واقعه کشف حجاب
کشف حجاب، فرمان منع پوشیدن چادر و روبنده برای زنان است که در دورۀ پهلوی اول (دیماه ۱۳۱۴) تصویب شد. اجرای این فرمان واکنشهای اجتماعی شدیدی را در پی داشت.
زمینههای تصویب قانون کشف حجاب
نخستین زمزمههای کشف حجاب در ایران همزمان با نفوذ و رواج افکار تجددگرایانه و از سالهای نخست نهضت مشروطه آغاز شده بود؛[۱] اما سفر رضاخان به ترکیه در سال ۱۳۱۳ که به منظور تحکیم دوستی با همتای ترک او انجام شد، و اقدام او در صدور فرمان کشف حجاب پس از این سفر، موجب شد این قانون در افکار عمومی، سوغات سفر رضاخان به ترکیه تلقی گردد.[۲] در واقع سیاست یکسانسازی لباس، از سیاستهای فرهنگی رضاخان بود که در تمام فرصت سلطنت آن را پی گرفت.[۳] یکسانسازی لباس کارمندان دولت و منع پوشش لباس روحانیت برای عموم طلاب از جمله موارد این سیاست بود که به طور جدی دنبال میکرد.
فرمان کشف حجاب
فرمان کشف حجاب به یک باره صادر نشد، بلکه به خصوص از یک سال پیش اقدامات تبلیغاتی مانند برگزاری محافل و جشنها با حضور زنان، به منظور آماده ساختن افکار عمومی برای کشف حجاب انجام شد و کانون بانوان در اردیبهشت ۱۳۱۴ش با نظارت وزارت معارف و به ریاست شمس پهلوی تأسیس شد. در برخی از نشریات نیز مقالاتی در انتقاد از حجاب به چاپ رسید.[۴] سرانجام روز ۱۷ دی ماه ۱۳۱۴ جشنی از طرف علیاصغر حکمت -که خود نقش فعال و مؤثری در این ماجرا داشت- در دانشسرای مقدماتی و در حضور رضاشاه برپا شد. در این جشن، همسر و دختران شاه و جمعی از همسران وزیران و وکیلان بدون حجاب شرکت داشتند.[۵] از این تاریخ به بعد، استفاده از چادر یا هر سرپوشی، به جز کلاههای اروپایی، ممنوع اعلام شد. زنان محجبه حق ورود به خیابانها یا استفاده از وسایل نقلیه را نداشتند. کسبه نیز مجاز به فروش اجناس به زنان باحجاب نبودند.[۶] آنهایی که جرئت میکردند در مقابل این بیقانونی خشونتبار ایستادگی کنند، با حمله و بیحرمتی مأموران شهربانی مواجه میشدند.[۷]
واکنشها
پس از اجرای فرمان کشف حجاب، بسیاری از علما و مردم در برابر این فرمان، دست به تجمع و اعتراض زدند.[۸] با این حال سرکوب شدید اعتراضات مردم در مسجد گوهرشاد –که حدود شش ماه پیش از فرمان کشف حجاب و در اعتراض به یکسانسازی لباس صورت گرفته بود- و برخورد تند رضاخان با آیتالله حائریحائری یزدی موسس حوزه علمیه قم[۹] موجب محدود شدن واکنشها نسبت به این فرمان گردید.
لغو فرمان
پس از استعفای رضاخان و روی کار آمدن محمدرضا، فرمان کشف حجاب از سوی برخی از مردم نادیده گرفته شد؛ به گونهای که برخی از زنان در معابر عمومی با چادر ظاهر شدند و مقابلهای هم با آنان صورت نگرفت. برخی از روحانیان نیز در نامه به نخستوزیر یا شخص شاه، خواستار لغو قانون کشف حجاب یا کم کردن فشار بر زنان محجبه شدند. همچنین انتشار فتوای دو تن از مراجع، سیدحسین بروجردی و سیدمحمدتقی خوانساری مبنی بر ضرورت رعایت حجاب، مردم را به سمت حجاب تشویق کرد.[۱۰] به این ترتیب فرمان کشف حجاب، اگر چه رسماً لغو نشد، اما با پایان یافتن حکومت رضا پهلوی، به فراموشی سپرده شد.
نظر امامخمینی درباره فرمان کشف حجاب
نخستین موضعگیری سیاسیاجتماعی امامخمینی درباره مسئله حجاب، واکنش ایشان در برابر اجرای قانون کشف حجاب است. ایشان دو سال پس از عزل رضاخان، در کتاب کشف اسرار، به مسئله کشف حجاب اشاره کرده، آن را اقدامی ننگین توصیف کرد که با زور سرنیزه اجرا شد و موجب بروز ضررهای مادی و معنوی برای کشور گردید.[۱۱] ایشان با تأکید بر ظالمانه و ناعادلانهبودن اقدام دولت در کشف حجاب، هر گونه همکاری در این زمینه با حکومت دیکتاتوری وقت را معادل با کفر شمرد و فرمان کشف حجاب را ننگین، از خانمانسوزترین اعمال ظالمانه رضاخان و خیانتی بزرگ به کشور دانست.[۱۲]
امامخمینی در بحبوحه انقلاب اسلامی ایران، در سالهای ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ نیز به موضوع کشف حجاب اشاره کرده و بیشتر جهت اجتماعی حجاب و تبیین دیدگاه اسلام را محور سخنان خود قرار داده است. ایشان یکی از مصادیق سلب آزادی از زنان را توطئۀ کشف حجاب و الزام و اجبار زنان به استفاده نکردن از پوشش دانست.[۱۳] ایشان همچنین در مناسبتهای گوناگون با ذکر واقعۀ کشف حجاب، به تحلیل این رخداد و پیامدهای آن پرداخت.[۱۴] واقعۀ کشف حجاب از نظر امامخمینی توطئهای سیاسی برای جلوگیری از رشد مملکت، پایمالکردن ارزشهای زن و گسترش فساد و انحرافات بود؛[۱۵] عملی که سبب شد جوانان به مراکز فحشا کشیده شوند و به غارت منابع ملی بیاعتنا باشند.[۱۶]
پانویسها
- ↑ آدمیت، اندیشههای آقاخان کرمانی، ص۱۹۵
- ↑ هدایت، خاطرات و خطرات، ص۴۰۳-۴۰۵
- ↑ تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد، سند شماره ۲، ص۱۰-۱۱
- ↑ صفایی، رضاشاه در آیینه خاطرات، ص۱۰۲
- ↑ حکمت، سیخاطره از عصر فرخنده پهلوی، ص۹۰
- ↑ ایوری، تاریخ معاصر ایران، ج۲، ص۷۲
- ↑ کاتوزیان، اقتصاد سیاسی ایران، ۱۳۶۶ش، ص۱۷۶
- ↑ صلاح، کشف حجاب، ص۱۰۳
- ↑ ذاکری، ص۸۸
- ↑ بوذرجمهری، کشف حجاب، ص۱۴-۱۵
- ↑ امامخمینی، کشف الاسرار، ص۲۱۳
- ↑ امامخمینی، کشف الاسرار، ص۲۳۹ و ۲۸۳
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ج۳، ص۳۰۰ و ۳۴۳؛ ج۵، ص۳۷۰
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ج۶، ص۳۵۶ ـ ۳۵۷؛ ج۱۰، ص۴۸۹ و ج۱۷، ص۳۵۹ ـ ۳۶۰
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ج۷، ص۳۳۱ و ۳۳۲
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ج۱۲، ص۲۷۴ ـ ۲۷۵؛ ج۱۴، ص۱۹۶
منابع
- آدمیت، فریدون، اندیشههای آقاخان کرمانی، تهران، انتشارات پیام، ۱۳۵۷.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۹.
- امامخمینی، سیدروحالله، کشف اسرار، تهران، محمد، بیتا.
- ایوری، پیتر، تاریخ معاصر ایران، ترجمۀ محمد رفیعی مهرآبادی، تهران، عطایی، بیتا.
- بوذرجمهری، مهستی؛ کشف حجاب، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ۱۳۸۴.
- تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد، ۱۳۷۸، سند شماره ۲، ص۱۱-۱۰.
- ذاکری، علیاکبر، طلوع خورشید، سالشمار زندگانی امامخمینی قدس سره، قم، بوستان کتاب، ۱۳۹۱.
- صفایی، ابراهیم، رضاشاه در آیینه خاطرات، تهران: ادارۀ کل نگارش وزارت فرهنگ و هنر، ۱۳۶۵.
- صلاح، مهدی، کشف حجاب، تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ۱۳۸۴.
- کاتوزیان، محمدعلی، اقتصاد سیاسی ایران، ترجمۀ محمدرضا نفیس، تهران: پاپیروس، ۱۳۶۶.
- هدایت، مهدیقلی، خاطرات و خطرات، تهران، زوار، ۱۳۶۳.