emailconfirmed
۲٬۵۷۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
امامخمینی که به فراوانی از صدام حسین و اقدامات جنایتکارانه او سخن گفته است، او را فردی دیوانه <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۸۸ ـ ۸۹.</ref>، دارای فکر مغشوش <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۴۳۳.</ref>، کسی که عقل درستی ندارد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۲۴۵ و ۱۳/۲۲۲.</ref>، احمق <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۱۵.</ref>، هذیانگو و عاری از تفکر <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۳۵۴.</ref> و با خصلت جنون قدرت، خیالاتی و اغواشده <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲۸۴ و ۴۰۱.</ref> و دارای خوی و خصلت درندگی و جنایتکاری و آدمکشی <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۳۷۸؛ ۱۷/۸۵ و ۲۰/۳۲۸.</ref> و زنگی مست خوانده که امریکا تیغ به دست او داده است <ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۲۴.</ref>. ایشان که صدام را ابرجنایتکار خوانده <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۰۱ و ۳۷۵.</ref> خاطرنشان کرده که وی علیه ایران بغی کرده <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۲۷۶.</ref> و جنایتهای بیشماری را در عراق و ایران مرتکب شده است <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۶۸ و ۲۵۱.</ref>. ایشان حتی در وصیتنامه خود افتخار کرده که دشمن ایشان صدام عفلقی است؛ کسی که دوست و دشمنْ او را با صفاتی مانند جنایتکار، ناقض حقوق بینالملل و ناقض حقوق بشر میشناسند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۳۹۸.</ref>. | امامخمینی که به فراوانی از صدام حسین و اقدامات جنایتکارانه او سخن گفته است، او را فردی دیوانه <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۸۸ ـ ۸۹.</ref>، دارای فکر مغشوش <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۴۳۳.</ref>، کسی که عقل درستی ندارد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۲۴۵ و ۱۳/۲۲۲.</ref>، احمق <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۱۵.</ref>، هذیانگو و عاری از تفکر <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۳۵۴.</ref> و با خصلت جنون قدرت، خیالاتی و اغواشده <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲۸۴ و ۴۰۱.</ref> و دارای خوی و خصلت درندگی و جنایتکاری و آدمکشی <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۳۷۸؛ ۱۷/۸۵ و ۲۰/۳۲۸.</ref> و زنگی مست خوانده که امریکا تیغ به دست او داده است <ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۲۴.</ref>. ایشان که صدام را ابرجنایتکار خوانده <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۰۱ و ۳۷۵.</ref> خاطرنشان کرده که وی علیه ایران بغی کرده <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۲۷۶.</ref> و جنایتهای بیشماری را در عراق و ایران مرتکب شده است <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۶۸ و ۲۵۱.</ref>. ایشان حتی در وصیتنامه خود افتخار کرده که دشمن ایشان صدام عفلقی است؛ کسی که دوست و دشمنْ او را با صفاتی مانند جنایتکار، ناقض حقوق بینالملل و ناقض حقوق بشر میشناسند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۳۹۸.</ref>. | ||
از سوی دیگر، امامخمینی صدام را خادم سرسپرده امریکا شمرده که به نفع اسرائیل، به تفرقهافکنی میان مسلمانان دست زده و در این راه از هیچ جنایتی فروگذار نمیکرد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۲۰۹ و ۲۲۵.</ref> و خطای مهم صدام را خدمت به امریکا و اسرائیل دانست و به ارتش عراق گفت نباید در راه افکارِ فاسدِ او کشته شوند. ایشان به همه حکومتهای منطقه نصیحت کرد که از پشتیبانی صدام دست بردارند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲۸۶ و ۴۰۴ ـ ۴۰۵.</ref>. ایشان که صدام و اسرائیل را دو فرزند نامشروع امریکا برشمرده <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۳۰۸.</ref>، از صدام با عناوینی چون مزدور امریکا <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۳۹.</ref>، خدمتگزار و سرسپرده امریکا و اسرائیل <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۲۳۳ و ۱۳/۲۰۹.</ref> یاد کرده است که به تحریک امریکا علیه ملت ایران دست به تجاوز زد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۲۲۲ و ۲۴۲.</ref>؛ همچنین او را نوکر چشم و گوشبسته ابرقدرتها <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۵۸.</ref> و عنصری امریکایی خواند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲۳۸ و ۲۰/۳۵۰.</ref> که شخصیت مستقلی نداشت بلکه در پناه کفّاری مانند جیمی کارتر به حیات خودش ادامه میداد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۲۲۶.</ref>. ایشان ملت عراق را آگاه از پیروی صدام حسین و رفقای کافر او از میشل عَفْلَقْ ملحد و نوکر صهیونیسم و امپریالیسم میدانست و تکلیف | از سوی دیگر، امامخمینی صدام را خادم سرسپرده امریکا شمرده که به نفع اسرائیل، به تفرقهافکنی میان مسلمانان دست زده و در این راه از هیچ جنایتی فروگذار نمیکرد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۲۰۹ و ۲۲۵.</ref> و خطای مهم صدام را خدمت به [[امریکا]] و [[اسرائیل]] دانست و به ارتش عراق گفت نباید در راه افکارِ فاسدِ او کشته شوند. ایشان به همه حکومتهای منطقه نصیحت کرد که از پشتیبانی صدام دست بردارند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲۸۶ و ۴۰۴ ـ ۴۰۵.</ref>. ایشان که صدام و اسرائیل را دو فرزند نامشروع امریکا برشمرده <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۳۰۸.</ref>، از صدام با عناوینی چون مزدور امریکا <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۳۹.</ref>، خدمتگزار و سرسپرده امریکا و اسرائیل <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۲۳۳ و ۱۳/۲۰۹.</ref> یاد کرده است که به تحریک امریکا علیه ملت ایران دست به تجاوز زد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۲۲۲ و ۲۴۲.</ref>؛ همچنین او را نوکر چشم و گوشبسته [[ابرقدرتها]] <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۵۸.</ref> و عنصری امریکایی خواند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲۳۸ و ۲۰/۳۵۰.</ref> که شخصیت مستقلی نداشت بلکه در پناه کفّاری مانند [[جیمی کارتر]] به حیات خودش ادامه میداد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۲۲۶.</ref>. ایشان ملت عراق را آگاه از پیروی صدام حسین و رفقای کافر او از میشل عَفْلَقْ ملحد و نوکر [[صهیونیسم]] و [[امپریالیسم]] میدانست و [[تکلیف شرعی]]، الهی و انسانی آنان را این شمرد که در هر محلی هستند به ضدیت و کارشکنی علیه صدام برآیند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۲۳۰ ـ ۲۳۱.</ref>. | ||
امامخمینی طرفداری صدام از ملت عرب را نیز نمایشی بیش ندانسته و تأکید کرده است صدام بهزعم جلب توجه ملتهای عرب، عرببودن را از اسلام بالاتر برشمرده و به اسلام پشت کرده است <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۲۳۵ ـ ۲۳۶.</ref>. صدام زیر پوشش عربیت پنهان شد و رژیم بعث میخواست به زمان جاهلیت برگردد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۲۴۵.</ref>. ایشان حمله نیروهای صدام به خوزستان و کشتار عربها را باعث رسوایی و تکذیب ادعای طرفداری صدام از عربها دانسته و مشکل اصلی صدام را نه پدیده عرب، بلکه مسئله نوکری ابرقدرتها شمرده است <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۴۴۴.</ref>؛ چنانکه وی را منحرف و بیاطلاع از اسلام برشمرد و مصداق عربهایی دانست که در قرآن <ref>توبه، ۹۷.</ref> به کفر و نفاق شدید وصف شدهاند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۳۸.</ref>. ایشان با اشاره به اینکه صدام به دلیل اینکه قرآن عربی است و پیامبر اکرم(ص) عرب بوده است؛ فارسها را مسلمان نمیدانست <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۳۹؛ پارسادوست، نقش عراق، ۱۳۵.</ref>، تأکید کرد چنین اتهامی علیه فارسها، منطق شخص بیاطلاع از اسلام و قرآن است؛ در حالیکه از ضرورت مسلمانان این است که پیامبر اکرم(ص) برای هدایت تمام بشر مبعوث شده است <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۳۸ | امامخمینی طرفداری صدام از ملت عرب را نیز نمایشی بیش ندانسته و تأکید کرده است صدام بهزعم جلب توجه ملتهای عرب، عرببودن را از اسلام بالاتر برشمرده و به اسلام پشت کرده است <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۲۳۵ ـ ۲۳۶.</ref>. صدام زیر پوشش عربیت پنهان شد و رژیم بعث میخواست به [[زمان جاهلیت]] برگردد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۲۴۵.</ref>. ایشان حمله نیروهای صدام به [[خوزستان]] و کشتار عربها را باعث رسوایی و تکذیب ادعای طرفداری صدام از عربها دانسته و مشکل اصلی صدام را نه پدیده عرب، بلکه مسئله نوکری ابرقدرتها شمرده است <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۴۴۴.</ref>؛ چنانکه وی را منحرف و بیاطلاع از اسلام برشمرد و مصداق عربهایی دانست که در [[قرآن]] <ref>توبه، ۹۷.</ref> به [[کفر]] و [[نفاق]] شدید وصف شدهاند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۳۸.</ref>. ایشان با اشاره به اینکه صدام به دلیل اینکه قرآن عربی است و [[پیامبر اکرم(ص)]] عرب بوده است؛ فارسها را مسلمان نمیدانست <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۳۹؛ پارسادوست، نقش عراق، ۱۳۵.</ref>، تأکید کرد چنین اتهامی علیه فارسها، منطق شخص بیاطلاع از اسلام و قرآن است؛ در حالیکه از ضرورت مسلمانان این است که پیامبر اکرم(ص) برای هدایت تمام بشر مبعوث شده است <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۳۸.</ref>. | ||
ایشان جنایتهای صدام را سبب افشای چهره ریاکارانه وی در عمل به ظواهر اسلام دانست و تظاهر او را به نمازخواندن و بهمسجدرفتن، به عملکرد [[محمدرضا پهلوی]] تشبیه کرد و ریاکارانه برشمرد. وی در حالی ادعای مسلمانی میکرد که نیروهای او در یک [[اربعین حسینی]]، زائران [[امامعلی(ع)]] و [[امامحسین(ع)]] را به توپ و تفنگ بستند و جنایت کردند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۲۴۹ ـ ۲۵۰ و ۳۳۸ ـ ۳۴۱؛ معتضد، سقوط دیکتاتور، ۵۲۰ ـ ۵۲۲.</ref>. ایشان ضمن پیشبینی شکست صدام حسین در جنگ، تأکید کرد کسانی که از اصول اسلام و [[قرآن کریم]] منحرف شدهاند و به قتل عام مسلمانان میپردازند، مسلمان نیستند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۵۳۰.</ref>. | |||
سرانجام متحدان ناتو به بهانه اینکه عراق دارای سلاح شیمیایی است، در سال ۱۳۸۲ بهشدت به آن حمله کردند <ref>گالبرایت، پایان عراق، ۹؛ یافی، جمهوری عراق، ۲۰۸؛ تبرائیان، انتفاضه شعبانیه، ۱۰۱ ـ ۱۰۲.</ref> و عراق به دست نیرویهای امریکایی و متحدانش اشغال و صدام مدتی فراری و ناپدید شد تا اینکه نیروهای امریکایی در روز ۲۲ آذر ۱۳۸۲ صدام حسین را در چالهای در تکریت | از سوی دیگر، امامخمینی ضمن اشاره به بیپایهبودن رژیم عراق و گسست آن از حمایت مردمی، صدام را تهی از [[عقل سلیم]] و نظام بعثی را نظامی پوسیده برشمرد و خاطرنشان کرد که صدام و پیروان او ضد اسلاماند و ملت عراق باید خود را از این حکومت ضد اسلامی نجات دهد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۲۴۵.</ref>. ایشان جایگاه صدام در میان ملت عراق را اینگونه ارزیابی کرد که اگر او از میان برده شود، مردم عراق شادی خواهند کرد و ملت عراق هرگز همراه و موافق با او نیست <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۱۴۲ و ۲۲۶.</ref>. ایشان با یادآوری روزهای حضور خود در [[نجف]] تصریح کرده است صدام با آنکه در آن زمان، هنوز رئیس دولت نبود، در میان مردم، به عنوان مخالف اسلام و به جلادی خونخوار معروف بود. اما وقتی رئیسجمهور شد، به اسم اینکه [[ایران]] و ایرانیها، فارس و مجوساند، با تحریک امریکا، از زمین و دریا و هوا به ایران حمله کرد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۴۸۹ ـ ۴۹۰.</ref>. ایشان پایان کار صدام را جز انتحار و [[خودکشی]] ندانست و به وی توصیه کرد، همان طور که [[هیتلر]] پس از آنکه به شکست رسید خود را کشت، او نیز اگر مرد است، خود را بکشد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۱۱۲.</ref>. | ||
سرانجام متحدان [[ناتو]] به بهانه اینکه عراق دارای [[سلاح شیمیایی]] است، در سال ۱۳۸۲ بهشدت به آن حمله کردند <ref>گالبرایت، پایان عراق، ۹؛ یافی، جمهوری عراق، ۲۰۸؛ تبرائیان، انتفاضه شعبانیه، ۱۰۱ ـ ۱۰۲.</ref> و عراق به دست نیرویهای امریکایی و متحدانش اشغال و صدام مدتی فراری و ناپدید شد تا اینکه نیروهای امریکایی در روز ۲۲ آذر ۱۳۸۲ صدام حسین را در چالهای در [[تکریت عراق]]، بازداشت و تصاویر تحقیرآمیزی از وی منتشر کردند <ref>ایرنا، خبرگزاری، پایگاه اطلاعرسانی، ۲۳/۹/۱۳۸۲ش.</ref>. وی پس از ۴۱ جلسه دادگاه، در ۲۷ تیر ۱۳۸۴ محکوم به [[اعدام]] و در دهم دی ۱۳۸۵ این حکم اجرا شد <ref>تبرائیان، انتفاضه شعبانیه، ۱۰۲؛ ایران، روزنامه، ۱۱/۱۰/۱۳۸۵ش، ۱.</ref>. | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} |