۲۱٬۱۶۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(ابرابزار) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''شورای سلطنت'''، هیئت برگزیده [[محمدرضا پهلوی]] برای انجام وظایف وی پس از خروج از کشور و مخالفت قاطع [[امامخمینی]] با آن. | '''شورای سلطنت'''، هیئت برگزیده [[محمدرضا پهلوی]] برای انجام وظایف وی پس از خروج از کشور و مخالفت قاطع [[امامخمینی]] با آن. | ||
در | == پیشینه == | ||
در برخی از کشورها ازجمله [[انگلستان]] شورای سلطنت وجود دارد. تا قرن هجدهم میلادی پادشاه، ملکه یا شورای سلطنت منبع اصلی قدرت اجرایی حکومت در انگلستان بهشمار میآمدند و در صورتی که پادشاه یا ملکه از انجام وظایف خود ناتوان میشدند، شورای سلطنت وظایف او را برعهده میگرفت.<ref>بارز، نظام حکومتی انگلستان، ۱/۷۶ و ۲/۲۵۹.</ref> در [[اردن]] نیز پس از کنارهگیری طلال پادشاه اردن، به علت نرسیدن فرزندش ملکحسین به سن قانونی، برای مدتی شورای سلطنت تشکیل شد<ref>گازیروسکی، سیاست و حکومت در خاورمیانه و شمال آفریقا، ۴۰۵.</ref> {{ببینید|ملکحسین}}. | |||
در قانون اساسی مشروطه در [[ایران]]، شورای سلطنت پیشبینی نشده بود؛ اما پس از شکست کودتای ۲۵ مرداد ۱۳۳۲ که [[محمدرضا پهلوی]] ایران را ترک کرد، مخالفان او از [[علیاکبر دهخدا]] برای ریاست شورای سلطنت دعوت کردند و او پذیرفت و در رادیو تهران در همین باره سخن گفت که پس از [[کودتای ۲۸ مرداد]] ۱۳۳۲به همین اتهام در دادستانی نظامی بازخواست شد.<ref>سلطانی، سایه خورشید سواران، ۴۵.</ref> در زمان حکومت محمدرضا پهلوی قانون اساسی چهار بار تغییر کرد. در تغییر سال ۱۳۴۶ به جای اصل ۴۲ که دربارهٔ مرگ پادشاه و مدت نمایندگی نمایندگان [[مجلس سنا]] و [[مجلس شورای ملی]] بود، آورده شد که پادشاه میتواند در موقع مسافرت یا در غیاب خود، شورایی برای اداره امور سلطنت انتخاب یا نایبالسلطنه تعیین کند که با مشاوره شورای یادشده امور سلطنت را موقتاً به جای او انجام دهد.<ref>جعفری ندوشن و زارعی، تجدید نظرهای چندگانه در قانون اساسی مشروطه، ۱۹۴.</ref> هدف اصلی این تغییر، ادامه حکومت خاندان پهلوی در صورت مرگ پهلوی و قانونیکردن شورای سلطنت و نیابت سلطنت [[فرح دیبا]] (پهلوی) تا پیش از رسیدن ولیعهد به سن قانونی (بیستسالگی) بود.<ref>جعفری ندوشن و زارعی، تجدید نظرهای چندگانه در قانون اساسی مشروطه، ۱۸۴؛ حسینیان، یک سال مبارزه برای سرنگونی رژیم شاه، ۶۸۷.</ref> | |||
== زمینههای شکلگیری == | |||
پس از روی کارآمدن [[جعفر شریفامامی]] در پنجم شهریور ۱۳۵۷<ref>فروزش، رجال عصر پهلوی، شریفامامی، ۵۸.</ref> تشکیل شورای سلطنت را برای نخستین بار علی امینی مطرح کرد.<ref>حسینیان، یک سال مبارزه برای سرنگونی رژیم شاه، ۶۸۷؛ نجاتی، تاریخ سیاسی بیست و پنجساله ایران، ۲/۳۱۰.</ref> وی که نخستوزیر اسبق ایران (اردیبهشت ۱۳۴۰ ـ تیر ۱۳۴۱) {{ببینید|علی امینی}} بود و با اوجگیری [[انقلاب اسلامی]] برای مشاوره از [[اروپا]] به [[ایران]] دعوت شده بود، برای رهایی از بنبست سیاسی پیشنهاد کرد که محمدرضا پهلوی شورای سلطنت را تشکیل دهد و موقتاً از کشور خارج شود. پهلوی پس از مشورت با افرادی چون [[اردشیر زاهدی]] سفیر ایران در آمریکا، غلامعلی اویسی سرپرست وزارت کار در دولت نظامی غلامرضا ازهاری و مهدی رحیمی آخرین فرماندار نظامی تهران، این پیشنهاد را رد کرد. زاهدی به پهلوی اطمینان داد که میتواند بدون تشکیل شورای سلطنت بر بحران غلبه کند.<ref>استمپل، درون انقلاب اسلامی، ۲۱۴.</ref> پهلوی در علت رد آن، شورای سلطنت و خروج از کشور را از افکار شیطانی امینی دانست.<ref>امینی، خاطرات، ۱۷۸.</ref> | |||
[[ | |||
با این حال، فکر شورای سلطنت متوقف نشد. امریکاییها و طرفداران سلطنت در اوج مبارزات مردم انقلابی ایران علیه رژیم پهلوی، به این نتیجه رسیدند برای مهار بحران، پهلوی باید موقتاً ایران را ترک کند و شورای سلطنت در غیاب وی عهدهدار وظایف سلطنت شود<ref>نجاتی، تاریخ سیاسی بیست و پنجساله ایران، ۲/۳۱۲.</ref>؛ برای مثال، ناصر میناچی و سیداحمد صدر حاجسیدجوادی دو تن از اعضای [[جبهه ملی]] طرح شورای سلطنت را با مأموران سفارت آمریکا مطرح کردند.<ref>حسینیان، یک سال مبارزه برای سرنگونی رژیم شاه، ۶۸۷.</ref> میناچی در مذاکرات خود با مأموران سفارت، شورایی مرکب از دو یا سه نفر تیمسار را به جای فرح دیبا (پهلوی) که به عنوان نایبالسلطنه مطرح بود، پیشنهاد داد.<ref>مؤسسه مطالعات، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ۳/۲۸۴.</ref> همچنین در دهه اول آذر ۱۳۵۷ دو پیشنهاد دیگر نیز ارائه شد: تشکیل شورای سلطنت با عضویت افسران ارتش یا تشکیل شورای سلطنت و یک شورای نظامی جداگانه زیر نظر شورای سلطنت.<ref>استمپل، درون انقلاب اسلامی، ۲۱۳.</ref> از اسناد سفارت آمریکا میتوان فهمید اصل پیشنهاد شورای سلطنت پذیرفته شده بود. میناچی در چهارم دسامبر ۱۹۷۸/ ۱۳ آذر ۱۳۵۷ در دیدار با یکی از کارمندان سفارت که ظاهراً استمپل بودهاست، گفت پیشنهاد تشکیل شورای سلطنت به نمایندگان اصلی امامخمینی ارائه میشود و آنان برای متقاعدکردن ایشان به [[پاریس]] خواهند رفت.<ref>مؤسسه مطالعات، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ۳/۲۸۲.</ref> نهضت آزادی و دیگران نیز طرح دیگری با وظایفی متفاوت برای شورای سلطنت ارائه کردند. | |||
از | محمدرضا پهلوی پس از راهپیمایی و تظاهرات گسترده مردم در تاسوعا و عاشورای ۱۳۳۹ق/ ۱۹ و۲۰ آذر ۱۳۵۷ {{ببینید|تاسوعا و عاشورا}} تشکیل شورای سلطنت را پذیرفت.<ref>ونس و برژینسکی، توطئه در ایران، ۳۲–۳۳.</ref> سایروس ونس وزیر امور خارجه آمریکا در ۲۶ دسامبر/ پنجم دی ۱۳۵۷ به کاخ سفید گزارش داد که پهلوی دوباره موضوع شورای سلطنت را بیان کرده و نظر آمریکا را دربارهٔ سرکوبی مخالفان با استفاده از قوه قهریه جویا شدهاست.<ref>ونس و برژینسکی، توطئه در ایران، ۳۴.</ref> | ||
سیاستمداران کاخ سفید پس از مشورت به این نتیجه رسیدند که وضعیت کشور اقتضا میکند که شورای سلطنت تشکیل و با خروج وی یک دولت ائتلافی روی کار بیاید. در دهم ژانویه برابر با بیستم دی به ویلیام سولیوان سفیر آمریکا دستور داده شد تا با محمدرضا پهلوی دیدار و به وی ابلاغ کند که به نظر ایالات متحده او باید بهسرعت شورای سلطنتی تعیین و از کشور خارج شود و سولیوان پیام آمریکا را به وی ابلاغ کرد.<ref>ونس و برژینسکی، توطئه در ایران، ۴۲.</ref> در دیدار دیگری با پهلوی در روز ۲۱ دی ۱۳۵۷ ژنرال رابرت هایزر معاون فرماندهی ناتو و اعزامی به ایران و سولیوان بر خروج هرچه زودتر وی از ایران تأکید کردند.<ref>طلوعی، صد روز آخر، ۳۷۳.</ref> پس از مذاکره پهلوی با شاپور بختیار دربارهٔ نخستوزیری، بختیار تقاضا کرد چون وی قصد ترک کشور را دارد، شورای سلطنت تشکیل دهد<ref>بختیار، یکرنگی، ترجمه مهشید امیرشاهی، ۱۷۹.</ref> {{ببینید|شاپور بختیار}}. هنگام معرفی دولت بختیار به پهلوی، وی قصد خود را برای خروج از کشور و تعیین شورای سلطنت اعلام کرد و گفت برابر قانون اساسی، شورای سلطنت عهدهدار تمام وظایف و اختیارات مقام سلطنت خواهد بود.<ref>کیهان، ۱۷/۱۰/۱۳۵۷.</ref> بختیار در مصاحبهای تلفنی با [[روزنامه کیهان]] در ۲۱ دی ۱۳۵۷ اعلام کرد که شورای سلطنت روز شنبه ۲۳ دی تشکیل خواهد شد.<ref>کیهان، ۲۳/۱۰/۱۳۵۷، ۵.</ref> با این حال، رژیم پهلوی از اعلام اسامی اعضای شورای سلطنت خودداری میکرد و علیقلی اردلان وزیر دربار اعلام کرد نام اعضای شورای سلطنت پس از رفتن پهلوی از ایران رسماً اعلام خواهد شد.<ref>کیهان، ۲۴/۱۰/۱۳۵۷، ۸.</ref> | |||
== اعضا و تشکیل شورای سلطنت == | |||
[[محمدرضا پهلوی]]، علی امینی را مأمور تشکیل شورای سلطنت کرد.<ref>دهمرده، دولت بختیار و تحولات انقلاب اسلامی، ۱۷۰.</ref> امینی که میدانست راهحلهای سیاسی بدون موافقت و تأیید یا شرکت روحانیان مبارزِ پیرو امامخمینی موفقیتآمیز نخواهد بود، با آنان ازجمله [[مرتضی مطهری]] تماس گرفت و خواهان معرفی چند نفر برای عضویت در شورا شد.<ref>دهمرده، دولت بختیار و تحولات انقلاب اسلامی، ۱۷۰.</ref> رهبران انقلاب در داخل ایران با توجه به اینکه با عضویت افراد برجسته در شورای سلطنت موافق نبودند، تصمیم گرفتند تا برخی از افرادی که در فعالیتهای ملی و اسلامی سابقه مشهودی نداشتند، برای عضویت در شورای سلطنت پیشنهاد کنند.<ref>دهمرده، دولت بختیار و تحولات انقلاب اسلامی، ۱۷۱.</ref> [[مطهری]] پس از مشورت، [[سیدمحمد محیط طباطبایی]]، [[یدالله سحابی]]، [[عبدالحسین علیآبادی]] و چند نفر دیگر را برای این کار معرفی کرد.<ref>دهمرده، دولت بختیار و تحولات انقلاب اسلامی، ۱۷۰.</ref> | |||
در | هدف از این کار استعفای افراد یادشده از شورای سلطنت در صورت لزوم و انحلال آن بود؛ چنانکه برخی از اعضای شورای سلطنت، استعفای خود را بهطور خصوصی به [[شورای انقلاب]] که امامخمینی تعیین کرده بود، داده بودند تا به هنگام نیاز منتشر شود.<ref>یزدی، آخرین تلاشها در آخرین روزها، ۲۸۲–۲۸۶.</ref> امینی با شخصیتهایی مانند یدالله سحابی، کریم سنجابی، اللهیار صالح، علیاکبر سیاسی و غلامحسین صدیقی نیز تماس گرفت و از آنان برای شرکت در شورای سلطنت دعوت کرد؛ اما سحابی پس از مشورت با دوستان خود و شورای انقلاب، از شرکت در شورای سلطنت خودداری کرد.<ref>نجاتی، تاریخ سیاسی بیست و پنجساله ایران، ۲/۳۱۰؛ دهمرده، دولت بختیار و تحولات انقلاب اسلامی، ۱۷۰.</ref> صدیقی نیز چون مخالف سفر پهلوی به خارج از کشور بود و تمایل داشت تا وی با اقامت در ایران قدرت را به شورای سلطنت واگذارد، از عضویت در آن سر باز زد.<ref>نراقی، از کاخ شاه تا زندان اوین، ۲۲۵–۲۲۸.</ref> امینی نیز اگرچه خود تلاش زیادی برای تشکیل شورای سلطنت کرد، اما از عضویت در آن خودداری ورزید<ref>نجاتی، تاریخ سیاسی بیست و پنجساله ایران، ۲/۳۱۰.</ref> و یادآور شد میخواهد بدون داشتن مسئولیت، نقش میانجی را در حل مسائل داشته باشد.<ref>مازندی، ایران، ابرقدرت قرن، ۶۶۶.</ref> | ||
از سوی دیگر، چون تعیین اعضای شورای سلطنت از اختیارات شاه بود، پهلوی نیز با گفتگو با هایزر و سولیوان و تشکیل جلسات متعددی با شرکت [[بختیار]]، امینی و صدیقی سعی کرد ترکیب مناسبی از افراد را در شورا بگنجاند. افراد متعددی برای شرکت در شورا پیشنهاد شدند.<ref>دهمرده، دولت بختیار و تحولات انقلاب اسلامی، ۱۷۱–۱۷۲.</ref> سیدجلالالدین تهرانی سناتور اسبق [[مجلس سنا]] نیز برای عضویت در شورا پیشنهاد شد. از نظر بختیار با انتخاب وی، یک شخصیت مذهبی که میتوانست رابط میان دولت و نیروهای مذهبی باشد، انتخاب شده بود.<ref>بختیار، سی و هفت روز، ۶۳؛ بختیار، خاطرات، ۱۱۷.</ref> | |||
از سوی دیگر، | |||
سرانجام در روز ۲۳ دی ۱۳۵۷ سه روز پیش از رفتن [[محمدرضا پهلوی]] شورای سلطنت با عضویت تهرانی، بختیار نخستوزیر پیشنهادی پهلوی، سیدمحمد سجادی رئیس مجلس سنا، جواد سعید رئیس [[مجلس شورای ملی]]، اردلان وزیر دربار، عبدالحسین علیآبادی دادستان اسبق، محمدعلی وارسته وزیر دارایی اسبق، عبدالله انتظام رئیس هیئتمدیره و مدیر عامل شرکت ملی نفت و عباس قرهباغی رئیس ستاد مشترک ارتش تشکیل شد.<ref>مازندی، ایران، ابرقدرت قرن، ۶۶۶؛ طلوعی، صد روز آخر، ۳۷۳–۳۷۴؛ حسینیان، یک سال مبارزه برای سرنگونی رژیم شاه، ۶۸۹–۶۹۰.</ref> شورای سلطنت نخستین جلسه خود را در ۲۴ دی در حضور محمدرضا پهلوی در [[کاخ نیاوران]] تشکیل داد و تهرانی رئیس شورا شد.<ref>مازندی، ایران، ابرقدرت قرن، ۶۶۶.</ref> | |||
در جلسه شورای سلطنت، محمدرضا پهلوی موافقت کرد که این شورا همه اختیارات مقام سلطنت را دارا باشد و امور کشور را بر اساس قانون اساسی اداره کند.<ref>مازندی، ایران، ابرقدرت قرن، ۶۶۶.</ref> او در همین جلسه اعلام کرد که دولت مطابق قانون اساسی تشکیل شده و ارتش نیز پشتیبان دولت است و مطابق قانون اساسی لازم بود که شورای سلطنت در غیاب او تشکیل شود و سپس اظهار امیدواری کرد که دولتْ آرامش را در کشور برقرار کند. بختیار ضمن اطمیناندادن به او دربارهٔ پایاندادن به اعتصابات، تقاضا کرد خروج او از کشور پس از رأی اعتماد مجلس به اعضای دولت او صورت گیرد. اعضای شورای سلطنت نیز این نظر را تأیید کردند.<ref>قرهباغی، اعترافات ژنرال، ۱۷۳.</ref> جواد سعید رئیس مجلس شورای ملی نیز تأکید کرد شورای سلطنت، تمامی وظایف شاه را در اداره امور کشور بر اساس قانون اساسی بر عهده خواهد گرفت.<ref>قرهباغی، اعترافات ژنرال، ۱۷۳.</ref> در همین جلسه پیشنهاد شد با توجه به رأی اعتماد مجلس سنا و مجلس شورای ملی در ۲۵ و ۲۶ دی به [[بختیار]]، محمدرضا پهلوی در روز ۲۷ دی از کشور خارج شود که موافقت شد.<ref>دهمرده، دولت بختیار و تحولات انقلاب اسلامی، ۱۷۳.</ref> در پایان همین جلسه، بختیار از او تقاضا کرد تا با تشکیل جلسهای با حضور فرماندهان نیروهای مسلح به آنان تأکید کند که از آن پس فرماندهان ارتش تحت نظارت دولت قرار دارند که موافقت شد.<ref>بختیار، یکرنگی، ترجمه مهشید امیرشاهی، ۱۸۰.</ref> در عین حال، با توجه به رأی موافق مجلس سنا به دولت بختیار در ۲۵ دی، پهلوی در ۲۶ دی از کشور خارج شد<ref>نجاتی، تاریخ سیاسی بیست و پنجساله ایران، ۲/۳۱۲–۳۱۵.</ref> {{ببینید|فرار شاه}}. | |||
با | با تشکیل شورای سلطنت انتظار میرفت بختیار چگونگی تشکیل جلسات شورا را پس از خروج پهلوی مشخص و به اعضا اعلام کند؛ اما این کار انجام نشد؛ همچنین برخلاف تصور اعضا، ازجمله قرهباغی که انتظار داشتند شورا هفتهای یک یا دوبار برای رسیدگی به وضع بحرانی کشور تشکیل جلسه دهد و نخستوزیر، طرح و برنامهاش را برای رفع مشکلات بیان کند و اعضا در مورد آن تصمیمگیری کنند،<ref>دهمرده، دولت بختیار و تحولات انقلاب اسلامی، ۱۷۴.</ref> ولی بختیار تمایلی به تشکیل جلسه شورای سلطنت نداشت.<ref>قرهباغی، اعترافات ژنرال، ۲۱۹–۲۲۰.</ref> | ||
از سوی دیگر، به هنگام ارائه طرح برای تشکیل شورای سلطنت، [[نهضت آزادی ایران]] و برخی دیگر طرحی با وظایف متفاوت را به امریکاییها پیشنهاد کردند<ref>استمپل، درون انقلاب اسلامی، ۱۸۵–۱۸۶.</ref> که زمینه انتقال آرام قدرت از نظام سلطنتی به حاکمیت جدید را فراهم میکرد و در آن شورای سلطنت پس از تشکیل، نام خود را به «شورای ملی» تغییر میداد؛ سپس با استفاده از اختیاراتی که بهطور قانونی به عنوان جانشین شاه داشت، [[مجلس شورای ملی]] و [[مجلس سنا]] را منحل میکرد و [[بختیار]] نخستوزیر منصوب پهلوی را برکنار و فرد مورد نظر امامخمینی را به سمت نخستوزیری انتخاب میکرد؛ سپس این شورا خود را نیز منحل میکرد؛ به این ترتیب انتقال مسالمتآمیز قدرت در ایران فراهم میآمد. این طرح برای [[امامخمینی]] به پاریس فرستاده شد.<ref>سائلی کردهده، شورای انقلاب اسلامی ایران، ۸۷.</ref> این طرح با اندکی تفاوت به بختیار نیز نسبت داده شدهاست.<ref>کرباسچی، هفتهزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، ۲/۱۰۸۳.</ref> | |||
== واکنش امامخمینی == | |||
امامخمینی هر اقدامی را که سبب مشروعیت و بقای رژیم شاهنشاهی میشد، مردود میدانست. ایشان در آبان ۱۳۵۷ بحث جانشینی ولیعهد و [[فرح دیبا]] (پهلوی) را رد کرد و تأکید کرد اصل اولی [[نهضت اسلامی]] رفتن محمدرضا پهلوی و سلسله پهلوی است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۱۲۹–۱۳۰ و ۴۸۹.</ref> ایشان با طرح منتسب به نهضت آزادی و بختیار که به معنای بهرسمیتشناختن و قانونیدانستن شورای سلطنت بود نیز بهشدت مخالفت و آن را رد کرد.<ref>کرباسچی، هفتهزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، ۲/۱۰۸۳؛ سائلی کردهده، شورای انقلاب اسلامی ایران، ۸۵–۸۸.</ref> ایشان در دهم دی به کلود شایه نماینده کاخ الیزه و ژاک روبر مدیرکل سیاسی خاورمیانه وزارت امور خارجه [[فرانسه]] تصریح کرد ملت ایران تحمل شورای سلطنت و پهلوی را نخواهد داشت<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۳۱۰.</ref>؛ چنانکه دوباره به کلود شایه که به عنوان پیامرسان [[کارتر]] به حضور ایشان رسیده بود، یادآور شد ملت حاضر نیست خونها هدر رود و پهلوی در سلطنت باقی باشد یا برود و بدتر از اول برگردد، و تأکید کرد ملت نیز شورای سلطنت را نمیپذیرد؛ زیرا آن هم برخلاف قانون اساسی مشروطیت است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۳۷۶.</ref> | |||
دو روز پس از خروج پهلوی از کشور امامخمینی در اعلامیهای شورای سلطنت را محکوم و غیرقانونی خواند و از مردم و دانشگاهیان خواست تا به شعارهای ضد رژیم و تظاهرات علیه دولت غاصب و علیه شورای غیرقانونی سلطنت ادامه دهند و به کسانی که در شورا داخل شدهاند، اخطار کرد عمل آنان غیرقانونی و دخالت آنان در مقدرات کشور جرم است و از آنان خواست بیدرنگ از این شورا کنارهگیری کنند و در صورت تخلف مسئول پیامدهای آن میباشند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۴۷۸–۴۷۹.</ref> به دنبال [[پیام امامخمینی]] جواد سعید رئیس مجلس شورای ملی اعلام کرد که اگر ایشان بر استعفا تأکید کند، تصمیم خود را اعلام خواهد کرد.<ref>اطلاعات، ۲۸/۱۰/۱۳۵۷، ۲.</ref> | |||
در | == دیدار تهرانی با امامخمینی == | ||
[[سیدجلالالدین تهرانی]] فرزند سیدعلی شیخالاسلام مرندی بود.<ref>طلایی، پژوهشی در احوال و اسناد سیدجلالالدین تهرانی، ۲۱۸.</ref> وی پس از تحصیلات ابتدایی، به تحصیل علوم دینی پرداخت و از استادان معروف آن زمان در بسیاری از علوم ازجمله [[حکمت]] و [[فلسفه]]، ریاضیات و نجوم بهره گرفت<ref>عاقلی، شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ۱/۵۱۳–۵۱۴؛ طلایی، پژوهشی در احوال و اسناد سیدجلالالدین تهرانی، ۲۲.</ref> و در جوانی به مراتب عالی علمی رسید و لباس روحانیت بر تن کرد.<ref>طلایی، پژوهشی در احوال و اسناد سیدجلالالدین تهرانی، ۲۸ و ۱۰۱؛ عاقلی، شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ۱/۵۱۴.</ref> وی با [[سیدحسن مدرس]] و میرزاحسن مستوفیالممالک ارتباط داشت<ref>اتحاد، پژوهشگران معاصر ایران، ۵/۲۰۳؛ عاقلی، شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ۱/۵۱۴.</ref> و در هنگام بازداشت مدرس در سال ۱۳۰۷ در خانه او بود و برای مدتی وی نیز بازداشت شد.<ref>طلایی، پژوهشی در احوال و اسناد سیدجلالالدین تهرانی، ۲۳؛ امیرتیمور، ناگفتههایی از دولت مصدق، ۲۵۱.</ref> تهرانی از سال ۱۳۲۵ به بعد از رجال و دولتمردان رژیم پهلوی بهشمار میآمد و چندینبار مشاور وزیر، وزیر، سناتور و نیز استاندار خراسان و نایبالتولیه [[آستان مقدس رضوی]] بودهاست.<ref>امیرتیمور، ناگفتههایی از دولت مصدق، ۲۵۱–۲۵۲.</ref> او در دوران سناتوری با نخستوزیری [[حسنعلی منصور]] و [[امیرعباس هویدا]] مخالفت کرد و تنها سناتوری بود که به [[لایحه کاپیتولاسیون]] نیز رأی منفی داد. وی در زمان بازداشت امامخمینی در سال ۱۳۴۲ اقدامات مؤثری در راستای رهایی ایشان انجام داد.<ref>امیرتیمور، ناگفتههایی از دولت مصدق، ۲۵۲.</ref> | |||
تهرانی رئیس شورای سلطنت در ۲۸ دی، دو روز پس از خروج پهلوی برای دیدار با امامخمینی به [[پاریس]] رفت.<ref>کیهان، ۲۸/۱۰/۱۳۵۷، ۲.</ref> نزدیکان او اعلام کردند که رئیس شورا، برای مذاکره دربارهٔ اوضاع و احوال ایران و برنامههای آینده شورا با امامخمینی به پاریس رفتهاست<ref>کیهان، ۲۸/۱۰/۱۳۵۷، ۲؛ اطلاعات، ۲۸/۱۰/۱۳۵۷، ۲.</ref>؛ همچنین اعلام شد که وی برای درخواست همکاری امامخمینی با بختیار به پاریس رفتهاست.<ref>کیهان، ۳۰/۱۰/۱۳۵۷، ۸.</ref> تهرانی پس از ورود به فرودگاه پاریس در مصاحبهای گفت امامخمینی شخصیتی است که مورد وسیعترین احترامات مردم ایران است و او به ایشان احترام میگذارد.<ref>نجاتی، تاریخ سیاسی بیست و پنجساله ایران، ۲/۳۱۸؛ یزدی، آخرین تلاشها در آخرین روزها، ۳۰۳–۳۰۴.</ref> بختیار سعی کرد تهرانی را نماینده خود در این سفر بنامد<ref>بختیار، یکرنگی، ترجمه مهشید امیرشاهی، ۱۸۰.</ref>؛ اما وی آن را نفی کرد. تهرانی در سیام دی نامهای برای امامخمینی فرستاد و درخواست دیدار کرد.<ref>یزدی، آخرین تلاشها در آخرین روزها، ۳۰۳–۳۰۴.</ref> | |||
در حقیقت استعفای تهرانی که جانشین [[محمدرضا پهلوی]] | با انتشار خبر ورود رئیس شورای سلطنت به پاریس و قصد دیدار او با امامخمینی، خبرنگار تلویزیون [[فرانسه]] در ۲۹ دی از امامخمینی پرسید که آیا تهرانی را به عنوان رئیس شورای سلطنت خواهد پذیرفت و ایشان شرط پذیرش ملاقات را استعفای وی از شورای سلطنت و اعلان غیرقانونیبودن آن بیان کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۴۹۸.</ref> تهرانی در روز اول بهمن استعفانامه خود را برای امامخمینی فرستاد؛ اما در آن سخنی از غیرقانونیبودن شورای سلطنت نیامده بود. امامخمینی متن استعفانامه را اصلاح و پس فرستاد و او استعفانامه را به گونهای که ایشان تصحیح کرده بود، پذیرفت و در علت استعفای خود، احترام به افکار عمومی و فتوای امامخمینی دربارهٔ غیرقانونیبودنِ شورای سلطنت را اعلام کرد.<ref>کیهان، ۳/۱۱/۱۳۵۷، ۳؛ اطلاعات، ۳/۱۱/۱۳۵۷، ۸؛ یزدی، آخرین تلاشها در آخرین روزها، ۳۰۵–۳۰۷؛ مازندی، ایران، ابرقدرت قرن، ۶۶۷–۶۶۸.</ref> تهرانی هنگام دیدار با امامخمینی اظهار نگرانی و ترس شدید کرد که ایشان یادآور شد با رفتن پهلوی همه چیز تمام شده و هیچ نگرانی نداشته باشد.<ref>فردوسیپور، همگام با خورشید از ایران تا ایران، ۴۸۴.</ref> امامخمینی استعفای وی را پذیرفت و آن را خدمت بزرگی به ملت خواند.<ref>بصیرتمنش، امامخمینی از هجرت به پاریس تا بازگشت به ایران، ۳۰۰–۳۰۱؛ کرباسچی، هفتهزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، ۲/۱۰۹۶؛ گروه تحقیق، تقویم تاریخ انقلاب اسلامی ایران، ۲۴۳.</ref> | ||
==پانویس== | |||
استعفای تهرانی را سلطنتطلبان خیانت خواندند؛ اما وی در پاسخ، منتقدان را جاهل به مسائل ایران خواند و یادآور شد با مشاهده افکار عمومی در تهران، استعفای وی راهی برای حل مشکل بودهاست.<ref>کیهان، ۴/۱۱/۱۳۵۷، ۱.</ref> برخی از اعضای شورای سلطنت نیز در برابر استعفای تهرانی و غیرقانونیخواندن شورای سلطنت واکنش تندی نشان دادند؛ ازجمله قرهباغی از بختیار خواهان توضیح شد و او در پاسخ اعلام کرد دولت کار خودش را انجام میدهد و این حرفها در روند کاری او تأثیری ندارد.<ref>قرهباغی، اعترافات ژنرال، ۲۲۰–۲۲۱.</ref> خبرگزاری فرانسه پس از گزارش استعفا، آن را پیروزی جدیدی برای امامخمینی دانست و یادآور شد که ناظران در پاریس بر این باورند که استعفای تهرانی از شورای سلطنت و اعلام غیرقانونیبودن آن بر سرنوشت آینده ایران تأثیر مهمی خواهد گذاشت.<ref>اطلاعات، ۳/۱۱/۱۳۵۷، ۸؛ حسینیان، یک سال مبارزه برای سرنگونی رژیم شاه، ۶۹۲.</ref> | |||
تهرانی پس از کنارهگیری از ریاست شورای سلطنت به ایران بازنگشت و در [[فرانسه]] ساکن شد و در سال ۱۳۶۶ در فرانسه از دنیا رفت.<ref>امیرتیمور، ناگفتههایی از دولت مصدق، ۲۵۲–۲۵۳.</ref> جنازه او را به ایران منتقل و در [[حرم امامرضا(ع)]] در مقبره خانوادگی او دفن کردند. همه اموال ازجمله خانه و کتابخانه وی در تهران نیز بر اساس وصیتنامه او به آستان قدس رضوی داده شد.<ref>اتحاد، پژوهشگران معاصر ایران، ۵/۲۰۴–۲۰۵.</ref> | |||
== فرجام شورای سلطنت == | |||
شورای سلطنت از آغاز با موضعگیری امامخمینی به تزلزل افتاد. این شورا پس از خروج [[محمدرضا پهلوی]] از [[ایران]] به اصرار قرهباغی تنها دو بار تشکیل جلسه داد. نخستین جلسه در اول بهمن و بدون رئیس شورا، برای اطلاع از طرح نخستوزیر دربارهٔ چگونگی برقراری آرامش در کشور تشکیل شد و با ادعای [[بختیار]] که با امامخمینی و با رهبران انقلاب در داخل کشور مذاکراتی دارد، بینتیجه به پایان رسید. دومین جلسه چند روز پس از استعفای تهرانی رئیس شورای سلطنت، برای روشنشدن تکلیف دستورهای ارتشی تشکیل شد که قرار شد محمدعلی وارسته به جای رئیس شورا دستورات را امضا کند.<ref>قرهباغی، اعترافات ژنرال، ۲۲۰–۲۲۱؛ دهمرده، دولت بختیار و تحولات انقلاب اسلامی، ۱۷۸–۱۸۰.</ref> | |||
در این جلسه اعضای شورای سلطنت با اشاره به اوضاع بسیار آشفته کشور، از وضع اغتشاشها و افزایش اعتصابها ابراز نگرانی شدید کردند و چون همه چیز را ناشی از دخالت دولتهای خارجی میدانستند، پیشنهاد کردند تا با سفیران کشورهای [[آمریکا]]، [[انگلیس]] و حتی [[شوروی]] مذاکره و با تأمین خواستههای آنها هرچه سریعتر به آشوبها پایان داده شود.<ref>قرهباغی، اعترافات ژنرال، ۲۲۲.</ref> بختیار پاسخ داد که مشغول مذاکره با سفیران خارجی است و راه حلهایی ازجمله همهپرسی با هدف روشنشدن نظر مردم در دستور کار قرار دارد که سجادی گفت دو [[مجلس سنا]] و شورا دعوت شوند تا در نشستی مشترک، دو ماده از [[قانون اساسی]] را که مربوط به سلطنت است، تغییر دهند و اعلام جمهوری شود. در پایان این جلسه بختیار اعلام کرد که برای رسیدن به اهداف، نیاز به زمان دارد و در نهایت با وعدههای وی، این جلسه که در حقیقت آخرین نشست شورا بود، به پایان رسید<ref>قرهباغی، اعترافات ژنرال، ۲۲۳.</ref> و پس از آن شورای سلطنت هرگز تشکیل نشد.<ref>دهمرده، دولت بختیار و تحولات انقلاب اسلامی، ۱۸۱–۱۸۲.</ref> | |||
پس از استعفای رئیس شورای سلطنت ایران، در روز دوم بهمن اعلام شد وارسته و علیآبادی نیز از عضویت شورای سلطنت استعفا کردهاند. خبرگزاریها این تصمیم را در پاسخ به [[اعلامیهها|اعلامیه امامخمینی]] تفسیر کردند؛ گرچه دولت بختیار استعفای آن دو را تکذیب کرد،<ref>کیهان، ۲/۱۱/۱۳۵۷، ۴.</ref> این گزارشها بهشدت وضعیت شورای سلطنت را متزلزل کرد. همزمان با بازگشت امامخمینی، استعفای علیآبادی دومین عضو شورای سلطنت منتشر شد. او استعفایش را برای انتشار در زمان مناسب و لازم به امانت نزد [[مطهری]] و [[شورای انقلاب]] سپرده بود.<ref>نجمی، از سیدضیاء تا بازرگان، ۲/۱۸۲۶؛ اطلاعات، ۱۲/۱۱/۱۳۵۷، ۸؛ یزدی، آخرین تلاشها در آخرین روزها، ۲۸۵–۲۸۶.</ref> | |||
در حقیقت استعفای تهرانی که جانشین [[محمدرضا پهلوی]] بهشمار میآمد، به معنای بستهشدن پرونده سلطنت محمدرضا پهلوی در ایران بود؛ اما [[بختیار]] بهشدت مقاومت میکرد و خود را نخستوزیر قانونی میخواند.<ref>مازندی، ایران، ابرقدرت قرن، ۶۶۸.</ref> با [[بازگشت امامخمینی]] در [[دوازدهم بهمن]] ۱۳۵۷ به ایران، شورای سلطنت همانند دیگر ارکان و نهادهای رژیم پهلوی به کلی فرو پاشید<ref>دهمرده، دولت بختیار و تحولات انقلاب اسلامی، ۱۸۱–۱۸۲.</ref> و [[انقلاب اسلامی]] در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ به [[پیروزی]] رسید {{ببینید|بیست و دو بهمن}}. | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} | ||
==منابع== | |||
== منابع == | |||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* اتحاد، هوشنگ، پژوهشگران معاصر ایران، تهران، فرهنگ معاصر، چاپ اول، ۱۳۸۱ش. | * اتحاد، هوشنگ، پژوهشگران معاصر ایران، تهران، فرهنگ معاصر، چاپ اول، ۱۳۸۱ش. | ||
* استمپل، جان. | * استمپل، جان. دی، درون انقلاب اسلامی، ترجمه منوچهر شجاعی، تهران، رسا، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش. | ||
* اطلاعات، روزنامه، ۲۸/۱۰/۱۳۵۷. | * اطلاعات، روزنامه، ۲۸/۱۰/۱۳۵۷. | ||
* اطلاعات، روزنامه، ۳/۱۱/۱۳۵۷. | * اطلاعات، روزنامه، ۳/۱۱/۱۳۵۷. | ||
* اطلاعات، روزنامه، ۱۲/۱۱/۱۳۵۸ش. | * اطلاعات، روزنامه، ۱۲/۱۱/۱۳۵۸ش. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش. | * امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش. | ||
* امیرتیمور، | * امیرتیمور، محمدابراهیم، ناگفتههایی از دولت مصدق، به کوشش مرتضی رسولیپور، تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، چاپ اول، ۱۳۸۰ش. | ||
* امینی، علی، خاطرات علی امینی، به کوشش حبیب لاجوردی، تهران، گفتار، چاپ اول، ۱۳۷۶ش. | * امینی، علی، خاطرات علی امینی، به کوشش حبیب لاجوردی، تهران، گفتار، چاپ اول، ۱۳۷۶ش. | ||
* بارز، همایون، نظام حکومتی انگلستان، مجله سیاست خارجی، شماره ۱، ۱۳۶۵ش. | * بارز، همایون، نظام حکومتی انگلستان، مجله سیاست خارجی، شماره ۱، ۱۳۶۵ش. | ||
خط ۸۴: | خط ۹۲: | ||
* کیهان، روزنامه، ۳/۱۱/۱۳۵۷. | * کیهان، روزنامه، ۳/۱۱/۱۳۵۷. | ||
* کیهان، روزنامه، ۴/۱۱/۱۳۵۷ش. | * کیهان، روزنامه، ۴/۱۱/۱۳۵۷ش. | ||
* گازیروسکی، مارک، سیاست و حکومت در خاورمیانه و شمال آفریقا، ترجمه عسکر قهرمانپور، تهران، | * گازیروسکی، مارک، سیاست و حکومت در خاورمیانه و شمال آفریقا، ترجمه عسکر قهرمانپور، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۹۴ش. | ||
* گروه تحقیق انتشارات سروش، تقویم تاریخ انقلاب اسلامی ایران، تهران، سروش ۱۳۶۹ش. | * گروه تحقیق انتشارات سروش، تقویم تاریخ انقلاب اسلامی ایران، تهران، سروش ۱۳۶۹ش. | ||
* مازندی، یوسف، ایران، ابرقدرت قرن، به کوشش عبدالرضا (هوشنگ) مهدوی، تهران، البرز، چاپ اول، ۱۳۷۳ش. | * مازندی، یوسف، ایران، ابرقدرت قرن، به کوشش عبدالرضا (هوشنگ) مهدوی، تهران، البرز، چاپ اول، ۱۳۷۳ش. | ||
* مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش. | * مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش. | ||
* نجاتی، غلامرضا، تاریخ سیاسی بیست | * نجاتی، غلامرضا، تاریخ سیاسی بیست و پنجساله ایران، تهران، رسا، چاپ ششم، ۱۳۷۹ش. | ||
* نجمی، ناصر، از سیدضیاء تا بازرگان، تهران، ناصر نجمی، چاپ اول، ۱۳۷۰ش. | * نجمی، ناصر، از سیدضیاء تا بازرگان، تهران، ناصر نجمی، چاپ اول، ۱۳۷۰ش. | ||
* نراقی، احسان، از کاخ شاه تا زندان اوین، ترجمه سعید آذری، تهران، رسا، چاپ اول، ۱۳۷۲ش. | * نراقی، احسان، از کاخ شاه تا زندان اوین، ترجمه سعید آذری، تهران، رسا، چاپ اول، ۱۳۷۲ش. | ||
* ونس، سایروس و زبیگنیو برژینسکی، توطئه در ایران، ترجمه محمود مشرقی، تهران، هفته، چاپ دوم، ۱۳۶۲ش. | * ونس، سایروس و زبیگنیو برژینسکی، توطئه در ایران، ترجمه محمود مشرقی، تهران، هفته، چاپ دوم، ۱۳۶۲ش. | ||
* یزدی، ابراهیم، آخرین | * یزدی، ابراهیم، آخرین تلاشها در آخرین روزها، تهران، قلم، ویرایش دوم، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
==پیوند به بیرون== | |||
* محمدصادق مزینانی، [https://books.khomeini.ir/books/10006/472/ شورای سلطنت]، دانشنامه امامخمینی، ج۶، | == پیوند به بیرون == | ||
* محمدصادق مزینانی، [https://books.khomeini.ir/books/10006/472/ شورای سلطنت]، دانشنامه امامخمینی، ج۶، ص۴۷۲–۴۷۹. | |||
[[رده:مقالههای آماده ارزیابی]] | [[رده:مقالههای آماده ارزیابی]] | ||
[[رده:مقالههای جلد ششم دانشنامه]] | [[رده:مقالههای جلد ششم دانشنامه]] |