۲۱٬۱۴۹
ویرایش
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
| عرض جغرافیایی= | | عرض جغرافیایی= | ||
| طول جغرافیایی= | | طول جغرافیایی= | ||
}} | }} | ||
'''حضرت فاطمه زهرا (ع)'''، برترین بانوی هستی، فرزند [[پیامبر اکرم(ص)]] و همسر [[امیرالمؤمنین علی(ع)]]. | '''حضرت فاطمه زهرا (ع)'''، برترین بانوی هستی، فرزند [[پیامبر اکرم(ص)]] و همسر [[امام علی(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]]. | ||
== زندگینامه == | == زندگینامه == | ||
حضرت فاطمه (ع) آخرین فرزند پیامبر اکرم (ص) از [[حضرت خدیجه(س)]] است.<ref>ابنسعد، الطبقات الکبری، ۸/۱۶؛ صدوق، الخصال، ۲/۴۰۴؛ مقیمی حاجی، وصایای فاطمه، ۱/۴۹.</ref> ولادت آن حضرت را بیشتر مورخان [[اهل سنت]]، پنج سال پیش از [[بعثت]]، یعنی سال تجدید بنای [[کعبه]] به دست قریش<ref>ابنسعد، الطبقات الکبری، ۸/۱۶؛ طبری، محمد، المنتخب، ۹۰.</ref> و بیشتر محدثان و مورخان [[شیعه]] بیستم ماه جُمادیالاخر سال پنجم بعثت<ref>کلینی، کافی، ۱/۴۵۸؛ طبری امامی، دلائل الامامه، ۷۹ و ۱۳۴.</ref> دانستهاند. بنابر نظر برخی دیگر، آن حضرت در سال دوم بعثت متولد شد.<ref>مفید، مسار، ۵۴؛ طوسی، مصباح، ۲/۷۹۳.</ref> | حضرت فاطمه (ع) آخرین فرزند پیامبر اکرم (ص) از [[حضرت خدیجه(س)]] است.<ref>ابنسعد، الطبقات الکبری، ۸/۱۶؛ صدوق، الخصال، ۲/۴۰۴؛ مقیمی حاجی، وصایای فاطمه، ۱/۴۹.</ref> ولادت آن حضرت را بیشتر مورخان [[اهل سنت]]، پنج سال پیش از [[بعثت]]، یعنی سال تجدید بنای [[کعبه]] به دست قریش<ref>ابنسعد، الطبقات الکبری، ۸/۱۶؛ طبری، محمد، المنتخب، ۹۰.</ref> و بیشتر محدثان و مورخان [[شیعه]] [[۲۰ جمادیالاخر|بیستم ماه جُمادیالاخر]] سال پنجم بعثت<ref>کلینی، کافی، ۱/۴۵۸؛ طبری امامی، دلائل الامامه، ۷۹ و ۱۳۴.</ref> دانستهاند. بنابر نظر برخی دیگر، آن حضرت در سال دوم بعثت متولد شد.<ref>مفید، مسار، ۵۴؛ طوسی، مصباح، ۲/۷۹۳.</ref> | ||
[[امامصادق(ع)]]، فاطمه (ع) را نزد خدا دارای نه نام دانستهاست: فاطمه، صدیقه، مُبارکه، طاهره، زکیه، راضیه، مرضیه، مُحدّثه و زهرا. و دلیل نامگذاری به فاطمه را این دانسته که ایشان از بدیها به دور است و خدای متعال او و شیعیان و دوستدارانش را از آتش جهنم دور کردهاست.<ref>صدوق، علل الشرائع، ۱/۱۷۸–۱۷۹؛ فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ۱/۱۴۸.</ref> گوهر وجود فاطمه از میوههای بهشتی است؛ بدین سبب رسول خدا (ص) ایشان را «حوراء انسیه» نامید و هر وقت مشتاق بوی بهشت میشد، او را میبویید<ref>صدوق، علل الشرائع، ۱/۱۸۴؛ فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ۱/۱۴۹.</ref> و کنیه ایشان «امّابیها» است<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۴۳/۱۹.</ref> و به جز علی (ع) که همسر ایشان است، همه [[امامان شیعه]] فرزندان اویند. | [[امامصادق(ع)]]، فاطمه (ع) را نزد خدا دارای نه نام دانستهاست: فاطمه، صدیقه، مُبارکه، طاهره، زکیه، راضیه، مرضیه، مُحدّثه و زهرا. و دلیل نامگذاری به فاطمه را این دانسته که ایشان از بدیها به دور است و خدای متعال او و شیعیان و دوستدارانش را از آتش جهنم دور کردهاست.<ref>صدوق، علل الشرائع، ۱/۱۷۸–۱۷۹؛ فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ۱/۱۴۸.</ref> گوهر وجود فاطمه از میوههای بهشتی است؛ بدین سبب رسول خدا (ص) ایشان را «حوراء انسیه» نامید و هر وقت مشتاق بوی [[بهشت]] میشد، او را میبویید<ref>صدوق، علل الشرائع، ۱/۱۸۴؛ فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ۱/۱۴۹.</ref> و کنیه ایشان «امّابیها» است<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۴۳/۱۹.</ref> و به جز علی (ع) که همسر ایشان است، همه [[امامان شیعه]] فرزندان اویند. | ||
پیامبر اکرم (ص) در بیان عظمت شخصیت و جایگاه معنوی فاطمه (ع)، ایشان را سرور زنان جهان،<ref>عیاشی، التفسیر، ۱/۱۷۴؛ صدوق، من لایحضر، ۴/۱۷۹.</ref> از جمله چهار [[زن]] برتر دنیا و آخرت<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، ۲۲/۴۰۲؛ صدوق، الخصال، ۱/۲۰۵–۲۰۶.</ref> و پاره تن خویش معرفی کرده و تأکید کردهاست هر آنچه فاطمه را ناراحت کند، بیازارد و به خشم آرد، ایشان را ناراحت کرده، آزرده و به خشم آوردهاست.<ref>مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، ۷/۱۴۱.</ref> دیدار فاطمه (ع) همواره پیامبر (ص) را خشنود میساخت و هرگاه فاطمه (ع) نزد پیامبر (ص) میآمد، ایشان برمیخاست، دستش را میبوسید و او را جای خود مینشاند.<ref>حاکم نیشابوری، المستدرک، ۳/۱۵۴؛ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ۳/۱۱۳.</ref> | پیامبر اکرم (ص) در بیان عظمت شخصیت و جایگاه معنوی فاطمه (ع)، ایشان را سرور زنان جهان،<ref>عیاشی، التفسیر، ۱/۱۷۴؛ صدوق، من لایحضر، ۴/۱۷۹.</ref> از جمله چهار [[زن]] برتر دنیا و آخرت<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، ۲۲/۴۰۲؛ صدوق، الخصال، ۱/۲۰۵–۲۰۶.</ref> و پاره تن خویش معرفی کرده و تأکید کردهاست هر آنچه فاطمه را ناراحت کند، بیازارد و به خشم آرد، ایشان را ناراحت کرده، آزرده و به خشم آوردهاست.<ref>مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، ۷/۱۴۱.</ref> دیدار فاطمه (ع) همواره پیامبر (ص) را خشنود میساخت و هرگاه فاطمه (ع) نزد پیامبر (ص) میآمد، ایشان برمیخاست، دستش را میبوسید و او را جای خود مینشاند.<ref>حاکم نیشابوری، المستدرک، ۳/۱۵۴؛ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ۳/۱۱۳.</ref> | ||
فاطمه (ع) به سبب جمال ظاهری،<ref>کلینی، کافی، ۸/۱۶۵؛ طبری امامی، دلائل الامامه، ۱۵۰–۱۵۱.</ref> جایگاه والای خانوادگی و کمالات شخصی خواستگاران متعددی داشت و پیامبر (ص) به سبب عدم رضایت فاطمه (ع)، پیشنهاد آنان را رد میکرد، تا اینکه علی (ع) به خواستگاری ایشان آمد.<ref>دولابی، الذریة الطاهرة النبویه، ۹۳؛ طوسی، الامالی، ۳۹–۴۰.</ref> پیامبر (ص) پس از طرح موضوع با فاطمه (ع)، سکوت ایشان را نشانه رضایت دانست و [[ازدواج]] ایشان با علی (ع) دو سال پس از هجرت انجام گرفت.<ref>ابنشهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ۳/۱۳۲؛ یوسفی، موسوعة التاریخ الاسلامی، ۲/۹۸.</ref> مهریه این ازدواج زره علی (ع) بود<ref>دولابی، الذریة الطاهرة النبویه، ۹۴–۹۵؛ کلینی، کافی، ۵/۳۷۷.</ref> و پیامبر (ص) با فروش آن به پانصد درهم جهیزیه فاطمه (ع) را فراهم کرد.<ref>طبری امامی، دلائل الامامه، ۸۷؛ طوسی، الامالی، ۴۰.</ref> فاطمه (ع) در خانه با علی (ع) با تکریم و محبت رفتار میکرد<ref>←اربلی، کشف الغمة، ۱/۳۷۲–۳۷۳.</ref> و او را بهترین همسر میخواند.<ref>ابنشهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ۳/۱۳۱.</ref> رفتار فاطمه (ع) چنان بود که علی (ع) خاطرنشان کرده هرگاه به فاطمه (ع) نگاه میکرده، همه رنجها و غصههای ایشان برطرف میشدهاست.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۴۳/۱۳۴.</ref> به گزارش تاریخ، فاطمه (ع) توصیه پدرش را که از او خواسته بود در هیچ کاری از همسر خود نافرمانی نکند، هیچگاه فراموش نکرد.<ref>خوارزمی، المناقب، ۳۵۳.</ref> ایشان کارهای خانه را انجام میداد و حتی برای کمک به خانواده گاهی پشمریسی میکرد.<ref>کوفی، مناقب الامامامیرالمؤمنین، ۱/۱۷۸–۱۷۹.</ref> در نیمه ماه رمضانِ سومین سال هجرت، [[حسن(ع)]]<ref>مفید، الارشاد، ۲/۵.</ref> و در سوم شعبانِ سال چهارم هجرت، [[حسین(ع)]] به دنیا آمد<ref>طبرسی، فضل، اعلام الوری، ۱/۴۲۰؛ مجلسی، بحارالانوار، ۴۴/۲۰۱.</ref> {{ببینید|اهل بیت (ع)}}. دیگر فرزندان فاطمه (ع) [[حضرت زینبکبرا(س)|زینب]]، [[امکلثوم]] و [[محسن]] بودند.<ref>عالمی، مقالات، ۱/۱۸۲–۲۷۳.</ref> طبق نقلی فاطمه (ع) بهترین زنان را کسانی شمرده که کمترین ارتباط را با مردان داشته باشند،<ref>طبرسی، حسن، إعلام الوری، ۲۳۳؛ اربلی، کشف الغمة، ۲/۹۴.</ref> اما هنگام ضرورت و لزوم، خود در عرصه اجتماع حضور مییافت. | فاطمه (ع) به سبب جمال ظاهری،<ref>کلینی، کافی، ۸/۱۶۵؛ طبری امامی، دلائل الامامه، ۱۵۰–۱۵۱.</ref> جایگاه والای خانوادگی و کمالات شخصی خواستگاران متعددی داشت و پیامبر (ص) به سبب عدم رضایت فاطمه (ع)، پیشنهاد آنان را رد میکرد، تا اینکه علی (ع) به خواستگاری ایشان آمد.<ref>دولابی، الذریة الطاهرة النبویه، ۹۳؛ طوسی، الامالی، ۳۹–۴۰.</ref> پیامبر (ص) پس از طرح موضوع با فاطمه (ع)، سکوت ایشان را نشانه رضایت دانست و [[ازدواج]] ایشان با علی (ع) دو سال پس از هجرت انجام گرفت.<ref>ابنشهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ۳/۱۳۲؛ یوسفی، موسوعة التاریخ الاسلامی، ۲/۹۸.</ref> مهریه این ازدواج زره علی (ع) بود<ref>دولابی، الذریة الطاهرة النبویه، ۹۴–۹۵؛ کلینی، کافی، ۵/۳۷۷.</ref> و پیامبر (ص) با فروش آن به پانصد درهم جهیزیه فاطمه (ع) را فراهم کرد.<ref>طبری امامی، دلائل الامامه، ۸۷؛ طوسی، الامالی، ۴۰.</ref> فاطمه (ع) در خانه با علی (ع) با تکریم و محبت رفتار میکرد<ref>←اربلی، کشف الغمة، ۱/۳۷۲–۳۷۳.</ref> و او را بهترین همسر میخواند.<ref>ابنشهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ۳/۱۳۱.</ref> رفتار فاطمه (ع) چنان بود که علی (ع) خاطرنشان کرده هرگاه به فاطمه (ع) نگاه میکرده، همه رنجها و غصههای ایشان برطرف میشدهاست.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۴۳/۱۳۴.</ref> به گزارش تاریخ، فاطمه (ع) توصیه پدرش را که از او خواسته بود در هیچ کاری از همسر خود نافرمانی نکند، هیچگاه فراموش نکرد.<ref>خوارزمی، المناقب، ۳۵۳.</ref> ایشان کارهای خانه را انجام میداد و حتی برای کمک به خانواده گاهی پشمریسی میکرد.<ref>کوفی، مناقب الامامامیرالمؤمنین، ۱/۱۷۸–۱۷۹.</ref> در [[۱۵ رمضان|نیمه ماه رمضانِ]] سومین سال هجرت، [[حسن(ع)]]<ref>مفید، الارشاد، ۲/۵.</ref> و در [[۳ شعبان|سوم شعبانِ]] سال چهارم هجرت، [[حسین(ع)]] به دنیا آمد<ref>طبرسی، فضل، اعلام الوری، ۱/۴۲۰؛ مجلسی، بحارالانوار، ۴۴/۲۰۱.</ref> {{ببینید|اهل بیت (ع)}}. دیگر فرزندان فاطمه (ع) [[حضرت زینبکبرا(س)|زینب]]، [[امکلثوم]] و [[محسن]] بودند.<ref>عالمی، مقالات، ۱/۱۸۲–۲۷۳.</ref> طبق نقلی فاطمه (ع) بهترین زنان را کسانی شمرده که کمترین ارتباط را با مردان داشته باشند،<ref>طبرسی، حسن، إعلام الوری، ۲۳۳؛ اربلی، کشف الغمة، ۲/۹۴.</ref> اما هنگام ضرورت و لزوم، خود در عرصه اجتماع حضور مییافت. | ||
هنگامی که رسول خدا (ص) در بستر مرگ بود، فاطمه (ع) بسیار غمگین و گریان بود؛ اما با این سخن پیامبر اکرم (ص) که فاطمه (ع) نخستین کسی است که به ایشان خواهد پیوست، خوشحال شد.<ref>ابنسعد، الطبقات الکبری، ۲/۱۹۰–۱۹۱؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ۲۲/۴۲۱؛ سبط ابنجوزی، تذکرهٔ الخواص، ۲۷۸.</ref> | هنگامی که رسول خدا (ص) در بستر مرگ بود، فاطمه (ع) بسیار غمگین و گریان بود؛ اما با این سخن پیامبر اکرم (ص) که فاطمه (ع) نخستین کسی است که به ایشان خواهد پیوست، خوشحال شد.<ref>ابنسعد، الطبقات الکبری، ۲/۱۹۰–۱۹۱؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ۲۲/۴۲۱؛ سبط ابنجوزی، تذکرهٔ الخواص، ۲۷۸.</ref> | ||
پس از درگذشت پیامبر (ص)، علی (ع) از منصب امامت و خلافت که پیامبر (ص) به دستور خداوند به ایشان واگذاشته بود، بازداشته شد و حقوق [[اهل بیت(ع)]] سلب گشت. ازجمله آنها مزرعه بزرگ [[فدک]] بود که خلیفه اول آن را مصادره کرد.<ref>ابنشبه، تاریخ المدینة المنوره، ۱/۱۹۷؛ جوهری، السقیفة و فدک، ۱۱۹.</ref> این مزرعه طبق آیه ششم و هفتم [[سوره حشر]] «[[فیء|فَیء]]» شمرده میشد و ملک شخص پیامبر (ص) بود. پیامبر (ص) آن را در سال هفت هجرت پس از نزول آیه «وَ آتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّه»<ref>اسراء، ۲۶.</ref> به فاطمه (ع) بخشید.<ref>کلینی، کافی، ۱/۵۴۳.</ref> فدک در زمان حیات پیامبر اکرم (ص) در دست فاطمه (ع) بود و ایشان هر سال درآمد آن را میان نیازمندان [[بنیهاشم]] و [[مهاجران]] و [[انصار]] تقسیم میکرد.<ref>ابنشهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ۱/۱۲۳؛ صفری و عالمی، فدک، ۱/۲۹۲–۳۱۶.</ref> امامعلی (ع) در نامهای به [[عثمانبنحنیف]]، به این مطلب تصریح کردهاست.<ref>نهج البلاغه، ن۴۵، ۴۴۱–۴۴۲.</ref> اعتراض فاطمه (ع) به غصب ظالمانه خلافت و فدک و ایستادگی در برابر عاملان آن موجب شد صدمات روحی و جسمی بسیاری به ایشان وارد شود و جنین ایشان در هجوم به خانهاش سقط گردد. در پس این آسیبها بود که فاطمه (ع) تنها چند ماه پس از [[رحلت پیامبر(ص)|درگذشت پیامبر (ص)]] به [[شهادت]] رسید.<ref>هلالی کوفی، کتاب سلیمبنقیس، ۱۵۳ و ۲۲۳؛ شبیری، شهادت فاطمه، ۱/۳۳۳–۳۵۷.</ref> | پس از درگذشت پیامبر (ص)، علی (ع) از منصب [[امامت]] و خلافت که پیامبر (ص) به دستور خداوند به ایشان واگذاشته بود، بازداشته شد و حقوق [[اهل بیت(ع)]] سلب گشت. ازجمله آنها مزرعه بزرگ [[فدک]] بود که [[خلیفه اول]] آن را مصادره کرد.<ref>ابنشبه، تاریخ المدینة المنوره، ۱/۱۹۷؛ جوهری، السقیفة و فدک، ۱۱۹.</ref> این مزرعه طبق آیه ششم و هفتم [[سوره حشر]] «[[فیء|فَیء]]» شمرده میشد و ملک شخص پیامبر (ص) بود. پیامبر (ص) آن را در سال هفت هجرت پس از نزول آیه «وَ آتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّه»<ref>اسراء، ۲۶.</ref> به فاطمه (ع) بخشید.<ref>کلینی، کافی، ۱/۵۴۳.</ref> فدک در زمان حیات پیامبر اکرم (ص) در دست فاطمه (ع) بود و ایشان هر سال درآمد آن را میان نیازمندان [[بنیهاشم]] و [[مهاجران]] و [[انصار]] تقسیم میکرد.<ref>ابنشهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ۱/۱۲۳؛ صفری و عالمی، فدک، ۱/۲۹۲–۳۱۶.</ref> امامعلی (ع) در نامهای به [[عثمانبنحنیف]]، به این مطلب تصریح کردهاست.<ref>نهج البلاغه، ن۴۵، ۴۴۱–۴۴۲.</ref> اعتراض فاطمه (ع) به غصب ظالمانه خلافت و فدک و ایستادگی در برابر عاملان آن موجب شد صدمات روحی و جسمی بسیاری به ایشان وارد شود و جنین ایشان در هجوم به خانهاش سقط گردد. در پس این آسیبها بود که فاطمه (ع) تنها چند ماه پس از [[رحلت پیامبر(ص)|درگذشت پیامبر (ص)]] به [[شهادت]] رسید.<ref>هلالی کوفی، کتاب سلیمبنقیس، ۱۵۳ و ۲۲۳؛ شبیری، شهادت فاطمه، ۱/۳۳۳–۳۵۷.</ref> | ||
فاطمه (ع) در روزهای پایانی عمر خود وصایایی کرد،<ref>مقیمی حاجی، وصایای فاطمه، ۱/۳۱۷–۳۳۲.</ref> ازجمله ـ در اعتراض به حقکشی و قدرناشناسی حاکمان ـ به همسر خود علی (ع) وصیت کرد، مراسم غسل و خاکسپاری ایشان را شبانه، بدون آگاهی کسانی که حضورشان را نمیپسندید، انجام دهد.<ref>صدوق، الامالی، ۶۵۸؛ مجلسی، بحارالانوار، ۴۳/۲۱۴.</ref> بنابر نظر مشهور، فاطمه (ع) پس از رحلت پیامبر (ص) ۷۵ روز بیشتر زنده نبود<ref>کلینی، کافی، ۱/۴۵۸؛ طبری امامی، دلائل الامامه، ۱۳۴.</ref>؛ ولی سه ماه،<ref>دولابی، الذریة الطاهرة النبویه، ۱۵۱.</ref> چهار ماه<ref>طبرسی، فضل، اعلام الوری، ۱/۳۰۰.</ref> و شش ماه<ref>ابنسعد، الطبقات الکبری، ۸/۲۳؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ۲۲/۳۹۹.</ref> نیز نقل شدهاست. بهرغم گفتهها و احتمالاتی که دربارهٔ محل دفن ایشان وجود دارد، محل قبر ایشان بهدرستی شناختهشده نیست که در [[بقیع]] است یا در خانه ایشان ـ که با توسعه مسجد نبوی در زمان [[بنیامیه]] جزو | فاطمه (ع) در روزهای پایانی عمر خود وصایایی کرد،<ref>مقیمی حاجی، وصایای فاطمه، ۱/۳۱۷–۳۳۲.</ref> ازجمله ـ در اعتراض به حقکشی و قدرناشناسی حاکمان ـ به همسر خود علی (ع) وصیت کرد، مراسم غسل و خاکسپاری ایشان را شبانه، بدون آگاهی کسانی که حضورشان را نمیپسندید، انجام دهد.<ref>صدوق، الامالی، ۶۵۸؛ مجلسی، بحارالانوار، ۴۳/۲۱۴.</ref> بنابر نظر مشهور، فاطمه (ع) پس از رحلت پیامبر (ص) ۷۵ روز بیشتر زنده نبود<ref>کلینی، کافی، ۱/۴۵۸؛ طبری امامی، دلائل الامامه، ۱۳۴.</ref>؛ ولی سه ماه،<ref>دولابی، الذریة الطاهرة النبویه، ۱۵۱.</ref> چهار ماه<ref>طبرسی، فضل، اعلام الوری، ۱/۳۰۰.</ref> و شش ماه<ref>ابنسعد، الطبقات الکبری، ۸/۲۳؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ۲۲/۳۹۹.</ref> نیز نقل شدهاست. بهرغم گفتهها و احتمالاتی که دربارهٔ محل دفن ایشان وجود دارد، محل قبر ایشان بهدرستی شناختهشده نیست که در [[بقیع]] است یا در خانه ایشان ـ که با توسعه [[مسجد النبی|مسجد نبوی]] در زمان [[بنیامیه]] جزو مسجد شد ـ<ref>کلینی، کافی، ۱/۴۶۱.</ref> یا در روضه نبوی در حد فاصله خانه پیامبر (ص) و منبر.<ref>صدوق، من لایحضر، ۲/۵۷۲؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ۶/۹.</ref> | ||
== جایگاه معنوی و فضایل == | == جایگاه معنوی و فضایل == | ||
فاطمه (ع) به مقام والایی دست یافته بود و بر اساس دیدگاه شیعه<ref>سید مرتضی، الشافی فی الامامه، ۴/۹۵.</ref> ـ که برگرفته از آیه تطهیر<ref>احزاب، ۳۳.</ref> است ـ دارای مقام عصمت بود.<ref>طبرسی، فضل، مجمع البیان، ۸/۵۵۹؛ طباطبایی، المیزان، ۱۶/۳۱۲–۳۱۳؛ کافی و شفیعیان، عصمت فاطمه، ۲/۶۹–۹۱.</ref> پیامبر اکرم (ص) پس از نزول آیه تطهیر<ref>احزاب، ۳۳.</ref> تا شش ماه هر روز صبح هنگام رفتن به مسجد، در برابر خانه فاطمه (ع) میایستاد و آیه تطهیر را میخواند و با خطاب «اهل البیت»، به اعضای خانواده سلام میداد و آنان را به [[نماز]] فرا میخواند.<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، ۳/۵۶ و ۲۲/۴۰۲؛ هیثمی، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ۹/۱۲۱.</ref> | فاطمه (ع) به مقام والایی دست یافته بود و بر اساس دیدگاه شیعه<ref>سید مرتضی، الشافی فی الامامه، ۴/۹۵.</ref> ـ که برگرفته از [[آیه تطهیر]]<ref>احزاب، ۳۳.</ref> است ـ دارای مقام [[عصمت]] بود.<ref>طبرسی، فضل، مجمع البیان، ۸/۵۵۹؛ طباطبایی، المیزان، ۱۶/۳۱۲–۳۱۳؛ کافی و شفیعیان، عصمت فاطمه، ۲/۶۹–۹۱.</ref> پیامبر اکرم (ص) پس از نزول آیه تطهیر<ref>احزاب، ۳۳.</ref> تا شش ماه هر روز صبح هنگام رفتن به مسجد، در برابر خانه فاطمه (ع) میایستاد و آیه تطهیر را میخواند و با خطاب «اهل البیت»، به اعضای خانواده سلام میداد و آنان را به [[نماز]] فرا میخواند.<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، ۳/۵۶ و ۲۲/۴۰۲؛ هیثمی، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ۹/۱۲۱.</ref> | ||
=== در نظر امامخمینی === | |||
از نگاه [[امامخمینی]] حضرت زهرا (ع) افتخار خاندان وحی است و همچون خورشید بر تارک اسلام میدرخشد و تاکنون هیچکس از عهده شناخت و معرفی ایشان برنیامده است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۲۷۴.</ref> امامخمینی خود را از شناخت و معرفی ایشان قاصر و سخنگفتن دربارهٔ فاطمه (ع) را تنها از باب ذکر روایت میداند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۴.</ref> و معتقد است احادیثی که دربارهٔ شأن و مقام فاطمه (ع) آمده، به مقدار فهم مستمعان بودهاست و دیگران نیز از عهده ستایش او برنیامده و هرچه دربارهٔ ایشان گفتهاند، به مقدار فهم خودشان بودهاست، نه به اندازه جایگاه آن حضرت.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۲۷۴.</ref> | از نگاه [[امامخمینی]] حضرت زهرا (ع) افتخار خاندان وحی است و همچون خورشید بر تارک اسلام میدرخشد و تاکنون هیچکس از عهده شناخت و معرفی ایشان برنیامده است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۲۷۴.</ref> امامخمینی خود را از شناخت و معرفی ایشان قاصر و سخنگفتن دربارهٔ فاطمه (ع) را تنها از باب ذکر روایت میداند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۴.</ref> و معتقد است احادیثی که دربارهٔ شأن و مقام فاطمه (ع) آمده، به مقدار فهم مستمعان بودهاست و دیگران نیز از عهده ستایش او برنیامده و هرچه دربارهٔ ایشان گفتهاند، به مقدار فهم خودشان بودهاست، نه به اندازه جایگاه آن حضرت.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۲۷۴.</ref> | ||
امامخمینی با تفکیک | امامخمینی با تفکیک حکومت و [[قضاوت]] از مقامات معنوی و [[خلافت و ولایت|ولایت و خلافت تکوینی]] ـ که به موجب آن جمیع ذرات در برابر «ولی امر» خاضعاند ـ میگوید این جزو اصول [[مذهب شیعه]] است که ائمه (ع) [[ولایت تکوینی]] دارند و از ضروریات شیعه است که کسی به مقامات معنوی ائمه (ع) نمیرسد و طبق روایات،<ref>صدوق، علل الشرائع، ۱/۱۸۰.</ref> این مقامات معنوی و ولایت تکوینی برای فاطمه (ع) نیز هست.<ref>امامخمینی، ولایت فقیه، ۵۳–۵۴.</ref> | ||
[[انسان کامل]] به جهت آنکه مظهر همه [[اسما و صفات|اسما و صفات الهی]] است، تجلیگاه همه کمالاتی است که برای انسان متصور است. فاطمه (ع) از مصادیق بارز انسان کامل است<ref>صادقی ارزگانی، سیمای اهلبیت (ع) در عرفان امامخمینی، ۳۶۹.</ref>؛ از اینرو امامخمینی دربارهٔ مقامات معنوی فاطمه (ع) معتقد است، تمام ابعادی که برای انسان و [[زن]] میتوان تصور کرد، در آن بانو جلوه کرده بود و ایشان تمام حقیقت انسان بود و همه معنویات، جلوههای ملکوتی، جلوههای الهی، جلوههای جبروتی، جلوههای مُلکی و ناسوتی در ایشان وجود داشت و همه ویژگیهای پیامبران را دارا بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۳۳۷.</ref> ایشان همچنین بر اساس روایتی از امامهفتم [[موسیبنجعفر(ع)]]،<ref>کلینی، کافی، ۱/۴۷۹.</ref> [[شب قدر]] را به فاطمه (ع) تفسیر میکند.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۳۲۹–۳۳۰.</ref> | [[انسان کامل]] به جهت آنکه مظهر همه [[اسما و صفات|اسما و صفات الهی]] است، تجلیگاه همه کمالاتی است که برای انسان متصور است. فاطمه (ع) از مصادیق بارز انسان کامل است<ref>صادقی ارزگانی، سیمای اهلبیت (ع) در عرفان امامخمینی، ۳۶۹.</ref>؛ از اینرو امامخمینی دربارهٔ مقامات معنوی فاطمه (ع) معتقد است، تمام ابعادی که برای انسان و [[زن]] میتوان تصور کرد، در آن بانو جلوه کرده بود و ایشان تمام حقیقت انسان بود و همه معنویات، جلوههای ملکوتی، جلوههای الهی، جلوههای جبروتی، جلوههای مُلکی و ناسوتی در ایشان وجود داشت و همه ویژگیهای [[پیامبران]] را دارا بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۳۳۷.</ref> ایشان همچنین بر اساس روایتی از امامهفتم [[موسیبنجعفر(ع)]]،<ref>کلینی، کافی، ۱/۴۷۹.</ref> [[شب قدر]] را به فاطمه (ع) تفسیر میکند.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۳۲۹–۳۳۰.</ref> | ||
امامخمینی، فاطمه (ع) را از معجزات تاریخ و مایه افتخار هستی و افتخار خاندان وحی میشمارد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۳۴۰ و ۱۶/۱۹۲.</ref> که چون خورشیدی بر تارک اسلام میدرخشد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۲۷۴.</ref> و فضایل ایشان همتراز فضایل بینهایت پیغمبر اکرم (ص) و خاندان عصمت و طهارت است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۴۲۹.</ref>؛ از اینرو همانگونه که در روایات آمده<ref>فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ۱/۱۴۸.</ref> همانند رسول اکرم (ص) و امامان (ع)، پیش از این عالم، نوری در ظل [[عرش]] بودهاست.<ref>امامخمینی، ولایت فقیه، ۵۳.</ref> | امامخمینی، فاطمه (ع) را از معجزات تاریخ و مایه افتخار هستی و افتخار خاندان وحی میشمارد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۳۴۰ و ۱۶/۱۹۲.</ref> که چون خورشیدی بر تارک اسلام میدرخشد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۲۷۴.</ref> و فضایل ایشان همتراز فضایل بینهایت پیغمبر اکرم (ص) و خاندان عصمت و طهارت است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۴۲۹.</ref>؛ از اینرو همانگونه که در روایات آمده<ref>فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ۱/۱۴۸.</ref> همانند رسول اکرم (ص) و امامان (ع)، پیش از این عالم، نوری در ظل [[عرش]] بودهاست.<ref>امامخمینی، ولایت فقیه، ۵۳.</ref> | ||
به جایگاه علمی فاطمه (ع) در برخی روایات اشاره شدهاست.<ref>کلینی، کافی، ۱/۴۶۰؛ صدوق، الخصال، ۱/۶۵.</ref> ایشان افزون بر برخورداری از [[علم الهی]]، به کسب دانش و معارف دینی از پدر خود نیز اهتمام داشت.<ref>کلینی، کافی، ۱/۶۴.</ref> ایشان در زمان [[پیامبر اکرم(ص)]] مرجع زنان [[مدینه]] در احکام دینی بود.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۲/۳.</ref> از [[عمار یاسر]] نقل شدهاست فاطمه (ع) از آنچه بوده و هست و آنچه تا [[روز قیامت]] خواهد بود، آگاه است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۴۳/۸.</ref> امامخمینی در معرفی فاطمه (ع) روایتی را که [[کلینی]] نقل کرده<ref>کلینی، کافی، ۱/۴۵۸.</ref> بازگو میکند و میگوید طبق این روایت، که سند آن نیز در نگاه ایشان معتبر است، در مدت ۷۵ روزی که فاطمه (ع) پس از رحلت پیامبر (ص) زنده بود و حزن شدیدی داشت، [[جبرئیل امین]] خدمت ایشان میآمد، با ایشان مراوده داشت و ضمن تعزیت به ایشان، مسائلی را که در آینده قرار بود رخ دهد، به ایشان خبر میداد و ایشان آنها را برای علی (ع) بازگو کرده، او مینوشت؛ بنابراین، همانگونه که علی (ع) کاتب وحی پیامبر بود، کاتب فاطمه (ع) هم بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۵.</ref> به نظر ایشان مراوده و نزول جبرئیل بر فاطمه (ع) نشان از بالاترین شرافت و فضیلت فاطمه (ع) است؛ زیرا جبرئیل، روح اعظم، بر غیر از طبقه اول از انبیای عظام، مانند [[رسول خدا]]، [[موسی]]، [[عیسی]] و [[ابراهیم]]، بر دیگری نازل نمیشود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۴–۵.</ref> استدلال دیگر ایشان این است که باید میان جبرئیل و کسی که بر او نازل میشود تناسب باشد و فرقی نمیکند تنزل جبرئیل به واسطه روح اعظم ولیّ خدا باشد یا خداوند او را مأمور به نزول کند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۵.</ref> به نظر ایشان نزول جبرئیل امین بر فاطمه (ع) شرافت و فضیلتی است که از همه فضایلی که برای ایشان ذکر کردهاند ـ با اینکه آنها نیز فضایل بزرگیاند ـ بالاتر است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۶.</ref> | به جایگاه علمی فاطمه (ع) در برخی روایات اشاره شدهاست.<ref>کلینی، کافی، ۱/۴۶۰؛ صدوق، الخصال، ۱/۶۵.</ref> ایشان افزون بر برخورداری از [[علم الهی]]، به کسب دانش و معارف دینی از پدر خود نیز اهتمام داشت.<ref>کلینی، کافی، ۱/۶۴.</ref> ایشان در زمان [[پیامبر اکرم(ص)]] مرجع زنان [[مدینه]] در احکام دینی بود.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۲/۳.</ref> از [[عمار یاسر]] نقل شدهاست فاطمه (ع) از آنچه بوده و هست و آنچه تا [[روز قیامت]] خواهد بود، آگاه است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۴۳/۸.</ref> امامخمینی در معرفی فاطمه (ع) روایتی را که [[کلینی]] نقل کرده<ref>کلینی، کافی، ۱/۴۵۸.</ref> بازگو میکند و میگوید طبق این روایت، که سند آن نیز در نگاه ایشان معتبر است، در مدت ۷۵ روزی که فاطمه (ع) پس از رحلت پیامبر (ص) زنده بود و حزن شدیدی داشت، [[جبرئیل|جبرئیل امین]] خدمت ایشان میآمد، با ایشان مراوده داشت و ضمن تعزیت به ایشان، مسائلی را که در آینده قرار بود رخ دهد، به ایشان خبر میداد و ایشان آنها را برای علی (ع) بازگو کرده، او مینوشت؛ بنابراین، همانگونه که علی (ع) کاتب وحی پیامبر بود، کاتب فاطمه (ع) هم بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۵.</ref> به نظر ایشان مراوده و نزول جبرئیل بر فاطمه (ع) نشان از بالاترین شرافت و فضیلت فاطمه (ع) است؛ زیرا جبرئیل، روح اعظم، بر غیر از طبقه اول از انبیای عظام، مانند [[رسول خدا]]، [[موسی(ع)|موسی]]، [[عیسی(ع)|عیسی]] و [[ابراهیم(ع)|ابراهیم]]، بر دیگری نازل نمیشود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۴–۵.</ref> استدلال دیگر ایشان این است که باید میان جبرئیل و کسی که بر او نازل میشود تناسب باشد و فرقی نمیکند تنزل جبرئیل به واسطه روح اعظم ولیّ خدا باشد یا خداوند او را مأمور به نزول کند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۵.</ref> به نظر ایشان نزول جبرئیل امین بر فاطمه (ع) شرافت و فضیلتی است که از همه فضایلی که برای ایشان ذکر کردهاند ـ با اینکه آنها نیز فضایل بزرگیاند ـ بالاتر است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۶.</ref> | ||
از فضایل فاطمه (ع)، | از فضایل فاطمه (ع)، تسبیح ایشان است که روایات در فضیلت آن بسیار است.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۶/۴۳۹–۴۴۷.</ref> طبق گزارش برخی روایات، کار سخت و طاقتفرسای خانه، موجب رنجوری فاطمه (ع) شده بود. با پیشنهاد علی (ع) بنا شد فاطمه (ع) از پیامبر (ص) خدمتگزاری درخواست کند. پیامبر (ص) در برابر این خواسته، پیشنهاد کرد تا چیزی به ایشان بیاموزد که بهتر از خدمتکار است و سپس تسبیحی به ایشان آموخت که به تسبیح فاطمه معروف است و بهترین تعقیبات نماز بهشمار میرود.<ref>بخاری، صحیح البخاری، ۴/۴۸، ۲۰۸ و ۶/۱۹۳؛ صدوق، من لایحضر، ۱/۳۲۰–۳۲۱؛ زراعتیان، ۲/۱۰۸–۱۲۸.</ref> | ||
امامخمینی نیز تسبیحات فاطمه (ع) را در تعقیبات [[نماز]] برتر از دیگر تعقیبات میداند. این تسبیحات ۳۴ بار «الله اکبر» ۳۳ بار «الحمد لله» و ۳۳ بار «سبحان الله» است.<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۷۴.</ref> ایشان بنابر احتیاط، بدون [[وضو]] مس اسم پیامبر (ص)، امامان (ع) و فاطمه (ع) را [[حرام]] دانستهاست<ref>امامخمینی، توضیح المسائل، ۴۸.</ref>؛ چنانکه اگر روزهدار با گفتن یا نوشتن یا اشاره و مانند اینها به خدا، پیامبر (ص) و امامان (ع) به عمد نسبتِ دروغ بدهد، اگرچه فوراً اقرار به نادرستی آن یا توبه کند، [[روزه]] او باطل است و احتیاط واجب آن است که فاطمه (ع) و سایر پیغمبران و جانشینان آنان هم در این حکم فرقی ندارند.<ref>امامخمینی، توضیح المسائل، ۲۴۴.</ref> امامخمینی سبّکننده فاطمه (ع) را همانند سبّکننده پیامبر (ص) و امامان (ع) میداند که حکم آن [[قتل]] است<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۲/۴۷۷.</ref>؛ بر همین اساس در واکنش به مصاحبه پخششده در صدای [[جمهوری اسلامی ایران]] که در الگوبودنِ فاطمه (ع) تردید ایجاد کرد و نوعی اهانت تلقی میشد، دستور داد فردی که این مطلب را پخش کرده [[تعزیر]] و اخراج گردد و دستاندرکاران آن تعزیر شوند و در صورتی که ثابت شود قصد [[توهین]] در کار بوده، فرد توهینکننده محکوم به [[اعدام]] است و افزود تکرار چنین کاری تنبیه، توبیخ و مجازات شدید و جدی مسئولان بالای [[صدا و سیما]] را در پی خواهد داشت؛ البته ایشان اقدام در این زمینه را به [[قوه قضاییه]] محول کرد.<ref>اطلاعات، ۲؛ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۵۱.</ref> امامخمینی به [[عزاداری]] برای فاطمه (ع) اهتمام میورزید و در مدت اقامت در [[نجف اشرف]]، به مناسبت شهادت فاطمه (ع) سه شب در منزلشان سوگواری میشد.<ref>رحیمیان، در سایه آفتاب، ۳۶.</ref> | === احکام فقهی مرتبط === | ||
امامخمینی نیز [[تسبیحات فاطمه (ع)]] را در تعقیبات [[نماز]] برتر از دیگر تعقیبات میداند. این تسبیحات ۳۴ بار «الله اکبر» ۳۳ بار «الحمد لله» و ۳۳ بار «سبحان الله» است.<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۷۴.</ref> ایشان بنابر احتیاط، بدون [[وضو]] مس اسم پیامبر (ص)، امامان (ع) و فاطمه (ع) را [[حرام]] دانستهاست<ref>امامخمینی، توضیح المسائل، ۴۸.</ref>؛ چنانکه اگر روزهدار با گفتن یا نوشتن یا اشاره و مانند اینها به خدا، پیامبر (ص) و امامان (ع) به عمد نسبتِ دروغ بدهد، اگرچه فوراً اقرار به نادرستی آن یا توبه کند، [[روزه]] او باطل است و احتیاط واجب آن است که فاطمه (ع) و سایر پیغمبران و جانشینان آنان هم در این حکم فرقی ندارند.<ref>امامخمینی، توضیح المسائل، ۲۴۴.</ref> امامخمینی سبّکننده فاطمه (ع) را همانند سبّکننده پیامبر (ص) و امامان (ع) میداند که حکم آن [[قتل]] است<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۲/۴۷۷.</ref>؛ بر همین اساس در واکنش به مصاحبه پخششده در صدای [[جمهوری اسلامی ایران]] که در الگوبودنِ فاطمه (ع) تردید ایجاد کرد و نوعی اهانت تلقی میشد، دستور داد فردی که این مطلب را پخش کرده [[تعزیر]] و اخراج گردد و دستاندرکاران آن تعزیر شوند و در صورتی که ثابت شود قصد [[توهین]] در کار بوده، فرد توهینکننده محکوم به [[اعدام]] است و افزود تکرار چنین کاری تنبیه، توبیخ و [[مجازات]] شدید و جدی مسئولان بالای [[صدا و سیما]] را در پی خواهد داشت؛ البته ایشان اقدام در این زمینه را به [[قوه قضاییه]] محول کرد.<ref>اطلاعات، ۲؛ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۵۱.</ref> امامخمینی به [[عزاداری]] برای فاطمه (ع) اهتمام میورزید و در مدت اقامت در [[نجف اشرف]]، به مناسبت شهادت فاطمه (ع) سه شب در منزلشان سوگواری میشد.<ref>رحیمیان، در سایه آفتاب، ۳۶.</ref> | |||
== نقش اجتماعی == | == نقش اجتماعی == | ||
حضرت فاطمه (ع) از دوران سخت [[مکه]] تا هنگام [[شهادت]] نقش اجتماعی خویش را ایفا کرد. ایشان در همه سختیها و آزار و اذیتهای مشرکان مکه به [[پیامبر اکرم(ص)]] و در سالهای سخت محاصره در [[شعب ابیطالب]] همراه پیامبر (ص) بود و همه مشکلات و فقدان مادر خود را پیش از هجرت تحمل کرد.<ref>کلینی، کافی، ۱/۴۴۰.</ref> ایشان چند روز پس از هجرت پیامبر (ص) به | حضرت فاطمه (ع) از دوران سخت [[مکه]] تا هنگام [[شهادت]] نقش اجتماعی خویش را ایفا کرد. ایشان در همه سختیها و آزار و اذیتهای مشرکان مکه به [[پیامبر اکرم(ص)]] و در سالهای سخت محاصره در [[شعب ابیطالب]] همراه پیامبر (ص) بود و همه مشکلات و فقدان مادر خود را پیش از هجرت تحمل کرد.<ref>کلینی، کافی، ۱/۴۴۰.</ref> ایشان چند روز پس از [[هجرت پیامبر (ص) به مدینه]]، همراه چند زن دیگر به همراه [[علی(ع)]]، به مدینه هجرت کرد.<ref>طوسی، الامالی، ۴۷۰؛ یوسفی، موسوعة التاریخ الاسلامی، ۱/۷۴۷–۷۴۸.</ref> | ||
از | از مسائل اجتماعی دوره مدینه [[جهاد]] بود و فاطمه (ع) که جهاد را مایه عزت [[اسلام]] شمردهاست،<ref>صدوق، من لایحضر، ۳/۵۶۸؛ طبری امامی، دلائل الامامه، ۱۱۳.</ref> در [[جنگ احد]] و به مداوای زخمهای پیامبر (ص) پرداخت<ref>واقدی، المغازی، ۱/۲۵۰.</ref> و همچنین ایشان برای کمک به مجاهدان در [[جنگ خندق]] (احزاب)<ref>طبری، احمد، ذخائر العقبی، ۴۷.</ref> و [[فتح مکه]]<ref>واقدی، المغازی، ۲/۸۳۰ و ۸۵۰؛ احمد ابنحنبل، مسند، ۶/۳۴۱ و ۳۴۳.</ref> نیز حضور داشت. | ||
از فاطمه (ع) در زندگی کوتاه ایشان روایات، دعاها و خطبههایی بر جای ماندهاست؛ ازجمله آنها سه خطبه است که پس از رحلت پیامبر (ص) ایراد کردهاست: یکی سخنان ایشان با مهاجمان به خانهاش،<ref>ابنقتیبه، الامامة و السیاسه، ۱/۱۹؛ مفید، الامالی، ۵۰ و ۹۵.</ref> دوم سخنان ایشان در جمع [[زن|زنان]] مهاجر و [[انصار]]<ref>ابنطیفور، بلاغات النساء، ۱۹–۲۰؛ طبری امامی، دلائل الامامه، ۱۲۵–۱۲۹؛ اربلی، کشف الغمة، ۲/۱۱۴–۱۱۶.</ref> و سوم [[خطبه فدک]].<ref>ابنطیفور، بلاغات النساء، ۱۲–۱۹؛ طبری امامی، دلائل الامامه، ۱۱۱–۱۱۹.</ref> | از فاطمه (ع) در زندگی کوتاه ایشان روایات، دعاها و خطبههایی بر جای ماندهاست؛ ازجمله آنها سه خطبه است که پس از رحلت پیامبر (ص) ایراد کردهاست: یکی سخنان ایشان با مهاجمان به خانهاش،<ref>ابنقتیبه، الامامة و السیاسه، ۱/۱۹؛ مفید، الامالی، ۵۰ و ۹۵.</ref> دوم سخنان ایشان در جمع [[زن|زنان]] مهاجر و [[انصار]]<ref>ابنطیفور، بلاغات النساء، ۱۹–۲۰؛ طبری امامی، دلائل الامامه، ۱۲۵–۱۲۹؛ اربلی، کشف الغمة، ۲/۱۱۴–۱۱۶.</ref> و سوم [[خطبه فدک]].<ref>ابنطیفور، بلاغات النساء، ۱۲–۱۹؛ طبری امامی، دلائل الامامه، ۱۱۱–۱۱۹.</ref> | ||
خط ۶۷: | خط ۶۹: | ||
== سادهزیستی == | == سادهزیستی == | ||
از ویژگیهای بارز زندگی فاطمه (ع) و علی (ع)، [[سادهزیستی]] و نداشتن امکانات رفاهی و نازلتربودن زندگی ایشان از سطح معمول زندگی دیگران، بهویژه در آغاز زندگی مشترکشان است.<ref>←ابنسعد، الطبقات الکبری، ۸/۲۰–۲۱؛ احمد ابنحنبل، مسند، ۱/۱۰۴؛ مفید، الارشاد، ۱/۳۶.</ref> امامخمینی این امر را یکی از ویژگیهای اخلاقی و رفتاری فاطمه (ع) معرفی میکند و از نمونههای آن، خانه کوچک ایشان است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۸۷.</ref> نمونه دیگر وسایل خانه ایشان است؛ زیراندازی که شبها روی آن استراحت میکرد، چنانکه امامخمینی نیز یادآور شده،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۳۹۶.</ref> یک پوست گوسفند بود که روزها بر روی دیگر آن علف شتر را میریخت.<ref>ابنسعد، الطبقات الکبری، ۸/۱۹.</ref> سادگی و لباس فاطمه (ع) و بیآلایشی ایشان، شگفتی دیگران را برمیانگیخت. فاطمه (ع) در پاسخ آنان، سوگند یاد کرد که او و علیّ پنج سال است تنها پوست گوسفندی را بستر خود میسازند.<ref>ابنطاووس، الدروع الواقیه، ۲۷۵.</ref> | از ویژگیهای بارز زندگی فاطمه (ع) و علی (ع)، [[سادهزیستی]] و نداشتن امکانات رفاهی و نازلتربودن زندگی ایشان از سطح معمول زندگی دیگران، بهویژه در آغاز زندگی مشترکشان است.<ref>←ابنسعد، الطبقات الکبری، ۸/۲۰–۲۱؛ احمد ابنحنبل، مسند، ۱/۱۰۴؛ مفید، الارشاد، ۱/۳۶.</ref> [[امامخمینی]] این امر را یکی از ویژگیهای اخلاقی و رفتاری فاطمه (ع) معرفی میکند و از نمونههای آن، خانه کوچک ایشان است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۸۷.</ref> نمونه دیگر وسایل خانه ایشان است؛ زیراندازی که شبها روی آن استراحت میکرد، چنانکه امامخمینی نیز یادآور شده،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۳۹۶.</ref> یک پوست گوسفند بود که روزها بر روی دیگر آن علف شتر را میریخت.<ref>ابنسعد، الطبقات الکبری، ۸/۱۹.</ref> سادگی و لباس فاطمه (ع) و بیآلایشی ایشان، شگفتی دیگران را برمیانگیخت. فاطمه (ع) در پاسخ آنان، سوگند یاد کرد که او و علیّ پنج سال است تنها پوست گوسفندی را بستر خود میسازند.<ref>ابنطاووس، الدروع الواقیه، ۲۷۵.</ref> | ||
== مصحف فاطمه (ع) == | == مصحف فاطمه (ع) == | ||
[[مصحف فاطمه(ع)]] مجموعه مطالبی است که جبرئیل پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) تا شهادت فاطمه (ع) به ایشان میگفت و فاطمه (ع) برای علی (ع) املا میکرد و ایشان آن را مینوشت. در این مصحف سخنی از حلال و حرام نیست، بلکه مشتمل بر حوادث غیبی است که در آینده رخ میدهند.<ref>کلینی، کافی، ۱/۲۳۹–۲۴۱؛ مهدویراد، مصحف فاطمه، ۳/۶۴–۸۷.</ref> | [[مصحف فاطمه(ع)]] مجموعه مطالبی است که جبرئیل پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) تا شهادت فاطمه (ع) به ایشان میگفت و فاطمه (ع) برای علی (ع) املا میکرد و ایشان آن را مینوشت. در این مصحف سخنی از حلال و حرام نیست، بلکه مشتمل بر حوادث غیبی است که در آینده رخ میدهند.<ref>کلینی، کافی، ۱/۲۳۹–۲۴۱؛ مهدویراد، مصحف فاطمه، ۳/۶۴–۸۷.</ref> | ||
[[امامخمینی]] در [[وصیتنامه امامخمینی|وصیتنامه]] خود، یکی از افتخارات شیعه را «[[صحیفه فاطمیه]]» میداند و از اینرو آن را از نظر جایگاه در ردیف [[مناجات شعبانیه]]، [[دعای عرفه]] و [[صحیفه سجادیه]] ذکر میکند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۳۹۷.</ref> ایشان در شکلگیری «صحیفه فاطمیه» به روایتی معتبر از کتاب [[کافی]] اشاره میکند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۴–۶.</ref> در این روایت چگونگی شکلگیری این صحیفه آمدهاست.<ref>کلینی، کافی، ۱/۲۴۰.</ref> این کتاب در دست امامان دستبهدست میگشته و اکنون نزد [[حضرت مهدی(ع)]] است که هنگام ظهور آن را آشکار میسازد.<ref>کلینی، کافی، ۱/۲۳۹–۲۴۱؛ مهدویراد، مصحف فاطمه، ۳/۸۴.</ref> ایشان محتوای صحیفه فاطمه (ع) را حوادثی میداند که در آینده رخ خواهد داد که ازجمله آنها حوادثی است که در آینده برای ذریه فاطمه (ع) پیش خواهد آمد و آنچه در زمان اماممهدی (ع) رخ خواهد داد. ایشان احتمال میدهد مسائل مربوط به ایران نیز در آن باشد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۴–۵.</ref> | [[امامخمینی]] در [[وصیتنامه امامخمینی|وصیتنامه]] خود، یکی از افتخارات شیعه را «[[صحیفه فاطمیه]]» میداند و از اینرو آن را از نظر جایگاه در ردیف [[مناجات شعبانیه]]، [[دعای عرفه]] و [[صحیفه سجادیه]] ذکر میکند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۳۹۷.</ref> ایشان در شکلگیری «صحیفه فاطمیه» به روایتی معتبر از کتاب [[کتاب الکافی|کافی]] اشاره میکند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۴–۶.</ref> در این روایت چگونگی شکلگیری این صحیفه آمدهاست.<ref>کلینی، کافی، ۱/۲۴۰.</ref> این کتاب در دست امامان دستبهدست میگشته و اکنون نزد [[حضرت مهدی(ع)]] است که هنگام ظهور آن را آشکار میسازد.<ref>کلینی، کافی، ۱/۲۳۹–۲۴۱؛ مهدویراد، مصحف فاطمه، ۳/۸۴.</ref> ایشان محتوای صحیفه فاطمه (ع) را حوادثی میداند که در آینده رخ خواهد داد که ازجمله آنها حوادثی است که در آینده برای ذریه فاطمه (ع) پیش خواهد آمد و آنچه در زمان [[امام زمان(ع)|اماممهدی (ع)]] رخ خواهد داد. ایشان احتمال میدهد مسائل مربوط به [[ایران]] نیز در آن باشد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۴–۵.</ref> | ||
== فرزندان روحانی فاطمه (ع) == | == فرزندان روحانی فاطمه (ع) == | ||
امامخمینی فرزندان فاطمه (ع) را به فرزندان جسمانی و روحانی تقسیم میکند و پیروان ایشان همچون [[عمار یاسر]] و [[میثم تمار]] را فرزندان روحانی ایشان میداند. ایشان تأکید کردهاست فرزندان فاطمه (ع) در طول [[تاریخ اسلام]] در برابر حاکمان ستمکار ایستادند و از اسلام [[دفاع]] کردند و در این راه، زجرها و ناسزاها را تحمل کردند؛ حتی گاهی دستهجمعی قتلعام شدند؛ ولی با مقاومتشان نگذاشتند بدخواهانْ اسلام را از میان ببرند و احکام خدا را نابود کنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۶۴.</ref> بر این اساس امامخمینی در سخنرانی خود در [[۲۹ اسفند]] ۱۳۴۱/ ۲۳ شوال ۱۳۸۲ در [[مسجد اعظم قم]]، از فاطمیین میخواهد به داد اسلام برسند و معتقد است با وجود فرزندان روحانی فاطمه (ع)، دولتها نمیتوانند هر خیانتی که میخواهند انجام دهند، احکام [[قرآن]] را پایمال کنند و مقدرات مسلمانان را به دست [[اسرائیل]] بسپارند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۶۴.</ref> | |||
== الگوی زنان == | == الگوی زنان == | ||
با توجه به نیاز انسانها به الگو، [[قرآن کریم]] پیامبر اکرم (ص) را الگوی نیکو معرفی میکند.<ref>احزاب، ۲۱.</ref> در روایات آمدهاست [[امام زمان(ع)]]، فاطمه (ع) را الگوی نیکوی خود دانستهاست.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۵۳/۱۸۰.</ref> با توجه به این آموزهها، امامخمینی از [[پیامبر اکرم(ص)]] و فاطمه (ع) به عنوان الگو یاد میکند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۵۳۳.</ref> و همه مردان و زنان را به الگوگیری و اقتدا به این خاندان تشویق میکند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۵۳۰.</ref> و به زنان یادآور میشود در [[زهد]]، [[تقوا]]، [[عفاف]] و مقابله با حکومتهای [[طاغوت]] و [[جهاد | با توجه به نیاز انسانها به الگو، [[قرآن کریم]] پیامبر اکرم (ص) را الگوی نیکو معرفی میکند.<ref>احزاب، ۲۱.</ref> در روایات آمدهاست [[امام زمان(ع)]]، فاطمه (ع) را الگوی نیکوی خود دانستهاست.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۵۳/۱۸۰.</ref> با توجه به این آموزهها، امامخمینی از [[پیامبر اکرم(ص)]] و فاطمه (ع) به عنوان الگو یاد میکند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۵۳۳.</ref> و همه مردان و [[زن|زنان]] را به الگوگیری و اقتدا به این خاندان تشویق میکند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۵۳۰.</ref> و به زنان یادآور میشود در [[زهد]]، [[تقوا]]، [[عفاف]] و مقابله با حکومتهای [[طاغوت]] و [[جهاد|جهاد در راه خدا]] به ایشان اقتدا کنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۶.</ref> ایشان بر این نکته تأکید میکند که ایستادگی ملت ایران در برابر [[استکبار|مستکبران]] و [[مقاومت]] در [[جنگ تحمیلی]] هشتساله ناشی از الگوپذیری از فاطمه (ع) و خاندان ایشان است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۸۷–۸۸ و ۲۰/۶.</ref> | ||
پس از [[انقلاب اسلامی]] روز ولادت فاطمه (ع)، بیستم جمادیالاخر که بنا بر معروف روز ولادت [[امامخمینی]] نیز است،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۴۲۶.</ref> روز زن نامگذاری شد {{ببینید|زن}} و امامخمینی روز ولادت فاطمه (ع) را والاترین روز برای انتخاب روز زن میداند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۸۷.</ref> | پس از [[انقلاب اسلامی]] روز ولادت فاطمه (ع)، [[۲۰ جمادیالاخر|بیستم جمادیالاخر]] که بنا بر معروف روز ولادت [[امامخمینی]] نیز است،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۴۲۶.</ref> روز زن نامگذاری شد {{ببینید|زن}} و امامخمینی روز ولادت فاطمه (ع) را والاترین روز برای انتخاب روز زن میداند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۸۷.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |