پرش به محتوا

خبر واحد: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۳۹ بایت حذف‌شده ،  ‏۶ دی ۱۴۰۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:
از آنجا که بیشتر روایات موجود در مجامع حدیثی، مصداق خبر واحدند، علما همواره به آن توجه و دربارهٔ حجیت و دلایل آن بحث کرده‌اند<ref>سید مرتضی، الذریعه، ۲/۴۱؛ طوسی، العده، ۱/۹۷؛ حلی، محقق، معارج الاصول، ۲۰۳ ـ ۲۰۵؛ حلی، علامه، مبادئ الوصول، ۲۰۵ ـ ۲۰۶.</ref> بنابر نقل نجاشی، [[حسن‌بن‌موسی نوبختی]] متوفای قرن چهارم دراین‌باره کتاب مستقلی با عنوان «خبر الواحد و العمل به» نگاشته‌است<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ۶۳.</ref> و می‌تواند ازجمله نخستین آثار مستقل در موضوع خبر واحد باشد. با رشد و گسترش [[اصول فقه|علم اصول]] بحث از خبر نیز گسترش یافت<ref>عاملی، معالم الدین، ۱۸۷؛ فاضل تونی، الوافیة فی اصول الفقه، ۱۵۷؛ حائری اصفهانی، الفصول الغرویة، ص۲۷۰.</ref> و در آثار علمای پیشین در مبحث اخبار و در کتاب‌های عالمان متأخر ضمن بحث از مصادیق ظن معتبر و [[اماره|امارات]] مطرح شد<ref>انصاری، فرائد الاصول، ۱/۱۰۸؛ آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ۲۹۳؛ صدر، بحوث، ۴/۳۲۷.</ref> هرچند در اینکه بحث از خبر واحد جزو مسائل علم اصول است یا مبادی آن<ref>← تبریزی، فرائد الاصول، ۲/۹ ـ ۱۰؛ آشتیانی، بحر الفوائد، ۱/۱۴۲ ـ ۱۴۳.</ref> و اینکه جایگاه اصلی آن [[علم کلام]] است،<ref>← یزدی طباطبایی، حاشیة فرائد الاُصول، ۱/۴۲۳.</ref> اختلاف نظر وجود دارد. اختلاف میان اصولیان، ریشه در تبیین موضوع علم اصول و تعیین ملاک مسئله اصولی دارد. اصولیان خبر واحد را از مهم‌ترین مسائل علم اصول دانسته‌اند<ref>آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ص۲۹۳؛ عراقی، نهایة الافکار، ۳/۱۰۱؛ امام‌خمینی، تهذیب الاصول، ۲/۴۲۹؛ خویی، مصباح الاصول، ۱/۱۷۰ ـ ۱۷۱؛ روحانی، منتقی الاصول، ۴/۲۴۹.</ref>
از آنجا که بیشتر روایات موجود در مجامع حدیثی، مصداق خبر واحدند، علما همواره به آن توجه و دربارهٔ حجیت و دلایل آن بحث کرده‌اند<ref>سید مرتضی، الذریعه، ۲/۴۱؛ طوسی، العده، ۱/۹۷؛ حلی، محقق، معارج الاصول، ۲۰۳ ـ ۲۰۵؛ حلی، علامه، مبادئ الوصول، ۲۰۵ ـ ۲۰۶.</ref> بنابر نقل نجاشی، [[حسن‌بن‌موسی نوبختی]] متوفای قرن چهارم دراین‌باره کتاب مستقلی با عنوان «خبر الواحد و العمل به» نگاشته‌است<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ۶۳.</ref> و می‌تواند ازجمله نخستین آثار مستقل در موضوع خبر واحد باشد. با رشد و گسترش [[اصول فقه|علم اصول]] بحث از خبر نیز گسترش یافت<ref>عاملی، معالم الدین، ۱۸۷؛ فاضل تونی، الوافیة فی اصول الفقه، ۱۵۷؛ حائری اصفهانی، الفصول الغرویة، ص۲۷۰.</ref> و در آثار علمای پیشین در مبحث اخبار و در کتاب‌های عالمان متأخر ضمن بحث از مصادیق ظن معتبر و [[اماره|امارات]] مطرح شد<ref>انصاری، فرائد الاصول، ۱/۱۰۸؛ آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ۲۹۳؛ صدر، بحوث، ۴/۳۲۷.</ref> هرچند در اینکه بحث از خبر واحد جزو مسائل علم اصول است یا مبادی آن<ref>← تبریزی، فرائد الاصول، ۲/۹ ـ ۱۰؛ آشتیانی، بحر الفوائد، ۱/۱۴۲ ـ ۱۴۳.</ref> و اینکه جایگاه اصلی آن [[علم کلام]] است،<ref>← یزدی طباطبایی، حاشیة فرائد الاُصول، ۱/۴۲۳.</ref> اختلاف نظر وجود دارد. اختلاف میان اصولیان، ریشه در تبیین موضوع علم اصول و تعیین ملاک مسئله اصولی دارد. اصولیان خبر واحد را از مهم‌ترین مسائل علم اصول دانسته‌اند<ref>آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ص۲۹۳؛ عراقی، نهایة الافکار، ۳/۱۰۱؛ امام‌خمینی، تهذیب الاصول، ۲/۴۲۹؛ خویی، مصباح الاصول، ۱/۱۷۰ ـ ۱۷۱؛ روحانی، منتقی الاصول، ۴/۲۴۹.</ref>
[[امام‌خمینی]] ضمن مبحث امارات در اصول فقه، به بحث از خبر واحد و دلایل حجیت آن پرداخته‌است<ref>امام‌خمینی، انوار الهدایه، ۱/۲۶۷.</ref> در تقریرات درس‌های اصولی ایشان نیز ذیل بحث یادشده بحث از خبر واحد به‌طور مبسوط مطرح شده‌است<ref>امام‌خمینی، تهذیب الاصول، ۲/۴۲۹؛ امام‌خمینی، تنقیح الاصول، ۳/۱۵۰.</ref> ایشان بحث از حجیت خبر واحد را جزو مسائل علم اصول می‌داند، چه در [[انوار الهدایه]] که موضوع علم اصول را حجت در [[فقه]] دانسته و آن را نظر مشهور نزد اصولیان خوانده‌است<ref>امام‌خمینی، انوار الهدایه، ۱/۲۶۸ ـ ۲۶۹.</ref> و چه در دوره‌های بعدی که صرف سنخیت میان قضایای یک علم را کافی دانسته‌است<ref>امام‌خمینی، مناهج الوصول، ۱/۳۹ ـ ۴۳؛ امام‌خمینی، تهذیب الاصول، ۱/۱۲.</ref>
[[امام‌خمینی]] ضمن مبحث امارات در اصول فقه، به بحث از خبر واحد و دلایل حجیت آن پرداخته‌است<ref>امام‌خمینی، انوار الهدایه، ۱/۲۶۷.</ref> در تقریرات درس‌های اصولی ایشان نیز ذیل بحث یادشده بحث از خبر واحد به‌طور مبسوط مطرح شده‌است<ref>امام‌خمینی، تهذیب الاصول، ۲/۴۲۹؛ امام‌خمینی، تنقیح الاصول، ۳/۱۵۰.</ref> ایشان بحث از حجیت خبر واحد را جزو مسائل علم اصول می‌داند، چه در [[انوار الهدایه]] که موضوع علم اصول را حجت در [[فقه]] دانسته و آن را نظر مشهور نزد اصولیان خوانده‌است<ref>امام‌خمینی، انوار الهدایه، ۱/۲۶۸ ـ ۲۶۹.</ref> و چه در دوره‌های بعدی که صرف سنخیت میان قضایای یک علم را کافی دانسته‌است<ref>امام‌خمینی، مناهج الوصول، ۱/۳۹ ـ ۴۳؛ امام‌خمینی، تهذیب الاصول، ۱/۱۲.</ref>
حجیت خبر واحد نزد اندیشمندان اسلامی پیوسته محل بحث و اختلاف نظر بوده‌است. دو دیدگاه در این خصوص نقل شده‌است که دیدگاه نخست مخالف حجیت خبر واحد است و دیدگاه دوم آن را حجت می‌داند.<ref>← ادامه مقاله.</ref>
حجیت خبر واحد نزد اندیشمندان اسلامی پیوسته محل بحث و اختلاف نظر بوده‌است. دو دیدگاه در این خصوص نقل شده‌است که دیدگاه نخست مخالف حجیت خبر واحد است و دیدگاه دوم آن را حجت می‌داند.


== حجیت و عدم حجیت خبر واحد ==
== حجیت و عدم حجیت خبر واحد ==
[[سید مرتضی]]،<ref>سید مرتضی، رسائل، ۳/۳۰۹؛ سید مرتضی، الذریعه، ۱/۲۸۱ و ۲/۴۱، ۵۴.</ref> ابن‌زهره،<ref>ابن‌زهره، غنیة النزوع، ص۳۲۸ ـ ۳۲۹.</ref> ابن‌براج<ref>ابن‌براج، المهذب، ۲/۵۹۸.</ref> و ابن‌ادریس<ref>ابن‌ادریس، السرائر، ۱/۵۱.</ref> خبر واحد را حجت نمی‌دانند. به باور [[فاضل تونی]] از ظاهر کلام ابن‌بابویه و [[محقق حلی]] نیز عدم حجیت استفاده می‌شود<ref>فاضل تونی، الوافیة فی اصول الفقه، ۱۵۸.</ref> ازجمله دلایلی که برای انکار حجیت خبر واحد ذکر کرده‌اند، آیه ۳۶ اسراء «لاتَقْفُ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ» و آیه ۲۸ [[سوره نجم|نجم]] و روایاتی است که از عمل به خبری که صدورش قطعی نیست، نهی کرده‌اند<ref>← ابن‌ادریس، السرائر، ۱/۴۷ ـ ۴۸؛ حر عاملی، وسائل الشیعة، ۲۷/۱۱۰ و ۱۱۹ ـ ۱۲۰؛ انصاری، فرائد الاصول، ۱/۱۱۰؛ آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ص۲۹۴.</ref>
[[سید مرتضی]]،<ref>سید مرتضی، رسائل، ۳/۳۰۹؛ سید مرتضی، الذریعه، ۱/۲۸۱ و ۲/۴۱، ۵۴.</ref> ابن‌زهره،<ref>ابن‌زهره، غنیة النزوع، ص۳۲۸ ـ ۳۲۹.</ref> ابن‌براج<ref>ابن‌براج، المهذب، ۲/۵۹۸.</ref> و ابن‌ادریس<ref>ابن‌ادریس، السرائر، ۱/۵۱.</ref> خبر واحد را حجت نمی‌دانند. به باور [[فاضل تونی]] از ظاهر کلام ابن‌بابویه و [[محقق حلی]] نیز عدم حجیت استفاده می‌شود<ref>فاضل تونی، الوافیة فی اصول الفقه، ۱۵۸.</ref> ازجمله دلایلی که برای انکار حجیت خبر واحد ذکر کرده‌اند، آیه ۳۶ اسراء «لاتَقْفُ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ» و آیه ۲۸ [[سوره نجم|نجم]] و روایاتی است که از عمل به خبری که صدورش قطعی نیست، نهی کرده‌اند<ref>← ابن‌ادریس، السرائر، ۱/۴۷ ـ ۴۸؛ حر عاملی، وسائل الشیعة، ۲۷/۱۱۰ و ۱۱۹ ـ ۱۲۰؛ انصاری، فرائد الاصول، ۱/۱۱۰؛ آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ص۲۹۴.</ref>
علامه حلی<ref>حلی، علامه، مبادئ الوصول، ۲۰۵.</ref> و عموم عالمان پس از وی<ref>عاملی، معالم الدین، ۱۸۹؛ مجلسی، روضة المتقین، ۲/۴۸۵؛ میرزای قمی، القوانین المحکمة فی الاصول، ۲/۴۰۲ ـ ۴۰۳؛ آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ۲۹۳.</ref> و علمای معاصر<ref>← ادامه مقاله.</ref> قائل به حجیت خبر واحد شده‌اند؛ حتی گروهی از اصولیان ازجمله [[شیخ طوسی]]<ref>طوسی، العده، ۱/۱۲۶ ـ ۱۲۷.</ref> بر حجیت خبر واحد [[ثقه]]، ادعای اجماع کرده‌اند<ref>میرزای قمی، القوانین المحکمة فی الاصول، ۲/۴۱۶؛ انصاری، فرائد الاصول، ۱/۱۴۵؛ آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ۳۰۲.</ref> امام‌خمینی ضمن پذیرش حجیت خبر واحد و ارائه دلیل برای آن، به بررسی دلایل مخالفان پرداخته‌است<ref>امام‌خمینی، انوار الهدایه، ۱/۳۱۲ ـ ۳۱۳.</ref> موافقانِ حجیت خبر واحد به این اشکال که علمای متقدم امامیه خبر واحد را حجت نمی‌دانستند پاسخ گفته‌اند<ref>← طوسی، العده، ۱/۱۲۸ ـ ۱۲۹) (← ادامه مقاله.</ref> شیخ طوسی عدم حجیت خبر واحد را ناظر به روایات نقل‌شده از [[اهل سنت]] می‌داند<ref>طوسی، العده، ۱/۱۲۷ ـ ۱۲۸.</ref> نشانه صدق این مدعا در کلام سید مرتضی که مدعی [[اجماع]] امامیه بر عدم حجیت خبر واحد است،<ref>سید مرتضی، رسائل، ۱/۲۴.</ref> قابل دستیابی است؛ زیرا وی معتقد است اکثر روایات کتاب‌های فقهی امامیه [[متواتر]] و علم‌آورند<ref>سید مرتضی، رسائل، ۱/۲۶.</ref>؛ در حالی‌که شیخ طوسی<ref>طوسی، العده، ۱/۱۲۸ و ۱۳۶ ـ ۱۳۸.</ref> و دیگر فقها<ref>کرکی، رسائل، ۱/۲۵۶.</ref> این اخبار را در شمار خبر واحد می‌دانستند.
علامه حلی<ref>حلی، علامه، مبادئ الوصول، ۲۰۵.</ref> و عموم عالمان پس از وی<ref>عاملی، معالم الدین، ۱۸۹؛ مجلسی، روضة المتقین، ۲/۴۸۵؛ میرزای قمی، القوانین المحکمة فی الاصول، ۲/۴۰۲ ـ ۴۰۳؛ آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ۲۹۳.</ref> و علمای معاصر قائل به حجیت خبر واحد شده‌اند؛ حتی گروهی از اصولیان ازجمله [[شیخ طوسی]]<ref>طوسی، العده، ۱/۱۲۶ ـ ۱۲۷.</ref> بر حجیت خبر واحد [[ثقه]]، ادعای اجماع کرده‌اند<ref>میرزای قمی، القوانین المحکمة فی الاصول، ۲/۴۱۶؛ انصاری، فرائد الاصول، ۱/۱۴۵؛ آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ۳۰۲.</ref> امام‌خمینی ضمن پذیرش حجیت خبر واحد و ارائه دلیل برای آن، به بررسی دلایل مخالفان پرداخته‌است<ref>امام‌خمینی، انوار الهدایه، ۱/۳۱۲ ـ ۳۱۳.</ref> موافقانِ حجیت خبر واحد به این اشکال که علمای متقدم امامیه خبر واحد را حجت نمی‌دانستند پاسخ گفته‌اند<ref>← طوسی، العده، ۱/۱۲۸ ـ ۱۲۹.</ref> شیخ طوسی عدم حجیت خبر واحد را ناظر به روایات نقل‌شده از [[اهل سنت]] می‌داند<ref>طوسی، العده، ۱/۱۲۷ ـ ۱۲۸.</ref> نشانه صدق این مدعا در کلام سید مرتضی که مدعی [[اجماع]] امامیه بر عدم حجیت خبر واحد است،<ref>سید مرتضی، رسائل، ۱/۲۴.</ref> قابل دستیابی است؛ زیرا وی معتقد است اکثر روایات کتاب‌های فقهی امامیه [[متواتر]] و علم‌آورند<ref>سید مرتضی، رسائل، ۱/۲۶.</ref>؛ در حالی‌که شیخ طوسی<ref>طوسی، العده، ۱/۱۲۸ و ۱۳۶ ـ ۱۳۸.</ref> و دیگر فقها<ref>کرکی، رسائل، ۱/۲۵۶.</ref> این اخبار را در شمار خبر واحد می‌دانستند.


== نقد عدم حجیت خبر واحد ==
== نقد عدم حجیت خبر واحد ==
خط ۲۰: خط ۲۰:


=== آیات قرآن ===
=== آیات قرآن ===
در اثبات حجیت خبر واحد به آیات چندی استناد شده‌است. یکی از آیات آیه نبأ<ref>حجرات، ۶.</ref> است که در آن خداوند به مؤمنان دستور می‌دهد اگر فاسقی خبری آورد، دربارهٔ آن تحقیق کنند تا مبادا از روی جهالت به دیگران آسیب برسانند. در این آیه بر اساس قبول مفهوم وصف (کلمه فاسق)<ref>انصاری، مطارح الانظار، ۳/۱۲۶ ـ ۱۲۸؛ خویی، مصباح الاصول، ۱/۱۷۸ ـ ۱۷۹.</ref> و مفهوم شرط که همان تعلیق وجوب تبیّن بر خبر [[فاسق]] است بر حجیت خبر واحد استدلال شده‌است<ref>← ادامه مقاله).</ref>
در اثبات حجیت خبر واحد به آیات چندی استناد شده‌است. یکی از آیات آیه نبأ<ref>حجرات، ۶.</ref> است که در آن خداوند به مؤمنان دستور می‌دهد اگر فاسقی خبری آورد، دربارهٔ آن تحقیق کنند تا مبادا از روی جهالت به دیگران آسیب برسانند. در این آیه بر اساس قبول مفهوم وصف (کلمه فاسق)<ref>انصاری، مطارح الانظار، ۳/۱۲۶ ـ ۱۲۸؛ خویی، مصباح الاصول، ۱/۱۷۸ ـ ۱۷۹.</ref> و مفهوم شرط که همان تعلیق وجوب تبیّن بر خبر [[فاسق]] است بر حجیت خبر واحد استدلال شده‌است.
[[امام‌خمینی]] مانند [[شیخ انصاری]]<ref>انصاری، فرائد الاصول، ۱/۱۱۷.</ref> و نایینی<ref>نایینی، فوائد الاصول، ۳/۱۶۶ ـ ۱۶۷.</ref> قضیه وصفیه را فاقد مفهوم می‌داند<ref>امام‌خمینی، انوار الهدایه، ۱/۲۸۷ ـ ۲۸۸.</ref>؛ از این‌رو بیشترِ استدلال‌کنندگان به آیه به مفهوم شرط استناد کرده‌اند<ref>← انصاری، فرائد الاصول، ۱/۱۱۶؛ آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ۲۹۶؛ نایینی، فوائد الاصول، ۳/۱۶۴.</ref> از مفهوم شرط تقریرهای مختلفی ارائه شده‌است<ref>← انصاری، فرائد الاصول، ۱/۱۱۶؛ آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ۲۹۶؛ نایینی، فوائد الاصول، ۳/۱۶۴ ـ ۱۷۰؛ عراقی، نهایة الافکار، ۳/۱۰۷.</ref> و عالمانی مانند [[سیدمحمدکاظم یزدی طباطبایی|یزدی طباطبایی]]،<ref>یزدی طباطبایی، ۱/۴۵۹.</ref> [[آخوند خراسانی]]<ref>آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ۲۹۶.</ref> و نایینی<ref>نایینی، فوائد الاصول، ۳/۱۶۹.</ref> استدلال به آیه نبأ را پذیرفته‌اند؛ اما در برابر، شیخ انصاری،<ref>انصاری، فرائد الاصول، ۱/۱۱۷ ـ ۱۲۶.</ref> امام‌خمینی،<ref>امام‌خمینی، انوار الهدایه، ۱/۲۸۳ ـ ۲۸۶.</ref> خویی<ref>خویی، مصباح الاصول، ۱/۱۸۹ ـ ۱۹۰.</ref> و [[سیدمحمدباقر صدر]]<ref>صدر، بحوث، ۴/۳۵۱ ـ ۳۵۸.</ref> دلالت آیه نبأ را مطلقاً ناتمام دانسته‌اند.
[[امام‌خمینی]] مانند [[شیخ انصاری]]<ref>انصاری، فرائد الاصول، ۱/۱۱۷.</ref> و نایینی<ref>نایینی، فوائد الاصول، ۳/۱۶۶ ـ ۱۶۷.</ref> قضیه وصفیه را فاقد مفهوم می‌داند<ref>امام‌خمینی، انوار الهدایه، ۱/۲۸۷ ـ ۲۸۸.</ref>؛ از این‌رو بیشترِ استدلال‌کنندگان به آیه به مفهوم شرط استناد کرده‌اند<ref>← انصاری، فرائد الاصول، ۱/۱۱۶؛ آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ۲۹۶؛ نایینی، فوائد الاصول، ۳/۱۶۴.</ref> از مفهوم شرط تقریرهای مختلفی ارائه شده‌است<ref>← انصاری، فرائد الاصول، ۱/۱۱۶؛ آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ۲۹۶؛ نایینی، فوائد الاصول، ۳/۱۶۴ ـ ۱۷۰؛ عراقی، نهایة الافکار، ۳/۱۰۷.</ref> و عالمانی مانند [[سیدمحمدکاظم یزدی طباطبایی|یزدی طباطبایی]]،<ref>یزدی طباطبایی، ۱/۴۵۹.</ref> [[آخوند خراسانی]]<ref>آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ۲۹۶.</ref> و نایینی<ref>نایینی، فوائد الاصول، ۳/۱۶۹.</ref> استدلال به آیه نبأ را پذیرفته‌اند؛ اما در برابر، شیخ انصاری،<ref>انصاری، فرائد الاصول، ۱/۱۱۷ ـ ۱۲۶.</ref> امام‌خمینی،<ref>امام‌خمینی، انوار الهدایه، ۱/۲۸۳ ـ ۲۸۶.</ref> خویی<ref>خویی، مصباح الاصول، ۱/۱۸۹ ـ ۱۹۰.</ref> و [[سیدمحمدباقر صدر]]<ref>صدر، بحوث، ۴/۳۵۱ ـ ۳۵۸.</ref> دلالت آیه نبأ را مطلقاً ناتمام دانسته‌اند.


۲۱٬۳۲۴

ویرایش