Image-reviewer، emailconfirmed، مدیران
۴٬۵۲۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: برگرداندهشده |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: برگرداندهشده |
||
خط ۹۹: | خط ۹۹: | ||
==صراط== | ==صراط== | ||
صراط به معنای راه است (جوهری، الصحاح، تاج اللغة و صحاح العربیه، ۳/۱۱۳۹) | صراط به معنای راه است.<ref>(جوهری، الصحاح، تاج اللغة و صحاح العربیه، ۳/۱۱۳۹)</ref> قرآن کریم انسانها را به حرکت در مسیر صراط مستقیم دعوت کرده است<ref>(حمد، ۶؛ آل عمران، ۵۱)</ref> و کسانی را که ایمان به آخرت ندارند، منحرف از این صراط میداند.<ref>(مؤمنون، ۷۴)</ref> حقیقت این صراط در آخرت، به صورت پلی ظاهر میشود که بر متن جهنم کشیده شده است؛<ref>(ملاصدرا، تفسیر القرآن، ۱/۱۲۲)</ref> از اینرو صراط در روایات به دو قسم تقسیم شده است: صراطی در دنیا که امام واجب الطاعه است و پیروی از او انسان را به سعادت و معرفت میرساند و صراطی در آخرت که پلی در جهنم است و کسانی که از آن امام پیروی نکردند، از آن پل به سوی جهنم سقوط میکنند.<ref>(صدوق، معانی الاخبار، ۳۲)</ref>. صراط در روایات، پلی از مو باریکتر و از شمشیر تیزتر معرفی شده است که هر کس به گونهای از آن عبور میکند.<ref>(صدوق، الامالی، ۱۷۷؛ ← امامخمینی، چهل حدیث، ۹۸)</ref> در برخی روایات نیز صراط بر ولایت امیرالمؤمنین علی(ع) تطبیق شده است.<ref>(کلینی، الکافی، ۱/۴۱۷؛ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۲/۶)</ref> اندیشمندان اسلامی تفسیرهای بسیاری از صراط ارائه کردهاند؛ ازجمله: ۱. دین الهی؛<ref>(طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۴/۳۶۹)</ref> ۲. طریق به معرفت الهی؛<ref>(ملاصدرا، العرشیه، ۲۶۳؛ فیض کاشانی، علم الیقین، ۲/۱۱۷۸)</ref> ۳. ولایت امیرالمؤمنین(ع)؛<ref>(طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۵/۵۱)</ref> ۴. طریق توحید<ref>(ابنعربی، الفتوحات المکیه، ۱/۴۲۶)</ref> و شهود حقتعالی به صفت انفراد و وحدت در همه اشیا و در ایجاد<ref>(قشیری، لطائف الاشارات، ۲/۵۸۲)</ref> که هر یک از این تفسیرها بیان و تطبیقی از این معناست. | ||
امامخمینی مانند برخی حکما و اهل | امامخمینی مانند برخی حکما و اهل معرفت،<ref>(ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۶۴۴ ـ ۶۴۵؛ گنابادی، تفسیر بیان السعادة فی مقامات العباده، ۱/۳۲ ـ ۳۳)</ref> معتقد است صراط، باطن حرکت و سیر انسان در عالم طبیعت است که در آن عالم بروز و ظهور مییابد و این صراط از عالم دنیا آغاز میشود و طرف دیگر آن بهشت و مقام الوهیت است<ref>(امامخمینی، صحیفه، ۸/۳۲۸ و ۱۸/۴۴۹)</ref> و در صورت انحراف از راه راست، به جهنم منتهی میشود. حقیقت این جهنم همان فسادی است که عالم را احاطه کرده است و اگر انسان از این فساد سالم عبور کند، از صراط خواهد گذشت؛ همچنانکه انبیا(ع) و اولیا(ع) عبور میکنند، در حالیکه جهنم خاموش است؛ مانند آن آتشی که بر حضرت ابراهیم(ع) سرد شد<ref>(امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۵۰۱ ـ ۵۰۲)</ref> و صراط باطن، همین صراط و راه مستقیم در این جهان است و عبور از آن نور هدایت میخواهد.<ref>(امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۴۴۹)</ref> زاد و توشه انسان در این راه خصلتهای خود انسان است و مرکوب او همت قوی اوست و نور این راه تاریک، ایمان و خصلتهای نیکوی اوست و کسی که در این راه کوتاهی کند، از صراط نمیتواند عبور کند و به رو در آتش میافتد.<ref>(امامخمینی، چهل حدیث، ۹۸)</ref> | ||
:{{ببینید|هدایت و ضلالت}} | |||
به اعتقاد امامخمینی اینکه در بعضی روایات آمده است صراط مستقیم از متن جهنم عبور | به اعتقاد امامخمینی اینکه در بعضی روایات آمده است صراط مستقیم از متن جهنم عبور میکند،<ref>(مجلسی، بحار الانوار، ۷/۳۳۱)</ref> به این معناست که صراط در متن آن است و جهنم و آتش محیط بر صراط است و وقتی اولیای الهی(ع) از میان آن میگذرند، خاموش میشود و این امر به این جهت است که آتشی که از فعل انسان سرچشمه میگیرد، در مؤمن خاموش است؛<ref>(امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۲۱۱ ـ ۲۱۲؛ ۱۸/۵۰۱ ـ ۵۰۲ و ۱۹/۳۷۷)</ref> زیرا مؤمن به مقدار سلوک و ریاضت خود دارای نور عقل است که در درون بر شعله آتش که همان شهوت و غضب است غلبه میکند.<ref>(امامخمینی، حدیث جنود، ۴۶)</ref> | ||
:{{ببینید|هدایت و ضلالت|تفسیر سوره حمد}} | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |