بیروت، پایتخت لبنان، به خاطر موقعیت جغرافیایی خود در میان جهان اسلام، همواره مورد طمع دشمنان بوده و در دهههای اخیر نیز، مورد تجاوز و اشغال مکرر رژیم صهیونیستی اسرائیل واقع شده است و پانزده سال جنگ داخلی را هم تجربه کرده است. امامخمینی از آغاز بحرانهای تحمیل شده بر بیروت، نسبت به آن حساس بوده و در مواضع مختلف، دیدگاه همدلانه خود نسبت به مصیبتهای مردم این شهر را بیان کرده است. چنان که قویترین جنبش ضد صهیونیستی هم با الهام از دیدگاههای امامخمینی در این شهر شکل گرفته است.
پیشینه
بیروت بزرگترین شهر لبنان و پایتخت این کشور است که در سواحل دریای مدیترانه قرار دارد.[۱] این شهر که از قدیمترین شهرهای خاورمیانه بهشمار میآید.[۲]، در سال ۱۴ هجری قمری توسط سپاهیان مسلمان فتح شد و در زمره شهرهای اسلامی در آمد.[۳] بیروت در قرون متمادی تاریخ پر فراز و نشیبی را طی کرده است اما از نظر مذهبی، در دوره حکومت عثمانیان، اکثریت ساکنان آن سنی مذهب بودند.[۴] و این وضع تا اوائل دهه چهل شمسی ادامه داشت. طی دهة ۱۳۴۰ش و نیمة اول دهة ۱۳۵۰ش، بر اثر مهاجرت دامنهدار مردم مناطق روستایی لبنان و کشورهای همجوار، شهر بیروت بسرعت گسترش یافت و تغییر اصلی جمعیت شهر براثر مهاجرت گستردة شیعیان طی دهة ۱۳۴۰ش بهوجود آمد. در این مدت، صدها هزارتن از شیعیان از منطقة جنوبی لبنان که مرکز رویارویی سازمان آزادیبخش فلسطین و اسرائیل بود، آواره شدند و در شرق و جنوب بیروت اسکان یافتند.[۵] برای نمونه، آمار ۱۳۵۰ش نشان میدهد که ۴۵ درصد کل شیعیان لبنان فقط در شهر بیروت و حومه آن زندگی میکردهاند. با توجه به تغییرات جمعیتی، در دهه ۱۳۷۰ش، شیعیان به بزرگترین گروه مذهبی تبدیل شدند و اینک، پس از شیعیان، اهل سنت مهمترین گروه مذهبیاند.[۶] بدین ترتیب، در شرایط فعلی ساکنان شرق بیروت عمدتا مسیحی، غرب بیروت محل سکونت مسلمانان اهل سنت و دروزیان و قسمت جنوبی بیروت با تراکم بالای جمعیتی به شیعیان اختصاص دارد.[۷]
بیروت از سال ۱۳۵۴ش دچار جنگهای داخلی فرسایشی ۱۵ سالۀ شد و در طول این جنگها، بحرانهای متعدد و فجایع اندوهبار بسیاری را تحمل کرد (نادری سمیرمی، ص۸۴). چنان که در سال ۱۳۶۱ش توسط رژیم اشغالگر قدس اشغال شد و شرایط خون باری را تجربه کرد.[۸]
پس از اشغال بیروت، گروهی از اعضای جنبش امل شیعیان، به همراه عدهای دیگر از مبارزان خارج از این جنبش، حرکت ضد صهیونیستی نوینی به نام جنبش حزب الله لبنان بنیان نهادند.[۹] جنبش امل به دستور امامموسی صدر در سال ۱۹۷۵م/ ۱۳۵۴ش تشکیل شد و افرادی چون مصطفی چمران در آن نقش داشتند.[۱۰] امامموسی صدر نیز از مدافعان انقلاب اسلامی بود و از امامخمینی به عنوان «الامامالاکبر» یاد میکرد.[۱۱] اما جنبش حزب الله با تأثیر مستقیم از اندیشههای امامخمینی در سه محور اعتقاد به ولایت فقیه و رهبری امامخمینی، ضرورت مقابله با اسرائیل و لزوم ایجاد تشکیلات جدید جهت تحققبخشیدن به اهداف مورد نظر با استفاده از تجربه انقلاب اسلامی، شکل گرفت.[۱۲]
بیروت از نگاه امامخمینی
نخستین سخنان امامخمینی در باره بیروت به سال ۱۳۱۲ش بر میگردد. ایشان در این سال، در راه سفر به حج، سیزده روز.[۱۳] را در بیروت سپری و از زیبایی شهر ستایش کرد. امامخمینی از این شهر، طی نامهای به همسرش خدیجه ثقفی مینویسد: «بحمد اللَّه تا کنون هر چه پیش آمد خوش بوده و الآن در شهر زیبای بیروت هستم؛ حقیقتاً جای شما خالی است فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراه نیست که این منظره عالی به دل بچسبد».[۱۴] ایشان بعدها در خاطرهای، از همسفر خود سلیمان میرزا در بیروت یاد کرده است که در عین حال که نمازخوان و حجگذار بوده است، با اشاره انگلیس، پایهگذار حزب کمونیست و توده در ایران بوده است.[۱۵] امامخمینی در سال ۱۳۵۴ش نیز در نامهای به شاگرد خود محمد صادقی، ارسال کتاب مناسک و رساله عملیه خود به بیروت را در شرایط جنگی آن زمان، به صلاح نمیداند و از دستور خود به نصرالله خلخالی، برای پرداخت شهریه به طلاب علوم دینی بیروت خبر میدهد.[۱۶]
اما نخستین موضعگیری ایشان در برابر قضایای سیاسی و اجتماعی لبنان به مهرماه ۱۳۵۱ش بر میگردد که طی پیامی به عموم مسلمانان و دولتهای اسلامی و عربی و انقلابیون فلسطینی، به توطئه استعماری در لبنان و بیروت هشدار داد.[۱۷] امامخمینی در سال ۱۳۵۴ نیز از اوضاع لبنان و جنگ داخلی در بیروت اظهار تأثر و تشویش خاطر کرد.[۱۸] و با اوجگیری جنگهای داخلی لبنان در سال ۱۳۵۵ بارها به آن واکنش نشان داد.[۱۹] ایشان در آن مقطع، طی پیامی به مسلمانان ایران و جهان، با فاجعه خواندن درگیریهای لبنان که دستهای مرموز دشمن انسانیت به نفع استعمار و اسرائیل به راه انداخت و لبنان را به مخروبهای تبدیل کرد، با آسیبدیدگان این درگیریها ابراز همدردی کرد و از عموم انسانهای شرافتمند، مسلمانان پاکروان و پیروان رسول اکرم(ص) و امیرالمؤمنین(ع) خواست به یاری آنان بشتابند و صرف یکچهارم وجوه شرعیه را نیز در این راه مجاز دانست.[۲۰]
امامخمینی در سالروز قدس سال ۱۳۶۱ش نیز با صدور پیامی به حمله رژیم صهیونیستی به بیروت واکنش نشان داد و آن ایام را غمانگیزترین، دردناکترین، اسفناکترین و مصیبتبارترین روزهای مسلمانان دانست که در آن اسرائیل جانی با بمبهای خوشهای و آتشزا به ساکنین عرب و مسلمانان بیروت، حمله کرده و موجب شهادت و آسیب هزاران پیر و جوان و زن و مرد و کودک بیگناه و بیپناه شده است.[۲۱] ایشان در سخنان دیگری خطاب به کشورهای اسلامی هشدار داد اسرائیل با حمایت آمریکا در برابر سکوت همه شما، بیروت را اشغال کرد و اگر این سکوت ادامه یابد، نوبت به شما هم خواهد رسید.[۲۲] از نگاه امامخمینی، به خاک و خون کشیدن هزاران جوان و پیر و طفل، زن و مرد بیگناه در لبنان و بیروت مصیبت است و تعزیت دارد، اما مصیبت بزرگ و فاجعه عظیمی که همه مصیبتها و فاجعهها پیش آن ناچیز است، آن است که مشتی تروریست صهیونیست بیحیثیت، به بدترین وجه بر مسلمانانی که دارای آن همه امکانات معنوی و مادی هستند تاخت و تاز کنند اما ذر برابر، دولتهای مدعی اسلام برای ناز شست امریکا و اسرائیل، با «طرح کمپ دیوید» صریحاً اسرائیل را به رسمیت یا به آقایی بشناسند و یا بعضی از دولتهای به اصطلاح مسلمان، حتی مانع شوند تا مظلومان از دست ستمگران ناله کنند.[۲۳] ایشان به کشورهای اسلامی هشدار داد، نقشه امریکا که به دست خبیث اسرائیل در جریان است، به بیروت و لبنان خلاصه نمیشود بلکه هدف اول آن است که حکام منطقه گوش و چشم بسته در فرمان امریکا و از آن دردناکتر اسرائیل باشند، و ننگ هر تحقیر و نوکری را بپذیرند.[۲۴]
پس از شکلگیری جنبش حزب الله در بیروت، همزمان با اشغال خاک لبنان، در سال ۱۳۶۱ش، امامخمینی همواره مقاومت و ظلمستیزی آنان را تحسین و بر حمایت مادی و معنوی جمهوری اسلامی ایران از این گروه تأکید میکرد.[۲۵]
امامخمینی همچنین در پیام سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۶۳ش، با اشاره به انفجار مرکز تفنگداران و سربازان امریکای در بیروت، آن را نتیجه ستم کاخ سفید دانست و افزود، اینان توقع دارند که دستهای ستم خود را از مراکز قدرت در سراسر جهان بر سرنوشت بشریت بکوبند و مظلومان ستمدیده دست آنها را بفشارند و از آنها با پایکوبی و دست افشانی استقبال کنند، در حالی که این قبیل مسائل از تودههای مظلوم جهان، عکسالعمل ستمها و تجاوزهای طاقتفرسای خودشان است.[۲۶] (ببینید: لبنان).
پانویس
- ↑ نادری سمیرمی، ص۹.
- ↑ شبارو، ص۳۲، ۴۰، ۱۴۰)
- ↑ شبارو، ص ۳۷ـ ۳۸.
- ↑ دانشنامه جهان اسلام، مدخل بیروت.
- ↑ دانشنامه جهان اسلام، مدخل بیروت.
- ↑ دانشنامه جهان اسلام، مدخل بیروت.
- ↑ نوری، ص۱۱۲).
- ↑ ابینویچ، ا.، ج۱، ص۳۸-۳۹.
- ↑ نادری سمیرمی، ص۱۱۴- ۱۱۵.
- ↑ خسروشیری، ص۸۱.
- ↑ اباذری، ص۲۰۲.
- ↑ خسروشیری،ص۹۰).
- ↑ صحیفه امام، ج۹، ص۱۸۴.
- ↑ صحبفه امام، ج۱، ص۲.
- ↑ صحیفه امام، ج۹، ص۱۸۴.
- ↑ صحیفه امام، ج۳، ص۱۱۹).
- ↑ صحیفه امام، ج۲، ص۲۵۹.
- ↑ صحیفه امام، ج۳، ص۱۱۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ج۳، ص۱۷۴ و ۱۷۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ج۳، ص۱۹۲ ـ ۱۹۳).
- ↑ صحیفه امام، ج۱۶، ص۳۷۸.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۶، ص۴۳۲.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۶، ص۵۱۱.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۶، ص۵۱۴).
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ج۲۰، ص۲۴۳–۲۴۴، ۳۲۱، ۳۳۸ و ۴۸۶).
- ↑ صحیفه امام، ج۱۹، ص۱۴۸.
منابع
- اباذری، عبدالرحیم، امامموسی صدر، امید محرومان، تهران، جوانه رشد، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنچم، ۱۳۸۹ش.
- خسروشیری، علی، انقلاب اسلامی ایران و شیعیان لبنان، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
- دانشنامه جهان اسلام، زیر نظر غلامعلی حداد عادل، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۷۷ش
- رابینویچ، ایتامار، جنگ برای لبنان (۱۹۷۰-۱۹۸۵)، ترجمۀ جواد صفایی و غلامعلی رجبی یزدی، تهران، ۱۳۶۸ش.
- شبارو. عصام محمد. تاریخ بیروت منذ اقدم العصور حتی القرن العشرین. بیروت. ۱۹۸۷م.
- نادری سمیرمی، احمد، لبنان، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه، تهران، ۱۳۷۶ش،.
- نوری، داوود، شیعیان لبنان، قم، انتشارات شیعه شناسی، ۱۳۸۹ش.