و نوشتن یادداشت میگذراند.<ref>مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، پایگاه اطلاعرسانی، ۲۳/۱۱/۱۳۹۵ش.</ref> وی سرانجام در ۱۴ | شمس آلاحمد در سالهای آخر عمر، پس از برخی سرخوردگیهای اجتماعی و یک بیماری طولانی و شکستگی هر دو پا خانهنشین شد.<ref>دانایی، خاطرات محمدحسین دانایی، ۵۸۴–۵۹۱.</ref> او در آن روزها بیشتر وقتش را به مطالعه و نوشتن یادداشت میگذراند.<ref>مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، پایگاه اطلاعرسانی، ۲۳/۱۱/۱۳۹۵ش.</ref> وی سرانجام در ۱۴ آذر ۱۳۸۹، در سن ۸۱سالگی درگذشت و در قطعه هنرمندان [[بهشت زهرا (س)]] به خاک سپرده شد.<ref>عصر ایران، پایگاه اطلاعرسانی، ۱۱/۱۱/۱۳۹۵ش.</ref> از وی افزون بر کتابهای پیش، کتابهای سیر و سلوک،<ref>سفرنامه او به آلمان و اسپانیا.</ref> از چشم برادر و حدیث انقلاب شامل دو کتاب، یکی در موضوع آزادی و مرزهایش و دیگری در موضوع استقلال فرهنگی منتشر شدهاست.<ref>آلاحمد، کیهان فرهنگی، ۶.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |