۲۱٬۲۸۸
ویرایش
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== معنی == | == معنی == | ||
شعائر جمع شعیره به معنای نشانهها و علامتها،<ref>دهخدا، لغتنامه، ۹/۱۲۶۰۰.</ref> رسم و آیین و آداب و رسوم<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۵/۴۵۰۲.</ref> آمدهاست. این واژه در [[فرهنگ اسلامی]] به معنای نشانه پرستش و نیز محلی است که برای عبادت معین شدهاست<ref>طبرسی، مجمع البیان ۱/۴۳۹.</ref> و در مفهوم خاصتر در ترکیب شعائر دینی، به معنای مراسم مذهبی، مناسک، آیین و اعمال دینی به کار میرود.<ref>آذرنوش، فرهنگ معاصر عربی ـ فارسی، ۳۳۳–۳۳۴.</ref> شعائر ملی نیز به هر گونه آداب و رسوم و آیین ملی مانند جشنهای ملی، [[نوروز]] و نشانههای ملی مانند | شعائر جمع شعیره به معنای نشانهها و علامتها،<ref>دهخدا، لغتنامه، ۹/۱۲۶۰۰.</ref> رسم و آیین و آداب و رسوم<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۵/۴۵۰۲.</ref> آمدهاست. این واژه در [[فرهنگ اسلامی]] به معنای نشانه پرستش و نیز محلی است که برای عبادت معین شدهاست<ref>طبرسی، مجمع البیان ۱/۴۳۹.</ref> و در مفهوم خاصتر در ترکیب شعائر دینی، به معنای مراسم مذهبی، مناسک، آیین و اعمال دینی به کار میرود.<ref>آذرنوش، فرهنگ معاصر عربی ـ فارسی، ۳۳۳–۳۳۴.</ref> شعائر ملی نیز به هر گونه آداب و رسوم و آیین ملی مانند جشنهای ملی، [[نوروز]] و نشانههای ملی مانند پرچم گفته میشود.<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۵/۴۵۰۲.</ref> | ||
شعائر یعنی آنچه علامت و نشانه است و برای عموم مخاطبانش آشکار و قابل فهم میباشد؛ بدین معنا که برای رساندن یک پیام وضع شده و از مدلول خود اثر میپذیرد و مظهر انتساب یا وابستگی به یک گروه، عقیده یا فرهنگ خاص میباشد. شعائر به این معنا، همان چیزی است که برخی جامعهشناسان آن را لایه چهارم [[فرهنگ]] میخوانند. در این نگاه فرهنگ متشکل از چهار لایه است: باورها و بینشها، ارزشها و آرمانها، رفتارها و منشها و نمادها و تجلیات بیرونی. لایه رویین که مانند نمادی آشکار، یادآور فکر، فرهنگ و آیین و مکتب است، همان شعائر است که در قالب آداب رفتاری، پوشش، معماری، هنر و نمادهای ملی و مذهبی متلبور میشود.<ref>اربابی، شعائر دینی در اسلام، ۶۴.</ref> | شعائر یعنی آنچه علامت و نشانه است و برای عموم مخاطبانش آشکار و قابل فهم میباشد؛ بدین معنا که برای رساندن یک پیام وضع شده و از مدلول خود اثر میپذیرد و مظهر انتساب یا وابستگی به یک گروه، عقیده یا فرهنگ خاص میباشد. شعائر به این معنا، همان چیزی است که برخی جامعهشناسان آن را لایه چهارم [[فرهنگ]] میخوانند. در این نگاه فرهنگ متشکل از چهار لایه است: باورها و بینشها، ارزشها و آرمانها، رفتارها و منشها و نمادها و تجلیات بیرونی. لایه رویین که مانند نمادی آشکار، یادآور فکر، [[فرهنگ]] و آیین و مکتب است، همان شعائر است که در قالب آداب رفتاری، پوشش، معماری، [[هنر]] و نمادهای ملی و مذهبی متلبور میشود.<ref>اربابی، شعائر دینی در اسلام، ۶۴.</ref> | ||
== پیشینه == | == پیشینه == | ||
هر یک از [[ادیان الهی]]، مناسک و آئین دینی معینی دارند که باعث حفظ و آموزش آن [[دین]] در ذهن مردم میشود.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴/۳۸۵.</ref> در [[دین یهود]] شعائر و آداب دینی، منبع اولیه [[ایمان]] بهشمار میرود و زندگی یک یهودی بیش از همه بر پایه آن استوار است<ref>هینلز، راهنمای ادیان زنده، ۱/۸۷–۸۸.</ref>؛ در [[آیین مسیحیت]] برخی از شعائر مذهبی مانند سفر زیارتی، تسخیر ارواح و [[رهبانیت]] تنها در برخی از شاخههای این دین برجستگی دارد<ref>هینلز، راهنمای ادیان زنده، ۱/۲۵۲.</ref>؛ اما برخی دیگر از شعائر مسیحی مانند غسل تعمید و عشای ربانی مورد پذیرش همه مسیحیان است.<ref>خطیبی، فرهنگ شیعه، ۲۵۸.</ref> | هر یک از [[ادیان الهی]]، مناسک و آئین دینی معینی دارند که باعث حفظ و آموزش آن [[دین]] در ذهن مردم میشود.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴/۳۸۵.</ref> در [[دین یهود]] شعائر و آداب دینی، منبع اولیه [[ایمان]] بهشمار میرود و زندگی یک یهودی بیش از همه بر پایه آن استوار است<ref>هینلز، راهنمای ادیان زنده، ۱/۸۷–۸۸.</ref>؛ در [[آیین مسیحیت]] برخی از شعائر مذهبی مانند سفر زیارتی، تسخیر ارواح و [[رهبانیت]] تنها در برخی از شاخههای این دین برجستگی دارد<ref>هینلز، راهنمای ادیان زنده، ۱/۲۵۲.</ref>؛ اما برخی دیگر از شعائر مسیحی مانند غسل تعمید و عشای ربانی مورد پذیرش همه مسیحیان است.<ref>خطیبی، فرهنگ شیعه، ۲۵۸.</ref> | ||
ویژگی اصلی آیین و شعائر | ویژگی اصلی آیین و شعائر عصر جاهلی در [[عربستان|شبهجزیره عربستان]]، مرتبه پایین فکری و اخلاقی آنان بود که با ظهور [[دین اسلام]]، زمینه برای [[مبارزه]] با شعائر و رسوم غلط جاهلی و تبدیل آن به ارزشهای اصیل فراهم شد. ازجمله این اعمال جاهلی برخی از [[اعمال حج]] همانند [[سعی صفا و مروه]] بود که با برخی از [[خرافات]] و [[شرک]] آمیخته شده بود و بهتدریج با تبیین صحیح شعائرِ هدایتبخش اسلام، تمامی آثار شرک جاهلی از سرزمینهای اسلامی زدوده شد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱/۶۱۰–۶۱۱؛ ۱۴/۱۱۱ و ۲۳/۳۹۵.</ref> | ||
اسلام به حکم اینکه محتوای اجتماعی دارد و به صورت یک واحد اجتماعی عمل میکند، دستورها و شعارهایی دارد و به تعظیم و بزرگداشت این شعائر فرمان دادهاست. یک مسلمان، مسلمانی خود را با این شعائر اعلام میکند. شعارهای ملی نیز چنین هستند. با حفظ این شعائر، میتوان روح اسلامی و ملی را در خود حفظ کرد.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۵/۳۵۹ و ۳۶۲–۳۶۳.</ref> | اسلام به حکم اینکه محتوای اجتماعی دارد و به صورت یک واحد اجتماعی عمل میکند، دستورها و شعارهایی دارد و به تعظیم و بزرگداشت این شعائر فرمان دادهاست. یک مسلمان، مسلمانی خود را با این شعائر اعلام میکند. شعارهای ملی نیز چنین هستند. با حفظ این شعائر، میتوان روح اسلامی و ملی را در خود حفظ کرد.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۵/۳۵۹ و ۳۶۲–۳۶۳.</ref> | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
مهمترین ویژگیهای شعائر را میتوان حکایتگری، نشانه و علامت چیزی بودن، نمود اجتماعی داشتن، جعلی و قراردادی بودن و موجب تمایز و مرز میان گروهها و فرهنگهای مختلف بودن دانست.<ref>اربابی، شعائر دینی در اسلام، ۶۲–۶۳.</ref> شعائر در اسلام نیز با همین ویژگیها بهکار رفتهاست و مقصود از آن، نه نشانههای تکوینی دالّ بر وجود [[خداوند]] بلکه آن دسته از نشانههای جعلی و قراردادی است که یادآور خداوند باشند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱/۳۸۵.</ref> بیشتر شعائر اسلامی ویژگیهای دیگری نیز دارند؛ مانند: منظم و دارای مکان معین بودن؛ جمعیبودن و رازآلودبودن آنها.<ref>اربابی، شعائر دینی در اسلام، ۶۷.</ref> | مهمترین ویژگیهای شعائر را میتوان حکایتگری، نشانه و علامت چیزی بودن، نمود اجتماعی داشتن، جعلی و قراردادی بودن و موجب تمایز و مرز میان گروهها و فرهنگهای مختلف بودن دانست.<ref>اربابی، شعائر دینی در اسلام، ۶۲–۶۳.</ref> شعائر در اسلام نیز با همین ویژگیها بهکار رفتهاست و مقصود از آن، نه نشانههای تکوینی دالّ بر وجود [[خداوند]] بلکه آن دسته از نشانههای جعلی و قراردادی است که یادآور خداوند باشند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱/۳۸۵.</ref> بیشتر شعائر اسلامی ویژگیهای دیگری نیز دارند؛ مانند: منظم و دارای مکان معین بودن؛ جمعیبودن و رازآلودبودن آنها.<ref>اربابی، شعائر دینی در اسلام، ۶۷.</ref> | ||
شعائر با اضافه به الله، در آیات چندی از [[قرآن کریم]] آمدهاست<ref>بقره، ۱۵۸؛ مائده، ۲؛ حج، ۳۲ و ۳۶.</ref> و مفسران، دیدگاههای متفاوتی دربارهٔ مقصود از «شعائرالله» دارند. همه [[احکام]] و دستورات الهی، عبادتهایی که آشکارا و به صورت جمعی برگزار میشود، نشانههای آیین الهی و حدود آن و خصوصاً [[مناسک حج]] ازجمله این دیدگاههاست<ref>طبرسی، مجمع البیان ۳/۲۳۷.</ref>؛ چنانکه [[قرآن کریم]]، [[کعبه]]، حج و اعمال آن را از شعائرالله شمرده،<ref>حج، ۳۲، ۳۶؛ بقره، ۱۵۸؛ مائده، ۲.</ref> تعظیم و بزرگداشت شعائرالله را از صفات دلهای باتقوا بهشمار آورده<ref>حج، ۳۲.</ref> و مسلمانان را از مخالفت و بیحرمتی به آن منع کردهاست.<ref>مائده، ۲.</ref> | شعائر با اضافه به الله، در آیات چندی از [[قرآن کریم]] آمدهاست<ref>بقره، ۱۵۸؛ مائده، ۲؛ حج، ۳۲ و ۳۶.</ref> و مفسران، دیدگاههای متفاوتی دربارهٔ مقصود از «شعائرالله» دارند. همه [[احکام]] و دستورات الهی، عبادتهایی که آشکارا و به صورت جمعی برگزار میشود، نشانههای آیین الهی و حدود آن و خصوصاً [[مناسک حج]] ازجمله این دیدگاههاست<ref>طبرسی، مجمع البیان ۳/۲۳۷.</ref>؛ چنانکه [[قرآن کریم]]، [[کعبه]]، [[حج]] و اعمال آن را از شعائرالله شمرده،<ref>حج، ۳۲، ۳۶؛ بقره، ۱۵۸؛ مائده، ۲.</ref> تعظیم و بزرگداشت شعائرالله را از صفات دلهای [[باتقوا]] بهشمار آورده<ref>حج، ۳۲.</ref> و مسلمانان را از مخالفت و بیحرمتی به آن منع کردهاست.<ref>مائده، ۲.</ref> | ||
فقها، شعائر را با اضافه به [[اسلام]] یا [[ایمان]] ([[شیعه]]) به کار بردهاند که مقصود از آن اعمال و مناسک مختص اسلام مانند [[نماز]]، [[روزه]] و [[حج]]،<ref>شهید ثانی، الروضة البهیة، ۲/۳۸۳.</ref> یا امور مختص به مذهب مانند شهادت به [[ولایت]] در اقامه و بلندگفتن [[بسمله|بسمالله]] در نماز<ref>حکیم، مستمسک العروة الوثقی، ۵/۵۴۵؛ نجفی، جواهر الکلام، ۹/۳۸۵.</ref> است. افزون بر نماز، روزه، [[خمس]]، [[زکات]] و حج، هرچه به نام خدا و نشان اوست، از شعائر الهی محسوب میشود و همه عبادات و مراکز عبادی چنیناند. برخی از این شعائر و آداب و رسوم وظیفه فردی و برخی تکلیف اجتماعی معرفی شدهاند.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۸/۳۸.</ref> | فقها، شعائر را با اضافه به [[اسلام]] یا [[ایمان]] ([[شیعه]]) به کار بردهاند که مقصود از آن اعمال و مناسک مختص اسلام مانند [[نماز]]، [[روزه]] و [[حج]]،<ref>شهید ثانی، الروضة البهیة، ۲/۳۸۳.</ref> یا امور مختص به مذهب مانند شهادت به [[ولایت]] در اقامه و بلندگفتن [[بسمله|بسمالله]] در نماز<ref>حکیم، مستمسک العروة الوثقی، ۵/۵۴۵؛ نجفی، جواهر الکلام، ۹/۳۸۵.</ref> است. افزون بر نماز، روزه، [[خمس]]، [[زکات]] و حج، هرچه به نام خدا و نشان اوست، از شعائر الهی محسوب میشود و همه [[عبادات]] و مراکز عبادی چنیناند. برخی از این شعائر و آداب و رسوم وظیفه فردی و برخی تکلیف اجتماعی معرفی شدهاند.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۸/۳۸.</ref> | ||
[[امامخمینی]] همواره بر جایگاه و اهمیت شعائر دینی تأکید میکرد. شعائر دینی از نگاه ایشان، انواع و مصادیق گوناگونی دارند که برخی از آنها عبارتاند از: [[بیت اللَّه الحرام]]،<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۴۹.</ref> اقامه مجلس عزا،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۳۱۵–۳۱۶ و ۱۳/۳۲۷.</ref> اعمال حج و مشاهد مشرفه<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۳۴۱.</ref> و برپایی جماعات و [[نماز جمعه]].<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۳۱۳ و ۲۱/۴۰۰.</ref> ایشان با تأکید بر حفظ و برپایی این شعائر، بهویژه بزرگداشت مجالس عزاداری، بر اهمیت بعد سیاسی و مذهبی این مناسک اشاره میکرد و رمز پایداری ارزشهای دینی را در حفظ و تعظیم آن میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۳۱۶ و ۱۳/۳۲۷.</ref> {{ببینید|عزاداری}}. | [[امامخمینی]] همواره بر جایگاه و اهمیت شعائر دینی تأکید میکرد. شعائر دینی از نگاه ایشان، انواع و مصادیق گوناگونی دارند که برخی از آنها عبارتاند از: [[بیت اللَّه الحرام]]،<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۴۹.</ref> اقامه مجلس عزا،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۳۱۵–۳۱۶ و ۱۳/۳۲۷.</ref> اعمال حج و مشاهد مشرفه<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۳۴۱.</ref> و برپایی جماعات و [[نماز جمعه]].<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۳۱۳ و ۲۱/۴۰۰.</ref> ایشان با تأکید بر حفظ و برپایی این شعائر، بهویژه بزرگداشت مجالس عزاداری، بر اهمیت بعد سیاسی و مذهبی این مناسک اشاره میکرد و رمز پایداری ارزشهای دینی را در حفظ و تعظیم آن میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۳۱۶ و ۱۳/۳۲۷.</ref> {{ببینید|عزاداری}}. | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
== شعائر دینی و ملی در رژیم پهلوی == | == شعائر دینی و ملی در رژیم پهلوی == | ||
رضاشاه پهلوی که در سالهای آغازین سلطنت، به رعایت شعائر اسلامی و مذهبی تظاهر میکرد،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۶۱.</ref> بهتدریج و با استحکام پایههای حکومت، روحیه دینستیزی خود را آشکار کرد {{ببینید|رضا پهلوی}}. به اعتقاد او، جبران | [[رضاشاه پهلوی]] که در سالهای آغازین سلطنت، به رعایت شعائر اسلامی و مذهبی تظاهر میکرد،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۶۱.</ref> بهتدریج و با استحکام پایههای حکومت، روحیه دینستیزی خود را آشکار کرد {{ببینید|رضا پهلوی}}. به اعتقاد او، جبران [[عقبماندگی]] از غرب، با مبارزه و هجمه همهجانبه به نمادها و مناسبتهای دینی و ترویج عقاید و مظاهر غرب ممکن بود. اقدامهایی مانند اعلام ممنوعیت [[حجاب]]، همشکلکردن لباس<ref>جعفری و دیگران، واقعه کشف حجاب، ۲۳.</ref> و محدودکردن مراسم عزاداری برای [[امامحسین(ع)]] با هدف از میانبردن آن،<ref>بصیرتمنش، علما و رژیم رضاشاه، ۱۳۹–۱۴۱.</ref> با همین هدف انجام شد. از نظر امامخمینی، این اقدامات در خودباختگی دینداران و بیعلاقگی مردم به دین و دینداری مؤثر بود.<ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۳۳۳.</ref> | ||
در دوران محمدرضا پهلوی نیز، هرچند برخی ممنوعیتها برداشته شد، اما سیاست وی در باستانگرایی و کمرنگکردن ارزشها و شعائر مذهبی شتاب بیشتری به خود گرفت. شیوه برگزاری جشنهای شاهنشاهی<ref>قدیانی، تاریخ، فرهنگ و تمدن ایران در دوره پهلوی دوم، ۱۱۰–۱۱۱.</ref> و تغییر تقویم هجری به تقویم شاهنشاهی<ref>قدیانی، تاریخ، فرهنگ و تمدن ایران در دوره پهلوی دوم، ۱۹۸.</ref> از مهمترین اقدامهایی بود که ضمن تعارض با تعالیم و ارزشهای دینی، با ادعای رشد تمدن ملت ایران و بزرگداشت مفاخر و شاهان گذشته برگزار میشد. این اقدامها، اعتراض شدید امامخمینی و مردم را در پی داشت {{ببینید|جشنهای ۲۵۰۰ ساله|تغییر تاریخ هجری}}. در حقیقت یکی از علتهای اصلی قیام اسلامی ملت ایران در برابر رژیم پهلوی، چنانکه امامخمینی خاطرنشان کردهاست، رفتار این رژیم با ارزشها و شعائر دینی بود<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۶۵.</ref>؛ رفتاری که فرهنگ غنی ملت ایران را از محتوا تهی کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۲۱۵–۲۱۶.</ref> محمدرضا پهلوی در سال ۱۳۵۷ و با اوجگیری مبارزات ملت ایران، تلاش کرد با فریب افکار عمومی و احیای شعائر مذهبی، راهی برای بقای خویش بیابد که موفق نشد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۵۰ و ۵/۱۹۴.</ref> {{ببینید|محمدرضا پهلوی}}. | در دوران محمدرضا پهلوی نیز، هرچند برخی ممنوعیتها برداشته شد، اما سیاست وی در باستانگرایی و کمرنگکردن ارزشها و شعائر مذهبی شتاب بیشتری به خود گرفت. شیوه برگزاری [[جشنهای شاهنشاهی]]<ref>قدیانی، تاریخ، فرهنگ و تمدن ایران در دوره پهلوی دوم، ۱۱۰–۱۱۱.</ref> و [[تغییر تقویم هجری به تقویم شاهنشاهی]]<ref>قدیانی، تاریخ، فرهنگ و تمدن ایران در دوره پهلوی دوم، ۱۹۸.</ref> از مهمترین اقدامهایی بود که ضمن تعارض با تعالیم و ارزشهای دینی، با ادعای رشد تمدن ملت ایران و بزرگداشت مفاخر و شاهان گذشته برگزار میشد. این اقدامها، اعتراض شدید امامخمینی و مردم را در پی داشت {{ببینید|جشنهای ۲۵۰۰ ساله|تغییر تاریخ هجری}}. در حقیقت یکی از علتهای اصلی قیام اسلامی ملت ایران در برابر رژیم پهلوی، چنانکه امامخمینی خاطرنشان کردهاست، رفتار این رژیم با [[ارزشها]] و شعائر دینی بود<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۶۵.</ref>؛ رفتاری که فرهنگ غنی ملت ایران را از محتوا تهی کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۲۱۵–۲۱۶.</ref> محمدرضا پهلوی در سال ۱۳۵۷ و با اوجگیری مبارزات ملت ایران، تلاش کرد با فریب [[افکار عمومی]] و احیای شعائر مذهبی، راهی برای بقای خویش بیابد که موفق نشد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۵۰ و ۵/۱۹۴.</ref> {{ببینید|محمدرضا پهلوی}}. | ||
== نقش شعائر در انقلاب اسلامی == | == نقش شعائر در انقلاب اسلامی == | ||
نقش شعائر و مناسبتهای ملی و مذهبی در پیروزی انقلاب انکارناپذیر است. شعائر دینی در حوزه سیاست و اجتماع، در هر دو قلمرو داخلی و خارجی بهکار میآیند: ایجاد وحدت، سازماندهی تشکلها و بسیج تودهها؛ احیای دین و جامعه دینی و انتقال فرهنگ به نسلهای جدید، ازجمله کارکردهای شعائر دینی در قلمرو داخلی است. همچنین در حوزه خارجی، مهمترین کارکردهای شعائر عبارتاند از: ایجاد هویت جمعی در سایه دین و مرزبندی با دشمنان؛ اعلام موجودیت، [[تبلیغ]] و پیامرسانی به سایر جوامع و ایجاد ترس و یأس در دل دشمنان.<ref>اربابی، شعائر دینی در اسلام، ۷۲–۷۴.</ref> | نقش شعائر و مناسبتهای ملی و مذهبی در پیروزی انقلاب انکارناپذیر است. شعائر دینی در حوزه [[سیاست]] و اجتماع، در هر دو قلمرو داخلی و خارجی بهکار میآیند: ایجاد وحدت، سازماندهی تشکلها و بسیج تودهها؛ احیای دین و جامعه دینی و انتقال [[فرهنگ]] به نسلهای جدید، ازجمله کارکردهای شعائر دینی در قلمرو داخلی است. همچنین در حوزه خارجی، مهمترین کارکردهای شعائر عبارتاند از: ایجاد هویت جمعی در سایه دین و مرزبندی با دشمنان؛ اعلام موجودیت، [[تبلیغ]] و پیامرسانی به سایر جوامع و ایجاد ترس و یأس در دل [[دشمن|دشمنان]].<ref>اربابی، شعائر دینی در اسلام، ۷۲–۷۴.</ref> | ||
مروری بر تاریخ مبارزه ملت ایران نشان میدهد شعائر اسلامی و [[مجالس عزاداری]] مانند نمازهای جماعت و ایام عزاداری | مروری بر تاریخ مبارزه ملت ایران نشان میدهد شعائر اسلامی و [[مجالس عزاداری]] مانند نمازهای جماعت و ایام عزاداری محرم و صفر، به صورت یک ابزار سیاسی در اختیار اهداف انقلاب قرار گرفت. از آغاز [[نهضت اسلامی]] در سال ۱۳۴۲ که همزمان با [[تاسوعا]] و [[عاشورا|عاشورای حسینی]] بود، امامخمینی بهخصوص از مجالس عزای حسینی برای تداوم نهضت اسلامی و [[مبارزه]] با [[طاغوت]] بهره گرفت<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۶۶.</ref> و در مسیر نهضت الهی خود، با صحه گذاشتن بر قالب و شکل شعائر مذهبی، به احیای جنبههای مثبت این سنتها پرداخت و به حفظ و گسترش آنها توصیه کرد.<ref>ذاکر صالحی، جایگاه شعائر مذهبی در حرکت احیاء دینی امامخمینی، ۱۲۰.</ref> به باور ایشان هنر اسلام، تحول درونی در ملت بود که میتوانست ترس از قدرت ظاهری [[ابرقدرتها]] را بکاهد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۲۸۶–۲۸۷.</ref> ایشان که اجتماع روزانه و هفتگی و سالیانه مؤمنان را در [[نماز جماعت]] و [[نماز جمعه|جمعه]] و اعیاد مذهبی و نیز مراسم [[حج]] و [[برائت از مشرکان|برائت از مشرکین]] را ازجمله این شعائر میدانست،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۳۳۳–۳۳۴.</ref> با تکیه بر بعد سیاسی شعائر اسلامی، معتقد بود اگر غربزدهها هم اهمیت بعد سیاسی این شعائر را درک کنند، [[مجلس عزاداری]] برپا میکنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۳۴۷.</ref> این اجتماعات، میتواند بستر بسیار مناسبی برای [[وحدت]]، بیداری مسلمانان جهان و رهایی از چنگال بیگانگان باشد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۴۶۰.</ref> | ||
مهمترین آیین مذهبی که امامخمینی در جریان مبارزه علیه رژیم پهلوی از آن بهرهمند شد، مراسم سوگواری محرم و صفر برای [[شهادت امامحسین(ع)]] بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۲۴۰ و ۲۶۲.</ref> دستاورد مهم شرکت در مراسم عزای [[امامحسین(ع)]] معرفی باطل و رسوایی چهره نفاق، احیای روحیه [[شهادتطلبی]] و [[فداکاری]] در کنار لعن و نفرین بر ستمکاران و مستکبران و ایجاد همبستگی و اتحاد بیشتر در میان عزاداران است<ref>مهرابی، تأسی امامخمینی از قیام امامحسین (ع)، ۲۷۴–۲۷۵.</ref>؛ از اینرو بزرگترین راهپیماییهای دوران نهضت و انقلاب، به مناسبت محرم و روزهای تاسوعا، عاشورا و [[اربعین حسینی]] و با نمادهای مذهبی و از مساجد و حسینیهها شکل گرفت. دوازدهم محرم سال ۱۳۸۳ق/ [[حادثه پانزده خرداد|پانزده خرداد]] ۱۳۴۲، مردم با وجود تهدیدهای پیاپی رژیم، در حمایت از امامخمینی [[راهپیمایی]] کردند. ایشان در بزرگداشت این روز، قیام مردم به پیروی از نهضت مقدس امامحسین (ع) را بسیار سازنده و کوبنده دانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۱۴.</ref> تکرار این قیام، در تظاهرات تاسوعا و عاشورای ۱۳۵۷ طومار حکومت پهلوی را برای همیشه در | مهمترین آیین مذهبی که امامخمینی در جریان مبارزه علیه رژیم پهلوی از آن بهرهمند شد، مراسم سوگواری محرم و صفر برای [[شهادت امامحسین(ع)]] بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۲۴۰ و ۲۶۲.</ref> دستاورد مهم شرکت در مراسم عزای [[امامحسین(ع)]] معرفی باطل و رسوایی چهره نفاق، احیای روحیه [[شهادتطلبی]] و [[فداکاری]] در کنار لعن و نفرین بر ستمکاران و مستکبران و ایجاد همبستگی و اتحاد بیشتر در میان عزاداران است<ref>مهرابی، تأسی امامخمینی از قیام امامحسین (ع)، ۲۷۴–۲۷۵.</ref>؛ از اینرو بزرگترین راهپیماییهای دوران نهضت و انقلاب، به مناسبت محرم و روزهای تاسوعا، عاشورا و [[اربعین حسینی]] و با نمادهای مذهبی و از [[مساجد]] و حسینیهها شکل گرفت. دوازدهم محرم سال ۱۳۸۳ق/ [[حادثه پانزده خرداد|پانزده خرداد]] ۱۳۴۲، مردم با وجود تهدیدهای پیاپی رژیم، در حمایت از امامخمینی [[راهپیمایی]] کردند. ایشان در بزرگداشت این روز، قیام مردم به پیروی از نهضت مقدس امامحسین (ع) را بسیار سازنده و کوبنده دانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۱۴.</ref> تکرار این قیام، در تظاهرات تاسوعا و عاشورای ۱۳۵۷ طومار حکومت پهلوی را برای همیشه در ۲۲ بهمن همان سال درهمپیچید {{ببینید|تاسوعا و عاشورا}}. محمدرضا پهلوی نیز به استفاده از شعائر مذهبی و راهکارهای [[عزاداری]] در جهت رسیدن به اهداف سیاسی انقلاب اشاره کردهاست.<ref>مهرابی، تأسی امامخمینی از قیام امامحسین (ع)، ۳۳۰–۳۳۱.</ref> | ||
افزون بر شعائر اسلامی، امامخمینی از شعائر ملی مانند [[عید نوروز]] نیز مانند فرصت طلایی و مناسب در مبارزات سیاسی بهره میبرد؛ چنانکه در آستانه نوروز ۱۳۴۲، پس از اعتراضهای شدید به تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی و انقلاب سفید پهلوی | افزون بر شعائر اسلامی، امامخمینی از شعائر ملی مانند [[عید نوروز]] نیز مانند فرصت طلایی و مناسب در مبارزات سیاسی بهره میبرد؛ چنانکه در آستانه نوروز ۱۳۴۲، پس از اعتراضهای شدید به تصویب [[لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی]] و [[انقلاب سفید پهلوی]] و تحرکات ضد دینی [[رژیم پهلوی]]، افزون بر نامه خود به [[محمدتقی فلسفی]]،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۵۵.</ref> نامهای به عموم علمای اسلامی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۵۶.</ref> و نیز در سخنرانی خود در [[مسجد اعظم قم]] در ۲۹ اسفند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۵۷–۱۶۵.</ref> اعلان عزای عمومی کرد و تأکید کرد «امسال ما عید نداریم». | ||
== شعائر در جمهوری اسلامی ایران == | == شعائر در جمهوری اسلامی ایران == | ||
پس از پیروزی انقلاب و استقرار [[حکومت اسلامی]]، افزون بر شعائر دینی و مذهبی و نیز برخی شعائر ملی موجود، برخی مناسبتها به عنوان نماد انقلاب و یومالله معرفی شدند که میتوان آنها را از شعائر ملی و مذهبی محسوب کرد. [[حادثه پانزده خرداد|پانزده خرداد]]، [[حادثه بیستودوم بهمن|بیستودوم بهمن]]، [[حادثه دوازده فروردین|دوازده فروردین]] و [[حادثه هفدهم شهریور|هفدهم شهریور]] از آن جملهاند. امامخمینی در بیان سیاستهای کلی نظام به همه مسئولان لزوم رعایت شئونات و شعائر اسلامی را در کنار تأمین رفاه مردم و رسیدن به خودکفایی گوشزد کردهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۱۵۸–۱۵۹.</ref> | پس از پیروزی انقلاب و استقرار [[حکومت اسلامی]]، افزون بر شعائر دینی و مذهبی و نیز برخی شعائر ملی موجود، برخی مناسبتها به عنوان نماد انقلاب و یومالله معرفی شدند که میتوان آنها را از شعائر ملی و مذهبی محسوب کرد. [[حادثه پانزده خرداد|پانزده خرداد]]، [[حادثه بیستودوم بهمن|بیستودوم بهمن]]، [[حادثه دوازده فروردین|دوازده فروردین]] و [[حادثه هفدهم شهریور|هفدهم شهریور]] از آن جملهاند. امامخمینی در بیان سیاستهای کلی نظام به همه مسئولان لزوم رعایت شئونات و شعائر اسلامی را در کنار تأمین [[رفاه]] مردم و رسیدن به [[خودکفایی]] گوشزد کردهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۱۵۸–۱۵۹.</ref> | ||
ایشان که [[عاشورا]] و عزاداری [[اهل بیت(ع)]] را مبدأ همه ارزشها و عامل پایداری [[نظام اسلامی]] میدانست،<ref>دوانی، امامخمینی و عزاداری امام حسین (ع)، ۱/۱۵۶.</ref> بر اهمیت و حفظ شعائر و ارزشهای اسلامی، حتی با نثار جان تأکید میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۰۸.</ref> و معتقد بود پیامهای قیام عاشورا، برای حفظ شعائر و تمسک به آنها در راه مبارزه با | ایشان که [[عاشورا]] و عزاداری [[اهل بیت(ع)]] را مبدأ همه [[ارزشها]] و عامل پایداری [[نظام اسلامی]] میدانست،<ref>دوانی، امامخمینی و عزاداری امام حسین (ع)، ۱/۱۵۶.</ref> بر اهمیت و حفظ شعائر و ارزشهای اسلامی، حتی با نثار جان تأکید میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۰۸.</ref> و معتقد بود پیامهای قیام عاشورا، برای حفظ شعائر و تمسک به آنها در راه مبارزه با [[ظلم]]، همچنین تلاش برای تحقق ارزشهای اسلامی در جامعه بسیار راهگشا است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۳۱۵–۳۱۷؛ واعظزاده، ۱۴.</ref> تداوم تبلیغات منفی دشمنان بر ضد جمهوری اسلامی و شعائر مذهبی در این دوره، موجب شد امامخمینی با تأکید ویژه بر وظیفه همه ملت بهویژه واعظان و خطیبان در حفظ این شعائر، برپایی اجتماعات مذهبی بهخصوص مراسم [[دهه محرم]] (به همان شکل سنتی) را شعاری تأثیرگذار و مفید در برابر تبلیغات دروغین [[دشمن]] بداند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۲۶–۳۳۰.</ref> | ||
افزون بر شعائر اسلامی، امامخمینی در این دوره همچنان شعائر ملی گذشته ایرانیان مانند عید نوروز را بزرگ داشت و اگرچه گاه به دلیل حوادث و مصیبتهای پیشآمده، سفارشهایی در کاستن تشریفات عید و اعلام عزای عمومی میکرد،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۱۵۷ و ۱۶/۱۱۱–۱۱۲.</ref> اما پیامهای نوروزی ایشان که هر سال ادامه یافت، نشانه اهتمام ایشان در حفظ شعائر اصیل ملی بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۱۲۹؛ ۱۷/۳۶۸؛ ۱۸/۳۹۴ و ۲۱/۱.</ref> | افزون بر شعائر اسلامی، امامخمینی در این دوره همچنان شعائر ملی گذشته ایرانیان مانند [[عید نوروز]] را بزرگ داشت و اگرچه گاه به دلیل حوادث و مصیبتهای پیشآمده، سفارشهایی در کاستن تشریفات عید و اعلام عزای عمومی میکرد،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۱۵۷ و ۱۶/۱۱۱–۱۱۲.</ref> اما پیامهای نوروزی ایشان که هر سال ادامه یافت، نشانه اهتمام ایشان در حفظ شعائر اصیل ملی بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۱۲۹؛ ۱۷/۳۶۸؛ ۱۸/۳۹۴ و ۲۱/۱.</ref> | ||
از سوی دیگر، امامخمینی بیست و دوم بهمن و دوازده فروردین را یومالله، روز غلبه [[اسلام]] بر کفر و [[طاغوت]]، احیاگر ارزشهای اسلامی و یکی از شعائر ملی ـ مذهبی شمرد {{ببینید|بیست و دو بهمن}} و پانزده خرداد را مبدأ نهضت اسلامی و کلید نجات اسلام و عدالت دانست و برای همیشه آن را عزای عمومی اعلام کرد {{ببینید|پانزده خرداد}}. ایشان یومالله دوازده فروردین را سالروز رسمیتیافتن حکومت [[مستضعفان]] بر [[مستکبران]] و روز غلبه جندالله بر لشکریان [[شیطان]] شمرد {{ببینید|روز جمهوری اسلامی}} و بر ضرورت بزرگداشت این روزها، تأکید کرد. ایشان در تمام دوران دهساله حیات خود پس از پیروزی انقلاب، هر سال با صدور پیامی ویژه، سالروز بیستودوم بهمن را گرامی میداشت.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۵۳؛ ۱۲/۳۹۶، ۴۰۰؛ ۱۵/۴۰۳ و ۱۷/۴۸۰.</ref> | از سوی دیگر، امامخمینی بیست و دوم بهمن و دوازده فروردین را یومالله، روز غلبه [[اسلام]] بر کفر و [[طاغوت]]، احیاگر ارزشهای اسلامی و یکی از شعائر ملی ـ مذهبی شمرد {{ببینید|بیست و دو بهمن}} و پانزده خرداد را مبدأ نهضت اسلامی و کلید نجات اسلام و عدالت دانست و برای همیشه آن را عزای عمومی اعلام کرد {{ببینید|پانزده خرداد}}. ایشان یومالله دوازده فروردین را سالروز رسمیتیافتن حکومت [[مستضعفان]] بر [[مستکبران]] و روز غلبه جندالله بر لشکریان [[شیطان]] شمرد {{ببینید|روز جمهوری اسلامی}} و بر ضرورت بزرگداشت این روزها، تأکید کرد. ایشان در تمام دوران دهساله حیات خود پس از پیروزی انقلاب، هر سال با صدور پیامی ویژه، سالروز بیستودوم بهمن را گرامی میداشت.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۵۳؛ ۱۲/۳۹۶، ۴۰۰؛ ۱۵/۴۰۳ و ۱۷/۴۸۰.</ref> | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
جریان اول شبهروشنفکرانی بودند که با پیروی از افکار [[وهابیت]]، عقب افتادن مسلمانان از ملتهای مترقی را در اعتقاد به [[دین]] و حفظ شعائر آن میدانستند و ترک همه مراسم و تشریفات دینی را موجب تعالی و ترقی جوامع اسلامی میپنداشتند.<ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۵–۶.</ref> ایشان با نگارش کتاب کشف اسرار در سال ۱۳۲۳، به نقد این جریان پرداخت و هدف حمله به شعائر اسلامی را نابودی ریشه دین و سوق دادن ملت مسلمان به جاهلیت نخستین ارزیابی کرد<ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۸، ۳۰، ۴۰، ۷۷، ۱۱۶، ۱۱۷، ۱۳۶، ۱۷۱ و ۱۷۲.</ref> {{ببینید|کشف اسرار|روشنفکری}}. | جریان اول شبهروشنفکرانی بودند که با پیروی از افکار [[وهابیت]]، عقب افتادن مسلمانان از ملتهای مترقی را در اعتقاد به [[دین]] و حفظ شعائر آن میدانستند و ترک همه مراسم و تشریفات دینی را موجب تعالی و ترقی جوامع اسلامی میپنداشتند.<ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۵–۶.</ref> ایشان با نگارش کتاب کشف اسرار در سال ۱۳۲۳، به نقد این جریان پرداخت و هدف حمله به شعائر اسلامی را نابودی ریشه دین و سوق دادن ملت مسلمان به جاهلیت نخستین ارزیابی کرد<ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۸، ۳۰، ۴۰، ۷۷، ۱۱۶، ۱۱۷، ۱۳۶، ۱۷۱ و ۱۷۲.</ref> {{ببینید|کشف اسرار|روشنفکری}}. | ||
جریان دوم کسانی بودند که با نادیدهگرفتن اصول شریعت اسلام و با رویکردی افراطی به سنتهای ملی، اندیشه ملیگرایی، ایرانیّت<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۲۶۷؛ ۱۲/۳۴۸؛ ۲۰/۳۲۴، ۳۳۵ و ۲۱/۸۸، ۹۸–۹۹، ۴۲۵.</ref> یا عربیّت<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۳۳۴.</ref> را ترویج میکردند. شعارهایی مانند فلات ایران زیر یک پرچم، عشقورزیدن به آب و خاک و خون، بدون توجه به سنتهای دینی همراه با الگوهای بدلی و لائیک از ناسیونالیسم غربی از ویژگیهای تفکر پانایرانیسم بود.<ref>شاهدی، حزب پان ایرانیست ۱۳۳۰–۱۳۸۸، ۵۳۱ و ۵۴۲.</ref> امامخمینی ویژگی بارز این جریان را که با رد شعائر اسلامی، شعائر ملی را در برابر آن عَلَم میکردند، کارشکنی در مواقع حساس میدانست و معتقد بود اساس بدبختی جهان اسلام و ایران، همین طرز تفکر است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۳۴۸ و ۱۳/۸۷–۸۸.</ref> و ملیگرایی افراطی در جهان اسلام تنها به سود ابرقدرتهای شرق و غرب است و پیامد آن برای مسلمانان، چیزی جز تقابل و درگیری با یکدیگر نیست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۸۷.</ref> {{ببینید|ملیگرایی|قومیت}}. | جریان دوم کسانی بودند که با نادیدهگرفتن اصول شریعت اسلام و با رویکردی افراطی به سنتهای ملی، اندیشه ملیگرایی، ایرانیّت<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۲۶۷؛ ۱۲/۳۴۸؛ ۲۰/۳۲۴، ۳۳۵ و ۲۱/۸۸، ۹۸–۹۹، ۴۲۵.</ref> یا عربیّت<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۳۳۴.</ref> را ترویج میکردند. شعارهایی مانند فلات ایران زیر یک پرچم، عشقورزیدن به آب و خاک و خون، بدون توجه به سنتهای دینی همراه با الگوهای بدلی و لائیک از ناسیونالیسم غربی از ویژگیهای تفکر پانایرانیسم بود.<ref>شاهدی، حزب پان ایرانیست ۱۳۳۰–۱۳۸۸، ۵۳۱ و ۵۴۲.</ref> امامخمینی ویژگی بارز این جریان را که با رد شعائر اسلامی، شعائر ملی را در برابر آن عَلَم میکردند، کارشکنی در مواقع حساس میدانست و معتقد بود اساس بدبختی جهان اسلام و ایران، همین طرز تفکر است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۳۴۸ و ۱۳/۸۷–۸۸.</ref> و ملیگرایی افراطی در [[جهان اسلام]] تنها به سود [[ابرقدرتها|ابرقدرتهای]] شرق و غرب است و پیامد آن برای مسلمانان، چیزی جز تقابل و درگیری با یکدیگر نیست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۸۷.</ref> {{ببینید|ملیگرایی|قومیت}}. | ||
جریان سوم، جریانی بود که با اضافه کردن انواع [[خرافات]] به شعائر اسلامی، آسیب جدی به اجرای این شعائر را موجب میشوند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۲۳۱–۲۳۴ و ۲۱/۲۷۸.</ref>؛ چنانکه فراموشی برخی از شعائر در طول سالیان گذشته، به دلیل وجود همین جریان است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۲۱.</ref> امامخمینی در برابر این تفکرات، حفظ شعائر از هر گونه آسیب و انحراف را وظیفه هر فرد مسلمان میدانست و برپایی مجالس عزاداری برای [[اهل بیت(ع)]]، بدون هر گونه افراطکاری و امور ناروا را مهمترین مراسم مذهبی شیعیان میشمرد و بر آن تأکید میکرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۳۳۰–۳۳۱.</ref> ایشان با توصیه به الگوگرفتن از رویه علما و دانشمندان در مبارزه با انحرافات و کجرویها، وظیفه روحانیون و مبلغان دین را برای آگاهیبخشی به مردم در این زمینه بسیار خطیر میدانست<ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۱۷۳ و ۲۱۲.</ref> {{ببینید|عزاداری}}. | جریان سوم، جریانی بود که با اضافه کردن انواع [[خرافات]] به شعائر اسلامی، آسیب جدی به اجرای این شعائر را موجب میشوند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۲۳۱–۲۳۴ و ۲۱/۲۷۸.</ref>؛ چنانکه فراموشی برخی از شعائر در طول سالیان گذشته، به دلیل وجود همین جریان است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۲۱.</ref> امامخمینی در برابر این تفکرات، حفظ شعائر از هر گونه آسیب و انحراف را وظیفه هر فرد مسلمان میدانست و برپایی مجالس عزاداری برای [[اهل بیت(ع)]]، بدون هر گونه افراطکاری و امور ناروا را مهمترین مراسم مذهبی شیعیان میشمرد و بر آن تأکید میکرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۳۳۰–۳۳۱.</ref> ایشان با توصیه به الگوگرفتن از رویه علما و دانشمندان در مبارزه با انحرافات و کجرویها، وظیفه روحانیون و مبلغان دین را برای آگاهیبخشی به مردم در این زمینه بسیار خطیر میدانست<ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۱۷۳ و ۲۱۲.</ref> {{ببینید|عزاداری}}. |