۳۹۲
ویرایش
جز (added Category:مقالههای جلد چهارم دانشنامه using HotCat) |
(اصلاح ارقام) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''حجب'''، موانع موجود در ظهور تجلیات حق و در [[سیر الی الله]]. | |||
==واژهشناسی== | ==واژهشناسی== | ||
حُجب جمع حجاب است و در معنای مصدری بازداشتن از دسترسی به چیزی <ref>فیومی، المصباح المنیر، | حُجب جمع حجاب است و در معنای مصدری بازداشتن از دسترسی به چیزی <ref>فیومی، المصباح المنیر، ۱۲۱.</ref> و پنهانکردن آن <ref>ابنمنظور، لسان العرب، ۱/۲۹۸.</ref> است و در معنای اسم مصدری، حایل میان دو چیز را گویند و به پرده بدینجهت که مانع دیدن چیزی میشود، حجاب گویند <ref>فراهیدی، العین، ۳/۸۶؛ فیومی، المصباح المنیر، ۱۲۱.</ref>. در اصطلاح عرفانی به مانع میان قاصد و مقصود <ref>سراج، اللمع فی التصوف، ۳۸۲.</ref> و عاشق و معشوق <ref>سجادی، فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات عرفانی، ۳۱۱.</ref> و هر صورتی از اغیار در قلب که مانع تجلی حقتعالی شود <ref>کاشانی، لطائف الاعلام فی اشارات اهل الالهام، ۲۳۳.</ref> حجاب گویند. برخی آن را نقش صورتها در دل که مانع قبول تجلى حقایق و مانع میان فیوضات و تجلیات حق و قلب انسان است، تعریف کردهاند <ref>کاشانی، لطائف الاعلام فی اشارات اهل الالهام، ۲۳۳.</ref>. امامخمینی مانند دیگر اهل معرفت <ref>ابنعربی، الفتوحات المکیه، ۴/۱۱۲؛ زنوزی، الانوار الجلیه، ۳۱۶.</ref> بر این باور است هر آنچه انسان را از وجه جمال حق محروم و محجوب میکند، حجاب است <ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۳۰۰.</ref>. | ||
==پیشینه== | ==پیشینه== | ||
در [[قرآن کریم]] از قلبهایی که به سبب آلودگی [[گناهان]]، از پروردگار خود محجوب ماندهاند یادشده است <ref>مطففین، | در [[قرآن کریم]] از قلبهایی که به سبب آلودگی [[گناهان]]، از پروردگار خود محجوب ماندهاند یادشده است <ref>مطففین، ۱۴ ـ ۱۵.</ref>. برخی مراد از آیه را ارتکاب گناهانی دانستهاند که میان قلب و درک حق حایل میشوند و گفتهاند مراد از محجوب بودن از پروردگار در [[روز قیامت]]، محروم بودن از کرامت قرب و منزلت اوست <ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۲۰/۲۳۴.</ref>. در بعضی از روایات نیز از حجاب میان حق و خلق سخن به میان آمده و حجاب به فعل بنده اسناد داده شده است <ref>صدوق، التوحید، ۱۷۹.</ref>. در روایتی از [[رسول خدا(ص)]] حجابهای میان خداوند و خلق، هفتاد هزار حجاب از نور و ظلمت شمرده شده است <ref>احسائی، عوالی اللئالی، ۴/۱۰۶.</ref>. در روایت دیگری از پیامبر(ص) در [[واقعه معراج]]، از تکلم با خداوند در حجب نور سخن به میان آمده است <ref>صدوق، الامالی، ۳۷۶.</ref>. | ||
در [[عرفان عملی]]، بحث از حجابها مورد توجه ویژه است؛ زیرا حجابها سالک را از وصال محبوب و مشاهده جمال او باز میدارد و عارفان شرط نخست وصال محبوب را رفع حجب میدانند <ref>ابنعربی، الفتوحات المکیه، | در [[عرفان عملی]]، بحث از حجابها مورد توجه ویژه است؛ زیرا حجابها سالک را از وصال محبوب و مشاهده جمال او باز میدارد و عارفان شرط نخست وصال محبوب را رفع حجب میدانند <ref>ابنعربی، الفتوحات المکیه، ۲/۲۴۱؛ جندى، شرح فصوص الحکم، ۲۰۱؛ فرغانی، مشارق الدراری، ۷۱۲ و ۷۲۶؛ آملى، المقدمات، ۳۲۳.</ref>. حجب در عرفان عملی بیشتر به آثار آن بر سالک و [[سعادت]] یا [[شقاوت]] او مربوط میشود <ref>بقلی، شرح شطحیات، ۱۲۸ ـ ۱۲۹؛ فرغانی، منتهی المدارک، ۲/۹۵.</ref>. عارفان با کمک برخی روایات <ref>مجلسی، بحارالانوار، ۵۵/۴۴؛ احسائی، عوالی اللئالی، ۴/۱۰۶.</ref> توانستهاند حجابهای خداوند و حقایقی از آن را مانند حجابهای نور، حجابهای هفتادگانه پروردگار، حجاب نفس و احکام آن بهخوبی تفسیر کنند <ref>ابنعربی، الفتوحات المکیه، ۲/۱۱۰؛ تلمسانی، شرح منازل السائرین، ۲/۵۶۶ ـ ۵۶۷؛ فرغانی، منتهی المدارک، ۲/۲۶۰.</ref>. از نخستین کتابهایی که به این بحث پرداختهاند، کتاب اللمع فی التصوف سرّاج <ref>سراج، اللمع فی التصوف، ۳۸۲.</ref> از عرفای قرن چهارم است. پس از آن عارفانی چون ابوطالب مکی در قوت القلوب <ref>مکی، قوت القلوب ۲/۱۰۱.</ref> و [[خواجهعبدالله انصاری]] در منازل السائرین <ref>انصاری ، منازل السائرین، ۸۵ و ۱۲۳ ـ ۱۲۴.</ref> به آن پرداختهاند. این بحث در [[عرفان نظرى]] از جهت [[هستیشناسی]] نیز بررسی شده و عارفانی چون [[ابن عربى]] به آن توجه کرده و از حجاب بودن اسما و صفات <ref>ابنعربی، الفتوحات المکیه، ۲/۱۱۰.</ref> و اقسام حجب <ref>ابنعربی، الفتوحات المکیه، ۱/۳۲۰.</ref> بحث کردهاند. پس از ابن عربی شاگردان و شارحان آثارش این مسئله را پى گرفته و تکمیل کردند <ref>جندى، شرح فصوص الحکم، ۹۸؛ کاشانی، لطائف الاعلام فی اشارات اهل الالهام، ۱۰۷ و ۲۳۳؛ قیصرى، شرح فصوص الحکم، ۲۹۸ و ۳۴۵.</ref>. | ||
امامخمینی به این بحث توجه ویژهای کرده است و در آثار منظوم و منثور خود با بسط بیشتری از آن بحث کرده و در آثار عرفانی و اخلاقی خود به مباحث هستیشناختی و سلوکی حجابها و راهکار رفع حجاب در [[سیر و سلوک]] پرداخته است. به باور ایشان رسالت همه [[انبیا(ع)]] برای این است که انسانها را از حجابهای گوناگون و ظلمات نجات دهند، بلکه تنها راه نجات از حجابها و موانع، حرکت در مسیر انبیا(ع) است <ref>امامخمینی، صحیفه، | امامخمینی به این بحث توجه ویژهای کرده است و در آثار منظوم و منثور خود با بسط بیشتری از آن بحث کرده و در آثار عرفانی و اخلاقی خود به مباحث هستیشناختی و سلوکی حجابها و راهکار رفع حجاب در [[سیر و سلوک]] پرداخته است. به باور ایشان رسالت همه [[انبیا(ع)]] برای این است که انسانها را از حجابهای گوناگون و ظلمات نجات دهند، بلکه تنها راه نجات از حجابها و موانع، حرکت در مسیر انبیا(ع) است <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۵۰۷.</ref>. ایشان بر اساس مبانى عرفانى، جنبههای گوناگونی از این مسئله را تبیین کرده و در این باب درباره موضوعاتى همچون شناخت حجب <ref>امامخمینی، دعاء السحر، ۱۰۲ ـ ۱۰۴؛ امامخمینی، چهل حدیث، ۱۴۳ و ۶۲۵.</ref>، اقسام حجب <ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۴۲۱؛ امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۶۸ ـ ۷۱؛ امامخمینی، تعلیقه فوائد، ۱۱۶؛ امامخمینی، دیوان امام، ۱۸۷ و ۲۴۸.</ref> و راهکارهاى از میان بردن آنها <ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۳۴ ـ ۱۳۵؛ امامخمینی، سرّ الصلاة، ۳۵.</ref> سخن گفته است. | ||
==اقسام حجاب== | ==اقسام حجاب== | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
==حجابهای ظلمانی== | ==حجابهای ظلمانی== | ||
اهل معرفت حجابهای ظلمانی متعددی برای قلوب بندگان برشمردهاند که عبارتاند از: | اهل معرفت حجابهای ظلمانی متعددی برای قلوب بندگان برشمردهاند که عبارتاند از: | ||
# حجاب خودبینی و انانیت: نزد برخى از عارفان، پیروى از [[نفس اماره]] حجاب اعظم خوانده میشود <ref>هجویری، کشف المحجوب، | # حجاب خودبینی و انانیت: نزد برخى از عارفان، پیروى از [[نفس اماره]] حجاب اعظم خوانده میشود <ref>هجویری، کشف المحجوب، ۱۰.</ref>. برخى نیز خودپسندی علمى و عملى را حجاب اعظم در حصول [[قرب الهی]] دانستهاند <ref>کاشانی، لطائف الاعلام فی اشارات اهل الالهام، ۱۰۷.</ref>. امامخمینی حجاب خودبینی و انانیت را ظلمانیترین و ضخیمترین حجابها و زدودن آن را مقدمه و کلیدِ زدودن دیگر حجابها میشمارد <ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۷ ـ ۸.</ref>. به باور ایشان در میان حجابها، حجاب خودبینی مانع بزرگی بر سر راه رشد و معرفت آدمى است. این حجاب سبب مىشود انسان خود را بىنیاز توهم کند و به آنچه میداند قانع و مغرور شود و این خود از دامهای [[شیطان]] است <ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۹۵.</ref>. به باور ایشان با بودن حجابِ انانیت، سالک به مقصد نرسیده و هنوز در راه است <ref>امامخمینی، دیوان امام، ۲۴۸.</ref>؛ علاوه بر اینکه خودبینی و خودخواهی با خداخواهی جمع نمیشود <ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۴۵.</ref>. ایشان بر این باور است اگر انسان گرفتار خودبینى و انانیت شود، از حق غافل شده، حجابهای غلیظی میان حق و قلب او واقع میشود که نور هدایت در آن راه نمییابد و از توفیقات الهی محروم میگردد <ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۵۴۳.</ref>. | ||
# حجاب علم: اهل عرفان [[علم]] را حجاب مشهود و عیان میدانند <ref>انصاری ، منازل السائرین، | # حجاب علم: اهل عرفان [[علم]] را حجاب مشهود و عیان میدانند <ref>انصاری ، منازل السائرین، ۸۵؛ تلمسانی، شرح منازل السائرین، ۱/۲۹۴ ـ ۲۹۵.</ref>. امامخمینی علم و استدلال را حجاب برای سالک میشمارد و تا زمانی که شخص به قدم فکر و استدلال در پى معرفت حق و سیر الى اللّه است، در واقع گرفتار حجاب اکبر و اعظم است <ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۶۲۵؛ امامخمینی، تفسیر حمد، ۱۳۸ ـ ۱۳۹؛ امامخمینی، جهاد اکبر، ۱۸؛ امامخمینی، دیوان امام، ۲۱۲.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|علم}}. در عین حال ایشان عقیده دارد علم مقدمه [[شهود]] است و علم گرچه حجاب است، بدون ورود در حجاب، زدودن آن هم میسر نیست؛ اما سالک نباید در این حجاب بماند <ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۴۵۷.</ref>. ایشان مراتب بالای این حجاب را زمانی میداند که شخص آن را برای معارضه و تفاخر بیاموزد که این حجاب اکبر خواهد بود و خطر آن از هر چیز دیگری بیشتر است <ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۴۵۷؛ امامخمینی، تقریرات، ۳/۴۹۸ ـ ۴۹۹؛ امامخمینی، تفسیر حمد، ۱۳۹؛ امامخمینی، جهاد اکبر، ۱۸؛ امامخمینی، دیوان امام، ۲۰۴.</ref>. امامخمینی قائل است تا قلب انسان در حجاب برهان است و از حجاب غلیظ علم برهانى بیرون نیامده، به اولین مرتبه صدیقین نمیرسد <ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۱۹۱ ـ ۱۹۲.</ref>. | ||
# حجاب کثرات: در نگاه عرفانى، یکى از مهمترین حجابها که مانع رؤیت جمال حق است، کثرات موجود در [[عالم هستى]] است که باعث توهم استقلال موجودات در وجود مىشوند؛ در حالى که در نظام هستى، [[حقیقت وجود]] تنها برای حقتعالی است و تمامی موجودات دیگر نمود و تجلیات وجود بىکران اویند <ref>کاشانی، لطائف الاعلام فی اشارات اهل الالهام، | # حجاب کثرات: در نگاه عرفانى، یکى از مهمترین حجابها که مانع رؤیت جمال حق است، کثرات موجود در [[عالم هستى]] است که باعث توهم استقلال موجودات در وجود مىشوند؛ در حالى که در نظام هستى، [[حقیقت وجود]] تنها برای حقتعالی است و تمامی موجودات دیگر نمود و تجلیات وجود بىکران اویند <ref>کاشانی، لطائف الاعلام فی اشارات اهل الالهام، ۱۰۷؛ قیصرى، شرح فصوص الحکم، ۷۷۸؛ ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۲/۲۹۱ ـ ۲۹۲.</ref>. رفع حجاب کثرت، به قدم نهادن در سیر و سلوک و توجه به [[وحدت]] است که در سفر اول از سیر و سلوک حاصل میشود <ref>آملی، المقدمات، ۲۶۸.</ref>. امامخمینی نیز کثرات و تعینات را حجاب رؤیتِ محبوب میداند <ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۸۸.</ref>؛ زیرا در هر تعین و تقیدی حجابی ظلمانی و در هر وجود و انّیّتی، حجابی نورانی است <ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۸۹.</ref> و انسان که مجموعه همه تعینات و تقیدات است، محجوب به تمام حجابهای هفتگانه ظلمانی و حجابهای هفتگانه نورانی است <ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۷۱.</ref>. ایشان بر این باور است توحید حقیقى زمانی نصیب انسان مىشود که از این حجابها بیرون آید <ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۳۲۷.</ref>. در نگاه امامخمینی انسان به دلیل اینکه در حجاب کثرت غرق است، از همه موجودات حجاب بیشتری دارد؛ زیرا هیچ موجودی مانند انسان، شدت اشتغال به طبیعت را ندارد، مگر کسانى که حجاب کثرت را پاره کرده و بدون حجاب به شهود جمال حق بار یافته باشند <ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۵۶.</ref>. به نظر ایشان، تمام حجابها چه نورانی و چه ظلمانی، به حجاب تعین و کثرات در عوالم برمیگردد، به گونهای که اشتغال به این امور و این حجاب، انسان را از توجه به محبوب محروم میکند <ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۳۰۰ ـ ۳۰۲.</ref>. ایشان در تفسیری تأویلی تعبیر «الْمَغْضُوبِ عَلَیهِمْ» را در [[سوره حمد]] با محجوبانِ به [[کثرت]] و «الضَّالِّینَ» را با محجوبانِ به وحدت منطبق میکند و «الصّراطَ الْمُسْتَقیمَ» را حد وسط میان این دو میداند که هیچیک از وحدت بر کثرت و کثرت بر وحدت، بر یکدیگر غلبه ندارند <ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۸۸.</ref>. | ||
# حجاب گناهان: بر اساس قرآن <ref>نساء، | # حجاب گناهان: بر اساس قرآن <ref>نساء، ۱۵۵؛ مطففین، ۱۴ ـ ۱۵.</ref> و برخی از روایات <ref>کلینی، الکافی، ۲/۲۷۱.</ref>، [[گناه]]، حجاب و عامل تیرگى جان آدمى است؛ به گونهای که با ارتکاب گناه در [[قلب انسان]]، نقطه سیاهی پدید مىآید که اگر [[توبه]] نکند، آن نقطه سیاه افزوده شده تا جایی که همه قلب او را فرا میگیرد و دیگر روى رستگارى را نخواهد دید <ref>کلینی، الکافی، ۲/۲۷۱.</ref>. اهل معرفت نیز معاصی را سبب حجاب قلب و مانع [[قرب الهی]] و سیر الی الله شمردهاند <ref>نسفى، الانسان الکامل، ۹۷.</ref>. امامخمینى با تأکید بر این مطلب، تحلیلی فلسفی از آن کرده است. به باور ایشان هر یک از اعمال صالح یا سیئات، در ملکوت نفس دارای صورتی مناسب با خود است که [[نفس]] با آن، نورانی و پاکیزه یا ظلمانی و پلید میشود و نفس مانند آینهای، حقایق را از عالم بالا دریافت میکند و در صورتی که ظلمانی گردد، زنگار زده، نمیتواند این حقایق و معارف را دریافت کند <ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۰۱.</ref>. با حجاب گناهان و کدورت گناه، نمیتوان حقایق روحانی را درک کرد و این گناهان مانع وصول الی الله است <ref>امامخمینی، جهاد اکبر، ۴۶ ـ ۴۷.</ref> و گناهان ظاهری و باطنی در صورتی که بر قلب سلطه و غلبه یابند، نور فطرت را بهکلی خاموش میکنند و در این صورت درِ [[سعادت]] بر انسان بسته و بر قلب مهر زده میشود <ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۰۲.</ref>. | ||
# حجاب حب دنیا: در روایات [[حبّ دنیا]] اساس و سرآغاز همه گناهان شمرده شده است <ref>کلینی، الکافی، | # حجاب حب دنیا: در روایات [[حبّ دنیا]] اساس و سرآغاز همه گناهان شمرده شده است <ref>کلینی، الکافی، ۲/۳۱۵.</ref>. اهل معرفت نیز حب دنیا و مقام را از حجب دانسته و راه رفع آن را دوری جستن از تعلقات دنیا و شهرتطلبی شمردهاند <ref>ملاصدرا، کسر الاصنام، ۲۲۲ ـ ۲۲۳.</ref>. امامخمینى بر این باور است حب دنیا و مقام حجابى است که انسان را از معرفت حقتعالی و انوار جمال و جلال او محروم میکند <ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۲۷؛ امامخمینی، چهل حدیث، ۵۴۳.</ref> و انسان را از ریاضتهاى شرعى و عبادات باز میدارد و جنبه طبیعتش را تقویت و جنبه روحى و معنوى او را ضعیف مىکند <ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۱۲۵، ۱۶۰ و ۳۵۲؛ امامخمینی، حدیث جنود، ۴۲۱؛ امامخمینی، صحیفه، ۵۲۰.</ref>. ایشان علاقه به جاه و مقام را نیز از حجابهایی میداند که اگر بر قلب مسلط شود، موجب خاموششدن [[فطرت الهی]] میشود و همه درهای سعادت بر آدمی بسته میشود <ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۰۲.</ref>. از سوی دیگر، عارفان برخی از حجابها مانند [[شرک خفی]] <ref>آملی، جامع الاسرار، ۸۷.</ref> و [[جهل]] <ref>ابنعربی، الفتوحات المکیه، ۳/۲۱۴.</ref> را حجاب اعظم شمردهاند. امامخمینی نیز حجاب خودبینی و انانیت <ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۷ ـ ۸.</ref> و حجاب علم را حجاب اعظم شمرده است <ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۶۲۵، امامخمینی، تفسیر حمد، ۱۳۸ ـ ۱۴۰.</ref>. | ||
==حجابهای نورانی== | ==حجابهای نورانی== | ||
از حجابهایی که مانع رؤیت جمال حق میشود، به حجابهای نورانی تعبیر کردهاند؛ چنانکه در [[مناجات شعبانیه]] از آن سخن به میان آمده است: «حَتَّى تَخْرِقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ: تا چشمان قلب، حجابهای نوری را بشکافد». در این دعا کمال انقطاع برای بنده طلب میشود تا چشمان قلوب به جمال حق روشن گردد و حجابهای نورانی را شکافته به معدن عظمت راه یابد و در عز قدس ربوبی معلق شود <ref>ابنطاووس، الاقبال الاعمال، | از حجابهایی که مانع رؤیت جمال حق میشود، به حجابهای نورانی تعبیر کردهاند؛ چنانکه در [[مناجات شعبانیه]] از آن سخن به میان آمده است: «حَتَّى تَخْرِقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ: تا چشمان قلب، حجابهای نوری را بشکافد». در این دعا کمال انقطاع برای بنده طلب میشود تا چشمان قلوب به جمال حق روشن گردد و حجابهای نورانی را شکافته به معدن عظمت راه یابد و در عز قدس ربوبی معلق شود <ref>ابنطاووس، الاقبال الاعمال، ۳/۲۹۹.</ref>. امامخمینی این انقطاع را انقطاع از «ما سوی الله» <ref>امامخمینی، جهاد اکبر، ۳۷.</ref> و معدن عظمت را همان ضیافت الهی میداند <ref>امامخمینی، جهاد اکبر، ۴۵.</ref> که سالک به تجلیات ذاتی غیبی نایل میشود و خود را متعلق به عزّ قدس او میبیند. در این حال احاطه قیومی حقتعالی و فنای ذاتی خود را شهود میکند و همه موجودات را ظل و سایه حق میبیند <ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۴۵۴.</ref> | ||
عارفان به بعضی از حجابهای نورانی اشاره کردهاند؛ ازجمله: | عارفان به بعضی از حجابهای نورانی اشاره کردهاند؛ ازجمله: | ||
# حجاب اسما و صفات: عارفان یکی از حجابهای نورانی را حجب اسما و صفات میدانند که مانع از رؤیت [[ذات الهی]] است <ref>ابنعربی، الفتوحات المکیه، | # حجاب اسما و صفات: عارفان یکی از حجابهای نورانی را حجب اسما و صفات میدانند که مانع از رؤیت [[ذات الهی]] است <ref>ابنعربی، الفتوحات المکیه، ۲/۱۱۰.</ref>. امامخمینی نیز اسما و صفات را حجابهای نورانی میداند که مانع از شهود ذات حقاند <ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۶۸ ـ ۶۹؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۴۳۷.</ref>. هر یک از اسما به حسب درجه خود مرتبهای از حجاب را دارند. این اسما در عینحال که ظهور ذاتاند، حجاب آن نیز به شمار میروند؛ مانند صورت در آینه که در عین اینکه ظهور آن صورت است، از جهتی حجاب برای آینه محسوب میشود و از خود آینه غفلت میشود <ref>امامخمینی، مصباح الهدایه، ۲۸.</ref>. به باور ایشان کمّل از اهلالله همانگونه که از حجب ظلمانی مبرا هستند، از حجب نورانی نیز مبرایند؛ زیرا حجب اسما و صفات، شرک اسمایی و صفاتی است <ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۱۷.</ref>. | ||
# حجاب اسم اعظم: امامخمینی [[اسم اعظم]] «الله» را حجاب نوری برای اسما و صفات الهی میشمارد و بر این باور است این اسما به اعتبار تعینات خود نمیتوانند به طور مستقیم به هویت غیبی مرتبط شوند، بلکه این امر به واسطه اسم اعظم «الله» است که خود حجاب نوری و [[حجاب اکبر]] است <ref>امامخمینی، مصباح الهدایه، | # حجاب اسم اعظم: امامخمینی [[اسم اعظم]] «الله» را حجاب نوری برای اسما و صفات الهی میشمارد و بر این باور است این اسما به اعتبار تعینات خود نمیتوانند به طور مستقیم به هویت غیبی مرتبط شوند، بلکه این امر به واسطه اسم اعظم «الله» است که خود حجاب نوری و [[حجاب اکبر]] است <ref>امامخمینی، مصباح الهدایه، ۱۶.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|اسم اعظم}}. | ||
# حجاب عقلی و روحی: سالک در سفر اول (سفر از خلق به حق) حجب ظلمانی و نورانی را میشکافد و جمال حق را مشاهده میکند. امامخمینی مانند قمشهای <ref>قمشهای، مجموعه آثار، | # حجاب عقلی و روحی: سالک در سفر اول (سفر از خلق به حق) حجب ظلمانی و نورانی را میشکافد و جمال حق را مشاهده میکند. امامخمینی مانند قمشهای <ref>قمشهای، مجموعه آثار، ۲۰۹.</ref> حجب ظلمانی را حجاب نفسانی و حجاب نورانی را حجاب عقلی و روحی میشمارد <ref>امامخمینی، مصباح الهدایه، ۸۷.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|اسفار اربعه}}. ایشان بر این باور است که انبیا(ع) و اوصیای آنان به جهت اینکه وظیفه هدایت دارند با آنکه در کثرت واقعاند و به ارشاد خلق مشغولاند، این کثرت حجاب آنان نیست <ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۸۲.</ref>. | ||
==پیامد و آثار حجابها== | ==پیامد و آثار حجابها== | ||
امامخمینی مانند دیگر اهل معرفت <ref>هجویری، کشف المحجوب، | امامخمینی مانند دیگر اهل معرفت <ref>هجویری، کشف المحجوب، ۹۳؛ بقلی، شرح شطحیات، ۵۷۲.</ref> بر این نکته تأکید میکند که هر چیزی که حجاب میان خداوند و بنده باشد، بنده را از رسیدن به قرب الهی باز میدارد. ایشان با الهام گرفتن از آموزههاى [[اهل بیت(ع)]]<ref>ابنطاووس، الاقبال الاعمال، ۳/۲۹۹.</ref> بر این باور است توجه به غیر خدا، سبب محجوب شدن انسان به حجابهای ظلمانی و نورانی میشود و او را به اسفل السافلین که آخرین درجه حجب ظلمانی است، ساقط میکند و به پستترین جایگاه مىاندازد <ref>امامخمینی، جهاد اکبر، ۴۷.</ref>. به باور امامخمینی حجابها سبب میشوند انسان از همه فیضهای معنوی، از جمله فیض نماز کمتر بهرهمند شود یا اصلاً بهرهای نبرد و به همان صورتِ ظاهر بسنده کند و با روح آن ارتباط برقرار نکند <ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۸۲ ـ ۲۸۳.</ref>. از نگاه ایشان تا همه حجابهای نورانی و ظلمانی برچیده نشود، [[توحید ذاتی]] و فنای کلی غیر ممکن است <ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۸۴.</ref>. | ||
==حجاب فهم قرآن== | ==حجاب فهم قرآن== | ||
امامخمینی بعضی حجابها را مانع از فهم قرآن و استفاده از آن میداند. به باور ایشان، یکی از موانع فهم قرآن، حجاب گناهان و کدورتهای حاصل از طغیان و سرکشی است <ref>امامخمینی، آداب الصلاة، | امامخمینی بعضی حجابها را مانع از فهم قرآن و استفاده از آن میداند. به باور ایشان، یکی از موانع فهم قرآن، حجاب گناهان و کدورتهای حاصل از طغیان و سرکشی است <ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۰۱.</ref>؛ همچنانکه حب دنیا نیز حجاب غلیظی است که میان انسان و معارف قرآن فاصله میاندازد <ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۰۲.</ref>. ایشان یکی دیگر از حجابهایی را که انسان را از معارف حقیقی و حقایق قرآن محجوب میکند، حجاب آرای فاسد و مذاهب باطل میداند و انکار بعضی از حقایق عرفانی، نظیر لقاءالله را از این قبیل میشمارد <ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۹۶ ـ ۱۹۷.</ref>؛ چنانکه به باور ایشان همه حجابها، بهخصوص حجاب خودبینی و استغنای علمی، انسان را از فهم معارف قرآن کریم محروم مىسازند؛ زیرا [[قرآن کریم]] کتاب هدایت است تا قلوب انسانها را از حجابهای ظلمانی خارج کند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۳۸۸ ـ ۳۸۹.</ref> و چه بسا افراد با حجاب خودبینیِ علمی تصور کنند آنچه خود از ادبیات قرآنى نظیر صرف، نحو، معانى، بیان، تجوید و قرائت مىدانند، بهترین و کاملترین معرفت قرآنى است یا آنچه مفسران پیشین در باب تفسیر آیات گفتهاند، حد نهایى معارف قرآن است؛ اما اینگونه تصورات، حجاب و مانع بزرگى در برابر آنان میشود و نمىگذارد براى درک بیشتر و عالیتر از معارف قرآن تلاش کنند و در باب [[توحید]]، [[نبوت]]، [[معاد]]، [[اخلاق]]، [[تربیت]] و مانند آن، به حقایقى برتری از قرآن دست یابند <ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۹۵ ـ ۲۰۰.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|فهم قرآن | تفسیر}}. | ||
==راههای رفع حجابها== | ==راههای رفع حجابها== | ||
علمای اخلاق و عرفان برای برطرف کردن هر یک از حجابها دستورهایی مناسب با آن ذکر کردهاند <ref>آملی، المقدمات، | علمای اخلاق و عرفان برای برطرف کردن هر یک از حجابها دستورهایی مناسب با آن ذکر کردهاند <ref>آملی، المقدمات، ۲۶۸؛ ملاصدرا، کسر الاصنام، ۲۲۲ ـ ۲۲۳.</ref>. امامخمینی نیز بر این باور است براى برطرف کردن حجابها برای هر کسى و در هر مرتبهای راهکار خاصى وجود دارد <ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۳۴ ـ ۳۵.</ref>. ایشان مهمترین راه رفع حجاب را شناخت حجاب میداند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۱۴.</ref>. ایشان مانند برخی اهل معرفت <ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۲۹۸.</ref> جذبه الهی را نیز از راههای خرق حجب برای سالک میشمارد؛ ولی بر این باور است که این راه نیز به وساطت انبیا(ع) و کمّل واقع میشود. ایشان در عینحال بر این باور است راه اصلی برای خرق حجابها که انبیا(ع) به آن سفارش کردهاند، طریق سلوک و ریاضت است <ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۴۵.</ref> | ||
امامخمینی هر یک از اذکار و افعال [[نماز]] را نمادی از کشف حجابها میداند؛ برای مثال سر برداشتن از رکوع را به معنای انصراف از کثرات اسمایی و فنای در صفات میشمارد <ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۹۹.</ref> و با استناد به روایتی از [[امامرضا(ع)]] در [[معراج پیامبر(ص)]] <ref>صدوق، علل الشرائع، ۲/۳۳۲.</ref>، هر یک از تکبیرات هفتگانه در تکبیرات افتتاحیه را اشاره به رفع حجابهای هفتگانه میداند که میتواند اشاره به لطایف هفتگانه انسانی، یعنی [[نفس]]، [[عقل]]، [[قلب]]، سر، [[روح]]، خفی و اخفی باشد <ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۵۹۰.</ref> و سالک در هر تکبیری حجابی را پاره کرده، در نهایت به محضر پروردگار وارد میشود <ref>امامخمینی، سرّ الصلاة، ۷۹ ـ ۸۰.</ref>. این هفت حجاب ممکن است اشاره به همان حجابهای هفتاد هزارگانه باشد که به طریق جمع از آن به هفت تعبیر شده یا ممکن است به معنای انوار وجود و ظلمات تعین یا انوار ملکوت و ظلمات ملک یا حجابهای ظلمانی، تعلقات نفسانی و انوار طاهره تعلقات قلبی باشد <ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۵۹۰.</ref>. امامخمینی یکی از راههای رفع حجاب را انقطاع کامل سالک الی الله میداند؛ چنانکه در مناجات شعبانیه که از مناجاتهای مهمی است و [[امیرالمؤمنین(ع)]] و دیگر [[ائمه(ع)]] آن را میخواندهاند، آمده است <ref>ابنطاووس، الاقبال الاعمال، ۳/۲۹۹.</ref>؛ در این صورت شخص از حجابهای نورانی نجات مییابد و به سرچشمه عظمت و فنای تام و مشاهده جمال کبریایی میرسد <ref>امامخمینی، جهاد اکبر، ۴۶ ـ ۴۷.</ref> و این نهایت سفر دوم از [[اسفار اربعه]] اهل سلوک است <ref>امامخمینی، مصباح الهدایه، ۸۸.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|اسفار اربعه}}. | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
خط ۴۷: | خط ۴۶: | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* قرآن کریم. | * قرآن کریم. | ||
* آملی، سیدحیدر، جامع الاسرار و منبع الانوار، تحقیق هانری کربن و عثمان یحیی، تهران، علمی و فرهنگی، چاپ اول، | * آملی، سیدحیدر، جامع الاسرار و منبع الانوار، تحقیق هانری کربن و عثمان یحیی، تهران، علمی و فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۶۸ش. | ||
* آملی، المقدمات من کتاب نص النصوص، تحقیق هانری کربن و عثمان یحیی، تهران، توس، چاپ دوم، | * آملی، المقدمات من کتاب نص النصوص، تحقیق هانری کربن و عثمان یحیی، تهران، توس، چاپ دوم، ۱۳۶۷ش. | ||
* ابنطاووس، سیدعلیبنموسی، الاقبال بالاعمال الحسنة فیما یعمل مرة فی السنه، تحقیق جواد قیومی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، | * ابنطاووس، سیدعلیبنموسی، الاقبال بالاعمال الحسنة فیما یعمل مرة فی السنه، تحقیق جواد قیومی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۶ش. | ||
* ابنعربی، محیالدین، الفتوحات المکیه، بیروت، دار صادر، بیتا. | * ابنعربی، محیالدین، الفتوحات المکیه، بیروت، دار صادر، بیتا. | ||
* ابنمنظور، محمدبنمکرم، لسان العرب، تحقیق جمالالدین میردامادی، بیروت، دارالفکر ـ دار صادر، چاپ سوم، | * ابنمنظور، محمدبنمکرم، لسان العرب، تحقیق جمالالدین میردامادی، بیروت، دارالفکر ـ دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق. | ||
* احسائی، ابنابیجمهور، عوالی اللئالی العزیزیة فی الاحادیث الدینیه، تحقیق مجتبی عراقی، قم، مؤسسه سیدالشهداء(ع)، چاپ اول، | * احسائی، ابنابیجمهور، عوالی اللئالی العزیزیة فی الاحادیث الدینیه، تحقیق مجتبی عراقی، قم، مؤسسه سیدالشهداء(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۳ق. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ شانزدهم، | * امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ شانزدهم، ۱۳۸۸ش. | ||
* امامخمینی، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس، قم، پاسدار اسلام، چاپ دوم، | * امامخمینی، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس، قم، پاسدار اسلام، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق. | ||
* امامخمینی، التعلیقة علی الفوائد الرضویه، تهران، مؤسسه تنظیم ..، چاپ دوم، | * امامخمینی، التعلیقة علی الفوائد الرضویه، تهران، مؤسسه تنظیم ..، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش. | ||
* امامخمینی، تفسیر سوره حمد، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ یازدهم، | * امامخمینی، تفسیر سوره حمد، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ یازدهم، ۱۳۸۸ش. | ||
* امامخمینی، تقریرات فلسفه امامخمینی، تقریر سیدعبدالغنی اردبیلی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوم، | * امامخمینی، تقریرات فلسفه امامخمینی، تقریر سیدعبدالغنی اردبیلی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش. | ||
* امامخمینی، جهاد اکبر، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ هجدهم، | * امامخمینی، جهاد اکبر، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ هجدهم، ۱۳۸۷ش. | ||
* امامخمینی، دیوان امام (سرودههای حضرت امامخمینی)، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ پنجم، | * امامخمینی، دیوان امام (سرودههای حضرت امامخمینی)، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش. | ||
* امامخمینی، سرّ الصلاة (معراج السالکین و صلاة العارفین)، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ سیزدهم، | * امامخمینی، سرّ الصلاة (معراج السالکین و صلاة العارفین)، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ سیزدهم، ۱۳۸۸ش. | ||
* امامخمینی، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ چهارم، | * امامخمینی، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش. | ||
* امامخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوازدهم، | * امامخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۷ش. | ||
* امامخمینی، شرح دعاء السحر، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ چهارم، | * امامخمینی، شرح دعاء السحر، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ چهارم، ۱۳۸۶ش. | ||
* امامخمینی، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ پنجم، | * امامخمینی، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش. | ||
* امامخمینی، مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایه، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ ششم، | * امامخمینی، مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایه، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ ششم، ۱۳۸۶ش. | ||
* انصاری، خواجهعبدالله، منازل السائرین، تحقیق علی شیروانی، تهران، دارالعلم، چاپ اول، | * انصاری، خواجهعبدالله، منازل السائرین، تحقیق علی شیروانی، تهران، دارالعلم، چاپ اول، ۱۴۱۷ق. | ||
* بقلی شیرازی، روزبهان، شرح شطحیات، تحقیق هانری کربن، تهران، طهوری، چاپ سوم، | * بقلی شیرازی، روزبهان، شرح شطحیات، تحقیق هانری کربن، تهران، طهوری، چاپ سوم، ۱۳۷۴ش. | ||
* تلمسانی، عفیفالدین، شرح منازل السائرین، تحقیق عبدالحفیظ منصور، قم، بیدار، چاپ اول، | * تلمسانی، عفیفالدین، شرح منازل السائرین، تحقیق عبدالحفیظ منصور، قم، بیدار، چاپ اول، ۱۳۷۱ش. | ||
* جندی، مؤیدالدین، شرح فصوص الحکم، تحقیق سیدجلالالدین آشتیانی، قم، بوستان کتاب، چاپ دوم، | * جندی، مؤیدالدین، شرح فصوص الحکم، تحقیق سیدجلالالدین آشتیانی، قم، بوستان کتاب، چاپ دوم، ۱۴۲۳ق. | ||
* زنوزی، عبدالله، الانوار الجلیه، به اهتمام سیدجلالالدین آشتیانی، تهران، مؤسسه مطالعات اسلامی، چاپ اول، | * زنوزی، عبدالله، الانوار الجلیه، به اهتمام سیدجلالالدین آشتیانی، تهران، مؤسسه مطالعات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۵۴ش. | ||
* سجادی، سیدجعفر، فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات عرفانی، تهران، طهوری، چاپ هشتم، | * سجادی، سیدجعفر، فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات عرفانی، تهران، طهوری، چاپ هشتم، ۱۳۸۶ش. | ||
* سراج طوسی، ابونصر، اللمع فی التصوف، ترجمه مهدی محبتی، تهران، اساطیر، چاپ دوم، | * سراج طوسی، ابونصر، اللمع فی التصوف، ترجمه مهدی محبتی، تهران، اساطیر، چاپ دوم، ۱۳۸۸ش. | ||
* صدوق، محمدبنعلی، الامالی، تهران، کتابچی، چاپ ششم، | * صدوق، محمدبنعلی، الامالی، تهران، کتابچی، چاپ ششم، ۱۳۷۶ش. | ||
* صدوق، محمدبنعلی، التوحید، تحقیق سیدهاشم حسینی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، | * صدوق، محمدبنعلی، التوحید، تحقیق سیدهاشم حسینی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۸ق. | ||
* صدوق، محمدبنعلی، علل الشرائع، قم، کتابفروشی داوری، چاپ اول، | * صدوق، محمدبنعلی، علل الشرائع، قم، کتابفروشی داوری، چاپ اول، ۱۳۸۵ش. | ||
* طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، | * طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق. | ||
* فراهیدی، خلیلبناحمد، کتاب العین، تحقیق مهدی مخزومی و ابراهیم سامرایی، قم، هجرت، چاپ دوم، | * فراهیدی، خلیلبناحمد، کتاب العین، تحقیق مهدی مخزومی و ابراهیم سامرایی، قم، هجرت، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق. | ||
* فرغانی، سعیدالدین، مشارق الدراری، شرح تائیه ابنفارض، تحقیق سیدجلالالدین آشتیانی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ دوم، | * فرغانی، سعیدالدین، مشارق الدراری، شرح تائیه ابنفارض، تحقیق سیدجلالالدین آشتیانی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۹ش. | ||
* فرغانی، سعیدالدین، منتهی المدارک فی شرح تائیة ابنفارض، تحقیق عاصم ابراهیم الکیالی، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، | * فرغانی، سعیدالدین، منتهی المدارک فی شرح تائیة ابنفارض، تحقیق عاصم ابراهیم الکیالی، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۲۸ق. | ||
* فناری، محمدبنحمزه، مصباح الانس بین المعقول و المشهود، تصحیح محمد خواجوی، تهران، مولی، چاپ اول، | * فناری، محمدبنحمزه، مصباح الانس بین المعقول و المشهود، تصحیح محمد خواجوی، تهران، مولی، چاپ اول، ۱۳۷۴ش. | ||
* فیومی، احمدبنمحمد، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، قم، هجرت، چاپ دوم، | * فیومی، احمدبنمحمد، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، قم، هجرت، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق. | ||
* قمشهای، محمدرضا، مجموعه آثار آقامحمدرضا قمشهای، حکیم صهبا، تحقیق حامد ناجی اصفهانی و خلیل بهرامی، اصفهان، کانون پژوهش، چاپ اول، | * قمشهای، محمدرضا، مجموعه آثار آقامحمدرضا قمشهای، حکیم صهبا، تحقیق حامد ناجی اصفهانی و خلیل بهرامی، اصفهان، کانون پژوهش، چاپ اول، ۱۳۷۸ش. | ||
* قمی، علیبنابراهیم، تفسیر القمی، تصحیح سیدطیب موسوی جزایری، قم، دارالکتاب، چاپ سوم، | * قمی، علیبنابراهیم، تفسیر القمی، تصحیح سیدطیب موسوی جزایری، قم، دارالکتاب، چاپ سوم، ۱۳۶۳ش. | ||
* قیصری، داوودبنمحمود، شرح فصوص الحکم، تصحیح سیدجلالالدین آشتیانی، تهران، علمی و فرهنگی، چاپ اول، | * قیصری، داوودبنمحمود، شرح فصوص الحکم، تصحیح سیدجلالالدین آشتیانی، تهران، علمی و فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش. | ||
* کاشانی، عبدالرزاق، لطائف الاعلام فی اشارات اهل الالهام، تصحیح مجید هادیزاده، تهران، میراث مکتوب، چاپ اول، | * کاشانی، عبدالرزاق، لطائف الاعلام فی اشارات اهل الالهام، تصحیح مجید هادیزاده، تهران، میراث مکتوب، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. | ||
* کلینی، محمدبنیعقوب، الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، | * کلینی، محمدبنیعقوب، الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. | ||
* مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، | * مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق. | ||
* مکی، ابوطالب محمدبنعلی، قوت القلوب فی معاملة المحبوب، تصحیح باسل عیونالسود، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، | * مکی، ابوطالب محمدبنعلی، قوت القلوب فی معاملة المحبوب، تصحیح باسل عیونالسود، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۷ق. | ||
* ملاصدرا، محمدبنابراهیم، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، | * ملاصدرا، محمدبنابراهیم، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۹۸۱م. | ||
* ملاصدرا، محمدبنابراهیم، کسر الاصنام الجاهلیه، تصحیح محسن جهانگیری، تهران، بنیاد حکمت صدرا، چاپ اول، | * ملاصدرا، محمدبنابراهیم، کسر الاصنام الجاهلیه، تصحیح محسن جهانگیری، تهران، بنیاد حکمت صدرا، چاپ اول، ۱۳۸۱ش. | ||
* نسفی، عزیزالدین، کتاب الانسان الکامل، تصحیح ماریژان موله، تهران، طهوری، چاپ هشتم، | * نسفی، عزیزالدین، کتاب الانسان الکامل، تصحیح ماریژان موله، تهران، طهوری، چاپ هشتم، ۱۳۸۶ش. | ||
* نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، | * نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۸ق. | ||
* هجویری، ابوالحسن، کشف المحجوب، تصحیح ژوکوفسکی، تهران، طهوری، چاپ چهارم، | * هجویری، ابوالحسن، کشف المحجوب، تصحیح ژوکوفسکی، تهران، طهوری، چاپ چهارم، ۱۳۷۵ش. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
محمدامین صادقی ارزگانی، | محمدامین صادقی ارزگانی، «[https://books.khomeini.ir/books/10004/283/ حجب]»، دانشنامه امامخمینی، ج۴، ص۲۸۳. | ||
[[رده:مقالههای نیازمند بازنگری]] | [[رده:مقالههای نیازمند بازنگری]] | ||
[[رده:مقالههای بدون لینک دانشنامه]] | [[رده:مقالههای بدون لینک دانشنامه]] | ||
[[رده:مقالههای بینیاز از جعبه اطلاعات]] | [[رده:مقالههای بینیاز از جعبه اطلاعات]] | ||
[[رده:مقالههای جلد چهارم دانشنامه]] | [[رده:مقالههای جلد چهارم دانشنامه]] | ||
[[رده:مقاله های آماده ارزیابی]] |
ویرایش