۲۱٬۲۶۳
ویرایش
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
== زندگینامه == | == زندگینامه == | ||
سیداحمد حسینی (شبیری) زنجانی در چهارم | سیداحمد حسینی (شبیری) زنجانی در چهارم صفر ۱۳۰۸ق/ ۲۸ شهریور ۱۲۶۹ش در [[زنجان]] به دنیا آمد.<ref>زنجانی، سرگذشت خودنوشت، ۱۸۴.</ref> پدرش سیدعنایتالله از شاگردان آخوند [[ملاقربانعلی زنجانی]] بود<ref>شبیری زنجانی، حریم امام، ۳.</ref> و در حدود ۱۲۸۸ق/ ۱۲۵۰ش از روستاهای میانه به زنجان رفت و در این شهر [[ازدواج]] کرد و سال ۱۳۴۳ق/ ۱۳۰۳ش درگذشت.<ref>شبیری زنجانی، حریم امام، ۳؛ باقری بیدهندی، نجوم امت، ۲۶/۱۱۴.</ref> | ||
سیداحمد زنجانی | سیداحمد زنجانی دوره مقدمات، سطح عالی و بخشی از درس خارج را در مدرسه شاهی و مدرسه سیّد زنجان<ref>محبوبی، ستارگان حرم، ۳/۸۲ و ۸۴.</ref> نزد زینالعابدین زنجانی، میرزاعبدالرحیم فقاهتی، [[محمدکاظم خراسانی]]، میرزاابراهیم فلکی حکمی زنجانی،<ref>زنجانی، سرگذشت خودنوشت، ۱۸۴؛ باقری بیدهندی، نجوم امت، ۱۱۵–۱۱۶.</ref> عبدالکریم خوئینی زنجانی، میرزااحمد زنجانی، سیدحسن زنجانی، محمد آقازاده<ref>باقری بیدهندی، نجوم امت، ۲۶/۱۱۵–۱۱۶.</ref> و آخوند محمدتقی<ref>ریحان یزدی، آینه دانشوران، ۱۹۹.</ref> گذراند. | ||
زنجانی در سال ۱۳۴۶ق/ ۱۳۰۶ش به [[قم]] رفت<ref>شبیری زنجانی، حریم امام، ۳۴۱/۳.</ref> و از درس [[میرزامحمدصادق خاتونآبادی]] (م۱۳۴۹ق)، [[محمدرضا نجفی اصفهانی]] (م۱۳۶۲ق) و [[شیخعبدالکریم حائری یزدی]] استفاده کرد.<ref>زنجانی، سرگذشت خودنوشت، ۱۸۴؛ باقری بیدهندی، نجوم امت، ۱۱۶.</ref> وی که با امامخمینی همدرس و همبحث بود،<ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ۳/۶۵۱–۶۵۲.</ref> ده سال در درس حائری شرکت کرد<ref>خیابانی تبریزی، علمای معاصر، ۴۳۰.</ref> و درس ایشان را نوشت.<ref>باقری بیدهندی، نجوم امت، ۱۱۶–۱۱۷.</ref> وی از سیدمحسن امین عاملی، محمدرضا مسجدشاهی، حائری یزدی و [[شیخعباس قمی]] و سیدعبدالحسین شرفالدین عاملی اجازه روایت داشت.<ref>زنجانی، سرگذشت خودنوشت، ۱۸۴.</ref> | زنجانی در سال ۱۳۴۶ق/ ۱۳۰۶ش به [[قم]] رفت<ref>شبیری زنجانی، حریم امام، ۳۴۱/۳.</ref> و از درس [[میرزامحمدصادق خاتونآبادی]] (م۱۳۴۹ق)، [[محمدرضا نجفی اصفهانی]] (م۱۳۶۲ق) و [[شیخعبدالکریم حائری یزدی]] استفاده کرد.<ref>زنجانی، سرگذشت خودنوشت، ۱۸۴؛ باقری بیدهندی، نجوم امت، ۱۱۶.</ref> وی که با امامخمینی همدرس و همبحث بود،<ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ۳/۶۵۱–۶۵۲.</ref> ده سال در درس حائری شرکت کرد<ref>خیابانی تبریزی، علمای معاصر، ۴۳۰.</ref> و درس ایشان را نوشت.<ref>باقری بیدهندی، نجوم امت، ۱۱۶–۱۱۷.</ref> وی از سیدمحسن امین عاملی، محمدرضا مسجدشاهی، حائری یزدی و [[شیخعباس قمی]] و سیدعبدالحسین شرفالدین عاملی اجازه روایت داشت.<ref>زنجانی، سرگذشت خودنوشت، ۱۸۴.</ref> | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
زنجانی عالمی خودساخته،<ref>باقری بیدهندی، نجوم امت، ۱۱۵؛ جواهر کلام، تربت پاکان، ۱/۳۳۷.</ref> بیتکلف، [[فروتنی|فروتن]]،<ref>کریمی جهرمی، نگاهی به شخصیت مرحوم آیتالله سیداحمد زنجانی، ۹–۱۰.</ref> آزاده و شجاع بود و مطالبی را که دیگران جرئت گفتن آن را نداشتند، به زبان میآورد.<ref>باقری بیدهندی، نجوم امت، ۱۲۳.</ref> بسیار قرآن [[تلاوت]] میکرد،<ref>باقری بیدهندی، نجوم امت، ۱۲۴؛ شبیری زنجانی، حریم امام، ۵.</ref> از خشک مقدسی، بیزار و از اشخاص متظاهر به [[تقوا]] و خرافی که به حقوق دیگران بیقید بودند، متنفر بود.<ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ۱/۵۹۵.</ref> | زنجانی عالمی خودساخته،<ref>باقری بیدهندی، نجوم امت، ۱۱۵؛ جواهر کلام، تربت پاکان، ۱/۳۳۷.</ref> بیتکلف، [[فروتنی|فروتن]]،<ref>کریمی جهرمی، نگاهی به شخصیت مرحوم آیتالله سیداحمد زنجانی، ۹–۱۰.</ref> آزاده و شجاع بود و مطالبی را که دیگران جرئت گفتن آن را نداشتند، به زبان میآورد.<ref>باقری بیدهندی، نجوم امت، ۱۲۳.</ref> بسیار قرآن [[تلاوت]] میکرد،<ref>باقری بیدهندی، نجوم امت، ۱۲۴؛ شبیری زنجانی، حریم امام، ۵.</ref> از خشک مقدسی، بیزار و از اشخاص متظاهر به [[تقوا]] و خرافی که به حقوق دیگران بیقید بودند، متنفر بود.<ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ۱/۵۹۵.</ref> | ||
زنجانی به مبانی فقهی احاطه داشت و تسلط وی بر کتاب فقهی [[جواهر الکلام]] شگفتی دیگران را برانگیخته بود.<ref>باقری بیدهندی، نجوم امت، ۱۱۷.</ref> وی اعتقاد داشت دین جوابگوی نیازهای [[مردم]] است و فقه اسلامی قابل اجراشدن.<ref>باقری بیدهندی، نجوم امت، ۱۱۸.</ref> او به ادبیات فارسی مسلط بود و از نوشتن مطالب غیر مفید پرهیز میکرد<ref>مختاری، نگاهی به شخصیت مرحوم سیداحمد زنجانی، ۱۶.</ref> و از دستاوردهای علمی تازه بشر مانند رادیو استقبال میکرد و آن را وسیلهای برای خبررسانی میدانست.<ref>باقری بیدهندی، نجوم امت، ۱۱۸.</ref> پس از آنکه در سال ۱۳۴۴ق [[عبدالعزیزبنسعود]]، | زنجانی به مبانی فقهی احاطه داشت و تسلط وی بر کتاب فقهی [[جواهر الکلام]] شگفتی دیگران را برانگیخته بود.<ref>باقری بیدهندی، نجوم امت، ۱۱۷.</ref> وی اعتقاد داشت دین جوابگوی نیازهای [[مردم]] است و فقه اسلامی قابل اجراشدن.<ref>باقری بیدهندی، نجوم امت، ۱۱۸.</ref> او به ادبیات فارسی مسلط بود و از نوشتن مطالب غیر مفید پرهیز میکرد<ref>مختاری، نگاهی به شخصیت مرحوم سیداحمد زنجانی، ۱۶.</ref> و از دستاوردهای علمی تازه بشر مانند [[رادیو]] استقبال میکرد و آن را وسیلهای برای خبررسانی میدانست.<ref>باقری بیدهندی، نجوم امت، ۱۱۸.</ref> پس از آنکه در سال ۱۳۴۴ق [[عبدالعزیزبنسعود]]، قبور ائمه(ع) را در [[قبرستان بقیع|قبرستان بقیع مدینه]] خراب کرد، زنجانی که در آن زمان در زنجان بود با میرزامهدی میرزایی، از دیگر علمای زنجان، در نامههایی از علمای شهرها خواستند [[روز هشتم شوال]] را برای ابراز انزجار از این جنایت تعطیل کنند.<ref>باقری بیدهندی، نجوم امت، ۱۱۹–۱۲۰.</ref> زنجانی بر ضرورت تقویت همزمان [[حوزه قم]] و [[نجف]] برای رویارویی با تهدیدهای [[رژیم پهلوی]] علیه حوزه تأکید داشت.<ref>باقری بیدهندی، نجوم امت، ۱۲۰–۱۲۱.</ref> | ||
زنجانی در حوزه قم جایگاهی ممتاز داشت؛ چنانکه علما در مسائل مهم با وی [[مشورت]] میکردند.<ref>گلپایگانی، شعله انقلاب را روشن نگه داشتند، ۱۲۷.</ref> [[سیدصدرالدین صدر]]، [[سیدمحمد حجت]] و [[سیدمحمدتقی خوانساری]] معروف به مراجع ثلاث، برای وی احترام بسیار قائل بودند و جلسات مشترک آنان گاه در خانه زنجانی برگزار میشد.<ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ۳/۵۶۶–۵۶۷.</ref> پس از درگذشت [[سیدحسین بروجردی]]، نام زنجانی در میان نخبگان حوزه به عنوان [[مرجع تقلید]] مطرح بود<ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ۳/۵۶۶.</ref>؛ ولی او دراینباره احساس وظیفه نکرد و بیشتر وقت خود را صرف تألیف و تحقیق کرد.<ref>مختاری، نگاهی به شخصیت مرحوم سیداحمد زنجانی، ۱۷.</ref> به گزارشی پس از درگذشت بروجردی، زنجانی برای تقویت حوزه قم و تثبیت [[مرجعیت]] در [[ایران]]، مرجعیت [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] و [[سیدکاظم شریعتمداری]] را (برای جذب مردم | زنجانی در حوزه قم جایگاهی ممتاز داشت؛ چنانکه علما در مسائل مهم با وی [[مشورت]] میکردند.<ref>گلپایگانی، شعله انقلاب را روشن نگه داشتند، ۱۲۷.</ref> [[سیدصدرالدین صدر]]، [[سیدمحمد حجت]] و [[سیدمحمدتقی خوانساری]] معروف به مراجع ثلاث، برای وی احترام بسیار قائل بودند و جلسات مشترک آنان گاه در خانه زنجانی برگزار میشد.<ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ۳/۵۶۶–۵۶۷.</ref> پس از درگذشت [[سیدحسین بروجردی]]، نام زنجانی در میان نخبگان حوزه به عنوان [[مرجعیت|مرجع تقلید]] مطرح بود<ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ۳/۵۶۶.</ref>؛ ولی او دراینباره احساس وظیفه نکرد و بیشتر وقت خود را صرف تألیف و تحقیق کرد.<ref>مختاری، نگاهی به شخصیت مرحوم سیداحمد زنجانی، ۱۷.</ref> به گزارشی پس از درگذشت بروجردی، زنجانی برای تقویت حوزه قم و تثبیت [[مرجعیت]] در [[ایران]]، مرجعیت [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] و [[سیدکاظم شریعتمداری]] را (برای جذب مردم آذربایجان به حوزه علمیه قم) تأیید کرد.<ref>صابری همدانی، خاطرات آیتالله صابری همدانی، ۱۱۳؛ بیات، مصاحبه حضوری.</ref> سیدمحمد حجت در [[حرم فاطمه معصومه(س)]] نماز میخواند و در نبود وی سیداحمد زنجانی [[نماز]] را برپا میکرد و پس از درگذشت حجت، اقامه جماعت به زنجانی سپرده شد.<ref>عراقچی، خاطرات آیتالله حاجشیخعلی عراقچی همدانی، ۹۴؛ کریمی جهرمی، نگاهی به شخصیت مرحوم آیتالله سیداحمد زنجانی، ۸.</ref> [[امامخمینی]] مقید بود نماز ظهر و عصر را به سیداحمد زنجانی اقتدا کند<ref>رسولی محلاتی، مجله حوزه، ۶۴.</ref> و در نبود زنجانی ایشان نماز را اقامه میکرد.<ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ۳/۶۴۳.</ref> | ||
زنجانی که در حوزه زنجان دروس سطح میانی را درس میداد،<ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ۲/۶۳۱.</ref> پس از مهاجرت به قم آن را ادامه داد.<ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا؛ شبیری زنجانی، حریم امام، ۵.</ref> برخی از شاگردان او عبارتاند از: سیدستار میانجی، سیدناصرالدین آرام قمی، صدرالدین لنگرانی، [[موسی عباسی زنجانی]] و [[سیدیونس اردبیلی]].<ref>ریحان یزدی، آینه دانشوران، ۳۱۸، ۴۰۵، ۴۱۳ و ۴۲۶.</ref> پس از درگذشت حائری یزدی و مرجعیت سیدمحمد حجت، پاسخ به | زنجانی که در حوزه زنجان دروس سطح میانی را درس میداد،<ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ۲/۶۳۱.</ref> پس از مهاجرت به قم آن را ادامه داد.<ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا؛ شبیری زنجانی، حریم امام، ۵.</ref> برخی از شاگردان او عبارتاند از: سیدستار میانجی، سیدناصرالدین آرام قمی، صدرالدین لنگرانی، [[موسی عباسی زنجانی]] و [[سیدیونس اردبیلی]].<ref>ریحان یزدی، آینه دانشوران، ۳۱۸، ۴۰۵، ۴۱۳ و ۴۲۶.</ref> پس از درگذشت حائری یزدی و مرجعیت سیدمحمد حجت، پاسخ به استفتائات فقهی وی بر عهده زنجانی قرار گرفت.<ref>شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۱۶۶–۱۶۷.</ref> فعالیتهای اجتماعی وی پس از آمدن به قم نیز ادامه یافت. نظارت بر مدرسه حجتیه از سوی حجت،<ref>باقری بیدهندی، نجوم امت، ۱۲۰–۱۲۱.</ref> حاشیهنویسی بر مسائل فقهی با شرکت عدهای از علما<ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ۳/۵۶۶–۵۶۷.</ref> و نیز مباحثه با امامخمینی دربارهٔ برخی از مسائل فقهی،<ref>سبحانی، ابعاد شخصیت حضرت آیتالله العظمی امامخمینی، ۱۷.</ref> از فعالیتهای زنجانی بود. | ||
زنجانی در جلساتی که با حضور امامخمینی، سیدکاظم شریعتمداری، مرتضی حائری، [[سیدمحمد داماد]] و سیدمحمدرضا گلپایگانی دربارهٔ بررسی مسائل حوزه و مرجعیت تشکیل میشد، شرکت میکرد.<ref>گلپایگانی، شعله انقلاب را روشن نگه داشتند، ۱۲۷.</ref> در | زنجانی در جلساتی که با حضور امامخمینی، سیدکاظم شریعتمداری، مرتضی حائری، [[سیدمحمد داماد]] و [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] دربارهٔ بررسی مسائل [[حوزههای علمیه|حوزه]] و [[مرجعیت]] تشکیل میشد، شرکت میکرد.<ref>گلپایگانی، شعله انقلاب را روشن نگه داشتند، ۱۲۷.</ref> در مهر ۱۳۲۸ سیدحسین بروجردی سه گروه را برای اصلاح امور اداری و آموزشی حوزه معین کرد: هیئتی برای رسیدگی به امور [[طلاب]] و مدارس و هیئتی برای امتحان خارج تازهواردان به حوزه و گروه سوم برای آزمونگرفتن درسهای مقدمات و سطح، که زنجانی در گروه اول و امامخمینی در گروه دوم عضو بودند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۲۷.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|حوزه علمیه قم}}. همچنین بروجردی وی را برای رسیدگی به امور قضایی روحانیان تعیین کرد.<ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ۳/۵۶۳.</ref> | ||
امامخمینی که همواره در پی دوستانِ موافق و متدین، و برپایی مجالس انس مفید و به دور از [[غیبت]] بود، سیداحمد در ردیف دوستان صمیمی ایشان قرار گرفت. او به امامخمینی بسیار ارادت میورزید<ref>شبیری زنجانی، حریم امام، ۴؛ زریاب خویی، امام به روایت دانشوران، ۱۸۶.</ref> و از ایشان تعبیر به «رفیق» میکرد و در خانه نیز از «حاجآقا روحالله» بسیار یاد میکرد. آن دو، همفکر و همراه بودند. تقید به [[عبادت]] و روحیه | امامخمینی که همواره در پی دوستانِ موافق و متدین، و برپایی مجالس انس مفید و به دور از [[غیبت]] بود، سیداحمد در ردیف دوستان صمیمی ایشان قرار گرفت. او به امامخمینی بسیار ارادت میورزید<ref>شبیری زنجانی، حریم امام، ۴؛ زریاب خویی، امام به روایت دانشوران، ۱۸۶.</ref> و از ایشان تعبیر به «رفیق» میکرد و در خانه نیز از «حاجآقا روحالله» بسیار یاد میکرد. آن دو، همفکر و همراه بودند. تقید به [[عبادت]] و روحیه آزادگی و مبارزه با [[تحجر]] و نیز روحیه شوخطبعی از وجوه مشترک آن دو بود.<ref>شبیری زنجانی، حریم امام، ۴؛ مختاری، نگاهی به شخصیت مرحوم سیداحمد زنجانی، ۱۶.</ref> آن دو همچنین اهل ذوق و ظرافتهای ادبی و [[شعر|شعری]] بودند و همین امر موجب رفاقت هرچه بیشتر آنان شده بود.<ref>مختاری، نگاهی به شخصیت مرحوم سیداحمد زنجانی، ۱۶.</ref> آنان با یکدیگر مسافرت ازجمله سفر زیارتی به [[مشهد]] میرفتند<ref>رجائینژاد، یادی از صاحبان باغ خضراء، ۷.</ref> و به یکدیگر نامه مینوشتند<ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ۱/۵۹۷–۵۹۸.</ref> و به پیادهروی میرفتند.<ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ۲/۶۲۶–۶۲۷.</ref> | ||
آگاهی از مسائل روز و آشنایی با افکار نو و نشریات روز وجه مشترک دیگر آن دو بود؛ چنانکه امامخمینی از زنجانی مطالبی را از روزنامهای فکاهی، که در قفقاز منتشر شده و در آن نکتههایی به صورت کاریکاتور دربارهٔ مباحثه طلبههای حوزه مطرح شده بود، نقل کردهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۱۰۲.</ref> زنجانی و امامخمینی به جنبههای اخلاقی در حوزه اهتمام ویژهای داشتند و در تدریس نکتههای اخلاقی بیان میکردند.<ref>کاظمی، نگاهی به شخصیت مرحوم آیتالله حاجسیداحمد زنجانی، ۱۵.</ref> زنجانی واسطه دریافت [[وجوهات شرعی]] برای [[امامخمینی]] بود<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۳۵۷.</ref> و وی را معرف [[وکلای امامخمینی]] میخواندند. [[سیدجلالالدین همدانی]]،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۴۶۳.</ref> [[بیوک خاتمی زنجانی]]<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۵۱۱.</ref> و [[علی اوسطی تهرانی]]،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۴۸۰.</ref> ازجمله کسانی بودند که سیداحمد زنجانی به امامخمینی معرفی کرد. | آگاهی از مسائل روز و آشنایی با افکار نو و نشریات روز وجه مشترک دیگر آن دو بود؛ چنانکه امامخمینی از زنجانی مطالبی را از روزنامهای فکاهی، که در قفقاز منتشر شده و در آن نکتههایی به صورت کاریکاتور دربارهٔ مباحثه طلبههای حوزه مطرح شده بود، نقل کردهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۱۰۲.</ref> زنجانی و امامخمینی به جنبههای اخلاقی در حوزه اهتمام ویژهای داشتند و در تدریس نکتههای اخلاقی بیان میکردند.<ref>کاظمی، نگاهی به شخصیت مرحوم آیتالله حاجسیداحمد زنجانی، ۱۵.</ref> زنجانی واسطه دریافت [[وجوهات شرعی]] برای [[امامخمینی]] بود<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۳۵۷.</ref> و وی را معرف [[وکلای امامخمینی]] میخواندند. [[سیدجلالالدین همدانی]]،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۴۶۳.</ref> [[بیوک خاتمی زنجانی]]<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۵۱۱.</ref> و [[علی اوسطی تهرانی]]،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۴۸۰.</ref> ازجمله کسانی بودند که سیداحمد زنجانی به امامخمینی معرفی کرد. | ||
رژیم پهلوی در سال ۱۳۴۱ لوایح ششگانه موسوم به [[انقلاب سفید]] دربارهٔ اصلاحات اجتماعی و سیاسی بر پایه سیاست [[آمریکا]] در منطقه را مطرح کرد. [[اصلاحات ارضی]] و برابری سیاسی زنان و مردان از مواد مطرح در این طرح بود.<ref>شیرخانی و رجائینژاد، از انقلاب سفید تا انقلاب اسلامی، ۶۹.</ref> رژیم در صدد برآمد آن را به نظرخواهی عمومی بگذارد. علمای بزرگ [[قم]] ازجمله سیدمحمدرضا گلپایگانی، سیدکاظم شریعتمداری، مرتضی حائری، سیدمحمدحسین طباطبایی، سیدمحمد محقق داماد، [[سیدمرتضی لنگرودی]]، [[میرزاهاشم آملی]] و سیداحمد زنجانی، برای تبادل نظر دراینباره گرد آمدند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۵۰؛ سلیمی، فعالیت وعاظ و روحانیون در نهضت امامخمینی، ۲۲.</ref> امامخمینی در این جلسه ضمن تشریح برنامههای | [[رژیم پهلوی]] در سال ۱۳۴۱ لوایح ششگانه موسوم به [[انقلاب سفید]] دربارهٔ اصلاحات اجتماعی و سیاسی بر پایه سیاست [[آمریکا]] در منطقه را مطرح کرد. [[اصلاحات ارضی]] و برابری سیاسی زنان و مردان از مواد مطرح در این طرح بود.<ref>شیرخانی و رجائینژاد، از انقلاب سفید تا انقلاب اسلامی، ۶۹.</ref> رژیم در صدد برآمد آن را به نظرخواهی عمومی بگذارد. علمای بزرگ [[قم]] ازجمله سیدمحمدرضا گلپایگانی، سیدکاظم شریعتمداری، مرتضی حائری، سیدمحمدحسین طباطبایی، سیدمحمد محقق داماد، [[سیدمرتضی لنگرودی]]، [[میرزاهاشم آملی]] و سیداحمد زنجانی، برای تبادل نظر دراینباره گرد آمدند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۵۰؛ سلیمی، فعالیت وعاظ و روحانیون در نهضت امامخمینی، ۲۲.</ref> امامخمینی در این جلسه ضمن تشریح برنامههای حکومت پهلوی، علما را به مبارزه با همهپرسی دعوت کرد.<ref>سلیمی، فعالیت وعاظ و روحانیون در نهضت امامخمینی، ۲۲.</ref> آنان با صدور اعلامیهای ضمن تأکید بر احترام [[زنان]] در [[اسلام]]، اختلاط زنان و مردان را خلاف فرهنگ دینی و طرح مطرحشده از سوی [[محمدرضا پهلوی]] را صوری و برخلاف قانون اساسی دانستند و تأکید کردند [[روحانیت]]، تکلیف دینی و وجدانی خود میداند که مصالح و مفاسد را به دولتها و به [[جامعه]] مسلمانان گوشزد کند و از بیتوجهی رژیم پهلوی به قوانین دینی و ضروریات مذهبی انتقاد کند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۴۵–۱۵۰.</ref>؛ سپس همراه با سیدمحمد محقق داماد، مرتضی حائری و میرزاهاشم آملی با فرستادن تلگرامی به محمدرضا پهلوی، آن مصوبه را مخالف با مصالح عالی اسلام و کشور و سلطنت دانستند و خواستار حذف آن شدند<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۲/۱۹.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|انقلاب سفید}}. | ||
همچنین جلسه مهم علمای بزرگ قم دربارهٔ حادثه [[پانزده خرداد]] در خانه زنجانی برگزار شد و اعلامیههای امامخمینی نیز در زیرزمین خانه او چاپ و تکثیر گردید.<ref>کاظمی، نگاهی به شخصیت مرحوم آیتالله حاجسیداحمد زنجانی، ۱۵.</ref> پیش از بازداشت امامخمینی، زنجانی با اطلاعاتی که از طریق برخی از بزرگان زنجان و مرتبط با دربار، به دست آورده بود، ایشان را در جریان توطئه دربار برای بازداشت ایشان قرار داد.<ref>شبیری زنجانی، حریم امام، ۵.</ref> سازمان اطلاعات و امنیت کشور ( | همچنین جلسه مهم علمای بزرگ قم دربارهٔ حادثه [[پانزده خرداد]] در خانه زنجانی برگزار شد و اعلامیههای امامخمینی نیز در زیرزمین خانه او چاپ و تکثیر گردید.<ref>کاظمی، نگاهی به شخصیت مرحوم آیتالله حاجسیداحمد زنجانی، ۱۵.</ref> پیش از بازداشت امامخمینی، زنجانی با اطلاعاتی که از طریق برخی از بزرگان زنجان و مرتبط با دربار، به دست آورده بود، ایشان را در جریان توطئه دربار برای بازداشت ایشان قرار داد.<ref>شبیری زنجانی، حریم امام، ۵.</ref> [[ساواک|سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] (ساواک) از ارتباط امامخمینی با زنجانی اطلاع و آن را زیر نظر داشت؛ چنانکه شرکت امامخمینی در مجلس ترحیم درگذشت خواهر زنجانی در گزارشهای ساواک آمدهاست.<ref>رجائینژاد، یادی از صاحبان باغ خضراء، ۷.</ref> در پی بازداشت امامخمینی پس از سخنرانی [[فیضیه]] در پانزده خرداد و اعزام ایشان به [[تهران]] و تحتنظربودن در [[قیطریه]]، زنجانی نامهای برای ایشان نوشت و در آن با شعری، از دوری ایشان ابراز دلتنگی کرد.<ref>شبیری زنجانی، حریم امام، ۴.</ref> امامخمینی در موردی تأیید وی را در هزینهکردن [[سهم امام]] در ساخت حمام را تنفیذ کردهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۳۵۷.</ref> پس از [[تبعید امامخمینی]] در [[آبان]] ۱۳۴۳ از [[ایران]]، رابطه میان آن دو ادامه داشت؛ ازجمله امامخمینی پس از باخبرشدن از بیماری زنجانی با نامه از وی احوالپرسی و ابراز کرد با دست به گریبان بودن با حوادث پیری و گرفتاریها، برای حسن عاقبت از وی التماس دعا دارد.<ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ۱/۵۹۷.</ref> | ||
زنجانی در ۲۹ رمضان ۱۳۹۳ق/ ۵/۸/۱۳۵۲ش از دنیا رفت و پس از [[تشییع]]،<ref>باقری بیدهندی، نجوم امت، ۱۱۳.</ref> در صحن بزرگ [[فاطمه معصومه(س)]] به خاک سپرده شد.<ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ۱/۶۰۲–۶۰۳.</ref> امامخمینی در نامهای به فرزند ارشد وی، [[سیدموسی شبیری زنجانی]]، درگذشت او را تسلیت گفت و با طلب رحمت و ابراز لطف به وی یادآور شد از پدر او خاطرات فراموشناشدنی بسیاری دارد و روزهای همنشینی با وی را بینظیر خواند.<ref>شبیری زنجانی، حریم امام، ۴.</ref> | زنجانی در ۲۹ رمضان ۱۳۹۳ق/ ۵/۸/۱۳۵۲ش از دنیا رفت و پس از [[تشییع]]،<ref>باقری بیدهندی، نجوم امت، ۱۱۳.</ref> در صحن بزرگ [[فاطمه معصومه(س)]] به خاک سپرده شد.<ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ۱/۶۰۲–۶۰۳.</ref> امامخمینی در نامهای به فرزند ارشد وی، [[سیدموسی شبیری زنجانی]]، درگذشت او را تسلیت گفت و با طلب رحمت و ابراز لطف به وی یادآور شد از پدر او خاطرات فراموشناشدنی بسیاری دارد و روزهای همنشینی با وی را بینظیر خواند.<ref>شبیری زنجانی، حریم امام، ۴.</ref> | ||
زنجانی دارای سه پسر و سه دختر بودهاست. سیدموسی شبیری زنجانی از [[مراجع تقلید]]، سیدجعفر شبیری شاغل در | == فرزندان == | ||
سیدموسی شبیری زنجانی، متولد هشتم | زنجانی دارای سه پسر و سه دختر بودهاست. [[سیدموسی شبیری زنجانی]] از [[مرجعیت|مراجع تقلید]]، سیدجعفر شبیری شاغل در مناصب قضایی و سیدابراهیم شبیری، از مدرسان و [[امامت جماعت|ائمه جماعت]] تهران پسران زنجانیاند<ref>باقری بیدهندی، نجوم امت، ۱۲۵–۱۲۶.</ref> و سیدابوالفضل فاضلی، سیدابوالفضل مصطفوی و سیدابوالفضل میرمحمدی دامادهای او هستند.<ref>معینی، نگاهی به شخصیت مرحوم آیتالله زنجانی، ۲۰.</ref> | ||
سیدموسی شبیری زنجانی، متولد هشتم رمضان ۱۳۴۶ق/ ۱۰ اسفند ۱۳۰۶ش در قم و از اساتید و مراجع حوزه علمیه قم و دارای آثار فقهی و رجالی چندی است. وی به سبب دوستی دیرین پدر خود با امامخمینی و نیز شخصیت خود وی همواره مورد توجه امامخمینی بودهاست و در روز دوم [[بازگشت امامخمینی|ورود ایشان به ایران]] به همراه [[علی احمدی میانهجی]] به دیدار ایشان رفت.<ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ۴/۶۱۲.</ref> وی در استفتایی نظر امامخمینی را دربارهٔ [[خمس]] چیزهایی که در میان سال یا پس از آن از نیاز شخص خارج شدهاست و تفاوت نظر ایشان در دو کتاب [[تحریر الوسیله]] و [[تعلیقه بر عروة الوثقی]] پرسیدهاست و امامخمینی همراه با پاسخ، خواستار توفیق و تأیید او شده و از وی درخواست دعا کردهاست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۲۳۷–۲۳۸.</ref>؛ چنانکه ایشان در اجازهای شفاهی و حضوری به وی او را دارای همه اختیاراتی شمرده که خود دارد<ref>شبیری زنجانی، سیدموسی، کتاب صوم.</ref> | |||
== آثار == | == آثار == | ||
سیداحمد زنجانی دارای آثار فقهی، اجتماعی و ادبی گوناگونی است ازجمله: رساله فقهی رضاعیه، صید و ذباحه،<ref>زنجانی، سرگذشت خودنوشت، ۱۸۴–۱۸۵.</ref> ردّ بر قصیمی (از [[وهابیت| | سیداحمد زنجانی دارای آثار فقهی، اجتماعی و ادبی گوناگونی است ازجمله: رساله فقهی رضاعیه، صید و ذباحه،<ref>زنجانی، سرگذشت خودنوشت، ۱۸۴–۱۸۵.</ref> ردّ بر قصیمی (از علمای [[وهابیت|وهابی]])، تعلیقه بر الفقه علی المذاهب الاربعه، حاشیه بر عروة الوثقی، رسائل و [[کفایة الاصول]]،<ref>زنجانی، الکلام یجرّ، ۱–۲/۴۶۱–۴۶۳.</ref> الکلام یجرّ الکلام،<ref>آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعه، ۱۸/۱۱۲.</ref> ایمان و رجعت در نقد انکار [[رجعت]] از سوی شریعت سنگلجی و مستثنیات الاحکام.<ref>زنجانی، الکلام یجرّ، ۱–۲/۴۶۱.</ref> امامخمینی از کتاب [[الکلام یجر الکلام]] با اعجاب یاد میکرد<ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ۲/۶۲۳.</ref> و نیز درکتاب [[کشف اسرار]] اشاره کردهاست در زمان [[رضاشاه پهلوی]] به کتاب ایمان و رجعت اجازه انتشار ندادند<ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۳۳۳.</ref>؛ اما بعدها منتشر شد. | ||
== پانویس == | == پانویس == |