۲۱٬۲۸۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(ابرابزار) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''شفاعت'''، وساطت برای کسی در جلب خیر اخروی. | '''شفاعت'''، وساطت برای کسی در جلب خیر اخروی. | ||
== معنی == | |||
شفاعت از ریشه «شَفع» به معنای جفت است، در برابر «وتر» که به معنای تک و تنهاست<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ۸/۱۸۳، فیروزآبادی، القاموس المحیط، ۳/۵۹؛ زبیدی، تاج العروس، ۱۱/۲۴۶.</ref> و شفاعت، طلب برای دیگری<ref>فراهیدی، العین، ۱/۲۶۰–۲۶۱.</ref> از شفیع در حاجتی است.<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ۸/۱۸۴.</ref> | |||
[[امامخمینی]] نیز شفاعت را از واژه شَفع به معنای دوتاشدن میداند.<ref>امامخمینی، تقریرات، ۳/۲۶۸.</ref> در اصطلاح کلامی، شفاعت طلب [[مغفرت]] و رفع [[عقاب]] از طرف شفیع برای گناهکار است.<ref>طوسی، الاقتصاد، ۲۰۶؛ حلی، کشف المراد، ۴۱۶؛ جرجانی، التعریفات، ۵۶.</ref> عدهای از [[اهل سنت]] آن را طلب زیادت منافع<ref>عبیدلی، اشراق اللاهوت، ۴۲۳.</ref> و ترفیع درجه میدانند، نه زوال گناهان.<ref>قاضیعبدالجبار، شرح الاصول الخمسه، ۴۶۳–۴۶۷.</ref> امامخمینی شفاعت را در اصطلاح، طلب مغفرت و [[هدایت]] میداند.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۳۷۹؛ امامخمینی، چهل حدیث، ۱۵۰.</ref> | |||
در [[ | == پیشینه == | ||
شفاعت یکی از مسائل مهم کلامی است که در بحث از [[معاد]] مطرح میشود. در [[ادیان غیر الهی]]، مانند بودایی و برهمایی نیز از آن سخن به میان آمدهاست.<ref>هینلز، راهنمای ادیان زنده، ۱/۵۰۷–۵۰۸ و ۷۵۰؛ کاردان، شفاعت، ۴.</ref> در برخی کتابهای آسمانی و ادیان الهی پیشین نیز به این مسئله توجه کردهاند؛ همانند شفاعت ملائکه و وساطت [[حضرت ابراهیم(ع)]] در رفع هلاک و عذاب از بعضی اقوام پیشین.<ref>کتاب مقدس، سفر ایوب (ع)، ب۳۳، ۲۳.</ref> | |||
در مسیحیت به شفاعت [[حضرت عیسی(ع)]]<ref>هینلز، راهنمای ادیان زنده، ۱/۲۴۰–۲۴۱.</ref> و [[مریم مقدس(ع)]] اشاره شدهاست<ref>هینلز، راهنمای ادیان زنده، ۱/۱۸۰–۱۸۱.</ref> و کلیساها نیز به عنوان یک قدرت معنوی در کسب سعادت و رستگاری اخروی و بخشش گناهان مورد توجه قرار گرفتند.<ref>هینلز، راهنمای ادیان زنده، ۱/۱۸۰–۱۸۱.</ref> این موضوع در میان مشرکان پیش از [[بعثت رسول خدا(ص)]]، به عنوان یک موضوع پذیرفتهشده مطرح بودهاست. [[قرآن کریم]] نیز به عقاید خرافی و انحرافی آنها دربارهٔ شفاعت اشاره کردهاست که بتها را برای [[قرب|تقرب]] در نزد خداوند، شفیع خود قرار میدادند.<ref>یونس (ع)، ۱۸؛ زمر، ۴۳.</ref> | |||
در [[اسلام]]، شفاعت ریشه در [[آیات قرآنی]] دارد و قرآن از شفاعت شافعان در [[روز قیامت]] خبر دادهاست.<ref>انبیاء (ع)، ۲۸؛ نجم ۲۶؛ بقره، ۲۵۵.</ref> در روایات متعددی نیز به چگونگی شفاعت و شفاعتکنندگان در روز قیامت اشاره شده و در کتب روایی، ابوابی به آن اختصاص یافتهاست.<ref>برقی، المحاسن، ۱/۱۸۴–۱۸۵؛ مجلسی، بحار الانوار، ۸/۲۹–۶۴.</ref> | |||
موضوع شفاعت از جایگاه مهمی در میان متکلمان و فرقههای اسلامی برخوردار است و عمده بحث از شفاعت در [[مغفرت]] از گناهان است که چگونه شخص گنهکار با ارتکاب [[گناه]] وارد دوزخ نمیشود. اگرچه در پذیرش اصل شفاعت در اسلام ادعای [[اجماع]] شدهاست<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۳/۴۹۹؛ حلی، کشف المراد، ۴۱۶؛ تفتازانی، شرح العقائد النسفیه، ۷۵–۷۶.</ref>؛ اما تفسیر و محدوده آن مورد اختلاف است و در میان اهل سنت [[ابنتیمیه]] و [[محمدبنعبدالوهاب]] منکر جواز طلب شفاعت از پیامبر (ص) و اولیا (ع) شدهاند.<ref>ابنتیمیه، مجموعة الرسائل، ۱/۲۲.</ref> همچنین [[فرقه خوارج]] هیچگونه وساطتی را قبول ندارند<ref>بغدادی، اصول الایمان، ۱۹۵.</ref> و مرجئه شفاعت را تنها برای فاسقان از اهل [[نماز]] میدانند.<ref>← قاضیعبدالجبّار، شرح الاصول الخمسه، ۴۶۵.</ref> اشاعره و کرّامیه، شفاعت را برای گناهکاران میپذیرند و معتزله معتقدند شفاعت تنها برای کسانی است که شایسته پاداش در [[آخرت]] باشند.<ref>← قاضیعبدالجبّار، شرح الاصول الخمسه، ۴۶۵–۴۶۶؛ جرجانی، شرح المواقف، ۸/۳۱۲.</ref> | |||
اعتقاد به شفاعت پیامبر (ص) و ائمه (ع) در نزد [[شیعه]] سبب شدهاست انتقادها و شبهات مخالفان مطرح شود و شفاعت منشأ ارتکاب گناهان تلقی شود.<ref>← مطهری، مجموعه آثار، ۱/۲۴۴.</ref> امامخمینی نیز حقیقت شفاعت را در آثار مختلف خویش بررسی و تحلیل کرده و با بیان عوامل و موانع شفاعت، به برداشتهای نادرست در این مسئله پاسخ روشنی دادهاست.<ref>امامخمینی، تقریرات، ۳/۲۶۸؛ امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۲۳؛ امامخمینی، کشف اسرار، ۷۷–۸۰.</ref> | |||
امامخمینی نظر کسانی که شفاعت و عقوبت را امری اعتباری میدانند ـ بدین معنا که خداوند بر این اساس از گناهکار میگذرد یا شفاعت شافعان را میپذیرد ـ نقد میکند و معتقد است عقوبات از امور حقیقی است و از لوازم ذات و ملکات نفس است و این ملکات در [[آخرت]] تجسم مییابند و به صورت آتش و عقوبت ظاهر میشوند و امری را که ذاتی شیء | == حقیقت شفاعت == | ||
==ادله ثبوت شفاعت== | اندیشمندان در تفسیر حقیقت شفاعت دیدگاههای مختلفی به دست دادهاند. بعضی شفاعت را از باب حکومت و غلبه میدانند؛ بدین معنا که شخص شفیع ولایت مولی و [[عبودیت]] عبد را باطل نمیکند، بلکه برای رفع عقاب یا رساندن نفع به شخص گنهگار است. در حقیقت شخص شفیع، عامل مربوط به مورد شفاعت و مؤثر در رفع عقاب را بر عامل عقاب حکومت و غلبه میدهد و با این عمل، گنهکار را از حکم عقاب خارج میسازد و مشمول حکم دیگری میکند<ref>طباطبایی، المیزان، ۱/۱۵۹–۱۶۰.</ref> و بعضی دیگر شفاعت را صورت و مظهر [[هدایت]] به سوی [[خداوند]] میدانند.<ref>سبزواری، شرح الاسماء الحسنی، ۶۲۵.</ref> | ||
مهمترین ادلهای که اندیشمندان اسلامی در ثبوت شفاعت به آن تمسک کردهاند، آیات و روایاتی چند است <ref>طوسی، الاقتصاد، | |||
امامخمینی دربارهٔ حقیقت شفاعت نکته جدیدی نشان دادهاست. ایشان حقیقت شفاعت را همان ملحقشدن نور ولایت الهی به نور بنده مؤمن میداند و تا زمانی که انسان از خود نوری نداشته باشد، به نور ولایت ملحق نمیشود و شفاعت شامل او نخواهد شد.<ref>امامخمینی، تقریرات، ۳/۲۶۸–۲۷۰.</ref> ایشان شفاعت شافعان در این عالم را ظهور هدایت آنها معرفی میکند که در عالم آخرت به صورت شفاعت ظهور مییابد و هر قدر افراد از هدایت رسول خدا (ص) و دیگر شافعان در این عالم استفاده کنند، به همان میزان از شفاعت آنان در آن عالم بهرهمند خواهند بود.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۱۵۰–۱۵۱.</ref> | |||
به اعتقاد امامخمینی، یکی از مقدمات رسیدن به شفاعت، محبت اولیای الهی است که سبب نزدیکی و قرب به آنهاست و این خود موجب خارجشدن از ظلمتهای جهل به انوار هدایت و [[علم]] است؛ زیرا شفاعت شافعان بدون تناسب و نزدیکی باطنی صورت نمیگیرد، بلکه در آخرت به صورت شفاعت ظهور مییابد.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۲۳.</ref> ایشان، معصومان (ع) را مقربان درگاه الهی و محرم [[اسرار غیب]] میداند که [[توسل]] و شفاعت آنان موجب [[هدایت]] و رفع شر [[شیطان]] و [[نفس اماره]] میشود و برای انسان سالک در خروج از ظلمات دنیا مؤثر است؛ همچنانکه شفاعت آنان سبب ترمیم و قبول عبادات و مناسک ناقص انسان میشود.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۳۷۹.</ref> | |||
امامخمینی نظر کسانی که شفاعت و عقوبت را امری اعتباری میدانند ـ بدین معنا که خداوند بر این اساس از گناهکار میگذرد یا شفاعت شافعان را میپذیرد ـ نقد میکند و معتقد است عقوبات از امور حقیقی است و از لوازم ذات و ملکات نفس است و این ملکات در [[آخرت]] تجسم مییابند و به صورت آتش و عقوبت ظاهر میشوند و امری را که ذاتی شیء شدهاست، با اعتبار نمیتوان از حقیقت شیء جدا کرد. طبق این بیان، شفاعت مانند امور اعتباری نیست که شخص به مجرد طلب عفو بخشیده شود، بلکه شفاعت ملحقشدن نور شخص به نور ولایت است و وقتی این امر محقق میشود که این همراهی ممکن باشد و گنهکار با موانع و ملکات ظلمانی این امکان را از میان نبرده باشد، بلکه با زدودن حجابها از خود باید سبب آن را مهیا کند و این امر گاهی به سبب ذکر، دعا و عبادات و گاهی با عذابها در [[برزخ]] و [[قیامت]] به دست میآید و موجب میشود نور باطن او طلوع کند و مورد شفاعت قرار گیرد.<ref>امامخمینی، تقریرات، ۳/۲۶۷–۲۷۱.</ref> | |||
== ادله ثبوت شفاعت == | |||
مهمترین ادلهای که اندیشمندان اسلامی در ثبوت شفاعت به آن تمسک کردهاند، آیات و روایاتی چند است.<ref>طوسی، الاقتصاد، ۲۰۶–۲۱۱؛ حلی، کشف المراد، ۴۱۶–۴۱۷؛ آمدی، آبکار الافکار فی اصول الدین، ۴/۳۶۵؛ فیض کاشانی، علم الیقین فی اصول الدین، ۲/۱۱۸۹.</ref> در [[قرآن]] از شفاعت [[حضرت یعقوب(ع)]] در مورد [[برادران یوسف]] سخن به میان آمدهاست و آنان او را واسطه آمرزش گناه خود در درگاه الهی قرار دادهاند.<ref>یوسف (ع)، ۹۷؛ ← کاشانی، تفسیر منهج الصادقین، ۵/۷۶–۷۷؛ بلاغی، آلاء الرحمن، ۱/۶۰–۶۱.</ref> | |||
آیات مربوط به شفاعت به چند دسته تقسیم میشوند: | آیات مربوط به شفاعت به چند دسته تقسیم میشوند: | ||
# آیاتی که شفاعت را به صورت مطلق نفی میکند <ref>بقره، ۴۸ و ۲۵۴.</ref>؛ | # آیاتی که شفاعت را به صورت مطلق نفی میکند<ref>بقره، ۴۸ و ۲۵۴.</ref>؛ | ||
# آیاتی که شفاعت را برای [[کافران]] نفی میکند <ref>مدثر، | # آیاتی که شفاعت را برای [[کافران]] نفی میکند<ref>مدثر، ۴۶–۴۸.</ref>؛ | ||
# آیاتی که صلاحیت شفاعت بتها را نفی میکند <ref>انعام، ۹۴؛ یونس(ع)، ۱۸؛ روم، ۱۳؛ زمر، ۴۳؛ یس، ۲۳.</ref>؛ | # آیاتی که صلاحیت شفاعت بتها را نفی میکند<ref>انعام، ۹۴؛ یونس (ع)، ۱۸؛ روم، ۱۳؛ زمر، ۴۳؛ یس، ۲۳.</ref>؛ | ||
# آیاتی که شفاعت را مختص خداوند میداند <ref>انعام، ۵۱ و ۷۰؛ سجده، ۴؛ زمر، ۴۴.</ref>؛ | # آیاتی که شفاعت را مختص خداوند میداند<ref>انعام، ۵۱ و ۷۰؛ سجده، ۴؛ زمر، ۴۴.</ref>؛ | ||
# آیاتی که شفاعت شفیعان را منوط به اذن و اجازه خداوند میکند که بدون اذن او هیچگاه شفاعت شافعان اثری نخواهد داشت <ref>بقره، ۲۵۵؛ یونس(ع)، ۳؛ مریم(ع)، ۸۷؛ طه، ۱۰۹؛ سبأ، ۲۳.</ref>؛ | # آیاتی که شفاعت شفیعان را منوط به اذن و اجازه خداوند میکند که بدون اذن او هیچگاه شفاعت شافعان اثری نخواهد داشت<ref>بقره، ۲۵۵؛ یونس (ع)، ۳؛ مریم (ع)، ۸۷؛ طه، ۱۰۹؛ سبأ، ۲۳.</ref>؛ | ||
# آیاتی که شفاعت را اثبات میکند و از وجود شافعانی خبر میدهد <ref>انبیاء(ع)، | # آیاتی که شفاعت را اثبات میکند و از وجود شافعانی خبر میدهد.<ref>انبیاء (ع)، ۲۶–۲۸؛ نجم، ۲۶.</ref> | ||
در روایات فراوانی نیز از شفاعت [[امامان معصوم(ع)]] سخن به میان | در روایات فراوانی نیز از شفاعت [[امامان معصوم(ع)]] سخن به میان آمدهاست.<ref>برقی، المحاسن، ۱/۱۸۴؛ مجلسی، بحار الانوار، ۸/۳۴–۵۰.</ref> | ||
اندیشمندان اسلامی اصل مسئله شفاعت را پذیرفتهاند، گرچه در خصوصیات آن اختلاف دارند <ref>خواجهنصیر، تجرید الاعتقاد، ۳۰۵؛ قاضیعبدالجبار، شرح الاصول الخمسه، ۴۶۳؛ فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۳/۴۹۹.</ref> و آیاتی را که شفاعت را نفی میکند، مختص کفار <ref>طوسی، التبیان، ۱/۲۱۴.</ref> یا مربوط به [[گناهان کبیره]] <ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۵/۱۵۷.</ref> شمردهاند. | اندیشمندان اسلامی اصل مسئله شفاعت را پذیرفتهاند، گرچه در خصوصیات آن اختلاف دارند<ref>خواجهنصیر، تجرید الاعتقاد، ۳۰۵؛ قاضیعبدالجبار، شرح الاصول الخمسه، ۴۶۳؛ فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۳/۴۹۹.</ref> و آیاتی را که شفاعت را نفی میکند، مختص کفار<ref>طوسی، التبیان، ۱/۲۱۴.</ref> یا مربوط به [[گناهان کبیره]]<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۵/۱۵۷.</ref> شمردهاند. | ||
امامخمینی نیز برخی [[آیات قرآن]]، مانند «مَنْ ذَا الَّذِی یشْفَعُ عِنْدَهُ إِلا بِإِذْنِهِ؛ کیست آنکه شفاعت کند نزد خداوند، مگر اینکه با اذن او باشد؟» <ref>بقره، ۲۵۵.</ref> و «وَ لا یشْفَعُونَ إِلا لِمَنِ ارْتَضَی؛ شفاعت نمیکنند مگر برای کسانی که خداوند راضی باشد» <ref>انبیاء(ع)، ۲۸.</ref> را دلیل جواز شفاعت دانسته، آنها را روشنگر مطلب میشمارد <ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۷۹.</ref> | امامخمینی نیز برخی [[آیات قرآن]]، مانند «مَنْ ذَا الَّذِی یشْفَعُ عِنْدَهُ إِلا بِإِذْنِهِ؛ کیست آنکه شفاعت کند نزد خداوند، مگر اینکه با اذن او باشد؟»<ref>بقره، ۲۵۵.</ref> و «وَ لا یشْفَعُونَ إِلا لِمَنِ ارْتَضَی؛ شفاعت نمیکنند مگر برای کسانی که خداوند راضی باشد»<ref>انبیاء (ع)، ۲۸.</ref> را دلیل جواز شفاعت دانسته، آنها را روشنگر مطلب میشمارد.<ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۷۹.</ref> | ||
== شفاعتکنندگان == | |||
[[قرآن کریم]] از شفاعت خداوند،<ref>زمر، ۴۳.</ref> رسولان خود (ع)<ref>اسراء، ۷۹.</ref> و [[ملائکه]]<ref>نجم، ۲۶.</ref> یاد کردهاست. در روایات نیز از شفاعت اولیای الهی (ع) در [[قیامت]]<ref>برقی، المحاسن، ۱/۱۸۴؛ مجلسی، بحار الانوار، ۸/۴۱–۴۳.</ref> و شفاعت قرآن<ref>کلینی، الکافی، ۲/۵۹۹؛ مجلسی، بحار الانوار، ۹/۸۸.</ref> و [[شهدا]]<ref>برقی، المحاسن، ۱/۶۲؛ صدوق، الخصال، ۱/۱۵۶؛</ref> سخن به میان آمدهاست. اندیشمندان اسلامی بر اینکه [[رسول خدا(ص)]] از شافعان است، [[اجماع]] دارند<ref>قمی، تفسیر القمی، ۲/۲۰۲؛ مفید، اوائل المقالات فی المذاهب و المختارات، ۴۷؛ جرجانی، شرح المواقف، ۸/۳۱۲–۳۱۳؛ فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۳/۴۹۹.</ref> و اختلاف آنان در طلب از پیامبر (ع) و اولیاست که بعضی، مانند [[ابنتیمیّه]] آن را جایز نمیدانند.<ref>ابنتیمیه، الفتاوی الکبری، ۳/۴۴–۴۹؛ ← سبحانی، الالهیات علی هدی الکتاب و السنة و العقل، ۴/۳۵۷.</ref> امامخمینی، مانند دیگر [[علمای شیعه]]<ref>طباطبایی، الرسائل التوحیدیه، ۲۸۴.</ref> شفاعت را برای خداوند، انبیا (ع)، اولیا (ع) و قرآن ثابت میداند.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۳۳۹ و ۴۹۸؛ امامخمینی، جهاد اکبر، ۳۰.</ref> | |||
امامخمینی | == زمان شفاعت == | ||
در روایات، به شفاعت در قیامت اشاره شدهاست.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۸/۴۴.</ref> امامخمینی مانند برخی اندیشمندان اسلامی،<ref>سبزواری، شرح الاسماء الحسنی، ۱۱۷–۱۱۸؛ امین، کشف الارتیاب، ۲۱۱.</ref> زمان شفاعت را منحصر در روز قیامت نمیداند و معتقد به شفاعت در زمانهای مختلفی، همچون [[سکرات مرگ]]، [[قبر]]، قیامت، مواقف قیامت یا حتی پس از ورود شخص به [[جهنم]] و ماندن در عذاب است. به اعتقاد ایشان افراد در صورتی که با ملکات فاسده و خصلتهای ناپسند خود به آن عالم منتقل شده باشند، اگر نور فطرت آنها باقی مانده باشد، سختیها و فشارهای جانکندن و قبر موجب میشود کدورتهای نفسانی از فطرت زایل شود و در قیامت، به عنایت شافعان، به [[سعادت و شقاوت|سعادت]] برسند.<ref>امامخمینی، تقریرات، ۳/۲۷۱؛ امامخمینی، حدیث جنود، ۱۵۸–۱۶۱.</ref> | |||
== چگونگی تأثیر == | |||
چگونگی تأثیر شفاعت بر اساس تعاریف شفاعت مختلف است. بیشتر اندیشمندان اسلامی بر این عقیدهاند که اثر شفاعت زدودن گناهان و اسقاط عقاب از گنهکار است.<ref>طوسی، الاقتصاد، ۲۰۶؛ حلی، کشف المراد، ۴۱۶–۴۱۷؛ تفتازانی، شرح المقاصد، ۵/۱۵۷.</ref> برخی معتقدند شفاعت اثری در زدودن آثار گناهان ندارد و تنها در پیشرفت و تکامل معنوی افراد مؤثر است و عدهای معتقدند اثر شفاعت سقوط مجازات و اثر گناهان است.<ref>← حلی، کشف المراد، ۴۱۶؛ قاضیعبدالجبار، شرح الاصول الخمسه، ۴۶۳–۴۶۵.</ref> علمای امامیه معتقدند با شفاعت، عقاب از گنهکاران برداشته میشود<ref>طوسی، التبیان، ۹/۴۳۰؛ سید مرتضی، رسائل، ۱/۱۵۰.</ref> و بعضی در این زمینه ادعای اجماع کردهاند.<ref>مفید، اوائل المقالات فی المذاهب و المختارات، ۴۷.</ref> | |||
امامخمینی | امامخمینی بر این باور است که شفاعت سبب خروج گنهکاران و اشقیا از عذاب است و افرادی که از نور [[توحید]] برخوردار باشند، از شفاعت اولیا (ع) برخوردار میشوند و اگر دست آنان از شفاعت اولیا (ع) کوتاه شد، نور [[فطرت]] توحید ظهور مییابد و با نور شافع همراه میشود و سبب لطف و عنایت حقتعالی به آنها خواهد شد.<ref>امامخمینی، تقریرات، ۳/۶۰۸.</ref> | ||
امامخمینی بر این اعتقاد است که بهرهمندی شخص از فیض عظیم شفاعت سبب حفظ نور [[ایمان]]، [[هدایت]]، [[رشد]] و ایجاد رابطه قوی معنوی با اولیا(ع) میشود <ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۲۶، ۱۵۰ و ۴۱۹.</ref> | == شرایط و موانع == | ||
==شبهات | برخی [[آیات قرآن کریم]]<ref>بقره، ۲۵۵؛ طه، ۱۰۹؛ یونس (ع)، ۳؛ نجم، ۲۶.</ref> شفاعت را منوط به اذن الهی کردهاست. روایات نیز افزون بر اذن الهی، وجود ایمان و عدالت و داشتن زمینههای لازم برای رسیدن به شفاعت شافعان را در شفاعتشونده لازم شمردهاست.<ref>کلینی، الکافی، ۶/۴۰۰؛ صدوق، الخصال، ۶۳؛ صدوق، ثواب الاعمال، ۲۰۷.</ref> | ||
شبهههای گوناگونی | یکی از لوازم شفاعت از نگاه امامخمینی رابطه معنوی شفیع و شفاعتشونده است و این رابطه باید به گونهای باشد که فرد، استعداد نائلشدن به شفاعت را داشته باشد و اگر این استعداد در این دنیا حاصل نشود، شاید در عالم برزخ، پس از مراحل گوناگون و بلکه عذابهای برزخی، شایستگی شفاعت در او پیدا شود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/ ۲۲۲–۲۲۳.</ref> ایشان با توجه و استناد به برخی آیات<ref>بقره، ۲۵۵؛ انبیا، ۲۸.</ref> شفاعت را امری ثابت و مسلم میداند و در عین حال این آیات را مایه آرامش نمیداند؛ زیرا روشن نیست چه گروه و افرادی و در چه شرایط و زمانی از شفاعت بهرهمند میشوند؛ به همین دلیل شفاعت نباید انسان را مغرور و جری کند بلکه باید او را امیدوار سازد؛ امیدی که او را به سمت [[اطاعت]]، [[هدایت]] کند؛ نه به سوی [[گناه]].<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۲۳.</ref> | ||
==پانویس== | |||
امامخمینی بر اساس مبنای خود در شفاعت معتقد است یکی از شرایط مهم شفاعتشوندگان، باقیماندن نور [[ایمان]]، [[توحید]] و [[ولایت]] است<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۳۷۴.</ref>؛ زیرا نور ایمانِ بنده مؤمن است که با نور ولایت ولی همراه میشود و موجب شفاعت او میگردد. از این جهت افرادی که از نور توحید و ولایت بیبهرهاند، ممکن نیست به شفاعت نایل شوند. اهل معاصی هم که کدورت گناهان آنها را فراگرفته باشد، ممکن است پس از تحمل عقوبتها در مدت زیاد و برطرفشدن حجابها از فطرت خود، به شفاعت برسند<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۳۷۴؛ امامخمینی، تقریرات، ۳/۲۶۷–۲۷۱.</ref>؛ بنابراین نور ایمان از شرایطی است که باید در وجود شفاعتشونده باشد.<ref>امامخمینی، تقریرات، ۳/۲۶۸.</ref> | |||
به نظر امامخمینی، اگر دست انسان از شفاعت شافعان دیگر کوتاه شد، نور فطرت توحید با نور شافع اکبر ([[خداوند]]) همراه و موجب نجات او میشود<ref>امامخمینی، تقریرات، ۳/۶۰۷–۶۰۸.</ref>؛ اما اگر فطرت توحیدی شخص نیز از میان برود و جای آن شرک و کفر جایگزین شود، دیگر شفاعتی نصیب او نمیشود<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۳۹.</ref> و در صورتی که فرد از ولایت حق خارج شود<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۱۰۹.</ref> و مورد غضب حقتعالی قرار گیرد، مشمول شفاعت شافعان نخواهد شد<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۴۷۹.</ref>؛ البته در شمول شفاعت ممکن است بعضی موانع، انسان را از دریافت فیض شفاعت محروم کند. در برخی [[روایات]]، نافرمانی از اولیای الهی (ع)، بهویژه [[اهل بیت(ع)]] و دشمنی با ایشان و سبکشمردن نماز سبب محرومیت از شفاعت شمرده شدهاست.<ref>صدوق، ثواب الاعمال، ۲۰۷ و ۲۱۱؛ صدوق، الخصال، ۶۳.</ref> | |||
امامخمینی با استناد به این روایات، بر نقش [[سبکشمردن نماز]] در محرومشدن از شفاعت تأکید کردهاست.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۴۲۷–۴۲۸.</ref> ایشان ریشه محرومشدن از شفاعت را شکست جنود رحمانی [[نفس]] از جنود شیطانی و جانشینشدن جنود شیطانی به جای جنود رحمانی و همچنین مغضوب حق واقعشدن میداند که در این صورت شخص به هلاکت دایم میافتد و از فیض شفاعت شافعان، بهویژه شفاعت [[رسول اکرم(ص)]] محروم خواهد شد.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۱۲–۱۳ و ۲۶.</ref> به باور ایشان، کسی که امید به شفاعت دارد، باید در این عالم با سعی و کوشش، رابطه خود را با شافعان حفظ کند؛ زیرا اگر بار گناهان او سنگین باشد، ممکن است مشمول شفاعت نشود.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۳۶.</ref> ایشان بیدارشدن از خواب غفلت و پاکسازی روحی از رذایل مختلف و تناسب پیداکردن با اولیای الهی (ع) را از اسبابی میداند که شخص بدین وسیله مشمول شفاعت شافعان خویش قرار میگیرد.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۳۷۴.</ref> | |||
== آثار شفاعت == | |||
شفاعت دارای آثار تربیتی مهمی برای بندگان گنهکار و غیر گنهکار است؛ زیرا از سویی در شخص گنهکار امید میآفریند و با روح نومیدی مبارزه میکند، نه اینکه اعتقاد به شفاعت موجب ازدیاد [[گناه]] شود؛ از این جهت که به هر حال مورد شفاعت قرار میگیرند؛ زیرا شفاعتشونده باید شرایطی داشته باشد؛ اما شفاعت این امید را به او میدهد که در صورت لغزشها، امید خود را از دست ندهد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱/۱۶۵–۱۶۶؛ سبحانی، الالهیات علی هدی الکتاب و السنة و العقل، ۲/۲۳۸.</ref> از سوی دیگر، دربارهٔ افراد غیر گنهکار، باعث ایجاد رابطه معنوی فرد با اولیای الهی (ع) خواهد شد و همین باعث میشود شخص در مسیر صلاح و سداد قرار بگیرد.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱/۲۵۰.</ref> | |||
امامخمینی بر این اعتقاد است که بهرهمندی شخص از فیض عظیم شفاعت سبب حفظ نور [[ایمان]]، [[هدایت]]، [[رشد]] و ایجاد رابطه قوی معنوی با اولیا (ع) میشود.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۲۶، ۱۵۰ و ۴۱۹.</ref> به باور ایشان، کسی که امید به شفاعت الهی دارد، نباید مغرور شود، بلکه باید این امر او را به سوی [[اطاعت الهی]] بکشاند.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۲۲۳.</ref> همچنین ایشان معتقد است تأثیر شفاعت گاهی در رسیدن به مقامات و درجات معنوی است که ممکن است سالک به تبعیت از پیامبر (ص) به فتح مطلق که آیه «إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ»<ref>فتح، ۱.</ref> اشاره به آن است، دست یابد که همان تجلیات ذاتی احدی و فنای جمیع رسوم خلقی و امری است.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۳۴۲.</ref> ایشان از دیگر آثار شفاعت را دوری از [[نفس اماره]] و [[وسوسه شیطان]] و قبول [[عبادات]] میداند که شخص با [[توسل]] به مقربان الهی، آنها را واسطه قرار میدهد تا خداوند قصور او را ترمیم کند.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۳۷۹.</ref> | |||
== شبهات دربارهٔ شفاعت == | |||
شبهههای گوناگونی دربارهٔ شفاعت به معنای تفضل و [[مغفرت]] مطرح شدهاست. برخی از این شبههها در اصل شفاعت و برخی نیز با پذیرش اصل شفاعت، دربارهٔ چگونگی و محدوده آن است.<ref>حلی، کشف المراد، ۴۱۷.</ref> امامخمینی اشکال دراینباره را به سبب عدم درک درست از معنای شفاعت و حقیقت آن میداند.<ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۷۷–۸۰.</ref> ایشان به برخی از این شبهات اشاره میکند و ریشه طرح برخی شبهات را از [[وهابیت]] میداند که مربوط به شفاعتجستن از مردگان است که به پیروی از آنان، بعضی از نویسندگان مصری، مانند [[طنطاوی]]، به اسم خود، آن را مطرح کردند و سپس فردی بهنام شریعت سنگلجی این شبهات را به ایران منتقل کرد.<ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۷۷.</ref> ایشان این سخن را که شفاعت، دخالتدادن غیر در شئون خداوند است، رد میکند و معتقد است شفاعت در حقیقت [[دعا]] و درخواست [[پیامبر(ص)]] و [[امام(ع)]] از خداوند است که گناه بندهای را ببخشد و خداوند این اذن را به آنان دادهاست.<ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۷۸.</ref> همچنین ایشان این شبهه را که شفاعت منافی با اراده ازلی خداوند است و لازمه آن برگشتن خدا از تصمیم خویش است، نمیپذیرد و مانند حکما<ref>طباطبایی، المیزان، ۱/۱۶۴–۱۶۵.</ref> قائل است که خود شفاعت نیز مشمول اراده ازلی خداوند است؛ بنابراین اراده خداوند با شفاعت شافعان تغییری پیدا نمیکند.<ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۷۸–۷۹.</ref> | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} | ||
==منابع== | |||
== منابع == | |||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* قرآن کریم. | * قرآن کریم. | ||
* آمدی، سیفالدین، | * آمدی، سیفالدین، آبکار الافکار فی اصول الدین، تحقیق احمد محمد مهدی، قاهره، دارالکتب، ۱۴۲۳ق. | ||
* ابنتیمیه، احمدبنعبدالحلیم، الفتاوی الکبری، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۰۸ق. | * ابنتیمیه، احمدبنعبدالحلیم، الفتاوی الکبری، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۰۸ق. | ||
* ابنتیمیه، احمدبنعبدالحلیم، مجموعة الرسائل و المسائل، لجنة التراث العربی، بیجا، بیتا. | * ابنتیمیه، احمدبنعبدالحلیم، مجموعة الرسائل و المسائل، لجنة التراث العربی، بیجا، بیتا. | ||
* ابنمنظور، محمدبنمکرم، لسان العرب، تحقیق جمالالدین میردامادی، بیروت، دارالفکر ـ دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق. | * ابنمنظور، محمدبنمکرم، لسان العرب، تحقیق جمالالدین میردامادی، بیروت، دارالفکر ـ دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ شانزدهم، ۱۳۸۸ش. | * امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ شانزدهم، ۱۳۸۸ش. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، تقریرات فلسفه امامخمینی، تقریر سیدعبدالغنی اردبیلی، تهران، مؤسسه | * امامخمینی، سیدروحالله، تقریرات فلسفه امامخمینی، تقریر سیدعبدالغنی اردبیلی، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، جهاد اکبر، تهران، مؤسسه | * امامخمینی، سیدروحالله، جهاد اکبر، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ هجدهم، ۱۳۸۷ش. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه | * امامخمینی، سیدروحالله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه | * امامخمینی، سیدروحالله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۷ش. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه | * امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، کشف اسرار، تهران، محمد، بیتا. | * امامخمینی، سیدروحالله، کشف اسرار، تهران، محمد، بیتا. | ||
* امین، سیدمحسن، کشف الارتیاب فی اتباع محمدبنعبدالوهاب، دارالکتاب الاسلامی، بیتا. | * امین، سیدمحسن، کشف الارتیاب فی اتباع محمدبنعبدالوهاب، دارالکتاب الاسلامی، بیتا. | ||
خط ۱۰۳: | خط ۱۱۵: | ||
* فیض کاشانی، ملامحسن، علم الیقین فی اصول الدین، تحقیق محسن بیدارفر، قم، بیدار، چاپ اول، ۱۴۱۸ق. | * فیض کاشانی، ملامحسن، علم الیقین فی اصول الدین، تحقیق محسن بیدارفر، قم، بیدار، چاپ اول، ۱۴۱۸ق. | ||
* قاضیعبدالجبار همدانی، ابوالحسن و قوامالدین مانکدیم، شرح الاصول الخمسه، تحقیق احمدبنحسین، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۲۲ق. | * قاضیعبدالجبار همدانی، ابوالحسن و قوامالدین مانکدیم، شرح الاصول الخمسه، تحقیق احمدبنحسین، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۲۲ق. | ||
* قمی، | * قمی، علیبنابراهیم، تفسیر القمی، تصحیح سیدطیب موسوی جزایری، قم، دارالکتاب، چاپ سوم، ۱۳۶۳ش. | ||
* کاردان، غلامرضا، شفاعت، قم، در راه حق، ۱۳۵۹ش. | * کاردان، غلامرضا، شفاعت، قم، در راه حق، ۱۳۵۹ش. | ||
* کاشانی، ملافتحالله، تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین، تصحیح میرزاابوالحسن شعرانی، تهران، اسلامیه، بیتا. | * کاشانی، ملافتحالله، تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین، تصحیح میرزاابوالحسن شعرانی، تهران، اسلامیه، بیتا. | ||
* کتاب مقدس، بیجا، | * کتاب مقدس، بیجا، دارالکتاب المقدس، ۱۹۸۰م. | ||
* کلینی، محمدبنیعقوب، الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. | * کلینی، محمدبنیعقوب، الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. | ||
* مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق. | * مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار (ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق. | ||
* مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، تهران، صدرا، چاپ دهم، ۱۳۸۰ش. | * مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، تهران، صدرا، چاپ دهم، ۱۳۸۰ش. | ||
* مفید، محمدبنمحمد، اوائل المقالات فی المذاهب و المختارات، قم، کنگره جهانی شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق. | * مفید، محمدبنمحمد، اوائل المقالات فی المذاهب و المختارات، قم، کنگره جهانی شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق. | ||
* هینلز، جان. ر، راهنمای ادیان زنده، ترجمه عبدالرحیم گواهی، قم، بوستان کتاب، چاپ سوم، ۱۳۷۸ش. | * هینلز، جان. ر، راهنمای ادیان زنده، ترجمه عبدالرحیم گواهی، قم، بوستان کتاب، چاپ سوم، ۱۳۷۸ش. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
==پیوند به بیرون== | |||
* عزتالله مرادی، [https://books.khomeini.ir/books/10006/434/ شفاعت]، دانشنامه امامخمینی، ج۶، | == پیوند به بیرون == | ||
* عزتالله مرادی، [https://books.khomeini.ir/books/10006/434/ شفاعت]، دانشنامه امامخمینی، ج۶، ص۴۳۴–۴۴۰. | |||
[[رده:مقالههای آماده ارزیابی]] | [[رده:مقالههای آماده ارزیابی]] | ||
[[رده:مقالههای جلد ششم دانشنامه]] | [[رده:مقالههای جلد ششم دانشنامه]] |