پرش به محتوا

سیدمحمدباقر صدر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۲: خط ۳۲:
'''سیدمحمدباقر صدر'''، [[فقیه]] متفکر و مبارز [[شهدا|شهید]] و پشتیبان [[انقلاب اسلامی]].
'''سیدمحمدباقر صدر'''، [[فقیه]] متفکر و مبارز [[شهدا|شهید]] و پشتیبان [[انقلاب اسلامی]].


== زندگی‌نامه ==
== خاندان ==
سیدمحمدباقر صدر در ۲۵ [[ذیقعده]] ۱۳۵۳ق/ اسفند ۱۳۱۴ش در شهر [[کاظمین]] عراق به دنیا آمد. خاندان صدر از سادات موسوی‌اند و در طول بیش از دو سده بر اساس شرایط زمانی با عناوینی چون «آل‌ابی‌سبحه»، «آل‌حسین القطعی»، «آل‌عبدالله»، «خاندان شرف‌الدین» و «خاندان صدر» شناخته شده‌اند. در سلسله اجداد سیدمحمدباقر، سیدصالح از مراجع بزرگ زمان خود بود که پس از تسلط احمد جزار بر [[جبل عامل]]، مورد هجمه این فرد قرار گرفت؛ فرزندش شهید و خود زندانی شد و پس از مدتی از [[زندان]] به [[عراق]] فرار کرد و در این کشور درگذشت. از وی چهار فرزند باقی ماند. ازجمله فرزندان او [[سیدصدرالدین صدر]] بود که از مفاخر [[تشیع]] به حساب می‌آید و فرزند او [[سیداسماعیل صدر]] است<ref>حسینی حائری، زندگی و افکار شهید صدر، ۱۵؛ جمشیدی، زندگانی سیاسی شهید سیدمحمدباقر صدر، ۱۵–۱۷.</ref> و او پدربزرگ سیدمحمدباقر و از علمای مبارز و فرزندش سیدحیدر، پدر سیدمحمدباقر نیز از علمای نامدار عراق بوده‌است.<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۱۸؛ رجبی، علمای مجاهد، ۲۹۳.</ref> مادر سیدمحمدباقر بتول، دختر عبدالحسین آل‌یاسین از علمای سرشناس این کشور بود.<ref>جمشیدی، زندگانی سیاسی شهید سیدمحمدباقر صدر، ۲۷–۲۸.</ref>
سیدمحمدباقر صدر در ۲۵ ذیقعده ۱۳۵۳ق/ اسفند ۱۳۱۴ش در شهر [[کاظمین]] عراق به دنیا آمد. خاندان صدر از سادات موسوی‌اند و در طول بیش از دو سده بر اساس شرایط زمانی با عناوینی چون «آل‌ابی‌سبحه»، «آل‌حسین القطعی»، «آل‌عبدالله»، «خاندان شرف‌الدین» و «خاندان صدر» شناخته شده‌اند. در سلسله اجداد سیدمحمدباقر، سیدصالح از مراجع بزرگ زمان خود بود که پس از تسلط احمد جزار بر [[جبل عامل]]، مورد هجمه این فرد قرار گرفت؛ فرزندش شهید و خود زندانی شد و پس از مدتی از [[زندان]] به [[عراق]] فرار کرد و در این کشور درگذشت. از وی چهار فرزند باقی ماند. ازجمله فرزندان او [[سیدصدرالدین صدر]] بود که از مفاخر [[تشیع]] به حساب می‌آید و فرزند او [[سیداسماعیل صدر]] است<ref>حسینی حائری، زندگی و افکار شهید صدر، ۱۵؛ جمشیدی، زندگانی سیاسی شهید سیدمحمدباقر صدر، ۱۵–۱۷.</ref> و او پدربزرگ سیدمحمدباقر و از علمای مبارز و فرزندش سیدحیدر، پدر سیدمحمدباقر نیز از علمای نامدار عراق بوده‌است.<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۱۸؛ رجبی، علمای مجاهد، ۲۹۳.</ref> مادر سیدمحمدباقر بتول، دختر عبدالحسین آل‌یاسین از علمای سرشناس این کشور بود.<ref>جمشیدی، زندگانی سیاسی شهید سیدمحمدباقر صدر، ۲۷–۲۸.</ref>


سیدمحمدباقر صدر در سه‌سالگی پدر را از دست داد و در پنج‌سالگی به مدرسه رفت و دروس ابتدایی را در منتدی النشر در محله کاظمیه [[بغداد]] گذراند و به سبب هوش سرشار خود، توجه و احترام معلمان را جلب کرد.<ref>جمشیدی، زندگانی سیاسی شهید سیدمحمدباقر صدر، ۲۷–۲۹؛ حسینی حائری، زندگی و افکار شهید صدر، ۳۶.</ref> وی در ده‌سالگی آموزش ابتدایی را پشت سرگذاشت و پس از آن به سفارش مادر و دایی‌های خود، به [[علوم حوزوی]] روی آورد. در یازده‌سالگی [[منطق]] را آموخت و هم‌زمان رساله‌ای نقادانه در این موضوع نگاشت.<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۲۲.</ref> او حتی در دوازده‌سالگی که کتاب [[معالم الاصول]] را نزد برادر خود، سیداسماعیل صدر می‌آموخت، ایرادهایی، مشابه اشکالات [[محمدکاظم خراسانی]]، بر این کتاب وارد می‌کرد<ref>جمشیدی، زندگانی سیاسی شهید سیدمحمدباقر صدر، ۳۳–۳۴.</ref>؛ چنان‌که در نوجوانی کتاب العقیدة الالهیة فی الاسلام را نوشت و در سیزده‌سالگی برای ادامه تحصیل به [[حوزه علمیه نجف|حوزه نجف]] رفت<ref>قلی‌زاده، شهید صدر بر بلندای اندیشه و جهاد، ۲۴–۲۵؛ جمشیدی، زندگانی سیاسی شهید سیدمحمدباقر صدر، ۳۴–۳۵.</ref> و در مدت کوتاهی بیشتر کتاب‌های سطح حوزه را بدون استاد آموخت<ref>قلی‌زاده، شهید صدر بر بلندای اندیشه و جهاد، ۲۴.</ref> و [[کفایة الاصول]] را نزد [[محمدتقی جواهری]] و [[صدرا بادکوبه‌ای]] فرا گرفت.<ref>جمشیدی، زندگانی سیاسی شهید سیدمحمدباقر صدر، ۳۵–۳۶.</ref>
== فعالیت‌های علمی ==
سیدمحمدباقر صدر در سه‌سالگی پدر را از دست داد و در پنج‌سالگی به مدرسه رفت و دروس ابتدایی را در منتدی النشر در محله کاظمیه [[بغداد]] گذراند و به سبب هوش سرشار خود، توجه و احترام معلمان را جلب کرد.<ref>جمشیدی، زندگانی سیاسی شهید سیدمحمدباقر صدر، ۲۷–۲۹؛ حسینی حائری، زندگی و افکار شهید صدر، ۳۶.</ref> وی در ده‌سالگی آموزش ابتدایی را پشت سرگذاشت و پس از آن به سفارش مادر و دایی‌های خود، به علوم حوزوی روی آورد. در یازده‌سالگی [[منطق]] را آموخت و هم‌زمان رساله‌ای نقادانه در این موضوع نگاشت.<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۲۲.</ref> او حتی در دوازده‌سالگی که کتاب [[معالم الاصول]] را نزد برادر خود، سیداسماعیل صدر می‌آموخت، ایرادهایی، مشابه اشکالات [[محمدکاظم خراسانی]]، بر این کتاب وارد می‌کرد<ref>جمشیدی، زندگانی سیاسی شهید سیدمحمدباقر صدر، ۳۳–۳۴.</ref>؛ چنان‌که در نوجوانی کتاب العقیدة الالهیة فی الاسلام را نوشت و در سیزده‌سالگی برای ادامه تحصیل به [[حوزه علمیه نجف|حوزه نجف]] رفت<ref>قلی‌زاده، شهید صدر بر بلندای اندیشه و جهاد، ۲۴–۲۵؛ جمشیدی، زندگانی سیاسی شهید سیدمحمدباقر صدر، ۳۴–۳۵.</ref> و در مدت کوتاهی بیشتر کتاب‌های سطح حوزه را بدون استاد آموخت<ref>قلی‌زاده، شهید صدر بر بلندای اندیشه و جهاد، ۲۴.</ref> و [[کفایة الاصول]] را نزد [[محمدتقی جواهری]] و [[صدرا بادکوبه‌ای]] فرا گرفت.<ref>جمشیدی، زندگانی سیاسی شهید سیدمحمدباقر صدر، ۳۵–۳۶.</ref>


صدر در نوجوانی در درس خارج اصول و فقه [[سیدابوالقاسم خویی]] و محمدرضا آل‌یاسین و دروس [[فلسفه]] صدرا بادکوبه‌ای شرکت می‌کرد.<ref>جمشیدی، زندگانی سیاسی شهید سیدمحمدباقر صدر، ۳۵–۳۶؛ حسینی حائری، زندگی و افکار شهید صدر، ۴۶–۴۷.</ref> نبوغ علمی و اجتهاد وی در نوجوانی، او را زبانزد مراکز علمی نجف کرده بود.<ref>قلی‌زاده، شهید صدر بر بلندای اندیشه و جهاد، ۲۶–۲۹.</ref> از سیدابوالقاسم خویی نقل شده‌است که صدر در چهارده‌سالگی به درجه [[اجتهاد]] رسید. این سخن از خود صدر و از برادر او سیداسماعیل صدر نیز نقل شده‌است.<ref>جمشیدی، زندگانی سیاسی شهید سیدمحمدباقر صدر، ۳۶؛ ← عاملی، السیدمحمدباقر الصدر السیرة و المسیرة فی حقائق و وثائق، ۱/۱۶۱.</ref> صدر با همکاری عباس رمیثی بر رساله عملیه مرتضی آل‌یاسین تعلیقه نوشت و در حالی‌که هفده سال بیشتر نداشت، رمیثی [[تقلید]] را بر او [[حرام]] دانست.<ref>حسینی حائری، زندگی و افکار شهید صدر، ۴۸.</ref> او در ۲۳سالگی غایة الفکر فی علم اصول الفقه را نگاشته‌است.<ref>جمشیدی، زندگانی سیاسی شهید سیدمحمدباقر صدر، ۳۶.</ref> وی در ۲۵سالگی، تدریس درس خارج اصول را آغاز کرد و سه سال بعد به تدریس خارج فقه پرداخت.<ref>حسینی حائری، زندگی و افکار شهید صدر، ۴۹.</ref> [[سیدکاظم حسینی حائری]]، [[سیدمحمدباقر حکیم]]، [[سیدمحمود هاشمی شاهرودی]]، سیدعبدالغنی اردبیلی، سیدمحمدباقر مهری، محمدرضا نعمانی، سیدعبدالعزیز حکیم، سیدحسین و [[سیدمحمد صدر]]، سیدعزالدین و سیدصدرالدین قبانچی و محمدجعفر شمس‌الدین، از [[شاگردان امام‌خمینی|شاگردان]] او بوده‌اند.<ref>قلی‌زاده، شهید صدر بر بلندای اندیشه و جهاد، ۳۳–۳۴.</ref>
صدر در نوجوانی در درس خارج اصول و فقه [[سیدابوالقاسم خویی]] و محمدرضا آل‌یاسین و دروس [[فلسفه]] صدرا بادکوبه‌ای شرکت می‌کرد.<ref>جمشیدی، زندگانی سیاسی شهید سیدمحمدباقر صدر، ۳۵–۳۶؛ حسینی حائری، زندگی و افکار شهید صدر، ۴۶–۴۷.</ref> نبوغ علمی و اجتهاد وی در نوجوانی، او را زبانزد مراکز علمی نجف کرده بود.<ref>قلی‌زاده، شهید صدر بر بلندای اندیشه و جهاد، ۲۶–۲۹.</ref> از سیدابوالقاسم خویی نقل شده‌است که صدر در چهارده‌سالگی به درجه [[اجتهاد]] رسید. این سخن از خود صدر و از برادر او سیداسماعیل صدر نیز نقل شده‌است.<ref>جمشیدی، زندگانی سیاسی شهید سیدمحمدباقر صدر، ۳۶؛ ← عاملی، السیدمحمدباقر الصدر السیرة و المسیرة فی حقائق و وثائق، ۱/۱۶۱.</ref> صدر با همکاری عباس رمیثی بر رساله عملیه مرتضی آل‌یاسین تعلیقه نوشت و در حالی‌که هفده سال بیشتر نداشت، رمیثی [[تقلید]] را بر او [[حرام]] دانست.<ref>حسینی حائری، زندگی و افکار شهید صدر، ۴۸.</ref> او در ۲۳سالگی غایة الفکر فی علم اصول الفقه را نگاشته‌است.<ref>جمشیدی، زندگانی سیاسی شهید سیدمحمدباقر صدر، ۳۶.</ref> وی در ۲۵سالگی، تدریس درس خارج اصول را آغاز کرد و سه سال بعد به تدریس خارج فقه پرداخت.<ref>حسینی حائری، زندگی و افکار شهید صدر، ۴۹.</ref> [[سیدکاظم حسینی حائری]]، [[سیدمحمدباقر حکیم]]، [[سیدمحمود هاشمی شاهرودی]]، سیدعبدالغنی اردبیلی، سیدمحمدباقر مهری، محمدرضا نعمانی، [[سیدعبدالعزیز حکیم]]، سیدحسین و [[سیدمحمد صدر]]، سیدعزالدین و سیدصدرالدین قبانچی و محمدجعفر شمس‌الدین، از شاگردان او بوده‌اند.<ref>قلی‌زاده، شهید صدر بر بلندای اندیشه و جهاد، ۳۳–۳۴.</ref>


صدر در کنار تحصیل و تدریس، فعالیت سازمان‌یافته سیاسی را با تأسیس «حزب الدعوة الاسلامیه» در سال ۱۳۳۶ آغاز کرد؛ ولی به سبب جو سنتی حاکم بر حوزه علمیه نجف که وابستگی به [[حزب سیاسی]] در آن زمان، برای بزرگان حوزه علمیه نجف، نقص تلقی می‌شد و از سوی دیگر، رژیم بعث عراق با استفاده از متحجران، علیه صدر به توطئه و تهمت دست می‌زد، او به صورت علنی دراین‌باره اظهار نظر نمی‌کرد؛ ولی دوستان خود را بر فعالیت جدی در قالب تشکل سیاسی تشویق و راهنمایی می‌کرد.<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۱۲۷–۱۲۹ و ۱۶۰–۱۶۱.</ref> در سال ۱۳۳۷ که عبدالکریم قاسم، حاکمیت عراق را به دست گرفت، میدان برای کمونیست‌ها باز شد و موجی از الحادگرایی و مخالفت با اسلام، دامنگیر مردم عراق شد. صدر همراه شخصیت‌هایی مانند مرتضی و محمدرضا آل‌یاسین، [[محمدرضا مظفر]]، محمدمهدی آصفی و سیدمحمدمهدی حکیم در مقابله با این موج انحرافی در مرکز علمی ـ فرهنگی «جماعة العلماء فی النجف الاشرف» همکاری جدی و هدایت‌کننده داشت.<ref>قلی‌زاده، شهید صدر بر بلندای اندیشه و جهاد، ۴۳–۴۴؛ حسینی حائری، مجله حوزه، ۲۵.</ref> دیدگاه‌های این گروه دربارهٔ مسائل اعتقادی، اجتماعی و سیاسی در مجله «الاضواء»، منتشر می‌شد و ایشان خود، سرمقاله‌های آن را با عنوان «رسالتنا» می‌نوشت.<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۱۳۵–۱۳۷؛ حسینی حائری، مجله حوزه، ۲۵.</ref>
== فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی ==
صدر در کنار تحصیل و تدریس، فعالیت سازمان‌یافته سیاسی را با تأسیس «[[حزب الدعوة الاسلامیه]]» در سال ۱۳۳۶ آغاز کرد؛ ولی به سبب جو سنتی حاکم بر [[حوزه علمیه نجف]] که وابستگی به [[حزب سیاسی]] در آن زمان، برای بزرگان حوزه علمیه نجف، نقص تلقی می‌شد و از سوی دیگر، رژیم بعث عراق با استفاده از [[تحجر|متحجران]]، علیه صدر به توطئه و [[تهمت]] دست می‌زد، او به صورت علنی دراین‌باره اظهار نظر نمی‌کرد؛ ولی دوستان خود را بر فعالیت جدی در قالب تشکل سیاسی تشویق و راهنمایی می‌کرد.<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۱۲۷–۱۲۹ و ۱۶۰–۱۶۱.</ref> در سال ۱۳۳۷ که عبدالکریم قاسم، حاکمیت عراق را به دست گرفت، میدان برای کمونیست‌ها باز شد و موجی از الحادگرایی و مخالفت با اسلام، دامنگیر مردم عراق شد. صدر همراه شخصیت‌هایی مانند مرتضی و محمدرضا آل‌یاسین، [[محمدرضا مظفر]]، [[محمدمهدی آصفی]] و [[سیدمحمدمهدی حکیم]] در مقابله با این موج انحرافی در مرکز علمی ـ فرهنگی «جماعة العلماء فی النجف الاشرف» همکاری جدی و هدایت‌کننده داشت.<ref>قلی‌زاده، شهید صدر بر بلندای اندیشه و جهاد، ۴۳–۴۴؛ حسینی حائری، مجله حوزه، ۲۵.</ref> دیدگاه‌های این گروه دربارهٔ مسائل اعتقادی، اجتماعی و سیاسی در مجله «الاضواء»، منتشر می‌شد و ایشان خود، سرمقاله‌های آن را با عنوان «رسالتنا» می‌نوشت.<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۱۳۵–۱۳۷؛ حسینی حائری، مجله حوزه، ۲۵.</ref>


از سوی دیگر، صدر به پیشنهاد مرجع تقلید وقت، سیدمحسن حکیم، کتاب فلسفتنا را در ۲۵سالگی در برابر این موج کمونیستی نگاشت و در سال ۱۳۷۹ق/ ۱۳۳۹ش آن را منتشر کرد که به‌سرعت در میان اهل علم جا باز کرد و تبلیغات کمونیست‌ها را در [[عراق]] خنثی ساخت. این کتاب به عنوان درس جنبی، در مدارس و حوزه‌های علمی کشورهای اسلامی مورد توجه بوده‌است.<ref>قلی‌زاده، شهید صدر بر بلندای اندیشه و جهاد، ۴۵–۴۶؛ حسینی حائری، مجله حوزه، ۲۶.</ref> پس از آن صدر [[کتاب اقتصادنا]] را تألیف و آن را در سال ۱۳۸۱ق/ ۱۳۴۱ش منتشر کرد که آن نیز زود مانند کتاب فلسفتنا کتاب درسی شد یا به صورت گسترده در میان ملت‌های اسلامی جا باز کرد.<ref>قلی‌زاده، شهید صدر بر بلندای اندیشه و جهاد، ۴۶–۴۸.</ref> به صدر که برخلاف جو سنتی حوزه نجف به علوم جدید پرداخته بود، تهمت‌های زیادی زده می‌شد؛ چنان‌که او در نامه‌ای به سیدمحمدباقر حکیم، از این تهمت‌ها گلایه کرده‌است.<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۱۳۷–۱۳۹.</ref> وی برای تحرک‌بخشی به حوزه علمیه نجف، «مدرسه علوم اسلامی» را زیر نظر مرجع تقلید، سیدمحسن حکیم تأسیس کرد و در این راه نیز از ناحیه دو جبهه متحجران و نیروهای دولت عراق، رنج‌های زیادی را تحمل کرد.<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۱۴۱–۱۴۲.</ref>
از سوی دیگر، صدر به پیشنهاد مرجع تقلید وقت، سیدمحسن حکیم، کتاب فلسفتنا را در ۲۵سالگی در برابر این موج کمونیستی نگاشت و در سال ۱۳۷۹ق/ ۱۳۳۹ش آن را منتشر کرد که به‌سرعت در میان اهل علم جا باز کرد و تبلیغات کمونیست‌ها را در [[عراق]] خنثی ساخت. این کتاب به عنوان درس جنبی، در مدارس و حوزه‌های علمی کشورهای اسلامی مورد توجه بوده‌است.<ref>قلی‌زاده، شهید صدر بر بلندای اندیشه و جهاد، ۴۵–۴۶؛ حسینی حائری، مجله حوزه، ۲۶.</ref> پس از آن صدر [[کتاب اقتصادنا]] را تألیف و آن را در سال ۱۳۸۱ق/ ۱۳۴۱ش منتشر کرد که آن نیز زود مانند کتاب فلسفتنا کتاب درسی شد یا به صورت گسترده در میان ملت‌های اسلامی جا باز کرد.<ref>قلی‌زاده، شهید صدر بر بلندای اندیشه و جهاد، ۴۶–۴۸.</ref> به صدر که برخلاف جو سنتی حوزه نجف به علوم جدید پرداخته بود، تهمت‌های زیادی زده می‌شد؛ چنان‌که او در نامه‌ای به [[سیدمحمدباقر حکیم]]، از این تهمت‌ها گلایه کرده‌است.<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۱۳۷–۱۳۹.</ref> وی برای تحرک‌بخشی به حوزه علمیه نجف، «مدرسه علوم اسلامی» را زیر نظر مرجع تقلید، [[سیدمحسن حکیم]] تأسیس کرد و در این راه نیز از ناحیه دو جبهه متحجران و نیروهای دولت عراق، رنج‌های زیادی را تحمل کرد.<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۱۴۱–۱۴۲.</ref>


وی حیات سیاسی خود را منحصر به عراق و جامعه شیعی نکرد بلکه برای بیداری و نجات امت اسلامی تلاش می‌کرد. وی تلاش گسترده‌ای را در جهت تحقق امت اسلامی آغاز کرد؛ به همین دلیل بر مشترکات امت اسلامی تأکید می‌کرد تا وحدت و انسجام میان طیف‌های مختلف امت اسلامی پدید آید؛ زیرا از نظر وی مبنای شکل‌گیری امت بر اساس آرمان‌ها، عقاید و افکار مشترک است.<ref>جمشیدی، زندگانی سیاسی شهید سیدمحمدباقر صدر، ۲۶۸–۲۶۹.</ref>
وی حیات سیاسی خود را منحصر به عراق و جامعه شیعی نکرد بلکه برای بیداری و نجات امت اسلامی تلاش می‌کرد. وی تلاش گسترده‌ای را در جهت تحقق امت اسلامی آغاز کرد؛ به همین دلیل بر مشترکات امت اسلامی تأکید می‌کرد تا [[وحدت اسلامی|وحدت]] و انسجام میان طیف‌های مختلف امت اسلامی پدید آید؛ زیرا از نظر وی مبنای شکل‌گیری امت بر اساس آرمان‌ها، عقاید و افکار مشترک است.<ref>جمشیدی، زندگانی سیاسی شهید سیدمحمدباقر صدر، ۲۶۸–۲۶۹.</ref>


صدر با وجود فشارهای یادشده، در بازسازی [[حوزه علمیه]] و جذب نیروهای جوان، نقش برجسته‌ای ایفا و در برنامه‌های درسی حوزه دگرگونی و تغییرات مثبتی ایجاد کرد.<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۱۶۵–۱۶۸؛ اسماعیلی، اصلاح حوزه در نگاه شهید صدر، ۳۵–۳۷.</ref> پس از درگذشت سیدمحسن حکیم در سال ۱۳۴۹ صدر که به مسائل اسلامی نگاه نو و جامع داشت و نسل جدید جامعه را جذب شخصیت علمی و اخلاقی خود کرده بود، بیشتر مطرح شد.<ref>قلی‌زاده، شهید صدر بر بلندای اندیشه و جهاد، ۶۱–۶۶؛ جمشیدی، زندگانی سیاسی شهید سیدمحمدباقر صدر، ۳۴۰–۳۴۳.</ref> وارستگی شخصیت، [[ساده‌زیستی]]، دوری از وابستگی به [[دنیا]] و حضور مداوم در [[حرم امیرالمؤمنین علی(ع)]]، پرورش بعد معنوی و اخلاقی و نیز متمرکزشدن بر بعد مبارزاتی عدالت‌خواهانه علیه ستم و استبداد، از ویژگی‌های صدر برشمرده شده‌است.<ref>ایزدپناه، دستورالعمل اخلاقی از عالم نام‌آور، ۱۰۷–۱۰۸؛ جمشیدی، زندگانی سیاسی شهید سیدمحمدباقر صدر، ۴۲–۴۳.</ref> وی با همفکری امام‌موسی صدر و چند عالم دیگر مجمعی علمی و فکری را پدیدآورد که از نتایج آن، تأسیس «[[مجلس اعلای اسلامی شیعه لبنان]]» بود و امام‌موسی با استقرار در [[لبنان]] آن را اجرایی کرد<ref>کمالیان و رنجبر، ۱۷۷ و ۲۴۸–۲۴۹.</ref> {{ببینید|امام‌موسی صدر}}.
صدر با وجود فشارهای یادشده، در بازسازی [[حوزه علمیه]] و جذب نیروهای جوان، نقش برجسته‌ای ایفا و در برنامه‌های درسی حوزه دگرگونی و تغییرات مثبتی ایجاد کرد.<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۱۶۵–۱۶۸؛ اسماعیلی، اصلاح حوزه در نگاه شهید صدر، ۳۵–۳۷.</ref> پس از درگذشت سیدمحسن حکیم در سال ۱۳۴۹ صدر که به مسائل اسلامی نگاه نو و جامع داشت و نسل جدید [[جامعه]] را جذب شخصیت علمی و اخلاقی خود کرده بود، بیشتر مطرح شد.<ref>قلی‌زاده، شهید صدر بر بلندای اندیشه و جهاد، ۶۱–۶۶؛ جمشیدی، زندگانی سیاسی شهید سیدمحمدباقر صدر، ۳۴۰–۳۴۳.</ref> وارستگی شخصیت، [[ساده‌زیستی]]، دوری از وابستگی به [[دنیا]] و حضور مداوم در [[حرم امیرالمؤمنین علی(ع)]]، پرورش بعد معنوی و اخلاقی و نیز متمرکزشدن بر بعد مبارزاتی عدالت‌خواهانه علیه [[ستم]] و [[استبداد]]، از ویژگی‌های صدر برشمرده شده‌است.<ref>ایزدپناه، دستورالعمل اخلاقی از عالم نام‌آور، ۱۰۷–۱۰۸؛ جمشیدی، زندگانی سیاسی شهید سیدمحمدباقر صدر، ۴۲–۴۳.</ref> وی با همفکری امام‌موسی صدر و چند عالم دیگر مجمعی علمی و فکری را پدیدآورد که از نتایج آن، تأسیس «[[مجلس اعلای اسلامی شیعه لبنان]]» بود و امام‌موسی با استقرار در [[لبنان]] آن را اجرایی کرد.<ref>کمالیان و رنجبر، ۱۷۷ و ۲۴۸–۲۴۹.</ref> {{ببینید|امام‌موسی صدر}}


از سوی دیگر، حزب الدعوه که خط مشی آن برخاسته از دیدگاه‌های صدر بود و در این چارچوب حرکت می‌کرد، هر چند در راستای نهضت اسلامی امام‌خمینی و [[رهبری]] ایشان اجمالاً نبود و از این نظر تمایز داشت، اما برخی معتقدند از آنجاکه بسیاری از اعضای آن با نظریه حکومت اسلامی همراه بودند و انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام‌خمینی را از نعمت‌های الهی می‌دانستند و در مبارزه با دشمنان [[جمهوری اسلامی ایران]] شرکت داشتند، مغایرتی جدی در میان نبوده‌است و برخی اختلاف‌های پیش‌آمده ناشی از مواضع عمومی و آشکار این حزب در برابر [[انقلاب اسلامی ایران]] نیست، بلکه ناشی از وجود اختلاف نظر فکری دربارهٔ مسئله رهبری و به‌طور مشخص موضوع [[ولایت فقیه]] و اعتقاد به آن است.<ref>← جمشیدی، زندگانی سیاسی شهید سیدمحمدباقر صدر، ۲۶۲–۲۶۳.</ref>
از سوی دیگر، حزب الدعوه که خط مشی آن برخاسته از دیدگاه‌های صدر بود و در این چارچوب حرکت می‌کرد، هر چند در راستای نهضت اسلامی امام‌خمینی و [[رهبری]] ایشان اجمالاً نبود و از این نظر تمایز داشت، اما برخی معتقدند از آنجاکه بسیاری از اعضای آن با نظریه حکومت اسلامی همراه بودند و انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام‌خمینی را از نعمت‌های الهی می‌دانستند و در مبارزه با دشمنان [[جمهوری اسلامی ایران]] شرکت داشتند، مغایرتی جدی در میان نبوده‌است و برخی اختلاف‌های پیش‌آمده ناشی از مواضع عمومی و آشکار این حزب در برابر [[انقلاب اسلامی ایران]] نیست، بلکه ناشی از وجود اختلاف نظر فکری دربارهٔ مسئله رهبری و به‌طور مشخص موضوع [[ولایت فقیه]] و اعتقاد به آن است.<ref>← جمشیدی، زندگانی سیاسی شهید سیدمحمدباقر صدر، ۲۶۲–۲۶۳.</ref>


صدر در دهه آخر عمر خود، جلسه‌ای هفتگی در خانه خود برقرار کرد که در آن شاگردان برجسته وی شرکت می‌کردند. موضوع بحث در این جلسات مسائل مهم و مشکلات فکری و فرهنگی حوزه و جهان اسلام بود.<ref>حسینی حائری، مجله حوزه، ۲۱.</ref> وی منحصرشدن حوزویان در محور دانش [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] را ناکافی می‌دانست و بر مطالعات جامع دربارهٔ مبانی مکتب اسلام و آشنایی با دانش‌های گوناگون اسلامی تأکید می‌کرد.<ref>حسینی حائری، مجله حوزه، ۲۱.</ref> وی در نظر داشت یک دوره فقه معاملات با مقایسه با حقوق غرب بنویسد و برتری برنامه حقوقی اسلام را بر حقوق غرب ثابت کند؛ ولی گرفتاری‌ها و در نهایت [[شهادت]] او، جامعه علمی را از این اثر محروم ساخت.<ref>حسینی حائری، مجله حوزه، ۲۲.</ref>
صدر در دهه آخر عمر خود، جلسه‌ای هفتگی در خانه خود برقرار کرد که در آن شاگردان برجسته وی شرکت می‌کردند. موضوع بحث در این جلسات مسائل مهم و مشکلات فکری و فرهنگی [[حوزه‌های علمیه|حوزه]] و [[جهان اسلام]] بود.<ref>حسینی حائری، مجله حوزه، ۲۱.</ref> وی منحصرشدن حوزویان در محور دانش [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] را ناکافی می‌دانست و بر مطالعات جامع دربارهٔ مبانی مکتب اسلام و آشنایی با دانش‌های گوناگون اسلامی تأکید می‌کرد.<ref>حسینی حائری، مجله حوزه، ۲۱.</ref> وی در نظر داشت یک دوره فقه معاملات با مقایسه با حقوق غرب بنویسد و برتری برنامه حقوقی اسلام را بر حقوق غرب ثابت کند؛ ولی گرفتاری‌ها و در نهایت [[شهادت]] او، جامعه علمی را از این اثر محروم ساخت.<ref>حسینی حائری، مجله حوزه، ۲۲.</ref>


پس از کودتای حسن البکر در عراق، حزب بعث همه مردم به‌ویژه نهادهای آموزشی را به اجرای برنامه خود فرا خوانده بود. صدر نخستین کسی بود که فتوای صریح در حرمت پیوستن به [[حزب بعث عراق|حزب بعث]] را صادر کرد.<ref>قلی‌زاده، شهید صدر بر بلندای اندیشه و جهاد، ۸۳–۸۴.</ref> او همچنین در فتوای دیگر، نمازخواندن پشت سر کسانی را که [[مراجع تقلید]] تعیین نکرده‌اند و حکومت بعثی معرفی کرده، حرام اعلام کرد.<ref>قلی‌زاده، شهید صدر بر بلندای اندیشه و جهاد، ۸۶.</ref> با توجه به فتواهای بی‌پرده صدر، بعثی‌های حاکم، او را دشمن درجه اول خود برشمردند و به هر بهانه‌ای علیه او توطئه می‌کردند. صدر از همان آغاز حاکمیت حزب بعث، مبارزات فکری را با آنان آغاز کرد و وقتی این حزب بر فضای کلی عراق حاکمیت پیدا کرد، مبارزات خود را صریح‌تر علیه آن ادامه داد و برای ایجاد وحدت میان جریان‌های فکری اسلامی تلاش کرد.<ref>مزینانی، شهید صدر منادی وحدت، ۱۷۱–۱۷۳.</ref> او در این راه به وسیله رژیم بعث بارها بازداشت و زندانی شد؛ چنان‌که در سال ۱۳۹۲ق/ ۱۳۵۱ش که موج بازداشت‌ها راه افتاده بود، بعثیان به خانه صدر یورش بردند؛ ولی او در بیمارستان [[نجف]] بستری بود و مأموران وی را دسبتند زده و به بیمارستانی در [[کوفه]] منتقل و در بخش بازداشتی‌ها بستری کردند؛ اما بر اثر ازدحام عیادت‌کنندگان و ترس از شورش مردمی، وی دوباره به بیمارستان نجف منتقل شد و پس از بهبودی به خانه بازگشت.<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۱۸۳–۱۸۵.</ref>
پس از کودتای حسن البکر در عراق، حزب بعث همه مردم به‌ویژه نهادهای آموزشی را به اجرای برنامه خود فرا خوانده بود. صدر نخستین کسی بود که فتوای صریح در حرمت پیوستن به [[حزب بعث عراق|حزب بعث]] را صادر کرد.<ref>قلی‌زاده، شهید صدر بر بلندای اندیشه و جهاد، ۸۳–۸۴.</ref> او همچنین در فتوای دیگر، نمازخواندن پشت سر کسانی را که [[مراجع تقلید]] تعیین نکرده‌اند و حکومت بعثی معرفی کرده، حرام اعلام کرد.<ref>قلی‌زاده، شهید صدر بر بلندای اندیشه و جهاد، ۸۶.</ref> با توجه به فتواهای بی‌پرده صدر، بعثی‌های حاکم، او را دشمن درجه اول خود برشمردند و به هر بهانه‌ای علیه او توطئه می‌کردند. صدر از همان آغاز حاکمیت حزب بعث، مبارزات فکری را با آنان آغاز کرد و وقتی این حزب بر فضای کلی عراق حاکمیت پیدا کرد، مبارزات خود را صریح‌تر علیه آن ادامه داد و برای ایجاد وحدت میان جریان‌های فکری اسلامی تلاش کرد.<ref>مزینانی، شهید صدر منادی وحدت، ۱۷۱–۱۷۳.</ref> او در این راه به وسیله رژیم بعث بارها بازداشت و زندانی شد؛ چنان‌که در سال ۱۳۹۲ق/ ۱۳۵۱ش که موج بازداشت‌ها راه افتاده بود، بعثیان به خانه صدر یورش بردند؛ ولی او در بیمارستان [[نجف]] بستری بود و مأموران وی را دسبتند زده و به بیمارستانی در [[کوفه]] منتقل و در بخش بازداشتی‌ها بستری کردند؛ اما بر اثر ازدحام عیادت‌کنندگان و ترس از [[شورش]] مردمی، وی دوباره به بیمارستان نجف منتقل شد و پس از بهبودی به خانه بازگشت.<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۱۸۳–۱۸۵.</ref>


در پی درگیری نیروهای رژیم بعث با راه‌پیمایانِ عزادار از نجف به سمت [[کربلا]] و شعارهای راه‌پیمایان حسینی علیه رژیم در [[ماه صفر]] ۱۳۹۷ق/ ۱۳۵۵ش نیروهای رژیم در ۲۰ دی ۱۳۵۵ صدر را بازداشت و به بغداد منتقل کردند.<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۱۸۸–۱۹۲.</ref> عزت ابراهیم الدوری وزیر کشور عراق، در بازجویی از صدر، او را سرمنشأ حرکت مخالفان رژیم معرفی و تهدید به انتقام و [[اعدام]] کرد؛ اما پس از مدتی شکنجه‌های سخت، او را آزاد<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۱۹۲.</ref> و تهدید کردند در زمان مناسب وی را اعدام می‌کنند.
در پی درگیری نیروهای رژیم بعث با راه‌پیمایانِ عزادار از نجف به سمت [[کربلا]] و شعارهای راه‌پیمایان حسینی علیه رژیم در ماه صفر ۱۳۹۷ق/ ۱۳۵۵ش نیروهای رژیم در ۲۰ دی ۱۳۵۵ صدر را بازداشت و به بغداد منتقل کردند.<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۱۸۸–۱۹۲.</ref> عزت ابراهیم الدوری وزیر کشور عراق، در بازجویی از صدر، او را سرمنشأ حرکت مخالفان رژیم معرفی و تهدید به [[انتقام]] و [[اعدام]] کرد؛ اما پس از مدتی شکنجه‌های سخت، او را آزاد<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۱۹۲.</ref> و تهدید کردند در زمان مناسب وی را اعدام می‌کنند.


چند ماه پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی ایران]] نیز در غروب ۲۱/۳/۱۳۵۸ نیروهای امنیتی حزب بعث خانه صدر را محاصره کردند و در صبح ۲۲/۳/۱۳۵۸ ابوسعید؛ رئیس اداره امنیت نجف وارد خانه صدر شد و پس از برخورد انقلابی و انتقاد صریح صدر از رژیم بعث باز هم او را به زندان بغداد بردند. [[بنت‌الهدی صدر]]، خواهر عالم، آموزگار و مبارز وی، با سخنرانی علیه نیروهای رژیم بعث، مردم را از بازداشت سیدمحمدباقر مطلع کرد.<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۱۹۳–۱۹۹؛ حسینی حائری، زندگی و افکار شهید صدر، ۱۳۶–۱۳۷.</ref> در پی فعالیت‌های بنت‌الهدی و شاگردان صدر و تظاهرات مردمی در نجف، کاظمین و چندین شهر دیگر، همچنین انتشار خبر بازداشت صدر از صدای [[جمهوری اسلامی ایران]]، رژیم عراق مجبور شد او را آزاد کند.<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۲۰۱–۲۰۴.</ref> وی چهار بار با شیوه‌های مختلف مورد سوء قصد قرار گرفت و همواره تحت نظر رژیم بعث بود.<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۲۰۹–۲۲۰.</ref>
چند ماه پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی ایران]] نیز در غروب ۲۱/۳/۱۳۵۸ نیروهای امنیتی حزب بعث خانه صدر را محاصره کردند و در صبح ۲۲/۳/۱۳۵۸ ابوسعید؛ رئیس اداره امنیت نجف وارد خانه صدر شد و پس از برخورد انقلابی و [[انتقاد]] صریح صدر از رژیم بعث باز هم او را به زندان بغداد بردند. [[بنت‌الهدی صدر]]، خواهر عالم، آموزگار و مبارز وی، با سخنرانی علیه نیروهای رژیم بعث، مردم را از بازداشت سیدمحمدباقر مطلع کرد.<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۱۹۳–۱۹۹؛ حسینی حائری، زندگی و افکار شهید صدر، ۱۳۶–۱۳۷.</ref> در پی فعالیت‌های بنت‌الهدی و شاگردان صدر و تظاهرات مردمی در نجف، کاظمین و چندین شهر دیگر، همچنین انتشار خبر بازداشت صدر از صدای [[جمهوری اسلامی ایران]]، رژیم عراق مجبور شد او را آزاد کند.<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۲۰۱–۲۰۴.</ref> وی چهار بار با شیوه‌های مختلف مورد سوء قصد قرار گرفت و همواره تحت نظر رژیم بعث بود.<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۲۰۹–۲۲۰.</ref>


== دیدگاه صدر درباره امام‌خمینی ==
شخصیت و نهضت امام‌خمینی از آغاز مورد توجه صدر بوده‌است؛ چنان‌که از [[سیدمحمدباقر حکیم]] نقل شده‌است که صدر از همان آغاز [[انقلاب امام‌خمینی|قیام امام‌خمینی]]، هم شخصیت و هم اقدام انقلابی ایشان را تأیید و از آن حمایت کرد و در همین راستا از معدود کسانی بود که به [[سیدمحسن حکیم]] پیشنهاد کرد حرکت امام‌خمینی را تأیید و از آن حمایت کند<ref>کولایی و دیگران، یادواره شهید آیت‌الله سیدمحمدباقر صدر، ۴۵؛ جمشیدی، زندگانی سیاسی شهید سیدمحمدباقر صدر، ۴۵۸.</ref>؛ چنان‌که به دنبال [[تبعید امام‌خمینی]] به [[ترکیه]]، صدر نامه‌ای به [[محمدجواد مغنیه]] در لبنان نوشت و از حرکت انقلابی ایشان ستایش کرد<ref>جمشیدی، زندگانی سیاسی شهید سیدمحمدباقر صدر، ۴۵۸–۴۵۹؛ قلی‌زاده، شهید صدر بر بلندای اندیشه و جهاد، ۳۷–۳۹.</ref> و با ورود امام‌خمینی به شهر نجف، صدر برای استقبال از ایشان تلاش کرد و خود نیز به استقبال رفت و تأیید و حمایت کامل خود را از ایشان ابراز کرد.<ref>قلی‌زاده، شهید صدر بر بلندای اندیشه و جهاد، ۳۹.</ref> در دوران حضور امام‌خمینی در نجف، صدر بارها با ایشان صمیمانه دیدار کرده<ref>جمشیدی، زندگانی سیاسی شهید سیدمحمدباقر صدر، ۴۵۹–۴۶۱.</ref> و با ایشان رفتار صمیمانه داشته‌است<ref>مقدس، خاطرات، ۱/۲۲۸.</ref> و ام‌جعفر همسر صدر نیز با [[خانواده امام‌خمینی]] در ارتباط بوده‌است.<ref>جمشیدی، زندگانی سیاسی شهید سیدمحمدباقر صدر، ۴۶۰.</ref>
شخصیت و نهضت امام‌خمینی از آغاز مورد توجه صدر بوده‌است؛ چنان‌که از [[سیدمحمدباقر حکیم]] نقل شده‌است که صدر از همان آغاز [[انقلاب امام‌خمینی|قیام امام‌خمینی]]، هم شخصیت و هم اقدام انقلابی ایشان را تأیید و از آن حمایت کرد و در همین راستا از معدود کسانی بود که به [[سیدمحسن حکیم]] پیشنهاد کرد حرکت امام‌خمینی را تأیید و از آن حمایت کند<ref>کولایی و دیگران، یادواره شهید آیت‌الله سیدمحمدباقر صدر، ۴۵؛ جمشیدی، زندگانی سیاسی شهید سیدمحمدباقر صدر، ۴۵۸.</ref>؛ چنان‌که به دنبال [[تبعید امام‌خمینی]] به [[ترکیه]]، صدر نامه‌ای به [[محمدجواد مغنیه]] در لبنان نوشت و از حرکت انقلابی ایشان ستایش کرد<ref>جمشیدی، زندگانی سیاسی شهید سیدمحمدباقر صدر، ۴۵۸–۴۵۹؛ قلی‌زاده، شهید صدر بر بلندای اندیشه و جهاد، ۳۷–۳۹.</ref> و با ورود امام‌خمینی به شهر نجف، صدر برای استقبال از ایشان تلاش کرد و خود نیز به استقبال رفت و تأیید و حمایت کامل خود را از ایشان ابراز کرد.<ref>قلی‌زاده، شهید صدر بر بلندای اندیشه و جهاد، ۳۹.</ref> در دوران حضور امام‌خمینی در نجف، صدر بارها با ایشان صمیمانه دیدار کرده<ref>جمشیدی، زندگانی سیاسی شهید سیدمحمدباقر صدر، ۴۵۹–۴۶۱.</ref> و با ایشان رفتار صمیمانه داشته‌است<ref>مقدس، خاطرات، ۱/۲۲۸.</ref> و ام‌جعفر همسر صدر نیز با [[خانواده امام‌خمینی]] در ارتباط بوده‌است.<ref>جمشیدی، زندگانی سیاسی شهید سیدمحمدباقر صدر، ۴۶۰.</ref>


صدر خط مبارزاتی امام‌خمینی را تأیید کرده و ایشان را از بهترین دوستان خود برشمرده است.<ref>جمشیدی، زندگانی سیاسی شهید سیدمحمدباقر صدر، ۴۶۱.</ref> وی از آغاز بحث [[ولایت فقیه]] و [[حکومت اسلامی]] توسط امام‌خمینی در حوزه نجف بسی خوشحال شد و آن را تأیید کرد و برخی از شاگردان و دوستان خود را برای شرکت در این درس تشویق کرد.<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۲۲۵؛ حسینی حائری، مجله حوزه، ۲۴.</ref> وی در مهر ۱۳۵۷ وقتی از تصمیم امام‌خمینی برای [[هجرت]] به [[کویت]] اطلاع یافت، با وجود کنترل شدید منزلش، برای خداحافظی در خانه امام‌خمینی حاضر شد و گرچه ایشان دقایقی قبل خانه را ترک کرده بود، اما صدر به نشانه احترام، لحظاتی در خانه ایشان توقف کرد تا مراتب همبستگی خود را با ایشان و خانواده و بستگان اعلام کند.<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۱۱۷.</ref> گفته شده صدر نخستین شخصیتی بود که پس از [[هجرت امام‌خمینی]] به [[پاریس]] پیام همدردی و همبستگی با ایشان را صادر کرد.<ref>دعایی، مصاحبه، ۱۵.</ref> وی بعدها در بازداشتگاه رژیم عراق دربارهٔ این حضور و ارتباط، مورد بازجویی قرار گرفت و از رابطه خود با امام‌خمینی با جدیت دفاع کرد و ایشان را مرجع دینی خواند و از ایشان ستایش کرد.<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۱۱۷؛ جمشیدی، زندگانی سیاسی شهید سیدمحمدباقر صدر، ۳۹۹–۴۰۱.</ref>
صدر خط مبارزاتی امام‌خمینی را تأیید کرده و ایشان را از بهترین دوستان خود برشمرده است.<ref>جمشیدی، زندگانی سیاسی شهید سیدمحمدباقر صدر، ۴۶۱.</ref> وی از آغاز بحث [[ولایت فقیه]] و [[حکومت اسلامی]] توسط امام‌خمینی در حوزه نجف بسی خوشحال شد و آن را تأیید کرد و برخی از شاگردان و دوستان خود را برای شرکت در این درس تشویق کرد.<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۲۲۵؛ حسینی حائری، مجله حوزه، ۲۴.</ref> وی در مهر ۱۳۵۷ وقتی از تصمیم امام‌خمینی برای [[هجرت]] به [[کویت]] اطلاع یافت، با وجود کنترل شدید منزلش، برای خداحافظی در خانه امام‌خمینی حاضر شد و گرچه ایشان دقایقی قبل خانه را ترک کرده بود، اما صدر به نشانه احترام، لحظاتی در خانه ایشان توقف کرد تا مراتب همبستگی خود را با ایشان و خانواده و بستگان اعلام کند.<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۱۱۷.</ref> گفته شده صدر نخستین شخصیتی بود که پس از [[هجرت امام‌خمینی]] به [[پاریس]] پیام همدردی و همبستگی با ایشان را صادر کرد.<ref>دعایی، مصاحبه، ۱۵.</ref> وی بعدها در بازداشتگاه رژیم عراق دربارهٔ این حضور و ارتباط، مورد بازجویی قرار گرفت و از رابطه خود با امام‌خمینی با جدیت دفاع کرد و ایشان را مرجع دینی خواند و از ایشان ستایش کرد.<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۱۱۷؛ جمشیدی، زندگانی سیاسی شهید سیدمحمدباقر صدر، ۳۹۹–۴۰۱.</ref>


صدر پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]]، درس خود را تعطیل و بر لزوم حمایت از انقلاب اسلامی تأکید کرد و برای ایجاد موج حمایت، برخی پیروان خود را به برپایی [[تظاهرات]] مردمی برای حمایت از امام‌خمینی و انقلاب اسلامی فرا خواند. در پی این درخواست برای نخستین بار در جو وحشت عراق، تظاهرات در مسجد خضرای نجف به راه افتاد و تصاویری از امام‌خمینی و سیدمحمدباقر صدر در دستان مردم به اهتزاز درآمد.<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۲۳۳.</ref>
صدر پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]]، درس خود را تعطیل و بر لزوم حمایت از انقلاب اسلامی تأکید کرد و برای ایجاد موج حمایت، برخی پیروان خود را به برپایی [[تظاهرات]] مردمی برای حمایت از امام‌خمینی و انقلاب اسلامی فرا خواند. در پی این درخواست برای نخستین بار در جو وحشت عراق، تظاهرات در [[مسجد خضرای نجف]] به راه افتاد و تصاویری از امام‌خمینی و سیدمحمدباقر صدر در دستان مردم به اهتزاز درآمد.<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۲۳۳.</ref>


صدر از سوی دیگر، در حمایت عملی از نهضت و آرمان امام‌خمینی، دیدگاه‌های نظری و فقهی خود را برای تثبیت بنیان‌های حکومت اسلامی تحت عنوان «الاسلام یقود الحیاة»، مطرح کرد که بعدها با همین عنوان منتشر شد.<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۲۳۶–۲۳۷.</ref> وی در پاسخ به برخی از شاگردانش جزوه‌ای را با عنوان «نگرش مقدماتی فقهی به طرح قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران» نوشت و سفارش کرد نسخه‌ای از آن برای امام‌خمینی و [[سیدمحمد حسینی بهشتی]] فرستاده شود.<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۲۳۷–۲۳۸.</ref> صدر که بازگشت پیروزمندانه امام‌خمینی به ایران را چند روز پیش از پیروزی انقلاب به ایشان تبریک گفته بود،<ref>کیهان، ۱۸/۱۱/۱۳۵۷.</ref> در آغاز شکل‌گیری [[جمهوری اسلامی ایران]]، شدیداً تحت حصر و مراقبت رژیم بعثی عراق قرار گرفت. امام‌خمینی تلگرامی برای وی فرستاد؛ اما به سبب شرایط خاص صدر به دست او نرسید؛ ولی او از بخش عربی صدای جمهوری اسلامی، از آن اطلاع یافت و در ارتباط تلفنی برقرارشده از ایران، به آن پاسخ داد که از [[رادیو]] تهران پخش شد. وی از امام‌خمینی با عنوان امام مجاهد یاد کرد و پیام ایشان را تفقد پدرانه خواند و شرایط حصر خود را توضیح داد و [[دعا]] کرد که سایه امام‌خمینی به عنوان مشعل برای اسلام پایدار باشد و آیین پاک اسلام به دست [[مرجعیت]] هدایتگرانه ایشان حفظ شود و ایشان را الگوی بزرگ برای تمام مجاهدان خواند.<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۱۲۲.</ref> وی با وجود آنکه به‌خوبی می‌دانست کوتاه‌ترین راه برای رهایی از بحران موجود علیه او، دست‌برداشتن از حمایت امام‌خمینی و انقلاب اسلامی ایران است، همچنین آگاه بود اعلام حمایت از ایشان، [[شهادت]] او را سرعت خواهد بخشید، اما صادقانه و با شجاعت، ارادت و پشتیبانی خود را از آرمان ایشان اعلام کرد.<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۱۲۳؛ جمشیدی، زندگانی سیاسی شهید سیدمحمدباقر صدر، ۵۲۴.</ref>
صدر از سوی دیگر، در حمایت عملی از نهضت و آرمان امام‌خمینی، دیدگاه‌های نظری و فقهی خود را برای تثبیت بنیان‌های حکومت اسلامی تحت عنوان «الاسلام یقود الحیاة»، مطرح کرد که بعدها با همین عنوان منتشر شد.<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۲۳۶–۲۳۷.</ref> وی در پاسخ به برخی از شاگردانش جزوه‌ای را با عنوان «نگرش مقدماتی فقهی به طرح قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران» نوشت و سفارش کرد نسخه‌ای از آن برای [[امام‌خمینی]] و [[سیدمحمد حسینی بهشتی]] فرستاده شود.<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۲۳۷–۲۳۸.</ref> صدر که بازگشت پیروزمندانه امام‌خمینی به ایران را چند روز پیش از پیروزی انقلاب به ایشان تبریک گفته بود،<ref>کیهان، ۱۸/۱۱/۱۳۵۷.</ref> در آغاز شکل‌گیری [[جمهوری اسلامی ایران]]، شدیداً تحت حصر و مراقبت رژیم بعثی عراق قرار گرفت. امام‌خمینی تلگرامی برای وی فرستاد؛ اما به سبب شرایط خاص صدر به دست او نرسید؛ ولی او از بخش عربی صدای جمهوری اسلامی، از آن اطلاع یافت و در ارتباط تلفنی برقرارشده از ایران، به آن پاسخ داد که از [[رادیو]] تهران پخش شد. وی از امام‌خمینی با عنوان امام مجاهد یاد کرد و پیام ایشان را تفقد پدرانه خواند و شرایط حصر خود را توضیح داد و دعا کرد که سایه امام‌خمینی به عنوان مشعل برای اسلام پایدار باشد و آیین پاک اسلام به دست [[مرجعیت]] هدایتگرانه ایشان حفظ شود و ایشان را الگوی بزرگ برای تمام مجاهدان خواند.<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۱۲۲.</ref> وی با وجود آنکه به‌خوبی می‌دانست کوتاه‌ترین راه برای رهایی از بحران موجود علیه او، دست‌برداشتن از حمایت امام‌خمینی و انقلاب اسلامی ایران است، همچنین آگاه بود اعلام حمایت از ایشان، [[شهادت]] او را سرعت خواهد بخشید، اما صادقانه و با شجاعت، ارادت و پشتیبانی خود را از آرمان ایشان اعلام کرد.<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۱۲۳؛ جمشیدی، زندگانی سیاسی شهید سیدمحمدباقر صدر، ۵۲۴.</ref>


== دیدگاه امام‌خمینی درباره صدر ==
از سوی دیگر، صدر امام‌خمینی را مجاهدی خوانده که پرچم نهضت را به اهتزاز درآورد و آن را به پیروزی رساند. وی تأکید کرده‌است که امام‌خمینی صاحب رأی متین و پایگاه استوار بود و مطمئناً همان‌گونه که طاغوت ایران را سرنگون کرد و ملت ایران را از تاریکی بیرون آورد، به تطبیق قوانین اسلام نیز اقدام کرده و جهان و جهانیان را شگفت‌زده خواهد کرد.<ref>صدر، طرح پیشنهادی جمهوری اسلامی، ۷–۸.</ref> او از امام‌خمینی با عناوین مرجع شایسته و مبارز دلیر و رهبر بزرگ یاد کرده که محکم‌ترین بندها را شکست و خود را از سنگین‌ترین زنجیرهای اسارت رها کرد.<ref>صدر، طرح پیشنهادی جمهوری اسلامی، ۹–۱۰.</ref> گفته شده صدر برای تحکیم بنیان‌های نهضت تازه‌پیروزشده امام‌خمینی، نامه‌ای مفصل به شاگردان خود که به ایران سفر کرده بودند، نوشت و از آنان خواست تمام توان خود را برای حمایت از [[انقلاب اسلامی]] به کار برند و در کنار [[مرجعیت امام‌خمینی]] قرار گیرند که به نظر او، احیاکننده آرمان‌های اسلام بود. وی در این نامه تأکید کرده‌است که آنان در وجود امام‌خمینی ذوب شوند، همان‌گونه که ایشان در هدف بزرگ اسلامی خود ذوب شده‌است. وی مرجعیت امام‌خمینی را «مرجعیت صالحه» نامیده‌است که نه یک شخص، بلکه راه و هدف است و باید از جان و دل در خدمت آن قرار گرفت.<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۲۳۳–۲۳۴.</ref>
از سوی دیگر، صدر امام‌خمینی را مجاهدی خوانده که پرچم نهضت را به اهتزاز درآورد و آن را به پیروزی رساند. وی تأکید کرده‌است که امام‌خمینی صاحب رأی متین و پایگاه استوار بود و مطمئناً همان‌گونه که طاغوت ایران را سرنگون کرد و ملت ایران را از تاریکی بیرون آورد، به تطبیق قوانین اسلام نیز اقدام کرده و جهان و جهانیان را شگفت‌زده خواهد کرد.<ref>صدر، طرح پیشنهادی جمهوری اسلامی، ۷–۸.</ref> او از امام‌خمینی با عناوین مرجع شایسته و مبارز دلیر و رهبر بزرگ یاد کرده که محکم‌ترین بندها را شکست و خود را از سنگین‌ترین زنجیرهای اسارت رها کرد.<ref>صدر، طرح پیشنهادی جمهوری اسلامی، ۹–۱۰.</ref> گفته شده صدر برای تحکیم بنیان‌های نهضت تازه‌پیروزشده امام‌خمینی، نامه‌ای مفصل به شاگردان خود که به ایران سفر کرده بودند، نوشت و از آنان خواست تمام توان خود را برای حمایت از [[انقلاب اسلامی]] به کار برند و در کنار [[مرجعیت امام‌خمینی]] قرار گیرند که به نظر او، احیاکننده آرمان‌های اسلام بود. وی در این نامه تأکید کرده‌است که آنان در وجود امام‌خمینی ذوب شوند، همان‌گونه که ایشان در هدف بزرگ اسلامی خود ذوب شده‌است. وی مرجعیت امام‌خمینی را «مرجعیت صالحه» نامیده‌است که نه یک شخص، بلکه راه و هدف است و باید از جان و دل در خدمت آن قرار گرفت.<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۲۳۳–۲۳۴.</ref>


برخی به سبب حمایت صدر از امام‌خمینی و انقلاب اسلامی به وی اعتراض می‌کردند. وی در پاسخ به آنان خاطرنشان کرده بود اگر ایشان دستور دهد که او در یکی از روستاهای ایران بماند و به اسلام خدمت کند، در اجرای آن تردید به خود راه نخواهد داد؛ زیرا به نظر او امام‌خمینی همان چیزی را محقق ساخت که وی در صدد آن بود.<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۱۴۵.</ref> وی در نامه‌ای به عرب‌های ایران، آنان را به اتحاد بر محور [[رهبری]] حکیمانه امام‌خمینی فرا خواند<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۲۳۶.</ref>؛ همچنین برای اعلام همسبتگی با امام‌خمینی و انقلاب اسلامی، به مناسبت شهادت [[مرتضی مطهری]]، مجلس ترحیم باشکوهی در مسجد شیخ طوسی شهر نجف برگزار کرد.<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۱۲۰–۱۲۱.</ref>
برخی به سبب حمایت صدر از امام‌خمینی و انقلاب اسلامی به وی اعتراض می‌کردند. وی در پاسخ به آنان خاطرنشان کرده بود اگر ایشان دستور دهد که او در یکی از روستاهای ایران بماند و به اسلام خدمت کند، در اجرای آن تردید به خود راه نخواهد داد؛ زیرا به نظر او امام‌خمینی همان چیزی را محقق ساخت که وی در صدد آن بود.<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۱۴۵.</ref> وی در نامه‌ای به عرب‌های ایران، آنان را به اتحاد بر محور [[رهبری]] حکیمانه امام‌خمینی فرا خواند<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۲۳۶.</ref>؛ همچنین برای اعلام همسبتگی با امام‌خمینی و انقلاب اسلامی، به مناسبت شهادت [[مرتضی مطهری]]، مجلس ترحیم باشکوهی در [[مسجد شیخ طوسی نجف|مسجد شیخ طوسی شهر نجف]] برگزار کرد.<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۱۲۰–۱۲۱.</ref>


[[امام‌خمینی]] نیز به صدر توجه خاصی داشت. ایشان در روزهای اقامت در نجف در واکنش به سخن برخی که سیدمحمدباقر صدر و [[سیدموسی صدر]] را به غرب‌باوری متهم کرده بود، به جهت آنکه آنان قائل به طهارت [[کفار]] بودند و از این جهت آنان، به خصوص [[امام‌موسی صدر]] را متهم به مراوده با امپریالیسم می‌کردند<ref>طباطبایی، خاطرات، ۱/۱۰۸–۱۱۰ و ۱۹۹–۲۰۱؛ یزدی، شصت سال صبوری و شکوری، ۲/۵۵۵–۵۵۶.</ref> به‌شدت ناراحت شد و جلسه درس خود در مسجد شیخ انصاری را به تذکرات و هشدارهای جدی دربارهٔ برخی اختلاف‌های واهی حوزویان در [[نجف]] اختصاص داد و از اتهام‌زنندگانِ به آنان خواست که از این عمل خود توبه کنند. ایشان با اشاره به اینکه برخی افراد چنین اتهام‌زنی‌ها را وظیفه شرعی می‌خوانند، آن را ناروا و چنین اختلاف‌هایی را نتیجه یک توطئه علیه حوزه هزارساله نجف دانست و از دامن‌زنندگان به چنین اختلاف‌ها و اتهام‌زنی به بزرگان به‌شدت انتقاد کرد و به تفصیل و بسیار جدی در این زمینه هشدار داد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۱۴–۲۸.</ref>
[[امام‌خمینی]] نیز به صدر توجه خاصی داشت. ایشان در روزهای اقامت در نجف در واکنش به سخن برخی که سیدمحمدباقر صدر و [[سیدموسی صدر]] را به غرب‌باوری متهم کرده بود، به جهت آنکه آنان قائل به طهارت [[کفار]] بودند و از این جهت آنان، به خصوص [[امام‌موسی صدر]] را متهم به مراوده با امپریالیسم می‌کردند<ref>طباطبایی، خاطرات، ۱/۱۰۸–۱۱۰ و ۱۹۹–۲۰۱؛ یزدی، شصت سال صبوری و شکوری، ۲/۵۵۵–۵۵۶.</ref> به‌شدت ناراحت شد و جلسه درس خود در [[مسجد شیخ انصاری]] را به تذکرات و هشدارهای جدی دربارهٔ برخی اختلاف‌های واهی حوزویان در [[نجف]] اختصاص داد و از اتهام‌زنندگانِ به آنان خواست که از این عمل خود توبه کنند. ایشان با اشاره به اینکه برخی افراد چنین اتهام‌زنی‌ها را وظیفه شرعی می‌خوانند، آن را ناروا و چنین اختلاف‌هایی را نتیجه یک توطئه علیه حوزه هزارساله نجف دانست و از دامن‌زنندگان به چنین اختلاف‌ها و اتهام‌زنی به بزرگان به‌شدت انتقاد کرد و به تفصیل و بسیار جدی در این زمینه هشدار داد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۱۴–۲۸.</ref>


ایشان برای حضور صدر در [[حوزه علمیه نجف]] و کشور عراق اهمیت زیادی قائل بود؛ به همین جهت وقتی ایشان در سال ۱۳۵۸ بر اثر فشار رژیم بعثی عراق، قصد داشت از عراق هجرت کند، در نامه‌ای با ابراز نگرانی از این اقدام، هجرت وی از نجف اشرف را صلاح ندانست و اظهار امیدواری کرد که نگرانی صدر رفع شود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۴۲۲.</ref> ایشان در ۲۴ خرداد ۱۳۵۸ در نامه‌ای به صدر در انتقاد به رفتار دولت عراق با روحانیان و حوزه علمیه نجف، اظهار تأسف کرد و تصریح کرد انتظار آن نبود که به شخصیت علمی و اسلامی صدر، یکی از شاخص‌ترین بزرگان حوزه نجف، اهانت شود؛ چنان‌که انتظار نبود حوزه علمیه نجف اشرف که در طول تاریخ در خدمت اسلام و مسلمین و حافظ استقلال عراق و سایر کشورهای اسلامی بوده‌است، مورد تهاجم واقع شود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۱۵۰.</ref>
ایشان برای حضور صدر در [[حوزه علمیه نجف]] و کشور عراق اهمیت زیادی قائل بود؛ به همین جهت وقتی ایشان در سال ۱۳۵۸ بر اثر فشار رژیم بعثی عراق، قصد داشت از عراق هجرت کند، در نامه‌ای با ابراز نگرانی از این اقدام، هجرت وی از نجف اشرف را صلاح ندانست و اظهار امیدواری کرد که نگرانی صدر رفع شود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۴۲۲.</ref> ایشان در ۲۴ خرداد ۱۳۵۸ در نامه‌ای به صدر در [[انتقاد]] به رفتار دولت عراق با روحانیان و حوزه علمیه نجف، اظهار تأسف کرد و تصریح کرد انتظار آن نبود که به شخصیت علمی و اسلامی صدر، یکی از شاخص‌ترین بزرگان حوزه نجف، اهانت شود؛ چنان‌که انتظار نبود حوزه علمیه نجف اشرف که در طول تاریخ در خدمت اسلام و مسلمین و حافظ استقلال عراق و سایر کشورهای اسلامی بوده‌است، مورد تهاجم واقع شود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۱۵۰.</ref>


با توجه به مواضع استوار و روشن صدر در حمایت از امام‌خمینی و جمهوری اسلامی سرانجام ۱۹ [[جمادی الاولی]] ۱۴۰۰ق/ ۱۶ فروردین ۱۳۵۹ مأموران رژیم عراق، وی را دوباره بازداشت کردند و به بغداد بردند و فردای آن روز خواهرش [[بنت‌الهدی صدر]] را نیز بازداشت کردند. برزان ابراهیم تکریتی، برادر ناتنی [[صدام حسین]] که ریاست سازمان امنیت عراق را بر عهده داشت، از صدر و خواهرش بازجویی و اصرار کرد تنها چند کلمه علیه [[انقلاب اسلامی]] و شخص امام‌خمینی بنویسند؛ ولی صدر آن را درخواست غیرانسانی خواند و قاطعانه رد کرد. وی با ایستادگی در برابر زورگویی‌های رژیم عراق، در ۲۳ جمادی الاولی ۱۴۰۰/ ۱۹ فروردین ۱۳۵۹ در ۴۵سالگی به همراه خواهر خود بنت‌الهدی صدر، در زندان رژیم بعث عراق و گفته شده‌است توسط شخص صدام حسین شکنجه و به [[شهادت]] رسیدند.<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۳۰۰–۳۰۴؛ قلی‌زاده، شهید صدر بر بلندای اندیشه و جهاد، ۱۴۱–۱۴۲ و ۱۴۴.</ref> این در حالی بود که امام‌خمینی در همین روز، یعنی ۱۹ فروردین در حالی‌که خبر بازداشت دوباره صدر را دریافت کرده بود، در پیامی به مناسبت قطع رابطه ایران و آمریکا، رفتار ستمگرانه صدام حسین با علمای اسلام به خصوص صدر را مانند عملکرد [[رضا پهلوی]] و [[محمدرضا پهلوی]] با علما و روحانیان ایران برشمرد و برای صدر از عنوان «حضرت آیت‌الله» استفاده کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۲۳۳–۲۳۴.</ref>
با توجه به مواضع استوار و روشن صدر در حمایت از امام‌خمینی و جمهوری اسلامی سرانجام ۱۹ جمادی الاولی ۱۴۰۰ق/ ۱۶ فروردین ۱۳۵۹ مأموران رژیم عراق، وی را دوباره بازداشت کردند و به بغداد بردند و فردای آن روز خواهرش [[بنت‌الهدی صدر]] را نیز بازداشت کردند. برزان ابراهیم تکریتی، برادر ناتنی [[صدام حسین]] که ریاست سازمان امنیت عراق را بر عهده داشت، از صدر و خواهرش بازجویی و اصرار کرد تنها چند کلمه علیه [[انقلاب اسلامی]] و شخص امام‌خمینی بنویسند؛ ولی صدر آن را درخواست غیرانسانی خواند و قاطعانه رد کرد. وی با ایستادگی در برابر زورگویی‌های رژیم عراق، در ۲۳ جمادی الاولی ۱۴۰۰/ ۱۹ فروردین ۱۳۵۹ در ۴۵سالگی به همراه خواهر خود بنت‌الهدی صدر، در زندان رژیم بعث عراق و گفته شده‌است توسط شخص صدام حسین [[شکنجه]] و به [[شهادت]] رسیدند.<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۳۰۰–۳۰۴؛ قلی‌زاده، شهید صدر بر بلندای اندیشه و جهاد، ۱۴۱–۱۴۲ و ۱۴۴.</ref> این در حالی بود که امام‌خمینی در همین روز، یعنی ۱۹ فروردین در حالی‌که خبر بازداشت دوباره صدر را دریافت کرده بود، در پیامی به مناسبت قطع رابطه ایران و آمریکا، رفتار ستمگرانه [[صدام حسین]] با علمای اسلام به خصوص صدر را مانند عملکرد [[رضا پهلوی]] و [[محمدرضا پهلوی]] با علما و روحانیان ایران برشمرد و برای صدر از عنوان «حضرت آیت‌الله» استفاده کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۲۳۳–۲۳۴.</ref>


خبر شهادت صدر و خواهر او در طول دو هفته در رسانه‌ها به شکل مبهم و با خبرهای ضد و نقیض انعکاس یافته بود؛ زیرا رژیم بعث با قطع برق شهر سیدمحمدصادق صدر پسر عموی صدر را به ساختمان استانداری نجف برد و ابوسعید رئیس اداره امنیت نجف پیکرهای صدر و خواهرش را با ذکر این نکته که جنازه‌ها [[غسل]] داده شده و کفن شده‌اند، به وی تحویل داد و او بر پیکر آن دو [[نماز]] خواند و آن دو [[شهید]] با نظارت او اما بدون حضور مردم و مظلومانه به خاک سپرده شدند.<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۳۰۲–۳۰۳.</ref> در طول مدت یادشده در شهرهای مختلف عراق و کشورهای دیگر، ازجمله در [[قم]]، [[لبنان]]، [[مصر]] و [[پاکستان]]، [[تظاهرات]] گسترده اعتراضی برپا شد.<ref>جمهوری اسلامی، ۲۴، ۲۵ و ۲۶/۱/۱۳۵۹، ۲.</ref>
خبر شهادت صدر و خواهر او در طول دو هفته در رسانه‌ها به شکل مبهم و با خبرهای ضد و نقیض انعکاس یافته بود؛ زیرا رژیم بعث با قطع برق شهر [[سیدمحمدصادق صدر]] پسر عموی صدر را به ساختمان استانداری نجف برد و ابوسعید رئیس اداره امنیت نجف پیکرهای صدر و خواهرش را با ذکر این نکته که جنازه‌ها [[غسل]] داده شده و کفن شده‌اند، به وی تحویل داد و او بر پیکر آن دو [[نماز]] خواند و آن دو [[شهید]] با [[نظارت]] او اما بدون حضور مردم و مظلومانه به خاک سپرده شدند.<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۳۰۲–۳۰۳.</ref> در طول مدت یادشده در شهرهای مختلف عراق و کشورهای دیگر، ازجمله در [[قم]]، [[لبنان]]، [[مصر]] و [[پاکستان]]، [[تظاهرات]] گسترده اعتراضی برپا شد.<ref>جمهوری اسلامی، ۲۴، ۲۵ و ۲۶/۱/۱۳۵۹، ۲.</ref>


وزارت امور خارجه [[جمهوری اسلامی ایران]] پس از دو هفته توانست خبر شهادت صدر را تأیید کند و امام‌خمینی پس از اطمینان از شهادت وی، در بیانیه‌ای اوج ناراحتی خود را از شهادت مظلومانه صدر و خواهرش ابراز کرد. ایشان از صدر با عنوان «آیت‌الله شهید» یاد کرد و خواهرش را معلم دانش و [[اخلاق]] و از مفاخر علم و ادب شمرد و از دلخراش‌بودن چگونگی شهادت آنان ابراز تأسف شدید کرد و شهادت را میراث پیشوایان آنان برشمرد؛ همچنین از یک عمر مجاهدت صدر در راه اهداف اسلامی ستایش کرد و قاتلان او را جنایتکارانی خواند که عمری را به خونخواری و ستم‌پیشگی گذرانده‌اند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۲۵۳.</ref> ایشان بی‌توجهی ملت‌های مسلمان به خصوص اقشار مختلف ملت عراق را به این مصائب، تعجب‌برانگیز دانست و از صدر با عنوان شخصیت علمی، مجاهد و از مفاخر حوزه‌های علمیه و از مراجع دینی و در زمره متفکران اسلامی یاد کرد و برای بزرگداشت شهادت صدر، از روز سوم اردیبهشت ۱۳۵۹ به مدت سه روز [[عزای عمومی]] و روز چهارم اردیبهشت را در این ضایعه بزرگ، تعطیل عمومی اعلام کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۲۵۳–۲۵۴؛ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۳۱/۱/۱۳۵۹ و ۳/۲/۱۳۵۹، ۱–۲.</ref>
وزارت امور خارجه [[جمهوری اسلامی ایران]] پس از دو هفته توانست خبر شهادت صدر را تأیید کند و امام‌خمینی پس از اطمینان از شهادت وی، در بیانیه‌ای اوج ناراحتی خود را از شهادت مظلومانه صدر و خواهرش ابراز کرد. ایشان از صدر با عنوان «آیت‌الله شهید» یاد کرد و خواهرش را معلم دانش و [[اخلاق]] و از مفاخر علم و ادب شمرد و از دلخراش‌بودن چگونگی شهادت آنان ابراز تأسف شدید کرد و شهادت را میراث پیشوایان آنان برشمرد؛ همچنین از یک عمر مجاهدت صدر در راه اهداف اسلامی ستایش کرد و قاتلان او را جنایتکارانی خواند که عمری را به خونخواری و ستم‌پیشگی گذرانده‌اند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۲۵۳.</ref> ایشان بی‌توجهی ملت‌های مسلمان به خصوص اقشار مختلف ملت عراق را به این مصائب، تعجب‌برانگیز دانست و از صدر با عنوان شخصیت علمی، مجاهد و از مفاخر [[حوزه‌های علمیه]] و از مراجع دینی و در زمره متفکران اسلامی یاد کرد و برای بزرگداشت شهادت صدر، از روز سوم اردیبهشت ۱۳۵۹ به مدت سه روز [[عزای عمومی]] و روز چهارم اردیبهشت را در این ضایعه بزرگ، تعطیل عمومی اعلام کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۲۵۳–۲۵۴؛ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۳۱/۱/۱۳۵۹ و ۳/۲/۱۳۵۹، ۱–۲.</ref>


امام‌خمینی در ۲۹ بهمن ۱۳۵۹ در دیدار با خانواده‌های شهدای کشورهای اسلامی، ‏ خود را شریک غم ملت عراق در شهادت صدر و خواهرش دانست<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۱۳۸–۱۳۹.</ref> و در ۲۰ فروردین سال ۱۳۶۰ نیز در دیدار با جمعی از روحانیون مبارز و مسلمانان رانده‌شده عراقی، با تسلیت سالگرد شهادت صدر، وی را مغز متفکر اسلامی، امید اسلام، مجاهد بزرگوار و عالم فاضل معرفی کرد که عمری را در راه مجاهدت اسلامی صرف کرد. ایشان تأکید کرد صدر به سبب اینکه می‌خواست [[نظام اسلامی]] برقرار شود، به شهادت رسید. ایشان اظهار امیدواری کرد مسلمانان کتاب‌های این مرد بزرگ را مطالعه کنند. ایشان همچنین از خواهر شهید وی [[بنت‌الهدی]] نیز یاد کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۲۷۵ و ۲۷۹–۲۸۰.</ref>
امام‌خمینی در ۲۹ بهمن ۱۳۵۹ در دیدار با خانواده‌های شهدای کشورهای اسلامی، ‏خود را شریک غم ملت عراق در شهادت صدر و خواهرش دانست<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۱۳۸–۱۳۹.</ref> و در ۲۰ فروردین سال ۱۳۶۰ نیز در دیدار با جمعی از روحانیون مبارز و مسلمانان رانده‌شده عراقی، با تسلیت سالگرد شهادت صدر، وی را مغز متفکر اسلامی، امید اسلام، مجاهد بزرگوار و عالم فاضل معرفی کرد که عمری را در راه مجاهدت اسلامی صرف کرد. ایشان تأکید کرد صدر به سبب اینکه می‌خواست [[نظام اسلامی]] برقرار شود، به شهادت رسید. ایشان اظهار امیدواری کرد مسلمانان کتاب‌های این مرد بزرگ را مطالعه کنند. ایشان همچنین از خواهر شهید وی [[بنت‌الهدی صدر|بنت‌الهدی]] نیز یاد کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۲۷۵ و ۲۷۹–۲۸۰.</ref>


صدر افزون بر آثار نام‌برده شده، آثار علمی و پژوهش‌های عمیقی را به یادگار گذاشته‌است، ازجمله غایة الفکر فی علم الاصول، الاسس المنطقیة للاستقراء، فدک فی التاریخ؛ حلقات فی الاصول که منبع درسی در [[حوزه‌های علمیه]] است، الفتاوی الواضحه، البنک االلاربوی فی الاسلام، بحث حول المهدی (ع) و بحوث فی شرح العروة الوثقی.<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۶۹؛ سلیم، الامام الشهید السیدمحمدباقر صدر رائد حرکة التغییر فی العراق، ۴۸؛ حسینی حائری، زندگی و افکار شهید صدر، ۶۴–۷۱؛ قبانچی، اندیشه‌های سیاسی شهید سیدمحمدباقر صدر، ۷۷–۸۲؛ قلی‌زاده، شهید صدر بر بلندای اندیشه و جهاد، ۱۵۵–۱۵۶.</ref>
صدر افزون بر آثار نام‌برده شده، آثار علمی و پژوهش‌های عمیقی را به یادگار گذاشته‌است، ازجمله غایة الفکر فی علم الاصول، الاسس المنطقیة للاستقراء، فدک فی التاریخ؛ حلقات فی الاصول که منبع درسی در [[حوزه‌های علمیه]] است، الفتاوی الواضحه، البنک االلاربوی فی الاسلام، بحث حول المهدی (ع) و بحوث فی شرح العروة الوثقی.<ref>نعمانی، سال‌های رنج، ترجمه مهرداد آزاد، ۶۹؛ سلیم، الامام الشهید السیدمحمدباقر صدر رائد حرکة التغییر فی العراق، ۴۸؛ حسینی حائری، زندگی و افکار شهید صدر، ۶۴–۷۱؛ قبانچی، اندیشه‌های سیاسی شهید سیدمحمدباقر صدر، ۷۷–۸۲؛ قلی‌زاده، شهید صدر بر بلندای اندیشه و جهاد، ۱۵۵–۱۵۶.</ref>
۲۰٬۳۴۶

ویرایش