Image-reviewer، confirmed، templateeditor
۷۲۱
ویرایش
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
==جبهه ملی اول== | ==جبهه ملی اول== | ||
پس از ترور [[عبدالحسین هژیر]]، [[نخستوزیر]] (عامل اصلی [[تقلب در انتخابات]] شانزدهم) به دست [[فداییان اسلام]] در ۱۳ آبان ۱۳۲۸<ref>جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی ـ سیاسی ایران، ۱۷۹.</ref> و [[ابطال انتخابات]]، در انتخابات مجدد در [[فروردین]] ۱۳۲۹، محمد مصدق، مظفر بقایی، حسین مکی، محمود نریمان، سیدعلی شایگان، [[عبدالقدیر آزاد]]، الّلهیار صالح و [[سیدابوالقاسم کاشانی]] پیروز شدند و با تشکیل فراکسیون پارلمانی جبهه ملی در [[مجلس شانزدهم]] به رهبری مصدق،<ref>شادلو، اطلاعاتی درباره احزاب و جناحهای سیاسی ایران امروز، ۶۲۲؛ آبراهامیان، کودتای ۲۸ مرداد، ۹۶؛ حاجیوسفی و کشاورز، زندگینامه و خاطرات سیاسی، ۳۱.</ref> توانستند تحولات سیاسی کشور را تحت [[نفوذ]] خود درآورند و تلاشهای دربار در جهت کسب [[قدرت]] بیشتر و تصویب بسیاری از لوایح مرتبط با قرارداد الحاقی (گسـگلشائیان) را نقش بر آب کنند؛<ref>بیل و راجر لویس، مصدق، نفت، ناسیونالیسم ایرانی، ۸۵؛ آبراهامیان، کودتای ۲۸ مرداد، ۹۶ـ۹۷.</ref> سرانجام با پیگیریهای مداوم و مبارزه جدی برای [[ملیکردن نفت]]، این خواسته در ۲۹ [[اسفند]] ۱۳۲۹، باوجود روحیه محافظهکاریِ مجلس به تصویب رسید.<ref>صمدیپور، جبهه ملی ایران، ۵۶.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|ملیشدن صنعت نفت}} پس از آن در [[اردیبهشت]] ۱۳۳۰، مصدق به نخستوزیری منصوب شد؛ ولی به دلایلی چون تعداد اندک اعضای جبهه ملی در دولت،<ref>سنجابی، خاطرات سیاسی، ۴۴۷ـ۴۴۸..</ref> انتخاب برخی اعضای دولت قبل در دولت جدید و مشورتنکردن مصدق در تصمیمات خود با اعضای جبهه<ref>صمدیپور، جبهه ملی ایران، ۶۴.</ref> برخی از مسئولان جبهه از او انتقاد کردند و این مسئله زمینهساز بروز برخی اختلافات در جبهه ملی<ref>سنجابی، خاطرات سیاسی، ۴۴۷ـ۴۴۸.</ref> ازجمله جدایی مظفر بقایی شد که او را وارث رهبری جبهه میدانستند.<ref>کاتوزیان، مصدق و مبارزه برای قدرت در ایران، ۲۰۰ـ۲۰۳.</ref> | پس از ترور [[عبدالحسین هژیر]]، [[نخستوزیر]] (عامل اصلی [[تقلب در انتخابات]] شانزدهم) به دست [[فداییان اسلام]] در ۱۳ آبان ۱۳۲۸<ref>جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی ـ سیاسی ایران، ۱۷۹.</ref> و [[ابطال انتخابات]]، در انتخابات مجدد در [[فروردین]] ۱۳۲۹، محمد مصدق، مظفر بقایی، حسین مکی، محمود نریمان، سیدعلی شایگان، [[عبدالقدیر آزاد]]، الّلهیار صالح و [[سیدابوالقاسم کاشانی]] پیروز شدند و با تشکیل فراکسیون پارلمانی جبهه ملی در [[مجلس شانزدهم]] به رهبری مصدق،<ref>شادلو، اطلاعاتی درباره احزاب و جناحهای سیاسی ایران امروز، ۶۲۲؛ آبراهامیان، کودتای ۲۸ مرداد، ۹۶؛ حاجیوسفی و کشاورز، زندگینامه و خاطرات سیاسی، ۳۱.</ref> توانستند تحولات سیاسی کشور را تحت [[نفوذ]] خود درآورند و تلاشهای دربار در جهت کسب [[قدرت]] بیشتر و تصویب بسیاری از لوایح مرتبط با قرارداد الحاقی (گسـگلشائیان) را نقش بر آب کنند؛<ref>بیل و راجر لویس، مصدق، نفت، ناسیونالیسم ایرانی، ۸۵؛ آبراهامیان، کودتای ۲۸ مرداد، ۹۶ـ۹۷.</ref> سرانجام با پیگیریهای مداوم و مبارزه جدی برای [[ملیکردن نفت]]، این خواسته در ۲۹ [[اسفند]] ۱۳۲۹، باوجود روحیه محافظهکاریِ مجلس به تصویب رسید.<ref>صمدیپور، جبهه ملی ایران، ۵۶.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|ملیشدن صنعت نفت}} <br> | ||
سرانجام مصدق با توجه به شرایط و افزایش اختلافات با [[دربار]] و مجلس از سمت خود [[استعفا]] کرد؛<ref>صمدیپور، جبهه ملی ایران، ۶۴.</ref> ولی پس از قیام ۳۰ [[تیر]]، دوباره به نخستوزیری رسید.<ref>باوریان، تعامل جبهه ملی با جنبش اسلامی ایران، ۵۲.</ref> قیام ۳۰ تیر باوجود آنکه نقطه اوج قدرت جبهه ملی بود، آغاز افول آن نیز به حساب میآید؛ زیرا پس از آن، گروهها در صدد کسب منافع بیشتر برای خود برآمدند.<ref>عیوضی، جامعهشناسی سیاسی اپوزسیون در ایران، ۶۳.</ref> و جبهه ملی به دو گروه طرفدار و مخالف مصدق تبدیل شد،<ref>شادلو، اطلاعاتی درباره احزاب و جناحهای سیاسی ایران امروز، ۶۱۹.</ref> نبود تشکیلات مناسب و نبود اهداف مشترک.<ref>سیاوشی، لیبرال ناسیونالیسم در ایران، ۹۵ | پس از آن در [[اردیبهشت]] ۱۳۳۰، مصدق به نخستوزیری منصوب شد؛ ولی به دلایلی چون تعداد اندک اعضای جبهه ملی در دولت،<ref>سنجابی، خاطرات سیاسی، ۴۴۷ـ۴۴۸..</ref> انتخاب برخی اعضای دولت قبل در دولت جدید و مشورتنکردن مصدق در تصمیمات خود با اعضای جبهه<ref>صمدیپور، جبهه ملی ایران، ۶۴.</ref> برخی از مسئولان جبهه از او انتقاد کردند و این مسئله زمینهساز بروز برخی اختلافات در جبهه ملی<ref>سنجابی، خاطرات سیاسی، ۴۴۷ـ۴۴۸.</ref> ازجمله جدایی مظفر بقایی شد که او را وارث رهبری جبهه میدانستند.<ref>کاتوزیان، مصدق و مبارزه برای قدرت در ایران، ۲۰۰ـ۲۰۳.</ref><br> | ||
سرانجام مصدق با توجه به شرایط و افزایش اختلافات با [[دربار]] و مجلس از سمت خود [[استعفا]] کرد؛<ref>صمدیپور، جبهه ملی ایران، ۶۴.</ref> ولی پس از قیام ۳۰ [[تیر]]، دوباره به نخستوزیری رسید.<ref>باوریان، تعامل جبهه ملی با جنبش اسلامی ایران، ۵۲.</ref> قیام ۳۰ تیر باوجود آنکه نقطه اوج قدرت جبهه ملی بود، آغاز افول آن نیز به حساب میآید؛ زیرا پس از آن، گروهها در صدد کسب منافع بیشتر برای خود برآمدند.<ref>عیوضی، جامعهشناسی سیاسی اپوزسیون در ایران، ۶۳.</ref> و جبهه ملی به دو گروه طرفدار و مخالف مصدق تبدیل شد،<ref>شادلو، اطلاعاتی درباره احزاب و جناحهای سیاسی ایران امروز، ۶۱۹.</ref> نبود تشکیلات مناسب و نبود اهداف مشترک.<ref>سیاوشی، لیبرال ناسیونالیسم در ایران، ۹۵.</ref><br> | |||
همچنین رویگردانی رهبران و حامیان جبهه ملی، همچون بقایی، مکی و کاشانی که در آغاز سازماندهی حمایت از نهضت مؤثر بودند، ضربه سنگینی بر پیکره جبهه ملی وارد کرد.<ref>شادلو، اطلاعاتی درباره احزاب و جناحهای سیاسی ایران امروز، ۶۱۹..</ref> اعتبار مصدق نزد [[روحانیت]] و مردم را کاهش داد و پیوند وی با جبهه ملی و جامعه را تضعیف کرد.<ref>باوریان، تعامل جبهه ملی با جنبش اسلامی ایران، ۵۶؛ هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، ۱/۱۱۱.</ref> و زمینهساز اجرای [[کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲]] گردید.<ref>شادلو، اطلاعاتی درباره احزاب و جناحهای سیاسی ایران امروز، ۶۱۹.</ref> در نهایت با پیروزی کودتاگران و تسلیم مصدق، دوران ۲۸ ماهه نخستوزیری وی به پایان رسید و پرونده نخستین جبهه ملی نیز بسته شد<ref>صمدیپور، جبهه ملی ایران، ۷۸ و ۸۱.</ref> و شایگان، فاطمی، [[کاظم حسیبی]]، [[احمد رضوی]]، [[احمد زیرکزاده]]، [[داریوش فروهر]] و دیگران که تا پایان با مصدق بودند، بازداشت یا [[تبعید]] شدند<ref>آبراهامیان، کودتای ۲۸ مرداد، ۲۷۱؛ صمدیپور، جبهه ملی ایران، ۸۶ـ۸۸.</ref> و فاطمی نیز به دلیل مواضع ضد سلطنتی و ایستادگی بر عقیدهاش در [[دادگاه نظامی]] محکوم به [[اعدام]] شد.<ref>سیاوشی، لیبرال ناسیونالیسم در ایران، ۸۱ـ۸۲.</ref> مصدق در پاییز ۱۳۳۲ محاکمه و به سه سال [[حبس]] محکوم و پس از گذراندن دوران محکومیت به احمدآباد [[کرج]] تبعید شد.<ref>صمدیپور، جبهه ملی ایران، ۸۲.</ref> | |||
==جبهه ملی دوم== | ==جبهه ملی دوم== | ||
با تغییرات سیاسی و ملایمشدن فضای کشور در سال ۱۳۳۹ رهبران سیاسی از فرصت پیشآمده استفاده کردند<ref>زیباکلام، مقدمهای بر انقلاب اسلامی، ۲۴۴.</ref> و عدهای از همکاران مصدق ازجمله نیروهای وابسته به جبهه ملی<ref>نجاتی، تاریخ سیاسی بیست و پنجساله ایران، ۱/۱۴۵.</ref> همچون [[غلامحسین صدیقی]]، [[باقر کاظمی]]، مهدی بازرگان، داریوش فروهر، [[سیدمحمدعلی کشاورز صدر]]، [[شاپور بختیار]]، [[محمدعلی خنجی]]، [[مسعود حجازی]]، [[یدالله سحابی]]، [[سیدمحمود طالقانی]]<ref>کاتوزیان، مصدق و مبارزه برای قدرت در ایران، ۲۶۸ و ۲۷۹..</ref> [[سیدرضا زنجانی]] و [[سیدضیاءالدین حاجسیدجوادی]]<ref>باوریان، تعامل جبهه ملی با جنبش اسلامی ایران، ۷۵.</ref> پس از برگزاری جلساتی، در ۲۳ تیر ۱۳۳۹ تجدید فعالیت جبهه ملی را اعلام کردند.<ref>نجاتی، تاریخ سیاسی بیست و پنجساله ایران، ۱/۱۴۵ـ۱۴۶.</ref> هرچند مصدق رهبر مورد علاقه ملیها بود، اما به دلیل مراقبت [[نیروهای امنیتی]] نمیتوانست رابطه مستقیم با اعضا داشته باشد؛<ref>منصوری، تاریخ قیام پانزده خرداد به روایت اسناد، ۲/۳۸۲.</ref> به همین دلیل رهبری جبهه ملی تا سال ۱۳۴۲ به دست سه نیروی نهچندان مطرح، بختیار، خنجی و حجازی افتاد.<ref>کاتوزیان، مصدق و مبارزه برای قدرت در ایران، ۲۷۸ـ۲۷۹.</ref> | با تغییرات سیاسی و ملایمشدن فضای کشور در سال ۱۳۳۹ رهبران سیاسی از فرصت پیشآمده استفاده کردند<ref>زیباکلام، مقدمهای بر انقلاب اسلامی، ۲۴۴.</ref> و عدهای از همکاران مصدق ازجمله نیروهای وابسته به جبهه ملی<ref>نجاتی، تاریخ سیاسی بیست و پنجساله ایران، ۱/۱۴۵.</ref> همچون [[غلامحسین صدیقی]]، [[باقر کاظمی]]، مهدی بازرگان، داریوش فروهر، [[سیدمحمدعلی کشاورز صدر]]، [[شاپور بختیار]]، [[محمدعلی خنجی]]، [[مسعود حجازی]]، [[یدالله سحابی]]، [[سیدمحمود طالقانی]]<ref>کاتوزیان، مصدق و مبارزه برای قدرت در ایران، ۲۶۸ و ۲۷۹..</ref> [[سیدرضا زنجانی]] و [[سیدضیاءالدین حاجسیدجوادی]]<ref>باوریان، تعامل جبهه ملی با جنبش اسلامی ایران، ۷۵.</ref> پس از برگزاری جلساتی، در ۲۳ تیر ۱۳۳۹ تجدید فعالیت جبهه ملی را اعلام کردند.<ref>نجاتی، تاریخ سیاسی بیست و پنجساله ایران، ۱/۱۴۵ـ۱۴۶.</ref> هرچند مصدق رهبر مورد علاقه ملیها بود، اما به دلیل مراقبت [[نیروهای امنیتی]] نمیتوانست رابطه مستقیم با اعضا داشته باشد؛<ref>منصوری، تاریخ قیام پانزده خرداد به روایت اسناد، ۲/۳۸۲.</ref> به همین دلیل رهبری جبهه ملی تا سال ۱۳۴۲ به دست سه نیروی نهچندان مطرح، بختیار، خنجی و حجازی افتاد.<ref>کاتوزیان، مصدق و مبارزه برای قدرت در ایران، ۲۷۸ـ۲۷۹.</ref> |