پرش به محتوا

شرح دعاءالسحر (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۰: خط ۳۰:
| مشخصات نشر =
| مشخصات نشر =
}}
}}
'''شرح دعاءالسحر'''، شرحی عرفانی بر [[دعای معروف سحر]] از [[امام‌خمینی]]؛ [[زبان عربی|عربی]].
'''شرح دعاءالسحر'''، شرحی عرفانی بر [[دعای سحر|دعای معروف سحر]] از [[امام‌خمینی]]؛ [[زبان عربی|عربی]].


== معرفی ==
== معرفی ==
خط ۳۸: خط ۳۸:
«[[دعای سحر]]» دعایی با مضامین بسیار بلند و عرفانی است که [[امام‌محمد باقر(ع)]] آن را انشا کرده‌است.<ref>قمی، کلیات مفاتیح الجنان، ۱۸۴.</ref> این دعا در ۲۲ بند دربردارنده ستایش خداوند است و سائل خداوند را به جمال، جلال، عظمت، نور، رحمت، کلمات، کمال، اسما، عزت، مشیت، [[قدرت]]، علم، قول، شرف، سلطنت، ملک، علو، منّت، آیات، شأن و جبروتش می‌خواند. دعای سحر، مضامین مشترک فراوانی با [[دعای مباهله]] دارد که در روز ۲۴ ذی‌حجه ([[روز مباهله]]) خوانده می‌شود؛ از این‌رو از آن دعای «مباهله» نیز تعبیر شده‌است.<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۵؛ زمردیان، ۲۶.</ref>
«[[دعای سحر]]» دعایی با مضامین بسیار بلند و عرفانی است که [[امام‌محمد باقر(ع)]] آن را انشا کرده‌است.<ref>قمی، کلیات مفاتیح الجنان، ۱۸۴.</ref> این دعا در ۲۲ بند دربردارنده ستایش خداوند است و سائل خداوند را به جمال، جلال، عظمت، نور، رحمت، کلمات، کمال، اسما، عزت، مشیت، [[قدرت]]، علم، قول، شرف، سلطنت، ملک، علو، منّت، آیات، شأن و جبروتش می‌خواند. دعای سحر، مضامین مشترک فراوانی با [[دعای مباهله]] دارد که در روز ۲۴ ذی‌حجه ([[روز مباهله]]) خوانده می‌شود؛ از این‌رو از آن دعای «مباهله» نیز تعبیر شده‌است.<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۵؛ زمردیان، ۲۶.</ref>


به دلیل جایگاه بلند و مضامین عالی دعای سحر و رواج آن در میان [[شیعیان]]، عالمانی به شرح و تفسیر آن اقدام کرده‌اند. [[آقابزرگ طهرانی]] از سه شرح محمدصالح مازندرانی حائری، میرزامحمدبن‌سلیمان تنکابنی و هدایت‌الله آشتیانی یاد کرده‌است.<ref>‌آقابزرگ طهرانی، الذریعة، ۱۳/۲۴۸.</ref> کتاب شرح دعاء السحر، نخستین تألیف امام‌خمینی است که در سال ۱۳۴۷ق/ ۱۳۰۷ش در ۲۷سالگی آن را نگاشته‌است.<ref>‌آقابزرگ طهرانی، الذریعة، ۱۳/154.</ref> شرح مختصری از [[سیدابوالحسن رفیعی قزوینی]] نیز گزارش شده که حدود بیست سال پس از نگارش شرح دعای سحر امام‌خمینی نوشته شده‌است.<ref>اردستانی، رفعت حکمت، ۳۸–۳۹.</ref>
به دلیل جایگاه بلند و مضامین عالی دعای سحر و رواج آن در میان [[شیعیان]]، عالمانی به شرح و تفسیر آن اقدام کرده‌اند. [[آقابزرگ طهرانی]] از سه شرح محمدصالح مازندرانی حائری، میرزامحمدبن‌سلیمان تنکابنی و هدایت‌الله آشتیانی یاد کرده‌است.<ref>‌آقابزرگ طهرانی، الذریعة، ۱۳/۲۴۸.</ref> کتاب شرح دعاء السحر، نخستین تألیف [[امام‌خمینی]] است که در سال ۱۳۴۷ق/ ۱۳۰۷ش در ۲۷سالگی آن را نگاشته‌است.<ref>‌آقابزرگ طهرانی، الذریعة، ۱۳/154.</ref> شرح مختصری از [[سیدابوالحسن رفیعی قزوینی]] نیز گزارش شده که حدود بیست سال پس از نگارش شرح دعای سحر امام‌خمینی نوشته شده‌است.<ref>اردستانی، رفعت حکمت، ۳۸–۳۹.</ref>


در این کتاب، زیبایی نوشتار از نظر واژگان و ترکیبات، در کنار معانی و مفاهیم عالی به چشم می‌خورد و مفاهیم عالیه عرفانی با احادیث معصومان (ع) و ادعیه مأثوره در هم آمیخته شده‌است. ذوق ادبی و عرفانی امام‌خمینی در آراستن جمله‌ها به اشعار فارسی و عربی در بخش‌های گوناگون کتاب نمایان است.<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۱۲، ۱۴ و ۱۱۵.</ref> ایشان در این اثر، همانند دیگر آثار عرفانی خود، افزون بر ارائه پژوهش‌های علمی، زبان به موعظه گشوده و کوشیده مباحث [[اخلاق|اخلاقی]] و عرفانی را با این شیوه در نفس خواننده جایگیر کند<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۱۱.</ref> {{ببینید|شرح حدیث جنود عقل و جهل}}. از نکات برجسته سبک عرفانی ایشان می‌توان به درهم‌تنیده دیدن علم ظاهر و باطن اشاره کرد؛ بر اساس این دیدگاه، علم ظواهر کتاب و [[سنت (اصول فقه)|سنّت]] از علومی است که جایگاهی والا دارد و اساس نوامیس شرعی، [[شریعت الهی]] و حکمت عملی‌اند و طریق مستقیمی هستند که انسان را به اسرار ربوبی و انوار غیبی هدایت می‌کنند.<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۶۲.</ref>
در این کتاب، زیبایی نوشتار از نظر واژگان و ترکیبات، در کنار معانی و مفاهیم عالی به چشم می‌خورد و مفاهیم عالیه عرفانی با [[حدیث|احادیث معصومان (ع)]] و ادعیه مأثوره در هم آمیخته شده‌است. ذوق ادبی و عرفانی امام‌خمینی در آراستن جمله‌ها به اشعار فارسی و عربی در بخش‌های گوناگون کتاب نمایان است.<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۱۲، ۱۴ و ۱۱۵.</ref> ایشان در این اثر، همانند دیگر [[آثار عرفانی امام‌خمینی|آثار عرفانی]] خود، افزون بر ارائه پژوهش‌های علمی، زبان به موعظه گشوده و کوشیده مباحث [[اخلاق|اخلاقی]] و عرفانی را با این شیوه در نفس خواننده جایگیر کند<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۱۱.</ref> {{ببینید|شرح حدیث جنود عقل و جهل}}. از نکات برجسته سبک عرفانی ایشان می‌توان به درهم‌تنیده دیدن علم ظاهر و باطن اشاره کرد؛ بر اساس این دیدگاه، علم ظواهر [[کتاب]] و [[سنت (اصول فقه)|سنّت]] از علومی است که جایگاهی والا دارد و اساس نوامیس شرعی، [[شریعت الهی]] و حکمت عملی‌اند و طریق مستقیمی هستند که [[انسان]] را به اسرار ربوبی و انوار غیبی هدایت می‌کنند.<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۶۲.</ref>


برخی از مهم‌ترین موضوعاتی که در این کتاب، به آنها توجه شده عبارت‌اند از: بیان سرّ سبقت رحمت حق بر غضب خدا، تفسیر [[وجود]] و مراتب آن به عنوان تجلی اسماءالله، معنا و مراتب [[اسم اعظم]]، تمثل یافتن [[فرشتگان]] بزرگ الهی مانند [[جبرئیل]] به صورت‌های مختلف، برخی از معانی و مفاهیم موجود در «[[بسم الله الرحمن الرحیم|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ]]»، محصور و نامحصور بودن [[اسمای الهی]]، [[استجابت دعا]] به زبان ذات و حال و قال، اختلاف تجلیات به حسب اختلاف حالات و مقامات سالک، معنای دقیق و بدیع «سمیع و بصیر».
برخی از مهم‌ترین موضوعاتی که در این کتاب، به آنها توجه شده عبارت‌اند از: بیان سرّ سبقت رحمت حق بر غضب خدا، تفسیر [[وجود]] و مراتب آن به عنوان تجلی اسماءالله، معنا و مراتب [[اسم اعظم]]، تمثل یافتن [[فرشتگان]] بزرگ الهی مانند [[جبرئیل]] به صورت‌های مختلف، برخی از معانی و مفاهیم موجود در «[[بسم الله الرحمن الرحیم|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ]]»، محصور و نامحصور بودن [[اسمای الهی]]، [[استجابت دعا]] به زبان ذات و حال و قال، اختلاف تجلیات به حسب اختلاف حالات و مقامات سالک، معنای دقیق و بدیع «سمیع و بصیر».


ساختار و فصل‌بندی کتاب شرح دعاء السحر متناسب با ترتیب بخش‌های دعا شکل گرفته و هر فصل آن با «أللّهُمَ إنِّی أسألُکَ» آغاز می‌شود. امام‌خمینی ذیل هر یک از ۲۲ بخش دعا به تبیین نکات اخلاقی و عرفانی دعا با استناد به آیات و روایات و دیدگاه‌های عارفان و فیلسوفان پرداخته و کمتر به واژه‌شناسی و نکات ادبی توجه کرده‌است. ایشان در راز آغاز دعا با «اللهم»، بر این باور است سالکی که با معرفت گام برمی‌دارد، در [[سیر و سلوک|سلوکش]] به سوی خدا همچون مسافری است که در راه تاریک به سوی محبوبش در حرکت است و [[شیطان]] در این راه، همانند رهزن است و خداوند با اسم محیط و جامعش، «الله» از سالک نگهبانی می‌کند. پس سالک، چاره‌ای جز تضرع و [[توسل]] به درگاه حافظ و مربی خود، با خواندن اسم «الله» ندارد.<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۹.</ref>
ساختار و فصل‌بندی کتاب شرح دعاء السحر متناسب با ترتیب بخش‌های دعا شکل گرفته و هر فصل آن با «أللّهُمَ إنِّی أسألُکَ» آغاز می‌شود. امام‌خمینی ذیل هر یک از ۲۲ بخش دعا به تبیین نکات اخلاقی و عرفانی دعا با استناد به آیات و روایات و دیدگاه‌های عارفان و فیلسوفان پرداخته و کمتر به واژه‌شناسی و نکات ادبی توجه کرده‌است. ایشان در راز آغاز دعا با «اللهم»، بر این باور است سالکی که با معرفت گام برمی‌دارد، در [[سیر و سلوک|سلوکش]] به سوی خدا همچون مسافری است که در راه تاریک به سوی محبوبش در حرکت است و [[شیطان]] در این راه، همانند رهزن است و خداوند با اسم محیط و جامعش، «الله» از سالک نگهبانی می‌کند. پس سالک، چاره‌ای جز [[تضرع]] و [[توسل]] به درگاه حافظ و مربی خود، با خواندن اسم «الله» ندارد.<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۹.</ref>


در شرح «بهاء الهی» نخست با ذکر مقدمه‌ای، طریقه سلوک شیخ‌الانبیا [[حضرت ابراهیم(ع)]] بیان شده، سپس از «بهاء» به معنای «زیبایی وجود» تعبیر شده‌است؛ زیرا وجود، همه‌اش زیبایی، جمال و نور است. پس خدای متعال، حقیقت زیبایی است؛ بدون اینکه شائبه نقصی در او باشد و روشنایی است؛ بی‌آنکه به کدورتی آمیخته باشد. در همین بخش، ذیل عنوان «إبانه»، فرق میان بهاء و جمال الهی بیان می‌شود.<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۱۳–۲۲.</ref>
در شرح «بهاء الهی» نخست با ذکر مقدمه‌ای، طریقه سلوک شیخ‌الانبیا [[حضرت ابراهیم(ع)]] بیان شده، سپس از «بهاء» به معنای «زیبایی وجود» تعبیر شده‌است؛ زیرا وجود، همه‌اش زیبایی، جمال و نور است. پس خدای متعال، حقیقت زیبایی است؛ بدون اینکه شائبه نقصی در او باشد و روشنایی است؛ بی‌آنکه به کدورتی آمیخته باشد. در همین بخش، ذیل عنوان «إبانه»، فرق میان بهاء و جمال الهی بیان می‌شود.<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۱۳–۲۲.</ref>
خط ۵۲: خط ۵۲:
[[امام‌خمینی]] در بخشی از دعا که سائل، نورانی‌ترین «نور الهی» را درخواست می‌کند، نور را منحصر به مصادیق عرفی آن نمی‌داند؛ بلکه نور حقیقی را همان «[[وجود]]» می‌داند که در عالم، غیر از آن، نور و ظهوری نیست؛ بدین بیان که حق‌تعالی اصل نور است و نورانیت عالم ملک و ملکوت از اوست؛ از این‌رو درک «نور» منحصر به انسانی است که سینه‌اش برای پذیرش [[اسلام]] باز شده‌است.<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۳۷–۴۱.</ref> ایشان برخلاف [[ابن‌عربی]] و [[قیصری]] که «نور» را از اسمای ذات می‌دانند، آن را از اسما، صفات و افعال می‌داند؛ زیرا قید «مُظهِر لِغَیره» در آن اخذ شده‌است و چون غیریت از مراتب ظهورات است، پس اسم «نور» از اسما افعال است.<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۴۰–۴۱.</ref> ایشان در بخشی که «رحمت الهی» درخواست‌شده، «رحمت رحمانیه» را مقام بسط وجود بر جمیع عوالم و «رحمت رحیمیه» را مقام بسط کمال وجود می‌داند و بر خلاف قیصری، اسم «الرحمن» و «الرحیم» را شامل همه حقایق کلیه و جزئیه می‌داند<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۴۳–۴۸.</ref> {{ببینید|رحمت}}.
[[امام‌خمینی]] در بخشی از دعا که سائل، نورانی‌ترین «نور الهی» را درخواست می‌کند، نور را منحصر به مصادیق عرفی آن نمی‌داند؛ بلکه نور حقیقی را همان «[[وجود]]» می‌داند که در عالم، غیر از آن، نور و ظهوری نیست؛ بدین بیان که حق‌تعالی اصل نور است و نورانیت عالم ملک و ملکوت از اوست؛ از این‌رو درک «نور» منحصر به انسانی است که سینه‌اش برای پذیرش [[اسلام]] باز شده‌است.<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۳۷–۴۱.</ref> ایشان برخلاف [[ابن‌عربی]] و [[قیصری]] که «نور» را از اسمای ذات می‌دانند، آن را از اسما، صفات و افعال می‌داند؛ زیرا قید «مُظهِر لِغَیره» در آن اخذ شده‌است و چون غیریت از مراتب ظهورات است، پس اسم «نور» از اسما افعال است.<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۴۰–۴۱.</ref> ایشان در بخشی که «رحمت الهی» درخواست‌شده، «رحمت رحمانیه» را مقام بسط وجود بر جمیع عوالم و «رحمت رحیمیه» را مقام بسط کمال وجود می‌داند و بر خلاف قیصری، اسم «الرحمن» و «الرحیم» را شامل همه حقایق کلیه و جزئیه می‌داند<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۴۳–۴۸.</ref> {{ببینید|رحمت}}.


[[انسان کامل]] در شرح «کلمه تامه الهی» ذیل بخش «أللّهُمَ إنّی أسألُکَ مِن کَلِماتِکَ بِأتَمِّها و کُلُّ کَلِماتِکَ تامَّة»، اتم کلمات «الله» است؛ زیرا آینه تمام‌نمای [[اسما و صفات|اسما و صفات الهی]] است. اوست که به صورت حق‌تعالی آفریده شده، خلیفه خدا بر خلق و کلید در معرفت خدای متعال است{{ببینید|انسان کامل}}. سپس به تناسب بحث کلمه، معنای کلام الهی بیان شده و با حدیثی از [[امیرالمؤمنین(ع)]] کلام الهی به معنای راهی برای تجلی خدا بر بندگانش معنا شده‌است.
[[انسان کامل]] در شرح «کلمه تامه الهی» ذیل بخش «أللّهُمَ إنّی أسألُکَ مِن کَلِماتِکَ بِأتَمِّها و کُلُّ کَلِماتِکَ تامَّة»، اتم کلمات «الله» است؛ زیرا آینه تمام‌نمای [[اسما و صفات|اسما و صفات الهی]] است. اوست که به صورت حق‌تعالی آفریده شده، خلیفه خدا بر خلق و کلید در معرفت خدای متعال است{{ببینید|انسان کامل}}. سپس به تناسب بحث کلمه، معنای کلام الهی بیان شده و با [[حدیث|حدیثی]] از [[امیرالمؤمنین(ع)]] کلام الهی به معنای راهی برای تجلی خدا بر بندگانش معنا شده‌است.


امام‌خمینی بر این باور است که کتاب تکوینی، مانند کتاب تدوینی دارای بطون است و طهارت، شرط راه‌بردن به [[بطن]] آن دو کتاب است.<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۵۱–۶۳.</ref> ایشان «[[صفت کمال]]» را از صفات جمال می‌داند؛ بر خلاف [[ملاهادی سبزواری]] که صفت کمال را قدر جامع بین جلال و جمال می‌داند. ایشان بر این باور است که در هر صفت جمال، جلال الهی مستور، و در هر صفت جلال، جمال الهی پنهان است؛ ولی «اسم» تابع آن صفتی است که ظهور دارد؛ از این‌رو کمال از صفات جمالیه است و جلال در آن پنهان است.<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۶۵–۶۸.</ref>
امام‌خمینی بر این باور است که کتاب تکوینی، مانند کتاب تدوینی دارای بطون است و طهارت، شرط راه‌بردن به [[بطن]] آن دو کتاب است.<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۵۱–۶۳.</ref> ایشان «[[صفت کمال]]» را از صفات جمال می‌داند؛ بر خلاف [[ملاهادی سبزواری]] که صفت کمال را قدر جامع بین جلال و جمال می‌داند. ایشان بر این باور است که در هر صفت جمال، جلال الهی مستور، و در هر صفت جلال، جمال الهی پنهان است؛ ولی «اسم» تابع آن صفتی است که ظهور دارد؛ از این‌رو کمال از صفات جمالیه است و جلال در آن پنهان است.<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۶۵–۶۸.</ref>


مفصل‌ترین بخش شرح این دعا، بخشی است که سائل از خدا «اسمای الهی» را طلب می‌کند. امام‌خمینی در شرح این بخش، اسما و صفات حسنای الهی را حجاب‌های نوری ذات احدی می‌داند و بیان می‌کند که وجود [[اسما و صفات الهی]]، با احدیت ذات منافاتی ندارد و دربارهٔ این موضوع، سخن [[صدرالدین قونوی]] و [[محمدرضا قمشه‌ای]] را نقل می‌کند. ایشان در بیان راز [[سجده فرشتگان بر آدم(ع)]] باور دارد از آنجاکه تجلی خدا بر [[انسان کامل]] با اسم «الله» و بر دیگر موجودات توسط اسما و صفات بوده، مقامی برای [[آدم(ع)]] جلوه کرد که خدای تعالی به فرشتگان فرمان داد تا بر او سجده کنند.<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۶۹–۷۴.</ref> ایشان «[[اسم اعظم]]» را به‌تفصیل در سه مقام بیان می‌کند: اول، به حسب حقیقت غیبی؛ دوم، به حسب مقام [[الوهیت]] و [[واحدیت]]؛ سوم، به حسب حقیقت عینیه که انسان کامل و خلیفةالله، یعنی همان حقیقت محمدیه است.<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۷۵–۸۸.</ref> {{ببینید|اسم اعظم}}.
مفصل‌ترین بخش شرح این دعا، بخشی است که سائل از خدا «اسمای الهی» را طلب می‌کند. امام‌خمینی در شرح این بخش، اسما و صفات حسنای الهی را حجاب‌های نوری ذات احدی می‌داند و بیان می‌کند که وجود [[اسما و صفات الهی]]، با احدیت ذات منافاتی ندارد و دربارهٔ این موضوع، سخن [[صدرالدین قونوی]] و [[محمدرضا قمشه‌ای]] را نقل می‌کند. ایشان در بیان راز [[سجده فرشتگان بر آدم(ع)]] باور دارد از آنجاکه تجلی خدا بر [[انسان کامل]] با اسم «الله» و بر دیگر موجودات توسط اسما و صفات بوده، مقامی برای [[آدم(ع)]] جلوه کرد که خدای تعالی به فرشتگان فرمان داد تا بر او سجده کنند.<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۶۹–۷۴.</ref> ایشان «[[اسم اعظم]]» را به‌تفصیل در سه مقام بیان می‌کند: اول، به حسب حقیقت غیبی؛ دوم، به حسب مقام [[الوهیت]] و [[واحدیت]]؛ سوم، به حسب حقیقت عینیه که انسان کامل و خلیفةالله، یعنی همان [[حقیقت محمدیه]] است.<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۷۵–۸۸.</ref> {{ببینید|اسم اعظم}}.


امام‌خمینی در شرح «عزت الهی» این واژه را به یکی از این دو معنا می‌داند:
امام‌خمینی در شرح «عزت الهی» این واژه را به یکی از این دو معنا می‌داند:
۲۱٬۱۹۰

ویرایش