۲۱٬۳۰۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
== جایگاه مدیریت == | == جایگاه مدیریت == | ||
نخستین مدیران جامعه چنانکه [[امیرالمؤمنین علی(ع)]] اشاره کردهاست، [[پیامبران الهی(ع)]] بودهاند که از طرف خداوند برای شکوفاکردن درونمایههای [[عقل]] بشری و نجات انسانها از گمراهی فرستاده شدند.<ref>نهج البلاغه، خ۱، ۱۵.</ref> در منابع و متون اسلامی، موضوع مدیریت، یکی از شئون اساسی جامعه معرفی و به آن توجه ویژهای شدهاست. در آیات [[قرآن کریم]]، آفرینش و تدبیر امور جهان به خداوند نسبت داده شده<ref>یونس (ع)، ۳۱؛ اعراف، ۵۴.</ref> و نیز به [[فرشتگان|فرشتگانی]] که تدبیر نظام آفرینش را بر عهده دارند، سوگند یاد شدهاست.<ref>نازعات، ۵.</ref> همچنین اشاره به انتخاب هارون (ع) به جانشینی حضرت موسی (ع)<ref>اعراف، ۱۴۲.</ref> و برتردانستن [[پیامبر خاتم(ص)]] به عنوان مدیر جامعه اسلامی بر دیگر مسلمانان<ref>احزاب، ۶.</ref> و دستور خداوند به پیامبر اکرم (ص) برای معرفی امیرالمؤمنین (ع) برای جانشینی<ref>مائده، ۶۷؛ قمی، تفسیر القمی، ۱/۱۷۱–۱۷۵.</ref> دلالت بر اهمیت مدیریت و سرپرستی جامعه در پیشبرد امر دین و دنیای انسانها دارد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۱۱۳–۱۱۵.</ref> | نخستین مدیران جامعه چنانکه [[امیرالمؤمنین علی(ع)]] اشاره کردهاست، [[پیامبران الهی(ع)]] بودهاند که از طرف خداوند برای شکوفاکردن درونمایههای [[عقل]] بشری و نجات انسانها از گمراهی فرستاده شدند.<ref>نهج البلاغه، خ۱، ۱۵.</ref> در منابع و متون اسلامی، موضوع مدیریت، یکی از شئون اساسی جامعه معرفی و به آن توجه ویژهای شدهاست. در آیات [[قرآن کریم]]، آفرینش و تدبیر امور جهان به خداوند نسبت داده شده<ref>یونس (ع)، ۳۱؛ اعراف، ۵۴.</ref> و نیز به [[فرشتگان|فرشتگانی]] که تدبیر نظام آفرینش را بر عهده دارند، سوگند یاد شدهاست.<ref>نازعات، ۵.</ref> همچنین اشاره به انتخاب هارون (ع) به جانشینی [[حضرت موسی (ع)]]<ref>اعراف، ۱۴۲.</ref> و برتردانستن [[پیامبر خاتم(ص)]] به عنوان مدیر جامعه اسلامی بر دیگر مسلمانان<ref>احزاب، ۶.</ref> و دستور خداوند به پیامبر اکرم (ص) برای معرفی امیرالمؤمنین (ع) برای جانشینی<ref>مائده، ۶۷؛ قمی، تفسیر القمی، ۱/۱۷۱–۱۷۵.</ref> دلالت بر اهمیت مدیریت و سرپرستی جامعه در پیشبرد امر دین و دنیای انسانها دارد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۱۱۳–۱۱۵.</ref> | ||
{{ببینید|رهبری}} | {{ببینید|رهبری}} | ||
بنابر آموزههای قرآن، امانت در معنایی عام که شامل رهبری و مدیریت هم میشود باید به کسانی که شایستگی آن را دارند، سپرده شود.<ref>نساء، ۵۸؛ طباطبایی، تفسیر المیزان، ۴/۳۸۵.</ref> رسول خدا (ص) نیز از نداشتن مدیریت و تدبیر صحیح در امور برای امت خود ابراز نگرانی کردهاست.<ref>احسائی، عوالی اللئالی، ۴/۳۹.</ref> امامعلی (ع) ضمن امانتدانستن آن،<ref>نهج البلاغه، ن۵، ۳۷۹.</ref> در بیان اصل نیاز جامعه به رهبری و مدیریت، بر ضرورت وجود حاکم و مدیر ـ نیکوکار یا بدکار ـ برای اداره جامعه تأکید کردهاست.<ref>نهجالبلاغه، خ۴۰، ۶۱.</ref> [[امامصادق(ع)]] ساماندهی امور دنیا و [[آخرت]] هر جامعهای را وابسته به وجود عالم پرهیزگار، حاکم و مدیر خیرخواه و پزشک توانمند دانستهاست که بدون آنان جامعه دچار سقوط و شکست خواهد شد.<ref>ابنشعبه، تحف العقول، ۳۲۱.</ref> [[امامرضا(ع)]] نیز بقای جوامع را در گرو وجود حاکمانی دانسته که امور [[دین]] و دنیای مردم را تدبیر کنند.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۲۳/۳۲.</ref> | بنابر آموزههای قرآن، امانت در معنایی عام که شامل رهبری و مدیریت هم میشود باید به کسانی که شایستگی آن را دارند، سپرده شود.<ref>نساء، ۵۸؛ طباطبایی، تفسیر المیزان، ۴/۳۸۵.</ref> رسول خدا (ص) نیز از نداشتن مدیریت و تدبیر صحیح در امور برای امت خود ابراز نگرانی کردهاست.<ref>احسائی، عوالی اللئالی، ۴/۳۹.</ref> امامعلی (ع) ضمن امانتدانستن آن،<ref>نهج البلاغه، ن۵، ۳۷۹.</ref> در بیان اصل نیاز جامعه به رهبری و مدیریت، بر ضرورت وجود حاکم و مدیر ـ نیکوکار یا بدکار ـ برای اداره [[جامعه]] تأکید کردهاست.<ref>نهجالبلاغه، خ۴۰، ۶۱.</ref> [[امامصادق(ع)]] ساماندهی امور دنیا و [[آخرت]] هر جامعهای را وابسته به وجود عالم پرهیزگار، حاکم و مدیر خیرخواه و پزشک توانمند دانستهاست که بدون آنان جامعه دچار سقوط و شکست خواهد شد.<ref>ابنشعبه، تحف العقول، ۳۲۱.</ref> [[امامرضا(ع)]] نیز بقای جوامع را در گرو وجود حاکمانی دانسته که امور [[دین]] و دنیای مردم را تدبیر کنند.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۲۳/۳۲.</ref> | ||
به صورت خاص، بزرگترین و برترین منشور حکومتداری و مدیریتی اسلام، در قالب [[نامه امیرالمؤمنین علی(ع) به مالک اشتر]] ارائه شدهاست. در این نامه علاوه بر یادآوری وظایف و مسئولیتهای کارگزاران و مدیران، بر ضرورتِ داشتنِ برنامه برای انجام صحیح امور، شناسایی افراد لایق و متعهد برای سپردن کارها به آنان، بهکارگماریِ درست افراد در جای مناسب و مطابق توان و شایستگی آنان، یادآوری وظایف و [[مسئولیت|مسئولیتهای]] آنان در قبال مردم، نظارت بهموقع و درست بر انجام وظایف کارگزاران و کارکنان و آمادگی در برابر حمله دشمنان تأکید شدهاست.<ref>نهج البلاغه، ن۵۳، ۴۵۲–۴۵۶.</ref> | به صورت خاص، بزرگترین و برترین منشور حکومتداری و مدیریتی اسلام، در قالب [[نامه امیرالمؤمنین علی(ع) به مالک اشتر]] ارائه شدهاست. در این نامه علاوه بر یادآوری وظایف و مسئولیتهای کارگزاران و مدیران، بر ضرورتِ داشتنِ برنامه برای انجام صحیح امور، شناسایی افراد لایق و متعهد برای سپردن کارها به آنان، بهکارگماریِ درست افراد در جای مناسب و مطابق توان و شایستگی آنان، یادآوری وظایف و [[مسئولیت|مسئولیتهای]] آنان در قبال مردم، نظارت بهموقع و درست بر انجام وظایف کارگزاران و کارکنان و آمادگی در برابر حمله دشمنان تأکید شدهاست.<ref>نهج البلاغه، ن۵۳، ۴۵۲–۴۵۶.</ref> | ||
== ارزیابی مدیریت مدرن == | == ارزیابی مدیریت مدرن == | ||
هدف مدیریت اسلامی از نظر | هدف مدیریت اسلامی از نظر [[امامخمینی]]، فراهمآوردن زمینههای پیوند میان خلق و خالق و هدایت انسان به سوی تعالی و [[سعادت]] است؛ زیرا از نظر ایشان، از یک سو، حقیقتِ علم، مجرّد از ماده است<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۲۲۵.</ref> و از سوی دیگر، انسان میخواهد به [[حق مطلق]] برسد تا [[فنا|فانی]] در خدا شود؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۲۲۳.</ref> بنابراین مدیریت در جایگاه یک دانش یا اندیشه، نمیتواند تنها به ساماندادن امور مادی انسان بپردازد، بلکه باید زمینههای رشد و [[کمال معنوی]] انسانها را برای پیوستن به حق مطلق فراهم سازد و به اصلاحِ رابطه انسان و خدا همت گمارد. بر این اساس، از نگاه امامخمینی مشکل اصلی مکتبهای مدیریتی و حکومتی امروز آن است که تنها به بعد مادی حیات آدمی توجه میکنند و از توجه به دیگر ابعاد وجودی او ازجمله توجه به معنویات و رشد و تربیت انسان که هدف اصلی بعثت انبیای الهی (ع) است، غفلت میورزند؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ۳/۲۱۹–۲۲۰؛ ۴/۱۷۷ و ۷/۱۸۹–۱۹۱، ۴۱۴.</ref> از اینرو برخلاف مکتبهای غربی که به اداره جامعه همانند اداره کارخانه مینگرند و تنها به ظاهر عالم طبیعت و بعد مادی وجود [[انسان]] توجه میکنند،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۵/۴۱۰ و ۸/۱۰۸.</ref> اصلیترین ویژگی نگرش مدیریتی امامخمینی، توجه به معنویات و ارزشهای الهی و جلب رضایت الهی در مدیریت است.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۴/۸–۹ و ۲۰/۳۴۱.</ref> | ||
== مدیریت کارآمد و شاخصهای آن == | == مدیریت کارآمد و شاخصهای آن == | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
== نقد مدیریت و مدیران در رژیم پهلوی == | == نقد مدیریت و مدیران در رژیم پهلوی == | ||
به باور [[امامخمینی]] مدیریت در [[رژیم پهلوی]] کارآمد نبود و مدیران و کارگزاران اصلی این رژیم به سبب تعلق به طبقه اعیان و اشراف نمیتوانستند از وضعیت قشر ضعیف جامعه اطلاع پیدا کنند و میان آنان و مردم، شکاف عمیق وجود داشت؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۴۴۲–۴۴۴ و ۱۸/۲۷.</ref> به همین دلیل شناخت و احساس درد محرومان برای آنان معنا نداشت و برای رسیدگی به امور مردم و ایجاد تسهیلات و رفاه برای آنان بهویژه طبقه محروم، چارهاندیشی نمیکردند<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۸/۲۷–۲۸.</ref> و در مقابل، از قدرت مدیریت خود برای غارت و چپاول [[بیتالمال]] و صرف آن در جهت هوا و هوسهای خود و خانوادههای خود بهره میبردند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۴/۱۲۱.</ref> آنان به رأی و نظر مردم بیتوجه بودند<ref>امام خمینی، صحیفه، ۳/۴۷۳ و ۴/۲۰۵–۲۰۷.</ref> و در جهت وابستگی هرچه بیشتر کشور به بیگانگان<ref>امام خمینی، صحیفه، ۵/۶۹، ۱۳۳ و ۱۳/۴۹۹.</ref> و رواج فساد در جامعه بهویژه میان جوانان<ref>امام خمینی، صحیفه، ۵/۳۹۵؛ ۱۱/۴۲۹ و ۱۲/۲۶.</ref> گام برمیداشتند. | به باور [[امامخمینی]] مدیریت در [[رژیم پهلوی]] کارآمد نبود و مدیران و کارگزاران اصلی این رژیم به سبب تعلق به طبقه اعیان و اشراف نمیتوانستند از وضعیت قشر ضعیف جامعه اطلاع پیدا کنند و میان آنان و مردم، شکاف عمیق وجود داشت؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۴۴۲–۴۴۴ و ۱۸/۲۷.</ref> به همین دلیل شناخت و احساس درد محرومان برای آنان معنا نداشت و برای رسیدگی به امور مردم و ایجاد تسهیلات و [[رفاه]] برای آنان بهویژه طبقه محروم، چارهاندیشی نمیکردند<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۸/۲۷–۲۸.</ref> و در مقابل، از قدرت مدیریت خود برای غارت و چپاول [[بیتالمال]] و صرف آن در جهت هوا و هوسهای خود و [[خانواده|خانوادههای]] خود بهره میبردند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۴/۱۲۱.</ref> آنان به رأی و نظر مردم بیتوجه بودند<ref>امام خمینی، صحیفه، ۳/۴۷۳ و ۴/۲۰۵–۲۰۷.</ref> و در جهت وابستگی هرچه بیشتر کشور به [[بیگانگان]]<ref>امام خمینی، صحیفه، ۵/۶۹، ۱۳۳ و ۱۳/۴۹۹.</ref> و رواج فساد در جامعه بهویژه میان جوانان<ref>امام خمینی، صحیفه، ۵/۳۹۵؛ ۱۱/۴۲۹ و ۱۲/۲۶.</ref> گام برمیداشتند. | ||
== آسیبشناسی مدیریت == | == آسیبشناسی مدیریت == | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
# '''نپذیرفتن مسئولیت:''' از نگاه امامخمینی نپذیرفتن مسئولیت با وجود لیاقت و شایستگی، به منزله پشتکردن به خدا و خلق خداست، مگر اینکه افرادی همتراز یا بهتر در جامعه وجود داشته باشند؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۵۷.</ref> از اینرو، شانهخالیکردن از پذیرش مسئولیتهای مهم در حالیکه فرد توان مدیریت و تدبیر امور جامعه را دارد، موجب میشود تا افراد با توانایی و تعهد کمتر در مسئولیتهای سنگین به کار گماشته شوند و بدیهی است خسارت این نوع مسئولیتها برای جامعه غیرقابل جبران خواهد بود.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۵۷.</ref> | # '''نپذیرفتن مسئولیت:''' از نگاه امامخمینی نپذیرفتن مسئولیت با وجود لیاقت و شایستگی، به منزله پشتکردن به خدا و خلق خداست، مگر اینکه افرادی همتراز یا بهتر در جامعه وجود داشته باشند؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۵۷.</ref> از اینرو، شانهخالیکردن از پذیرش مسئولیتهای مهم در حالیکه فرد توان مدیریت و تدبیر امور جامعه را دارد، موجب میشود تا افراد با توانایی و تعهد کمتر در مسئولیتهای سنگین به کار گماشته شوند و بدیهی است خسارت این نوع مسئولیتها برای جامعه غیرقابل جبران خواهد بود.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۵۷.</ref> | ||
# '''ضعف فکر و عمل:''' یکی از آسیبهای مهم مدیریت، رخنهکردن ضعف در اندیشه و عمل مدیران و کارگزاران است. امامخمینی معتقد بود اگر از این ناحیه، ضرری به اسلام و مسلمانان وارد شود، گناهی عظیم شمرده میشود و عذاب دردناک الهی را به دنبال خواهد داشت و چنین مدیرانی باید بدون جوسازی و مقاومت، کنار بروند و جای خود را به افراد شایسته بدهند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۵۷.</ref> | # '''ضعف فکر و عمل:''' یکی از آسیبهای مهم مدیریت، رخنهکردن ضعف در اندیشه و عمل مدیران و کارگزاران است. امامخمینی معتقد بود اگر از این ناحیه، ضرری به اسلام و مسلمانان وارد شود، گناهی عظیم شمرده میشود و عذاب دردناک الهی را به دنبال خواهد داشت و چنین مدیرانی باید بدون جوسازی و مقاومت، کنار بروند و جای خود را به افراد شایسته بدهند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۵۷.</ref> | ||
# '''دخالت خواستهها و منافع شخصی:''' از نگاه امامخمینی مدیران در انتخاب همکاران خود باید به تعهد و توان خدمت به مردم توجه کنند، نه به دوستی و آشنایی و سفارشهای بیمنطق که این امر موجب ناکامی در خدمت به کشور است<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۵۷.</ref> و بیتوجهی به لیاقتها و شایستگیها در واگذاری پستها و انتخاب همکاران، کاری شیطانی است و با معیارهای اسلامی سازگاری ندارد؛ زیرا در [[اسلام]]، تعهد و توان خدمت و اداره کشور، شرط واگذاری مسئولیت است و تأمین منافع اشخاص و گروهها موضوعیت ندارد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۹/۳۶۷–۳۶۸.</ref> | # '''دخالت خواستهها و منافع شخصی:''' از نگاه امامخمینی مدیران در انتخاب همکاران خود باید به تعهد و توان خدمت به مردم توجه کنند، نه به دوستی و آشنایی و سفارشهای بیمنطق که این امر موجب ناکامی در خدمت به کشور است<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۵۷.</ref> و بیتوجهی به لیاقتها و شایستگیها در واگذاری پستها و انتخاب همکاران، کاری شیطانی است و با معیارهای اسلامی سازگاری ندارد؛ زیرا در [[اسلام]]، تعهد و توان خدمت و اداره کشور، شرط واگذاری [[مسئولیت]] است و تأمین منافع اشخاص و گروهها موضوعیت ندارد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۹/۳۶۷–۳۶۸.</ref> | ||
# '''فاصلهگرفتن از مردم:''' از نظر امامخمینی رابطه میان [[حکومت]] و [[ملت]] در نظام اسلامی بر اساس [[محبت]] است<ref>امام خمینی، صحیفه، ۷/۲۳۳.</ref> و بدون همراهی ملت، دولت نمیتواند هیچ کاری انجام دهد؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۵۷.</ref> از اینرو ایشان فاصلهگرفتن از مردم را باعث راندن مسئولان و مدیران میدانست<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۷/۴۵۲–۴۵۳.</ref> و بر ضرورت قدردانی از مردم و توجه به مشکلات آنان و ایجاد رابطه دوسویه مردم و مسئولان توصیه میکرد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۴۱۲.</ref> | # '''فاصلهگرفتن از مردم:''' از نظر امامخمینی رابطه میان [[حکومت]] و [[ملت]] در نظام اسلامی بر اساس [[محبت]] است<ref>امام خمینی، صحیفه، ۷/۲۳۳.</ref> و بدون همراهی ملت، دولت نمیتواند هیچ کاری انجام دهد؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۵۷.</ref> از اینرو ایشان فاصلهگرفتن از مردم را باعث راندن مسئولان و مدیران میدانست<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۷/۴۵۲–۴۵۳.</ref> و بر ضرورت قدردانی از مردم و توجه به مشکلات آنان و ایجاد رابطه دوسویه مردم و مسئولان توصیه میکرد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۴۱۲.</ref> | ||
# '''قوانین دست و پاگیر اداری:''' اگرچه قوانین و ضوابط سازمانی برای آسانکردن امور و تعریف مجرای درست برای انجام کارها وضع میشوند، این قوانین و مقررات نباید تبدیل به ابزاری برای سستی در انجام وظایف و نادیدهگرفتن حقوق مردم شوند. امامخمینی ابراز نگرانی میکرد که مجریان ناصالح، بر خلاف مقررات یا با کاغذبازی و پیچوخمهایی که به آن عادت کردهاند، قوانین پیشرفته و مفید را دگرگون کنند یا عمداً اسباب نگرانی و نارضایتی مردم را فراهم کنند<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۴۲۶.</ref> یا به بهانههای غیر منطقی و مقررات غیر ضروری، انجام امور مهم و ضروری را به تأخیر بیندازند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۳/۲۰۵–۲۰۶.</ref> | # '''قوانین دست و پاگیر اداری:''' اگرچه قوانین و ضوابط سازمانی برای آسانکردن امور و تعریف مجرای درست برای انجام کارها وضع میشوند، این قوانین و مقررات نباید تبدیل به ابزاری برای سستی در انجام وظایف و نادیدهگرفتن حقوق مردم شوند. امامخمینی ابراز نگرانی میکرد که مجریان ناصالح، بر خلاف مقررات یا با کاغذبازی و پیچوخمهایی که به آن عادت کردهاند، قوانین پیشرفته و مفید را دگرگون کنند یا عمداً اسباب نگرانی و نارضایتی [[مردم]] را فراهم کنند<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۴۲۶.</ref> یا به بهانههای غیر منطقی و مقررات غیر ضروری، انجام امور مهم و ضروری را به تأخیر بیندازند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۳/۲۰۵–۲۰۶.</ref> | ||
== مدیریت روحانیت == | == مدیریت روحانیت == | ||
جایگاه ممتاز [[روحانیت]] در هدایت و رشد معنوی جامعه ایجاب میکند تا به جنبه الگویی و سرمشقبودن آنان برای دیگران، با حساسیت بیشتری نگریسته شود؛ چنانکه امامخمینی نیز اشاره کردهاست، برخلاف دیدگاه کسانی که روحانیت را از دخالت در سیاست و مدیریت کشور برحذر میداشتند و جوهر دین و دینداری را مغایر با سیاست میدانستند،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۹/۱۷۷–۱۷۸ و ۱۳/۱۱–۱۲.</ref> از نگاه ایشان، ورود روحانیت در مسائل سیاسی موجب میشود تا قدرت و توان روحانیت اسلام که نگهبانان شریعتاند، در اداره کشور به نمایش گذاشته شود؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۳۶.</ref> از اینرو ایشان بر این باور بود که روحانیت علاوه بر فراست، زیرکی، | جایگاه ممتاز [[روحانیت]] در هدایت و رشد معنوی [[جامعه]] ایجاب میکند تا به جنبه الگویی و سرمشقبودن آنان برای دیگران، با حساسیت بیشتری نگریسته شود؛ چنانکه امامخمینی نیز اشاره کردهاست، برخلاف دیدگاه کسانی که روحانیت را از دخالت در [[سیاست]] و مدیریت کشور برحذر میداشتند و جوهر دین و دینداری را مغایر با سیاست میدانستند،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۹/۱۷۷–۱۷۸ و ۱۳/۱۱–۱۲.</ref> از نگاه ایشان، ورود روحانیت در مسائل سیاسی موجب میشود تا قدرت و توان روحانیت اسلام که نگهبانان شریعتاند، در اداره کشور به نمایش گذاشته شود؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۳۶.</ref> از اینرو ایشان بر این باور بود که روحانیت علاوه بر فراست، زیرکی، [[زهد]]، [[تقوا]] و وظیفه هدایت جامعه، باید مدیر و مدبّر نیز باشد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۲۸۹.</ref> | ||
دیدگاه امامخمینی دربارهٔ حضور روحانیت در سمتهای اجرایی، با پیش و آغاز [[پیروزی انقلاب اسلامی]] تا حدودی متفاوت بود و ایشان در گذشته معتقد بود روحانیت در [[نظام جمهوری اسلامی]] هیچ منصب حکومتی را اشغال نخواهد کرد<ref>امام خمینی، صحیفه، ۵/۴۷۲ و ۴۸۲.</ref> و آنان نقش هدایت مجریان امور را ایفا خواهند کرد؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ۴/۱۶۰ و ۵/۳۸۶.</ref> زیرا وظیفه روحانیون ارشاد دولتها<ref>امام خمینی، صحیفه، ۵/۴۷۲.</ref> و نظارت بر قوانین<ref>امام خمینی، صحیفه، ۵/۴۸۲.</ref> است. ایشان حتی دربارهٔ خود اعلام کرد بنای دخالت مستقیم در امور را نداشته و با تأسیس حکومت به هدایت و ارشاد آن خواهد پرداخت<ref>امام خمینی، صحیفه، ۵/۱۲۲ و ۱۳۷.</ref> عزیمت امامخمینی به شهر [[قم]] (۱۰/۱۲/۱۳۵۷) کمتر از یک ماه پس از ورود به | دیدگاه امامخمینی دربارهٔ حضور روحانیت در سمتهای اجرایی، با پیش و آغاز [[پیروزی انقلاب اسلامی]] تا حدودی متفاوت بود و ایشان در گذشته معتقد بود روحانیت در [[نظام جمهوری اسلامی]] هیچ منصب حکومتی را اشغال نخواهد کرد<ref>امام خمینی، صحیفه، ۵/۴۷۲ و ۴۸۲.</ref> و آنان نقش هدایت مجریان امور را ایفا خواهند کرد؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ۴/۱۶۰ و ۵/۳۸۶.</ref> زیرا وظیفه روحانیون ارشاد دولتها<ref>امام خمینی، صحیفه، ۵/۴۷۲.</ref> و نظارت بر [[قانون|قوانین]]<ref>امام خمینی، صحیفه، ۵/۴۸۲.</ref> است. ایشان حتی دربارهٔ خود اعلام کرد بنای دخالت مستقیم در امور را نداشته و با تأسیس حکومت به هدایت و ارشاد آن خواهد پرداخت<ref>امام خمینی، صحیفه، ۵/۱۲۲ و ۱۳۷.</ref> عزیمت امامخمینی به شهر [[قم]] (۱۰/۱۲/۱۳۵۷) کمتر از یک ماه پس از [[بازگشت امامخمینی|ورود به کشور]]،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۲۷۷.</ref> سپردن [[دولت موقت]] به [[مهدی بازرگان]] و وزرای غیر روحانی،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۵۴ و ۶/۲۱۳.</ref> مخالفت جدی با ریاست جمهوری روحانیان<ref>مهدوی کنی، خاطرات آیتالله مهدوی کنی، ۴۲۴.</ref> و در نهایت ریاست جمهوری سیدابوالحسن بنی صدر<ref>انقلاب اسلامی، ۱.</ref> و حمایت اولیه ایشان از وی<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۲/۲۹۵ و ۱۳/۹۴، ۱۰۴، ۱۰۹، ۱۴۱.</ref> نشان از پایبندی ایشان به این سیاست در اوائل انقلاب دارد؛ اما تجربه دولت موقت و عملکرد بنیصدر و عزل او از ریاست جمهوری و مجموعه قضایای دو سال نخست پیروزی انقلاب اسلامی، نگاه ایشان را تغییر داد. | ||
{{ببینید|دولت موقت|سیدابوالحسن بنیصدر}} | {{ببینید|دولت موقت|سیدابوالحسن بنیصدر}} | ||
امامخمینی با اذعان به اینکه از زمان اقامت در [[نجف]] بر این اعتقاد بوده که روحانیون در مناصب اجرایی قرار نگیرند، آن را مشروط به آن دانست که افراد متعهدی باشند که بتوانند کارها را بر اساس موازین اسلامی اداره کنند ولی در زمانی که افراد متعهد نباشند، یا نتوانند یا نخواهند بر اساس موازین اسلامی عمل کنند، روحانیون نباید خود را کنار بکشند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۳/۴۳۳.</ref> ایشان با تأکید بر اینکه هر کس بفهمد اشتباه کردهاست باید به اشتباه خود اعتراف و از آن بر گردد، به اشتباه خود در این نظر اقرار کردهاست.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۸/۲۴۱.</ref> ایشان با تصریح به اینکه روحانیون نباید موضع قبلی ایشان را دایمی تلقی کنند، خاطرنشان کرد که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی فکر میکردهاست از میان غیر روحانیون افراد متدینی هستند که بتوانند کشور را آن گونه که خدا میخواهد و بر اساس اهدافی که مردم برای آن شهید دادهاند، اداره کنند اما در تجربه اداره کشور به این نتیجه رسیدهاست که اشتباه میکرده و اگر روحانیون کنار بکشند، کشور به حلقوم آمریکا و شوروی میافتد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۳۵۰.</ref> از نظر ایشان برخی افراد با اینکه متدین و خوب بودهاند، نتوانستهاند اهداف مورد نظر ایشان را که استقلال کشور بودهاست پیگیری کنند، چنانکه برخی نیز خود را به عنوان افراد خوب جا زده و مناصب حکومتی را اشغال کردهاند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۳۵۰.</ref> در عین حال ایشان ابراز داشت، اینبار هم اصراری بر نظر خود ندارد و هر وقت به این نتیجه برسد که از غیر روحانیون کسانی میتوانند کشور را آن گونه که خداوند تعالی راضی است، اداره کنند، روحانیون به شغل اصلی خود که ارشاد و هدایت مردم و نظارت بر امور است بر میگردند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۳۵۰.</ref> البته ایشان تأکید داشت اکنون که حکومت اسلامی در قالب نظام جمهوری | امامخمینی با اذعان به اینکه از زمان اقامت در [[نجف]] بر این اعتقاد بوده که روحانیون در مناصب اجرایی قرار نگیرند، آن را مشروط به آن دانست که افراد متعهدی باشند که بتوانند کارها را بر اساس موازین اسلامی اداره کنند ولی در زمانی که افراد متعهد نباشند، یا نتوانند یا نخواهند بر اساس موازین اسلامی عمل کنند، روحانیون نباید خود را کنار بکشند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۳/۴۳۳.</ref> ایشان با تأکید بر اینکه هر کس بفهمد اشتباه کردهاست باید به اشتباه خود اعتراف و از آن بر گردد، به اشتباه خود در این نظر اقرار کردهاست.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۸/۲۴۱.</ref> ایشان با تصریح به اینکه روحانیون نباید موضع قبلی ایشان را دایمی تلقی کنند، خاطرنشان کرد که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی فکر میکردهاست از میان غیر روحانیون افراد متدینی هستند که بتوانند کشور را آن گونه که خدا میخواهد و بر اساس اهدافی که مردم برای آن [[شهدا|شهید]] دادهاند، اداره کنند اما در تجربه اداره کشور به این نتیجه رسیدهاست که اشتباه میکرده و اگر روحانیون کنار بکشند، کشور به حلقوم [[آمریکا]] و [[شوروی]] میافتد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۳۵۰.</ref> از نظر ایشان برخی افراد با اینکه متدین و خوب بودهاند، نتوانستهاند اهداف مورد نظر ایشان را که استقلال کشور بودهاست پیگیری کنند، چنانکه برخی نیز خود را به عنوان افراد خوب جا زده و مناصب حکومتی را اشغال کردهاند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۳۵۰.</ref> در عین حال ایشان ابراز داشت، اینبار هم اصراری بر نظر خود ندارد و هر وقت به این نتیجه برسد که از غیر روحانیون کسانی میتوانند کشور را آن گونه که خداوند تعالی راضی است، اداره کنند، روحانیون به شغل اصلی خود که ارشاد و هدایت مردم و [[نظارت]] بر امور است بر میگردند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۳۵۰.</ref> البته ایشان تأکید داشت اکنون که حکومت اسلامی در قالب [[نظام جمهوری اسلامی]]، ظهور و بروز پیدا کردهاست و با مدیریت روحانیت اداره میشود، روحانیان باید به رعایت شئون اسلامی و حفظ و مراقبت از خود توجه بیشتری کنند و متوجه باشند که هر گونه غفلت و بیتوجهی، منجر به صدمه واردشدن به حیثیت و موقعیت اسلام خواهد شد که غیرقابل جبران است.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۹/۴۷۵.</ref> | ||
{{ببینید|روحانیت}} | {{ببینید|روحانیت}} | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
== مدیریت امامخمینی == | == مدیریت امامخمینی == | ||
سیره عملی امامخمینی در مدیریت در دوره رهبری خود، گواه روشنی بر توان ایشان در مدیریت امور کشور بودهاست: | سیره عملی امامخمینی در مدیریت در دوره رهبری خود، گواه روشنی بر توان ایشان در مدیریت امور کشور بودهاست: | ||
# '''مدیریت در رفتار:''' برای مدیریت، دستکم پنج وظیفه اصلی بیان شدهاست: الف) برنامهریزی: ترسیم آینده سازمان، پیشبینی امکانات مورد نیاز و تعیین راههای تحقق اهداف؛<ref>کونتز و دیگران، اصول مدیریت، ۱/۷۷.</ref> ب) سازماندهی: تعیین صریح وظایف و اختیارات و برقراری هماهنگی میان مشاغل مختلف در سازمان<ref>کونتز و دیگران، اصول مدیریت، ۱/۷۹.</ref> ج) بهکارگماری نیروی انسانی: شناخت و تأمین نیروی انسانی مورد نیاز بر اساس ساخت سازمان؛ د) رهبری: برانگیختن و هدایت افراد برای پیشبرد و تحقق اهداف سازمان<ref>کونتز و دیگران، اصول مدیریت، ۱/۸۱.</ref> هـ) نظارت: سنجش و اصلاح عملکرد به منظور اطمینان از تحقق درست اهداف پیشبینیشده<ref>کونتز و دیگران، اصول مدیریت، ۱/۸۲.</ref> با ملاحظه رفتار و اندیشه امامخمینی در زمینه مدیریت، میتوان به این واقعیت پی برد که ایشان با وظایف مدیریت بهخوبی آشنا بود و همزمان با رعایت همه آنها، همه توان خود را به کار میگرفت. داشتن برنامه و هدف در کارها<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۲۱–۱۲۲، ۱۲۹ و ۲۱/۹۱، ۱۵۸.</ref> خدمت به ملت<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۵۵.</ref> و محرومان جامعه،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۹/۱۲۲</ref> نیازشناسی و اولویتگذاری،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۴۹–۱۵۱ و ۲۱/۲۳۳.</ref> سازماندهی و ایجاد تشکیلات مناسب،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۷/۱۸۵، ۳۶۴–۳۶۵ و ۱۲/۱۶۴.</ref> انتخاب افراد شایسته برای واگذاری پستهای مهم،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۱۷۱؛ ۱۰/۵۲۴ و ۱۶/۳۷۱، ۴۷۵.</ref> تقسیم وظایف و جلوگیری از دخالت دستگاهها در حوزه مأموریت یکدیگر،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۳/۶۲، ۱۳۵ و ۱۵/۲۶۹.</ref> واگذاری اختیارات و دخالتنکردن در امور دستگاههای اجرایی<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۳/۱۷۵، ۲۶۳؛ ۱۴/۷۵ و ۲۱/۶۴.</ref> و در نهایت نظارت دقیق بر انجام وظایف مسئولان و دستگاهها و افراد<ref>امام خمینی، صحیفه، ۹/۱۲۱؛ ۱۰/۳۱۱؛ ۱۲/۴۳۹–۴۴۰ و ۱۵/۴۳۶.</ref> شواهد روشنی بر اِشراف امامخمینی بر وظایف مدیریت و بهکارگیری بههنگام آنهاست. | # '''مدیریت در رفتار:''' برای مدیریت، دستکم پنج وظیفه اصلی بیان شدهاست: الف) برنامهریزی: ترسیم آینده سازمان، پیشبینی امکانات مورد نیاز و تعیین راههای تحقق اهداف؛<ref>کونتز و دیگران، اصول مدیریت، ۱/۷۷.</ref> ب) سازماندهی: تعیین صریح وظایف و اختیارات و برقراری هماهنگی میان مشاغل مختلف در سازمان<ref>کونتز و دیگران، اصول مدیریت، ۱/۷۹.</ref> ج) بهکارگماری نیروی انسانی: شناخت و تأمین نیروی انسانی مورد نیاز بر اساس ساخت سازمان؛ د) رهبری: برانگیختن و هدایت افراد برای پیشبرد و تحقق اهداف سازمان<ref>کونتز و دیگران، اصول مدیریت، ۱/۸۱.</ref> هـ) [[نظارت]]: سنجش و اصلاح عملکرد به منظور اطمینان از تحقق درست اهداف پیشبینیشده<ref>کونتز و دیگران، اصول مدیریت، ۱/۸۲.</ref> با ملاحظه رفتار و اندیشه امامخمینی در زمینه مدیریت، میتوان به این واقعیت پی برد که ایشان با وظایف مدیریت بهخوبی آشنا بود و همزمان با رعایت همه آنها، همه توان خود را به کار میگرفت. داشتن برنامه و هدف در کارها<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۲۱–۱۲۲، ۱۲۹ و ۲۱/۹۱، ۱۵۸.</ref> خدمت به ملت<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۵۵.</ref> و محرومان جامعه،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۹/۱۲۲</ref> نیازشناسی و اولویتگذاری،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۴۹–۱۵۱ و ۲۱/۲۳۳.</ref> سازماندهی و ایجاد تشکیلات مناسب،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۷/۱۸۵، ۳۶۴–۳۶۵ و ۱۲/۱۶۴.</ref> انتخاب افراد شایسته برای واگذاری پستهای مهم،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۱۷۱؛ ۱۰/۵۲۴ و ۱۶/۳۷۱، ۴۷۵.</ref> تقسیم وظایف و جلوگیری از دخالت دستگاهها در حوزه مأموریت یکدیگر،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۳/۶۲، ۱۳۵ و ۱۵/۲۶۹.</ref> واگذاری اختیارات و دخالتنکردن در امور دستگاههای اجرایی<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۳/۱۷۵، ۲۶۳؛ ۱۴/۷۵ و ۲۱/۶۴.</ref> و در نهایت نظارت دقیق بر انجام وظایف مسئولان و دستگاهها و افراد<ref>امام خمینی، صحیفه، ۹/۱۲۱؛ ۱۰/۳۱۱؛ ۱۲/۴۳۹–۴۴۰ و ۱۵/۴۳۶.</ref> شواهد روشنی بر اِشراف امامخمینی بر وظایف مدیریت و بهکارگیری بههنگام آنهاست. | ||
# '''احساس دَین به مردم:''' امامخمینی از ابراز احساسات مردم و جوانان نه تنها گرفتار غرور و خودپسندی نمیشد، بلکه تکلیف خود را زیادتر میدید و آن را برای خود و دیگر مسئولان نظام به منزله نعمتی میدانست که نمیتوان از عهده شکر آن برآمد؛ از اینرو معتقد بود مدیران و مسئولان، موقعیت و منزلت خود را مدیون مردماند و همه باید در ادای دَین خود به مردم تلاش کنند؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۵۴–۵۵.</ref> به همین جهت برخی از تحلیلگران معتقدند از عوامل موفقیت امامخمینی در رهبری جامعه، محبت و علاقه قلبی و متقابل میان ایشان و مردم بود.<ref>عابدی جعفری، رهبری و مدیریت امامخمینی، ۷ و ۳۳.</ref> | # '''احساس دَین به مردم:''' امامخمینی از ابراز احساسات مردم و جوانان نه تنها گرفتار [[غرور]] و [[خودپسندی]] نمیشد، بلکه تکلیف خود را زیادتر میدید و آن را برای خود و دیگر مسئولان نظام به منزله نعمتی میدانست که نمیتوان از عهده شکر آن برآمد؛ از اینرو معتقد بود مدیران و مسئولان، موقعیت و منزلت خود را مدیون مردماند و همه باید در ادای دَین خود به مردم تلاش کنند؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۵۴–۵۵.</ref> به همین جهت برخی از تحلیلگران معتقدند از عوامل موفقیت امامخمینی در رهبری جامعه، محبت و علاقه قلبی و متقابل میان ایشان و [[مردم]] بود.<ref>عابدی جعفری، رهبری و مدیریت امامخمینی، ۷ و ۳۳.</ref> | ||
# مشورت در امور: امامخمینی برای اصلاح امور کشور، مسئولان را به [[مشورت]] در کارها توصیه میکرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۳۸۰ و ۲۱/۶۴.</ref> خود ایشان هم در موضوعات مهم با مسئولان کشوری و لشکری و حتی در نوشتن نامهها و مکاتبات اداری پیش از انتشار، با اطرافیان بهویژه اعضای دفتر مشورت میکرد و از نظرهای اصلاحی خبرگان و کارشناسان بهره میگرفت و آنان را به تذکردادن به خودش تشویق میکرد؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۴/۵۱۶–۵۱۷ و ۲۰/۴۴۲–۴۴۳.</ref> به همین جهت ایشان پیش از آنکه یک «مدیر» باشد، در نقش یک «رهبر» ظاهر شد.<ref>عابدی جعفری، رهبری و مدیریت امامخمینی، ۳۱–۳۲.</ref> | # مشورت در امور: امامخمینی برای اصلاح امور کشور، مسئولان را به [[مشورت]] در کارها توصیه میکرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۳۸۰ و ۲۱/۶۴.</ref> خود ایشان هم در موضوعات مهم با مسئولان کشوری و لشکری و حتی در نوشتن نامهها و مکاتبات اداری پیش از انتشار، با اطرافیان بهویژه اعضای [[دفتر]] مشورت میکرد و از نظرهای اصلاحی خبرگان و کارشناسان بهره میگرفت و آنان را به تذکردادن به خودش تشویق میکرد؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۴/۵۱۶–۵۱۷ و ۲۰/۴۴۲–۴۴۳.</ref> به همین جهت ایشان پیش از آنکه یک «مدیر» باشد، در نقش یک «رهبر» ظاهر شد.<ref>عابدی جعفری، رهبری و مدیریت امامخمینی، ۳۱–۳۲.</ref> | ||
# '''نکوداشت مدیران شایسته:''' امامخمینی در کنار تذکر و سختگیری بر مدیران در یادآوری وظایف خطیر آنان و تأکید بر انجام صحیح آن، به همان نسبت در دوره رهبری خود از برخی مدیران به دلیل لیاقت، تعهد، تدین،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۴/۵۱۸–۵۱۹ و ۲۱/۲۰، ۱۴۲.</ref> صلاحیت اخلاقی،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۴/۵۱۶.</ref> حسن تدبیر، کفایت، وثاقت، امانت<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۹/۷۱.</ref> و مانند آن به نیکی یاد کرد و آنان را به دلیل برخورداری از این خصلتهای پسندیده ستود. | # '''نکوداشت مدیران شایسته:''' امامخمینی در کنار تذکر و سختگیری بر مدیران در یادآوری وظایف خطیر آنان و تأکید بر انجام صحیح آن، به همان نسبت در دوره رهبری خود از برخی مدیران به دلیل لیاقت، تعهد، تدین،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۴/۵۱۸–۵۱۹ و ۲۱/۲۰، ۱۴۲.</ref> صلاحیت اخلاقی،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۴/۵۱۶.</ref> حسن تدبیر، کفایت، وثاقت، امانت<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۹/۷۱.</ref> و مانند آن به نیکی یاد کرد و آنان را به دلیل برخورداری از این خصلتهای پسندیده ستود. | ||
# '''تبدیل تهدیدها به فرصت:''' از ویژگیهای مدیریتی امامخمینی باید به تصمیمگیریهای مهم ایشان در شرایط خاص همچون تسخیر لانه جاسوسی آمریکا به دست دانشجویان پیرو خط امام، شهادت یاران نزدیک به دست افراد و گروههای مخالف و منحرف در آغاز انقلاب و تصمیم بهموقع ایشان در پایاندادن به جنگ تحمیلی اشاره کرد که تصمیمگیری بههنگامِ ایشان در شرایط بحرانی، توانست تهدیدهای جدی برای کشور را به فرصت تبدیل کند<ref>عابدی جعفری، رهبری و مدیریت امامخمینی، ۳۶–۴۰.</ref> | # '''تبدیل تهدیدها به فرصت:''' از ویژگیهای مدیریتی امامخمینی باید به تصمیمگیریهای مهم ایشان در شرایط خاص همچون [[تسخیر لانه جاسوسی آمریکا]] به دست دانشجویان پیرو خط امام، شهادت یاران نزدیک به دست افراد و گروههای مخالف و منحرف در آغاز [[انقلاب]] و تصمیم بهموقع ایشان در پایاندادن به [[جنگ تحمیلی]] اشاره کرد که تصمیمگیری بههنگامِ ایشان در شرایط بحرانی، توانست تهدیدهای جدی برای کشور را به فرصت تبدیل کند<ref>عابدی جعفری، رهبری و مدیریت امامخمینی، ۳۶–۴۰.</ref> | ||
{{ببینید|اخلاق و سیره امامخمینی|تسخیر لانه جاسوسی امریکا|ترور|قطعنامه ۵۹۸}} | {{ببینید|اخلاق و سیره امامخمینی|تسخیر لانه جاسوسی امریکا|ترور|قطعنامه ۵۹۸}} |