واقعه کشف حجاب
کشف حجاب، فرمان منع پوشیدن چادر و روبنده برای زنان است که در دورۀ پهلوی اول (دیماه 1314) تصویب شد. اجرای این فرمان واکنشهای اجتماعی شدیدی را در پی داشت.
زمینههای تصویب قانون کشف حجاب
نخستین زمزمههای کشف حجاب در ایران همزمان با نفوذ و رواج افکار تجددگرایانه و از سالهای نخست نهضت مشروطه آغاز شده بود؛ (آدمیت، اندیشههای آقاخان کرمانی، ص195) اما سفر رضاخان به ترکیه در سال 1313 که به منظور تحکیم دوستی با همتای ترک او انجام شد، و اقدام او در صدور فرمان کشف حجاب پس از این سفر، موجب شد این قانون در افکار عمومی، سوغات سفر رضاخان به ترکیه تلقی گردد. (هدایت، خاطرات و خطرات، ص403-405) در واقع سیاست یکسانسازی لباس، از سیاستهای فرهنگی رضاخان بود که در تمام فرصت سلطنت آن را پی گرفت. (تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد، سند شماره ۲، ص10-11) یکسانسازی لباس کارمندان دولت و منع پوشش لباس روحانیت برای عموم طلاب از جمله موارد این سیاست بود که به طور جدی دنبال میکرد.
فرمان کشف حجاب
فرمان کشف حجاب به یک باره صادر نشد، بلکه به خصوص از یک سال پیش اقدامات تبلیغاتی مانند برگزاری محافل و جشنها با حضور زنان، به منظور آماده ساختن افکار عمومی برای کشف حجاب انجام شد و کانون بانوان در اردیبهشت ۱۳۱۴ش با نظارت وزارت معارف و به ریاست شمس پهلوی تأسیس شد. در برخی از نشریات نیز مقالاتی در انتقاد از حجاب به چاپ رسید. (صفایی، رضاشاه در آیینه خاطرات، ص۱۰۲) سرانجام روز ۱۷ دی ماه ۱۳۱۴ جشنی از طرف علیاصغر حکمت -که خود نقش فعال و مؤثری در این ماجرا داشت- در دانشسرای مقدماتی و در حضور رضاشاه برپا شد. در این جشن، همسر و دختران شاه و جمعی از همسران وزیران و وکیلان بدون حجاب شرکت داشتند. (حکمت، سیخاطره از عصر فرخنده پهلوی، ص۹۰) از این تاریخ به بعد، استفاده از چادر یا هر سرپوشی، به جز کلاههای اروپایی، ممنوع اعلام شد. زنان محجبه حق ورود به خیابانها یا استفاده از وسایل نقلیه را نداشتند. کسبه نیز مجاز به فروش اجناس به زنان با حجاب نبودند. (ایوری، تاریخ معاصر ایران، ج۲، ص۷۲) آنهایی که جرئت میکردند در مقابل این بیقانونی خشونتبار ایستادگی کنند، با حمله و بیحرمتی مأموران شهربانی مواجه میشدند. (کاتوزیان، اقتصاد سیاسی ایران، ۱۳۶۶ش، ص۱۷۶)
واکنشها
پس از اجرای فرمان کشف حجاب، بسیاری از علما و مردم در برابر این فرمان، دست به تجمع و اعتراض زدند. (صلاح، کشف حجاب، ص۱۰۳) با این حال سرکوب شدید اعتراضات مردم در مسجد گوهرشاد –که حدود شش ماه پیش از فرمان کشف حجاب و در اعتراض به یکسانسازی لباس صورت گرفته بود- و برخورد تند رضاخان با آیتالله حائری (ذاکری، 88) موجب محدود شدن واکنشها نسبت به این فرمان گردید.
لغو فرمان
پس از استعفای رضاخان و روی کار آمدن محمدرضا، فرمان کشف حجاب از سوی برخی از مردم نادیده گرفته شد؛ به گونهای که برخی از زنان در معابر عمومی با چادر ظاهر شدند و مقابلهای هم با آنان صورت نگرفت. برخی از روحانیان نیز در نامه به نخستوزیر یا شخص شاه، خواستار لغو قانون کشف حجاب یا کم کردن فشار بر زنان محجبه شدند. همچنین انتشار فتوای دو تن از مراجع، سیدحسین بروجردی و سیدمحمدتقی خوانساری مبنی بر ضرورت رعایت حجاب، مردم را به سمت حجاب تشویق کرد. (بوذرجمهری، کشف حجاب، ص۱۴-۱۵) به این ترتیب فرمان کشف حجاب، اگر چه رسماً لغو نشد، اما با پایان یافتن حکومت رضا پهلوی، به فراموشی سپرده شد.
نظر امامخمینی درباره فرمان کشف حجاب
نخستین موضعگیری سیاسیاجتماعی امامخمینی درباره مسئله حجاب، واکنش ایشان در برابر اجرای قانون کشف حجاب است. ایشان دو سال پس از عزل رضاخان، در کتاب کشف الاسرار، به مسئله کشف حجاب اشاره کرده، آن را اقدامی ننگین توصیف کرد که با زور سرنیزه اجرا شد و موجب بروز ضررهای مادی و معنوی برای کشور گردید. (امامخمینی، کشف الاسرار، ص213) ایشان با تأکید بر ظالمانه و ناعادلانهبودن اقدام دولت در کشف حجاب، هر گونه همکاری در این زمینه با حکومت دیکتاتوری وقت را معادل با کفر شمرد و فرمان کشف حجاب را ننگین، از خانمانسوزترین اعمال ظالمانه رضاخان و خیانتی بزرگ به کشور دانست (امامخمینی، کشف الاسرار، ص239 و 283)
امامخمینی در بحبوحه انقلاب اسلامی ایران، در سالهای 1356 و 1357 نیز به موضوع کشف حجاب اشاره کرده و بیشتر جهت اجتماعی حجاب و تبیین دیدگاه اسلام را محور سخنان خود قرار داده است. ایشان یکی از مصادیق سلب آزادی از زنان را توطئۀ کشف حجاب و الزام و اجبار زنان به استفاده نکردن از پوشش دانست. (امامخمینی، صحیفه امام، ج3، ص300 و 343؛ ج5، ص370) ایشان همچنین در مناسبتهای گوناگون با ذکر واقعۀ کشف حجاب، به تحلیل این رخداد و پیامدهای آن پرداخت. (امامخمینی، صحیفه امام، ج6، ص356 ـ 357؛ ج10، ص489 و ج17، ص359 ـ 360) واقعۀ کشف حجاب از نظر امامخمینی توطئهای سیاسی برای جلوگیری از رشد مملکت، پایمالکردن ارزشهای زن و گسترش فساد و انحرافات بود؛ (امامخمینی، صحیفه امام، ج7، ص331 و 332) عملی که سبب شد جوانان به مراکز فحشا کشیده شوند و به غارت منابع ملی بیاعتنا باشند. (امامخمینی، صحیفه امام، ج12، ص274 ـ 275؛ ج14، ص196)
پانویسها
منابع
امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امامخمینی، 1389.
امامخمینی، سیدروحالله، کشف اسرار، تهران، محمد، بیتا.
ایوری، پیتر، تاریخ معاصر ایران، ترجمۀ محمد رفیعی مهرآبادی، تهران، عطایی، بیتا.
آدمیت، فریدون، اندیشههای آقاخان کرمانی، تهران، انتشارات پیام، ۱۳۵۷.
بوذرجمهری، مهستی؛ کشف حجاب، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ۱۳۸۴.
تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد، ۱۳۷۸، سند شماره ۲، ص۱۱-۱۰.
ذاکری، علیاکبر، طلوع خورشید، سالشمار زندگانی امامخمینی قدس سره، قم، بوستان کتاب، 1391.
صفایی، ابراهیم، رضاشاه در آیینه خاطرات، تهران: ادارۀ کل نگارش وزارت فرهنگ و هنر، ۱۳۶۵.
صلاح، مهدی، کشف حجاب، تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ۱۳۸۴.
کاتوزیان، محمدعلی، اقتصاد سیاسی ایران، ترجمۀ محمدرضا نفیس، تهران: پاپیروس، ۱۳۶۶.
هدایت، مهدیقلی، خاطرات و خطرات، تهران، زوار، 1363.