۲۱٬۲۸۸
ویرایش
جز (added Category:مقالههای دارای لینک دانشنامه using HotCat) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
سیدمحمدتقی مقدمات علوم اسلامی را در زادگاهش خوانسار فرا گرفت و در سال ۱۲۸۳ برای ادامه تحصیل به [[نجف اشرف]] رفت. وی پس از فراگیری سطوح عالی، در درس [[محمدکاظم آخوند خراسانی]] و [[سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی]] شرکت کرد و پس از درگذشت این دو به درسهای [[میرزامحمدحسین نایینی]]، [[شیخالشریعه اصفهانی]]، علی قوچانی و [[آقاضیاءالدین عراقی]] راه یافت.<ref>شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۱۴۵/۱.</ref> خوانساری از شاگردان برجسته و مورد توجه عراقی بود و از وی [[اجازه اجتهاد]] و نیز [[اجازه روایت]] دریافت کرد و عراقی در اجازه اجتهادی که برای وی صادر کرد، او را سید محققان، افتخار فقها و تجسم تقوا دانست.<ref>آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۲۴۶/۱؛ شمس الفقها، ۶۸.</ref> | سیدمحمدتقی مقدمات علوم اسلامی را در زادگاهش خوانسار فرا گرفت و در سال ۱۲۸۳ برای ادامه تحصیل به [[نجف اشرف]] رفت. وی پس از فراگیری سطوح عالی، در درس [[محمدکاظم آخوند خراسانی]] و [[سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی]] شرکت کرد و پس از درگذشت این دو به درسهای [[میرزامحمدحسین نایینی]]، [[شیخالشریعه اصفهانی]]، علی قوچانی و [[آقاضیاءالدین عراقی]] راه یافت.<ref>شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۱۴۵/۱.</ref> خوانساری از شاگردان برجسته و مورد توجه عراقی بود و از وی [[اجازه اجتهاد]] و نیز [[اجازه روایت]] دریافت کرد و عراقی در اجازه اجتهادی که برای وی صادر کرد، او را سید محققان، افتخار فقها و تجسم تقوا دانست.<ref>آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۲۴۶/۱؛ شمس الفقها، ۶۸.</ref> | ||
==شرکت در جنگ علیه انگلیسیها== | ==شرکت در جنگ علیه انگلیسیها== | ||
با آغاز جنگ جهانی اول و اشغال بخشهایی از [[عراق]] به دست استعمارگران انگلیسی و به دنبال صدور [[فتوای جهاد میرزامحمدتقی شیرازی]] از [[مراجع تقلید شیعه|مراجع تقلید]] و رهبر انقلاب عراق، گروه زیادی از علما و طلاب و هزاران نفر از مردم به جبهه جنگ در منطقه جنوب عراق رفتند و به جهاد با اشغالگران در اطراف شهر بصره پرداختند.<ref>فهد نفیسی، نهضت شیعیان در انقلاب اسلامی عراق، ۷۲ ـ ۷۵.</ref> خوانساری نیز که در آن زمان حدود ۲۸ سال داشت، ازجمله طلاب مجاهدی بود که به همراه دوست و همرزمش [[سیدابوالقاسم کاشانی]] در سال ۱۳۳۳ق/ ۱۲۹۳ش در جنگ شرکت کرد.<ref>رجبی، علمای مجاهد، ۱۹۸.</ref> وی که در سنگرهای خط مقدم جبهه مستقر شده بود، با ملاحظه سستی و تزلزل گروهی از مجاهدان برای ادامه نبرد، به ترغیب و تشویق مبارزان پرداخت و اعلام کرد عقبنشینی در مقابل دشمن حرام است.<ref>نور علم، مجله نجوم امت، ۹۹ ـ ۱۰۰.</ref> | با آغاز جنگ جهانی اول و اشغال بخشهایی از [[عراق]] به دست استعمارگران انگلیسی و به دنبال صدور [[فتوای جهاد میرزامحمدتقی شیرازی]] از [[مراجع تقلید شیعه|مراجع تقلید]] و رهبر انقلاب عراق، گروه زیادی از علما و طلاب و هزاران نفر از مردم به جبهه جنگ در منطقه جنوب عراق رفتند و به جهاد با اشغالگران در اطراف شهر بصره پرداختند.<ref>فهد نفیسی، نهضت شیعیان در انقلاب اسلامی عراق، ۷۲ ـ ۷۵.</ref> خوانساری نیز که در آن زمان حدود ۲۸ سال داشت، ازجمله [[طلاب]] مجاهدی بود که به همراه دوست و همرزمش [[سیدابوالقاسم کاشانی]] در سال ۱۳۳۳ق/ ۱۲۹۳ش در جنگ شرکت کرد.<ref>رجبی، علمای مجاهد، ۱۹۸.</ref> وی که در سنگرهای خط مقدم جبهه مستقر شده بود، با ملاحظه سستی و تزلزل گروهی از مجاهدان برای ادامه نبرد، به ترغیب و تشویق مبارزان پرداخت و اعلام کرد عقبنشینی در مقابل دشمن حرام است.<ref>نور علم، مجله نجوم امت، ۹۹ ـ ۱۰۰.</ref> | ||
===اسارت و تبعید به سنگاپور=== | ===اسارت و تبعید به سنگاپور=== | ||
با پیروزی متفقین و اشغال بغداد در سال ۱۳۳۵ق/ ۱۲۹۵ش انگلیسیها بازداشتهای گستردهای انجام دادند و گروه زیادی از مبارزان ازجمله سیدمحمدتقی خوانساری که از ناحیه پا مجروح شده بود، بازداشت شدند و به اسارت اشغالگران درآمدند.<ref>اسدی، زندگی سیاسی و اجتماعی آیتالله خوانساری، ۴۱؛ شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱۴۶/۱.</ref> خوانساری پس از اسارت در دست انگلیسیها و زندانیبودن چهار ماه درون کشتی، به جزیره سنگاپور برده شد و در آنجا چهار سال تمام به حالت اسارت و تبعید به سر برد.<ref>ابنالرضا، مصاحبه، ۱۲؛ عراقی، مصاحبه، ۳۵ ـ ۳۶.</ref> | با پیروزی متفقین و اشغال بغداد در سال ۱۳۳۵ق/ ۱۲۹۵ش انگلیسیها بازداشتهای گستردهای انجام دادند و گروه زیادی از مبارزان ازجمله سیدمحمدتقی خوانساری که از ناحیه پا مجروح شده بود، بازداشت شدند و به اسارت اشغالگران درآمدند.<ref>اسدی، زندگی سیاسی و اجتماعی آیتالله خوانساری، ۴۱؛ شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱۴۶/۱.</ref> خوانساری پس از اسارت در دست انگلیسیها و زندانیبودن چهار ماه درون کشتی، به جزیره سنگاپور برده شد و در آنجا چهار سال تمام به حالت اسارت و تبعید به سر برد.<ref>ابنالرضا، مصاحبه، ۱۲؛ عراقی، مصاحبه، ۳۵ ـ ۳۶.</ref> | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
==شاگردان== | ==شاگردان== | ||
خوانساری در حوزه علمیه قم به تدریس فقه و اصول و حکمت پرداخت و جمع زیادی از علما و فضلا ازجمله ابراهیم خویی، [[محمدعلی اراکی]]، [[سیدمحمد موسوی یزدی]] معروف به محقق داماد، [[مرتضی حائری]]، [[سیدمحمدباقر طباطبایی سلطانی]]، [[محمد صدوقی]]، مجتبی عراقی و [[میرزاابوالقاسم دانش آشتیانی]] در درس وی شرکت میکردند.<ref>اسدی، زندگی سیاسی و اجتماعی آیتالله خوانساری، ۵۹ ـ ۶۰؛ شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱۵۴/۱ ـ ۱۵۵.</ref> امامخمینی طبق نوشته خود، شاگرد خوانساری بود و بخشی از درسهای سطح (قوانین، رسائل، مکاسب و کفایة الاصول) را نزد ایشان فرا گرفت.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۴۲۷/۱۹.</ref> ایشان علاوه بر این در [[درس خارج فقه]] خوانساری در بحث «نماز جمعه» به طور جدی شرکت میکرد و به وی که معتقد بود [[نماز جمعه]] در عصر غیبت واجب است و وجوب آن هم عینی است، در جلسه درس زیاد اشکال میکرد.<ref>بدلا، مصاحبه، ۹۶ ـ ۹۷.</ref> | خوانساری در [[حوزه علمیه قم]] به تدریس فقه و اصول و حکمت پرداخت و جمع زیادی از علما و فضلا ازجمله ابراهیم خویی، [[محمدعلی اراکی]]، [[سیدمحمد موسوی یزدی]] معروف به محقق داماد، [[مرتضی حائری]]، [[سیدمحمدباقر طباطبایی سلطانی]]، [[محمد صدوقی]]، مجتبی عراقی و [[میرزاابوالقاسم دانش آشتیانی]] در درس وی شرکت میکردند.<ref>اسدی، زندگی سیاسی و اجتماعی آیتالله خوانساری، ۵۹ ـ ۶۰؛ شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱۵۴/۱ ـ ۱۵۵.</ref> امامخمینی طبق نوشته خود، شاگرد خوانساری بود و بخشی از درسهای سطح (قوانین، رسائل، مکاسب و کفایة الاصول) را نزد ایشان فرا گرفت.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۴۲۷/۱۹.</ref> ایشان علاوه بر این در [[درس خارج فقه]] خوانساری در بحث «نماز جمعه» به طور جدی شرکت میکرد و به وی که معتقد بود [[نماز جمعه]] در [[عصر غیبت]] واجب است و وجوب آن هم عینی است، در جلسه درس زیاد اشکال میکرد.<ref>بدلا، مصاحبه، ۹۶ ـ ۹۷.</ref> | ||
==اعتراض به موضوع کشف حجاب== | ==اعتراض به موضوع کشف حجاب== | ||
خوانساری در موضوع [[کشف حجاب]] به دست [[رضاشاه پهلوی]] همگام با [[سیدحسین طباطبایی قمی]] رهبر [[قیام مسجد گوهرشاد|قیام گوهرشاد]]، به مبارزه با توطئه [[حکومت پهلوی|پهلوی]] پرداخت و فتوایی روشنگرانه در لزوم مقابله با آن و تأکید بر ضروریبودنِ [[حجاب و نگاه|حجاب]] صادر کرد.<ref>اسدی، زندگی سیاسی و اجتماعی آیتالله خوانساری، ۱۴۶؛ شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱۵۵/۱.</ref> | خوانساری در موضوع [[کشف حجاب]] به دست [[رضاشاه پهلوی]] همگام با [[سیدحسین طباطبایی قمی]] رهبر [[قیام مسجد گوهرشاد|قیام گوهرشاد]]، به مبارزه با توطئه [[حکومت پهلوی|پهلوی]] پرداخت و فتوایی روشنگرانه در لزوم مقابله با آن و تأکید بر ضروریبودنِ [[حجاب و نگاه|حجاب]] صادر کرد.<ref>اسدی، زندگی سیاسی و اجتماعی آیتالله خوانساری، ۱۴۶؛ شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱۵۵/۱.</ref> | ||
پس از درگذشت عبدالکریم حائری یزدی در ۱۰ بهمن ۱۳۱۵ وی همراه [[سیدصدرالدین صدر]] و [[سیدمحمد حجت کوهکمرهای]] که از علمای بزرگ آن روز [[قم]] بودند، مسئولیت حوزه و رهبری دینی مردم را برعهده گرفتند و به «[[مراجع ثلاث]]» معروف شدند.<ref>شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱۴۲/۱.</ref> | پس از درگذشت [[عبدالکریم حائری یزدی]] در ۱۰ بهمن ۱۳۱۵ وی همراه [[سیدصدرالدین صدر]] و [[سیدمحمد حجت کوهکمرهای]] که از علمای بزرگ آن روز [[قم]] بودند، مسئولیت حوزه و رهبری دینی مردم را برعهده گرفتند و به «[[مراجع ثلاث]]» معروف شدند.<ref>شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱۴۲/۱.</ref> | ||
==نماز باران== | ==نماز باران== | ||
در شهریور ۱۳۲۳ش/ ۱۳۶۳ق که در جریان جنگ جهانی دوم نیروهای اشغالگر متفقین در مناطق مختلف ایران ازجمله قم حضور داشتند، در شهر قم و اطراف آن خشکسالی شدیدی شد و مردم بهشدت در تنگنا قرار گرفتند. خوانساری به درخواست مردم [[نماز باران]] را اقامه کرد، اندکی بعد هوا ابری شد و در میان شگفتی مردم و نظامیان اشغالگر باران زیادی بارید. این در حالی بود که کارشناسان اروپایی که در ارتش متفقین بودند، با بررسی اوضاع جوی هیچ نشانهای از باران نمیدیدند.<ref>شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱۴۶/۱ ـ ۱۵۰؛ جواهر کلام، تربت پاکان قم، ۱۴۶۱/۳.</ref> خبر این رویداد مهم بهسرعت در سراسر [[ایران]] پیچید و گفته شده حتی افسران و فرماندهان نیروهای اشغالگر که خود ناظر آن صحنه بودند، آن را در رسانههای اروپایی و امریکایی مطرح ساختند.<ref>رجبی، علمای مجاهد، ۱۹۹؛ اسدی، زندگی سیاسی و اجتماعی آیتالله خوانساری، ۱۲۹.</ref> | در شهریور ۱۳۲۳ش/ ۱۳۶۳ق که در جریان جنگ جهانی دوم نیروهای اشغالگر متفقین در مناطق مختلف ایران ازجمله قم حضور داشتند، در شهر قم و اطراف آن خشکسالی شدیدی شد و مردم بهشدت در تنگنا قرار گرفتند. خوانساری به درخواست مردم [[نماز باران]] را اقامه کرد، اندکی بعد هوا ابری شد و در میان شگفتی مردم و نظامیان اشغالگر باران زیادی بارید. این در حالی بود که کارشناسان اروپایی که در ارتش متفقین بودند، با بررسی اوضاع جوی هیچ نشانهای از باران نمیدیدند.<ref>شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱۴۶/۱ ـ ۱۵۰؛ جواهر کلام، تربت پاکان قم، ۱۴۶۱/۳.</ref> خبر این رویداد مهم بهسرعت در سراسر [[ایران]] پیچید و گفته شده حتی افسران و فرماندهان نیروهای اشغالگر که خود ناظر آن صحنه بودند، آن را در رسانههای اروپایی و امریکایی مطرح ساختند.<ref>رجبی، علمای مجاهد، ۱۹۹؛ اسدی، زندگی سیاسی و اجتماعی آیتالله خوانساری، ۱۲۹.</ref> | ||
واقعه نماز باران بهقدری مهم بود که پس از باریدن باران فرماندهان نیروهای اشغالگر از خوانساری درخواست کرده بودند وی که پیش خدا محبوبیت دارد و [[دعا | واقعه نماز باران بهقدری مهم بود که پس از باریدن باران فرماندهان نیروهای اشغالگر از خوانساری درخواست کرده بودند وی که پیش خدا محبوبیت دارد و دعایش مستجاب میشود [[دعا]] کند زودتر جنگ تمام شود تا آنان به کشور خود و خانههایشان برگردند.<ref>استادی، شرح احوال حضرت آیتالله العظمی اراکی، ۶۰۲ ـ ۶۰۳؛ شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱۴۹/۱.</ref> | ||
==مرجعیت== | ==مرجعیت== | ||
پس از درگذشت حائری یزدی، [[سیدابوالحسن اصفهانی]] مرجع تقلید معروف [[حوزه علمیه نجف|حوزه نجف]] در پاسخ به استفتای برخی از علاقهمندان به خوانساری، رجوع [[تقلید|مقلدان]] در مسائل احتیاطی به وی را جایز شمرد و این مسئله، دامنه مرجعیت خوانساری را تا حدود زیادی گسترش داد.<ref>واعظ خیابانی، علمای معاصر، ۳۳۱؛ ایدرم، آیتالله سیدمحمدتقی خوانساری، ۶۲۰/۲.</ref> در سال ۱۳۲۳ گروهی از علما با محوریت [[امامخمینی]] تصمیم گرفتند برای ساماندهی بهتر امور حوزه از [[سیدحسین بروجردی]] برای آمدن به [[قم]] و اقامت در این شهر دعوت کنند.<ref>ذاکری، طلوع خورشید، ۱۱۵.</ref> خوانساری نیز به همراه صدر و حجت برای حفظ وحدت رهبری دینیِ مردم و زدودن گمان تفرقه، بروجردی را به قم فرا خواندند و با اینکه خود عنوان مرجعیت داشتند با اصرار زیاد ایشان را بر مسند زعامت حوزه و مرجعیت شیعه نشاندند<ref>اسدی، زندگی سیاسی و اجتماعی آیتالله خوانساری، ۵۷؛ ایدرم، آیتالله سیدمحمدتقی خوانساری، ۶۲۰/۲.</ref> {{ببینید|سیدحسین بروجردی}} | پس از درگذشت حائری یزدی، [[سیدابوالحسن اصفهانی]] مرجع تقلید معروف [[حوزه علمیه نجف|حوزه نجف]] در پاسخ به استفتای برخی از علاقهمندان به خوانساری، رجوع [[تقلید|مقلدان]] در مسائل احتیاطی به وی را جایز شمرد و این مسئله، دامنه مرجعیت خوانساری را تا حدود زیادی گسترش داد.<ref>واعظ خیابانی، علمای معاصر، ۳۳۱؛ ایدرم، آیتالله سیدمحمدتقی خوانساری، ۶۲۰/۲.</ref> در سال ۱۳۲۳ گروهی از علما با محوریت [[امامخمینی]] تصمیم گرفتند برای ساماندهی بهتر امور حوزه از [[سیدحسین بروجردی]] برای آمدن به [[قم]] و اقامت در این شهر دعوت کنند.<ref>ذاکری، طلوع خورشید، ۱۱۵.</ref> خوانساری نیز به همراه صدر و حجت برای حفظ وحدت رهبری دینیِ مردم و زدودن گمان تفرقه، بروجردی را به قم فرا خواندند و با اینکه خود عنوان [[مرجعیت]] داشتند با اصرار زیاد ایشان را بر مسند زعامت حوزه و مرجعیت شیعه نشاندند.<ref>اسدی، زندگی سیاسی و اجتماعی آیتالله خوانساری، ۵۷؛ ایدرم، آیتالله سیدمحمدتقی خوانساری، ۶۲۰/۲.</ref> {{ببینید|سیدحسین بروجردی}} | ||
==برپایی نماز جمعه در قم== | ==برپایی نماز جمعه در قم== | ||
خوانساری در [[مدرسه فیضیه]] نماز جماعت اقامه میکرد و از سال ۱۳۲۰ نماز جمعه را نیز در همین مدرسه برگزار میکرد و بعدها به سبب اینکه مدرسه فیضیه گنجایش جمعیت را نداشت، محل اقامه نماز جمعه به مسجد امامحسن عسکری(ع) انتقال یافت.<ref>استادی، شرح احوال حضرت آیتالله العظمی اراکی، ۲۲۱؛ گلی زواره، سیاحت خوشید، ۲۹.</ref> | خوانساری در [[مدرسه فیضیه]] نماز جماعت اقامه میکرد و از سال ۱۳۲۰ نماز جمعه را نیز در همین مدرسه برگزار میکرد و بعدها به سبب اینکه مدرسه فیضیه گنجایش جمعیت را نداشت، محل اقامه نماز جمعه به مسجد امامحسن عسکری(ع) انتقال یافت.<ref>استادی، شرح احوال حضرت آیتالله العظمی اراکی، ۲۲۱؛ گلی زواره، سیاحت خوشید، ۲۹.</ref> | ||
==حمایت از گروه فداییان اسلام در موضوع فلسطین== | ==حمایت از گروه فداییان اسلام در موضوع فلسطین== | ||
پس از اشغال [[فلسطین|سرزمین فلسطین]] به دست [[صهیونیسم|صهیونیستها]] و تشکیل دولت غاصب [[اسرائیل]]، [[جمعیت فداییان اسلام|گروه فداییان اسلام]] با گشایش دفتری در [[مدرسه دارالشفا]] اقدام به جمعآوری نیرو و ثبت نام از طلاب و افراد داوطلب دیگر برای اعزام به فلسطین و مبارزه با اشغالگران کردند. خوانساری از این اقدام فداییان اسلام حمایت میکرد.<ref>سلطانی طباطبایی، مصاحبه، ۴۹.</ref> وی با صدور حکمی بر لزوم مبارزه با صهیونیستها تأکید کرد و کمک و حمایت همه مسلمانان را در قضیه فلسطین واجب شمرد.<ref>اسدی، زندگی سیاسی و اجتماعی آیتالله خوانساری، ۱۳۶.</ref> | پس از اشغال [[فلسطین|سرزمین فلسطین]] به دست [[صهیونیسم|صهیونیستها]] و تشکیل دولت غاصب [[اسرائیل]]، [[جمعیت فداییان اسلام|گروه فداییان اسلام]] با گشایش دفتری در [[مدرسه دارالشفا]] اقدام به جمعآوری نیرو و ثبت نام از طلاب و افراد داوطلب دیگر برای اعزام به [[فلسطین]] و مبارزه با اشغالگران کردند. خوانساری از این اقدام فداییان اسلام حمایت میکرد.<ref>سلطانی طباطبایی، مصاحبه، ۴۹.</ref> وی با صدور حکمی بر لزوم مبارزه با صهیونیستها تأکید کرد و کمک و حمایت همه مسلمانان را در قضیه فلسطین واجب شمرد.<ref>اسدی، زندگی سیاسی و اجتماعی آیتالله خوانساری، ۱۳۶.</ref> | ||
وی از جمعیت فداییان اسلام در مبارزه با [[حکومت پهلوی|رژیم پهلوی]] برای برقراری [[حکومت اسلامی]] نیز حمایت میکرد و رهبران آن را در شرایطی که برخی از علما به آنان بیمهری و از مدرسه فیضیه بیرونشان کرده بودند، در خانه خویش پناه میداد و از آنان حمایت میکرد.<ref>استادی، شرح احوال حضرت آیتالله العظمی اراکی، ۶۰۷.</ref> | وی از جمعیت فداییان اسلام در مبارزه با [[حکومت پهلوی|رژیم پهلوی]] برای برقراری [[حکومت اسلامی]] نیز حمایت میکرد و رهبران آن را در شرایطی که برخی از علما به آنان بیمهری و از مدرسه فیضیه بیرونشان کرده بودند، در خانه خویش پناه میداد و از آنان حمایت میکرد.<ref>استادی، شرح احوال حضرت آیتالله العظمی اراکی، ۶۰۷.</ref> | ||
امامخمینی با خوانساری رفت و آمد داشت و گاهی خوانساری برای بررسی مسائل سیاسی و گفتگو با ایشان و بزرگان حوزه در خانه ایشان حضور مییافت؛ ازجمله در جلسهای در سال ۱۳۲۸ برای رایزنی در امری سیاسی شرکت داشت که ظاهراً موضوع مجلس مؤسسان بودهاست و جلسه با شرکت ایشان، [[سیدصدرالدین صدر|صدر]]، [[سیدمحمد حجت کوهکمرهای|حجت]] و [[سید حسین بروجردی|بروجردی]] در خانه امامخمینی تشکیل شده بود. ایشان در این دیدار به آنان یادآور شد پیش از هر اقدامی باید فکری برای مقدسنماهای داخل حوزه و روحانیت بکنند که مانع هر گونه کار سیاسی و انقلابی هستند.<ref>امامخمینی، ولایت فقیه، حکومت اسلامی، ۱۴۴؛ ذاکری، طلوع خورشید، ۱۲۷.</ref> | امامخمینی با خوانساری رفت و آمد داشت و گاهی خوانساری برای بررسی مسائل سیاسی و گفتگو با ایشان و بزرگان حوزه در خانه ایشان حضور مییافت؛ ازجمله در جلسهای در سال ۱۳۲۸ برای رایزنی در امری سیاسی شرکت داشت که ظاهراً موضوع [[مجلس مؤسسان]] بودهاست و جلسه با شرکت ایشان، [[سیدصدرالدین صدر|صدر]]، [[سیدمحمد حجت کوهکمرهای|حجت]] و [[سید حسین بروجردی|بروجردی]] در [[خانه امامخمینی]] تشکیل شده بود. ایشان در این دیدار به آنان یادآور شد پیش از هر اقدامی باید فکری برای مقدسنماهای داخل حوزه و [[روحانیت]] بکنند که مانع هر گونه کار سیاسی و انقلابی هستند.<ref>امامخمینی، ولایت فقیه، حکومت اسلامی، ۱۴۴؛ ذاکری، طلوع خورشید، ۱۲۷.</ref> | ||
==حمایت از نهضت ملیشدن صنعت نفت== | ==حمایت از نهضت ملیشدن صنعت نفت== | ||
خوانساری در سال ۱۳۲۹ به همراه عدهای از علمای قم به [[حج|زیارت خانه خدا]] رفت و در روزهای اقامت در آنجا با علمای مصر و نیز قاضیان [[مکه]] و [[مدینه]] دیدار کرد و درباره مسائل و مشکلات جهان اسلام با آنان به گفتگو پرداخت. وی پس از پایان مراسم حج برای زیارت عتبات به [[عراق]] رفت و در هنگام ورود به [[نجف]]، علما از او استقبال کردند. وی پس از توقفی کوتاه در ۱۳۲۹/۹/۱۹ به قم بازگشت.<ref>رجبی، شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱۵۴؛ اسدی، زندگی سیاسی و اجتماعی آیتالله خوانساری، ۱۶۸ ـ ۱۷۰.</ref> | خوانساری در سال ۱۳۲۹ به همراه عدهای از علمای قم به [[حج|زیارت خانه خدا]] رفت و در روزهای اقامت در آنجا با علمای مصر و نیز قاضیان [[مکه]] و [[مدینه]] دیدار کرد و درباره مسائل و مشکلات جهان اسلام با آنان به گفتگو پرداخت. وی پس از پایان مراسم حج برای زیارت عتبات به [[عراق]] رفت و در هنگام ورود به [[نجف]]، علما از او استقبال کردند. وی پس از توقفی کوتاه در ۱۳۲۹/۹/۱۹ به قم بازگشت.<ref>رجبی، شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱۵۴؛ اسدی، زندگی سیاسی و اجتماعی آیتالله خوانساری، ۱۶۸ ـ ۱۷۰.</ref> | ||
خوانساری در [[نهضت ملیشدن صنعت نفت]] با اعلام نظر کتبی خود، از ملیشدن نفت و اقدامات [[سیدابوالقاسم کاشانی]] حمایت کرد و در هنگام برگزاری انتخابات مجلس هفدهم که پس از پیروزی نهضت ملیشدن صنعت نفت انجام گرفت با صدور پیامی دیگر در ۹ آذر ۱۳۳۱ از اقشار گوناگون خواست با توجه به خطرهایی که دیانت و استقلال مملکت را تهدید میکند، شرکت در انتخابات را وظیفه شرعی خود بدانند و برای دفاع از استقلال کشور و تأمین مصالح مردم با کمال جدیت در انتخابات مجلس شورای ملی شرکت کنند.<ref>رجبی، علمای مجاهد، ۱۹۹؛ شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱۴۹ ـ ۱۵۰؛ علمای مجاهد، ۱۹۹؛ اسدی، زندگی سیاسی و اجتماعی آیتالله خوانساری، ۱۰۳ ـ ۱۰۶ و ۱۱۵ ـ ۱۱۹.</ref> | خوانساری در [[نهضت ملیشدن صنعت نفت]] با اعلام نظر کتبی خود، از ملیشدن نفت و اقدامات [[سیدابوالقاسم کاشانی]] حمایت کرد و در هنگام برگزاری انتخابات مجلس هفدهم که پس از پیروزی نهضت ملیشدن صنعت نفت انجام گرفت با صدور پیامی دیگر در ۹ آذر ۱۳۳۱ از اقشار گوناگون خواست با توجه به خطرهایی که دیانت و استقلال مملکت را تهدید میکند، شرکت در [[انتخابات]] را وظیفه شرعی خود بدانند و برای دفاع از استقلال کشور و تأمین مصالح مردم با کمال جدیت در انتخابات [[مجلس شورای ملی]] شرکت کنند.<ref>رجبی، علمای مجاهد، ۱۹۹؛ شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱۴۹ ـ ۱۵۰؛ علمای مجاهد، ۱۹۹؛ اسدی، زندگی سیاسی و اجتماعی آیتالله خوانساری، ۱۰۳ ـ ۱۰۶ و ۱۱۵ ـ ۱۱۹.</ref> | ||
==علاقه امام خمینی به خوانساری== | ==علاقه امام خمینی به خوانساری== | ||
[[امامخمینی]] علاقه زیادی به خوانساری داشت و مقید بود در نماز جماعت و جمعه وی در [[مدرسه فیضیه]] شرکت کند و گاهی به جای وی اقامه جماعت میکرد.<ref>اسدی، زندگی سیاسی و اجتماعی آیتالله خوانساری، ۸۷؛ عراقچی، پرتو آفتاب، ۱۹۷.</ref> ایشان بارها از خوانساری به بزرگی یاد کرده و شجاعت وی را ستودهاست<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۴۳/۳ و ۵۳۷/۹.</ref> و او را مرجع تقلید و مجاهد بزرگی خوانده که با نیروهای انگلیس که عراق را اشغال کرده بودند، جنگید و انگلیسیها وی را بازداشت و اسیر کردند و همراه عده دیگری به منطقهای در خارج از کشور به اسارت بردند و شرایط بسیار دشواری داشتند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۴۳/۳؛ {{ببینید|اراکی، شمس الفقها، ۴۲| عراقی، مصاحبه، ۳۵ ـ ۳۶.}}</ref> ایشان با اشاره به خونخواریهای دشمنِ اشغالگر و سختیهایی که خوانساری در دوران اسارت دیده بود، از وی نقل کردهاست انگلیسیها آنان را در هنگام اسارت میشمردند و تحویل مأموران میدادند؛ زیرا نگران بودند که افراد آدمخوار آنان را بخورند!<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۴۳/۳.</ref> | [[امامخمینی]] علاقه زیادی به خوانساری داشت و مقید بود در نماز جماعت و جمعه وی در [[مدرسه فیضیه]] شرکت کند و گاهی به جای وی اقامه جماعت میکرد.<ref>اسدی، زندگی سیاسی و اجتماعی آیتالله خوانساری، ۸۷؛ عراقچی، پرتو آفتاب، ۱۹۷.</ref> ایشان بارها از خوانساری به بزرگی یاد کرده و شجاعت وی را ستودهاست<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۴۳/۳ و ۵۳۷/۹.</ref> و او را مرجع تقلید و مجاهد بزرگی خوانده که با نیروهای انگلیس که عراق را اشغال کرده بودند، جنگید و انگلیسیها وی را بازداشت و اسیر کردند و همراه عده دیگری به منطقهای در خارج از کشور به اسارت بردند و شرایط بسیار دشواری داشتند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۴۳/۳؛ {{ببینید|اراکی، شمس الفقها، ۴۲| عراقی، مصاحبه، ۳۵ ـ ۳۶.}}</ref> ایشان با اشاره به خونخواریهای دشمنِ اشغالگر و سختیهایی که خوانساری در دوران اسارت دیده بود، از وی نقل کردهاست انگلیسیها آنان را در هنگام اسارت میشمردند و تحویل مأموران میدادند؛ زیرا نگران بودند که افراد آدمخوار آنان را بخورند!<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۴۳/۳.</ref> | ||
==درگذشت== | ==درگذشت== | ||
پس از بیماری خوانساری در سال ۱۳۳۱ مردم [[همدان]] از ایشان دعوت کردند که در تعطیلات تابستان، اوقات خود را در آب و هوای ییلاقی و معتدل این منطقه سپری کند و وی همراه عدهای ازجمله [[محمدعلی اراکی]] و مجتبی محمدی عراقی به آنجا رفت.<ref>شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱۵۵؛ عراقچی، پرتو آفتاب، ۱۹۵ ـ ۱۹۶.</ref> امامخمینی نیز که پیش از آن همراه خانواده به همدان رفته بود، به خوانساری ملحق شد و چند روزی وی را همراهی کرد.<ref>عراقچی، پرتو آفتاب، ۱۹۵ ـ ۱۹۶.</ref> اما خوانساری هفتم شهریور سال ۱۳۳۱/ هفتم ذیحجه ۱۳۷۱ق در آن شهر درگذشت<ref>آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۲۴۶/۱.</ref> و پیکرش را برای تشییع و دفن به [[قم]] بردند. | پس از بیماری خوانساری در سال ۱۳۳۱ مردم [[همدان]] از ایشان دعوت کردند که در تعطیلات تابستان، اوقات خود را در آب و هوای ییلاقی و معتدل این منطقه سپری کند و وی همراه عدهای ازجمله [[محمدعلی اراکی]] و [[مجتبی محمدی عراقی]] به آنجا رفت.<ref>شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱۵۵؛ عراقچی، پرتو آفتاب، ۱۹۵ ـ ۱۹۶.</ref> امامخمینی نیز که پیش از آن همراه خانواده به همدان رفته بود، به خوانساری ملحق شد و چند روزی وی را همراهی کرد.<ref>عراقچی، پرتو آفتاب، ۱۹۵ ـ ۱۹۶.</ref> اما خوانساری هفتم شهریور سال ۱۳۳۱/ هفتم ذیحجه ۱۳۷۱ق در آن شهر درگذشت<ref>آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۲۴۶/۱.</ref> و پیکرش را برای تشییع و دفن به [[قم]] بردند. | ||
با تلاش و پیگیری امامخمینی، بروجردی عدهای را برای استقبال از جنازه فرستاد و پس از تشییع باشکوه و نماز خواندن بروجردی بر وی، در [[ | با تلاش و پیگیری امامخمینی، بروجردی عدهای را برای استقبال از جنازه فرستاد و پس از تشییع باشکوه و نماز خواندن بروجردی بر وی، در [[حرم فاطمه معصومه(س)]] در کنار [[عبدالکریم حائری یزدی]] به خاک سپرده شد.<ref>شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱۵۷؛ سلطانی طباطبایی، مصاحبه، ۵۵.</ref> درگذشت خوانساری خسارتی بزرگ برای [[حوزههای علمیه|حوزه]] بود و امامخمینی بیش از همه سوگوار و غمگین این ضایعه بود و بهشدت گریه کرد.<ref>شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱۶۱؛ گلی زواره، سیاحت خوشید، ۶۸.</ref> | ||
==آثار== | ==آثار== | ||
خوانساری آثار و تألیفات چندی دارد که ازجمله میتوان به منتخب الاحکام (رساله عملیّه)، حاشیه بر عروة الوثقی، رساله تقویم الصلوة، حاشیه بر ذخیرة العباد (رساله عملیه) و حاشیه مختصر الاحکام اشاره کرد.<ref>جواهر کلام، تربت پاکان قم، ۱۴۶۲/۳؛ اسدی، زندگی سیاسی و اجتماعی آیتالله خوانساری، ۶۰ ـ ۶۱.</ref> | خوانساری آثار و تألیفات چندی دارد که ازجمله میتوان به منتخب الاحکام (رساله عملیّه)، حاشیه بر عروة الوثقی، رساله تقویم الصلوة، حاشیه بر ذخیرة العباد (رساله عملیه) و حاشیه مختصر الاحکام اشاره کرد.<ref>جواهر کلام، تربت پاکان قم، ۱۴۶۲/۳؛ اسدی، زندگی سیاسی و اجتماعی آیتالله خوانساری، ۶۰ ـ ۶۱.</ref> | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
'''سیدمحمدباقر خوانساری''': [[سیدمحمدباقر خوانساری]] فرزند ارشد سیدمحمدتقی خوانساری از شاگردان [[درس اخلاق امامخمینی]] {{ببینید|شاگردان امامخمینی}} و از علمای مبارزی بود که از حامیان جدی نهضت امامخمینی به شمار میرفت و اقدامات زیادی را برای پیشبرد اهداف نهضت انجام داد. وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز فعالیتهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی فراوانی داشت.<ref>مدرسی، مصاحبه، ۱۰.</ref> وی به اشاره [[امامخمینی]] نامزد [[مجلس خبرگان قانون اساسی]] شد و در دورههای اول، دوم و سوم نمایندگی مردم [[تهران]] در [[مجلس خبرگان رهبری]] را بر عهده داشت.<ref>خوانساری، زندگینامه آیتالله العظمی سیدمحمدباقر خوانساری، ۲۵.</ref> وی که علاقه شدیدی به امامخمینی داشت، معتقد بود ایشان در این روزگار مردی بینظیر است.<ref>دیبایی، مصاحبه، ۲۲.</ref> | '''سیدمحمدباقر خوانساری''': [[سیدمحمدباقر خوانساری]] فرزند ارشد سیدمحمدتقی خوانساری از شاگردان [[درس اخلاق امامخمینی]] {{ببینید|شاگردان امامخمینی}} و از علمای مبارزی بود که از حامیان جدی نهضت امامخمینی به شمار میرفت و اقدامات زیادی را برای پیشبرد اهداف نهضت انجام داد. وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز فعالیتهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی فراوانی داشت.<ref>مدرسی، مصاحبه، ۱۰.</ref> وی به اشاره [[امامخمینی]] نامزد [[مجلس خبرگان قانون اساسی]] شد و در دورههای اول، دوم و سوم نمایندگی مردم [[تهران]] در [[مجلس خبرگان رهبری]] را بر عهده داشت.<ref>خوانساری، زندگینامه آیتالله العظمی سیدمحمدباقر خوانساری، ۲۵.</ref> وی که علاقه شدیدی به امامخمینی داشت، معتقد بود ایشان در این روزگار مردی بینظیر است.<ref>دیبایی، مصاحبه، ۲۲.</ref> | ||
امامخمینی در آغاز [[انقلاب اسلامی ایران|پیروزی انقلاب]] در دوازدهم اسفند ۱۳۵۷در پاسخ به نامه بازاریان تهران که تعیین سیدمحمدباقر خوانساری را برای امام جماعت مسجد شاه (مسجد امامخمینی) تهران خواستار شده بودند، ضمن اظهار کمال علاقهمندی به وی، به مؤمنان توصیه کرد که از برکات نامبرده استفاده کنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۵۴/۶.</ref> همچنین ایشان در ۱۳۵۸/۱۰/۲۴ در حکمی با تأکید بر اینکه خوانساری به علم و امانت و وثاقت موصوف است، وی را به امامت آن مسجد گمارد و مسئولیت تولیت موقوفات و متعلقات آن را بر عهده وی گذاشت.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱۷/۱۲.</ref> وی در ۱۳۹۴/۱۱/۲۷ در تهران درگذشت و بر اساس وصیت وی جنازه او به [[نجف|نجف اشرف]] منتقل و در آنجا به خاک سپرده شد.<ref>خوانساری، زندگینامه آیتالله العظمی سیدمحمدباقر خوانساری، ۲۷.</ref> | امامخمینی در آغاز [[انقلاب اسلامی ایران|پیروزی انقلاب]] در دوازدهم اسفند ۱۳۵۷در پاسخ به نامه بازاریان تهران که تعیین سیدمحمدباقر خوانساری را برای امام جماعت [[مسجد شاه]] (مسجد امامخمینی) تهران خواستار شده بودند، ضمن اظهار کمال علاقهمندی به وی، به مؤمنان توصیه کرد که از برکات نامبرده استفاده کنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۵۴/۶.</ref> همچنین ایشان در ۱۳۵۸/۱۰/۲۴ در حکمی با تأکید بر اینکه خوانساری به علم و امانت و وثاقت موصوف است، وی را به امامت آن مسجد گمارد و مسئولیت تولیت موقوفات و متعلقات آن را بر عهده وی گذاشت.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱۷/۱۲.</ref> وی در ۱۳۹۴/۱۱/۲۷ در تهران درگذشت و بر اساس وصیت وی جنازه او به [[نجف|نجف اشرف]] منتقل و در آنجا به خاک سپرده شد.<ref>خوانساری، زندگینامه آیتالله العظمی سیدمحمدباقر خوانساری، ۲۷.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |