محمدرضا محامی

از ویکی امام خمینی
نسخهٔ تاریخ ‏۱ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۰۷:۴۴ توسط Shams (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
محمدرضا محامی
اطلاعات فردی
نام کاملمحمدرضا محامی
تاریخ تولد۱۳۱۰ش
زادگاهمشهد
تاریخ وفات۵ مرداد ۱۳۷۷
محل دفنحرم مطهر رضوی، مشهد
شهر وفاتقم
خویشاوندان
سرشناس
پدر: شیخ غلامحسین محامی بادکوبه‌ای
اطلاعات علمی
استادانامام‌خمینی، سیدحسین بروجردی، هاشم قزوینی، سیدمحمدهادی میلانی، مجتبی قزوینی
محل تحصیلحوزه علمیه مشهد، حوزه علمیه قم
فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی
سیاسیمبارزه با حکومت پهلوی، فعال در انقلاب اسلامی
اجتماعیتدریس در حوزه علمیه، امامت جماعت مسجد حاج فرهاد مشهد


محمدرضا محامی، از شاگردان درس خارج اصول امام‌خمینی.

محمدرضا محامی در سال ۱۳۱۰ش در مشهد به دنیا آمد.[۱] پدرش شیخ غلامحسین محامی بادکوبه‌ای از روحانیان برجسته بادکوبه در قفقاز (جمهوری آذربایجان فعلی) بود که به مبارزه با حکومت تزاری روسیه می‌پرداخت و به همین سبب، تحت فشار آن حکومت، به ایران مهاجرت کرد و پس از اقامت در مشهد، در شمار عالمان نامور و مدرسان برجسته آن شهر قرار گرفت. محامی خواندن و نوشتن را در مکتب‌خانه‌ای در مشهد آموخت. سپس به تحصیل دروس حوزوی روی آورد و ادبیات (سیوطی، مغنی و مطول) را پیش محمدتقی ادیب نیشابوری خواند.[۲] بخش دیگری از مقدمات را در مدرسه علمیه نواب مشهد و نزد آقایان شیخ حسین بادکوبه‌ای و شیخ محمد محدث به پایان برد. دروس سطح را هم پیش میرزا احمد مدرس یزدی معروف به «نهنگ العلما» خواند و آنگاه به فراگیری دروس خارج فقه و اصول روی آورد. او مدتی در درس خارج آیت‌الله شیخ هاشم قزوینی شرکت کرد. هم‌زمان شرح منظومه و همچنین تقریرات اصول آیت‌الله نائینی را هم پیش پدر خواند. محامی در سال ۱۳۳۰ش به قم رفت و در حوزه علمیه آنجا در درس خارج فقه آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی و خارج اصول امام‌خمینی شرکت کرد و در بین دویست نفر شرکت‌کننده در امتحان عمومی درس خارج، مقام اول را احراز نمود. وی در اوایل سال ۱۳۳۳ش و پس از درگذشت پدرش، ناچار به مشهد مراجعت کرد.[۳]، بنابراین می‌توان احتمال داد که از سال ۱۳۳۰ش تا ۱۳۳۳ش در درس خارج اصول امام‌خمینی که در مسجد محمدیه و سلماسی قم برگزار می‌شد، شرکت می‌کرده است. وی در سال ۱۳۴۸ش از امام‌خمینی اجازه‌ای در امور حسبیه و شرعیه دریافت کرد.[۴]

او پس از بازگشت به مشهد، وارد حوزه درس آیت‌الله سیدمحمدهادی حسینی میلانی شد و سال‌ها از محضر درس ایشان بهره برد و به درجه اجتهاد نایل آمد. وی همچنین مورد توجه آیت‌الله میلانی قرار گرفت. در کنار حضور در درس ایشان، از درس فلسفه شیخ مجتبی قزوینی هم بهره می‌برد. محامی سپس برای تبلیغ دین، به شهر فردوس رفت و مدتی در آنجا به نشر احکام اسلامی پرداخت.[۵] سپس به مشهد مراجعت کرد و در مدرسه نواب به تدریس سطوح مختلف پرداخت.[۶] محامی از نخستین روزهای آغاز نهضت اسلامی، به مبارزه با حکومت پهلوی و حمایت از امام‌خمینی پرداخت و ازجمله روحانیان مبارز و شاخص مشهد به شمار می‌رفت.[۷] او در فروردین ۱۳۴۳ و پس از آزادی امام‌خمینی از حبس و حصر و بازگشت به قم، همراه با جمعی از روحانیان مشهد به قم رفت و با ایشان دیدار کرد.[۸] ساواک تهران در نامه‌ای به ساواک قم، با اشاره به اینکه احتمالاً محامی، حامل اوراق و مدارکی است، دستور داد اعمال و رفتار او در قم تحت کنترل قرار گیرد.[۹] او در همان سال دستگیر و زندانی شد. وی پس از مدتی از زندان آزاد شد و مورد استقبال مردم قرار گرفت.[۱۰]

بر اساس زندگینامه او در مشاهیر مدفون در حرم رضوی، محامی هرگاه به حضور امام‌خمینی می‌رسید، با عبارتی چون «مرحبا بالرجل الشجاع ان الله یحب الرجل الشجاع» مورد لطف استادش قرار می‌گرفت. وی همچنین با سیدمصطفی خمینی مناسبات دوستانه نزدیکی داشت.[۱۱] ساواک خراسان در نامه‌ای به شهربانی آن استان، خواستار مراقبت از رفتار و اعمال محامی شد.[۱۲] بر اساس گزارش ساواک، یکی از افرادی که در سال ۱۳۴۵ اعلامیه‌ای را علیه حکومت پهلوی در حرم رضوی(ع) توزیع کرده بود، در منزل فردی به نام محامی مخفی شده بود.[۱۳] که به احتمال زیاد، منظور محمدرضا محامی است. او پس از دستگیری و تبعید آیت‌الله سیدحسن طباطبایی قمی از مشهد، با ارسال نامه‌هایی به مراجع تقلید ازجمله امام‌خمینی، خواستار اقدام برای آزادی ایشان شد.[۱۴]

ساواک در گزارشی در اسفند ۱۳۴۶، از وی به‌عنوان یکی از طرفداران امام‌خمینی نام برد.[۱۵] و در گزارشی دیگر در سال ۱۳۴۸ش، او را یکی از واعظان افراطی و ناراحت مشهد توصیف کرد.[۱۶] محامی ازجمله روحانیانی بود که پس از رحلت آیت‌الله سیدمحسن طباطبایی حکیم، مرجعیت امام‌خمینی را تبلیغ می‌کرد.[۱۷] و به همین سبب ساواک خراسان در نامه‌ای به شهربانی خراسان، دستور داد در صورت صحت این ادعا، وی را همراه با دیگر روحانیان طرفدار امام‌خمینی دستگیر کند.[۱۸] ساواک در گزارشی دیگر دراین‌باره اعلام کرد که محمدرضا محامی، وکالت شرعی از امام‌خمینی دریافت و خود را به‌عنوان نماینده امام‌خمینی معرفی کرده است و به نام ایشان، از مردم وجوهات شرعی دریافت می‌کند.[۱۹] در پی این گزارش‌ها، ساواک خواستار دستگیری او، همراه با عباس واعظ طبسی و سیدعلی حسینی خامنه‌ای شد.[۲۰] محامی در پی اطلاع از اقدام ساواک، مدت سه ماه متواری شد و در نهایت در شهریور ۱۳۴۹ دستگیر و با دادن تعهد کتبی آزاد شد.[۲۱]

محامی که امامت جماعت مسجد حاج فرهاد مشهد را بر عهده داشت.[۲۲]، پس از آن نیز به فعالیت‌های سیاسی در مشهد ادامه داد و به همین علت در سال ۱۳۵۱ ش بار دیگر دستگیر و زندانی شد.[۲۳] او در زندان تحت شکنجه قرار گرفت و بر اساس ادعای خبرنامه روحانیون مبارز در خارج از کشور، براثر شدت شکنجه‌ها، به بیمارستان ارتش انتقال یافت و در آنجا بستری شد و در مدت بستری، ممنوع‌الملاقات بود.[۲۴] وی پس از آزادی به مبارزات خود ادامه داد و ساواک در گزارشی اعلام کرد که او نماینده سیدمرتضی پسندیده در مشهد است و وجوهات شرعیه را به نام امام‌خمینی دریافت.[۲۵] و برای پسندیده و امام‌خمینی ارسال می‌کند (همان، ص۴۴۵). ساواک در گزارشی دیگر در خرداد ۱۳۵۲، از وی و آقایان واعظ طبسی و سیدعلی خامنه‌ای به‌عنوان سه تن از طرفداران امام‌خمینی نام برد که رابطه صمیمانه‌ای با یکدیگر دارند.[۲۶] و قرار شده بود مسئولیت توزیع شهریه امام‌خمینی را به طلاب مشهدی بر عهده بگیرند.[۲۷] وی در آن سال‌ها، برای برخی از طلاب طرفدار امام‌خمینی، جلسات درس اخلاق برگزار می‌کرد.[۲۸]

او پس از رحلت مشکوک سیدمصطفی خمینی در آبان ۱۳۵۶، همراه با سیدعبدالکریم هاشمی‌نژاد و واعظ طبسی، در منزل واعظ طبسی مجلس ختمی برگزار کردند.[۲۹] سپس در برگزاری مجلس ختم برای ایشان فعال بود.[۳۰] پس از انتشار مقاله احمد رشیدی مطلق علیه امام‌خمینی در روزنامه اطلاعات (۱۷ دی ۱۳۵۶) و سرکوبی تظاهرات مردم قم علیه آن (۱۹ دی)، همراه با جمعی از روحانیان مشهد اعلام کردند که در اعتراض به آن اتفاقات، از اقامه نماز جماعت و تدریس خودداری خواهند کرد.[۳۱] در چهلم شهدای قم هم همراه با جمعی از روحانیان مشهد، تصمیم گرفتند آن روز را تعطیل اعلام کنند و از تدریس اجتناب ورزند.[۳۲] در آستانه عید نوروز ۱۳۵۷ نیز همراه با روحانیان مبارز مشهد، اعلامیه‌ای را در تحریم عید نوروز (به سبب تصادم آن با چهلم شهدای تبریز) امضا کرد.[۳۳] این اقدامات به دستگیری مجدد محامی انجامید، اما این بار هم پس از مدتی آزاد گردید.[۳۴] وی همراه با جمعی دیگر در مرداد ۱۳۵۷ و در اعتراض به اقدامات سرکوبگرانه حکومت پهلوی، در بیت آیت‌الله سیدعبدالله شیرازی در مشهد متحصن شدند.[۳۵] و سپس همراه با عباس واعظ طبسی و سیدعبدالکریم هاشمی‌نژاد، با صدور اعلامیه‌ای، به اطلاع‌رسانی درباره اقدامات حکومت در مشهد پرداختند.[۳۶] همچنین سیداحمد خمینی، در یک مورد، پیام امام‌خمینی را درباره تحریم اعیاد شعبانیه، به وی ابلاغ کرد.[۳۷] به سبب این فعالیت، ساواک بار دیگر خواستار دستگیری محامی شد.[۳۸]

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در اسناد ساواک گزارش‌هایی دال بر همکاری او با ساواک به دست آمد و گویا وی براثر شکنجه، قول همکاری به ساواک داده بود و هر از گاهی، گزارشی درباره جلسات علمای مشهد به ساواک می‌داد، ولی این گزارش‌ها عملاً هیچ آسیبی به فرایند انقلاب اسلامی در مشهد وارد نمی‌کرد. به ادعای رهبران انقلاب اسلامی در مشهد، در آن جلسات، مسائل جدی و کلانی مطرح می‌شد که اگر یکی از آن مسائل، به اطلاع ساواک می‌رسید، کمترین مجازات آن اعدام بود، ولی در گزارش‌های محامی، هیچ اشاره‌ای به این مسائل اصلی نشده بود و وی صرفاً موارد کم‌اهمیت را بر اساس تعهدی که برای همکاری به ساواک داده بود، به آن گزارش می‌کرد. همین مسئله باعث شد سیدعلی خامنه‌ای، به‌عنوان یکی از یاران او، اطلاعیه‌ای مبنی بر سلامت نفس محامی صادر کند. این اعلامیه‌ها اثرگذار نشد و جو منفی در مشهد باعث شد وی در نهایت دستگیر و به تهران انتقال یابد و به دو سال حبس در زندان تبریز محکوم شود. او در زندان تبریز، همواره از امام‌خمینی تمجید و برای زندانیان، جلسات درس برگزار می‌کرد. پس از مدتی حکم زندان او لغو شد و وی پس از این جریان‌ها، به قم رفت و در مدرسه فیضیه و مدرسه خان به تدریس مشغول شد. همچنین به همکاری با دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم می‌پرداخت و مبلغان اعزامی به داخل و خارج کشور را از طریق مصاحبه و امتحان تأیید می‌کرد.[۳۹] او هم‌زمان نماز جماعت را در مسجد دفتر تبلیغات اسلامی اقامه می‌کرد. محامی در سال‌های آخر عمر، به علت ضعف جسمی از کارهایش کاسته شد و فقط یک درس می‌گفت و در اواخر آن را هم تعطیل کرد. وی پنجم مرداد ۱۳۷۷ از دنیا رفت و پیکرش پس از تشییع از مسجد امام حسن عسکری قم تا حرم مطهر حضرت معصومه (س) و اقامه نماز توسط سیدموسی شبیری زنجانی، به مشهد منتقل شد و در حرم مطهر رضوی (ع)، در غرفه جنب کفشداری صحن آزادی به خاک سپرده شد.[۴۰]

پانویس

  1. جلالی، ص۳۸۵.
  2. تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی، ص۷۸.
  3. جلالی، ص۳۸۵- ۳۸۶.
  4. صحیفه امام، ج ۱، ص۴۷۷.
  5. جلالی، ص۳۸۶.
  6. همان؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۵۵، ص۲۸۳.
  7. مشهد از مقاومت تا پیروزی، ص۲۰۷-۲۰۸.
  8. یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۵۵، ص۱۳۸.
  9. سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد ساواک، ج ۲، ص۲۵۵.
  10. یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۵۵، ص۱۷۲-۱۷۵.
  11. جلالی، ص۳۸۶.
  12. یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۵۵، ص۱۷۱.
  13. حضرت آیت‌الله‌العظمی حاج سیدمحمدهادی میلانی به روایت اسناد ساواک، ج ۲، ۸۶.
  14. یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۵۵، ۲۲۷.
  15. همان، ۲۳۳؛ سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد ساواک، ج ۴، ص۳۵۰.
  16. یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۵۵، ص۲۵۲.
  17. سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد ساواک، ج ۵، ص۲۷۲-۲۸۰ و ۳۰۹.
  18. یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۵۵، ص۲۶۵-۲۶۸.
  19. همان، ص۲۷۱.
  20. همان، ص۲۷۵.
  21. همان، ص۳۰۲-۳۰۳.
  22. همان، ص۳۷۰.
  23. همان، ص۳۲۵.
  24. سیر مبارزات یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج ۶، ص۳۴۰.
  25. همان، ج ۷، ص۱۲۶-۱۲۷.
  26. یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۵۵، ص۳۳۱.
  27. سیر مبارزات یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج ۷، ص۴۹۱.
  28. یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۵۵، ۳۵۷.
  29. سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد ساواک، ج ۸، ص۱۵۴.
  30. همان، ص۱۵۷-۱۵۸؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۵۵، ص۴۳۳-۴۳۴.
  31. همان، ص۴۳۸.
  32. همان، ص۴۴۳.
  33. همان، ص۴۴۷.
  34. همان، ص۴۸۱؛ سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد ساواک، ج ۹، ص۱۷۷.
  35. یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۵۵، ص۴۸۸.
  36. همان، ۴۹۲-۴۹۳.
  37. سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد ساواک، ج ۹، ص۳۳۸.
  38. یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۵۵، ص۵۱۰.
  39. مشهد از مقاومت تا پیروزی، ص۲۰۹-۲۱۲.
  40. جلالی، ص۳۸۷.

منابع

  • تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی (تاریخ حوزه علمیه قم).
  • جلالی، غلامرضا (۱۳۸۶)، «محامی، محمدرضا»، مشاهیر مدفون در حرم رضوی، ج۱، مشهد، آستان قدس رضوی: بنیاد پژوهش‌های اسلامی.
  • سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸ و ۹، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
  • مشهد از مقاومت تا پیروزی (۱۳۹۳)، تدوین: جمعی از نویسندگان، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
  • یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۵۵، آیت‌الله حاج شیخ عباس واعظ طبسی (۱۳۹۴)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.