Image-reviewer، confirmed، templateeditor
۷۲۱
ویرایش
(اصلاح ارقام) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
# اختیارات گسترده دولت.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۰/۴۳۵.</ref> که در ادامه به طرح صریح [[ولایت مطلقه فقیه]] از سوی ایشان انجامید.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۰/۴۵۱ ـ ۴۵۲.</ref> | # اختیارات گسترده دولت.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۰/۴۳۵.</ref> که در ادامه به طرح صریح [[ولایت مطلقه فقیه]] از سوی ایشان انجامید.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۰/۴۵۱ ـ ۴۵۲.</ref> | ||
# تذکر به شورای نگهبان برای در نظر گرفتن مصالح کشور و شرایط زمان و مکان در اجتهاد و عدم طرح مباحث طلبگی و نظری که نتیجهای جز ناکارآمد نشاندادن دین اسلام و به بنبست کشاندن کشور ندارد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۲۱۷ ـ ۲۱۸.</ref> | # تذکر به شورای نگهبان برای در نظر گرفتن مصالح کشور و شرایط زمان و مکان در اجتهاد و عدم طرح مباحث طلبگی و نظری که نتیجهای جز ناکارآمد نشاندادن دین اسلام و به بنبست کشاندن کشور ندارد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۲۱۷ ـ ۲۱۸.</ref> | ||
در سال ۱۳۶۲ معضل گرانی، سبب حمله شدید به دولت گردید. در همان سال دو تن از کارشناسان اقتصادی جامعه مدرسین، نامهای برای نمایندگان مجلس ارسال کردند و در آن از موارد اختلاف فراوان با دولت ازجمله مشروعنبودن مالیاتگرفتن، سخن به میان | در سال ۱۳۶۲ معضل گرانی، سبب حمله شدید به دولت گردید. در همان سال دو تن از کارشناسان اقتصادی جامعه مدرسین، نامهای برای نمایندگان مجلس ارسال کردند و در آن از موارد اختلاف فراوان با دولت ازجمله مشروعنبودن مالیاتگرفتن، سخن به میان آمد،<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۲/۳۶۲ و ۳۷۵.</ref> امامخمینی در ۲۶ آذر ۱۳۶۲حمله به دولت را نقشهای برنامهریزیشده برای تضعیف این نهاد و نهادهای دیگر و در نهایت نظام اسلامی برشمرد و در بخش دیگری از سخنان خود با توجه به نامه مذکور، جایزنبودن مالیاتگرفتن را نشانه ناآگاهی و تأثیرپذیری برخی از علما دانست،<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۸/۲۵۴ ـ ۲۵۵.</ref> جامعه مدرسین این نامه را حاوی نظر شخصی نویسندگان آن دانست.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۲/۳۷۷.</ref> | ||
امامخمینی در کنار حمایت از دولت، تذکرات و نقدهایی هم به عملکرد دولت و مجلس داشت. ایشان در چهارم بهمن ۱۳۶۱ از آنان خواست تحت تأثیر مکاتب سرمایهداری وکمونیستی قرار نگیرند و در صدد تصویب قوانین اسلامی و مورد تأیید شورای نگهبان برآیند؛ ایشان رفت و برگشت مکرر مصوبات میان مجلس و شورای نگهبان را موجب ایجاد شبهه و بدبینی مردم به مجلس دانست و از دولت نیز خواست در مسیر مردم حرکت کند و به اقشار مختلف مردم اعم از بازاری و غیره توجه کند و با وضع مالیاتهای بدون وجه، ایجاد نارضایتی نکند <ref>۱۷/۲۴۸ ـ ۲۵۰.</ref> امامخمینی همچنین در شهریور ۱۳۶۳ ضمن انتقاد از انحصارگرایی دولت، خواهان شریککردن بازار در امور اقتصادی و برخورداری مردم از آزادی در امر تجارت و صنعت همراه با نظارت دولت شد <ref>۱۹/۳۵.</ref> | امامخمینی در کنار حمایت از دولت، تذکرات و نقدهایی هم به عملکرد دولت و مجلس داشت. ایشان در چهارم بهمن ۱۳۶۱ از آنان خواست تحت تأثیر مکاتب سرمایهداری وکمونیستی قرار نگیرند و در صدد تصویب قوانین اسلامی و مورد تأیید شورای نگهبان برآیند؛ ایشان رفت و برگشت مکرر مصوبات میان مجلس و شورای نگهبان را موجب ایجاد شبهه و بدبینی مردم به مجلس دانست و از دولت نیز خواست در مسیر مردم حرکت کند و به اقشار مختلف مردم اعم از بازاری و غیره توجه کند و با وضع مالیاتهای بدون وجه، ایجاد نارضایتی نکند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۷/۲۴۸ ـ ۲۵۰.</ref> امامخمینی همچنین در شهریور [[۱۳۶۳]] ضمن انتقاد از انحصارگرایی دولت، خواهان شریککردن بازار در امور اقتصادی و برخورداری مردم از آزادی در امر تجارت و صنعت همراه با نظارت دولت شد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۹/۳۵.</ref> | ||
در ماههای پایانی سال ۱۳۶۳ که با وجود معضلات فراوان اقتصادی همچون گرانی، کاهش محصولات کشاورزی، بحران مسکن و اختلال و کاهش صادرات، با مخالفان دولت برخورد تند میشد، جامعه مدرسین طی نامهای به امامخمینی برخی کاستیها و نارسایی را متذکر شد و آمادگی خود را برای ارائه طرح و راهکار عملی اعلام کرد. با استقبال امامخمینی جامعه مدرسین به واسطه یوسف صانعی طرح خود را به صورت محرمانه برای امامخمینی فرستاد؛ اما پس از فاششدن این نامه محرمانه در مجلس، فضای سنگینی علیه جامعه مدرسین و دیگر منتقدان دولت پدید آمد. امامخمینی در پیامی شفاهی خطاب به جامعه مدرسین، جامعه روحانیت مبارز تهران، بازاریان متدین و حزب جمهوری اسلامی که محمدرضا توسلی آن را ابلاغ کرد، تضعیف دولت را به ضرر اسلام دانست و تغییر آن را غیر ممکن شمرد و خواهان تقویت همکاری با دولت گردید. جامعه مدرسین ضمن قدردانی از عنایت امامخمینی به جامعه، در نامهای خطاب به ایشان اظهار کرد جامعه مدرسین هیچگاه در صدد تضعیف یا تغییر دولت مورد تأیید ایشان نبوده، تنها به جهت نگرانی از رویگردانی مردم از روحانیت و انقلاب و اسلام، به برخی عملکردها انتقاد کرده است <ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۲/۳۸۹ ـ ۳۹۲.</ref> | در ماههای پایانی سال ۱۳۶۳ که با وجود معضلات فراوان اقتصادی همچون گرانی، کاهش محصولات کشاورزی، بحران مسکن و اختلال و کاهش صادرات، با مخالفان دولت برخورد تند میشد، جامعه مدرسین طی نامهای به امامخمینی برخی کاستیها و نارسایی را متذکر شد و آمادگی خود را برای ارائه طرح و راهکار عملی اعلام کرد. با استقبال امامخمینی جامعه مدرسین به واسطه [[یوسف صانعی]] طرح خود را به صورت محرمانه برای امامخمینی فرستاد؛ اما پس از فاششدن این نامه محرمانه در مجلس، فضای سنگینی علیه جامعه مدرسین و دیگر منتقدان دولت پدید آمد. امامخمینی در پیامی شفاهی خطاب به جامعه مدرسین، جامعه روحانیت مبارز تهران، بازاریان متدین و حزب جمهوری اسلامی که [[محمدرضا توسلی]] آن را ابلاغ کرد، تضعیف دولت را به ضرر اسلام دانست و تغییر آن را غیر ممکن شمرد و خواهان تقویت همکاری با دولت گردید. جامعه مدرسین ضمن قدردانی از عنایت امامخمینی به جامعه، در نامهای خطاب به ایشان اظهار کرد جامعه مدرسین هیچگاه در صدد تضعیف یا تغییر دولت مورد تأیید ایشان نبوده، تنها به جهت نگرانی از رویگردانی مردم از روحانیت و انقلاب و اسلام، به برخی عملکردها انتقاد کرده است.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۲/۳۸۹ ـ ۳۹۲.</ref> | ||
امامخمینی در دیدار با اعضای جامعه مدرسین در تاریخ نهم تیر ۱۳۶۴، با تأکید بر حفظ وحدت و تحت تأثیر افراد مغرض قرارنگرفتن، اختلافات موجود میان جامعه مدرسین و دولت یا مجلس را موجب شکست دانست و هدایت، خیرخواهی و پشتیبانی جامعه مدرسین از گزینههای موجود در دولت و مجلس را خواستار شد. ایشان حفظ بیطرفی جامعه مدرسین در مناقشات سیاسی را لازم شمرد و بر عدم غفلت از درس و فقه و بر اشتغال دایم گروهی از اعضای جامعه به این مهم تأکید کرد <ref>۱۹/۳۰۲ ـ ۳۰۵.</ref> | امامخمینی در دیدار با اعضای جامعه مدرسین در تاریخ نهم تیر ۱۳۶۴، با تأکید بر حفظ وحدت و تحت تأثیر افراد مغرض قرارنگرفتن، اختلافات موجود میان جامعه مدرسین و دولت یا مجلس را موجب شکست دانست و هدایت، خیرخواهی و پشتیبانی جامعه مدرسین از گزینههای موجود در دولت و مجلس را خواستار شد. ایشان حفظ بیطرفی جامعه مدرسین در مناقشات سیاسی را لازم شمرد و بر عدم غفلت از درس و فقه و بر اشتغال دایم گروهی از اعضای جامعه به این مهم تأکید کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۹/۳۰۲ ـ ۳۰۵.</ref> | ||
پس از انتخابات چهارمین دوره ریاستجمهوری و به هنگام معرفی مجدد میرحسین موسوی برای نخستوزیری به مجلس شورای | پس از انتخابات چهارمین دوره ریاستجمهوری و به هنگام معرفی مجدد [[میرحسین موسوی]] برای نخستوزیری به [[مجلس شورای اسلامی]]، باوجود تأیید امامخمینی این انتخاب با مخالفت جامعه مدرسین و جناح راست همراه بود.<ref>محتشمیپور، چندصدایی در جامعه و روحانیت، ۲۸ ـ ۳۰؛ هاشمی رفسنجانی، به سوی سرنوشت، ۲۲۳ ـ ۲۲۵.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|موسوی، میرحسین}} | ||
به دنبال تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام، به فرمان امامخمینی در سال ۱۳۶۷ | به دنبال تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام، به فرمان امامخمینی در سال ۱۳۶۷ {{ببینید|متن=ببینید|مجمع تشخیص مصلحت نظام}} و اوجگیری اختلافات و انشعاب در میان جامعه روحانیت، جامعه مدرسین طی نامهای به امامخمینی دغدغه خود را درباره مجمع تشخیص مصلحت و تضعیف شورای نگهبان، انشعاب در میان روحانیت و کنارزدن روحانیت با طرح شعار اسلام امریکایی، به اطلاع ایشان رساند. این نامه که با ادبیات و لحن خاصی نوشته شده بود، انعکاس نامناسبی پیدا کرد <ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۲/۴۱۴.</ref> همزمانی این نامه با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ {{ببینید|متن=ببینید|مقاله قطعنامه ۵۹۸}} و انتخابات مجلس شورای اسلامی و احتمال ابطال انتخابات برخی حوزهها که با دخالت امامخمینی رفع اختلاف شد، حساسیت فوقالعاده این نامه وگمانهزنی درباره آن و نیز انتشار وسیع شبنامههایی علیه جامعه مدرسین را موجب گردید. در یکی از شبنامهها آمده بود که امامخمینی این نامه را مشابه مطالب و دیدگاههای نهضت آزادی و مزین به فحش شمرده است.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲/۴۱۹.</ref> جامعه مدرسین طی نامهای از امامخمینی به جهت تکدر خاطر ایشان، عذرخواهی کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲/۴۲۳ ـ ۴۲۴.</ref> | ||
امامخمینی در سوم تیر ۱۳۶۷ با نامهای به جامعه مدرسین، نیت آنان را برای دفاع از اسلام و خدمت به محرومان، غیر قابل تردید دانست و درباره اتخاذ مواضعی که جامعه را مدافع فئودالها و سرمایهداران نشان میداد، هشدار داد. ایشان در عین حال، متهمکردن جامعه مدرسین به طرفداری از اسلام امریکایی را ناروا دانست و آن را ناشی از مارکسیستیدانستن اسلامِ برخی نیروهای انقلاب در حوزه و دانشگاه، از سوی جامعه مدرسین شمرد و هر دو فکر و ایده را دو برداشت از اسلام خواند. ایشان از اعضای جامعه مدرسین خواست مراقب اظهار نظرهای فردی خود و همچنین افراد وابسته به گروهها و جریاناتی باشند که به نام جامعه مدرسین، مقاصد خود را اجرا میکنند و اگر برخی از اعضای جامعه میخواهند کار حزبی بکنند، باید میان حزب و جامعه مدرسین، یکی را انتخاب کنند <ref>۲۱/۶۸۲ ـ ۶۸۵.</ref> افزون بر این، امامخمینی به دلیل ضرورت حفظ وحدت در شرایط جنگ و دوری جبههها از مناقشات سیاسی، دستور منع توزیع روزنامه رسالت در جبهه را صادر کرد <ref>خرازی.</ref> نامه امامخمینی بهویژه بخش مربوط به وابستگی برخی از اعضای جامعه مدرسین به گروهها، در جلسات جامعه بحث و بررسی شد و برخی از اعضا، کلام امامخمینی را ازجمله ناظر به این موضوعات دانستند: ۱. روزنامه رسالت و مقالات احمد آذری قمی در مخالفت با دولت با این تصور که روزنامه مذکور زیر نظر جامعه اداره میشود؛ ۲. حضور تأثیرگذار مسئول فرهنگستان علوم اسلامی؛ ۳. نقش سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی (جریان راست در اداره جامعه مدرسین به واسطه حسین راستی کاشانی) <ref>← مقاله سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی)؛ ۴. ارتباط ابوالقاسم خزعلی با انجمن حجتیه. این اعضا معتقد بودند نظر امامخمینی بر قطع ارتباط جامعه با این گروهها و روزنامه رسالت است؛ اما برخی دیگر این نظر را رد کردند و ارتباط این افراد با سازمانهای یادشده را با تأیید امامخمینی دانستند و معتقد بودند ایشان روزنامه رسالت را تأیید و دستور ارسال آن به جبههها را صادر کرده است. در جمعبندی نهایی این جلسه، مقرر شد اعلام شود جامعه مدرسین با هیچ گروه و حزبی، ارتباط تشکیلاتی ندارد و ارتباط تکتک اعضا با برخی روزنامهها و گروهها، شخصی و با مسئولیت خود آنان است <ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۲/۴۳۲ ـ ۴۳۴.</ref> در همین زمینه آذری قمی طی نامهای به امامخمینی، در خصوص ادامه همکاری خود با جامعه مدرسین و روزنامه رسالت کسب تکلیف کرد <ref>همان، ۲/۴۳۵ ـ ۴۳۶)؛ امامخمینی ضمن ابراز علاقه و تأیید سوابق علمی و دینی وی <ref>← مقاله آذری قمی، احمد)، تشخیص مصلحت را بر عهده جامعه مدرسین و خود ایشان واگذار کرد <ref>۲۱/۱۴۱.</ref> | امامخمینی در سوم تیر ۱۳۶۷ با نامهای به جامعه مدرسین، نیت آنان را برای دفاع از اسلام و خدمت به محرومان، غیر قابل تردید دانست و درباره اتخاذ مواضعی که جامعه را مدافع فئودالها و سرمایهداران نشان میداد، هشدار داد. ایشان در عین حال، متهمکردن جامعه مدرسین به طرفداری از اسلام امریکایی را ناروا دانست و آن را ناشی از مارکسیستیدانستن اسلامِ برخی نیروهای انقلاب در حوزه و دانشگاه، از سوی جامعه مدرسین شمرد و هر دو فکر و ایده را دو برداشت از اسلام خواند. ایشان از اعضای جامعه مدرسین خواست مراقب اظهار نظرهای فردی خود و همچنین افراد وابسته به گروهها و جریاناتی باشند که به نام جامعه مدرسین، مقاصد خود را اجرا میکنند و اگر برخی از اعضای جامعه میخواهند کار حزبی بکنند، باید میان حزب و جامعه مدرسین، یکی را انتخاب کنند <ref>۲۱/۶۸۲ ـ ۶۸۵.</ref> افزون بر این، امامخمینی به دلیل ضرورت حفظ وحدت در شرایط جنگ و دوری جبههها از مناقشات سیاسی، دستور منع توزیع روزنامه رسالت در جبهه را صادر کرد <ref>خرازی.</ref> نامه امامخمینی بهویژه بخش مربوط به وابستگی برخی از اعضای جامعه مدرسین به گروهها، در جلسات جامعه بحث و بررسی شد و برخی از اعضا، کلام امامخمینی را ازجمله ناظر به این موضوعات دانستند: ۱. روزنامه رسالت و مقالات احمد آذری قمی در مخالفت با دولت با این تصور که روزنامه مذکور زیر نظر جامعه اداره میشود؛ ۲. حضور تأثیرگذار مسئول فرهنگستان علوم اسلامی؛ ۳. نقش سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی (جریان راست در اداره جامعه مدرسین به واسطه حسین راستی کاشانی) <ref>← مقاله سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی)؛ ۴. ارتباط ابوالقاسم خزعلی با انجمن حجتیه. این اعضا معتقد بودند نظر امامخمینی بر قطع ارتباط جامعه با این گروهها و روزنامه رسالت است؛ اما برخی دیگر این نظر را رد کردند و ارتباط این افراد با سازمانهای یادشده را با تأیید امامخمینی دانستند و معتقد بودند ایشان روزنامه رسالت را تأیید و دستور ارسال آن به جبههها را صادر کرده است. در جمعبندی نهایی این جلسه، مقرر شد اعلام شود جامعه مدرسین با هیچ گروه و حزبی، ارتباط تشکیلاتی ندارد و ارتباط تکتک اعضا با برخی روزنامهها و گروهها، شخصی و با مسئولیت خود آنان است <ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۲/۴۳۲ ـ ۴۳۴.</ref> در همین زمینه آذری قمی طی نامهای به امامخمینی، در خصوص ادامه همکاری خود با جامعه مدرسین و روزنامه رسالت کسب تکلیف کرد <ref>همان، ۲/۴۳۵ ـ ۴۳۶)؛ امامخمینی ضمن ابراز علاقه و تأیید سوابق علمی و دینی وی <ref>← مقاله آذری قمی، احمد)، تشخیص مصلحت را بر عهده جامعه مدرسین و خود ایشان واگذار کرد <ref>۲۱/۱۴۱.</ref> | ||
چندی بعد، امامخمینی در پیام منشور روحانیت، خطاب به روحانیان، مراجع، مدرسان و طلاب، ضمن نکوهش روحانیان متحجر، وابسته و مقدسنمای حوزه که مروج اسلام امریکاییاند و علیه انقلاب و اسلام ناب محمدی فعالیت میکنند، اظهار امیدواری کرد اختلاف اصولی میان طلاب انقلابی و جامعه مدرسین نباشد. ایشان ضمن یادآوری مبارزات جامعه مدرسین در دوران نهضت و پشتیبانی آنان از جبههها و رزمندگان، آنان را ستون محکم انقلاب در حوزههای علمیه نامید و شکست جامعه مدرسین و هر جناح از روحانیان انقلابی را موجب حاکمیت غیر روحانیان یا روحانیان وابسته به استکبار بر حوزه برشمرد. از نظر ایشان اختلاف و جبههبندی میان نیروهای انقلاب، به هر شکلی که باشد کوبنده و مایه سوء استفاده دشمن خواهد بود. ایشان همچنین در این پیام با فراخواندن روحانیان طرفدار اسلام ناب محمدی و انقلاب به تحرک برای حل مسائل و اختلافات میان خود، از جامعه مدرسین خواست، طلاب انقلابی و زجرکشیده را از خود بداند و با آنان مشورت کند و از دیدگاه آنان بهره گیرد؛ چنانکه از طلاب هم خواست، مدرسان طرفدار انقلاب را محترم بشمرند <ref>۲۱/۲۸۶ ـ ۲۸۸.</ref> | چندی بعد، امامخمینی در پیام منشور روحانیت، خطاب به روحانیان، مراجع، مدرسان و طلاب، ضمن نکوهش روحانیان متحجر، وابسته و مقدسنمای حوزه که مروج اسلام امریکاییاند و علیه انقلاب و اسلام ناب محمدی فعالیت میکنند، اظهار امیدواری کرد اختلاف اصولی میان طلاب انقلابی و جامعه مدرسین نباشد. ایشان ضمن یادآوری مبارزات جامعه مدرسین در دوران نهضت و پشتیبانی آنان از جبههها و رزمندگان، آنان را ستون محکم انقلاب در حوزههای علمیه نامید و شکست جامعه مدرسین و هر جناح از روحانیان انقلابی را موجب حاکمیت غیر روحانیان یا روحانیان وابسته به استکبار بر حوزه برشمرد. از نظر ایشان اختلاف و جبههبندی میان نیروهای انقلاب، به هر شکلی که باشد کوبنده و مایه سوء استفاده دشمن خواهد بود. ایشان همچنین در این پیام با فراخواندن روحانیان طرفدار اسلام ناب محمدی و انقلاب به تحرک برای حل مسائل و اختلافات میان خود، از جامعه مدرسین خواست، طلاب انقلابی و زجرکشیده را از خود بداند و با آنان مشورت کند و از دیدگاه آنان بهره گیرد؛ چنانکه از طلاب هم خواست، مدرسان طرفدار انقلاب را محترم بشمرند <ref>۲۱/۲۸۶ ـ ۲۸۸.</ref> |