۲۱٬۳۲۴
ویرایش
جز (added Category:مقالههای آماده ارزیابی using HotCat) |
(ابرابزار) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
اباحه، اذن در ارتکاب فعل و ترک یا در تصرف و تملک در [[اصول فقه]] و [[فقه]]. | |||
==معنای لغوی و اصطلاحی== | == معنای لغوی و اصطلاحی == | ||
اباحه مصدر باب افعال، برگرفته از ریشه «بوح» به معنای سعه، ظاهرشدن، <ref>فراهیدی، کتاب العین، ۳/۳۱۱؛ ابنفارس، معجم، ۱/۳۱۵.</ref> حلالکردن و رهاساختن<ref>جوهری، الصحاح، ۱/۳۵۷؛ زبیدی، تاج العروس، ۴/۱۷.</ref> است. این واژه در [[فقه]] به معنای [[اذن در تملک]] یا [[اذن در تصرف|تصرف]]<ref>حکیم، سیدمحسن، ۶۶؛ امامخمینی، البیع، ۱/۲۵۹؛ جعفری لنگرودی، ۱۲.</ref> و در [[علم اصول]] اجمالاً به معنای رخصتدادن یا مخیّرساختن در فعل و ترک است<ref>راسخ، معجم اصطلاحات اصول الفقه، ۱۱.</ref> و یکی از [[احکام تکلیفی پنجگانه]] میباشد. اباحه در جایی جعل میشود که فعل و ترک کاری مساوی و یکی بر دیگری رجحان نداشته باشد که از آن، اباحه به معنای اخص تعبیر میشود؛ اما اباحه به معنای اعم شامل هر [[حکم تکلیفی]] در مقابل [[حرام|تحریم]] است و [[مباح]] به این معنا شامل [[واجب]]، [[مکروه]]، [[مستحب]] و مباح به معنای اخص است.<ref>رشتی، بدائع الافکار، ۲۹۴؛ عراقی، نهایة الافکار، ۱/۲۱۰.</ref> | اباحه مصدر باب افعال، برگرفته از ریشه «بوح» به معنای سعه، ظاهرشدن،<ref>فراهیدی، کتاب العین، ۳/۳۱۱؛ ابنفارس، معجم، ۱/۳۱۵.</ref> حلالکردن و رهاساختن<ref>جوهری، الصحاح، ۱/۳۵۷؛ زبیدی، تاج العروس، ۴/۱۷.</ref> است. این واژه در [[فقه]] به معنای [[اذن در تملک]] یا [[اذن در تصرف|تصرف]]<ref>حکیم، سیدمحسن، ۶۶؛ امامخمینی، البیع، ۱/۲۵۹؛ جعفری لنگرودی، ۱۲.</ref> و در [[علم اصول]] اجمالاً به معنای رخصتدادن یا مخیّرساختن در فعل و ترک است<ref>راسخ، معجم اصطلاحات اصول الفقه، ۱۱.</ref> و یکی از [[احکام تکلیفی پنجگانه]] میباشد. اباحه در جایی جعل میشود که فعل و ترک کاری مساوی و یکی بر دیگری رجحان نداشته باشد که از آن، اباحه به معنای اخص تعبیر میشود؛ اما اباحه به معنای اعم شامل هر [[حکم تکلیفی]] در مقابل [[حرام|تحریم]] است و [[مباح]] به این معنا شامل [[واجب]]، [[مکروه]]، [[مستحب]] و مباح به معنای اخص است.<ref>رشتی، بدائع الافکار، ۲۹۴؛ عراقی، نهایة الافکار، ۱/۲۱۰.</ref> | ||
[[اباحه اصولی]] با واژههای [[حلیت]] و [[برائت]] مرتبط است. اباحه و مشتقات آن، گرچه بهصراحت در [[قرآن کریم]] بهکار نرفته، در برخی روایات به آن تصریح | [[اباحه اصولی]] با واژههای [[حلیت]] و [[برائت]] مرتبط است. اباحه و مشتقات آن، گرچه بهصراحت در [[قرآن کریم]] بهکار نرفته، در برخی روایات به آن تصریح شدهاست.<ref>برقی، المحاسن، ۲/۳۲۸ و ۳۳۴؛ کلینی، الکافی، ۴/۸۶؛ صدوق، علل الشرائع، ۲/۳۷۶ و ۴۸۴.</ref> در روایتی [[امامصادق(ع)]] اباحه را یکی از احکام دانستهاست.<ref>برقی، المحاسن، ۲/۳۳۴.</ref> | ||
دو واژه اباحه به معنای اخص و حلیت (حلالبودن) را برخی از پیشینیان<ref>سید مرتضی، رسائل، ۲/۲۶۹.</ref> و نیز گروهی از متاخران<ref>بهایی، الحبل المتین، ۱۸۳؛ مجلسی، روضة المتقین، ۱/۴۸؛ مجاهد طباطبایی، مفاتیح الاصول، ۲۹۴؛ نراقی، عوائد الایام، | == نسبت اباحه اصولی با حلیت == | ||
دو واژه اباحه به معنای اخص و حلیت (حلالبودن) را برخی از پیشینیان<ref>سید مرتضی، رسائل، ۲/۲۶۹.</ref> و نیز گروهی از متاخران<ref>بهایی، الحبل المتین، ۱۸۳؛ مجلسی، روضة المتقین، ۱/۴۸؛ مجاهد طباطبایی، مفاتیح الاصول، ۲۹۴؛ نراقی، عوائد الایام، ۶۸–۶۹.</ref> مترادف دانستهاند؛ بر این اساس واژه حلال تعبیری شرعی از واژه مباح است.<ref>طوسی، العده، ۱/۲۵.</ref> برخی نیز کاربردهای این دو را مختلف دانستهاند؛ مانند اینکه کاربرد حلال در جایی است که مسبوق به ممنوعیت بوده باشد<ref>فاضل مقداد، ۱/۳۶۹.</ref> یا اینکه متبادر از حلال، اباحه به معنای عام است.<ref>میرزای قمی، غنائم الایام، ۲/۳۲۸.</ref> بر این اساس حلیت در کاربرد، اخص از اباحه است. از [[شیخ انصاری]]<ref>انصاری، المکاسب، ۱/۱۹۵.</ref> و از برخی دیگر<ref>خویی، موسوعه، ۳۵/۳۶۸–۳۷۰.</ref> موافقت با این نظر به دست میآید. امامخمینی متفاهم عرفی از اباحه را الزامینبودن انجام یا ترک فعل دانسته که در برابر وجوب و حرمت قرار میگیرد، بر خلاف حلیت که تنها در مقابل حرمت به کار میرود.<ref>امامخمینی، تنقیح الاصول، ۳/۳۶۶.</ref> | |||
به لحاظ اصل عملی برخی از | به لحاظ اصل عملی برخی از اندیشمندان مقصود از [[اصالةالحل]] را همان [[اصالةالاباحه]] میدانند<ref>نایینی، فوائد الاصول، ۳/۴۴۶؛ عراقی، نهایة الافکار، ۳/۲۹۴؛ خویی، مصباح الاصول، ۲/۴۹–۵۰؛ مشکینی، اصطلاحات الاصول، ۱۲۸.</ref>؛ اما امامخمینی بر این باور است که در [[شریعت]]، اصلی به نام اصالةالاباحه وجود ندارد و تنها اصالةالحل است که [[دلیل شرعی]] دارد.<ref>امامخمینی، تنقیح الاصول، ۳/۳۶۶.</ref> | ||
اباحه امری وجودی و به معنای ترخیص است؛ در حالیکه برائت به معنای دوری از شیء و امری سلبی یا قریب به آن است.<ref>ابنفارس، معجم، ۱/۲۳۶؛ زمخشری، الفائق، ۱/۸۹.</ref> اباحه علاوه بر اباحه ظاهری شامل اباحه واقعی است که به عنوان حکم تکلیفی واقعی میباشد و نظر به واقع دارد و در موردی است که [[مفسده]] و [[مصلحت]] در آن نیست یا این دو متساویاند؛ ولی برائت غالباً [[حکم ظاهری]] است و نظر به واقع ندارد و به لحاظ موردی، بر اساس مصلحت و مفسده واقعیِ متعلق نیست و صرفاً نفی عقاب میکند.<ref>حکیم، سیدمحمدتقی، ۴۶۵ و ۴۷۴؛ تبریزی، فرائد الاصول، ۴/ | == نسبت اباحه اصولی با برائت == | ||
اباحه امری وجودی و به معنای ترخیص است؛ در حالیکه برائت به معنای دوری از شیء و امری سلبی یا قریب به آن است.<ref>ابنفارس، معجم، ۱/۲۳۶؛ زمخشری، الفائق، ۱/۸۹.</ref> اباحه علاوه بر اباحه ظاهری شامل اباحه واقعی است که به عنوان حکم تکلیفی واقعی میباشد و نظر به واقع دارد و در موردی است که [[مفسده]] و [[مصلحت]] در آن نیست یا این دو متساویاند؛ ولی برائت غالباً [[حکم ظاهری]] است و نظر به واقع ندارد و به لحاظ موردی، بر اساس مصلحت و مفسده واقعیِ متعلق نیست و صرفاً نفی عقاب میکند.<ref>حکیم، سیدمحمدتقی، ۴۶۵ و ۴۷۴؛ تبریزی، فرائد الاصول، ۴/۴۴۹–۴۵۰.</ref> | |||
بسیاری از متاخران اصل اباحه و [[اصل برائت]] را در استفاده حکم ظاهری قبول دارند<ref>آملی، مجمع الافکار، ۳/۴۰۹.</ref>؛ اما در بیان تفاوت این دو، گروهی قائل به اختصاص اصل اباحه به شبهه تحریمیهاند و اصل برائت را اعم از آن میدانند<ref>صدر، مباحث الاصول، ۳/۱۳۸.</ref>؛ گرچه برخی دیگر تفاوت را در اختصاص اصل اباحه به [[شبهه موضوعیه]] دانستهاند.<ref>سبزواری، مهذّب الاحکام، ۸/۲۲۳.</ref> در برابر، امامخمینی منکر اصل اباحه در مقابل اصل حل | بسیاری از متاخران اصل اباحه و [[اصل برائت]] را در استفاده حکم ظاهری قبول دارند<ref>آملی، مجمع الافکار، ۳/۴۰۹.</ref>؛ اما در بیان تفاوت این دو، گروهی قائل به اختصاص اصل اباحه به شبهه تحریمیهاند و اصل برائت را اعم از آن میدانند<ref>صدر، مباحث الاصول، ۳/۱۳۸.</ref>؛ گرچه برخی دیگر تفاوت را در اختصاص اصل اباحه به [[شبهه موضوعیه]] دانستهاند.<ref>سبزواری، مهذّب الاحکام، ۸/۲۲۳.</ref> در برابر، امامخمینی منکر اصل اباحه در مقابل اصل حل شدهاست.<ref>امامخمینی، انوار الهدایه، ۲/۱۷۸.</ref> | ||
ریشههای بحث اباحه را میتوان در کتابهای کلامی قرون نخستین اسلامی مشاهده کرد، در مباحثی چون حکم اوّلی اشیا پیش از شرع، <ref>قاضیعبدالجبار، المغنی، ۱۷/۱۴۵.</ref> و انکار اباحه شرعی از سوی [[معتزله]].<ref>تهانوی، موسوعة کشاف، ۱/۷۹.</ref> این روند در کتابهای اصولی نیز تا مدتی ادامه یافته<ref>مفید، مفید، مختصر التذکره، ۴۳؛ سید مرتضی، سید مرتضی، الذریعه، ۲/۳۲۹؛ طوسی، العده، ۲/۷۳۹.</ref> و به مرور رشد و گسترش یافته و از اباحه واقعی و ظاهری و دیگر مباحث بحث | == اباحه در علم اصول == | ||
ریشههای بحث اباحه را میتوان در کتابهای کلامی قرون نخستین اسلامی مشاهده کرد، در مباحثی چون حکم اوّلی اشیا پیش از شرع،<ref>قاضیعبدالجبار، المغنی، ۱۷/۱۴۵.</ref> و انکار اباحه شرعی از سوی [[معتزله]].<ref>تهانوی، موسوعة کشاف، ۱/۷۹.</ref> این روند در کتابهای اصولی نیز تا مدتی ادامه یافته<ref>مفید، مفید، مختصر التذکره، ۴۳؛ سید مرتضی، سید مرتضی، الذریعه، ۲/۳۲۹؛ طوسی، العده، ۲/۷۳۹.</ref> و به مرور رشد و گسترش یافته و از اباحه واقعی و ظاهری و دیگر مباحث بحث شدهاست.<ref>فاضل تونی، الوافیة فی اصول الفقه، ۱۸۶–۲۰۱؛ وحید بهبهانی، الفوائد الحائریه، ۲۳۹.</ref> در حدود قرن یازدهم هجری، اخباریان در اصالةالاباحه مناقشه جدی کردند<ref>استرآبادی، الفوائد المدنیه، ۱۵۹.</ref> و در برابر، علمای اصولی به تبیین و دفاع از آن برخاستند. این جریان در کنار سایر مسائل موجب پیدایش فصل تازهای در علم اصول شد.<ref>وحید بهبهانی، الفوائد الحائریه، ۲۴۰؛ انصاری، فرائد الاصول، ۱/۳۳۹؛ آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ۳۴۴؛ امامخمینی، انوار الهدایه، ۲/۸۱–۹۱.</ref> | |||
با توجه به پراکندهبودن مباحث اباحه در مسایل اصولی، [[امامخمینی]] و دیگر علمای اصولی به مناسبت در مسایل مختلفِ اصول فقه به آن پرداختهاند؛ به عنوان مثال در بحث اصل برائت، ضمن بررسی دلایل آن به اثبات اباحه ظاهری<ref>خویی، مصباح الاصول، ۱/ | با توجه به پراکندهبودن مباحث اباحه در مسایل اصولی، [[امامخمینی]] و دیگر علمای اصولی به مناسبت در مسایل مختلفِ اصول فقه به آن پرداختهاند؛ به عنوان مثال در بحث اصل برائت، ضمن بررسی دلایل آن به اثبات اباحه ظاهری<ref>خویی، مصباح الاصول، ۱/۲۹۶–۳۳۳؛ امامخمینی، تهذیب الاصول، ۳/۱۵–۲۵.</ref> و نقد دلایل [[اخباریان]] در نفی اباحه ظاهری،<ref>عراقی، نهایة الافکار، ۲/۱۸۱؛ امامخمینی، تهذیب الاصول، ۳/۹۳.</ref> همچنین به مسئله اصل حظر یا اباحه در اشیا پرداختهاند.<ref>انصاری، مطارح الانظار، ۲/۳۹۹؛ امامخمینی، تنقیح الاصول، ۳/۳۱۷.</ref> نیز در مبحث [[استصحاب]] به تناسب بحث از [[احکام وضعی]]، امامخمینی از اباحه به لحاظ تکلیفی یا وضعیبودن آن بحث کردهاست.<ref>امامخمینی، الاستصحاب، ۷۳.</ref> | ||
اباحه با رویکرد اصولی، دارای دو قسم کلی است: | اباحه با رویکرد اصولی، دارای دو قسم کلی است: یا به لحاظ پیش از ورود شرع است که مسئله اباحه در مقابل حظر را تشکیل میدهد یا به لحاظ پس از ورود [[شرع]] است که در این صورت، اباحه یا عقلی است یا شرعی. از سوی دیگر، هر یک از آنها به اباحه واقعی و ظاهری تقسیم میشوند. | ||
از نخستین مسایلی که اندیشمندان به آن پرداختهاند، این است که از نگاه عقل پیش از ورود شرع، اصل اولی در افعال غیر اضطراری، اباحه است یا حظر.<ref>مفید، تصحیح الاعتقادات، ۱۴۳؛ آشتیانی، ۱/۳.</ref> مراد از این اباحه، نبود ممنوعیت عقلی است.<ref>اصفهانی، نهایة الدرایه، ۲/۴۹۵.</ref> [[سید مرتضی علم الهدی|سید مرتضی]] قائل به اباحه است<ref>سید مرتضی، الذریعه، ۲/۳۳۳.</ref> و [[شیخ مفید]]<ref>مفید، مختصر التذکره، ۴۳.</ref> و [[شیخ طوسی]]<ref>طوسی، العده، ۲/۷۴۲.</ref> در آن توقف کردهاند و به معتزله بغداد قول حظر نسبت داده | === اباحه در مقابل حظر === | ||
از نخستین مسایلی که اندیشمندان به آن پرداختهاند، این است که از نگاه عقل پیش از ورود شرع، اصل اولی در افعال غیر اضطراری، اباحه است یا حظر.<ref>مفید، تصحیح الاعتقادات، ۱۴۳؛ آشتیانی، ۱/۳.</ref> مراد از این اباحه، نبود ممنوعیت عقلی است.<ref>اصفهانی، نهایة الدرایه، ۲/۴۹۵.</ref> [[سید مرتضی علم الهدی|سید مرتضی]] قائل به اباحه است<ref>سید مرتضی، الذریعه، ۲/۳۳۳.</ref> و [[شیخ مفید]]<ref>مفید، مختصر التذکره، ۴۳.</ref> و [[شیخ طوسی]]<ref>طوسی، العده، ۲/۷۴۲.</ref> در آن توقف کردهاند و به معتزله بغداد قول حظر نسبت داده شدهاست.<ref>حلی، نهایة الوصول، ۱/۱۳۹.</ref> قائلان به حظر از آنجاکه عالم هستی-اعم از انسان و دیگر اشیا-را ملک خداوند میدانستند، تصرف انسان را تصرف در ملک غیر و قبیح میپنداشتند.<ref>حلی، نهایة الوصول، ۱/۱۴۳.</ref> امامخمینی این دلیل را چه بنابر [[ملکیت اعتباری]] و چه [[ملکیت تکوینی]] ناتمام میداند؛ زیرا ملکیت اعتباری برای خداوند ناصحیح است و ملکیت تکوینی نیز ربطی به مباحث تشریعی ندارد.<ref>امامخمینی، تهذیب الاصول، ۳/۱۲۳.</ref> | |||
در میان دانشمندان اصولی متاخر | در میان دانشمندان اصولی متاخر دربارهٔ نسبت مسئله اباحه و حظر با مسئله برائت و [[احتیاط]] اختلاف نظر وجود دارد. شیخ انصاری قائل به اختلاف این دو مسئله است؛ به این معنا که اباحه و حظر ناظر به عنوان اولی فعل با قطع نظر از حکم شرع است و برائت و احتیاط ناظر به مجهولبودن حکم شرعیِ فعل است.<ref>انصاری، مطارح الانظار، ۲/۴۰۰.</ref> گروهی از اصولیان این نظر را قبول کردهاند.<ref>نایینی، فوائد الاصول، ۳/۳۲۸؛ بروجردی، ۲/۲۴۰؛ اصفهانی، نهایة الدرایه، ۲/۴۹۴.</ref> ظاهر عبارات امامخمینی نیز همین است.<ref>امامخمینی، تنقیح الاصول، ۳/۳۱۷.</ref> | ||
اباحه عقلی آنجاست که منع عقلی در ارتکاب یا ترک فعل نباشد<ref>جزایری، منتهی الدرایه، ۵/۲۹۴؛ امامخمینی، تنقیح الاصول، ۳/۲۶۸.</ref> و به تعبیر امامخمینی آن مورد هیچ اقتضایی برای انجام یا ترک نداشته باشد<ref>امامخمینی، جواهر الاصول، ۳/۲۸۴.</ref>؛ یعنی نه انجام و نه ترک آن بر دیگری رجحان نداشته باشد.<ref>حکیم، سیدمحمدتقی، ۶۱.</ref> این اباحه از منظر مشهور دانشمندان اصولی، [[حکم تکلیفی]] شمرده میشود<ref>صدر، دروس فی علم الاصول، ۱/ | === اباحه عقلی یا شرعی === | ||
اباحه عقلی آنجاست که منع عقلی در ارتکاب یا ترک فعل نباشد<ref>جزایری، منتهی الدرایه، ۵/۲۹۴؛ امامخمینی، تنقیح الاصول، ۳/۲۶۸.</ref> و به تعبیر امامخمینی آن مورد هیچ اقتضایی برای انجام یا ترک نداشته باشد<ref>امامخمینی، جواهر الاصول، ۳/۲۸۴.</ref>؛ یعنی نه انجام و نه ترک آن بر دیگری رجحان نداشته باشد.<ref>حکیم، سیدمحمدتقی، ۶۱.</ref> این اباحه از منظر مشهور دانشمندان اصولی، [[حکم تکلیفی]] شمرده میشود<ref>صدر، دروس فی علم الاصول، ۱/۶۳–۶۴؛ حکیم، سیدمحمدتقی، ۵۴.</ref> و در کنار سایر [[احکام پنجگانه تکلیفی]] از آن یاد کردهاند.<ref>شهید اول، ۱/۳۱؛ نراقی، ۳۶۴.</ref> امامخمینی اباحه را جزو احکام تکلیفی نمیداند؛ زیرا ضابطه حکم تکلیفی یعنی بعث و زجر در آن وجود ندارد<ref>امامخمینی، تنقیح الاصول، ۴/۷۳.</ref>؛ از اینرو امامخمینی بر فرض اعتبار و جعل شارع در اباحه، آن را از وضعیات میداند.<ref>امامخمینی، الاستصحاب، ۷۳.</ref> | |||
=== اباحه واقعی و ظاهری === | |||
چنانچه اباحه به لحاظ اقتضای ذات شیء با قطع نظر از عوارض ([[علم]] و [[جهل]]) [[تشریع]] شده باشد، اباحه واقعی است<ref>خویی، الهدایه، ۳/۲۹۲؛ جزایری، منتهی الدرایه، ۵/۲۶۹.</ref> و اگر به لحاظ مجهولبودنِ حکم واقعی تشریع شده باشد، نه به اقتضای ذات عمل، اباحه ظاهری نامیده میشود.<ref>جزایری، منتهی الدرایه، ۵/۲۹۰.</ref> علمای اصولی و اخباری در [[شبهه وجوبیه]] اتفاق نظر دارند که مجرای اباحه ظاهری است<ref>فشارکی، ۵۹؛ مشکینی، اصطلاحات الاصول، ۴۹.</ref>؛ اما در [[شبهات تحریمیه]]، علمای اصولی معتقد به جریان اباحه ظاهریاند<ref>انصاری، مطارح الانظار، ۳/۴۰۸؛ امامخمینی، معتمد الاصول، ۲/۲۰.</ref>؛ در حالیکه اخباریان قائل به احتیاطاند.<ref>صنقور، المعجم الاصولی، ۱/۷۶.</ref> | چنانچه اباحه به لحاظ اقتضای ذات شیء با قطع نظر از عوارض ([[علم]] و [[جهل]]) [[تشریع]] شده باشد، اباحه واقعی است<ref>خویی، الهدایه، ۳/۲۹۲؛ جزایری، منتهی الدرایه، ۵/۲۶۹.</ref> و اگر به لحاظ مجهولبودنِ حکم واقعی تشریع شده باشد، نه به اقتضای ذات عمل، اباحه ظاهری نامیده میشود.<ref>جزایری، منتهی الدرایه، ۵/۲۹۰.</ref> علمای اصولی و اخباری در [[شبهه وجوبیه]] اتفاق نظر دارند که مجرای اباحه ظاهری است<ref>فشارکی، ۵۹؛ مشکینی، اصطلاحات الاصول، ۴۹.</ref>؛ اما در [[شبهات تحریمیه]]، علمای اصولی معتقد به جریان اباحه ظاهریاند<ref>انصاری، مطارح الانظار، ۳/۴۰۸؛ امامخمینی، معتمد الاصول، ۲/۲۰.</ref>؛ در حالیکه اخباریان قائل به احتیاطاند.<ref>صنقور، المعجم الاصولی، ۱/۷۶.</ref> | ||
طبق برخی از دیدگاهها اباحه ظاهری ریشه در آیاتی از [[قرآن کریم]] دارد<ref>طلاق، ۷؛ اسراء، ۱۵.</ref> که برخی از فقها به آن آیات استدلال کردهاند<ref>انصاری، فرائد الاصول، ۱/۳۱۶ و ۳۱۷؛ امامخمینی، انوار الهدایه، ۲/۲۱؛ امامخمینی، تنقیح الاصول، ۳/۲۱۱؛ صدر، بحوث فی علم الاصول، ۵/۳۱.</ref>؛ همچنین استناد به دستهای از روایات در اثبات اباحه ظاهری مورد اهتمام | طبق برخی از دیدگاهها اباحه ظاهری ریشه در آیاتی از [[قرآن کریم]] دارد<ref>طلاق، ۷؛ اسراء، ۱۵.</ref> که برخی از فقها به آن آیات استدلال کردهاند<ref>انصاری، فرائد الاصول، ۱/۳۱۶ و ۳۱۷؛ امامخمینی، انوار الهدایه، ۲/۲۱؛ امامخمینی، تنقیح الاصول، ۳/۲۱۱؛ صدر، بحوث فی علم الاصول، ۵/۳۱.</ref>؛ همچنین استناد به دستهای از روایات در اثبات اباحه ظاهری مورد اهتمام بودهاست.<ref>مجاهد طباطبایی، مفاتیح الاصول، ۵۱۱؛ آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ۳۳۹.</ref> امامخمینی در همین راستا و در بررسی روایات این بحث، دلالت روایاتی مانند [[روایت حل]]<ref>کلینی، الکافی، ۵/۳۱۳.</ref> را بر اباحه ظاهری نپذیرفته<ref>امامخمینی، تهذیب الاصول، ۳/۶۷.</ref> و دلالت روایاتی مانند حدیث رفع<ref>کلینی، الکافی، ۲/۴۶۳.</ref> و [[حدیث حجب]]<ref>صدوق، التوحید، ۴۱۳.</ref> را بر اباحه ظاهری، تمام دانستهاست.<ref>امامخمینی، انوار الهدایه، ۲/۳۳؛ امامخمینی، تنقیح الاصول، ۳/۲۴۸.</ref> | ||
از پرسابقهترین مسائلی که اباحه فقهی در ضمن آن مطرح شده، مسئله [[معاطات]] (خرید و فروش بدون صیغه) است<ref>طوسی، الخلاف، ۳/۴۱؛ ابنزهره، غنیة النزوع، ۲۱۴؛ نجفی، جواهر الکلام، ۲۲/۲۱۳.</ref> که آیا معاطات مفید ملک یا اباحه است. در معاطات، قول به اباحه وجود | == اباحه در علم فقه == | ||
از پرسابقهترین مسائلی که اباحه فقهی در ضمن آن مطرح شده، مسئله [[معاطات]] (خرید و فروش بدون صیغه) است<ref>طوسی، الخلاف، ۳/۴۱؛ ابنزهره، غنیة النزوع، ۲۱۴؛ نجفی، جواهر الکلام، ۲۲/۲۱۳.</ref> که آیا معاطات مفید ملک یا اباحه است. در معاطات، قول به اباحه وجود داشتهاست؛ یعنی نوعی [[حق]] (سلطه ضعیف) را برای شخص ایجاد میکند که در حد ملکیت نیست<ref>شاهرودی، موسوعة، ۲/۱۳۴.</ref>؛ اما شیخ انصاری به این مسئله سامان و نظم تازهای داد<ref>امامخمینی، المکاسب، ۳/۲۳–۲۵.</ref> و پس از وی سایر فقها آن را پیگیری کردند، به گونهای که بحث معاطات، جایگاهی برای مباحث گوناگونِ اباحه گردید.<ref>یزدی طباطبایی، حاشیة امامخمینی، المکاسب، ۱/۶۷؛ نایینی، منیة الطالب، ۱/۴۵؛ خویی، موسوعه، ۳۶/۱۳۶–۱۴۰.</ref> امامخمینی در [[تحریر الوسیله]] اجمالاً از برخی از موارد اباحه نام برده<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۹۱–۹۲ و ۵۴۵.</ref> و در مباحث استدلالی در بحث معاطات، به صورت مفصل دربارهٔ اباحه تحقیق کردهاست.<ref>امامخمینی، البیع، ۱/۲۷۷–۲۸۱.</ref> این مباحث در تقریرات شاگردان ایشان نیز ذکر شدهاست.<ref>البیع، قدیری، ۱۲۷–۱۲۸؛ البیع، طاهری خرمآبادی، ۲۶۰–۲۶۱.</ref> اباحه در رویکرد فقهی دارای تقسیماتی است: | |||
به باور فقها<ref>انصاری، المکاسب، ۳/۳۴ و ۱/۶۷؛ امامخمینی، البیع، ۱/۲۳۳.</ref> اباحهای که بر اساس اذن الهی باشد، اباحه شرعی و اگر بر اساس اذن مالک باشد، [[اباحه مالکی]] نامیده میشود؛ اباحه شرعی همچون اباحه محرمات برای اشخاص مضطر<ref>خویی، موسوعه، ۳۶/ | === اباحه شرعی و مالکی === | ||
به باور فقها<ref>انصاری، المکاسب، ۳/۳۴ و ۱/۶۷؛ امامخمینی، البیع، ۱/۲۳۳.</ref> اباحهای که بر اساس اذن الهی باشد، اباحه شرعی و اگر بر اساس اذن مالک باشد، [[اباحه مالکی]] نامیده میشود؛ اباحه شرعی همچون اباحه محرمات برای اشخاص مضطر<ref>خویی، موسوعه، ۳۶/۷۲–۷۴.</ref> و اباحه مالکی مانند [[عاریه]]. در اباحه مالکی چنانچه اذن در همه تصرفات باشد، اباحه مطلقه و اگر در برخی تصرفات باشد، اباحه غیر مطلقه نامیده میشود.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۲۲/۲۱۸؛ البیع، قدیری، ۱۴۴.</ref> فرقهایی میان اباحه شرعی و مالکی وجود دارد؛ مثلاً اباحه مالکی از آنجاکه امری انشایی است، متقوم به قصد طرفین است؛ در حالیکه اباحه شرعی امر انشایی نمیباشد و از اینرو متقوم به قصد نیست.<ref>اصفهانی، حاشیة امامخمینی، المکاسب، ۱/۱۰۱؛ البیع، قدیری، ۱۷۷.</ref> همچنین اباحه شرعی تنها در مواردی است که دلیلی بر اباحه از جانب شرع ثابت شود؛ در حالیکه اباحه مالکی چنین نیست.<ref>میلانی، محاضرات فی فقه الامامیه، ۶۰.</ref> به لحاظ آثار نیز باید گفت امر در اباحه مالکی به دست مالک است؛ بنابراین با رجوع وی اباحه نیز منتفی میشود، بر خلاف اباحه شرعی که به دست [[شارع]] است<ref>خلخالی، فقه الشیعه، ۹۹۱.</ref> یا برخی بر این نظرند که اگر کسی اموالی را برای دیگری اباحه کند، به طوری که او توانای بر [[حج]] شود، همین در صدق [[استطاعت]]-که شرط وجوب است-کافی است؛ در حالیکه در اباحه شرعی چنین نیست.<ref>خویی، موسوعه، ۲۶/۱۱۳–۱۱۴.</ref> | |||
اباحه مالکی دارای دو قسم اباحه معوّضه و غیر معوّضه است؛ به این صورت که اذن در تصرف اگر به صورت معاوضهای و در قبال اباحه مال دیگر یا در قبال عوض-اعم از مال، حق، تملیک یا حتی اباحه دیگر-صورت گیرد، اباحه معوّضه نامیده میشود و اگر به صورت معاوضه نباشد، اباحه غیر معوّضه (مجانی) است.<ref>البیع، قدیری، ۱۴۸؛ شاهرودی، موسوعة، ۲/ | اباحه مالکی دارای دو قسم اباحه معوّضه و غیر معوّضه است؛ به این صورت که اذن در تصرف اگر به صورت معاوضهای و در قبال اباحه مال دیگر یا در قبال عوض-اعم از مال، حق، تملیک یا حتی اباحه دیگر-صورت گیرد، اباحه معوّضه نامیده میشود و اگر به صورت معاوضه نباشد، اباحه غیر معوّضه (مجانی) است.<ref>البیع، قدیری، ۱۴۸؛ شاهرودی، موسوعة، ۲/۱۵۷–۱۵۸.</ref> | ||
البته برای اباحه معوّضه صورتهای گوناگونی فرض شده که هر کدام حکم مستقلی دارد.<ref>خویی، موسوعه، ۳۶/ | البته برای اباحه معوّضه صورتهای گوناگونی فرض شده که هر کدام حکم مستقلی دارد.<ref>خویی، موسوعه، ۳۶/۱۳۶–۱۴۰؛ امامخمینی، البیع، ۱/۲۳۰.</ref> ازجمله مباحث شایع میان متاخران این است که آیا اباحه معوّضه عقدی مستقل است<ref>یزدی طباطبایی، حاشیة امامخمینی، المکاسب، ۱/۸۱.</ref> یا مصداقی از عقود معین مانند [[صلح]].<ref>انصاری، المکاسب، ۳/۹۰.</ref> برخی از فقیهان صدق [[بیع]] بر مفاد اباحه معوضه را نپذیرفتهاند.<ref>انصاری، المکاسب، ۳/۹۰.</ref> در برابر، [[امامخمینی]] این اشکال را روا نمیداند و عنوان بیع را بر اباحه معوّضه صادق میداند.<ref>امامخمینی، البیع، ۱/۲۶۴.</ref> | ||
اباحه انتفاع مانند استفاده از عین عاریه یا اعیان موقوفه در مثل [[وقف عام]]<ref>میرزای قمی، جامع الشتات، ۳/۴۰۶؛ مشکینی، مصطلحات الفقه، ۳۶۳؛ جزایری، هدی الطالب، ۶/۵۸۳.</ref> و به معنای اذن در بهرهوری از چیزی<ref>امامی، حقوق مدنی، ۲/۳۴۶.</ref> بدون نقل و انتقال اعتباری<ref>صدر، اقتصادنا، ۴۹۹.</ref> و تملک عین و منفعت آن است؛ اما پرسش این است که اباحه همه تصرفات برای کسی، آیا مستلزم اعتبار ملکیت برای اوست.<ref>انصاری، المکاسب، ۳/۸۲.</ref> | === اباحه انتفاع و تملک === | ||
اباحه انتفاع مانند استفاده از عین عاریه یا اعیان موقوفه در مثل [[وقف عام]]<ref>میرزای قمی، جامع الشتات، ۳/۴۰۶؛ مشکینی، مصطلحات الفقه، ۳۶۳؛ جزایری، هدی الطالب، ۶/۵۸۳.</ref> و به معنای اذن در بهرهوری از چیزی<ref>امامی، حقوق مدنی، ۲/۳۴۶.</ref> بدون نقل و انتقال اعتباری<ref>صدر، اقتصادنا، ۴۹۹.</ref> و تملک عین و منفعت آن است؛ اما پرسش این است که اباحه همه تصرفات برای کسی، آیا مستلزم اعتبار ملکیت برای اوست.<ref>انصاری، المکاسب، ۳/۸۲.</ref> | |||
امامخمینی بر این باور است که این استلزام صحیح نیست؛ زیرا حتی اگر مالک همه انتفاعات را از خود سلب کند، باز ارتکاز عرفی بقای ملکیت اوست<ref>البیع، طاهری خرمآبادی، | امامخمینی بر این باور است که این استلزام صحیح نیست؛ زیرا حتی اگر مالک همه انتفاعات را از خود سلب کند، باز ارتکاز عرفی بقای ملکیت اوست<ref>البیع، طاهری خرمآبادی، ۲۶۰–۲۶۱.</ref>؛ مگر اینکه اباحه معوّضه باشد که در این صورت انتزاع ملکیت از این اباحه عرفی است.<ref>امامخمینی، البیع، ۱/۲۵۸.</ref> اما اباحه تملک امری وضعی و به معنای [[اذن شارع]]، مالک یا متولی مال، به جواز مالکشدن دیگری است.<ref>شاهرودی، موسوعة، ۲/۱۸۲؛ صدر، اقتصادنا، ۴۹۹.</ref> در مباحث مختلفی مانند [[احیای موات]]،<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۲/۱۸۶.</ref> [[حیازت]]<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۵۵۵.</ref> و [[لقطه|لُقَطه]] (مال پیداشده)، در مواردی شخص میتواند مال را در ملک خود داخل کند<ref>امامخمینی، امامخمینی، وسیلة النجاة، ۶۸۰.</ref> یا در بحث مقاصّه، طلبکار میتواند در مواردی که بدهکار، دَین خود را نمیپردازد، به مقدار بدهی از اموال وی تملک کند<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۲/۴۱۷.</ref>؛ همچنین در جواز تملک مالی که مالکش از آن دست کشیده و اعراض کرده میتوان اثر این مسئله را یافت<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۲۹/۵۲؛ امامخمینی، استفتائات، ۲/۵۷۴؛ شاهرودی، موسوعة، ۲/۱۸۱.</ref>؛ البته هر دو نوع از اباحه انتفاع و تملک، در اباحه شرعی و مالکی جریان دارد. | ||
==پانویس == | |||
{{پانویس}} | == پانویس == | ||
==منابع== | {{پانویس|۲}} | ||
== منابع == | |||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* قرآن کریم. | * قرآن کریم. | ||
* آخوند خراسانی، محمدکاظم، کفایة الاصول، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق. | * آخوند خراسانی، محمدکاظم، کفایة الاصول، قم، مؤسسه آلالبیت (ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق. | ||
* آشتیانی، میرزامحمدحسن، بحر الفوائد، قم، کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۴۰۳ق. | * آشتیانی، میرزامحمدحسن، بحر الفوائد، قم، کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۴۰۳ق. | ||
* آملی، میرزاهاشم، مجمع الافکار و مطرح الانظار، تقریر محمدعلی اسماعیلپور، قم، علمیه، چاپ اول، ۱۳۹۵ق. | * آملی، میرزاهاشم، مجمع الافکار و مطرح الانظار، تقریر محمدعلی اسماعیلپور، قم، علمیه، چاپ اول، ۱۳۹۵ق. | ||
* ابنزهره، | * ابنزهره، سیدحمزةبنعلی، غنیة النزوع الی علمی الاصول و الفروع، تحقیق ابراهیم بهادری، قم، مؤسسه امامصادق (ع)، چاپ اول، ۱۴۱۷ق. | ||
* ابنفارس، معجم، احمد، معجم مقاییس اللغه، تصحیح عبدالسلام | * ابنفارس، معجم، احمد، معجم مقاییس اللغه، تصحیح عبدالسلام محمدهارون، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق. | ||
* استرآبادی، ملامحمدامین، الفوائد المدنیه، تحقیق رحمتالله رحمتی اراکی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۲۴ق. | * استرآبادی، ملامحمدامین، الفوائد المدنیه، تحقیق رحمتالله رحمتی اراکی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۲۴ق. | ||
* اصفهانی غروی، محمدحسین، حاشیة کتاب المکاسب، تحقیق عباس محمد آل سباع، قم، انوارالهدی، چاپ اول، ۱۴۱۸ق. | * اصفهانی غروی، محمدحسین، حاشیة کتاب المکاسب، تحقیق عباس محمد آل سباع، قم، انوارالهدی، چاپ اول، ۱۴۱۸ق. | ||
* اصفهانی غروی، محمدحسین، نهایة الدرایة فی شرح الکفایه، تحقیق مهدی احدی، قم، مؤسسه سیدالشهداء(ع)، چاپ اول، ۱۳۷۴ش. | * اصفهانی غروی، محمدحسین، نهایة الدرایة فی شرح الکفایه، تحقیق مهدی احدی، قم، مؤسسه سیدالشهداء (ع)، چاپ اول، ۱۳۷۴ش. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، الاستصحاب، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ سوم، ۱۳۸۵ش. | * امامخمینی، سیدروحالله، الاستصحاب، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ سوم، ۱۳۸۵ش. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، استفتائات، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۲ش. | * امامخمینی، سیدروحالله، استفتائات، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۲ش. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، انوار الهدایة فی التعلیقة علی الکفایه، تهران، مؤسسه | * امامخمینی، سیدروحالله، انوار الهدایة فی التعلیقة علی الکفایه، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ سوم، ۱۳۸۵ش. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، تحریر الوسیله، تهران، مؤسسه | * امامخمینی، سیدروحالله، تحریر الوسیله، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، تنقیح الاصول، تقریر حسین تقوی اشتهاردی، تهران، مؤسسه | * امامخمینی، سیدروحالله، تنقیح الاصول، تقریر حسین تقوی اشتهاردی، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ سوم، ۱۳۸۵ش. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، تهذیب الاصول، تقریر جعفر سبحانی، تهران، مؤسسه | * امامخمینی، سیدروحالله، تهذیب الاصول، تقریر جعفر سبحانی، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ دوم، ۱۳۸۷ش. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، جواهر الاصول، تقریر سیدمحمدحسن مرتضوی لنگرودی، تهران، مؤسسه | * امامخمینی، سیدروحالله، جواهر الاصول، تقریر سیدمحمدحسن مرتضوی لنگرودی، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ دوم، ۱۳۸۶ش. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، کتاب البیع، تقریر سیدحسن طاهری خرمآبادی، قم، مؤسسه | * امامخمینی، سیدروحالله، کتاب البیع، تقریر سیدحسن طاهری خرمآبادی، قم، مؤسسه تنظیم…، چاپ اول، ۱۴۲۸ق. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، کتاب البیع، تقریر محمدحسن قدیری، تهران، مؤسسه | * امامخمینی، سیدروحالله، کتاب البیع، تقریر محمدحسن قدیری، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ دوم، ۱۳۸۶ش. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، کتاب البیع، تهران، مؤسسه | * امامخمینی، سیدروحالله، کتاب البیع، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، معتمد الاصول، تقریر محمد فاضل لنکرانی، تهران، مؤسسه | * امامخمینی، سیدروحالله، معتمد الاصول، تقریر محمد فاضل لنکرانی، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ دوم، ۱۳۸۶ش. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، وسیلة النجاة مع تعالیق الامامالخمینی، تهران، مؤسسه | * امامخمینی، سیدروحالله، وسیلة النجاة مع تعالیق الامامالخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ اول، ۱۳۸۰ش. | ||
* امامی، سیدحسن، حقوق مدنی، تهران، اسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۶۶ش. | * امامی، سیدحسن، حقوق مدنی، تهران، اسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۶۶ش. | ||
* انصاری، مرتضی، فرائد الاصول (الرسائل)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۶ق. | * انصاری، مرتضی، فرائد الاصول (الرسائل)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۶ق. | ||
خط ۸۰: | خط ۸۲: | ||
* سیدحسین بروجردی، الحاشیة علی الکفایة الاصول، قم، انصاریان، چاپ اول، ۱۴۱۲ق. | * سیدحسین بروجردی، الحاشیة علی الکفایة الاصول، قم، انصاریان، چاپ اول، ۱۴۱۲ق. | ||
* بهایی عاملی، محمدبنحسین، الحبل المتین فی احکام الدین، چاپشده در رسائل شیخ بهایی، تحقیق مرتضی احمدیان، قم، بصیرتی، چاپ اول، ۱۳۹۰ق. | * بهایی عاملی، محمدبنحسین، الحبل المتین فی احکام الدین، چاپشده در رسائل شیخ بهایی، تحقیق مرتضی احمدیان، قم، بصیرتی، چاپ اول، ۱۳۹۰ق. | ||
* تبریزی، موسیبنجعفر، فرائد الاصول مع حواشی | * تبریزی، موسیبنجعفر، فرائد الاصول مع حواشی اوثق الوسائل فی شرح الرسائل، قم، سماء قلم، چاپ دوم، ۱۳۸۸ش. | ||
* تهانوی، موسوعة کشاف، محمد علی، موسوعة کشاف اصطلاحات | * تهانوی، موسوعة کشاف، محمد علی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، تحقیق علی دحروج، لبنان، ناشرون، چاپ اول، ۱۹۹۶م. | ||
* جعفری لنگرودی، محمدجعفر، ترمینولوژی حقوق، تهران، گنج دانش، چاپ چهاردهم، ۱۳۸۳ش. | * جعفری لنگرودی، محمدجعفر، ترمینولوژی حقوق، تهران، گنج دانش، چاپ چهاردهم، ۱۳۸۳ش. | ||
* جزایری، سیدمحمدجعفر، منتهی الدرایه، قم، دارالکتاب جزایری، چاپ چهارم، ۱۴۱۵ق. | * جزایری، سیدمحمدجعفر، منتهی الدرایه، قم، دارالکتاب جزایری، چاپ چهارم، ۱۴۱۵ق. | ||
خط ۸۷: | خط ۸۹: | ||
* جوهری، الصحاح، اسماعیلبنحماد، الصحاح، تاج اللغة و صحاح العربیه، تحقیق احمد عبدالغفور عطار، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. | * جوهری، الصحاح، اسماعیلبنحماد، الصحاح، تاج اللغة و صحاح العربیه، تحقیق احمد عبدالغفور عطار، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. | ||
* حکیم طباطبایی، سیدمحسن، نهج الفقاهه، قم، ۲۲ بهمن، چاپ اول، بیتا. | * حکیم طباطبایی، سیدمحسن، نهج الفقاهه، قم، ۲۲ بهمن، چاپ اول، بیتا. | ||
* حکیم طباطبایی، سیدمحمدتقی، الاصول العامة للفقه المقارن، قم، مجمع جهانی اهل بیت(ع)، چاپ دوم، ۱۳۷۹ش. | * حکیم طباطبایی، سیدمحمدتقی، الاصول العامة للفقه المقارن، قم، مجمع جهانی اهل بیت (ع)، چاپ دوم، ۱۳۷۹ش. | ||
* حلی، علامه، حسنبنیوسف، نهایة الوصول الی علم الاصول، تحقیق ابراهیم بهادری، قم، مؤسسه امامصادق(ع)، چاپ اول، ۱۴۲۵ق. | * حلی، علامه، حسنبنیوسف، نهایة الوصول الی علم الاصول، تحقیق ابراهیم بهادری، قم، مؤسسه امامصادق (ع)، چاپ اول، ۱۴۲۵ق. | ||
* خلخالی، سیدمحمدمهدی، فقه الشیعه، الاجاره، تهران، مرکز فرهنگی منیر، چاپ اول، ۱۴۲۷ق. | * خلخالی، سیدمحمدمهدی، فقه الشیعه، الاجاره، تهران، مرکز فرهنگی منیر، چاپ اول، ۱۴۲۷ق. | ||
* خویی، سیدابوالقاسم، الهدایة فی الاصول، تقریر حسن صافی اصفهانی، قم، مؤسسه صاحبالامر(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۷ق. | * خویی، سیدابوالقاسم، الهدایة فی الاصول، تقریر حسن صافی اصفهانی، قم، مؤسسه صاحبالامر (ع)، چاپ اول، ۱۴۱۷ق. | ||
* خویی، سیدابوالقاسم، مصباح الاصول، تقریر سیدمحمدسرور بهسودی، قم، مؤسسه احیاء آثار الامامالخوئی، چاپ اول، ۱۴۲۲ق. | * خویی، سیدابوالقاسم، مصباح الاصول، تقریر سیدمحمدسرور بهسودی، قم، مؤسسه احیاء آثار الامامالخوئی، چاپ اول، ۱۴۲۲ق. | ||
* خویی، سیدابوالقاسم، موسوعة الامامالخوئی، المعتمد فی شرح العروة الوثقی، کتاب الحج، ج۲۶، تقریر سیدمحمدرضا موسوی خلخالی، قم، مؤسسه احیاء آثار | * خویی، سیدابوالقاسم، موسوعة الامامالخوئی، المعتمد فی شرح العروة الوثقی، کتاب الحج، ج۲۶، تقریر سیدمحمدرضا موسوی خلخالی، قم، مؤسسه احیاء آثار الامامالخویی، چاپ چهارم، ۱۴۳۰ق. | ||
* خویی، سیدابوالقاسم، موسوعة الامامالخوئی، مصباح الفقاهه، ج۳۵ و ج۳۶، تقریر میرزامحمدعلی توحیدی تبریزی، قم، مؤسسه احیاء آثار | * خویی، سیدابوالقاسم، موسوعة الامامالخوئی، مصباح الفقاهه، ج۳۵ و ج۳۶، تقریر میرزامحمدعلی توحیدی تبریزی، قم، مؤسسه احیاء آثار الامامالخویی، چاپ چهارم، ۱۴۳۰ق. | ||
* راسخ، عبدالمنان، معجم اصطلاحات اصول الفقه، بیروت، دار ابنحزم، الاحکام فی اصول الاحکام، چاپ اول، ۱۴۲۴ق. | * راسخ، عبدالمنان، معجم اصطلاحات اصول الفقه، بیروت، دار ابنحزم، الاحکام فی اصول الاحکام، چاپ اول، ۱۴۲۴ق. | ||
* رشتی، میرزاحبیبالله، بدائع الافکار، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، بیتا. | * رشتی، میرزاحبیبالله، بدائع الافکار، قم، مؤسسه آلالبیت (ع)، چاپ اول، بیتا. | ||
* زبیدی، تاج العروس، سیدمحمدمرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، تصحیح علی هلالی و علی شیری، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۴۱۴ق. | * زبیدی، تاج العروس، سیدمحمدمرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، تصحیح علی هلالی و علی شیری، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۴۱۴ق. | ||
* زمخشری، محمود، الفائق فی غریب الحدیث، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۷ق. | * زمخشری، محمود، الفائق فی غریب الحدیث، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۷ق. | ||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۵: | ||
* شهید اول، محمدبنمکی، القواعد و الفوائد فی الفقه و الاصول و العربیه، تحقیق سیدعبدالهادی حکیم، قم، مفید، چاپ اول، بیتا. | * شهید اول، محمدبنمکی، القواعد و الفوائد فی الفقه و الاصول و العربیه، تحقیق سیدعبدالهادی حکیم، قم، مفید، چاپ اول، بیتا. | ||
* صدر، سیدمحمدباقر، اقتصادنا، قم، بوستان کتاب، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش. | * صدر، سیدمحمدباقر، اقتصادنا، قم، بوستان کتاب، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش. | ||
* صدر، سیدمحمدباقر، بحوث فی علم الاصول، تقریر | * صدر، سیدمحمدباقر، بحوث فی علم الاصول، تقریر سیدمحمودهاشمی شاهرودی، قم، مؤسسه دائرةالمعارف فقه اسلامی، چاپ سوم، ۱۴۱۷ق. | ||
* صدر، سیدمحمدباقر، دروس فی علم الاصول، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۸ق. | * صدر، سیدمحمدباقر، دروس فی علم الاصول، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۸ق. | ||
* صدر، سیدمحمدباقر، مباحث الاصول، تقریر سیدکاظم حائری، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۸ق. | * صدر، سیدمحمدباقر، مباحث الاصول، تقریر سیدکاظم حائری، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۸ق. | ||
* صدوق، | * صدوق، محمدبنعلی، التوحید، تحقیق سیدهاشم حسینی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۸ق. | ||
* صدوق، | * صدوق، محمدبنعلی، علل الشرائع، قم، کتابفروشی داوری، چاپ اول، ۱۳۸۵ش. | ||
* صنقور، محمد، المعجم الاصولی، قم، منشورات طیار، چاپ دوم، ۱۴۲۸ق. | * صنقور، محمد، المعجم الاصولی، قم، منشورات طیار، چاپ دوم، ۱۴۲۸ق. | ||
* طوسی، محمدبنحسن، الخلاف، تحقیق سیدعلی خراسانی و دیگران، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۷ق. | * طوسی، محمدبنحسن، الخلاف، تحقیق سیدعلی خراسانی و دیگران، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۷ق. | ||
خط ۱۱۸: | خط ۱۲۰: | ||
* قاضیعبدالجبار همدانی، ابوالحسن، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، تحقیق جورج قنواتی، قاهره، دارالمصریه، ۱۹۶۵م. | * قاضیعبدالجبار همدانی، ابوالحسن، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، تحقیق جورج قنواتی، قاهره، دارالمصریه، ۱۹۶۵م. | ||
* کلینی، الکافی، محمدبنیعقوب، الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. | * کلینی، الکافی، محمدبنیعقوب، الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. | ||
* مجاهد طباطبایی، | * مجاهد طباطبایی، سیدمحمدبنعلی، مفاتیح الاصول، قم، مؤسسه آلالبیت (ع)، چاپ اول، ۱۲۹۶ق. | ||
* مجلسی، محمدتقی، روضة المتقین فی شرح من لایحضره الفقیه، قم، مؤسسه فرهنگی اسلامی، کوشانپور، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق. | * مجلسی، محمدتقی، روضة المتقین فی شرح من لایحضره الفقیه، قم، مؤسسه فرهنگی اسلامی، کوشانپور، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق. | ||
* مشکینی، علی، اصطلاحات الاصول و معظم ابحاثها، قم، نشر الهادی، چاپ ششم، ۱۳۷۴ش. | * مشکینی، علی، اصطلاحات الاصول و معظم ابحاثها، قم، نشر الهادی، چاپ ششم، ۱۳۷۴ش. | ||
خط ۱۳۲: | خط ۱۳۴: | ||
* نراقی، ملااحمد، عوائد الایام فی بیان قواعد الاحکام و مهمات مسائل الحلال و الحرام، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۷ق. | * نراقی، ملااحمد، عوائد الایام فی بیان قواعد الاحکام و مهمات مسائل الحلال و الحرام، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۷ق. | ||
* وحید بهبهانی، محمدباقر، الفوائد الحائریه، قم، مجمع الفکر الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۵ق. | * وحید بهبهانی، محمدباقر، الفوائد الحائریه، قم، مجمع الفکر الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۵ق. | ||
* | * هاشمی شاهرودی، سیدمحمود، موسوعة الفقه الاسلامی طبقا لمذهب اهلالبیت علیهم السلام، قم، مؤسسه دائرةالمعارف فقه اسلامی، چاپ اول، ۱۴۲۳ق. | ||
* یزدی طباطبایی، سیدمحمدکاظم، حاشیة امامخمینی، المکاسب، قم، اسماعیلیان، چاپ دوم، ۱۴۲۱ق. | * یزدی طباطبایی، سیدمحمدکاظم، حاشیة امامخمینی، المکاسب، قم، اسماعیلیان، چاپ دوم، ۱۴۲۱ق. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
==پیوند به بیرون== | |||
محمدجواد ادرکنی، «[https://books.khomeini.ir/books/10001/389/ اباحه]»، دانشنامه امامخمینی(ره)، ص۳۸۹_۳۹۵. | == پیوند به بیرون == | ||
محمدجواد ادرکنی، «[https://books.khomeini.ir/books/10001/389/ اباحه]»، دانشنامه امامخمینی (ره)، ص۳۸۹_۳۹۵. | |||
[[رده:مقالههای آماده ارزیابی]] | [[رده:مقالههای آماده ارزیابی]] |