۲۱٬۱۸۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، امامخمینی، خلخالی را نخست به طور شفاهی<ref>مؤسسه تنظیم، کوثر، ۳/۳۹۷.</ref> و سپس در ۵ اسفند ۱۳۵۷، رسماً به سمت حاکم شرع برای تشکیل دادگاه انقلاب اسلامی و محاکمه جنایتکاران رژیم پهلوی منصوب کرد <ref>مؤسسه تنظیم، کوثر، ۶/۲۱۵؛ خلخالی، خاطرات، ۱/۲۹۰ و ۲/۱۹۳.</ref>. وی پس از دریافت حکم، این [[مسئولیت]] را که اتهامات زیادی متوجه او خواهد کرد، سنگین دانست؛ اما امامخمینی اطمینان داد از او حمایت خواهد کرد<ref>خلخالی، خاطرات، ۱/۲۹۱.</ref>. نخستین جلسه دادگاه، به ریاست خلخالی در [[مدرسه رفاه و مدرسه علوی|مدرسه علوی]] شماره دو تهران، در ۲۶ بهمن ۱۳۵۷ تشکیل شد و چهار تن از سران نظامی رژیم پهلوی؛ [[نعمتالله نصیری]] رئیس ساواک، مهدی رحیمی رئیس شهربانی و فرماندار نظامی تهران، رضا ناجی فرماندار نظامی اصفهان و منوچهر خسروداد فرمانده هوانیروز محاکمه و به [[اعدام]] محکوم شدند<ref>مؤسسه تنظیم، کوثر، ۳/۳۹۷ ـ ۳۹۸.</ref>. امامخمینی در ۲۷ بهمن در پاسخ به پرسشی درباره اعدام افراد یادشده از این حکم دفاع و تأکید کرد این جنایتکاران در دادگاه ویژه انقلاب محاکمه و به سزای اعمال خود رسیدهاند و به حکم [[قرآن]] جنایات و کشتاری که این افراد مرتکب شدهاند، کیفری سخت دارد<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۱۶۷.</ref>. خلخالی پس از آن افراد ضد انقلاب و شخصیتهای شاخص سیاسی، نظامی، اجرایی و امنیتی رژیم پهلوی را نظیر ناصر مقدم آخرین رئیس ساواک و [[امیرعباس هویدا]] نخستوزیر رژیم پهلوی به تدریج محاکمه و به اعدام محکوم کرد<ref>خلخالی، خاطرات، ۱/۲۹۱ ـ ۲۹۲ و ۳۵۲؛ رسالت، ۱.</ref> {{ببینید|دادگاههای انقلاب اسلامی| هویدا | امیرعباس}} وی حکم اعدام [[محمدرضا پهلوی]] را نیز غیاباً صادر کرد<ref>اطلاعات، ۲/۳/۱۳۵۸، ۲.</ref>. امامخمینی در ۲۳/۲/۱۳۵۸ برای بازداشتن دادگاههای انقلاب از تندرویهای احتمالی، در نامهای به دادستان کل انقلاب دادگاهها، شرایط مجازات اعدام را بیان کرد؛ چنانکه تنها برای افرادی میتوان حکم اعدام صادر کرد که کسی را در رژیم پهلوی کشتهاند یا دستور کشتار عمومی داده یا مرتکب [[شکنجه]] منجر به مرگ شدهاند؛ ایشان تخلف از این حکم را جرم و موجب [[قصاص]] شمرد<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۷/۲۷۴.</ref>. خلخالی در دوم اردیبهشت ۱۳۵۸، در مقالهای در [[روزنامه اطلاعات]]، تأسیس حزب خلق مسلمان ایران و موضع سیاسی [[سیدکاظم شریعتمداری]] را زیر سؤال برد، که با تحریک [[حزب جمهوری خلق مسلمان]] منجر به تظاهرات طرفداران شریعتمداری در تبریز و قم شد. امامخمینی با اشاره به اهمیت وحدت در پیروزی، یادآور شد نباید چاپ یک مقاله در روزنامه، باعث تحریکات در [[جامعه]] شده و وحدت ملت را خدشهدار کند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۷/۱۱۶.</ref> {{ببینید|حزب جمهوری خلق مسلمان}} | پس از پیروزی انقلاب اسلامی، امامخمینی، خلخالی را نخست به طور شفاهی<ref>مؤسسه تنظیم، کوثر، ۳/۳۹۷.</ref> و سپس در ۵ اسفند ۱۳۵۷، رسماً به سمت حاکم شرع برای تشکیل دادگاه انقلاب اسلامی و محاکمه جنایتکاران رژیم پهلوی منصوب کرد <ref>مؤسسه تنظیم، کوثر، ۶/۲۱۵؛ خلخالی، خاطرات، ۱/۲۹۰ و ۲/۱۹۳.</ref>. وی پس از دریافت حکم، این [[مسئولیت]] را که اتهامات زیادی متوجه او خواهد کرد، سنگین دانست؛ اما امامخمینی اطمینان داد از او حمایت خواهد کرد<ref>خلخالی، خاطرات، ۱/۲۹۱.</ref>. نخستین جلسه دادگاه، به ریاست خلخالی در [[مدرسه رفاه و مدرسه علوی|مدرسه علوی]] شماره دو تهران، در ۲۶ بهمن ۱۳۵۷ تشکیل شد و چهار تن از سران نظامی رژیم پهلوی؛ [[نعمتالله نصیری]] رئیس ساواک، مهدی رحیمی رئیس شهربانی و فرماندار نظامی تهران، رضا ناجی فرماندار نظامی اصفهان و منوچهر خسروداد فرمانده هوانیروز محاکمه و به [[اعدام]] محکوم شدند<ref>مؤسسه تنظیم، کوثر، ۳/۳۹۷ ـ ۳۹۸.</ref>. امامخمینی در ۲۷ بهمن در پاسخ به پرسشی درباره اعدام افراد یادشده از این حکم دفاع و تأکید کرد این جنایتکاران در دادگاه ویژه انقلاب محاکمه و به سزای اعمال خود رسیدهاند و به حکم [[قرآن]] جنایات و کشتاری که این افراد مرتکب شدهاند، کیفری سخت دارد<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۱۶۷.</ref>. خلخالی پس از آن افراد ضد انقلاب و شخصیتهای شاخص سیاسی، نظامی، اجرایی و امنیتی رژیم پهلوی را نظیر ناصر مقدم آخرین رئیس ساواک و [[امیرعباس هویدا]] نخستوزیر رژیم پهلوی به تدریج محاکمه و به اعدام محکوم کرد<ref>خلخالی، خاطرات، ۱/۲۹۱ ـ ۲۹۲ و ۳۵۲؛ رسالت، ۱.</ref> {{ببینید|دادگاههای انقلاب اسلامی| هویدا | امیرعباس}} وی حکم اعدام [[محمدرضا پهلوی]] را نیز غیاباً صادر کرد<ref>اطلاعات، ۲/۳/۱۳۵۸، ۲.</ref>. امامخمینی در ۲۳/۲/۱۳۵۸ برای بازداشتن دادگاههای انقلاب از تندرویهای احتمالی، در نامهای به دادستان کل انقلاب دادگاهها، شرایط مجازات اعدام را بیان کرد؛ چنانکه تنها برای افرادی میتوان حکم اعدام صادر کرد که کسی را در رژیم پهلوی کشتهاند یا دستور کشتار عمومی داده یا مرتکب [[شکنجه]] منجر به مرگ شدهاند؛ ایشان تخلف از این حکم را جرم و موجب [[قصاص]] شمرد<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۷/۲۷۴.</ref>. خلخالی در دوم اردیبهشت ۱۳۵۸، در مقالهای در [[روزنامه اطلاعات]]، تأسیس حزب خلق مسلمان ایران و موضع سیاسی [[سیدکاظم شریعتمداری]] را زیر سؤال برد، که با تحریک [[حزب جمهوری خلق مسلمان]] منجر به تظاهرات طرفداران شریعتمداری در تبریز و قم شد. امامخمینی با اشاره به اهمیت وحدت در پیروزی، یادآور شد نباید چاپ یک مقاله در روزنامه، باعث تحریکات در [[جامعه]] شده و وحدت ملت را خدشهدار کند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۷/۱۱۶.</ref> {{ببینید|حزب جمهوری خلق مسلمان}} | ||
در مرداد ۱۳۵۸، پس از حوادث کردستان و پاوه و شهادت فجیع ۲۹ نفر از اعضای [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی]] و مردم در بیمارستان پاوه و بریدن سر برخی از آنان و رهاکردن جسد آنان با بدنهای مثلهشده در بیابان به دست [[ضد انقلاب]]، خلخالی در جایگاه حاکم شرع به [[کردستان]] رفت و عاملان اصلی ازجمله ابوالقاسم رشوند سرداری را که مرتکب جنایتهای زیادی شده بود به اعدام محکوم کرد<ref>خلخالی، خاطرات، ۲/۹۵ ـ ۹۶ و ۱۰۵ ـ ۱۱۰.</ref>. وی همچنین یازده تن از فرماندهان رژیم پهلوی و نیروهای ضد انقلاب را در سنندج<ref>خلخالی، خاطرات، ۲/۱۰۹ ـ ۱۱۰.</ref>، نیز شماری از افسران و درجهداران ژاندارمری و ارتش را در مریوان و سقز به جرم حمله به تیپ سقز و گردانهای سنندج و کرمانشاه، به اعدام محکوم کرد<ref>خلخالی، خاطرات، ۲/۱۰۱ ـ ۱۰۳.</ref>. در [[غائله خلق عرب]] در سال ۱۳۵۸، خلخالی با سفر به خوزستان و محاکمه هشت تن از عوامل رژیم پهلوی<ref>کیهان، ۱۲/۳/۱۳۵۸.</ref>، در کنار تلاشهای سایر مسئولان، در مهار غائله نقش داشت؛ اما انتشار مصاحبه او در ۳۰ خرداد ۱۳۵۸ مبنی بر مجازات خائنان و تجزیهطلبان ازجمله محمدطاهر شبیر خاقانی در صورت احراز خیانت وی، تحرکات عوامل خلق عرب شدت یافت<ref>یکتا، روزشمار جنگ ایران و عراق، ۲/۱۸؛ اطلاعات، ۳۱/۳/۱۳۵۸.</ref>؛ آنان ضمن راهپیمایی، در قطعنامهای خواهان عزل و محکومساختن خلخالی شدند<ref>اطلاعات، ۲/۴/۱۳۵۸.</ref> {{خلق عرب | غائله}} خلخالی همچنین عاملان غائله گنبد از حزب خلق ترکمن را که با کمک شوروی، درصدد تجزیه ترکمنصحرا و شمال خراسان و ایجاد حکومت خودمختار بودند، محاکمه کرد و ۹۴ تن از سران آنان را به اعدام محکوم کرد<ref>خلخالی، خاطرات، ۲/۱۲ و ۲۹.</ref>. اعضای دولت موقت جمهوری اسلامی ایران ازجمله [[مهدی بازرگان]]، [[ابراهیم یزدی]] و [[یدالله سحابی]] در شیوه محاکمه و اعدامهای خلخالی با وی مخالف بودند<ref>خلخالی، خاطرات، ۲/۱۰ ـ ۱۱.</ref>؛ اما او بهرغم مخالفتها، در سالهای بعد نیز تأکید کرد که از صدور حکم اعدام برای دشمنان انقلاب، نه پشیمان شده و نه دچار عذاب وجدان است. از نظر او کسانی مانند [[محمدرضا پهلوی]]، فرح دیبا، اشرف پهلوی، [[جعفر شریفامامی]]، [[حسین فردوست]] و عباس قرهباغی هم سزاوار اعدام بودند و از اینکه به چنگ وی نیفتادند متأسف بود<ref>خلخالی، خاطرات، ۲/۱۲.</ref>. او بهرغم مخالفتهای سیدابوالحسن بنیصدر رئیسجمهور وقت، با همکاری سپاه پاسداران و مردم شهر ری، در اردیبهشت ۱۳۵۹ مقبره رضاشاه پهلوی را در شهر ری ویران ساخت<ref>خلخالی، خاطرات، ۱/۳۴۲ ـ ۳۵۰.</ref>. امامخمینی در تیر ۱۳۵۹ در سخنرانی خود از خرابکردن این قبر حمایت کرد<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۴۶۸.</ref>. ایشان همچنین از اعدام برخی افراد که قابل تربیت نبودند، به دست خلخالی، حمایت کرد<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۳/۴۹.</ref>. | در مرداد ۱۳۵۸، پس از حوادث کردستان و پاوه و شهادت فجیع ۲۹ نفر از اعضای [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی]] و مردم در بیمارستان پاوه و بریدن سر برخی از آنان و رهاکردن جسد آنان با بدنهای مثلهشده در بیابان به دست [[ضد انقلاب]]، خلخالی در جایگاه حاکم شرع به [[کردستان]] رفت و عاملان اصلی ازجمله ابوالقاسم رشوند سرداری را که مرتکب جنایتهای زیادی شده بود به اعدام محکوم کرد<ref>خلخالی، خاطرات، ۲/۹۵ ـ ۹۶ و ۱۰۵ ـ ۱۱۰.</ref>. وی همچنین یازده تن از فرماندهان رژیم پهلوی و نیروهای ضد انقلاب را در سنندج<ref>خلخالی، خاطرات، ۲/۱۰۹ ـ ۱۱۰.</ref>، نیز شماری از افسران و درجهداران ژاندارمری و ارتش را در مریوان و سقز به جرم حمله به تیپ سقز و گردانهای سنندج و کرمانشاه، به اعدام محکوم کرد<ref>خلخالی، خاطرات، ۲/۱۰۱ ـ ۱۰۳.</ref>. در [[غائله خلق عرب]] در سال ۱۳۵۸، خلخالی با سفر به خوزستان و محاکمه هشت تن از عوامل رژیم پهلوی<ref>کیهان، ۱۲/۳/۱۳۵۸.</ref>، در کنار تلاشهای سایر مسئولان، در مهار غائله نقش داشت؛ اما انتشار مصاحبه او در ۳۰ خرداد ۱۳۵۸ مبنی بر مجازات خائنان و تجزیهطلبان ازجمله محمدطاهر شبیر خاقانی در صورت احراز خیانت وی، تحرکات عوامل خلق عرب شدت یافت<ref>یکتا، روزشمار جنگ ایران و عراق، ۲/۱۸؛ اطلاعات، ۳۱/۳/۱۳۵۸.</ref>؛ آنان ضمن راهپیمایی، در قطعنامهای خواهان عزل و محکومساختن خلخالی شدند<ref>اطلاعات، ۲/۴/۱۳۵۸.</ref> {{ببینید|خلق عرب | غائله}} خلخالی همچنین عاملان غائله گنبد از حزب خلق ترکمن را که با کمک شوروی، درصدد تجزیه ترکمنصحرا و شمال خراسان و ایجاد حکومت خودمختار بودند، محاکمه کرد و ۹۴ تن از سران آنان را به اعدام محکوم کرد<ref>خلخالی، خاطرات، ۲/۱۲ و ۲۹.</ref>. اعضای دولت موقت جمهوری اسلامی ایران ازجمله [[مهدی بازرگان]]، [[ابراهیم یزدی]] و [[یدالله سحابی]] در شیوه محاکمه و اعدامهای خلخالی با وی مخالف بودند<ref>خلخالی، خاطرات، ۲/۱۰ ـ ۱۱.</ref>؛ اما او بهرغم مخالفتها، در سالهای بعد نیز تأکید کرد که از صدور حکم اعدام برای دشمنان انقلاب، نه پشیمان شده و نه دچار عذاب وجدان است. از نظر او کسانی مانند [[محمدرضا پهلوی]]، فرح دیبا، اشرف پهلوی، [[جعفر شریفامامی]]، [[حسین فردوست]] و عباس قرهباغی هم سزاوار اعدام بودند و از اینکه به چنگ وی نیفتادند متأسف بود<ref>خلخالی، خاطرات، ۲/۱۲.</ref>. او بهرغم مخالفتهای سیدابوالحسن بنیصدر رئیسجمهور وقت، با همکاری سپاه پاسداران و مردم شهر ری، در اردیبهشت ۱۳۵۹ مقبره رضاشاه پهلوی را در شهر ری ویران ساخت<ref>خلخالی، خاطرات، ۱/۳۴۲ ـ ۳۵۰.</ref>. امامخمینی در تیر ۱۳۵۹ در سخنرانی خود از خرابکردن این قبر حمایت کرد<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۴۶۸.</ref>. ایشان همچنین از اعدام برخی افراد که قابل تربیت نبودند، به دست خلخالی، حمایت کرد<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۳/۴۹.</ref>. | ||
پس از پیروزی انقلاب اسلامی برخی اعضای [[فداییان اسلام]] در قالب سه شاخه وارد فعالیت شدند: شاخه اول، «فداییان اسلام ـ بنیانگذاران» به سرپرستی ابوالقاسم رفیعی بود که پس از چند سال اولِ انقلاب، فعالیت خود را متوقف ساخت. شاخه دوم را خلخالی با عنوان «فداییان اسلام» تشکیل داد که میان جوانان در زمینههای سیاسی، فرهنگی و نظامی فعالیت میکردند و در اطاعت از دستورهای امامخمینی در جبهه، فعال بودند<ref>امینی، جمعیت فدائیان اسلام، ۳۴۷ ـ ۳۴۸.</ref>. شاخه سوم با عنوان «وفاداران شهید نواب صفوی» فعالیت خود را پس از ۲۶ سال تعطیلی با انتشار نشریه منشور برادری، نشریه جمعیت فداییان اسلام در سال ۱۳۵۸ آغاز کرد و طی اعلامیهای از فعالیت خلخالی به نام فداییان اسلام که عضو آن جریان نبود [[انتقاد]] کرد و خلخالی در پاسخ عنوان کرد هر کسی میتواند عضو فداییان اسلام باشد و وی به عنوان عضو فعالیت میکند نه رهبر فداییان اسلام<ref>امینی، جمعیت فدائیان اسلام، ۳۴۸ ـ ۳۴۹.</ref>. | پس از پیروزی انقلاب اسلامی برخی اعضای [[فداییان اسلام]] در قالب سه شاخه وارد فعالیت شدند: شاخه اول، «فداییان اسلام ـ بنیانگذاران» به سرپرستی ابوالقاسم رفیعی بود که پس از چند سال اولِ انقلاب، فعالیت خود را متوقف ساخت. شاخه دوم را خلخالی با عنوان «فداییان اسلام» تشکیل داد که میان جوانان در زمینههای سیاسی، فرهنگی و نظامی فعالیت میکردند و در اطاعت از دستورهای امامخمینی در جبهه، فعال بودند<ref>امینی، جمعیت فدائیان اسلام، ۳۴۷ ـ ۳۴۸.</ref>. شاخه سوم با عنوان «وفاداران شهید نواب صفوی» فعالیت خود را پس از ۲۶ سال تعطیلی با انتشار نشریه منشور برادری، نشریه جمعیت فداییان اسلام در سال ۱۳۵۸ آغاز کرد و طی اعلامیهای از فعالیت خلخالی به نام فداییان اسلام که عضو آن جریان نبود [[انتقاد]] کرد و خلخالی در پاسخ عنوان کرد هر کسی میتواند عضو فداییان اسلام باشد و وی به عنوان عضو فعالیت میکند نه رهبر فداییان اسلام<ref>امینی، جمعیت فدائیان اسلام، ۳۴۸ ـ ۳۴۹.</ref>. | ||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
خلخالی در دوره اول، دوم و سوم [[مجلس شورای اسلامی]] از حوزه انتخابی قم به مجلس راه یافت <ref>خلخالی، خاطرات، ۲/۲۹ ـ ۳۰؛ جهانمحمدی، مجلس شورای اسلامی، ۳۳۴.</ref> وی با توجه به اینکه امامخمینی از [[مجلس شورای ملی]] به مجلس شورای اسلامی نام برده بود، در هشتمین جلسه تشکیل دوره نخست مجلس در ۳/۴/۱۳۵۹ پیشنهاد کرد نام مجلس به مجلس شورای اسلامی تغییر یابد<ref>مشروح مذاکرات، مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی، ۸۰؛ صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۲/۷۱۲.</ref> که مورد موافقت نمایندگان قرار گرفت و در ۳۱/۴/۱۳۵۹ تصویب شد<ref>مشروح مذاکرات، مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی، ۲۲۷.</ref> و سپس در [[شورای بازنگری قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران|بازنگری در قانون اساسی]] در سال ۱۳۶۸ به آن تصریح شد.{{ببینید|شورای بازنگری قانون اساسی}} | خلخالی در دوره اول، دوم و سوم [[مجلس شورای اسلامی]] از حوزه انتخابی قم به مجلس راه یافت <ref>خلخالی، خاطرات، ۲/۲۹ ـ ۳۰؛ جهانمحمدی، مجلس شورای اسلامی، ۳۳۴.</ref> وی با توجه به اینکه امامخمینی از [[مجلس شورای ملی]] به مجلس شورای اسلامی نام برده بود، در هشتمین جلسه تشکیل دوره نخست مجلس در ۳/۴/۱۳۵۹ پیشنهاد کرد نام مجلس به مجلس شورای اسلامی تغییر یابد<ref>مشروح مذاکرات، مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی، ۸۰؛ صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۲/۷۱۲.</ref> که مورد موافقت نمایندگان قرار گرفت و در ۳۱/۴/۱۳۵۹ تصویب شد<ref>مشروح مذاکرات، مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی، ۲۲۷.</ref> و سپس در [[شورای بازنگری قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران|بازنگری در قانون اساسی]] در سال ۱۳۶۸ به آن تصریح شد.{{ببینید|شورای بازنگری قانون اساسی}} | ||
خلخالی ازجمله اعضای شورای مرکزی [[مجمع روحانیون مبارز تهران]] و از امضاکنندگان نامه این شورا و نیز برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی به امامخمینی، در گلایه از قانونگذاری [[مجمع تشخیص مصلحت نظام]] بود که با پاسخ مثبت ایشان مواجه شد<ref>امامخمینی، ۲۱/۲۸ و ۲۱/۲۰۲ ـ ۲۰۳.</ref>. وی در دوره اول [[مجلس خبرگان رهبری]] نیز از استان تهران به آن مجلس راه یافت. پس از [[رحلت امامخمینی]]، او در انتخابات دوره دوم مجلس خبرگان و دوره چهارم مجلس شورای اسلامی شرکت کرد؛ اما [[شورای نگهبان]] صلاحیت وی را تأیید نکرد<ref>خلخالی، خاطرات، ۲/۱۳ و ۳۰.</ref>. او پس از ترک پستهای سیاسی، به [[حوزه علمیه قم]] بازگشت و به تدریس خارج فقه و اصول پرداخت<ref>خلخالی، خاطرات، ۲/۳۰.</ref>. | خلخالی ازجمله اعضای شورای مرکزی [[مجمع روحانیون مبارز تهران]] و از امضاکنندگان نامه این شورا و نیز برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی به امامخمینی، در گلایه از قانونگذاری [[مجمع تشخیص مصلحت نظام]] بود که با پاسخ مثبت ایشان مواجه شد<ref>امامخمینی، ۲۱/۲۸ و ۲۱/۲۰۲ ـ ۲۰۳.</ref>. وی در دوره اول [[مجلس خبرگان رهبری]] نیز از استان تهران به آن مجلس راه یافت. پس از [[رحلت امامخمینی]]، او در انتخابات دوره دوم مجلس خبرگان و دوره چهارم مجلس شورای اسلامی شرکت کرد؛ اما [[شورای نگهبان]] صلاحیت وی را تأیید نکرد<ref>خلخالی، خاطرات، ۲/۱۳ و ۳۰.</ref>. او پس از ترک پستهای سیاسی، به [[حوزه علمیه قم]] بازگشت و به تدریس خارج فقه و اصول پرداخت<ref>خلخالی، خاطرات، ۲/۳۰.</ref>. | ||
== درگذشت == | == درگذشت == |